0

اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

رواق دختر موسى بن جعفر است اينجا

حريم فاطمه بنت پيمبر است اينجا

در بهشت برين گر طلب كنى به خدا

ببوس باادب آن راكهآن دراست اينجا

زمين قم به مثل چون صدف بود آرى

وجود حضرت معصومه گوهر است اينجا

ببند عقد نماز اندرين مقام رفيع

كه جاى گفتن الله اكبر است اينجا

مخوان به خلد برينم زكوى او واعظ

براى من ز دوصدخلد برتراست اينجا

حبيبه حق و ريحانه رسول و على

يگانه دختر زهراى اطهر است اينجا

ببوس از سر صدق و صفا ضريحش را

كه موردنظر حى داور است اينجا

مسيح زنده شود در حريم اين بانو

عجب ز فيض دمش روح پروراست اينجا

زيمن موكب اجلال فاطمه بنگر

كه در تاج سرهفت كشور است اينجا

فروغ روضه او پرتو افكن است به مهر

چرا كه مطلع خورشيدانوراست اينجا

اگر بديده ادراك بنگرى بينى

كه مهروماه هم ازذره كمتراست اينجا

از آن شدند سلاطين مقيم در كويش

كه خاك درگه اوزيب افسر است اينجا

كند بدرگه او سجده صبحدم خورشيد

كه از فروغ ولايت منوراست اينجا

اگر تجلى حق بينى از در و ديوار

عجب مدار كه دخت پيمبر است اينجا

تبارك الله از اين روضه بلند رواق

كه از تصورواز وصف برتراست اينجا

برو قهارت دل كن بيا به روضه او

كه جاى مردم پاك ومطهر است اينجا

از آن پناه به كوى تو آرم اى بانو

كه فيض روح زلطفت ميسر است اينجا

مرا كه نام بود حيدر آمدم به درت

چرا كه نوردو چشمان حيدراست اينجا

زمين قم شده روشن ازآن به غيب وشهود

كه نورحق به جمالت برابراست اينجا

زآفتاب قيامت غمى نخواهد بود

مرا كه سايه لطف توبرسراست اينجا

سزد (معجزه) قم همچنان بهشت بود

چراكه دخترموسى بن جعفر است اينجا

                                           

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

ايدختر عقل و خواهر ديـــن

وى گوهر درج عز و تمكين

عصمت شده پاى بند مويــــت

اى علم و عمل مقيم كويت

اى ميوه شاخسار توحيـــــد

همشيره ماه و دخت خورشيد

وى گوهر تاج آدميــــــــت

فرخنده نگيــــن خاتميت

شيطان بخاطب (قم) براندنـد

پس تخت ترا بقم نشاندنـد

كاين خانه بهشت وجاى حواست

ناموس خداى جايش اينجاست

اندر حرم تو عقل ماتســــت

زين خاك كه چشمه حياتست

جسمى كه دراين زمين نهان است

جانى است كه در تن جهان است

اين ماه منير و مهر تابان

عكسى بود از قم و خراسان

ايران شده نور بخش ارواح

مشكات صفت به اين دو مصباح

از اين دو حرم دلا چه پرسى

حق داند و وصف عرش و كرسى

هر كس به درت بيك اميدى است

محتاج تر از همه(وحيدى)است

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

خاك قم گشته مقدس ازجلال فاطمه

نورباران گشته اين شهرازجمال فاطمه

گرچه شهر قم شده گنجينه علم و ادب

قطره اى باشد ز درياى كمال فاطمه

تابش شمع و چراغ و كهرباى نورها

باشد از نقد جمال بى مثال فاطمه

صافى آيينه ايوان نيكو منظرش

گوشه اى از صافى قلب زلال فاطمه

عطرآگين گشته گراين بارگاه جنتى

اين نسيمى است ازعبير بى همال فاطمه

بر سر ما سايه افكن ازكرامت اى بتول

شد سعيد آنكس كه بد اندرظلال فاطمه

آفت دلها غم است بردرگه معصومه ام

حرمت من حرمت عز و جلال فاطمه

يارب ازغمها مرا برهان هم ازافسردگى

عفوكن مارا به قلب پر ملال فاطمه

كبريا از درگهش كس رانكرده نااميد

خاصه آنكو داشت پشتيبان مثال فاطمه

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

يا رب اين خلد برين يا جنه الماواستى

يا همايون بارگاه بضعه موساستى

اين مهين بانو كه در برج شرافت اخترى است

نسل پاك و زاده انسيه الحوراستى

فاطمه اخت الرضا, سلطان دين, روحى فداه

خاك درگاه تو از عرش علا اعلاستى

ملجا اهل زمان و شافع يوم المعاد

خواهر سلطان دين و ثانى زهراستى

مرقد نورانيش گويا رياض جنت است

تربت پاكش ز مشك و عنبر ساراستى

گو بيايد تا به بيند اين همايون بارگاه

آنكه بر وجود جنت دنياستى

حضرت ناطق بحق صادق چنين فرموده است

درجزاى زائر او جنت الماواستى

اى مهين بانوى كاخ عصمت, اى مايه وجود

اى كه خاك درگهت رشك دم عيساستى

حق ام و اب اگر مانع نبودى گفتمى

هم زخيل خادمانت آدم و حواستى

طالب دنيا به قم چون طير اندر مجلس است

ظالم اندردشت قم چون ملح در درياستى

هر كه از روى خلوص آرد به درگاه تو روى

خوشدل از دنيا وفارغ ازغم عقباستى

عقل در احصاء قدرش قاصر است و پا به گل

گرچه چون لقمان دهر وبوعلى سيناستى

خطه قم شد زيمن مقدمش رشك جنان

در صفا دارالخلودو ازشرف غبراستى

چون بديدى اين بنا را عقل گفتى كاسمان

صورتى در زير دارد آنچه دربالاستى

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

ولاى حضرت معصومه راحت جانست

به چشم مردم آگاه روح ايمانست

كسى به دعوى ايمان خود بود صادق

كه پيرو نبى و تابع امامان است

چو اهل بيت نبى گوهران بى مثلند

بهايشان ز شرف فوق درك انسانست

به هر گلى كه ز باغ رسالت است و على

هر آنكه دل ندهدجوار نزد يزدانست

چه جاى آن كه نباشد محب معصومه

كه او به چرخ ولا اختر درخشانست

به خاك پاى تو اى بنت موسى جعفر

كه توتياى ضيابخش اهل عرفانست

اگر چبيبه حق خوانمت از آن باشد

كه بر مقام تو عارف خداى سبحانست

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

آنشب زمين هواي بهشتي دوباره داشت

آغوش آسمان به بغل ماهپاره داشت

چشمان ابر روي زمين را گرفته بود

هر قطره با خودش سبدي پرستاره داشت

دست ملک قصیده ای از نور می نوشت

واژه به واژه حرف غزل استعاره داشت

باز عطر سيب و بوي بهار و شميم ياس

بر بارش دوباره كوثر اشاره داشت

اين بار حق به دامن موسي عطا نمود

آن كوثري كه بال ملك گاهواره داشت

اين سيب سرخ سيب بهشت پيمبر است

اين دختر يگانه موسي بن جعفر است

مثل بهار بود هواي رسيدنت

باران چكيد از رد پاي رسيدنت

در پشت درب خانه تان جمع ميشوند

خيل فرشتگان كه براي رسيدنت_

-آماده اند از طرف ذات كردگار

خود را فدا كنند فداي رسيدنت

خاك بهشت بهر قدمگاه تو كم است

آغوش نجمه بود سراي رسيدنت

قلب برادرت ز تب شوق آب شد

در التهاب ثانيه هاي رسيدنت

در چشم خویش ذوق خدا را نگاه کن

گلخنده امام رضا را نگاه کن

از آن زمان كه خواهر سلطان ما شدي

بانو ، شما مليكة ايران ما شدي

از آسمان وجود تو بر ما نزول كرد

تا كوثر دوباره قرآن ما شدي

منت گذاشت بر سر ما ناز مقدمت

وقتي كه آمدي تو و مهمان ما شدي

با هر قدم به سينه ما جا گرفته اي

يعني تو صاحب دل ما جان ما شدي

باني خير و بركت اين خطه گشته اي

وقتي نسيم سبز بيابان ما شدي

يعني فقط نه جزء محبان حيدريم

«از شيعيان كشور موسي بن جعفريم»

وقتي تويي كه آينه ذات كوثري

زيبد به خادمان حريمت پيمبري

عصمت به پاي عصمت تو سجده مي كند

معصومه اي و عصمت كبراي ديگري

اي زينبي كه عالمه بي معلمي

زين رو كني به شهر خودت علم پروري

ما هرچقدر شعر و غزل نذرتان كنيم

تو بازهم از آنچه كه گفتيم برتري

بي تو كميت محشريان لنگ مي شود

يك وقت اگر كه روي به محشر نياوري

زهرا شدی و شمس فروزان شیعه ای

زهرا شدی و روز قیامت شفیعه ای

خود ظلمتیم ، اگرچه سپیدیم با شما

یأسیم اگر ، سراسر امیدیم با شما

مست اجابتند دعاها کنارتان

ما حاجت نداده ندیدیم با شما

وقتی حدیث ها تو را حرف می زنند

جز وصف فاطمه نشنیدیم با شما

در قاب عکس خالی آن قبر گمشده

تصویری از بهشت کشیدیم با شما

پس آمدیم و زائر آن بی نشان شدیم

یعنی که تا مدینه رسیدیم باشما

امشب كه عشق مي پرد از كنج سينه ام

در محضر تو زائر شهر مدينه ام

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

اشعار ولادت حضرت معصومه - مدح حضرت معصومه(س) - مجید لشگری

 

 

بیا به جان بشنو نغمه ی خوش الحان را

ترنّم نفس بلبل غزلخوان را

 

مدینه راهی قم شد، مدینه راهی توس

ببین مسیر مدینه به قم-خراسان را

 

چقدر ریسه ی رنگی به چشم می آید

به هر دو دیده نظر کن ستاره باران را

 

زمین بایر ایران بدون برکت بود

دمیده عطر شما روح مُلک ایران را

 

دوباره حضرت جبریل در بغل دارد

نزول آیه ی یاسین و نور و رحمان را

 

به استلام نگاه رضا وزید و گذشت

نسیم چادرتان سرزمین کنعان را

 

کی ام که مدح تو گویم ببخش ای بانو

تصدّقی بنما قوم و خویش سلمان را

***

تویی امام رضا ؟ نه! رضا امام تو بود

دعا به جان رضا صحبت مدام تو بود

***

سپاس باد خدا را کریمه ای داریم

به طور موسی ِ کاظم کلیمه ای داریم

 

هزار مرتبه شکر خدا، به بسم الله

کنار واژه رحمان، رحیمه ای داریم

 

شبیه آیه ی «إحسانک القدیم» خدا

نعیم جاری و لطف قدیمه ای داریم

 

به خاندان علی بعد زینب کبری

عقیلة العربیّ و علیمه ای داریم

 

مفهّمات زمین و مقدّرات زمان

نهان نمانده که آخر فهیمه ای داریم

 

کسی که از سه جهت با امام محرم بود

به بضعة النبویّة ضمیمه ای داریم

***

اگر چه مرقد زهرا نهان و ناپیداست

ثواب زائر او مثل زائر زهراست

 

مجید لشگری

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

به دل حک شد به خط آشنایی

شب میلاد و آغازِ گدایی

گدای بارگاهِ سبزِ عشقم

ببین امشب دلم گشته هوایی

به پیش پای تو غرقِ سرشکم

که شاید سر زنی بر بی‌نوایی

کریمه کاسه‌ام بنگر که بالاست

کرم بنما تو هر چه می‌توانی

تویی معصومه، عصمت پیش رویت

کند سجده از این نورِ خدایی

تویی بانوی قصرِ سرخِ مذهب

که با زینب همیشه هم صدایی

همین بس از تو ای معصومه جانم

لقب گیرنده‌ از جامِ رضایی

رضا نامِ تو را معصومه خوانده

که سر تا پا چنین زهرا نمایی

همه امشب کنارِ بارگاهت

من و این گریه و فصلِ جدایی

دلِ فطرس شده در شامِ میلاد

اسیرِ گنبدِ زردِ طلایی

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

«موسی» که دید حال و هوایت، دادت به دست‌های «رضا»یت

اشکی نشست گوشه‌ی چشمش، تا «فاطمه» زدند صدایت

از جنس آسمانی و نوری، از چشم باز پنجره دوری

بین برادران غیوری، خورشید هم ندیده ردایت

رنج سفر برای تو آسان، شب از قبیله‌ی تو هراسان

شد قبله‌ی دل تو خراسان، ای عطر دوست قبله نمایت!

من تشنه‌ای رسیده به دریا، با آرزوی دیدن «زهرا»

دربان! بگو ملیکه‌ی قم را: از راه آمده‌ست گدایت

کنج ضریح سر بگذارد، بال و پری اگر چه ندارد

دل را به دست تو بسپارد، تا پر دهی به سمت خدایت

لبخندِ شهر تو نمکین است، قم قلب مهربان زمین است

ما هر چه داشتیم همین است: جان‌های ما، «کریمه»! فدایت

ای دختر یگانه‌ی مادر! ای جویباری از دل کوثر!

مثل «علی» نیامده دیگر، کو همسری به شأن سرایت؟

می‌بارد از ضریح تو رحمت، از آسمان اسم تو عصمت،

از «اشفعی لنا»ی تو «جنت»، وا شد به‌ روی ما، به دعایت

این شاعرت دلش شده آهو، آهو اسیر شهر و هیاهو

اذن زیارتی بده بانو! این شعر را نخوانده برایت

 

قاسم صرافان

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

«آن يار کزو خانه‌ي ما جاي پَري بود

سر تا قدمش چون پري از عيب بري بود»

انگار در اعماق نگاهش خبري بود

در شهر خودش بود و دلش در سفري بود

 

مي‌رفت دلت كوي به كو، خانه به خانه

«جمعي به تو مشغول و تو فارغ ز ميانه»

 

انگار کسي رو به خراسان به نماز است

با چادر سبزي که پر از عطر حجاز است

«اَلمِنَّتُ لِلَّـه که درِ ميکده باز است»

مستي ـ به خدا ـ پيش دو چشم تو مجاز است

 

من مست‌ترين حوض تواَم حضرت مهتاب!

از اين همه اشك است اگر شور شد اين آب

 

در سفره‌ي مهمان تو جز نور خدا نيست

هر لقمه مگر با نمک نام رضا نيست

از شوق تو در صحن و خيابان تو جا نيست

کس نيست که در دامن مهر تو رها نيست

 

حق دارد اگر يوسف ما هم به تو نازد

يك مسجد و ميخانه كنار تو بسازد

 

آنقدر قشنگی كه دل قافله‌ها را …

آنقدر كريمي كه همه فاصله‌ها را …

آنقدر عزيزي كه تمام گله‌ها را …

ـ از قافيه بگذرـ بگشا اين گره‌ها را

 

نزديك ترين سنگ صبور دل مايي

هم دامن زهرايي و هم دست رضايي

 

قاسم صرافان

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

پرده کناری زد و چو ماه درآمد

فاطمه با چادری سیاه درآمد

ماه که عمری اسیر حسن خودش بود

تا که تو را دید از اشتباه درآمد

 

باز زمان نماز شد که بیایی

موقع نذر و نیاز شد که بیایی

دور و برت را برادران که گرفتند

کوچه برای تو باز شد که بیایی

 

حال و هوایی گرفته خانه‌ی «موسی»

تا که برای پدر شدی «ید بیضا»

مرهم او - تا که می‌رسید به خانه-

گرمی دست تو بود، «اُمّ اَبیها» !

 

تا سحر اینجا لب تو زمزمه دارد

باز ز اسمت خلیفه واهمه دارد

بَه! که چه مَست‌ند کوچه‌های مدینه

مست ردایی که عطر فاطمه دارد

 

یوسفِ تو رفت و رفته‌ای به هوایش

رشته‌ی دل را سپرده‌ای به خدایش

هیچ نمی‌خواهی از خدای «رضا» یت

قلب تو راضی شده فقط به «رضا»یش

 

 

گوشه‌ی صحن تو غصه راه ندارد

«خوشتر از این گوشه پادشاه ندارد»

این دل آلوده عاشقت شده اما

غیر همین اشک‌ها گواه ندارد

 

راه حرم دور و آستان تو نزدیک

قافله‌ها خسته، سایه‌بان تو نزدیک

سفره‌ات آنقدر بی‌ریا و صمیمی است

تا که نشسته‌ست میهمان تو نزدیک

 

خواندن «والشمس» در جوار تو خوب است

صحبت مشهد فقط کنار تو خوب است

باز هم از جمکران و ساقی سبزش

باده گرفتن به اعتبار تو خوب است

 

خواهر خورشید! دل به نور تو بستیم

زائر شهر توایم هر چه که هستیم

نان و نمک می‌رسد باز هم از قم

گر چه نمکدان هزار بار شکستیم

 

تا که شفاعت خدا به دست تو بخشید

در ته چشمانمان امید درخشید

حضرت معصومه تو... تو... چه بگویم!؟

واژه کم آورده‌ام دوباره، ... ببخشید!

 

قاسم صرافان

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

نشسته ام بنویسم حرم، حرم، بانو

چه خوب شد که دوباره کبوترم، بانو

نشسته ام بنویسم مرا به فم ببری

دو هفته ای شده اصلا نمی­پرم، بانو

نشسته ام بنویسم مرا رها نکنی

که بی تو راه به جایی نمی­برم، بانو

مسیح نیز مریض مرا علاج نکرد

ولی به لطف تو امروز بهترم، بانو

امام زاده­ی موسی بن جعفری، خانم

غلام­زاده­ی موسی بن جعفرم، بانو

سلام بانوی خیرات، بانوی برکات

هزار بار بر این خیر مقدمت صلوات

به شرط آنکه فدایت شوند سر دادند

به شرط آنکه برایت شوند، پَر دادند

شفیعه­ی همه، مدیون چادرت هستیم

به لطف توست به ما سایه ای اگر دادند

تمام حاجت خود را نوشتم و بعدا

حساب کردم و دیدم که بیشتر دادند

قدم گذاشتی و یک نفس زدی و سپس

به علم حوزه­ی علمیه ها اثر دادند

چهار امام کمال تو را بیان کردند

چهار امام جلال تو را خبر دادند

چهار امام نوشتند احترام تو را

شکوه نام تو را ،جلوه ی مقام تو را

بلند عرش خدا هم ردیف شانه­ی تو

بهشت باغچه ای در حیاط خانه­ی تو

قدم به سمت مدینه زدم نفهمیدم

چطور شد که رسیدم به آستانه­ی تو

من و تو هر دو به دنبال یک هدف هستیم

تویی روانه­ی مشهد منم روانه­ی تو

حریمت آینه، ایوانت آینه، آری

چقدر آینه در آینه است خانه ی تو

شبیه فاطمه، همسایه آبرویش را

گرفت شب به شب از گریه­ی شبانه­ی تو

بخوان نماز شبت را که استفاده کنیم

و پخش کن رطبت را که استفاده کنیم

کریمه! سفره­ی نان را بدست تو دادند

همیشه روزی مان را بدست تو دادند

چگونه دل نگران قیامتم باشم

دل منِ نگران را بدست تو دادند

کلید قفل حرم را بدست ما دادند

کلید قفل جنان را بدست تو دادند

قلمروی تو خلاصه نمی­شود در قم

همه زمین و زمان را به دست تو دادند

نجات مردم قم دست "میرزای قمی" است

نجات هر دو جهان را بدست تو دادند

نگاه ما همه بر آفتاب محشر توست

دخیل ما همه بر رشته ی معجر توست

نکرده است کسی غیر حق تماشایت

ز بس که خالق تو آفریده بالایت

تو ازدواج نکردی به خاطر اینکه

نبود هیچ کسی هم طراز و همتایت

کنار جلوه­ی تو می­شود خدا را دید

تو کوه طوری و بابای توست موسایت

تمام مردم دنیا به پات می­میرند

فقط همینکه بگوید: فدات بابایت

تویی که این همه باشد عطای امروزت

خودت بگو که چقدر است عطای فردایت

یگانه دختر موسی بگیر دست مرا

شفیع جنت کبری بگیر دست مرا

تو آن همیشه کرم، من همیشه نوکر تو

مرا بزرگ نوشته است ذره پرور تو

کنیز بود اگر مادرت، کنیز تو بود

هزار حضرت مریم کنیز مادر تو

تو آنقدر عظمت داشتی که از مادر

فقط امام رضا می­شود برادر تو

و از میان پسرهای موسی حعفر

فقط امام رضا بود سایه­ی سر تو

خدا کند که نگیرد به چوبِ ناقه سرت

خدا کند که نگیرد به سنگ معجر تو

خدا کند که اینجا پرت به در نخورد

شبیه مادر زینب، سرت به در نخورد

 

علی اکبر لطیفیان

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

اشعار ولادت حضرت معصومه - مدح حضرت معصومه(س) - محمد بیابانی

آنشب زمين هواي بهشتي دوباره داشت

آغوش آسمان به بغل ماهپاره داشت

چشمان ابر روي زمين را گرفته بود

هر قطره با خودش سبدي پرستاره داشت

دست ملک قصیده ای از نور می نوشت

واژه به واژه حرف غزل استعاره داشت

باز عطر سيب و بوي بهار و شميم ياس

بر بارش دوباره كوثر اشاره داشت

اين بار حق به دامن موسي عطا نمود

آن كوثري كه بال ملك گاهواره داشت

اين سيب سرخ سيب بهشت پيمبر است

اين دختر يگانه موسي بن جعفر است

مثل بهار بود هواي رسيدنت

باران چكيد از رد پاي رسيدنت

در پشت درب خانه تان جمع ميشوند

خيل فرشتگان كه براي رسيدنت_

-آماده اند از طرف ذات كردگار

خود را فدا كنند فداي رسيدنت

خاك بهشت بهر قدمگاه تو كم است

آغوش نجمه بود سراي رسيدنت

قلب برادرت ز تب شوق آب شد

در التهاب ثانيه هاي رسيدنت

در چشم خویش ذوق خدا را نگاه کن

گلخنده امام رضا را نگاه کن

از آن زمان كه خواهر سلطان ما شدي

بانو ، شما مليكة ايران ما شدي

از آسمان وجود تو بر ما نزول كرد

تا كوثر دوباره قرآن ما شدي

منت گذاشت بر سر ما ناز مقدمت

وقتي كه آمدي تو و مهمان ما شدي

با هر قدم به سينه ما جا گرفته اي

يعني تو صاحب دل ما جان ما شدي

باني خير و بركت اين خطه گشته اي

وقتي نسيم سبز بيابان ما شدي

يعني فقط نه جزء محبان حيدريم

«از شيعيان كشور موسي بن جعفريم»

وقتي تويي كه آينه ذات كوثري

زيبد به خادمان حريمت پيمبري

عصمت به پاي عصمت تو سجده مي كند

معصومه اي و عصمت كبراي ديگري

اي زينبي كه عالمه بي معلمي

زين رو كني به شهر خودت علم پروري

ما هرچقدر شعر و غزل نذرتان كنيم

تو بازهم از آنچه كه گفتيم برتري

بي تو كميت محشريان لنگ مي شود

يك وقت اگر كه روي به محشر نياوري

زهرا شدی و شمس فروزان شیعه ای

زهرا شدی و روز قیامت شفیعه ای

خود ظلمتیم ، اگرچه سپیدیم با شما

یأسیم اگر ، سراسر امیدیم با شما

مست اجابتند دعاها کنارتان

ما حاجت نداده ندیدیم با شما

وقتی حدیث ها تو را حرف می زنند

جز وصف فاطمه نشنیدیم با شما

در قاب عکس خالی آن قبر گمشده

تصویری از بهشت کشیدیم با شما

پس آمدیم و زائر آن بی نشان شدیم

یعنی که تا مدینه رسیدیم باشما

امشب كه عشق مي پرد از كنج سينه ام

در محضر تو زائر شهر مدينه ام

 

محمد بیابانی

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

خاک این شهر به چشمان تو عادت دارد

خوش بحال نفس قم که لیاقت دارد

چون تو یک روز از این کوچه گذشتی

عمری زندگی در دل این شهر سعادت دارد

گنبدت پر شده از کفتر و تنها دل من

چون کلاغی ست که رویای زیارت دارد

کوچک است آه ولی حوض تو با دریا و ...

گنبدت با خود خورشید رقابت دارد…

حرمت مثل نگيني است ولي در دل خاک

 زير خاکي همه جا اين همه قيمت دارد

حرمت مثل نگینی ست در انگشتر شهر

که در اطراف خودش فاضل و بهجت دارد

حرم حضرت معصومه و درهای بهشت

جمکران ، این همه این شهر علامت دارد

.....وکجا بهتر از این شهر برایت دیگر

مومن آن است که یک ذره لیاقت دارد.....

 

مهدی رحیمی

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

اي سوره نامت تفسير اعطينا

زهرا ترين زينب ، زينب ترين زهرا

خير کثير تو ، آئينه کوثر

نامت سرآغاز تکثير خوبي ها

روشن تر از نوري ، در نور مستوري

پيدا ترين پنهان ، پنهان ترين پيدا پيدا

ماه مقيم قم ، خورشيد «بيت النور»

در سايه سار توست سرتاسر دنيا

وقتي که معصومان ، معصومه ات خواندند

در وصف تو لال است ، شعر و شعور ما

فهم زمين عاجز ، از درک اوصافت

والا مقامي تو ، در عالم بالا

از آه لبريزم ، از اشک سرشارم

اين قطره را درياب ، درياب اي دريا

 

 

سيد محمد جواد شرافت

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:33 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها