0

اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

مانده ذکرِ وا اماما بر لب ما 2            
کشته شد بنیانگذار مذهب ما
وا اماما، وا اماما، وا اماما 2
صادق آلِ محمّد گشته مسموم 2           
گریه کن از بهر آن مولای مظلوم 2
وا اماما، وا اماما، وا اماما 2
فاطمه سویِ مدینه کُن نظاره 2         
قلب فرزندت آخر شد پاره پاره
وا اماما، وا اماما، وا امام 2
آنکه بوده عالم و آدم مطیع اش           
سر برهنه از چه برده ابن ربیع اش
گر بدل داغ عزیزانش نهادند       
گه به او انگور زهر آلوده دادند
وا اماما، وا اماما، وا اماما 2

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

نسیم سمت دمشق و عراق افتاده
به دست اوخبری داغ ِداغ افتاده
که جعفربن محمد به فکر ترویج ِ
اصول شیعه برای وفاق افتاده

چنان به بحث نشسته که بین مکتب ها
به غیر شیعه تماما فراق افتاده
به یک روایت قال النبی او حتی
سگ دوانقی از واق واق افتاده
هزار نخبه چنان جابربن حیان هم
به خاک پای تو با اشتیاق افتاده
ولی مدینه ی بعداز سقیفه در راه است
دری دومرتبه در احتراق افتاده
میان کوی بنی هاشم از دری دیگر
دوباره میخ به فکرطلاق افتاده
به بی پناهی گنجشک های شهرقسم
به یک درخت... نه...آتش به باغ افتاده
"رواق منظرچشم ِ"تو شد که زهرایی
در آستانه ی در...در رواق افتاده
شنیده اند اگر کوچه را پسرهایش
برای این پسرش اتفاق افتاده
برای آتشی آماده کرده اند آن را
شبیه جسم تو هرجا اجاق افتاده
مسیر زهر دراین سینه خوب معلوم است
به پنبه زار تن تو چراغ افتاده
بقیع گشت سرانجام کربلای شما
که مدتی ست بدون سراغ افتاده
به جای اینکه به روی دوپا بلند شود
بدون سردر و دیوار و طاق افتاده
بمیرم...آه...که حتی میان زوّارش
فضای دلهره و اختناق افتاده
شب شهادت تو این هم از غریبی توست
که سوی تو گذر یک کلاغ افتاده
شاعر:مهدی رحیمی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

ای بهار همیشه های خدا

ای که از آسمان شدی جاری

از چه این روزها شکسته شدی

بغض داری ولی نمی باری

 

**

لا اقل صبر کن مسافر شب

گریه کن گریه در معابر شب

صبح صادق به جز تو کیست بگو

کیست جز تو امام بیداری

**

گاه گاهی که حرف هم داری

شهر در خواب میرود انگار

آه آقا چه میکشی با این

استخوانی که در گلو داری

**

تو بگو از کدام طائفه ای

که همیشه خدای عاطفه ای

لطف ها میکنی برای کسی

که برایت نمیکند کاری

**

پس کجایند عالمان سحر

یک نفر از چهار هزار نفر

که شبانه امام را بردند

پا برهنه به خفت و خواری

**

پس کجایند نافله خوان ها

که دل قافله به درد آمد

کی به درد میخورد پس کِی

این نمازی که هست تکراری

**

کوچه ای در مدینه منتظر است

تا که روضه بخوانی از دیوار

تا تو هم مثل مادرت آنجا

حس کنی بین درب و دیواری

**

تا که کوچه به کوچه پخش شود

هم صدائی غربتت با او

تا بفهمند فاطمی هستی

مثل مادر به غم گرفتاری

**

تا که دست تو را بندند و

هی به یاد علی بخندند و

نکشندت پیاده اینگونه

هی به قصد امام آزاری

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

پر از شميم بهشت است منبرت آقا
به بركت نفحات معطرت آقا
هنوز عطر و شميم محمدي دارد
گلِ دميده ز لب‌هاي أطهرت آقا

 

شبيه حضرت خاتم مدينه العلمي
علوم مي‌چكد از خاك معبرت آقا
چهار هزار حكيم و فقيه و دانشمند
رهين مكتب انديشه گسترت آقا
اشاره‌هاي نگاهت زُراره مي‌سازد
شنيدني است كرامات محضرت آقا
و ديده‌ايم به وقت جهاد انديشه
هزار مرتبه ما فتح خيبرت آقا
ببين كه شيعه‌ صبح نگاه تو هستيم
در آسمان هميشه منورت آقا
هنوز شيعه و «قال الامامُ صادق» هست
كنار چشمه‌ جاري ِ كوثرت آقا
سبد سبد گل لاله به باغ دل دارم
به احترام دل داغ پرورت آقا
نبود غير گل آه و غنچه‌ شيون
به باغ بغض گلوگير حنجرت آقا
مگر نه شيعه‌‌ تو در تنور آتش رفت
چگونه سوخت بهشت معطرت آقا
در آن شبي كه تو را پا برهنه مي‌بردند
بهشت عاطفه‌ها بود پرپرت آقا
چه كرد با دل تو كوچه‌ بني هاشم
چه كرد با دل تو داغ مادرت آقا
هنوز غربت و غم ارث خاندان علي است
طناب و كوچه و دست مطهرت آقا
من از حضور شريفت اجازه مي‌خواهم
كه روضه خوان شوم امشب برابرت آقا
اگر چه حرمتتان را شكسته‌اند آن شب
نبسته‌اند ولي دست خواهرت آقا
چه خوب شد كه نشد در مقابل چشمت
كبود ، چهره‌ معصوم دخترت آقا
گل گلوي تو را دشنه‌اي نبوسيده
و ماهِ نيزه نشينان نشد سرت آقا
به حرمت لب تو، چوب پا نزد آنجا
و داغ نعل نديده است پيكرت آقا

 

شاعر:یوسف رحیمی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

شيعه گرفته آبرو از مکتب افلاکي تو
شيعه حرم مي سازد آخر بر مزار خاکي تو
مي چکد روي آن  قبر بي سايبان  اشک صاحب زمان
واغربتا 3

 

پاي برهنه پشت مرکب مي دود فرزند حيدر
از شانه هاي او عبا افتاده و عمامه از سر
مي کشد بي حيا   دربين کوچه ها   شيخ الائمه را
واغربتا 3

شاعر:امیر حسین الفت

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

اي سلام خدا به قبر ويران تو
چشم صاحب زمان هميشه گريان تو
آرزومند حريم توئيم    سائل دست کريم توئيم
يا امام صادق  (علیه السلام)3   واویلا    2

 

مرتضاي غريب شهر پيغمبري
بوده اي چون حسن ز عمق دل مادري
ارث غربت ز علي برده اي    وسط کوچه زمين خورده اي
يا امام صادق  (علیه السلام)3   واویلا    2
ام فضل لعين آمده مهماني ات
تازيانه زده به جسم نوراني ات
حق آن موي سفيد تو را    داده آن خليفه با ناسزا
يا امام صادق  (علیه السلام)3   واویلا    2

شاعر:رضا تاجیک

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

مدینه! نجل زهرا را چه کردی؟
امام صادق ما را چه کردی؟
واویـلا واویـلا از این ماتم عظما

 

****

شده کرب و بلا شهر مدینه
زند زهرا و پیغمبر به سینه
واویـلا واویـلا از این ماتم عظما
****

جنازه شسته شد از پای تا سر
ز اشک و دیدۀ موسی‌بن‌جعفر

واویـلا واویـلا از این ماتم عظما
****

ز بس از زهرکین بی‌تاب گردید
سراپای وجودش آب گردید
واویـلا واویـلا از این ماتم عظما

خزان شد لالۀ باغ امامت
سر پیغمبر و زهرا سلامت
واویـلا واویـلا از این ماتم عظما
****

بزن بر سینه و بر سر زراره
که شد قلب امامت پاره‌پاره

واویـلا واویـلا از این ماتم عظما
****

«مفضّل» گریه کن بهر امامت
«ابوحمزه» سرت بادا سلامت
واویـلا واویـلا از این ماتم عظما
****

شود در قلب شیعه تازه داغش
کنار قبر بی شمع و چراغش
واویـلا واویـلا از این ماتم عظما

شاعر:احمد لطیفی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

مدینه شهر پیغمبر شده غرق عزا آخر

یتیم از کینۀ منصور شد آخر موسی جعفر

فغان وآه وواویلا، امان از این غم عظما

 

** ** ** **

رئیس مذهب شیعه فدای دین وقر« شد

زداغ حضرت صادق پیمبر دیده گریان شد

مدینه دیدۀ زهرا از این ماتم چو دریا شد

ببین باردگر درتو چه غوغائی که بر پا شد

فغان وآه وواویلا، امان از این غم عظما

** ** *** ** **

مدینه خاطرتلخی زتو دارم در این دنیا

که درتو خورده سیلی بر عذار حضرت زهرا

شهیده شد سر انجام آن یگانه دختر طاها

علی بسپرده بر خاکش شبانه با با دوصد غوغا

فغان وآه وواویلا، امان از این غم عظما

** ** ** ** **

امیر المؤمنین در تو زکین خانه نشین گشته

مدینه ظلم بی حد بر امام العالمین گشته

حسن بعد از پدر در تو چرا شد بی کس ویاور

که اورا همسرش کرده شهید از زهر کین آخر

فغان وآه وواویلا، امان از این غم عظما

** ** ** **

مدینه در تو با زین العبا دانی چها کردند

امام چارم مارا شهیدش از جفا کردند

نمود از کین چرا مسموم هشام بد سیر اورا

نکرد آن بی حیا از چه حیا از مادرش زهرا

فغان وآه وواویلا، امان از این غم عظما

** ** ** **

مدینه باقرالعلم نبی راه به زهر کین

چرا کشتند ودر تو آن جفا کاران بد آئین

مدینه در تو این جور وجفا بر آل احمد شد

مدینه خون به دل در تو رسول الله امجد شد

فغان وآه وواویلا، امان از این غم عظما

** ** ** **

مدینه بار دیگر هم ستم بر رکن دین کردند

امام صادق مارا چرا مسموم کین کردند

مدینه آن گل زهرا ی اطهر کشته شد در تو

مدینه نور چشمان پیمبر کشته شد در تو

فغان وآه وواویلا، امان از این غم عظما

** ** ** **

مدینه کشته شد در تو گل گلزار پیغمبر

به زهرا نو رچشمان وبه شیعه هادی ورهبر

مدینه داغ زهرا را غم ام ابیهارا

نمودی تازه بر شیعه دو باره درد و غمهارا

فغان وآه وواویلا، امان از این غم عظما

 

شاعر:مجتبی صمدی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

وقتی که خونه شو سوزوندن یاد مادر افتاد

اون وقتی که دستاشو بستن یاد حیدر افتاد

میون آتش تو خونه بیاد کربلا بود

به یاد خیمه ای اتش زده در نوا بود

 

ناله می زد به یاد زین العا بدین وزینب

گریه می کرد به یاد بچه ها در اون دل شب

از کوچه های مدینه آقا رو می کشوندن

برهنه سر برهنه پا مولا رو می دوندن

با دست بسته می دوید یاد رقیه می کرد

لعنت ونفرین برای بنی امیه می کرد

نیمه شب از دیوار درون خونه اش پریدن

سجادۀ نمازشو از زیر پاش کشیدن

از تو کوچه می بردنش به یاد مادرافتاد

یاد کتک خوردنش از قنفذ کافر افتاد

از تو کوچه می بردنش به یاد سیلی افتاد

به یاد گوش پاره و صورت نیلی افتاد

به وقت احتضار دائما به شور وشین بود

به یاد جد مظلوم وغریب خود حسین بود

دور وبرش راکه نگاه می کرد شور وشین داشت

زیر لبش زمزمه وذکرحسین حسین داشت

یاد لب تشنۀ اون غریب کربلا بود

محسنی با ا شک چشات تا مدینه بزن پل

اشکاتو رو قبر آقا بزار چو دستۀ گل

شاعر:احسان محسنی فر

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

پارۀ قلب مصطفی یا امام صادق

فروغ چشم مرتضا یا امام صادق

شهید ظلم اشقیا یا امام صادق

احیا گر دین خدا یا امام صادق

 

چشم وچراغ فاطمه یا امام صادق

امید وآمال همه یا امام صادق

ای کشتۀ زهر جفا یا امام صادق

از ظلم مأمون دعا یا امام صادق

سوزانده شد کاشانه ات یا امام صادق

آتش گرفته خانه ات یا امام صادق

تا شعله هارا دیده ای یا امام صادق

آه از جگر کشیده ای یا امام صادق

پس یاد مادر کرده ای یا امام صادق

یادی از آن درکرده ای یا امام صادق

از میخ در یاد آمدت یا امام صادق

از سینه فریاد آمدت یا امام صادق

تا گشت آن در شعله ور یا امام صادق

ثانی زده لگد به در یا امام صادق

آن درب نیمه سوخته یا امام صادق

با سینه ای شد دوخته یا امام صادق

آن خائنان بی حیا یا امام صادق

بردند از خانه تورا یا امام صادق

بدون نعلین وردا یا امام صادق

مانند جدت مرتضا یا امام صادق

قربان غصّه های تویا امام صادق

جانهای ما فدای تو یا امام صادق

منصور مسمومت نمود یا امام صادق

مغموم ومحرومت نمود یا امام صادق

ستمگرانه نیمه شب یا امام صادق

از کینه بنمودت طلب یا امام صادق

آن دشمن دیرینه ات یا امام صادق

داده است زهر کینه ات یا امام صادق

جسم تورا بی تاب کرد یا امام صادق

از زهر کینه آب کرد یا امام صادق

مدینه کربلا شده یا امام صادق

شهر غم وعزا شده یا امام صادق

بودی به یاد کربلا یا امام صادق

یاد حسین سر جدا یا امام صادق

شاعر:سراج

 

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

ای خوشه ای ز خرمن فیضت تمام علم
با منطق تو اوج گرفته مقام علم
پرواز کرده دور سرت مرغ بام علم
برپا به پای کرسی دَرست قیام علم
با صد زبان به علم کلامت سلام علم

 

هر جا که علم بود تو بودی امام علم
تو وارث کمال و جلال محمدی
مصداق صدق و صادق آل محمدی

میلاد دانش از نفس مشک بوی توست
آیینة تمام کمالات روی توست
یادآور رسول خدا خلق و خوی توست
دارالشفای هر دل بیمار کوی توست

پیوسته علم تشنه لب آب جوی توست
گلواژه های وحی پر از رنگ و بوی توست
علم و کمال بر سخنت بوسه می زند
آیات وحی بر دهنت بوسه می زند

دانشوران چو مرغ اسیرند رام تو
آب حیات خورده فضیلت ز جام تو
بگرفته هوش از سر دشمن هشام تو
دل نیست آن دلی که نیفتد به دام تو
علم و کمال و فضل و ادب فیض عام تو
جوشد هماره علم کلام از کلام تو
ملک وجود محفلی از یادواره ات
هر لحظه از گذشت زمان یک هزاره ات

بی منطق رسای تو قرآن زبان نداشت
بی معجز کلام تو، توحید جان نداشت
بی طاعت تو پیکر تقوی روان نداشت
بی مکتب تو طایر وحی آشیان نداشت
بی همت تو دین، شرف جاودان نداشت
بی سینة وسیع تو دانش مکان نداشت
گفتار علمی تو فزون از شماره بود
درس تو انقلاب حسینی دوباره بود

ملک خداست معرکة اقتدار تو
خوبان دهر جد تواند و تبار تو
توحید معتبر شده از اعتبار تو
گلخانة وسیع امامت بهار تو
بحرالعلوم قطره ای از جویبار تو
شیخ مفید لاله ای از لاله زار تو
طوسی و مجلسی و صدوقت سه آیتند
با نور دانش تو چراغ ولایتند

آنانکه راه عترت و قرآن گرفته اند
تو نیستی و از نفست جان گرفته اند
فضل و کمال و دانش و عرفان گرفته اند
قدر و جلال و عزت و ایمان گرفته اند
نور از زُراره فیض ز حمران گرفته اید
بینش ز بوبصیر فراوان گرفته اند
ای وارث علوم امامان راستین
داری هزار جابر حیان در آستین

بی نطق تو ریاض نیایش ثمر نداشت
دریای موج خیز ولایت گهر نداشت
در سینه آسمان امامت قمر نداشت
آیات روحبخش الهی اثر نداشت
قرآن زبان و دین سند معتبر نداشت
نخل امید خون خداوند بر نداشت
ای در تو هیبت حسن و غیرت حسین
فرقی نداشت نطق تو و نهضت حسین

با آنکه خاک پاک مدینه دیار توست
ویرانة بقیع دل ما مزار توست
تا روز حشر سینة ما دغدار توست
هر شیعة شکسته دلی اشکبار توست
قلبش ز دور مشعل شب های تار توست
هر شب امام منتظران بی قرار توست
صورت نهاده یوسف زهرا به خاک تو
گرید هماره بر جگر چاک چاک تو

ای آفتاب زائر صحن و سرای تو
عمری مدینة دل ما کربلای تو
گردون پر از ستارة اشک عزای تو
خاموش شد چگونه صدای دعای تو
چون شمع آب گشت ز سر تا به پای تو
چشمی بده که گریه کنم از برای تو
جرمت چه بود ای پسر فاطمه ، چرا
منصور کشت از ره کین بارها تو را

شرح غم تو خون به دل سنگ خاره کرد
منصور دون به تو ستم بی شماره کرد
مانند شمع، آب تنت را هماره کرد
قلب تو را ز زهر جفا پاره  پاره کرد
با کشتن تو بغض دل خویش چاره کرد
در نای سوخته نفست را شراره کرد
تنها نه در غم تو روان اشک "میثم" است
گریان به یاد غربت تو چشم عالم است

شاعر:حاج غلامرضا سازگار

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

باز غم عالمم اومد به سینه

میخوام با پای دل برم مدینه

دروازۀ شهر مدینه بازه

بیاین بریم به تشییع جنازه

 

شد عاقبت شیخ الائمه مسموم

شهید کینه شد امام مظلوم

منصور بی حیا به او جفا کرد

مدینه را دو باره کربلا کرد

عجب حکایتی داره مدینه

دلم شکایتی داره مدینه

مدینه شهر داغ وشهر دردی

مدینه بعد مصطفی چه کردی

علی زکینه گشت خانه نشین

فاطمه در تو گشته نقش زمین

تو جگر حسن را پاره کردی

جنایتا رو تو نظاره کردی

کشتی جناب زین العابدین را

هم باقرالعلوم العالمین را

شد در تو پر پر لالۀ شقایق

دیگر چرا ظلم وستم به صادق

** **

باز مدینه یه خونه رو سوزوندن

یه خونۀ نمونه رو سوزوندن

دفعه اولی که آتیش زدن

با میخ در به سینه ای نیش زدن

دشمن کینه توز وام الحسد

بر در آتیش زده زد یک لگد

بانوی خونه پشت در ایستاده

با ضربت لگد زپا افتاده

بزار بگم که دشمن بی حیا

از بسکه کینه داشته با مرتضا

زد لگدی بر در نیم سوخته

در ، به تن فاطمه شد دوخته

میخ درو به سینه اش نشوندن

با اون لگد پهلوشو هم شکوندن

من بمیرم که بین دیوار ودر

فاطمه ناله ای کشید از جگر

فاطمه با اونکه گرفتار بود

اما به فکر غربت یار بود

با زخم سینه اش تو کوچه می دوید

از سینه اش رو خاکا خون می چکید

** **

این یه خونه یه خونه هم بعد از این

سوخته در شرارۀ آتشین

اون خونۀ امام صادق بوده

خونۀ مخزن الحقائق بوده

به امر منصور لعین دغا

اومدن و سوزودن این خونه را

وقتی که شعله شد بر افروخته

خونه که در شراره می سوخته

صاحب خونه یاد داغ مادر نمود

یا د زمیخ سینه ودر نمود

یادش اومد که مادرش پشت در

ناله می زد پشت در ِ شعله ور

می گفت بیاین که محسنم رو کشتن

داغشو با میخ رو سینه ام نوشتن

می گفت بیاین که پهلومو شکوندن

جونمو از غصه به لب رسوندن

یادش میاد چطور هجوم آوردن

علی مظلومو چگونه بردن

یادش میا د زمادرش فاطمه

علی علی داشت به لب زمزمه

علی می گفت پشت علی می دوید

از سینه اش خون رو زمین می چکید

یادش میاد چگون وحشیانه

زدند مادرش رو تازیانه

یاد شمیاد قضیّۀ کربلا

غارت واتیش زدن خیمه ها

تو آتیشا بیاد کربلا بو.د

بیاد عصر روز عاشورا بود

اون وقتی که حسینو سر بریدن

پیکرشو به خاک وخون کشیدن

حمله به خیمه ها زکین نمودن

حمله به زین العابدین نمودن

دست به غارت وبه یغمازدن

کتک به بچّه ای زهرا زدن

خیمه هارو یکی یکی سوزوندن

گوشواره هارو از گوشا کشوندن

بچه ها روی خارا میدویدن

فریاد واعلیا می کشیدن

خدا چه چاره کرده عمه زینب

جونش دیگه اومده بوده بر لب

گاهی به فکر زین العابدینه

که حجت خدا روی زمینه

گاهی فکر بچه های فراریست

از دیده هاش اشک غریبی جاریست

سکینه کو رفته کجا سه ساله

از هر طرف میشنوه آه وناله

خون به جگر داشته امام صادق

دیدۀ تر داشته امام صادق

محسنیا بریز اشک از بصر

که شد امام عشق پاره جگر

یا کاشف الحقائق مولا امام صادق

شاعر:محسنی فر

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

آن طایر بهشتی تنها در آشیانه

چون شمع در دل شب می سوخت عاشقانه

سوزش شرار سینه ذکرش ترانۀ دل

آهش به اوج افلاک اشکش به رخ روانه

 

کی دیده زاهدی را وقت عبادت شب

با دست بسته دشمن بیرون برد زخانه

او با کهولت سن بادقامت خمیده

این با قساوت قلب در دست تازیانه

کاهیده شد تن او کز بهر کشتن او

منصور لحظه لحظه بگرفت از او بهانه

آن زادۀ پیمبر ارثیه اش زحیدر

این بود کز سرایش آتش کشد زبانه

هرچند خانه اش سوخت از دو دو شعله افروحت

دیگر نخورد سیلی یارش در آستانه

آوخ که کشت منصور اورا به زهر انگور

دردا که گشت خاموش آن گریۀ شبانه

هفتاد سال عمرش هفتاد سال غم بود

هر لحظه دید بیداد از فتنۀ زمانه

آن عزت رفیعش آن غربت بقیعش

جز تل خاک نبود از قبر او نشانه

میثم اگرچه در خاک مدفون شد آن تن پاک

تا روز حشر باشد این نور جاودانه

شاعر:حسان

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

شهر مدینه کرب و بلا شد
زهرا در آنجا صاحب عزا شد
قرآن نـاطق، جـان داده مظلوم
امام صادق، گردیده مسموم

 

در یـاری دیـن بـا قلب مغموم
امام صادق، گردیده مسموم
****
خون گشته دلها یکسر ز داغش 
از تربت بی‌شمع و چراغش
مظلـومی او، گـردیـده معـلوم
امام صادق، گردیده مسموم
****
با آنکه یار قرآن و دین بود
مانند جدّش خانه‌نشین بود
از حقّ خود بـود، پیوسته محروم
امام صادق، گردیده مسموم
****
در یاری دین بی‌جرم و تقصیر
گاهی به زهر و گاهی به شمشیر
ظلم به عترت بوده است مرسوم
امام صادق، گردیده مسموم
****
خون گشته جاری از چشم امّت

بقیۀ الله سرت سلامت
قـرآن نـاطق جـان داده مظلوم
امام صادق، گردیده مسموم
****
عالم همه در ماتم نشسته
قلب امام اُمّت شکسته
شد کشته جدّش، مظلوم و مهموم
امام صادق، گردیده مسموم 

شاعر:مجتبی صمدی شهاب

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:26 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها