پاسخ به:مشاعره رضوی
تیزی شمشیر هم تسلیم ابرو می شود
شیر هم در پای چشمان تو آهو می شود
دل هميشه غريبم هوايتان كرده است هواى گريه پايين پايتان كرده است
تو رئوفی و من زمینخورده تو بلندی و من همه پستم
مجنونم و جنون دل زار بی حد است جانم ز دوری حرمت بر لب آمده است مثل کبوتری که به امید گنبد است اصلا دوای این دل بیمار مشهد است
تو ماورای ذهن و خیال و تجسمی بالاترین تصور ما از تبسمی روزی سه بار سمت حرم می دهم سلام زیباترین جواب «سلام علیکم»ی
یک ذره از عنایت تو کمم نمی شود
تنها به شوق رافت بسیارت آمدم
وفائی
مرغ دلم پرزند برسرکوی رضا دست نیازم بود باز به سوی رضا
آمدي مستجابمان كردي
يك پياله شرابمان كردي
يا رضا انتخابمان كردي
شب به دنبالمان فرستادي
از خجالت كه آبمان كردي
سنگ كم قيمت و كمي بودم
واقعاً دُرّ نابمان كردي
يابن الشبيبِ خويش ، مرا كن امام رضا
داغ شهيد بي كفني دارم از قديم
مگذار مرا در اين هياهو آقا
تنها و غريب و سر به زانو آقا
از گدا هم كريم ميسازي
بسكه اعجاز كيميا داري
يك سبد با تو گفتگو دارم
با ستاره كه پيش رو دارم
پشت هر پنجره كه مى آيى
دستهاى پر آرزو دارم
سيدهاشم عبداللهيان
ميگن براي اومدن بايد تو راضي باشي واسه رضايت خدا ضامن زائرا شي منو راه بده اقا میخوام بیام ببینمت اینجا خیلی شلوغه میمیرم نبینمت
السلام علیک یا ایها الرئوف
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست
تو عشق را به اهل جنون یاد می دهی بنیاد عقل یک شبه بر باد می دهی امشب برات پنجره فولاد می دهی حتما به هر که خواست گهرشاد می دهی