پاسخ به:مشاعره رضوی
همه یکـدلیـــم در راه ولایت و امــامت
سرو جـان ما فــدای شه ملک با کرامت
همه عمرهرچه دیدم ز رضا عنایتی بود
به سحاوتند این طایفه ی کــــرم عنایت
فی البداهه: منصور مقدم 4/5/1396
تجلی نور تو،فروغ تِمثال الله یا حضرت معصومه،کریمه ی آل الله
هرگز ز عشق خویش جدایم نمی کنی محتاج بنده های خدایم نمی کنی گفتی سه بار دیدن زوار می رسی یا ایها الرئوف رهایم نمی کنی
یک سلام از ما جواب از سمت مرقد با شما فطرس نامه بر تهران به مشهد با شما
امشب از آسمـان، مه انـور رسیده است آئینـــه ای ز نـور پیمبــــر رسیده است
این جلوه و جلال کدامیـن ستـاره است کزآسمــان به جلـوۀ دیگـر رسیده است
تو آشنای خدایی،کدام رهگذری
در این جهان غریب آشنا نمی خواهد؟
عباس شاه زیدی
در ازای قطره هایی اشک با خود می برند از اجابت، از کرم، از لطف... اقیانوس ها
اصفهان نگین فیروزه ای جهان
از نام رضا مملکت ما شده آباد با اینهمه یوسف که به کنعان نرسیده
هم گدا با او هم او با هر گدایش آشناست
دل به رویش داده یوسف بسکه رویش دلفروز
رهبر ملک قدر فرماندة جیش قضاست
عالم آل رسول و زاده پاک بتول
قبله هفتم که پیش بارگاه رفعتش آسمان با وسعت بیانتها، تحت الشعاست
تشنهای بودم که از آب بقا گفتم سخن چون تو خضر رحمتی در بیت بیتم رهنماست
تا كنار صحن سقا خانه ات زایری سر گشته و دلخسته ام
من کیستم گدای تو یا ثامن الحجج شرمنده عطای تو یا ثامن الحجج
جرعهای از آب حیاتم بده حضرت معصومه نجاتم بده
هر کبوتر که نشسته سر این گلدسته
مانده که شاید دمی در حرمت پر بزند
کاش میشد که بیایی و دوباره بشود
روح رخوت زده ام در حرمت پر بزند
مهدی گنجی کویری