0

اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

این شهر کویری مملو از باران است

از مردمشان ملک بلاگردان است

هرکس که شد همشهری بانو در قم

خوشبخترینه مردم ایران است

یاسرمسافر

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

بی بی رو اینقدر قشنگ تشییع جنازه كردند،اینقدر قمی ها قشنگ احترام گذاشتند،اینقدر اَمدند مثل پروانه دور بی بی گشتند،یه ذره بی بی احساس غربت نكرد،اما بمیرم برای اون خانمی كه،نیم شب در خونش باز شد،چهار نفر زیر جنازشو گرفته بودند،چند تا بچه ام دنبال جنازه می دویدند،هی مادر مادر می گفتند،هر چی دستشونو بلند می كردند،به تابوت مادر نمی رسید،همدیگرو دلداری می دادند،این بچه ها اجازه گرفتند،از بابا ،بابا اجازه بده ما تشییع جنازه مادرشركت كنیم،امیرالمومنین علیه السلام فرمود :بیایید،اما آهسته آهسته گریه كنید،اما یه وقت دیدند امام حسن داره داد می زنه،بلند بلند داره گریه می كنه،سلمان دوید حسن جان،بابات می گه یه خورده آهسته تر،گفت:سلمان دست از دلم بردار،آخه اونی كه من دیدم،حسین ندید،خودم دیدم،بین كوچه ،آخ به مادرم جسارت كردند،درسته غریبانه،اما بدن رو نگذاشتن رو زمین بمونه،باالاخره تشییع جنازه ای كردند،یه كفنی آوردند بدن بی بی رو كفن كردند،علی غسلش داد،اما بمیرم،برای اون آقایی كه 3روز بدن بی غسل و كفن،رو زمین گرم كربلا،دیدید موقعی كه میت و دارن تلقین می دن،یه نفر میت و تو قبر تكون می ده،آدم یاد این منظره می اُفته،امام سجاد دیدند تو قبر نالش بلند شد،گریبان چاك زد،آقا جان چرا این جور بی تاب شدی،فرمود نگاه می كنم می خوام صورت و رو خاك بزارم،اما بابام سر در بدن نداره.

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

وقتی خبر رسید به قمی ها ،خواهر امام داره می آد به سمت قم،دختر امام داره می آد به سمت قم،مردم كیلومترها از شهر بیرون اُمدند، به استقبال حضرت معصومه سلام الله علیها،یه عده با تنگ دستی قربونی زیر بغل زده بودند، بابا تو تنگ دستی قربونی برا چی می بری،می گفت:مگه خبر نداری دختر امام داره می یاد،خواهر امام داره می یاد،یه عده با خودشون دسته گل می بردند،چه احترامی گذاشتند،عرضم اینه،ای كاش به همه ی خواهرای امامان احترام می گذاشتند،وقتی بی بی رو وارد قم كردند،از بزرگان و محترمین قم اُمدند،از بهترین جاهای قم رو در اختیار بی بی قرار دادند،یه باغی بود،اصرار كردند،التماس كردند،بی بی رو با احترام وارد این باغ كردند،سادات مثل پروانه دور دختر امام می گشتند،دور خواهر امام می گشتند،اصلاً بی بی احساس ترس نمی كرد،احساس عدم آرامش و امنیت نمی كرد،اما بمیرم برای اون خواهر امامی كه،نگاه می كرد،برا دل آماده،معطلت نذارم،اگه خریدار این نالت حضرت زهراست،بفروش این ناله رو،هر چی دور خودش نگاه می كرد،عوض سادت عوض بنی هاشم ،عوض عباس،عوض علی اكبر،می دید یه عده حرام زاده،دورش رو گرفتند،می خوام بگم مگه رقیه دختر امام نبود،عوض باغ تو خرابه بردنش،

عمه جان این سر منوّر را كمكم می كنی كه بردارم

شامیان ای حرامیان،دیدید راست گفتم كه من پدر دارم

ای پدر جان عجب سری داری،ای پدر جان عجب دلی دارم

گیسویم را به پات می ریزم،تا ببینی چه دختری داری،

هر بلایی كه بود یا می شد،بر سر زینب تو آوردند

قاری من چرا نی خوانی چه بر سر لب تو آوردند

چرا رنگ لبت،چون ارغوانه گمانم جای چوب خیزرانه

گفت:بابا وقتی چشم تو رو دور دیدند،چشم عموم اباالفضل و دور دیدند،چشم علی اكبر و دور دیدند،وقتی منو غریب گیر آوردند،دستی از پشت خیمه ها آمد،لاجرم راه چاره ام گم شد،درهیاهوی غارت خیمه ،ناگهان گوشواره ام گم شد

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

مرحوم آقا سید عباس می فرمود:
 من هر موقع می خواهم مشهد بروم، ابتدا حرم حضرت معصومه علیها السلام می روم و به حضرت می گویم: من به نیابت از شما به مشهد می روم! شما سفارش مرا به برادرتان بکنید. آخر شما به عشق برادرتان آمدید، ولی موفق نشدید زیارتشان کنید. اجازه بدهید من به نیابت از شما برادرتان را زیارت کنم.

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

ای طوطیای دیده ی من، خاک پای تو

دارد امید لطف به دارشفای تو

ای بانویی كه رتبه ی تو فاطمی بود

الطاف بی كرانه ی تو دائمی بود

من از طواف كوی تو بیدار می شوم

با استعانت از تو سبك بار می شوم

ای جلوه ای زجان خداوند فاطمه

معصومه ای و حاصل لبخند فاطمه

ای آنكه گفت موسی جعفر ثنای تو

ای دختر عفیفه ی من ،جانم فدای تو

ای زینب رضا ،مرید رضا تویی

روشنگر شریعت و دین رضا تویی

تكرار راه زینب كبری مقام تو

محفوظ مانده عزت و هم احترام تو

تو امتداد شاخصه ی كار زینبی

تصویری از چهل سحر تار زینبی

ای خواهری كه داغ برادر كشیده ای

هرچه كشیده ای سر بر نی ندیده ای

ای آنكه از فراق برادر فسرده ای

از دشمنان خویش تو سیلی نخورده ای

تو مثل زینب دیده ای روز اسارت

مانند عمه رفته اموال تو غارت

 

تو مثل زینب دیده ای اجساد خونین

جسم برادر های خود بر خاك رنگین

تو مثل زینب دیده ای اوج قضا را

یك لحظه همچون كربلا دیدی فضا را

دیدی ستم های زیاد از قوم كافر

دیدی برادرهای خود در خون شناور

اما ندیدی روی نیزه رأس خورشید

اما ندیدی ماه در خون می درخشید

هرگز ندیدی جسم بی سر روبرویت

هرگز نخوردی تازیانه از عدویت

تو كی چشیدی ضربه های كعبه نی را

كی دیده ای طشت و سر و یك جام می را

كی خورده ای از دست استكبار سیلی

كی رفته ای نزد ولی با روی  نیلی

آری تو هم خواندی نمازت را نشسته

اما ندیدی ماه پیشانی شكسته

كی گوشوار از گوش تو دشمن ربوده

كی كهنه پیراهن به دستان تو بوده

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

حضرت معصومه(س)-مدح

 

تو مسیحا زاده اما دختر موسی شدی

مریم قدیسه ی ذریه ی طاها شدی

یک نخی از چادرت مانند کعبه محترم

قبله ی عرشی ترین سجاده ی دنیا شدی

بوسه بر دست تو بر سادات واجب می شود

چون ستون عصمت الله بنی الزهرا شدی

در میان شوره زار قم بهشتی ساختی

مثل کوثر آمدی جوشیدی و دریا شدی

جا نماز غرق نورت گوشه ی عرش خداست

در تقرب بر خدا بالاتر از بالا شدی

وحی نازل بر لبانت استناد هر حدیث

مثل بنت المصطفی صدیقه ی کبری شدی

پیش پایت دیدنی باشد قیام موسوی

با جلال فاطمی خاتون بی همتا شدی

ناز چشمان تو و ذکر خداهای پدر

کو رسول الله بیند ثانی زهرا شدی

خواهر سلطان عالم کار سلطان می کند

بر حسین خانواده زینب کبری شدی

خنده ی معصوم تو آرامش جان رضا

بهترین تمکین قلبت صوت قرآن رضا  

از همان اول دلت گشته گرفتار رضا

بین صحن چشم هایت نقش رخسار رضا

جنس بی قیمت که جایش در حریم یار نیست

عشق تو باشد متاع ناب بازار رضا

یوسف بازار ما چون پرده بردارد ز رخ

عاشقی چون تو فقط باشد خریدار رضا

در تمام عرضه های بندگی پاک تو

هم چنان آیینه ایی پیداست رفتار رضا

تا میان خطبه ها تفسیر قرآن می کنی

کاملاً باشد کلامت عین گفتار رضا

آمدی تا پرچم معشوق بر شانه کشی

در حریم عاشقی باشی علمدار رضا

هر که عمری خاک بوسی حریمت را کند

تا قیامت می شود محرم به اسرار رضا

ای کریمه چاره ایی کن لحظه ی جان دادنم

دیده ام روشن شود هنگام دیدار رضا

روز محشر چون گنه گردد گریبان گیر من

آبرو داری بود کار تو و کار رضا

دل خوشم خاک حریم تو نشسته بر سرم

خاکساری تو می گردد شفیع محشرم

تا که دل را آه سینه راهی قم می کند

با نگاهی بر ضریحت دست و پا گم می کند

آه چون از دل بر آید کار آتش می کند

بی محابا رخنه ایی در جان هیزم می کند

آن ضریحی که بود گرم طوافش جبرییل

حضرت حق قبله ی حاجات مردم می کند

هرکه دارد عقده در دل یاد قبری گم شده

هر سه شنبه در حریمت نذر گندم می کند

با سلامی نم نم اشک از دو دیده می چکد

کاسه ی خالی ما لبریز از خم می کند

نیمه شب ها در حرم تا صحن گردی می کنم

ناگهان دل یاد قبله گاه هفتم می کند

لفظ خواهر گوییا مانوس گشته با بلا

خون زینب در رگان تو تلاطم می کند

کس ندیده تا به حالا خواهری گیسو پریش

جستجوی یار زیر نیزه و سم می کند

با وجودی که حدود مقتلش را دیده بود

باز هم جسم عزیز مادرش گم می کند

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

حضرت معصومه(س)-مدح و مناجات

 

حرم امن تو کافی است هراسان شده را

مثل شه راه بده آهوی گریان شده را

دل سپردیم به آن معجزه ی چشمانت

تا که آباد کنی خانه ی ویران شده را

مِهر تو باعث خاموشی آتش دان است

خارج از دست خلیل است، گلستان شده را

گندم ری به تنور کرمت پخته شود

از تو داریم پس این مزرعه ی نان شده را

هرچه شد خرج حرم ارزش او بیشتر است

از طلا حرف نزن، نقره ی ایوان شده را

به در خانه ی تو بسته و وابسته شدیم

چه نیازی است به جنّت سگ دربان شده را

گر قرار است جبینش به قدومت نرسد

کافرش بیش نخوانیم مسلمان شده را

در محلّه خبر لطف تو بهتر پیچید

پخش کردند اگر قصه مهمان شده را

شدنی نیست کرم داشته باشی، امّا

دستگیری نکنی دست به دامان شده را

پنجره ساخته ای دور ضریح کرمت

تا ببندند به آن زلف پریشان شده را

ما فقط ظاهری از اوج تو را می بینیم

گذری نیست به معراجِ تو حیران شده را

جلوه ای کردی و زهرای پر از جذبه ی تو

تا قم آورد دل شاه خراسان شده را

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

حضرت معصومه(س)-مدح و وفات

 

آمدی و بهشت را با خود

به دل این کویر آوردی

کوثرانه قدم زدی در شهر

خیرهای کثیر آوردی

 

آمدی و مشام هر کوچه

پر شده از شمیم احساست

یادگاری مادرت زهراست

عطر نام تو، نفحه‌ی یاست

 

به لب مردمان غمدیده

با حضورت تبسم آوردی

آمدی با فرشتگان از راه

آسمان را سوی قم آوردی

 

با تو بوی بهشت پیچیده

دم به دم در فضای بیت النور

آسمان آمده به پابوسی

آمده تا حرای بیت النور

 

حرف رفتن که می‌زنی ناگاه

دل قم کوچه کوچه می‌گیرد

یا کریمی که دل به تو بسته

از فراق تو آه می‌میرد

 

خاطر آسمانی ات انگار

گاه گاهی غبار غم دارد

بغض های شکسته‌ی ناگاه

چشم هایی که دم به دم دارد  ...  

 

شعله‌ی آه و ... قلب بی تابت

در تب اشتیاق می‌سوزد

باز هم قصه‌ی جدایی ها

جگرت از فراق می‌سوزد

 

چشم هایت دو چشمه کوثر شد

یاد داری وداع آخر را

دل خواهر چگونه تاب آورد

حسرت دیدن برادر را

 

زینب حضرت رضایی و

چشمهایی پر از شفق داری

دیدن غربت «ولی» سخت است

بانوی بی قرار حق داری

 

آمدی از مدینه تا ایران

برسانی چنین پیامت را

که تحمل نمی توانی کرد

لحظه ای غربت امامت را

 

سیره‌ی ناب فاطمی این است

راه را بر همه نشان دادی

تو شهید ولایتی بانو

در هوای امام جان دادی

 

سیره‌ی ناب فاطمی این است

مادرت پا به پای مولایش...

محسنش جای خود، خود مادر

پشت در شد فدای مولایش

 

بین کوچه کبود شد بازو

ولی اسباب رو سپیدی شد

آه دست شکسته‌ی مادر

بانی نهضت رشیدی شد

 

سیره‌ی ناب فاطمی یعنی

در شریعه رشادت عباس

تشنه لب از فرات برگشتن

دست و مشک و ... قیامت عباس

 

دست هایش قلم شدند آن روز

تا حدیث حماسه بنویسد

همه‌ی شعر را اگر شاعر

در دو مصرع خلاصه بنویسد:

 

هر کسی شد فدای مولایش

نام او در جهان علم گردد

مرقدش در تمامی عالم

قبله و کعبه و حرم گردد

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

حضرت معصومه(س) -مدح

 

دوباره آمده ام تا به من بها بدهی

مرا مریض کنی و مرا شفا بدهی

گره به کار من افتاده ای کلید بهشت

خدا کند که به من فرصت دعا بدهی

من از زیارت قبلی خراب تر شده ام

خدا کند به من بی پناه جا بدهی

من از زبان رضا با تو درد دل دارم

مگر که پاسخ این «اشفعی لنا» بدهی

تو آمدی و مقام رضا مشخص شد

تو خواستی که کلیدی به دست ما بدهی

دلم برای محرم چه زود تنگ شده

مگر که باز تو امضای کربلا بدهی

هزار عید فدای دو روز ماتم تو

اگر اشاره کنی، رخصت عزا بدهی...

تمام سال برای تو روضه می گیریم

هزار مرتبه هم در عزات می میریم

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

 حضرت فاطمه معصومه(س)-مدح و وفات

 

ای حرمت کعبۀ جان همه

عمّۀ سادات بنی فاطمه

فاطمۀ فاطمه بنت الامام

حضرت معصومه علیهاسلام

دختر موسایی و طور تو قم

وادی سیناست به طور تو گم

دختری و بر همه عالم اُمی

قائمۀ عرش خدا در قمی

پیرهنت از جلوات خدا

بر تن و جانت صلوات خدا

آیۀ تطهیرِ مکرّر تویی

عصمت حق کوثرِ کوثر تویی

اخت رضا نایبة الزینبی

عمّۀ ساداتی و زینِ ابی

تربت زهرا حرم پاک تو

پیکر پاک علما خاک تو

از کرم و لطف تو شد این حریم

قبر بروجردی و عبدالکریم 

کعبۀ جانی و دهد صبح و شام

مسجد اعظم به مزارت سلام

فیض بوَد خاک کف پای تو

فیضیه یک قطره ز دریای تو

ماه به گردون شده دلبسته‌ات

مهر، چراغ سرِ گلدسته‌ات

خیل رسُل مدح‌سرای تواند

زائر ایوان طلای تواند

فرش گدایان درت بال حور

آینه‌های حرمت چشم نور

ور و ملک روز و شب از چارسو

در حرم قدس تو آرند رو

پیش رویت چون بنشیند رضا

فاطمه در فاطمه بیند رضا

گرچه بر آن حجت حق خواهری

آینۀ عمّه‌ای و مادری

چهره‌ هر آنکس به ضریحت بهشت

دید ز هر پنجره باغ بهشت

«موسی خزرج» که به جانش درود

بر تو درِ خانۀ خود را گشود

تا به ورود تو قدمگاه شد

خانۀ موسی حرم‌الله شد

با قدم قدس تو یا فاطمه

ستّیه شد کعبه جان همه

بعد ورود تو در آن بیت پاک

ناز به گلزار جنان کرد خاک

ماه اگر بگذرد از این مسیر

سجده کند به خاک «میدان میر»

حیف که در فصل بهار شباب

قلب رضا گشت ز داغت کباب

خصم شنیدم که تو را زهر داد

داغ تو را بر دل عالم نهاد

محنت ایام جزای تو شد

اشک رضا وقف عزای تو شد

فاطمه را فروغ هر دو دیده

ایتها الصدیقة الشهیده

گر چه ز غم سوختی ای جان پاک

روز سپردند تنت را به خاک

اهل قم از آتش غم سوختند

چشم به تابوت تو می‌دوختند

چوبۀ تابوت به دوش ملک

شیون زنها همگی بر فلک

جسم تو شد ای همه خلقت فدا!

دفن به دستِ دو ولیِّ خدا

گنبد زرین تو یا فاطمه

گشته به قم چشم و چراغ همه

قبر تو پیدا همه در چشم ماست

خیز و بگو تربت زهرا کجاست

تو بضعۀ بضعۀ پیغمبری

چو مادرت شفیعۀ محشری

نغمۀ «میثم» که به گوش همه است

نالۀ «اشفعی لنا فاطمه» است

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

حضرت معصومه(س)-مدح

 

ای ملیکه ای مهین بانوی عشق

 ای سراپا در وجودت بوی عشق

 آمدم تا حُسن تو گویم به دل

 شاه بیتی از غزل جویم به دل

 حال خواهم بهر تو گویم سخن

 تا طراوت آورم بر این چمن

 بلبلم کن تا نوا خوانت شوم

 دعبلم کن تا ثنا خوانت شوم

 برده ای دل نی ز قلب بی نوام

 نی ز اهل عقل و عرفان و سخا

 آمده جبریل نزدت دست بوس

 گشته ای حاکم به قلب شاه طوس

 کیستی بانو؟ رحیمت گفته اند

 با من از دست کریمت گفته اند

 بر عطوفت سرفرازی می کنی

 بر دل ما چاره سازی می کنی

 در کلامت تیغ حیدر شد نهان

 ای امید ما به روز امتحان

 مادری یا دخت ختم الانبیا

 یا که هستی زینت شیر خدا

 شبه زهرا شور زهرا در سرت

 نهر کوثر جرعه ای از ساغرت

 امهات اربعه در کوی تو

 دست حاجت آورندی سوی تو

  این حریمت نور دل ها می دهد

 جای جایش بوی زهرا می دهد

 گر نهان شد قبر زهرا از همه

 این حرم آرد شکوه فاطمه

 در سرایت جود و نعمت ریخته

 غربت و شور و صفا آمیخته

 قم که گفتند هست شهر پر قیام

 شد حریم و بارگاه ده امام

 ای امید آخر هر حق سرشت

 کن «رضا» را تو شفاعت در بهشت

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

ملیكه ی ارض و سماء ، ای زینب امام رضا(ع)

كی میدونه درد غربت،چه جوری آروم می گیره

كی میدونه ، چقدر سخته، كسی تو غربت بمیره

ای ابر بی بارون ببار،بر دشت و بر هامون ببار

در عزای اون، نیمه جونی، كه بین نامردا اسیره

چشم براه یه، آشنا مونده ،تا به راه اون بمیره

ملیكه ی ارض و سماء ، ای زینب امام رضا(ع)

توی مهتاب نگاهت، فقط از شب كینه داره

روی لب های عطش بارش، نوایی دیرینه داره

می ذاره رو خاكا سرش، با ذكر زهرا مادرش

تك ستاره ی، غربت شبهاش ،می رسه آخر به پیشش

مثل بارونه، وقتی می زاره، سر رو دامن حبیبش

ملیكه ی ارض و سماء ، ای زینب امام رضا(ع)

نگاهش می گه كه انگار، غروب غم روبروشه

شده كاری ،همون زهری، كه یك عمره در گلوشه

حجره شده كرببلا،بالا گرفته روضه ها

چشمه می جوشه، زیر پای این، چشمه ای كه روضه خونه

این دم آخر ، از مدینه تا كربلا داره نشونه

ملیكه ی ارض و سماء ، ای زینب امام رضا(ع)

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

حضرت معصومه(س)-مناجات

 

دوباره بد شده حال و هوای من، بانو

سلام حضرت مشكل گشای من، بانو

 مرا كه آمده ام خسته وشكسته، ببخش

برای لرزش دست و صدای من، بانو

 خودم نیامده ام، نه، نمی توانستم  

كشانده سوی تو من را خدای من، بانو

غریبه نیستم، این صحن آسمانی تو

 بهشت امن من است و سرای من، بانو

 دوباره دست نیازم به سوی توست، بگیر

 برات كرب و بلایی برای من، بانو

 خدا نیاورد آن روز را كه بی تو شوم

جدایی ز تو، عظمی بلای من، بانو

چه افتخار بزرگی است اینکه گهگاهی

 مرا خطاب کنی"ای گدای من"، بانو

دوباره گم شده ام در خودم، دعایم كن

 نگاه کن به من، اُختُ الرضای من، بانو

 ضریح عرشی تو آشناست با غم من

گلایه می كند از گریه های من، بانو

 دوباره آمدم و غرق در ستاره شدم

ستاره می چكد از گونه های من، بانو

 دوباره آمده بودم بمانم اما حیف  

حریم قدسی تو نیست جای من، بانو

نبود درد دلم لایق تو، می دانم

 بزرگوار؛ ببخش این خطای من، بانو

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

حضرت معصومه(س)- مدح و وفات

 

جود و کرامت از کرمش جاودان شده

هر چه دخیل هست به سویش روان شده

جبریل هم اگر برسد در حریم او

حس میکند که وارد صحن جنان شده

او ظاهرش بتول ولی باطنش علی است

در پشت آن جمال، جلالی نهان شده

از چه تمام فاطمه ها عمرشان کم است

دنیا چرا به "فاطمه " نامهربان شده

خواهر حریف هجر برادر نمیشود

بیهوده نیست اینهمه قدش کمان شده

با احترام آمد و با احترام رفت

هر آنچه شآن اوست در اینجا همان شده

دور و برش فرشته نگهبان معجرش

پس ما فدای زینب بی پاسبان شده

گاهی میان محمل نامحرمان شهر

گاهی میان محمل بی سایبان شده

شکر خدا مقام تو زخم زبان نخورد

شکر خدا برادر تو خیزران نخورد

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

به مناسبت وفات حضرت معصومه (س)

عمه جانم عمه جانم هر چه دارم از تو دارم

رخصتم ده تا که عمه سر به زانویت گذارم

من غلام نامت هستم دلخراب جامت هستم

دست خود از دامن تو تا ابد من بر ندارم

آسمانی من زمینم ابر عشقی من همینم

یک نظر بر عاشقت کن تو گلی من همچو خارم

جام پر مهر ولایی مظهر لطف خدایی

من هنوزم که هنوز است از لب لعلت خمارم

کربلا می خواهم از تو در شب کوچت پرستو

کربلا را من ندیدم چون گره خورده به کارم

وقت فوتت گریه کردی از غم هجر برادر

فوت غمبارت عزیزم کوه غم را کرده بارم

هر سه شنبه با دل و جان سوی قبر تو دویدم

کی شود که پاگذاری روی قبر و بر مزارم

کل ایران شد گدا نه کل عالم شد گدایت

کی توانم عمه جانم عاشقانت را شمارم

لحظه های آخر خود تشنه ی روی رضایی

کاش می شد از لب او بوسه بر رویت بیارم

از اینجا به بعد زبانحال حضرت معصومه (س) با برادرش امام رضا (ع)

ای برادر آی و من را مست جام عشق خود کن

همچو باران بهاری از غم هجرت ببارم

ای برادر همچو زهرا قامتم گشته کمانی

یک نظر از روی غم کن بر من و حال نزارم

از غم مسمار و سینه گشته جانم پر ز آتش

میرسد بر گوش عالم تا ابد داد و هوارم

بین کوچه مادر ما دست و می زد برادر

اشک چشم مادرم شد خیسی چشمان تارم

سروده جعفر ابوالفتحی

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  1:27 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها