0

اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

سوزانده زهر منصور از پای تا سرم را   
شنیده ام صدای جان سوز مادرم را
منم رییس مذهب      
جانم رسیده بر لب
آن طایرم که صیّاد مرا به لانه می برد   
از پیش کودکانم، مرا شبانه می برد
نم رییس مذهب   
جانم رسیده بر لب
تیر غم و شماتت به سینه ام نشانند         
همچو علی مرا هم در کوچه ها کشانن
منم رییس مذهب           
جانم رسیده بر لب

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

زهر منصور لعین پر جفا             
کرد ارکان هدایت را فنا
ناله زد جبریل در ارض و سما            
رهبر دین محمد کشته شد
صادق آل محمد کشته شد            
وارث علم امامت  کشته شد
زهر کین برپیکر شه خانه کرد            
عالمی را از غمش ویرانه کرد
گریه بر او عاقل فرزانه کرد         
حافظ دین محمد کشته شد
صادق آل محمد کشته شد             
وارث علم امامت  کشته شد
ای فلک موسی بن جعفر شد حزین    
از غم جانسوز بابش دل غمین
آخر از زهر جفای ظلم منصور لعین        
ششمین فرزند احمد کشته شد
صادق آل محمد کشته شد             
وارث علم امامت  کشته شد
شد رضی گر نوحه گر بر شاه دین          
دارد امید شفاعت او به روز واپسین
روز و شب گریان و نالان دل غمین           
وامصیبت زین عزا فرزند احمد کشته شد
صادق آل محمد کشته شد         
وارث علم امامت  کشته شد

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

سیـــــــــــــّدی یـــــــا بن الحسن 2
رخــــــــــت مـــــــــــــــــاتم کن به تن 2
مُجریَ احکام دین، قرآن ناطق کُشته شد2
نوح آل مصطفی، امام صادق کشته شد2
سیّـــــــــــــــدی یــــــابن الحسن 2
رخــــــــــت مـــــــــاتم کـــــــــن به تن 2
در مَه شوال بر پا شورِ عاشورا شده 2
شهر یثرب کربلا، خونین جگر زهرا شده
سیـــــــــــــّدی یـــــــــــــــابن الحسن 2
رخـــــــــــــت مـــــــــــــــاتم کن به تن 2
میوۀ قلب نبی چشم و چراغ بو تراب 2
پیکـــــــــرش از آتش زهر ستم گردیده آب
سیّـــــــــــــــدی یـــــــــــــابن الحسن 2
رخــــــــــــت مـــــــــــــــاتم کن به تن 2
گرد غم بر قبر بی زوّار او بنشسته است 2
روز و شب پیوسته درهای بقیعش بسته است سیــــــــــــــــتّدی یــــــــــــــــا بن الحسن 2
رخـــــــــــت مـــــــــــــــــــــاتم کن به تن 2
ای عجب بـــــــــــــار دگر، حق پیمبر شد ادا
در کنـــــــــــــــــار تربتش فرزند پاکش شد فدا
سیــــــــــــــــــتتّدی یـــــــــــــــابن الحسن 2
رخــــــــــــــــــت مـــــــــــــــاتم کن به تن2
مـــــــــــــوسی جعفر نه تنها بلکه اُمّت شد یتیم
دانـــــــــش و تقوا و ایمان و فضیلت شد یتیم
سیــــــــّدی یـــــــــــابــــــــــن الـــــــحسن 2                                                                                
رخـــــــــــــــت مـــــــــــــــاتم کن به تن 2
                                                       
شاعر:غلامرضا سازگار

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

نیمه شب دشمن مرا  ، تا میان خانه زد  
بال پرواز مرا در میانه لانه زد
در حریم امن من ، آمد و او آتش بدست        
هم جسارت ها نمود ، هم نمازم را شکست
در سکوت کوچه ها ، دل شکسته می روم    
بی عمامه بی عبا ، دست بسته می روم

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

رفت از جهان زاده زهرای اطهر                             
رخت عزا بر تن موسی بن جعفر
واویلا – واویلا – واویلا 2                        
د کشته از کینه و فتنۀ اعدا                       
امام صادق گل  گلشن زهرا
واویلا – واویلا – واویلا 2
مدینه دیگر شده خاموش چراغت                 
موسی بن جعفر سوزد امشب ز داغت
واویلا – واویلا – واویلا 2
رفت از جهان زاده زهرای اطهر            
رخت عزا بر تن موسی بن جعفر 
واویلا – واویلا – واویلا 2

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

عدو هر دم مرا آزار کرده
 
به زهرش جسمِ من بیمار کرده
 
بیا مادر به کنجِ آشیانم
 
که بی یاری هوای یار کرده

شاعر:مهدی پور رجب

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

دارم برای رنگِ تنت گریه می كنم
پایِ نفس نفس زدنت گریه می كنم
باور كنیم حرمت تو مستدام بود؟
یا بردن تو بردنِ با احترام بود؟
باور كنیم شأن تو را رَد نكرده است؟
این بد دهانِ شهر به تو بد نكرده است؟
گرد و غبار، روی تو ای یار ریختند
روی سر تو از در و دیوار ریختند
هر چند بین كوچه تنت را كشید و بُرد
دستِ كسی به رویِ زن و بچه ات نخورد
باران تیر و نیزه نصیب تنت نشد
دست كسی مزاحم پیراهنت نشد
این سینه ات مكان نشست كسی نشد
دیگر سر تو دست به دست كسی نشد
شاعر:علی اکبر لطیفیان

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

آب و هوای شهر پیغمبر غم انگیز است 
آقای شیعه هم دلش از غصه لبریز است
آقای مظلومی که اوج مهربانی هاست
تنها دلیل گریه های آسمانی هاست
آقای مظلومی که خود روح عبادات است
آقای مظلومی که دریای کمالات است
آن تکیه گاهی که همیشه پشت پا خورده
دائم برای شیعیانش غصه ها خورده
اما بنی عباس دائم ناگزیرش کرد
یکباره امازود خیلی زود پیرش کرد
می دید با چشم خودش مردم چه نامردند
با بی حیایی بار دیگر هیزم آوردند
می دید از نسل مغیره آمده فردی
می دید یک قنفذ صفت در عین نامردی
با یک لگد آمد میان خانه اش آن شب
آتش بیفکند بر در کاشانه اش آن شب
از آن شب آقاهم اسیر درد وآهی شد
مثل علی پای برهنه کوچه راهی شد
یک بد دهانی سوی آقا حرف بد میزد
مرکب سواری هم به کتف او لگد میزد
در خاطر آزرده اش اوج محرم هاست
آقای ما از ابتدا راوی ماتم هاست
گاهی برای خود شبانه روضه میخواند
گاهی برای اهل خانه روضه میخواند
از شعله های آتش و دود عجیبی که
پیچیده بود در آشیانه روضه میخواند
از بی حیایی های تیغ قنفذ ملعون
از زخم روی کتف و شانه روضه میخواند
گاهی دلش تنگ غروب میگیرد آقایم
از حمله های وحشیانه روضه میخواند
از آن غروب روز عاشورای شصت و یک
از ضربه های تازیانه روضه میخواند
با یاد شام و عمه جان و کنج مخروبه
از گریه های نازدانه روضه میخواند

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

دل شیعه ز من آرام گیرد
 
تشیع از تلاشم نام گیرد
 
به راه دین شدم راضی به این امر
 
که سَمّ دشمن از من کام گیرد

شاعر:مهدی پور رجب

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

خانه ام را سوختند و سوخت جانم ، چون علي

ظـالـمـان بـستـند مـحكـم بـازوانـم ، چون علي

پـابــرهـنـه ، سـربـرهنـه ، بي عبـا ، دركـوچـه ها

مي كشاندند و پر از خون شد دهانم ، چون علي

 

حـرمت سـبط پـيمبـر پيشكش ، بـر پيري ام

لحظه اي مهلت ندادند و امانم ، چون علي

او سوار اسب خود مي تاخت ، من هم در پي اش

دست بسته ، خسته و گريان ، دوانم ، چون علي

جرم من بر شرع ماندن ، راستگويي ، عصمتست

مـن حـريف خـار چشم و استخـوانم ، چون علي

آه ، اي مادر چه دردي داشت سيلي خوردنم؟

قفـل شـد از فرط اين سيلي زبانم ، چون علي

سر اگر افكنده ام ، از شرم يا از ترس نيست

نــاي اِســتــادن نــدارد زانــوانـم ،چون علي

اهـل بـيـتـم در هـراس و حـرمـتم ضايـع شده

در عذاب ازچشم هاي اين و آنم ، چون علي

حق يـك نـعلـيـن پـوشـيـدن نـدارم اي خـدا

كاش مي شد لااقل تنها نمانم ، چون علي

شاعر:یاسر قربانی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

غزل برای مدینه به وزن ماتم شد
ردیف شد غم قافیه داشتم غم شد
دوباره دست امیری طناب را حس کرد
و صادقانه بگویم علی مجسم شد
دوباره شهر غزل بوی سوختن می داد
شبیه حادثۀ کوچه! هم نشد، هم شد
نشد- زمان علی ناسزا نمی گفتند
اگر چه بی ادبی ها به اسم اعظم شد
و شد- به خاطر این که از آسمان مردی 
«زمینه های زمین خوردنش فراهم شد»
شاعر:حسین رستمی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

باز روي سر تو ريخته اند
شعله پشت در تو ريخته اند
گريه ات را كه بهانه كردند
باز هم حمله شبانه كردند
ريسمان بسته به بازوي تو شد
جاي زخمي روي ابروي تو شد
رحمي آن خصم پليد تو نداشت
حرمت موي سفيد تو نداشت
پشت مركب تن پاكت بردند
پا برهنه روي خاكت بردند
كو عباي تو و عمامه ي تو ؟
پر ز خاك است چرا جامه ي تو ؟
اشك چشم تر تو مي ريزد
قلب اين دختر تو مي ريزد
گيسويت از چه پريشان شده است
دخترت ديده و گريان شده است
مثل جوجه تن او مي لرزد
زودتر گر بروي مي ارزد
ببريدش ولي با لشكر نه 
مي زنيدش ؟ جلوي دختر نه 
پيرمرد است مراعات كنيد
احترامي حق سادات كنيد
پيرمرد است زمينش نزنيد
تازيانه به جبينش نزنيد
گرچه آتش به سرايت زده اند
با لگد بر روي پايت زده اند
گرچه بردند تو را نيمه ي شب
سر برهنه شده پشت مركب
ولي هرگز تن تو تير نخورد
به خدا جسم تو شمشير نخورد
پيكرت پهن به گودال نشد
زير پا جسم تو پامال نشد
داغ فرزند تو را پير نكرد
نيزه اي بر دهنت گير نكرد
خيزران بر لب تو بوسه نزد
به رگت زينب تو بوسه نزد
كسي از پشت سرت را نبريد
جلوي ديده ي زهرا نبريد
ناگهان ولوله و غوغا شد
به سر نعش حسين دعوا شد
يكي آمد كه عصا را ببرد
ديگري خواست عبا را ببرد
به كلاخود سرش رحم نكرد
به زره يا سپرش رحم نكرد
همه ي پيكر او غارت شد
پاي تا به سر او غارت شد
شاعر:رضا رسول زاده

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

افتاده خزان در چمن حضرت صادق
یثرب شده بیت الحزن حضرت صادق
افسوس که از آتش زهر ستم خصم
شد  آب تمام  بدن  حضرت  صادق
بالله قسم اهل مدینه نشنیدند
جز حرف خدا از دهن حضرت صادق
افسوس که دیگر عرق مرگ نشسته
بر برگ گل یاسمن حضرت صادق
سر تا به قدم گوش شده شهر مدینه
در آرزوی یک سخن حضرت صادق
جا دارد اگر در غم  آن پیکر رنجور
خون گریه کند پیرهن حضرت صادق
مسموم شد از زهر، ولی زیر سم اسب
پامال  نگردید  تن  حضرت  صادق
گردید درِ غصّه به روی همگان باز
شد بسته چو بند کفن حضرت صادق
قبر و حرم و زائر او هر سه غریبند
در شهر و دیار و وطن حضرت صادق
"میثم" همه گریان حسین اند اگر چه
گریند به یاد محن حضرت صادق
شاعر:غلامرضا سازگار

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

ما گداییم گدای پسر فاطمه ایم
بوسه زن های عبای پسر فاطمه ایم
بنویسید فدای پسر فاطمه ایم
گریه کن های عزای پسر فاطمه ایم
چشم ما چشمه ای اندازه ی دریا دارد
هر چه ما گریه کنیم از غم او جا دارد
پیرمردی که خدا در سخنش پیدا بود
زردی برگ گل یاسمنش پیدا بود
سنّ بالایش از آن خم شدنش پیدا بود
با وجودی که خزان در بدنش پیدا بود
نیمه شب بر سر سجّاده عبادت می کرد
مثل یک عاشق دلداده عبادت می کرد
ماجرایی که نباید بشود، امّا شد
باز هم واژه ی «حرمت شکنی» معنا شد
پای آتش به در خانه ی آقا وا شد
درِ آتش زده مثل جگر زهرا شد
ولی این بار در خانه دگر میخ نداشت
کار بر سینه ی پروانه دگر میخ نداشت
تا شکست آینه اش اشک زلالش افتاد
با تماشای چنین منظره بالش افتاد
تا که وحشت به دل اهل و عیالش افتاد
باز هم خاطره ای بد به خیالش افتاد
ناگهان سنگ دلی آمد و آقا را برد
بی عمامه پسر فاطمه را تنها برد
شاعر:محمد فردوسی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

"السلام علیک یا جعفر بن محمدٍ الصادق"

بوی غربت وزیده از کوچه

آتش و درب خانه مولا

نیمه شب بود و حضرت صادق

در قنوت نماز  ،گرم دعا

 

.....................................

 

 

دشمنش آمد و جسارت کرد

با طنابی دو دست او را بست

ناگه آقا عمامه اش افتاد

این چنین رسم، رسم دیرین است

.....................................

کوچه ای تنگ، کوچه ای باریک

بی عبا، پای خسته اش بردند

یاد آن کوچه بنی هاشم

دل شب ، دل شکسته اش بردند

.....................................

روضه های شما چه سنگین است

ولی با یاد روضه مادر

هر دم آقا دو چشمتان ابری

یاد دیوار، کوچه و آن در

.....................................

یک نفر سدّ راه مادر شد

آن چنان زد که بر زمین افتاد

یک نفر آن چنان لگد میزد

شدّت ضرب و محسنش جان داد

.....................................

دل تو با جرقّه ای خون شد

یاد جدّت کشیدی از دل آه

کلّ عمر خودت شدی آقا

بانی روضه های ثارالله

.....................................

در و دیوار خانه ات آقا

بوی ماتم وَ کربلا دارد

هر شب جمعه محضرت ،اینجا
 
روضه بر پا ، غم و عزا دارد

.....................................

روضه یک سر و لب عطشان

روضه خنجری دم حنجر

روضه پیرُهن ولی پاره

روضه یک وداع جان پرور

.....................................

روضه یک غروب، خیمه و دود

روضه گریه های یک دختر

روضه قتل و غارت و سیلی

روضه یک سه ساله، بی معجر

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  12:17 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها