0

اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-شهادت

 

دلم هوای بقیع دارد و غم صادق

عزا گرفته دل من ز ماتم صادق

دوباره بیرق مشکی به دست می گیرم

زنم به سینه که آمد محرم صادق

سلام من به بقیع و به تربت صادق

سلام من به مدینه به غربت صادق

سلام من به مدینه به آستان بقیع

سلام من به بقیع و کبوتران بقیع

سلام من به مزار معطّر صادق

که مثل ماه درخشد به آسمان بقیع

سلام من به ششم ماه فاطمیّ بقیع

سلام من به گل یاس هاشمیّ بقیع

ز بس که کینه و غربت به هم موافق شد

هدف به تیر جسارت امام صادق شد

همان که فاطمه را بین کوچه زد گویا

ز کینه قاتل این پیرمرد عاشق شد

امام پیر و کهن سال شیعه را کشتند

امان که روح سبک بال شیعه را کشتند

فضای شهر مدینه بیاد او تار است

هنوز سینه ی آن پیر عشق خونبار است

هنوز می کشد او را عدو به دنبالش

هنوز هم ز عدویش دلش به آزار است

هنوز تلخی کامش به حسرت شهدی است

هنوز چشم دلش بر رسیدن مهدی است

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:55 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

باز گرفته دلم برای مدینه

باز نشسته دلم به پای مدینه

شکر خدا عاشق دیار حبیبم

شکر خدا که شدم گدای مدینه

بال فرشته است، سایبان قبورش

بال فرشته است،خاک پای مدینه

در کفنم تربت بقیع گذارید

صحن بقیع است، کربلای مدینه

کرب و بلا می­شود دوباره مجسم

تا که به یاد آورم عزای مدینه

دست من و لطف دست با کرم تو

جان به فدای بقیع بی حرم تو

سنّ تو، قدّ تو را کشیده خمیده؟

یا که خداوند آفریده خمیده؟

منحنی قدت از کهولت سن نیست

شاخه ی سیبت ز بس رسیده، خمیده

بس که غریبی تو ای سپیده محاسن

شیعه اگر چه تو را ندیده، خمیده

نیست توان پیاده رفتنت ای مرد

پس به کجا می روی خمیده، خمیده

هر که صدای تو را میان محله

وقت زمین خوردنت شنیده، خمیده

در وسط کوچه ها صدای تو این بود

مادر من، مادر شهیده، خمیده

کیست که دارد تو را ز خانه می آرد؟

در وسط کوچه ها شبانه می آرد؟

وقتی درِ خانه در برابرت افتاد

خاطره ای در دل مطهرت افتاد

مرد محاسن سپید شهر مدینه

کاش نگویی چگونه پیکرت افتاد

گرم خجالت شدند خیل ملائک

حرمت عمامه ات که از سرت افتاد

راستی این کوچه آشناست، نه آقا؟

یعنی همین جا نبود مادرت افتاد؟

تکیه زدی تا تنت به خاک نیفتد

حیف ولی لحظه های آخرت افتاد...

 

علی اکبر لطیفیان

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:57 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

از سوز زهر آب شد از پای تا سرم
با اشک هم قدم شده ساعات آخرم
پا رو به سوی قبله و لب غرق خون شده
دیگر رمق نمانده به اعضای پیکرم
آه ای بقیع باز کن آغوش خویش را
من آخرین کبوتر بی بال و بی پرم
بار سفر به دوش گرفتم مسافرم
دارد صدام می زند از دور مادرم
از غصه آه می کشم و ناله می زنم
یارب ببین زمانه چه آورده بر سرم
هم دست بسته در پی مرکب دویده ام
هم آتش آمده به حریم مطهرم
وقتی که دود خانه من را گرفته بود
دیدم فرار میکند از شعله دخترم

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:58 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

ای جلوه ی نهایت عشق و لسان عشق

وای آسمان علم خدا، کهکشان عشق

با یک نظاره حاجت او را روا کنی

هر کاو رسیده بر در تو با زبان صدق

×××

آموزگار مکتب اثنی عشر تویی

آیینه ی خدای، در این بحر و بر تویی

آن سروری که در عوض ناسزای خصم

پُر کرده کیسه اش همه در و گهر تویی

×××

چون مرتضی سرای تو آتش کشیده اند

نا محرمان به بیت تو حرمت دریده اند

دست تو را چو حیدر کرار بسته اند

اطفال تو به خانه حرامی بدیده اند

×××

پای برهنه و سر عریان به کوچه ها

تو بودی و خیانت منصور بی حیا

ذکرت میان آن همه غم یا حسین بود

تو سوختی به یاد شهیدان کربلا

مجید خضرایی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:58 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امشب چرا اینقدر نورانی ست؟

شاید کسی نان می پزد شاید

شاید کسی نذری پزان دارد

بدجور بوی دود می آید!

 

از کوچه تنگ بنی هاشم

نزدیک باب جبرئیل انگار

آری، شعاع سرکش این نور

از بیت «صادق» می رسد اینبار

 

ای وای اینجا نور؟! نه نار است

انگار دارم خواب می بینم

نه، مثل اینکه عین بیداری ست

پروانه ای بی تاب می بینم

 

ای کاش میمُردم، نمی دیدم

اینگونه احوال امامم را

شرمنده ام از اینکه می گویم

تعبیرهای نا تمامم را:

 

فرزند ابراهیم و اسماعیل

بر روی آتش راه می پیمود

آن آتشی که سرخی داغش

بود از تبار هیزم نمرود

 

از خاطرات کوچه، تصویری

ناگاه در ذهنش تجسّم کرد

اشک از کنار گونه اش بارید

بغض فدک در او تلاطم کرد   

یاد دوشنبه آتشش می زد

کوثر میان شعله ها می سوخت

چشم دلش را بین آن غوغا

بر مادر بی یاوری می دوخت

 

یاد امیرالمؤمنین می کرد

آن «یابنَ أم...إستَضعَفونی» را

یکباره در پیش نگاهش دید

مسمارهای داغ خونی را

 

بر گریه هایش خنده می کردند

بر ناله هایش هلهله، امّا...

او خواند در آن حال نامطلوب

چندین و چندین نافله، امّا...

 

یک حرف در این سینه جا مانده

زخم سر و پیشانی اش از چیست؟

آثار ناموزونِ خاک آلود

بر چهره ی عرفانی اش از چیست؟

 

این کوچه تاریک است و ناهموار

بی شک به روی خاک افتاده ست

با دیدن این ماجرا یادِ...

آن صحنه ی غمناک افتاده ست

 

با دست های بسته و تهدید

مزد رسالت را ادا کردند

یک مشت نامرد خدا نشناس

بی حرمتی بر هل اتی کردند

 

موی سپیدش را نمی بینید!

آه نفس هایش که می آید

کف می زنید و قهقهه هرگاه

آوای زهرایش که می آید

 

این باغ و پر پر کردنش؟ هرگز

آقای ما هجده بغل یاس است

از مادرش حرفی نزن! خاموش

بر نام زهرا سخت حسّاس است

 

این خاندان ارثش پریشانی ست

گاهی مدینه گاه در کوفه

یا در حصار شصت طغیانگر

یا روضه های داغ مکشوفه

 

آقا خودش هم خوب می داند

بی کربلا این شعر ویران است

باید بمیرد شاعرش، وقتی

حرف از لب و تشت است و دندان است

 

یک روز در تشتی جگر دارند

یک روز در آن تشت، سر دارند

یک روز سرهایی که بر دار اند

یک روز بر داری قمر دارند

 

این بیت ها قدری معطّل شد

تا اینکه حرف تلّ و مقتل شد

در گیر و دار قافیه، آخر

شاعر درون شعر منحل شد

مجید لشکری

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:58 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

تا که در خانه در برابرش افتاد

شعله ی آهی میان حنجرش افتاد

 

بر سر سجّاده مثل جدّ غریبش

بند اسارت به جسم لاغرش افتاد

 

پای پیاده دوان دوان پی مرکب

در وسط کوچه ها که پیکرش افتاد ...

 

... ناله زد آنجا شبیه ناله ی زهرا

یاد کبودی روی مادرش افتاد

 

لحظه ای که مادرش به روی زمین خورد

ضربه چنان سخت بود ... گوهرش افتاد

 

خواست که بر روی پای خویش بایستد

هر چه قَدَر سعی کرد ... آخرش افتاد

 

تاول پاهای خویش را که نظر کرد

خاطره ای در دل مطهرش افتاد

 

روضه ای از روضه های داغ رقیه

شعله ی اشکی شد و به محضرش افتاد

 

در اثر شدّت پیاپی سیلی

دیده ی او تار شد ... معجرش افتاد

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:58 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

وقتی زبان عاطفه های لال می شود

 

زنجیر ها در آینه ات بال می شود

 

در فصل گل بهار تو از دست می رود

 

بر شاخه میوه های تو پامال می شود

 

دیگر کسی ز ناله ات آهی نمی کشد

 

در این سیاهچال صدا چال می شود

 

آقا سنان سبز سیادت به دوش توست

 

غل ها به روی شانه ی تو شال می شود

 

همواره مرد، زینتش از جنس دیگری ست

 

زنجیر ها به پای تو خلخال می شود

 

دشمن به قصد جان تو آماده می شود

 

این طرح در دو مرحله دنبال می شود:

 

اول به شأن شامخت، شلاق می زنند

 

دیگر زبان به هتک تو فعال می شود

 

شعرم بدون ذکر مصیبت نمی شود

 

حالا گریز روضه ی گودال می شود

 

دعواست بر سر زره و جامه و سری

 

دارد میان معرکه جنجال می شود

 

 

 

شاعر: جواد محمد زمانی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:58 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

مادر چه گویمت که عدو جز جفا نکرد

حق تو را ادا ننمود و چه ها نکرد

 

مادر به خانه تو عدو از در آمدند

دشمن ز بام آمد و شرم از خدا نکرد

 

من در نماز بودم و سجاده را کشید

افتادم و رعایت سن مرا نکرد

 

چون بید لرزه بر تن اطفال من فتاد

او هم ز هیچ جرم و جفایی اِبا نکرد

 

پای و سر برهنه به پیشش دوان دوان

او خود سواره بود و ز جدم حیا نکرد

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:58 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

نشسته بر رخ غبار عزا، گشته غم به دلِ شیعیان فایق

                                به دست دشمن ز زهر جفا، کُشته گردیده حضرت صادق

مدینه شد همچوکرب و بلا، دریغا و آه و واویلا (2)

                         ببین ای دل شعله ور شده غم، سوزداز شررش جان هر عاشق

ز زهر کینه فتاده ز پا، جعفربن محمّدنِ الصادق (2)

                                    مدینه شد همجو کرب و بلا، دریغا و آه واویلا (2)

ز اشک وخون چشم اهل ولا، زین عزا و مَحَن گشته طوفانی

                                    رود اکنون زین مصیبت و غم، خانۀ دل ما رو به ویرانی

مدینه شد همچو کرب و بلا، دریغا و آه و واویلا (2)

                                    چه حزن انگیز از مدینه رسد، با نوای عزا آه غربت او

ببر گلهای سرشک مرا، ای صبا ز وفا سوی تربت او

                                    مدینه شد همچو کرب و بلا، دریغا و آه و واویلا (2)

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:58 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

ای خدا بنمای بر موسی بن جعفر فتح باب    راحتم کن دیگر از این خانه رنج و عذاب

طاقتم شد طاق زیر این غل و زنجیر ها          بحرآزادی زجسم ، ای خدا بنما شتاب

کی شود آخز سحر این شام ظلمانی مرا      کی دمد آن صبح صادق کی برآید آفتاب

تا به کی سوزم زهجر روی چون ماه رضا       چند گردد از غم معصومه چشمانم پرآب

چند بینم گوشه زندان هارون ای خدا            جام من لبریز خون و جام دشمن پر شراب

سالها درکنج زندان ساختم با اشک وآه         روزوشب هاهمچوشمعی سوختم درالتهاب

می رود خونابه از زیر غل وزنجیر ها              پیکر افسرده ام گردیده زین خونها خضاب

با امید دیدن روی عزیزان می رود                 این دوچشم خون فشان وخسته ام هرشب بخواب

عمر پر بارم هدر شد کنج زندان ای خدا         رحمتی کن برمن غمگین واین حال خراب

ای خدا ای یاور درماندگان بی پناه                دردمندم بی پناهم کن دعایم مستجاب

ای خدا ای ناجی طفلان معصوم از رحم        یاریم کن سوختم در التهاب و اضطراب

                                    در رئاه او (فراز) از سوز این اشعار گفت

                                    بار الها از جنان بنمای بر او فتح باب

                                                                                                (فراز)

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:58 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

ای سپهر مجد وایمان آفتاب برج دین             ماه محراب عبادت سرور اهل یقین

ناخدای کشتی دریای علم و معرفت تشنگان علم را سرچشمه ماءمعین

اصفیا از خوان احسانت سراسر ریزه خوار      اولیاء از خرمن فیضت دمادم خوشه چین

جان اهل دل فدایت ای که عمری بوده ای      همچو اجداد کرامت صاحب عزم متین

مذهب ما جعفری و دین ما دین نبی            فخر ما این بس که باشد مذهب ما این چنین

شیعه می نازد به تو ای قبله اهل وفا           وی که باشد خاک کویت کعبه اهل یقین

غرق عصیانم ولی با یک جهان عشق و امید از تو دارم دیده احسان به روز واپسین

جان زهرا مادرت ای شافع روز جزا                شو شفیع ما به نزد ذات رب العالمین

گوشه چشمی سوی گوشه نشینان کن زمهر ای فروغ چشم زهرا و امیر المؤمنین

محزن سرّ خدا ومظهر علم و کمال                صادق آل نبی و خسرو دنیا ودین

من چه گویم که چه ها کردند از راه ستم      بر تو ای علم مجسم دشمنان از جهل و کین

همچو زهرا مادرت کاشانه ات آتش زدند       بوده ای چون جد مظلومت علی خانه نشین

زهر منصور دغا شمع وجودت آب کرد            سوز و داغت زد شرر به جان ختم المرسلین

                                                گوشه چشمی به سوی حافظی کن خسروا

                                                زآن باشدبر سر کویت غلام کمترین

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:59 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

شدم مسموم زهر کینۀ منــــصور مادر جان

                                           روم با یک جهان اندوه و غم در گور مادر جان

چه شبها بی ردا و بـــــــی عـمامه مرا بردی

                                           مــــــــرا تا پای تخت آن زایمان دور مادر جان

زبام اندر ســـــــــرایم ریختندی در دل شبها

                                           کـــــه طفلانم شدندی خسته و رنجور مادر جان

کشیدی تیغ عریان بر سرم منصور بی ایمان                                                                                

                                           کـــــه بودی از مقام خویشتن مغرور مادر جان

نبـــــــــــــود جّدم اگر پیغمبر رحمت پناه من

                                            بـــــــودم مقتول آن بد گوهر منصور مادر جان

ولیکن عاقبت زهر جفایش سوخت کار من

                                            شـــدم مهمانت ای بانوی خُلد و حُور مادر جان

یتیم و خونجگر موسای من شد از جفای او

                                                     مدینه شد ز فتلم ثانی عاشور مادر جا

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:59 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

ما اگر بر نام حیدر عاشقیم                                           شیعه درس امام صادقیم

شیعۀ اشکیم اشک جعفری                                        اشک او کرده به دلها رهبری

اشک یک درس امام صادق است                              اشک همواره مرام صادق است

گاه در سجده صفا می کرد او                                    اشک را خرج خدا می کرد او

گاه اندر خلوت شیدائیش                                       یاد می کرد از گل زهرائیش

آنکه می آید برای انتقام                                         آنکه صادق داده بر نامش سلام

گاه گریان گلی پژمرده بود                                        یاد آن رخسار سیلی خورده بود

گاه تا یک روضه خوان می دید او                              شاعر شیرین زبان می دید او

امر می کرد تا عزا  برپا شود                                        نهضت کرببلا احیا شود

گاه آتش می زدند آن خانه را                                 گاه می بردند صاحب خانه را

خاک کوچه شاهد غم های اوست                     یک سند ازغربت شبهای اوست

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:59 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

به تنگ آمد دلم از کینۀ منـــــصور یا جدّا

                                                فَلَک بین با چه کس کرده مرا محشور یا جدّا

نکرده شَرم از روی تو در آن شام ظلمانی

                                               نموده بـــــــــــی حیایی بر سرم مامور یا جدّا

پیاده سر برهنه از پــــــــــی اسبش دواندیم

                                               بــــــه عذر اینکه من مأمورم و معذور یا جدّا

دهد دشنـــــــام گاهی گه زند آتش سرایم را

                                               عَجَب خــوش داشتند حق تو را منظور یا جدّا

نـــــدانستم چه بود تقصیر من کاخر پی قتلم

                                                نهاده زهــــــــــــر کین در دانۀ انگور یا جدّا

اگر خون بارم از دیده بجای اشک جا دارد

                                                 چو یاد آرم حسیـــــن و وقعه عاشور یا جدّا

نمی گریم برای خود فغان دارم بر آن شاهی

                                                 که شد با عترتش در کربلا محصور یا جدّا

 

                                                                            [ سید جواد مظلوم پور ]

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:59 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

ای مهر تــــــــــو بهترین علایق              جــــــانها به زیارت تو شایق

مـــــــــــــا را نــبود بجز خیالت               یاری خوش و همدمی موافق

بیـــــــــماری روح را دوا نیست              جز مهر تــو ای طبیب حاذق

ای نــــــــــــــــور جمال کبریایی              ای نــــــور تو زینت مشارق

روزیکـــــــــــــه دمید نور خلقت              رخسار تـو بود صبح صادق

از جـــــــــــــلوی تو، تبارک الله               فرمود بــــــه خلقت تو خالق

حُسن تو خود از جمال زهراست               ای زادۀ بهــــــــترین خلایق

بـــــر تخت کمال و تاج عصمت               آخر که بود بجز تـــــو لایق

تفسیر کـــــــــــــــلام ایزدی بود               گفتار تـــــــو ای امام صادق

بــــــــــــــاشد سخن تو جاودانی               بوده است چو با عمل مطابق

افـــــــــــــسوس شدی شهید آخر              از حیلۀ نـــــــــــا کسی منافق

از داغ تــــــو شد جهان عزا دار              زیرا به تو عالمی است عاشق

 

                                                                                           [ حسان ]

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:59 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها