پاسخ به:مشاعره رضوی
ما را نوشته اند گدایان مشهدش روزی خوران سفره ی احسان بی حدش
شبِ میلادِ رضا باده ز میخانه رسد باید امشب همه دم باده ز پیمانه چشید
خنده بر لب بزند موسیِ جعفر همه دم تا که با یک نظرش آن مهِ دُردانه بِــدید
دل ایران ز لطف سایه ی خورشید مشهد گرم و قم همشیره اش چون ماه کامل می شود پیدا
از کار من گره نگشاید کسی مگر دست گره گشای تو یا ثامن الحج (ع)
جنون ما که مجنونیم از آن ابتدا بوده
دلیل این جنون هم حُسن بی حدِّ شما بوده
گمانم "عالم زر" درهمین ایوان طلا بوده
در آن عالم دم "قالو بلی"مان "یا رضا" بوده
فراز مأذانه ها ای جماعت گمراه چه می کنید شما بی صدا سخن کوتاه حرام باد اذان موذنی که نگفت دوبار أشهَدُ أنا عَلی ، وَلیُ الله
همین یک کاسه از آب حرم آنقدر گیرا بود که گویا باده ی صد ساله در پیمانه ی ما بود
در حريم تو خدا را به تو دادم سوگند نامه ي عفو گنه بهر گناهم دادند چه غم از تابش خورشيد قيامت دارم تا كه در سايه ي مهر تو پناهم دادند
دست خالی بر نمی گردم این دیگه یه اعتقاده
آخه من اذن دخولم فقط از باب الجواده
همان گداي قديمي كه داشتي داري همان امام رضايي كه داشتم دارم حرم نگو،عتبات است،تو حسين مني هنوز كرب و بلايي كه داشتم دارم
من سائل بی چیز اطراف حرم هستم
من سالهای سال دنبال کرم هستم
موسی رسید در حرمت آبرو گرفت آمد ز حوض های حریمت وضو گرفت
تورو خواب دیدم ،تو رو یادمه دلم کفتراتو بغل کرده بود
دیر اگر راه بیفتیم، به یوسف نرسیم
سرِ بازار که او منتظر ما نشود
لذت عشق به این حسِّ بلا تکلیفی ست
لطف تو شاملم آیا بشود؟ یا نشود؟
کارگاه آموزشی غدیر ( آنلاین)
مسابقه امتیازی سالار شهیدان
دست من خالی، لطف تو بی حد/ کوی حاجات ِ عاشقان مشهد من اگر چه رو سیاهم و بدم/ سائل گوشه نشین مشهدم
ما را عصا به دست بخواه و کلیم کن
مژگان ما که سمت شکوه تو وا شده است