0

اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ص)-مدح و شهادت

 

من ولی‌الله اعظم مقتدای راستینم

چشمۀ عین الحیاتم صاحب علم الیقینم

رهنمای اهل ایمان مقتدای اهل دینم

آفتاب علم و دانش در سما و در زمینم

گوهر شش بحر نورِ ذاتِ رب العالمینم

من ششم مولای خلق اولین و آخرینم

****

علم در عالم تجلی می‌کند از منبر من

نور دانش بود از اول هاله‌ای دور سر من

اهل عرفان چهره بنهادند بر خاک در من

تا ابد جوشد شراب معرفت از کوثر من

وارث علم و کمال و حلم ختم المرسلینم

من ششم مولای خلق اولین و آخرینم

**** 

در حیات علم می‌جوشد مسیحا از لب من

بس اساتید جهانی کآمدند از مکتب من

روزها باشد همه روز من و شبها شب من

سالکان را رستگاری نیست جز در مذهب من

کلک دانش در کف و دست خدا در آستینم

من ششم مولای خلق اولین و آخرینم

****

جابر حیان من تا صبح محشر می‌درخشد

مؤمن طاقم چو خورشید منور می‌درخشد

از لب بوحمزه‌ام پیوسته گوهر می‌درخشد

در دم گرم هشامم نطق حیدر می‌درخشد

دوست دارم منطق کوبندۀ او را ببینم

من ششم مولای خلق اولین و آخرینم

****

من سپهر معرفت، اصحاب و انصارم ستاره

دانش‌آموزان درسم تا قیامت بی‌شماره

تا زمان باقی است باشد لحظه‌هایم یادواره

مکتب گیتی فروزم راست حمران و زراره

ابن نعمان‌ها زند موج از یسار و یمینم

من ششم مولای خلق اولین و آخرینم

****

انقلاب علمی من بود عاشورای دیگر

باز شد از آن به اهل معرفت دنیای دیگر

دهر شد از نور علمم جنۀ الاعلای دیگر

علم پیدا کرد از قدر و جلالت جای دیگر

عالمی شد در بهشت علم و دانش خوشه چینم

من ششم مولای خلق اولین و آخرینم

****

من ز بحر نور باغ کربلا را آب دادم

من در دانش به روی عالم و آدم گشادم

من بنای مذهب جعفر در این عالم نهادم

سال‌ها سینه سپر کردم، مقاوم ایستادم

می‌نشد یک لحظه در نشر کمال از پا نشینم

من ششم مولای خلق اولین و آخرینم

****

من همان صندوق اسرار علوم ذوالجلالم

نیست در ملک خدای لایزال خود زوالم

سرکشان علم گردیدند یکسر پایمالم

لال گردیدند پیش منطق علم و کمالم

پنج حجت را به فرمان الهی جانشینم

من ششم مولای خلق اولین و آخرینم

****

داغ‌ها دیدم ز اولاد پیمبر صبر کردم

ظلم‌ها دیدم ز منصور ستمگر صبر کردم

خصم در کاشانه‌ام افروخت آذر صبر کردم

مثل بابایم علی مانند مادر صبر کردم

حبس شد در سینۀ سوزان شرار آتشینم

من ششم مولای خلق اولین و آخرینم

****

برد با پای پیاده خصم سوی قتلگاهم

دست بسته، سر برهنه، در همان شام سیاهم

لب فروبستم، ولیکن بر فلک می‌رفت آهم

بود فرزندی زهرا و علی تنها گناهم

زخم‌ها از طعنه‌ها آمد به قلب نازنینم

من ششم مولای خلق اولین و آخرینم

****

حق من این بود کز حقم همه محروم باشم

همچو جد خود امیرالمؤمنین مظلوم باشم

با همه قدر و جلالم تا ابد مغموم باشم

با هزاران غصه از زهر جفا مسموم باشم

هم بسوزم هم شود خاموش آوای حزینم

من ششم مولای خلق اولین و آخرینم

****

من که برتر باشد از اوج گمان، جاه رفیعم

من که خلقت را مطاعم، من که خالق را مطیعم

من که در روز قیامت اهل محشر را شفیعم

حق ندارد کس نهد صورت به دیوار بقیعم

نظم «میثم» گشته فریاد دل اندوهگینم

من ششم مولای خلق اولین و آخرینم

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:51 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

در آن ساعت كه با پاي برهنه

پياده پشت مركب مي دويدم

بياد راه شام و عمه خود

ز ديده خون دلها مي چكيدم

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:51 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

پيش من وصف رخ نيلي زهرا نكنيد

نزد مجنون سخن از ظلم به ليلا نكنيد

گر چه بگذشته اگر از سر من آب ولي

نيمه شب هيچ دري را به لگد وا نكنيد

 

شبانه دشمنانم چون رسيدند

غريبي ام چو در كاشانه ديدند

ميان كوچه با پاي برهنه

مرا هم مثل جدم مي كشيدند

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:51 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

عدو هر دم مرا آزار کرده
 
به زهرش جسمِ من بیمار کرده
 
بیا مادر به کنجِ آشیانم
 
که بی یاری هوای یار کرده

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:51 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

دوباره شهر مدینه غروبی از غم شد

که آتشی به در خانه باز مَحرم شد

به پشت این در خانه چه ازدحامی شد

دوباره حَجمه ی دشمن به فکر ماتم شد

دوباره دست غریب مدینه بسته شد و

به پشت مرکب دشمن دوید هی خم شد

همیشه پشت سواری غباری برجا هست

میان آن همه طوفان علی مجسم شد

به زیر پای غریبی لباس او می رفت

«زمینه های زمین خوردنش فراهم شد» (۱)

زتازیانه ی دشمن کبود پیکر او

هلاک روضه ی زهرا ، شبیه آن هم شد

صدای ناله جعفر ضعیف ، یازهرا !

به محض فاطمه گفتن شکنجه محکم شد

زضرب شست عدویش به صورت آقا

کبود نه ! دو سه دندان از آن دهان کم شد

 

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:51 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

گوشه‌ي بستر مرگ افتاده

پيرمردي كه غريب و تنهاست

پاي تا سر بدنش مي‌لرزد

اثر زهر ز رنگش پيداست

***

حال و روزش چه قَدَر پائيزي‌ست

همه‌ي برگ و برش مي‌سوزد

از لب خون‌شده‌اش معلوم است

پاره پاره جگرش مي‌سوزد

***

اشكهايش به غمِ ساعاتي

كه خدايي شده مي‌افزايند

رنجهايي كه كشيده دارند

باز در خاطره‌اش مي‌آيند

***

يادش آيد شب جانسوزي كه

حُرمت خانه‌اش از كينه شكست

آن قَدَر ضربه‌ي پا خورد آخر

در ِكاشانه‌اش از كينه شكست

***

لحظاتي كه ميان آتش

چارچوبِ درِ خانه مي‌سوخت

گريه مي‌كرد به آن روزي كه

پشت در مادر ِخانه مي‌سوخت

***

موقع مرگ دوباره آقا

ياد ، از خاطره‌اي ديگر كرد

يادِ آن خاطره‌ي تلخي كه

جگر سوخته را پرپر كرد

***

پيرمردي ز نفس افتاده

پابرهنه پِِيِ مركب مي‌رفت

مثل آن دختركي كه پشتِ

قافله ماند و دلِ شب مي‌رفت

***

دختري كه همه روز و همه شب

به لبش نام پدر را مي‌بُرد

به خداوند اگر عمه نبود

زير آماج كتكها مي‌مرد

علي صالحی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:51 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

خسته و سالخورده‌ي ايام

ديگر از پا به بستر افتاده

به زمستان رسيده پائيزش

گل ياسي كه پرپر افتاده

***

بعد يك عمر آخر پيري

چه بلايي‌ست آمده به سرش

چه شده هر نفس برون ريزد

از دهان پاره پاره‌ي جگرش

***

لحظه‌ي آخر است و در بستر

گاه با گريه گاه با لبخند

تلخ و شيرين تمام خاطره‌ها

از برش مي‌روند و مي‌آيند

***

يادش آيد ز روزگار چه قدر

سختي و زحمت و بلا ديده

بارها خانه زندگيّ‌اش را

در هجومي ز شعله‌ها ديده

***

آه از آن لحظه‌اي كه نامردي

با لگد دربِ خانه را وا كرد

ناگهان در ميان دود آقا

يادي از روضه‌هاي زهرا كرد

***

زير لب شكوه دارد از دنيا

چه كسي ديده در سياهيِ شب

دست بسته پياده پيري را

بدوانند در پيِ مركب

***

قطره قطره گلاب اشكش را

بر روي خاك كوچه مي‌افشاند

خسته كه مي‌شد و زمين مي‌خورد

روضه‌هاي رقيه را مي‌خواند

علي صالحي

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:51 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-شهادت

 

گر چه در خاک رفت، پیکر تو

دیگر از تن جدا نشد سر تو

دود آتش ز خانه ات بر خواست

پشت در جان نداد همسر تو

ظلم بر عترتت رسید ولی

به اسیری نرفت دختر تو

بدنت آب شد ز زهر ولی

تازیانه نخورد خواهر تو

قامتت گشت خم ولی نشکست

پشت تو در غم برادر تو

ظلم دیدی و لیک کشته نشد

کودک شیرخواره در بر تو

سوخت قلبت ولی نشد صد چاک

تن فرزند در برابر تو

زهر دادند بر تو لیک نخورد

چوب کین بر لب مطهر تو

سوخت پا تا سرت ز زهر ولی

پاره پاره نگشت پیکر تو

می سزد در غم تو گریه کند

چشم شیعه به جد اطهر تو

بوده یک عمر در عزای حسین

اشک، جاری ز دیدهٔ تر تو

نه از این غم سرشک «میثم» ریخت

اشک خونین ز چشم عالم ریخت

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:52 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-شهادت

 

ای جلوه ی نهایت عشق و لسان عشق

وای آسمان علم خدا، کهکشان عشق

با یک نظاره حاجت او را روا کنی

هر کاو رسیده بر در تو با زبان صدق

×××

آموزگار مکتب اثنی عشر تویی

آیینه ی خدای، در این بحر و بر تویی

آن سروری که در عوض ناسزای خصم

پُر کرده کیسه اش همه در و گهر تویی

×××

چون مرتضی سرای تو آتش کشیده اند

نا محرمان به بیت تو حرمت دریده اند

دست تو را چو حیدر کرار بسته اند

اطفال تو به خانه حرامی بدیده اند

×××

پای برهنه و سر عریان به کوچه ها

تو بودی و خیانت منصور بی حیا

ذکرت میان آن همه غم یا حسین بود

تو سوختی به یاد شهیدان کربلا

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:52 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-شهادت

 

كشید بند طناب و شما زمین خوردی

شبیه مادرتان بی هوا زمین خوردی

 تمام آینه ها ناگهان ترك خوردند

 مگر چه قدر شما با صدا زمین خوردی؟

 چه عاشقانه سر كوچه ی بنی هاشم

 به یاد حضرت خیرالنساء زمین خوردی

 شتاب مركب و زانوی خسته باعث شد

 طیّ مسیر، شما بارها زمین خوردی

 صدای ناله ی زهرا مدینه را لرزاند

 به دست بسته، غریبانه تا زمین خوردی

 دلت شكست و به یاد رقیه افتادی

 خودت برای رضای خدا زمین خوردی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:52 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-شهادت

 

کاش من هم به لطف مذهب نور

تا مقام حضور می رفتم

کاش مانند یار صادقتان

بی امان در تنور می رفتم

 

علم عالم در اختیار شماست

جبر در این مسیر حیران است

چشم هایت طبیب و بیمارش

یک جهان جابر بن حیان است

 

روز و شب را رقم بزن آخر

ماه و خورشید در مُرکّب توست

ملک لا هوت را مراد تویی

آسمان ها مرید مذهب توست

 

قصه تکرار می شود یعنی

باز هم در مدینه عاشق نیست

کوچه در کوچه شهر را گشتم

هیچ کس با امام ، صادق نیست

***

خواب دیدم که پشت پنجره ها

روبروی بقیع گریانم

پابه پای کبوتران حرم

در پی آن مزار پنهانم

 

گریه در گریه با خودم گفتم

جان افلاک پشت پنجره هاست

آی مردم ! تمام هستی ما

در همین خاک پشت پنجره هاست

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:53 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

غزل برای مدینه به وزن ماتم شد

ردیف شد غم قافیه داشتم غم شد

دوباره دست امیری طناب را حس کرد

و صادقانه بگویم علی مجسم شد

دوباره شهر غزل بوی سوختن میداد

شبیه حادثه کوچه!هم نشد،هم شد

نشد-زمان علی ناسزا نمیگفتند

اگرچه بی ادبی هابه اسم اعظم شد

وشد-بخاطر اینکه از آسمان مردی

«زمینه های زمین خوردنش فراهم شد»

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:53 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-شهادت

 

طنین هق هق بادو فغان کوچه ی سرد

 صدای خنده ی نحس سواره ای ولگرد

 دوباره روضه ی تلخ طناب و دست امام

 زمانه مثل علی با شما چه بد تا کرد!؟

 در درون حجره عبا و عصاش جا مانده

 نکش!نه! محض رضای خدا، نرو برگرد

 زبان به طعنه گشود آن نواده ی ابلیس

 به اهل بیت نبی بارها جسارت کرد

 چقدر بی ادبانه!!! عزیز فاطمه را

 کشان کشان دل شب مجلس شراب آورد

 شکست حرمت موی سپید آقایم

 کنار میز قمار جماعتی نامرد

 همه نشسته و او ایستاده می بیند

جنون رقص غرور دو طاس تخته ی نرد

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:53 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

 

مردی غروب کرد وقتی افق شکست

خورشید دیگری جای پدر نشست

او یک امام بود هر چند بی قیام

او یک رسول بود جبریل شاهد است

 

در آخرین کلام حرفش نماز بود

او جعفر خداست، پیری که بود و هست

از ترس بشکند دشمن نماز او

این یک نماز نیست تیغی است روی دست

 

از پای منبرش بستند دست او

قومی عبا به دوش جمعی قلم به دست

آتش چه می کند با خانه خلیل

کاذب چه می برد از صادق الست

 

حرف از ثواب شد تشییع آمدند

ای دهر نابکار ای روزگار پست

زیر جنازه اش جمعند عده ای

فامیل بی نماز یا با نماز مست

 

کاش از ره ثواب جمعی به کربلا

تشییع شاه را بودند پای بست

وقتی افق شکست رأسی طلوع کرد

منبر سنان شد و واعظ بر آن نشست

محمد سهرابی

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:53 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جعفر صادق (ع)

امام صادق(ع)-شهادت

 

رنج این روضه مرا سوزانده

که لعینی دل تو لرزانده

خانه ای را که ملک در آن است

دشمنت با شرری سوزانده

آن چنان سخت هجوم آوردند

که دهان همگی وا مانده

بس که بی رحم تو را می بردند

کفش هایت دم در جا مانده

به جفا کاری و حرمت شکنی

دشمنت کینه به دل می رانده

به خدا سخت تر از این غم نیست

که عدو چشم تو را گریانده

بارالها تو نیار آن روزی

که شود حجت حق درمانده

دل من هم به تسلّای غمت

پشت دیوار بقیع جا مانده

 
 
پنج شنبه 29 تیر 1396  10:53 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها