0

اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

خورشید ولایت ز تو تابان شده باشد 

از نور جلال تو درخشان شده باشد 

آبادی ما رو به فنا بود، که دیدیم 

از یمن قدم هات، گلستان شده باشد 

هر کس که نیاورد به توحید تو اسلام 

از کرده ی خود سخت پشیمان شده باشد 

بی معجزه دیدن... به شما پشت به پشتم 

با فخر و مباهات مسلمان شده باشد 

اقبال عجم بود،قدم رنجه نمودید...

یک فاطمه هم قسمت ایران شده باشد 

بین الحرمینی که تو احداث نمودی 

یک سر قم و یک سمت خراسان شده باشد 

تنها خوشی مادر پیرم سر هر ماه 

یک جعبه ی سوغاتی سوهان شده باشد 

قم حرمت تو داشت کجا پیش قدم هات

یک شهر سراسیمه چراغان شده باشد 

فرق است میان تو و زینب که چهل بار 

آواره ی صحرا و بیابان شده باشد 

فرق است میان تو و چشمی که به گودال 

دیده ست برادر تنش عریان شده باشد 

فرق است میان تو و هم قافله ی زجر 

هر چند که گیسوت پریشان شده باشد 

یک نان بخور و صد بده خیرات نرفتی 

آنجا که پر از برده فروشان شده باشد

آزرده (خیال) است که چون منبر نیزه 

اجلاس گه قاری قرآن شده باشد

شاعر : علیرضا وفایی (خیال )

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  12:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

بخت باما دوباره يارشده

وقت پابوسی نگارشده

 

فصل پاييز قلبم از شوق

ديدن دلبرم بهار شده

 

بس که مشتاق ديدن است دلم

از خودم زودتر سوارشده

 

در دل امتداد اين جاده

دل ديوانه بی قرارشده

 

السلام عليک يا بی بی..!

وقت پايان انتظارشده

 

نيّت شعر کردم و ديدم

واژه ها يک به يک قطارشده

 

هر که آمد دراين حرم ذکرش

دم لايمکن الفرارشده

 

ای کريمه!جواب هر ((1))ما

از سر سفره أت((1000))شده

 

کعبه و کربلا و مشهد من

در حريم تو انحصار شده

 

تاکه خورشيد گنبدت را ديد

ديگر از کار برکنارشده

 

خوش به حال کسی که ازسرلطف

باحريم تو هم جوارشده

 

من بروجردی أم ولی قلبم

سخت پابند اين ديارشده

 

روبروی ضريحم و حالا

وقت پابوسی نگارشده

 

 

شاعر : مجتبی خرسندی

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  12:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

عصمت کبرای حق شاه زنان

دختر موسی بن جعفر بهترین بانوان

تالی زهرای اطهر فاطمه

آن که باشد عرش حق را قائمه

چون برون گردید از شهر ودیار

قصد مشهد کرد بر دیدار یار

یار محبوبش امام هشتمین

چشم و قلب وملک ایران قبله خاور زمین

زین جهت طی کرد راه دور را

در عقب بگذاشت شهر نور را

پنج برادر در برش همراه بود

زید و فضل و جعفر و هادی و قاسم نام بود

از مدینه تا به ساوه چون رسید

همچو زینب عمه اش غم ها چشید

جای استقبال مهمان ساویان

ظلم و جوری بی حساب در آن زمان

همرهان حضرتش را کشته اند

دردو غم ها بر دلش بگذاشته اند

چون که حضرت بی کس و بی یار گشت

از فراغ رنج و غم بیمار گشت

لیک چون فهمید  قم نزدیک شد

مژده ای بود بر دلش تثبیت شد

بحر حکمت گنج رحمت با فشار

داد دستور بهر قم بندید بار

با ورودش شهر قم پر نور شد

زین فضیلت همچو کوه طور شد

موسی خزرج بزرگ قومیان

امتیازی برد حقاً زان میان

به چه توفیقی بیافت آن خوش ضمیر

ناقه اش آورد تا میدان میر

چون گرفت بر کف مهار ناقه اش

افتخاری برد اندر خانه اش

هفده روز از فروغش شهر قم پر نور بود

منزل موسی خزرج همچو بیت نور بود

لیک بعد هفده روز مثل خورشیدی نهان

زین سبب بردند او را سوی باغ بابلان

بعد غسل و کفن و تشییع نور در تابوت بود

بهر تدفینش به رازی اهل قم مبهوت بود

کی سپارد زان میان چون محرمی آنجا نداشت

کاش بود محرمی کاندر مزارش می گذاشت

ناگهان دیدند به طرف ریگ زار

دو نقاب داری نمایان گشت بر اسبی سوار

بی تکلم با وقار بعد نماز آن جسد پاک

همچو ماه در پشت ابر کردند نهان در زیر خاک

کاش لیل دفن زهرا محرمی همراه بود

تا علی مظلوم عالم این قدر تنها نبود

چشم عدنان در دو عالم سوی او

تا که گیرد خلعتش را با ید نیکوی او

شاعر:سید مالک عدنانی

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  12:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

گلی از شاخسار رحمت این جاست

یکی از خاندان عصمت این جاست

اگر بوی بهشت آید عجب نیست

دری از هشت باب جنت این جاست

به دیوار و در این بیت توحید

فروغ عترت و قرآن توان دید

بود این درگه پر نور اطهر

حریم دختر موسی بن جعفر

مزار حضرت معصومه این جاست

رضا را خواهری مظلومه این جاست

شاعر:حسان

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  12:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

خواهر سلطان و امید همه
زیارتش زیارت فاطمه
گرد حرم فرشته ها صف به صف
عطر حرم عطر شه علقمه
کرببلا را ز تو باید گرفت
ای که تویی به دین حق قائمه
شفیعه روز قیامت تویی
مرا نباشد بخدا واهمه
در حرمت مست رضا میشوم
با تو کنم زیارت جامعه
زائر قم شدم ولیکن بود
رضا رضا روی لبم زمزمه

 

محمدرضا آب آذر

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  12:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

حضرت معصومه(س)-شهادت

 

رسیده ام به نفس های آخرم دیگر

که دست های خزان کرده پرپرم دیگر

میان سینه ی خود قلب پرپری دارم

نه سایه ی پدری نه برادری دارم

دو چشمِ من به در اما کسی نمی آید

برای دیدنم آیا کسی نمی آید

نشد که حرف دلم را به آشنا گویم

به روی بستر مرگم رضا رضا گویم

اگر چه داغ برادر شکست خواهر را

ولی به نیزه ندیدم سر برادر را

تمام زمزمه ام زینب است در دمِ مرگ

که دوخت سوی عزیزش نگاه آخر را

دوباره روضه به پا کرده ام در این خانه

دوباره می شنوم گریه های مادر را

سر پدر به نی و عمه در هجوم سنگ

کسی نبود بگیرد دو چشم دختر را

میان بزم شراب و کنار نامحرم

چو دید چشم ستمگر لبان پرپر را

به پیش چشم یتیمان شرر به جان می زد

بر آن لبان ترک خورده خیزران می زد

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  12:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

هر جا که خواهری است ، برادر همیشه هست

دنبال هر برادر ، خواهر همیشه هست

این جذبه های عشق تمامی نداشته

دلدادگی میان دو دلبر همیشه هست

تا مرو از مدینه ، مسیر محبت است

این جاده های نور معطر همیشه هست

معصومه زینب است و رضا جز حسین نیست

ترکیب های عشق برابر همیشه هست

با بودن شفیعه ، قیامت به کام ماست

گرچه هراس عرصه ی محشر همیشه هست

***

پیداست در حریم تو اجلال فاطمه

جاری به صحن های تو کوثر همیشه هست

***

باید که تو مراقبت از پهلویت کنی

دیوارهای کوچه و آن در همیشه هست

در ذهن پرنیانی اولاد فاطمه

آن خاطرات زخمی مادر همیشه هست

از وقتی آمدی تو به قم با قبیله ات

اطراف تو ولایی و یاور همیشه هست

***

تا که نسیم هست ، بوی زلف می رسد

بالاتر از سر همه یک سر همیشه هست

بازار داشت قم ، تو که آنجا نرفته ای ...

در روضه ات اشاره به معجر همیشه هست ...

شاعر : رضا رسول زاده

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  12:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

هر کجا حرف تو ای نور ولا می آید

جلوهء چشم من اوصاف خدا می آید


کعبه مشتاق زیارت شد و تا قم پر زد

بهر پابوسی ات از کوه صفا می آید


این چه احساس قشنگی است که بین صحنت

به سراغ دل غمدیدهء ما می آید


چشمهء خواهشم از خاک زمین بیرون زد

باز الطاف تو از اوج سما می آید


قبله گاه همهء ارض و سما بودن هم

خودمانیم به این صحن و سرا می آید


به تن خسته خود رنج مده وقت وفات

بهر اثبات مقام تو رضا می آید


بین القاب پر از سِر شما الحق که


ثانیِ فاطمه خیلی به شما می آید

 

 

شاعر : حسین صیامی

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  12:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

دختر سلطان امکان حضرت معصومه است

خواهر شاه خراسان حضرت معصومه است

چون بود از خاندان وحی آن عالی نسب

عالم اسرار قرآن حضرت معصومه است

گوهر ایمان منوّر می شود با مهر او

پرتو انوار ایمان حضرت معصومه است

چون بود محبوبه حق عرش رحمان قلب اوست

محرم خلاق سبحان حضرت معصومه است

زائرین روضه اش را ای صبا از من بگو

با خبر از سرّ پنهان حضرت معصومه است

یافت چوون در دامن بحر ولایت پرورش

گوهر دریای عرفان حضرت معصومه است

گفته ام بسیار گرچه وصف ذاتش را ولی

هر چه گویم برتر از آن حضرت معصومه است

حیدر آقا طهرانی معجزه

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  12:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

حضرت معصومه(س)-مدح و شهادت

 

ای کوثرِ کوثر محمّد

ای دخترِ دختر محمّد

معصومه ی دودمان عصمت

روح ادب و روان عصمت

سر تا قدمت همه معانی

مانند کتاب آسمانی

پاکی زتو اعتبار دارد

عصمت به تو افتخار دارد

قم مکّه تو مسجدالحرامش

خورشید، ستاره ای به بامش

مهر تو به حشر دست آویز

فیضیه، ز فیض توست لبریز

ای مصحف دامن ائمّه

ای پاره ای از تن ائمّه

یک نخله ز هفت قلّه ی طور

یک فاطمه از دو فاطمه نور

صحن تو پناه خلق عالم

ایوان طلات قلب مریم

مهر تو به سینه داغ خورشید

شمع حرمت چراغ خورشید

روی تو گُل بهارِ زهراست

قبر تو همان مزار زهراست

مهر تو چو جان درون سینه است

زوّار تو زائر مدینه ست

جود و کرم ائمّه داری

جا در حرم ائمّه داری

ای زینب دوّم ولایت

ثاراللّهیان همه فدایت

ای آل رسول را کریمه

معصومه، محدثه، علیمه

ایران حرم مطهّر توست

مرهون تو و برادر توست

چون باب تو بود طفل نوزاد

صادق ز ولادتت خبر داد

پیش از شب دل فروز میلاد

از آمدنت به قم خبر داد

بر زائرت ای فرشته حاجب

در حشر بود بهشت واجب

ذکر تو چراغ محفل ماست

قبر تو مدینه ی دل ماست

یک کعبه بود به دیده ی ما

قبر تو و زینبین و زهرا

قم شد حرم محمّد و آل

کردی تو در آن نزول اجلال

بر دوش خود آن فقیه کامل

می برد تو را زمام محمل

در نزد تو ای بزرگ بانو

پیران خرد زدند زانو

بستند همه لب از تکلّم

کردند به محضرت تعلّم

افسوس که بعد هیفده شب

جانت زالم رسید بر لب

تو فاطمه، شهر قم مدینه

داغت شرری درون سینه

در سوگ تو چشم مردم قم

بر دامن خاک ریخت انجم

هر گام هزار بار مردند

تابوت تو را به دوش بردند

هر چند که شد مکان به خاکت

شب دفن نگشت جسم پاکت

شد بسته دو چشم اشکبارت

سیلی نزدند بر عذارت

پوشیده ز خاک شد روی تو

دیگر نشکست پهلوی تو

بگذار کنم به چشم خون بار

این بیت از آن قصیده تکرار

آن قبر که در مدینه شد گم

پیدا شده در مدینه ی قم

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  12:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

حضرت معصومه(س)-مدح و ولادت

 

عمری غبار حضرت معصومه ایم ما

تا در جوار حضرت معصومه ایم ما

هرچند بار حضرت معصومه ایم ما

در سایه سار حضرت معصومه ایم ما

اهل دیار حضرت معصومه ایم ما

ای آرزوی پنجره فولاد آمدیم

ای قبله گاه طاق گوهرشاد آمدیم

بر خاک بوسه داده و بر باد آمدیم

باب الجواد حاجت ما داده آمدیم

حالا کنار حضرت معصومه ایم ما

تا نور میدمی به تمام چراغها

رد میشویم مثل نسیم از رواقها

معراج میرویم به دوش براقها

فریاد میشویم از این اشتیاقها

دل بی قرار حضرت معصومه ایم ما

ما را که عمر نوح دمی نیست پیش تو

ما گشته ایم هیچ غمی نیست پیش تو

شاه و گدا زیر و بمی نیست پیش تو

یاد بهشت جرم کمی نیست پیش تو

محو بهار حضرت معصومه ایم ما

روح الامین که حاجب دولتسرای توست

از خادمان کعبه ی دارالشفای توست

تو کیستی که صحن رضا در هوای توست

ایوان طلا هوایی گنبد طلای توست

شکرش دچار حضرت معصومه ایم ما

بالطف مادرانه ات احیا شدیم شکر

برکه نه،رود نه،دریا شدیم شکر

مولا نگاه کرده و آقا شدیم شکر

ذریه های حضرت زهرا شدیم شکر

ایل و تبار حضرت معصومه ایم ما

بانو!اگر چه پیش تو خشت محقریم

از خشتهای خانه ی موسی بن جعفریم

عمریست از کنار شما لقمه میبریم

از صحن جامع آمده ایم و کبوتریم

سجده گذار حضرت معصومه ایم ما

ما را نشان گرفت اگرچه ملال غم

هرچند پر شده همه جا قیل و قال غم

ما را گره زدند به پرهای بال غم

ما را گره زدند ولی بی خیال غم

تا خاکسار حضرت معصومه ایم ما

تا سر سپرده ی علم زینبیه ایم

سر میدهیم و مرد غم زینبیه ایم

ما از غبار محترم زینبیه ایم

ما کشته مرده ی حرم زینبیه ایم

چون ذوالفقار حضرت معصومه ایم ما

 

حسن لطفی

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  12:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

درپای تو ای گل ولایت خارم

هر چند بدم سائل این درگاهم

یا حضرت معصومه  به روز محشر

امید شفاعت و عنایت دارم

***

این نور ولایت که به قم جلوه نماست

دل ما غرق بخیر است کاین روضه کجاست

این ارض قم است یا بود خطه طوس

این مرقد فاطمه است که چون قبر رضاست

***

ما تشنگان جرعه آبی ز کوثریم

از امّت رسول و محبّان حیدریم

مدح و ثنای آل محمد شعار ماست

دل بستگان دختر موسی بن جعفریم

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  12:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

در عمر خود ای دختر موسی ابن جعفر

گویا به غیر غم خوشی دیگر ندیدی

 

شوق زیارت داشتی در دل ولی حیف

روی برادر را تو در آخر ندیدی

 

هرچند هم چون لاله ای برگ و برت سوخت

اما دگر باغ گلی پرپر ندیدی

 

هرچند دوری رضا قلب تو آزرد

اما دگر جسم ورا بی سر ندیدی

 

وقتی که در قم آمدی ای دخت زهرا

از احترام و عزتت کمتر ندیدی

 

اینجا تو شمع و مردمش پروانه تو

اینجا به دورت لشگری کافر ندیدی

 

اینجا تو را کی بر سر بازار بردند

اینجا دگر بر روی نی ها سر ندیدی

 

اینجا زنان قم دورت را گرفتند

اینجا تو یک لحظه غم معجر ندیدی

 

گل ریختند اینجا به روی محمل تو

روی سر خود سنگ و خاکستر ندیدی

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  12:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

كريمه اهل بيت...

مهربانی ، کریمه ای خانم

بانوی بی بدیل ؛ معصومه

التماس قنوت گریه ی من

الدخیل الدخیل معصومه

**

شرف الشمس شهر قم هستی

از تبار و ذراری خورشید

پای دَرست ملائکه حاضر

ای پناه مراجع تقلید

**

صحن بالا سر تو منزل نور

مهبط جبرئیل این صحن است

بال جمله ملائک عرشی

زیر پاهای زائرت پهن است

**

حرم اهل بیت صحن شماست

حرم خانواده ی زهرا

کربلا و مدینه و مشهد

نجف و کاظمین و سامرّا

**

وقت تجدید عهد با زهرا

شهر یثرب اگر نشد قم هست

گره هایم نگفته واشده است

تا قسم به امام هشتم هست

**

گرچه چنگ خزان به جان تو و

جان ایل و تبارت افتاده

پاره پاره ولی نشد هرگز

نامه ای که رضا فرستاده

**

بین این کوچه ها خدا را شکر

محترم مانده گوشواره ی تو

لاأقل هلهله نشد بر پای

چشم گریان و پر ستاره ی تو

**

گرچه خم شد قدت ز فاصله ها

ذبح اطفال را ندیدی تو

حضرت زینب امام رضا

تلّ و گودال را ندیدی تو

**

تشنه ای را که زیر یک دشنه

دست و پا میزند که جان بدهد

حق او نیست شمر با پایش

جسم زخمیش را تکان بدهد

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  12:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)

از روز اول دل به عشق تو سپردم

جمعه به جمعه بین ندبه غصه خوردم

حرف تو که آمد وسط ... مثل همیشه

دندان حسرت را به روی هم فشردم

تو آبرو دادی به من یک عمر ... امّا

من آبروی خویش را پیش تو بردم

امروز هم قسمت نشد برگردی آقا

امروز هم از داغ دوری تو مُردم

از حدّ خود دیگر گذشت ... ای جان زهرا(س)

این جمعه هایی که بدون تو شمردم

بی تو بهار دل زمستان است برگرد

سهم نگاهم برف و باران است ... برگرد

شاعر : اسماعیل شبرنگ

 
 
سه شنبه 3 مرداد 1396  12:49 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها