0

اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

نیمه ی شب بود و در بیت امام

غرق در حق زاده ی خیر الانام

در میان سجده گاه اطهرش

واله از انوار ذات داورش

آسمان محو مناجاتش شده

عرش هم شیدای طاعاتش شده

نیست بین او و ربش فاصله

حجت الله در نماز و نافله

اهل بیتش خفته در امن و امان

خفته در بستر به حجره کودکان

ناگهان طوفان آتش شد پدید

بی حیایی خانه را آتش کشید

ریخت دشمن در میان لانه اش

از در و دیوار و بام خانه اش

خانه و اهلش همه در ولوله

دشمن نامرد غرق هلهله

حق رکن عرش را نشناختند

در میان بیت او می تاختند

این که بیتش گشته غارت صادق است

بر حریمش شد جسارت صادق است

گشت شاه کشور خوبان به بند

پای عریان و سر عریان به بند

آن که خود مصداق و عین نور بود

خسته از نامردی منصور بود

بعد از این شام سیاه پر هراس

بعد ظلم مردم حق ناشناس

حضرت صادق امام العالمین

ناله می زد وا غریبا وا حسین

گر میان خانه ی من تاختند

گر شرر بر خرمنم انداختند

کودکان من پناهی داشتند

بر پدر خوش تکیه گاهی داشتند

لیک ای مظلوم آل هل اتی

ناله ام باشد به یاد کربلا

در حریمت بین آن آتشفشان

خواهرت بود و فغان کودکان

زینب و طوفانی از درد و شرار

زینب و سیلی قوم نابکار

زینب و تنهایی یک قافله

زینب و زخم زبان حرمله

زینب و دست کبود کودکان

زینب و نامردی شمر و سنان

عمه ی ما را اسارت برده اند

اهل خیمه جمله سیلی خورده اند

بر دل غم دیده ی زینب سلام

بر سرشک دیده ی زینب سلام

گرچه دعبل شاعری نالایق است

سوخته از روضه های صادق است

مجید خضرایی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:53 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

طنين هق هق بادو فغان كوچه ي سرد

صداي خنده ي نحس سواره اي ولگرد

دوباره روضه ي تلخ طناب و دست امام

زمانه مثل علي با شما چه بد تا كرد!؟

در درون حجره عبا و عصاش جا مانده

نكش!نه! محض رضاي خدا، نرو برگرد

زبان به طعنه گشود آن نواده ي ابليس

به اهل بيت نبي بارها جسارت كرد

چقدر بي ادبانه!!! عزيز فاطمه را

كشان كشان دل شب مجلس شراب آورد

شكست حرمت موي سپيد آقايم

كنار ميز قمار جماعتي نامرد

همه نشسته و او ايستاده مي بيند

جنون رقص غرور دو طاس تخته ي نرد

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:53 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-شهادت

 

همنشین دلِ من زهرِ شرر بار شده

قاتل مادرِ من آن در و دیوار شده

یاد مادر به خدا کرده مرا دلگیرم

قصه‌ی کوچه میانِ دلِ من خار شده

من که در کوچه، زمین خورده به خود می‌پیچم

جگرم سوخته و سخت گرفتار شده

می‌خورم روی زمین خاک شده غمخوارم

صادقِ آلِ علی یکّه و بی‌یار شده

بسکه منصور خورانده به دلم زهرِ ستم

دلِ پژمرده‌ی من زخمی و بیمار شده

آخر از سوز شرر سینه‌ی من می‌سوزد

روز من در نظرم همچو شبِ تار شده

شکر حق روزه‌ی امروز قبولش گردید

عاقبت روزه به زهرِ عدو افطار شده

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:53 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

شیخ الائمه ام که شکستند حرمتم

با هیزم آمدند شبانه زیارتم

 

در احترام موی سپیدم همین بس است

در بین شعله ها شد تکریم ساحتم

 

من دست بسته بودم و یاران به خواب ناز

آنجا کسی نبود نماید حمایتم

 

من مرد بودم این شد و ای وای مادرم

این تنگنای کوچه نماید اذیتم

 

سجاده ام کشید وبماند چگونه برد

خاکی شده زکینه لباس عبادتم

 

بادست بسته ،پای برهنه ، نفس زنان

مرکب دوانیش بخدا برد طاقتم

 

خوردم زمین و ناله زدم عمه جان مدد

قدری کمان چو قامت تو گشته قامتم

 

در بین راه گشته پریشان محاسنم

از بسکه دست بسته زمین خورده صورتم

 

تفسیر مقتل «قبض شیبه » شده

این صورت کبود و رخ پر جراحتم

 

اینجا جفا به ماشد و معجر کشی نشد

غمهای کربلا زده لطمه به غیرتم

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:54 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

مدینه گرمِ حضور معطرت آقا

پر از شمیم بهشت است معبرت آقا

در آسمان دو عالم همیشه خورشیدی

مدینه شرقِ طلوع منورت آقا

تبرک است پر و بال آسمانی ها

به خاک خانهٔ از خُلد ، بهترت آقا

به لطف حضرت تو شیعه مانده ایم امروز

به لطف نور تجلیِّ باورت آقا

هنوز شیعه و «قالَ الإمامُ صادق» هست

کنارِ چشمهٔ جاریّ‌ِ کوثرت آقا

هزار طالب علم و حکیم و عالم هم

نبود درخور آن شأن و محضرت آقا

و دیده ایم به وقت جهاد اندیشه

هزار مرتبه ما فتح خیبرت آقا

*

سبد سبد گل لاله به باغِ دل دارم

به احترام دل داغ پرورت آقا

فدای آن همه اندوه و خسته حالیتان

فدای منظرهٔ گریه آورت آقا

نبود غیرِ گلِ آه و غنچهٔ شیون

به باغِ بغضِ گلوگیرِ حنجرت آقا

چه کرد با دل تو کوچهٔ بنی هاشم

که غرقِ خون جگر بود ساغرت آقا

اگر بهشت تو آتش گرفت نیمهٔ شب

نبوده غیرِ همان ارث مادرت آقا

در آن شبی که تو را پا برهنه می بردند

بهشت عاطفه ها بود پرپرت آقا

چقدر بر دلتان داغ مانده از این غم :

طناب و کوچه و دست مطهرت آقا

من از حضور شریفت اجازه می خواهم

که روضه خوان شوم امشب برابرت آقا

*

اگر چه حرمتتان را شکسته اند آن شب

نبسته اند ولی دست خواهرت آقا

چه خوب شد که نشد در حریم خانه تان

کبود، چهرهٔ معصوم دخترت آقا

به حرمت لب تو، چوب پا نزد آن جا

و داغ نعل ندیده است پیکرت آقا

گل گلوی تو را دشنه ای نبوسیده

و ماهِ نیزه نشینان نشد سرت آقا

یوسف رحیمی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:54 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

چه ظلم‌ها که به اولاد مصطفی کردند
خدا گواست به آل علی جفا کردند

گلوی تشنه بریدند از حسینش سر
سر مقدس او را به نیزه‌ها کردند

امام چارم ما را به شام آوردند
میان خلق ورا خارجی صدا کردند

امام پنجم ما را به زهر کین کشتند
بسا ستم که به آن حجت خدا کردند

به بیت حضرت صادق هجوم آوردند
قیامتی دگر از این ستم به پا کردند

سر برهنه دل شب ز خانه‌اش بردند
چه ظلم‌ها که به آن نجل مصطفا کردند

در آن سیاهی شب، اهل بیت آن مظلوم
گریستند و برای پدر دعا کردند

همه سواره و او را پیاده می‌بردند
نه رحم کرده، نه از حضرتش حیا کردند

سه بار تیغ کشیدند بهر کشتن او
عجب به عهد رسول خدا وفا کردند!

امام صادق ما را به زهر کین کشتند
مدینه را زغمش دشت کربلا کردند

هزار مرتبه نفرین حق بر آن قومی
که خط خویش ز آل علی، جدا کردند

برای غصب خلافت زدند زهرا را
چه شد که کودک ششماهه را فدا کردند

به جای شاخۀ گل بار هیزم آوردند
حقوق فاطمه را پشتِ در ادا کردند

بسوز و شعله برافروز از جگر «میثم»
که حمله بـر حرم وحی کبریا کردند

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:54 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

گوشه ای از حرای حجرهء خویش

نیمه شبها،خدا خدا می کرد

طبق رسمی که ارث مادر بود

مردم شهر را دعا می کرد

***

هر ملک در دل آرزویش بود

بشنود سوز ربنایش را

آرزو داشت لحظه ای بوسد

مهر و تسبیح کربلایش را

***

هر زمان دل شکسته تر می شد

«فاطمه اشفعی لنا» می خواند

زیرلب با صدای بغض آلود

روضهء تلخ کوچه را می خواند

***

عاقبت در یکی از آن شبها

دل او را به درد آوردند

بی نمازان شهر پیغمبر

سرسجاده دوره اش کردند

***

پیرمرد قبیلهء ما را

در دل شب،کشان کشان بردند

با طنابی که دور دستش بود

پشت مرکب،کشان کشان بردند

***

ناجوانمردهای بی انصاف

سن وسالی گذشته از آقا !؟

می شود لااقل نگهدارید

حرمت گیسوی سپیدش را

***

پابرهنه،بدون عمامه

روح اسلام را کجا بردید؟

سالخورده ترین امامم را

بی عباوعصا کجا بردید؟

***

نکشیدش،مگر نمی بینید!؟

زانویش ناتوان و خسته شده

چقدر گریه کرده او !!! نکند؟

حرمت مادرش شکسته شده

***

ای سواره،نفس نفس زدنش

علت روشن کهن سالی است

بسکه آقای ما زمین خورده!؟

در نگاه تو برق خوشحالی است

***

جگرم تیر می کشد آقا

چه بلاهایی آمده به سرت!

تو فقط خیزران نخورده ای و

شمر وخُولی نبوده دوروبرت

***

به خدا خاک بر دهانم باد

شعر آقا کجا و شمر کجا!؟

حرف خُولی چرا وسط آمد؟

سرتان را کسی نبرد آقا

***

به گمانم شما دلت می خواست

شعر را سمت کربلا ببری

دل آشفتهء محبان را

با خودت پای نیزه ها ببری

***

شک ندارم شما دلت می خواست

بیت ها را پر از سپیده کنی

گریه هایت اگر امان بدهد

یادی از حنجره بریده کنی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:54 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-مدح

 

ای ششمین حجت پروردگار

مذهب شیعه ز شما ماندگار

شیعه اگر به مذهبش عاشق است

به همت ولی خود صادق است

شرح كلام حق به انشای تو

اصول دین رد قدم های تو

دین به سخن های تو تفسیر شد

علم همه پیش تو تحقیر شد

فهم همه شد سخن تازه ات

هیچ كسی نیست در اندازه ات

حوزه به فتوای تو تاسیس شد

عشق به امضای تو تدریس شد

ای متعصب به مرام علی

هم تو مفسر كلام علی

ای حرم خاكی تو عرش ما

قبله توحید كلام شما

پایه گذار مكتب حیدری

شكر خداوند منم جعفری

ای ضربان همهٔ درس ها

حضرت استاد تصدّق لنا

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:54 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

فصل غم آمده زمان عزاست 

 کنج سینه شراره ها دارم

رخت ماتم به تن نمودم و باز 

 بین چشمم ستاره ها دارم

***

آسمان نگاه غمبارم 

 رنگ و بوی مدینه را دارد

هر چقدر آه هم اگر بکشم 

 از تب سینه باز جا دارد

***

آنکه یک عمر پای مکتب خود 

 روضه میخواند و عاشقانه گریست

گریه هایش شبیه باران بود 

 آن امامی که صادقانه گریست

***

ظلم تاریخ باز جلوه نمود 

 وقت تکرار قصه شومی ست

با تبانی آتش و هیزم

جاری از چشم، اشک مظلومی ست

***

آتش دشمنان به پا شده در 

 خانه ای در میان یک کوچه

میرود بی عمامه مردی در

 غربت بی امان یک کوچه

***

داغیِ سینه میکند باور

با نفس هاش آه سردی را

خاک این کوچه ها نمیفهمند 

 غربت اشک پیر مردی را

***

پیر مردی که سوز آتش را 

 ساکت و بی کلام حس میکرد

پیرمردی که درد غربت را

مثل نبضش مدام حس میکرد

***

پیرمردی که تا زمین میخورد 

 نفسش در شماره می افتاد

دست خود میکشید بر روی خاک 

 یاد آن گوشواره می افتاد

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:54 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

می دویدم پی شان نیمه شب از کوچه تنگ

با دلی خون که به یاد شب صحرا افتاد

یاد آن دخترکی که عقب قافله ای

چشم هایش به دو چشمان عمو تا افتاد

پلک آتش زده اش گرم شد و خوابش رفت

ناقه کوشید نیفتد ولی آن جا افتاد

آسمان تیره، بیابان همه خارستان بود

خواست تا آه کشد از نفس، اما افتاد

عمه، بابا و عمو را همه را کرد صدا

در عوض زجر رسید و به رخش جا افتاد

یک طرف دخترکی دست به روی سر داشت

یک طرف زجر چه ها کرد که از پا افتاد

یک طرف دخترکی دست به پهلو می رفت

یک طرف از سر نیزه، سر بابا افتاد

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:54 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-شهادت

 

ای اشک چشم ما همه وقف عزای تو

دل‌های دوستان همه صحن و سرای تو

 چشمم سوی مدینه دلم جانب بقیع

 گرم زیارت حرم با صفای تو

 از لحظه‌ای که خاک لحد بر تو چیده شد

 خاک بقیع نه! دل ما گشت جای تو

 آیا درِ بقیع شبی باز می‌شود

 تا در کنار قبر تو گریم برای تو؟

 بردند دست‌بسته تو را سوی قتلگاه

 با آن که بود عرش خدا جای پای تو

 ای صد مسیح زندۀ ذکر شبانه‌ات

 خاموش شد چگونه صدای دعای تو

 آخر ز زهر کین جگرت پاره پاره شد

 ای پاره‌های دل، گُل بزم عزای تو

 تشییع شد چو پیکر پاک تو تا بقیع

 می‌کرد گریه ختم رسل در قفای تو

 چون شمع، آب شد بدنت از شرار زهر

 ای جان عالمی همه بادا فدای تو

 تنها نه «میثم»... از غم و اندوه و غربتت

 آگه کسی نگشت به غیر از خدای تو

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:55 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-شهادت

 

غروب سرخ نگاهش به رنگ ماتم بود

غریب شهرِ خودش نه، غریب عالم بود

چقدر روضهٔ کرب و بلا به پا می داشت !

به روی سر در خانه همیشه پرچم بود !

اگر چه زخم جگر تازه می شد اما باز

برای داغ دلش روضه مثل مرهم بود

همیشه در وسط کوچهٔ بنی هاشم

پر از تلاطم اشکِ مصیبت و غم بود

شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت

شکسته قامت و آشفته حال و درهم بود

شتاب مرکب و پای برهنهٔ آقا !

میان کوچه زمین خوردنش مسلّم بود

کبودِ زخمِ طناب و اسارت و غربت

چه قدر در نظرش کربلا مجسّم بود

خلاصه لحظة‌ آخر، زمان تدفینش

بساط غسل و بساط کفن فراهم بود

در آن زمان به خدا هر دلی پریشانِ

شهید بی کفن وادیِ محرّم بود

به زخم پیکر گل، بوریا نمی پیچید

اگر که پیرهن پاره پاره ای هم بود

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:55 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

داغ صادق شرر سینه ام افروخته کرد

جگرى سوخته یاد از جگر سوخته کرد

جگرى سوخته کز داغ بر افروخته بود

باز هم از اثر زهر جفا سوخته بود

بر جگر آنکه ولایت به موالى همه داشت

محنت کشتن اولاد بنى فاطمه داشت

آن امامى که لواى شرف افراخته بود

زهر منصور به جانش شرر انداخته بود

آه از آن روز که بگرفت زطاغوت زمان

آتش از چار طرف خانه او را به میان

وندرآن خرمن آتش، ولى رب جلیل

راه مى رفته و می گفت منم پور خلیل

شعله را چون به در خانه تماشا مى کرد

یاد آتش زدن خانه زهرا مى کرد

آنکه هم ظاهر و هم باطن ما مى داند

با دلش زهر چه کرده است خدا مى داند

چارمین قبله عشق است به دامان بقیع

رونق دیگر از او یافت گلستان بقیع

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:55 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-شهادت

 

آتش زهر جفا افتاد تا بر پیكرش

پاره پاره شد دل خونین و محنت پرورش

ای دریغا زهر كین شیرازه عمرش گسست

آن كه گُل می ریخت در علم و وفا از دفترش

حاجتی بر آتش زهر جفا دیگر نبود

كز غم زهرای اطهر سوخت از پا تا سرش

یاد كرد از ناله های مادر و دیوار و در

تا كه دشمن زد شرار غم به دیوار و درش

گاه بین شعله ها گفتا منم پور خلیل

گاه ناله زد به یاد ناله های مادرش

راز قتل مادرش را چون كه پرسیدند گفت

 با غلاف تیغِ كینه كرد گلچین پرپرش

گاه از غم های مادر گه ز داغ كربلا

شعله ور شد جان او از آتش چشم ترش

از نماز و از شفاعت گفت با مردم سخن

در میان بستر و روز وداع آخرش

ای «وفائی» هستی از عطر وجودش با صفاست

دست گل چین ستمگر كرد گر چه پرپرش

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:55 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-شهادت

 

حضرت صادق مگر فرزند پیغمبر نبود

یا مگر ریحانه ی صدیقه ی اطهر نبود

با چه تقصیر و گنه بر خانه اش آتش زدند

اجر نشر دانش او شعله ی آذر نبود

اجر و پاداش رسول و عترت مظلوم او

در دل شب حمله بر باب الله اکبر نبود

نیمه شب کز خانه می بردند صاحب خانه را

بر روی دوشش عبا، عمامه اش بر سر نبود

از برای بردن مولا کس از ابن ربیع

سنگدل تر، بی حیاتر، بلکه ظالم تر نبود

او پیاده می دوید و این به اسب خود سوار

گوئیا در سینه ی تنگش نفس دیگر نبود

دیدن بابا در آن حالت پسر را می کشد

خوب شد همراه بابا موسی جعفر نبود

از شرار زهر مثل شمع سوزان آب شد

غیر تصویری بجا ز آن نازنین پیکر نبود

پاره پاره قلبش از انگور زهر آلوده شد

از بنی العباس جز این شیعه را باور نبود

بعد عمری سوختن بر قلب او آتش زدند

این ستم بالله روا بر آل پیغمبر نبود

«میثم» آن روزی که شد آن پیکر پاکیزه دفن

محشر شهر مدینه کمتر از محشر نبود

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:55 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها