0

اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

بوی غربت همیشه می آید
از سر قبر بی چراغ کسی
دل شهر مدینه میسوزد
با تب شعله های داغ کسی

جان عالم فدای قبری که
غیر خورشید سایبانش نیست
نه ضریحی نه سقف آینه ای
بر سرش غیر آسمانش نیست

دل من باز روضه میخواند
روضه ی غربت شقایق را
روضه ی حرمت و شکستن آن
روضه ی گریه های صادق را

روضه ای را که باز میخواهند
پر پروانه را بسوزانند
اصلاً انگار عادت اینهاست
نیمه شب خانه را بسوزانند

داغی سینه میکند باور
با نفس هاش آه سردی را
خاک این کوچه ها نمی فهمند
غربت اشک پیرمردی را

پیرمردی که سوز آتش را
ساکت و بی کلام حس میکرد
پیرمردی که درد غربت را
مثل نبضش مدام حس میکرد

**********

وحشیانه هجوم آوردند
کودکت داشت ناله سر میداد
وسط کوچه دست بسته تو را
تا کشیدند امامه ات افتاد

بی عبا ، قد خمیده ، چون زهرا
پا برهنه ز خانه ات بردند
ای محاسن سپید آل رسول
خون دل اهل خانه ات خوردند

بین آن کوچه ای که باریک است
چه غم گریه آوری داری
از زمین خوردن تو فهمیدم
بی کسی، ارث مادری داری

ارث آن مادری که در کوچه
صورتش در هجوم سیلی بود
بعد آن ضربه سخت وا میشد
پلکهایی که شد سیاه و کبود

ولی آقا خیالتان راحت
بین آن کوچه ظلم باطل شد
معجر مادر زمین خورده
بین صورت و دست حائل شد

مسعود اصلانی

 

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:11 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

دوّمین بار است در شهر نبی ، در سوخته
خانه ی اَمنی به دست یک ستمگر سوخته

کمتر از خون گریه کردن حقّ این مرثیّه نیست
آستــان صـادق آل پیـمبـر سوخــته

ارثِ زهراییِ این آقاست که کاشانه اش
بین شهر مادری چون بیت مادر سوخته

او نمی سوزد میان شعله ها و مانده ام
با جسارت ، عدّه ای گفتند کوثر سوخته
آتشی که از در و دیوار بالا رفته است
بی گمان بر غربت اولاد حیدر سوخته

هم بلاهایی که مادر دیده پیرش کرده است
هم دلش بهرِ بنی الزّهرا مکرّر سوخته

شک ندارم هر زمانی آب دیده ، ساعتی
گوشه ای رفته به یاد حلق اصغر سوخته

بسکه می پیچد به خود از سوزش زهر جفا
پیکرِ شیخ الائمه ، پای تا سر سوخته

چشمهای اهلبیتش کاسه ی اشک ست وخون
بیشتر از هرکسی موسی بن جعفر سوخته

سالیانی پیش تر از قومشان در کربلا
خیمه و پیراهن و دامان و معجر سوخته

محمدقاسمی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:11 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-شهادت

 

باز هم نوبتِ مدینه شد و

در غَمَش باز کربلا میسوخت

باز در کوچه یِ بنی هاشم

خانه ای بین شعله ها می سوخت

 

نیمه شب ریختند در خانه

مو سپیدی به ریسمان بستند

درِ آتش گرفته را اما

ناگهان رویِ کودکان بستند

 

به پَرِ دامنی در این دسته

آتشِ چوبِ شعله وَر نگرفت

پدر از خانه رفت شَکرِ خدا

پهلویِ او به میخِ در نگرفت

 

نفسش بند آمده، نامرد

در پِیِ خود دوان دوان نَبَرش

پیرمرد است میخورد به زمین

بینِ کوچه کِشان کِشان نبرش

 

شرم از رنگِ این محاسن کن

رحم کُن حالِ کودکانش را

این چنین رفتن و زمین خوردن

درد آورده اُستخوانش را

  

حق بده که به یادِ او انداخت

گَرد و خاکی که بر محاسن داشت

مادرش را که تا درِ مسجد

داغِ بابا عزای محسن داشت

 

حق بده که به یادِ او انداخت

عرقِ سردِ رویِ پیشانیش

خونِ رویِ جبینِ جدش را

عمه و رنجِ کوچه گردانیش

 

حق بده که به یادِ او انداخت

عمه اش را گُذر گُذر بردند

از مسیری که ازدحام آنجاست

یعنی از راهِ تنگ تر بردند

 

حق بده که به یادِ او انداخت

گیسوانش که خاک آلوده اند

گیسویی را که در دلِ گودال

غرقِ خون رویِ خاک ها بودند

 

رویِ این کوچه ای که از سنگ است

همه جایش نشانیِ او بود

یادِ یک حنجر است این دفعه

نوبتِ روضه خوانی او بود

                                                                

هرچه او بیشتر نَفَس میزد

بیشتر می زدند زینب را

تیغ شان مانده بود در گودال

با سپر می زدند زینب را

 

سَرِ شب کودکان همه در خواب

تا سحر میزدند زینب را

یک نفر در میان گودال و

صد نفر میزدند زینب را

 

 

حسن لطفی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:11 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

شهادت امام جعفرصادق ع

کسی که حکم ولا از خود پیمبر داشت
 
دلی شبيه بهشت خدا معطر داشت



كسی که نور نگاهش زلال باران بود

ميان قاب دو چشمش هميشه كوثر داشت



كسی كه نيمه ی شب حرمتش شكسته شد و

دلی شكسته و چشمی ز غصه ها تر داشت



سه بار دشمن او قصد جان او را كرد

ولی ز ترس پيمبر از او نظر بر داشت



 زمان سوختن درب خانه اش تنها

نفس نفس روی لبها نوای مادر داشت



دل خودش به كنار حرم سرايش سوخت

ز داغ اينكه در آن خانه چند دختر داشت



در آن كشاكش و در بين آن همه آتش

دلی به ياد غم كربلا چه مضطر داشت



 به ياد ساعت آخر ميان قربان گاه

كه شمر آمد و قصد بريدن سر داشت



و باز پيش دو چشمان او مجسم شد

كسی كه نيت حمله به سمت معجر داشت

- - -
 محمدحسن بیات لو

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:11 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

 امام صادق ع

 
دلم به غيرشما با كسی موافق نيست

گلی به عطر خوش پيچك وشقايق نيست



به دست آتش دوزخ هميشه در بند است

به نام نامی تو هركسی که عاشق نيست


به غيرسينه ی پاكت كه معدن علم است

دگربه هيچ كجااينهمه حقايق نيست



به پای مکتب توهركه آمد عالم شد

برای فهم کلاست غریبه لايق نيست



نشسته ام بدهم گوش بر رواياتت

قسم به جان تو بهترازاين دقايق نيست



اگركه مذهب من جعفری وشيعه شدم

مراد مکتب من جز امام صادق نیست
- - -

محمدحسن بیات لو

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

هوای بال و پرم میل کربلا دارد
دویدنم عقب ناقه ماجرا دارد

دلیل اشک مرا اهل اشک میفهمد
نمیشود بنویسم قلم حیا دارد

حکایتی جگرم را به درد آورده
حکایتی که اشاره به روضه ها دارد

میان سجده لگد خورد غیرت سحرم
کسیکه میزندم بغض مرتضی دارد

بریده شد نفسم بارها پی ناقه
کجا سه ساله چنین طاقت مرا دارد

دلم شکست و روی خاک با سر افتادم
که پای خسته من آبله کجا دارد

رضا باقریان

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

باز یثرب روضه سازی می کند
با دل هر شیعه بازی می کند
باز هم مردانی از قوم جهیم
نسلی از هیزم به دستان قدیم
باز طرح بردن مردی بزرگ
باز هم یک یوسف و یک گله گرگ
باز اید بوی درب سوخته
باز دیوار و دری افروخته
باز دود و اتش و بند و طناب
یاد کرد از غصه های بوتراب
یاد کرد ان غصه ی دیرینه را
خاطرات میخ و زخم سینه را
اری ان ابن ربیع بی حیا
امد انشب بر در بیت ولا
امد و انشب نمازی راشکست
دست پیری را میان بند بست
امد و پاشید بر زخمی نمک
باز اجرا کرد او طرح فدک
امد پور علی را مو سپید
پا پیاده درپی مرکب کشید
امد و یک حرف وحشیانه زد
بدتر از صد ضرب تازیانه زد
بین کوچه بر حسین دشنام گفت
نا سزا بر مادر سادت گفت

 

حمید کریمی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

اینکه اینگونه میکِشی نامرد..

عالمی هست تحت در امرش

بین این کوچه ها نکش او را…

سن و سالی گذشته از عمرش

 

اصلا انگار که نوشته شده…

کوچه های مدینه درد سر است

خاطرات مدینه ثابت کرد…

جدل میخ و سینه درد سر است

 

آنقدر ضربه های پا آمد..!

از چهار چوب او درش افتاد

پشت در هیچ کس نبود؛؛؛اما

ناگهان یاده مادرش افتاد…

 

گرچه او را کشان کشان بردند

شکر پهلوی او ندید آسیب…

تازیانه به صورتش نزدند..

شکر ابروی او ندید آسیب

***

شکر که رو به روی دختر خود…

با نوک نیزه پشت رو نشدی…

در میان محله های یهود…

دیگر آقا تو کو به کو نشدی..

شاعر:حامد جولازاده

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

دل دوباره به غم فرو رفته  

یاد غم های حضرت صادق

فاش بایدگفت از غم آقا

فاش بایدگفت بادل عاشق

    ******

باغم و رنج و  محنت  بسیار

ازهمه سر شکستگی هاگفت

از رئیس  ومؤسس شیعه

از غم درشکستگی ها گفت

       ******

بایدازحال بیقراری گفت

بایدازناله های بی حدش

باید اززهروسوزش سینه

باید از درد دل با جدّش

      ******

شایدم باید ازغم کوچه

از سرلخت وبی عمامه

شایدم  ازدویدن های

پشت مرکب چه نامردانه

       ******

وای من شایدازبزم شراب

یاکه ازتعنه های دشمن ها

یاکه ازناسزا ودشنامی

درازای سلام گفتن ها

       ******

وای من شاید از زهرکین

که شده  آغشته درانگور

که دلت را به تاب افکنده

حال وروزت چقدشده مخطور

       ******

یا  که از بچه های توگویم

که غمین وچه دل شکسته اند

زانوی  غم  بغل  گرفته اند

گوشه ای ازحرم نشسته اند

       ******

اماآقادلم به این خوش است

که تو را کرده اندکفن دیگر

نه سه روزی بدن زیر آفتاب

نه شدی زیردست و پا پرپر

       ******

نه کسی از قفا سرت ببرید

نه کسی  کودکانت  آزرده

نه کسی پیش چشم مادر تو

از تنت  پیرهن  در  آورده

 

مجتبي دسترنج

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-مدح و شهادت

 

مردی که جبریل امین در محضرش بود

دریای علمش هدیه ی پیغمبرش بود

نام شریفش اسم نهری در بهشت است

خلد برین هم جلوه ای از مظهرش بود

فقه و کلام و منطق و عرفان و حکمت

این چشمه ها جاری ز چشم کوثرش بود

وقتی که در میدان دین آماده می شد

تازه زمان رزم و فتح خیبرش بود

هر احتجاجش چشم ها را خیره می کرد

تیغ کلامش ذوالفقار دیگرش بود

حتّی به همراه هزاران طالب علم

«نعمان ثابت»*پای درس منبرش بود

هارون مکّی ها کجا بودند آن روز

روزی که دست شعله سدّ معبرش بود

فرزند ابراهیم را آتش نسوزاند

این معجزه از معجزات محشرش بود

یاد مدینه بود و عکس آتش و دود ...

... دائم میان قاب چشمان ترش بود

پای پیاده ، پشت مرکب ، آه افتاد

آثار افتادن به روی پیکرش بود

شکرخدا چشمی به ناموسش نیفتاد

شکرخدا که بین حجره همسرش بود

مویی نشد کم از سر اهل و عیالش

هر چند که بغضی درون حنجرش بود

در آن شلوغی روضه می خواند اشک می ریخت

اشکش برای عمّه های مضطرش بود

او بیشتر یاد رقیّه بود آن جا

این روضه ها هم حرف های آخرش بود:

از کاروان جا مانده بود و اندکی بعد ...

... با تازیانه زجر، بالای سرش بود

یک دست خود را حائل سیلی نمود و

یک دست دیگر هم به روی معجرش بود

آتش ، هجوم ناگهانی ، درد پهلو

این ها همه ارثیه های مادرش بود

 

* ابوحنیفه نعمان بن ثابت: یکی از پیشوایان اهل سنّت و شاگرد امام صادق (علیه السلام) است که اذعان کرده : لو لا السّنتان لهلك نعمان: اگر آن دو سالى كه از خدمت امام صادق (علیه السلام) استفاده كردم نبود، هلاك مى شدم.

 

محمد فردوسی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-شهادت

 

اف به قومی که به دست معجزه ایمان نداشت

حقشان است این چنین که سفره هاشان نان نداشت

خشکسالی لایق شهری ست که بعد از نبی

اعتقادی به دعای حضرت باران نداشت

آه باید این چنین ظلمی روا باشد به او

آن زمان که هیچ کس تعریفی از انسان نداشت

پا به نعلینش کند یک آن نخواهد شد ولی

پا برهنه میدوید و فرصت یک آن نداشت

ریسمان ها آنقدر محکم گلو را می فشرد

پشت مرکب ها نمی آمد یقینا جان نداشت

حرمت موی سپید قدکمان خواهد شکست

یک قدم آهسته گیرد استخوان  خواهد شکست

آه بی شرمانه آتش بر درش انداختند

هیزم سوزانده را روی پرش انداختند

حرمت موی سپیدش را نفهمیدند که

این چنین عمامه از روی سرش انداختند

آه انگاری که این روضه برایم آشناست

رد زخمی که به روی پیکرش انداختند

تازیانه، دست بسته، چشم کم سو، نیمه شب

با لگد من را به یاد مادرش انداختند

باز هم مردم شبیه شام و کوفه طعنه بر

بارش اشک از دو چشمان ترش انداختنئد

خوب شد آنجا کسی از درد دلتنگی نخورد

خوب شد از بام خانه هیچکس سنگی نخورد

آه باید گفت آقایی که در غم کم نداشت

قد انگشتان خود دور و برش آدم نداشت

آه باید گفت از زخمی که روی دست بود

آنقدر زخم عمیقی بود که مرهم نداشت

آه باید گفت او حتی برای بستنِ

زخم دور گردنش یک آشنایی هم نداشت

آه باید سوخت وقتی که در آن بزم شراب

دور خود از قوم خویشش نیز یک محرم نداشت

آه اما خوب شد شش ماهه یا دختر نبود

خوب شد که شانه ای از داغ لاله خم نداشت

خوب شد قاری قرآنم سر نی ها نشد

سمّ مرکب را ندید و بند بندش وا نشد

 

 

مجتبی فلاح نیا

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

یا اهل بیت النبوه...

 

هنوز پرده نيانداختيم امير شديم

هنوز جلوه نکرديم بى نظير شديم

 

فقير خانه مايند بندگان خدا

براى آنکه خداوند را فقير شديم

 

غذاى سفره ما از تجليات خداست

شبانه روز ازين سفره بود سير شديم

 

بلند شانه ما را بلا شکسته نکرد

از اشتياق خدا بود زود پير شديم

 

همين که ريخته شد خون ما به جوش آمد

پس از شهيد شدن چند تا غدير شديم

 

به جان خويش خريديم درد را اما

براى دوستمان جوشن کبير شديم

 

اگرچه بسته شود دست ما ولى باز است

به دست بسته مان باز دستگير شديم

 

قرار بود اگر حرف بد به ما بزنند

چرا شهيد شديم و چرا اسير شديم؟!!!

 

درست وقت زمانش به آسمان رفتيم

نه زود آمده بوديم ما نه دير شديم

 

حاج اکبر لطیفیان

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

شیعه واقعی
ای کاش که آزاده و لایق گردیم
مانند شهیدان ، همه عاشق گردیم
ای کاش که با نگاهِ مهدیِّ علی
یک شیعه ی واقعی(صادق)گردیم
حمید رضا گلرخی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-شهادت

 

همان امام که احیا نمود مکتب را

بنا گذاشت به عالم ستون مذهب را

به علم و حکمت و ایمان خویش روشن کرد

در آسمان امامت هزار کوکب را

ز انقلاب کلامش ، کمال حاصل شد

نجات داد ز بیداد ، هر معذب را

به نور علم و عمل پرورید در عالم

هزارها خلف صالح و مهذب را

بنای حوزه اگر باقرالعلوم گذاشت

به فقه جعفری آراست صادقش لب را

حیات مکتب شیعه حدیث و قرآن است

که هر دو علت بالندگیست مذهب را

ز بعد کرب و بلا، بعد باقر و سجاد

شکست صادق دین پشت ظلمت شب را

میان محفل علمی ز ظلم دشمن گفت

به اهل بیت ، هدایت نمود اغلب را

رواج داد که راه عروج ما روضه است

ادا نمود حقوق حسین و  زینب را

گناه شیخ الائمه چه بود ای مردم

شکست دشمن او آن دل مقرب را

شبیه حیدر کرار دست او بستند

شبیه فاطمه در شعله گفت یارب را

دوباره وقت نماز و هجوم نامردان

دوباره بی ادبی سیدی مؤدب را

چرا کسی نگران امام پیرش نیست

کجاست دادرسی ، غربت لبالب را

میان آن همه شاگرد یک نفر نشنید

صدای بغض گلوی رئیس مذهب را

امام مفترض الطاعه را پیاده کشاند

برای خویش مهیا نمود مرکب را

به روی صادق دین ناسزا ! زبانم لال

خدا عذاب کند دشمن مکذب را

هنوز تهمت بی دین به اهل دین رسم است

هنوز فتنه بَرَد مردم مذبذب را

به یاد تاول پای سه ساله که افتاد

مرور کرد همه روضه های آن شب را

 

محمود ژولیده

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-شهادت

 

جّدا همۀ عمر پریشان تو بودم

خونین جگر و خسته و گریان تو بودم

من صادق آل توام و در همه عمر

دلسوختۀ آن لب عطشان تو بودم

هرگاه که قرآن به لبم زمزمه کردم

یاد تو و صوت خوش قرآن تو بودم

گلچین ستم گرپی پرپرشدنم بود

زان بود که من یاس گلستان تو بودم

برخانۀ من دست ستم چون شرر افکند

در یاد تو و خیمۀ طفلان تو بودم

آن شب که دل عترت من خون شد و لرزید

من غرق غم شام غریبان تو بودم

با پای پیاده چو مرا خصم دوانید

من یاد رقیه گل بستان تو بودم

منصور چو برکشتن من تیغ برآورد

یاد بدن پاره و عریان تو بودم

ای کاش که درکرب وبلا بودم وآنگاه

درپیش بلایا سپر جان تو بودم

با ناله «وفائی» ز زبان دل من گفت

پیوسته همه عمر در افغان تو بودم

 

سید هاشم وفایی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:13 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها