0

اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

زوزه کشان مرد عبادت را شکستند...

بین در رو همسایه حرمت را شکستند

اهل مدینه پشت غیرت را شکستند..

آتش کشیدن درب جنت را شکستند

پای برهنه از عبایش میکشیدند..

او را جلوی بچه هایش میکشیدند

 

در کوچه ها بال و پرش افتاد اما

عمامه از روی سرش افتاد اما..

حجره به حجره دخترش افتاد اما

آتش کشیدند و درش افتاد اما

دیگر کسی بر پیکرش که پا نمی زد

یا خجری را بر روی آقا نمی زد...

 

شکر خدا بی احترامی را ندیدی

شکرخدا که ازدحامی را ندیدی

بر روی نی راس امامی را ندیدی

شکر خدا بزم حرامی را ندیدی

جد شما را ته گودال بردند...!!

در پیش چشم خواهرش از حال بردند

شاعر : حامد جولا زاده

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:13 AM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

در مصیبت امام جعفر صادق علیه السلام...


نه عمامه به سرو نه که ردا در بر داشت

در دلش حال و هوایی ز غم حیدر داشت

نیمه شب تا كه به صورت به زمین خورد آقا

با لب غرق به خون زمزمه ی مادر داشت


رضارسولی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:17 AM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-شهادت

 

سال‌ها آب شدم سوخت ز پا تا به سرم

آخر ای زهر جفا شعله زدی بر جگرم

کشت منصور ستم پیشه ز بیداد مرا

کاش می‌کرد دمی شرم ز جد و پدرم

دلِ شب بود که دشمن به سرایم آمد

برد از خانه برون وقت نماز سحرم

سال‌ها داغ بنی‌فاطمه را می‌دیدم

کس ندانست که یک عمر چه آمد به سرم

من جگر پارۀ زهرایم و باید به چه جرم

عوض گل جگر پاره برایش ببرم

بارها تیغ کشیدند پی کشتن من

بارها سیل بلا برد به موج خطرم

دشمن آن لحظه که بر خانۀ من آتش زد

یاد آمد ز غم مادر نیکو سیرَم

دل شب خصم مرا برد به قصر منصور

یاد از بزم یزید آمد و از طشت زرم

«میثم» از تربت بی‌شمع و چراغم پیداست

که چو جد و پدرم از همه مظلوم‌ترم

 

غلامرضا سازگار

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:18 AM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

من آن گل شقایق باغ پیمبرم

کز جور  و کینه دست خزان کرد پرپرم


از بسکه رنج و محنت بسیار دیده ام

جاری شده است خون دل از دیده ترم


در شهر خود غریبم و کس نیست همدمم

آه است هم نوای نفس های آخرم


یارب تویی گواه که از جور بی حساب

ابن ربیع داده عذاب مکررم


او خود سواره بود و پیاده مرا کشاند

با آنکه دید لرزه فتاده به پیکرم


در بین راه قلب مرا شعله ور نمود

آن لحظه ای که کرد جسارت به مادرم


از آتشی که خصم زده بر سرای من

معلوم شد که وارث غم های حیدرم


زآتش اگر چه سوخت سرایم ولی دگر

سیلی نخورد پیش دو چشم من همسرم

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:18 AM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

هرچه خدا دعاي مرا مستجاب كرد

خصم خدا اميد دلم را خراب كرد

در حدّ يك نماز به من مهلتي نداد

سجّاده و نماز شبم را مُجاب كرد

عمّامه و عباي مرا از سرم كشيد

دست مرا شبيه علي در طناب كرد

ابن ربيعِ بَد دهن از من حيا نكرد

با جمله اي سخيف به رويم عتاب كرد

گويا كه در كِشاكِش بي حرمتي به من

گاهي حريمِ مادر من را خطاب كرد

پايم برهنه بود و سرم بي عمامه ليك

حرمت شكست و بي گنهي را عقاب كرد

شيخ الائمه را به اهانت كشيد و بُرد

مثل سه ساله عمه مرا هم عذاب كرد

گفتم به آن سواره ، ميايم ، مرا مَكِش

هربار با كنايه ، مرا بَد جواب كرد

همواره ذكر زينبِ مظلومه داشتم

آن بانويي كه كوفه و شام انقلاب كرد

ديدم به دست دشمن خود تازيانه را

غمهاي اهلبيت دلم را كباب كرد

سيلي كجا و دختر خورشيد كاروان

دشمن به خنده جور و جفا بي حساب كرد

گودال را به ياد خود آوردم اي حسين

دشمن كجا محاسن من را خضاب كرد

هربار قصد جان مرا كرد ((نانجيب))

جدّم رسيد و نقشة او را بر آب كرد

غير از خدا شكايت خود را كجا برم

با زهر کينه در شب قتلم شتاب كرد

شاعر: حاج محمود ژوليده

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:18 AM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

یا صادق آل عبا...

منبر شرف گرفت زنام مطهرت

صدها ابوبصیر گدایند بر درت

هرکس نشست چند دقیقه برابرت

عیسی شدست از نفس ذره پرورت

بالم شکسته حال مرا روبراه کن

یا سیدی به خاک رهت هم نگاه کن

ای منشا نزول عطای خدای ما

باتو گرفت رنگ اجابت دعای ما

خالیست در بقیع غریب تو جای ما

هستند زیر دین شما حوزه های ما

خورشید علم حضرتتان را افول نیست

جزتو کسی معلم فقه و اصول نیست

اذنی بده که شیعه محزونتان شوم

عقلی بده که عاشق مجنونتان شوم

چشمی بده که زمزم و جیحونتان شوم

یا ایها العزیز که هارونتان شوم

من را زلطف وارد هرم تنور کن

این رو سیاه را ز کرم غرق نور کن

خالی نرفت دست گدا از مقابلت

بسته نشد بروی کسی درب منزلت

ایوب دست بوس شکیبایی دلت

هستند شیعیان تو از فاضل گلت

ما زیر دین جعفر آل محمدیم

شاهیم چون که نوکر آل محمدیم

گنبد طلا و صحن تو در قلب شیعه هاست

در قلب ما حریم شما عین کربلاست

هرلحظه اشک و سینه زنی روضه ای بپاست

گلدسته و ضریح تو چون مشهد الرضاست

زائر که نیست دور و بر قبر خلوتت

جز مادرت که آمده امشب زیارتت

دشمن نماز نیمه شبت را شکست آه

پیش نگاه خلق تورادست بست آه

یاد مدینه بر دل زارت نشست آه

دربین کوچه بند دلت را گسست آه

یاد دمی که مادر سادات را زدند

یاس شکسته را وسط کوچه ها زدند

دنبال مرکبی و توانی نمانده است

پای پیاده قوت جانی نمانده است

راهی برای اینکه بمانی نمانده است

تاب و توان که روضه بخوانی نمانده است

لبریز درد بودی و حالت خراب بود

قلبت به یاد زینب و بزم شراب بود

یاد دمی که دور حرم ازدحام شد

آل رسول وارد بازار شام شد

اخت الحسین وارد بزم حرام شد

بالش شکسته از اثر سنگ بام شد

داغی عجیب را به دل آسمان زدند

پیش نگاه او به لبی خیزران زدند

 

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:18 AM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

بردند برای همه دنیا خبرش را

غمنامه اي از سرخي چشمان ترش را

حتي رمقي نيست به دستان ضعيفش

آتش زده زهری همه ي بال و پرش را

هم سن زيادش سبب خستگي اش شد

هم شعله زده زهر تمام جگرش را

اطفال و عيالش همگي دل نگرانند

سوزانده ز آهش همه ي دوروبرش را

آن شب كه پي مركب دشمن به زمين خورد

/ديگر نشده راست بگيرد كمرش را/

بي حرمتي و بي ادبي شد به مقامش

بدجور شكستند دل شعله ورش را

آنقدر تنش آب شده گوشه ي بستر

ديدند همه حال بد محتضرش را/

عمريست براي دل خود روضه گرفته

پر كرده غم كوچه فضاي سحرش را

سخت است برايش كه فراموش نمايد/

آن مادر وآن ناله ي در پشت درش را

 

شاعر : محمد حسن بیات لو

 

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:18 AM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

یا صادق آل محمد...

پیرمردی و بزرگ همه ی اعصاری

روی جانت اثر کینه ی دشمن داری

بار ها خلوت سجاده ی تان پر پر شد

فرش زیر قدمت سوخت و خاکستر شد

اتش از موی سفیدت نفسی شرم نکرد

از نماز شبتان هیچ کسی شرم نکرد

خانه ای که تپش مدرسه ی ایمان بود

اتش از هر طرفش شعله ی سر گردان بود

کوچه ها نیمه ی شب سوختنت را دیدند

ریسمان ها به دل سوخته ات خندیدند

ریسمان را که کشیدند چنین افتادی

عقب مرکب دشمن به زمین افتادی

در حسینیه ی چشمت حرمی بر پا شد

خانه ات اینه ی غربت عاشورا شد

گرچه عمامه سرت نیست سرت اما هست

حرمتت سوخته شد بال و پرت اما هست

پا برهنه به سر کوچه کشیدند تو را

خوب شد نیمه ی شب بود ندیدند تو را

مادرت بین همین کوچه نفس گیر شده

علی از داغ همین حادثه ها پیر شده

 

حسن کردی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:18 AM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

هم نام و نشان دارد و اسمی دارد

هم دانش و علم از همه قسمی دارد

مشتاق مسیر خانه اش خواهد بود

هر رهگذری سوال علمی دارد

 

در صحن و سرای او رهاتر شده است

از خویش جدا، جدا، جداتر شده است

زخمی شده بال های هر قلبی که

بر گنبد خاکیش کبوتر شده است ...

 

صابره سادات موسوی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:18 AM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

کاش می شد بگذارند مهیا گردد

شب او صبح به محراب مصلا گردد

شب او صبح نشد،نیمه شب او را بردند

تا که با زخم زبان آن شبش احیا گردد

 

شعله بر خانه اش انداخت حرامی تا زود

در این خانه به یک ضربه ی پا وا گردد

در آتش زده کم بود بیافتد رویش

باز کم بود که میخی به تنی جا گردد

 

پیش طفلان پی مرکب پدر پیری رفت

تا که این کوچه پر از ناله ی بابا گردد

دو قدم راه نرفته به زمین می افتاد

تا که تکرار زمین خوردن زهرا گردد

 

فرصتی هیچ ندادند و کشیدند تنش

قبل از آنی که نفس تازه کند پا گردد

گرچه می خورد زمین گرچه کشیدند زخاک

روضه ای خواند غمش باز مداوا گردد

 

روضه ی غربت پیری که به زانو آمد

به امیدی که گل گمشده پیدا گردد

پیر مردی به سر نعش جوانش آمد

شاهد کم شدنش وقت تقلا گردد

 

ارباً اربا بدنی دید به دستش فهمید

هرچه کردند نشد تیغ دگر جا گردد

دشنه و تیغ و تبر دست به دست هم داد

بدنی باز شود مثل معما گردد

 

دست و پا زد پسری تا پدری جان بدهد

دست و پازد پسری تا کمری تا گردد

دست انداخت به دور بدنش ریخت زمین

دست انداخت دهانش نفسش وا گردد

 

چشم را نیزه گرفته است اگر چشمی بود

کاش می شد نظرش خدمت بابا گردد

چند عضو از بدن اکبرش آنجا کم بود

خواهرش بود ولی حلقه ی نا محرم بود

شاعر:حسن لطفي

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:18 AM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

میوه ی باغ فدک زهر شد و جانم سوخت

این دل غمزده ی خسته ز هجرانم سوخت

 

باز هم آتش و در قصه ی تکراری شد

دود این فتنه گری دیده ی گریانم سوخت

 

لعن و نفرین به تو منصور دوانیقی که

حمله ی نیمه شب تو دل طفلانم سوخت

 

آتش قهر خدا بر تو  ، مصلایم با

مهر و سجاده و ادعیه و قرآنم سوخت

 

مو پریشان دل شب پای برهنه هیهات

دست حرمت شکنی قلب پریشانم سوخت

 

کیست این ابن ربیع وه چه خدا نشناس است

شرر گفته ی او سینه ی بریانم سوخت

 

همه شاگرد ، ولی هیچ کسی یار نبود

دلم از آتش تنهایی دورانم سوخت

 

مزد تفسیر معلم همه جا لعل لب است

آخر ای زهر چه کردی ؟ لب عطشانم سوخت

 

روضه ی مادرم از زهر جگر سوز تر است

یاد سیلی زدنش ظاهر و پنهانم سوخت

 

سوختم زآنکه شنیدم به علی می گفت او :

محسنم رفت ز دستم همه ارکانم سوخت

 

شاعر: سید محمد میرهاشمی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:19 AM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

 

باید امشب بدون پر باشم

مثل پروانه شعله ور باشم

چون بریده بریده می گویم

شاید اینبار دردسر باشم

 

پیر مردی بدون آلایش

دلبر و دلربا و دلداده

با سر و صورت و به زور طناب

روی خاک مدینه افتاده

 

سرخی روی گونه اش از چیست؟

تازیانه به صورتش خورده؟

یاد آن کوچه .... مادرش زهرا....

روح او را دوباره آزرده

 

بی نفس ، غرق آه، پژمرده

پا برهنه ، خمیده ، بی لشکر

مثل زینب کنار دروازه

مثل فردی اسیر و بی یاور

 

روضه را واژه واژه می خوانم

روی پایم دگر نمی مانم

چون رسیده به جای باریکش

لال می شوم نمیخوانم

 

روضه امشب کنار دروازه است

پیش یک طفل و یک سر پر نور

لحظه ای که به نزد سر آمد

شد بساط غم ملائک جور

 

با همان لکنت زبان خودش

پدرش را فقط صدا میزد

گفت بابا بگو که شمر لعین

از چه با نیزه اش تورا می زد

 

سروده جعفر ابوالفتحی

 

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:19 AM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

اصلاً بعيد نيست كسي را كه بي گمان،

بوده امام مفترض الامر شيعيان،

پاي برهنه باز بدون عمامه اش،

در كوچه ي غريب برندش كشان كشان.

اصلاً بعيد نيست كه روزي و يا شبي،

مردي كه رفته است ز عمق تنش توان،

را با تمام آنچه تصور نمي كنيد

بي حرمتش كنند به چشمان اين و آن.

اصلاً بعيد نيست كسي را كه سوخته

شعله ورش كنند دوباره حراميان

اصلاً بعيد نيست دوباره علي شود

تنهاترين، غريب ترين، زير آسمان

اصلاً بعيد نيست كه از جور روزگار

برگردد اين زمان پر از غم به آن زمان

وقتي كه حرف، بغض شده در گلوي تو

يعني كه زخم كهنه رسيده به استخوان

يعني كه ياد كوچه و آن روز مي كني

يعني كه بهت مي زني از سوز داستان

يعني كه روضه هاي دلت تازه مي شود

وقت توسل تو به آن مادر جوان

اين صحنه هاي تلخ كه ديدي به چشم خود

در جام چشم هاي شما ريخت شوكران

اصلاً بعيد نيست از اين دشمنان پست

آتش بياورند تو را ... خاك بر دهان

تجديد خاطرات تو در بين كوچه بود

دستان بسته ي تو در اين قفل ريسمان

شاعر: رضا دين پرور

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:19 AM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

شب رفت و رفت بر تن عالم لباس صبح

روشن شد آسمان شب از انعکاس صبح

 

خیل ملک به حالت تعظیم دور اوست

اما به سوی هوست تمام هواس صبح

 

نامش همینکه معجزِ پروردگار شد

ایمن شد از وساوس خناس ناس صبح

 

از باغ ساوه بوی انار آمد و سپس

دریاچه اش به خاک نشست از هراس صبح

 

داردطلایِ بتکده ها زنگ می زند

از خواب می پرند همه با تماس صبح

 

دارد دوباره کار خدا سکه می شود

خورشید قلب ها پسر مکه می شود

 

تو آمدی و رحمت للعالمین شدی

خورشید اولین و مه آخرین شدی

 

در پیچ وتاب زلف تو یک خلق واله اند

با گیسوان ریخته حبل المتین شدی

 

از آن طرف تو را همه ساحر صدا زدند

از این طرف برای همانها امین شدی

 

تنها به خاطر پدر فاطمه شدن

در اعتکاف رفتی و چله نشین شدی

 

با خنده های فاطمه لبخند می زدی

باغصه های فاطمه زار و حزین شدی

 

گفتی حسین از من و من هستم از حسین

اول نفر تویی ولی از پنجمین شدی

 

لنگ است بی نگاه شماها کمیت من

قربان اهل بیت شما اهل بیت من

 

کعبه همینکه از بت عزّی زلال شد

بر روی گونهء تو مبدل به خال شد

 

اینگونه بود روی سیاه آبرو گرفت

اینگونه کعبه منبر بانگ بلال شد

 

بوی تو را اویس به شهر قرن کشید

گرچه براش دیدن رویت محال شد

 

شبهای وحی هم خود جبریل در حرا

بالش برای اشک شما دستمال شد

 

یادت که هست آن شب معراج هم علی

مشغول باغبانیِ آن سیب کال شد

 

دیدید خواستگار شده دختر از شما

گفتید در جواب که کی بهتر شما؟

 

لب وا نمی کنند حکیمان بدون تو

مفهوم نیست یک خط قرآن بدون تو

 

وقتی بهشت خلق،همان خانهء شماست

سردرگمی است زندگی یک آن بدون تو

 

فردوس با تمام درختان و میوه هاش

می شد شبیه خاک بیابان بدون تو

 

یوسف اگر اسیر جمال شما نبود

دل را نکنده بود ز کنعان بدون تو

 

در بارگاه قدس علی هم که می رویم

مزه نمی دهد شب ایوان بدون تو

 

وقتی که مصحف تو همان مصحف علیست

اصلا" مزار تو نجف اشرف علیست

 

دینت علی،مرامت علی، دلبرت علی

روحت علی، توانت علی، پیکرت علی

 

فکرت علی، خیالت علی، باورت علی

جنت علی،قیامت علی، کوثرت علی

 

یارت علی، ولایت علی، یاورت علی

سرباز علی، مبارز علی ، لشگرت علی

 

شمشیر علی، تهمتن علی،ممتهن علی

حیدر علی، قلندر علی، صفدرت علی

 

باده علی، پیاله علی، میکده علی

ساقی علی، خُمِ مِی علی، ساغرت علی

 

مکه،مدینه،سامره و کربلا علی

صلِ علی محمد و صل علی علی

 

ناقابلند محضرتان احترام ها

ای مقصد تمام علیه السلام ها

 

ای میوهء رسیدهء خلقت رسول عشق

پخته شدند از جلوات تو خام ها

 

از جمع بیشمار هزاران پیامبر

بیرون زده ز صلب تو نسل امام ها

 

آنروز اگر علی سر دوشت نرفته بود

کس پی نبرده بود به اوج مقام ها

 

بوی شرارهء در و دیوار می دهد

خاکستری که می رسد از پشتِ بام ها

 

مزد رسالت تو مودّت به فاطمه است

لعنت به بی حیاییِ آن غاصبین پس

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:19 AM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

ای زهر بسوزان که ز جان می سوزم

از زخم تو و زخم زبان می سوزم

 

زان روز که در بزم شرابم بردند

با روضه ی چوب خیزران می سوزم

 

ای زهر ندیدی که چسانم برند

در پیش نگاه کودکانم بردند

 

صد بار به خاک کوچه ها افتادم

وقتی به زمین کشان کشانم بردند

 

از کینه ی خود زِ نام حیدر می گفت

گفتم که نگو ولی مکررمی گفت

 

ای زهر نه از داغ تو حالا مُردم

آن لحظه که نا سزا به مادر می گفت

 شاعر: حسن لطفي

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:19 AM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
دسترسی سریع به انجمن ها