مهجوریت قرآن در حفظ :
همزمان با نزول آیات نورانی قرآن، اسلام باوران آغازین با سرمشق قرار دادن دستورالعمل های رسول گرامی اسلام «ص» اشتیاق فوق العاده ای نسبت به حفظ قرآن از خود نشان دادند. حافظان قرآن از سوی پیامبر اكرم«ص» همواره تشویق می شدند و در جامعه نیز از جایگاه بلندی برخوردار بودند. آنان تنها به حفظ آیات اكتفا ننموده و عمل به آیات را سرلوحه برنامه زندگی خود قرار داده بودند. بدین جهت هر یك از حافظان قرآن مبلغی توانا و اسلام شناسی برجسته به شمار می آمد. اعزام آنها به سرزمین های اسلامی از سوی پیامبر اكرم به عنوان معلم قرآن و مبلغ احكام و معارف اسلام گواه روشنی بر این مطلب می باشد.
در روایاتی كه از پیامبر اكرم «ص» نقل شده است حفظ قرآن بسیار مورد توجه واقع شده و برای آن ثواب و فضیلت فراوانی ذكر شده است. آن حضرت در روایتی فرموده اند:«عدد و درجه های بهشت، عدد آیه های قرآن است، و كسی كه همدم قرآن است چون وارد بهشت شود به او گفته می شود: بالا برو و بخوان، كه برای هر آیه ای درجه ای است، و بدین ترتیب بالاتر از درجه حافظ قرآن درجه ای نیست.»
كسی كه آیاتی از قرآن را در دنیا حفظ نموده و سپس فراموش كرده باشد با مشاهده چنین جایگاهی جز افسوس و حسرت چیزی عاید وی نمی شود. در كشور ما هر چند پس از انقلاب اسلامی گام های مؤثری در جهت ترویج فرهنگ حفظ قرآن برداشت شده و روزنه نویدبخشی به وجود آمده است و اقبال مردم نسبت به حفظ قرآن رو به افزایش و امیدواركننده است ولی با این همه، درصد بسیار ضعیفی از هموطنان ما مفتخر به حفظ آیات الهی شده اند و هنوز سیاست گذاری نسبت به تشویق حفظ قرآن در مراكز علمی و آموزشی بویژه در آموزش و پرورش جایگاهی ندارد. به زعم برخی از مردم فقط نوابغ می توانند حافظ قرآن باشند و برخی دیگر نیز گمان می كنند دست یافتن به چنین مقام ارزشمندی تنها برای كودكان و نوجوانان میسر است و سالخوردگان و میان سالان نه فرصت پرداختن به آن را دارند و نه توانایی آن را. دردمندانه باید گفت كه فرصت های ارزشمندی صرف حفظ مطالب و اطلاعاتی می شود كه نه دردی از دنیایمان را درمان می كند و نه مشكلی از مشكلات آخرتمان را برطرف می سازد. چه بسیارند جوانان و افرادی كه حجم وسیعی از اطلاعات مربوط به بازیكنان تیم های مختلف داخلی و خارجی فوتبال را در ذهن خود جای می دهند تعداد بازی های یك بازیكن، تعداد تیم هایی كه با آن ها قرارداد منعقد كرده، تعداد گل های زده و ... همه را به خوبی حفظ می نمایند و درباره آن ها به بحث می نشینند و ساعت ها وقت خود را صرف آن می نمایند اما از قرآن كمترین اطلاعاتی ندارد در نظر ایشان حفظ اطلاعات مربوط به بازیگران و ستاره های سینمایی و تلاش برای آشنایی با آنان به منظور الگوپذیری، بسیار مهم تر از شناخت كتاب خدا و حفظ آیات آن می باشد.
بدون شك تربیت حافظان قرآن و برنامه ریزی برای ترویج فرهنگ حفظ، امنیت، سلامت روانی، كاهش فحشا و منكرات را در كشور به ارمغان خواهد آورد. زیرا دلی كه جایگاه قرآن شود نه تنها گرد گناه نمی چرخد بلكه شعاع تأثیر آن اطرافیان را هم پوشش خواهد داد. پیامبر اكرم«ص» می فرماید:«قرآن را بخوانید و آن را حفظ كنید كه خداوند دلی را كه قرآن را حفظ كند عذاب نمی كند.»(19)
حافظ قرآن، نه تنها خود عذاب نمی شود بلكه در پیشگاه خداوند متعال از مقامی برخوردار است كه در قیامت به وی اجازه شفاعت نیز داده می شود؛ در روایتی از رسول اكرم«ص» می خوانیم:«كسی كه قرآن را حفظ كند و حلالش را حلال و حرامش را حرام بداند، خداوند او را به بهشت می برد و شفاعت او را درباره 10 نفر از خاندانش كه آتش دوزخ به آن ها واجب گشته است می پذیرد.»(20)
مهجوریت قرآن در تدبر:
مؤمنان راستین و پرهیزكاران واقعی، تلاوت را با تدبر همراه نموده و بدین سان از سفره رنگین الهی بهره مند می شوند. حضرت علی«ع» اشتیاق آنان را چنین توصیف می فرماید:«پرهیزكاران در شب برپا ایستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفكر و اندیشه می خوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروی درد خود را می یابند و هرگاه به آیه ای می رسند كه ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن می سپارند، و گویا صدای برهم خوردن شعله های آتش، در گوششان طنین افكن است.(21)
قرآن كتاب تدبر است و اكتفا به تلاوت بدون تدبر، نمی تواند انسان را به اهداف قرآن رهنمون شود. دست یابی به گوهرهای ناب و ارزشمند اقیانوس، بدون غواصی و اندیشه ورزی ممكن نیست. اساساً قرآن كریم برای تدبر نازل شده است: «كتب انزلنه الیك مبرك لیدبروا ءایته؛(ص/29) این كتابی است پربركت كه بر تو نازل كرده ایم تا در آیات آن تدبر كنند.»
تدبر و اندیشه در آیات قرآن راه شناخت و زمینه درك مفاهیم كتاب خدا را فراهم می سازد قرآن كریم به گونه ای نازل شده است كه همگان بتوانند در آن تدبر نموده و از آن بهره مند شوند. «و لقد یسرنا القرءان للذكر فهل من مدكر؛ (قمر/ 22) ما قرآن را برای تذكر، آسان ساختیم آیا كسی هست كه متذكر شود؟!»
قرآن، كسانی را كه در آیات خدا تدبر نمی كنند مورد سرزنش قرار داده و می فرماید: «افلا یتدبرون القرءان ام علی قلوب اقفالها؛ (محمد/23) آیا آن ها در قرآن تدبر نمی كنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!»
قرآن كریم برای هدایت بشر نازل شده است و برای دست یابی به گنجینه های ارزشمند آن، باید خود را مخاطب آیات خدا قرار داد و درباره آن به تفكر و اندیشه پرداخت. امام علی(ع) می فرماید: «الا لاخیر فی قرائه لاتدبر فیها؛ آگاه باشید، در قرائتی كه تدبر و اندیشه نباشد خیری نیست.»
توجه بیش از حد به الفاظ و عبارات قرآن، تلاش برای به پایان رسانیدن سوره های قرآن، عدم اهتمام به درك آموزه های قرآن در هنگام تلاوت و بی توجهی به ترویج فرهنگ تدبر در مراكز علمی و آموزشی از نمونه های آشكار مهجوریت تدبر در قرآن می باشد.
مهجوریت قرآن در تفسیر:
همان گونه كه تلاوت و تدبر و... هدف غایی به حساب نمی آیند تفسیر قرآن نیز هدف نهایی محسوب نمی شود و آن چه اهمیت دارد این است كه این مقدمات پیوند عملی ما را با قرآن برقرار سازند و ما را به ذی المقدمه كه عمل به دستورات سازنده قرآن كریم می باشد سوق دهند.
انجام هر عملی نیازمند شناخت آن عمل است و بدون شناخت، دست یابی به عمل یا ممكن نیست یا كوركورانه است. قرآن كتاب زندگی و عمل است و قبل از عمل باید آن را شناخت، تفسیر قرآن شناخت ما را نسبت به آیات الهی افزایش داده و این نقش را می تواند به خوبی ایفا نماید.
پس از نزول قرآن از صدر اسلام تاكنون مفسران گرانقدر نسبت به تفسیر قرآن اهتمام ورزیده و قرآن كریم را تفسیر نمودند كه بسیاری از كتب تفسیری از گذشتگان به دست ما رسیده است؛ اما در نگارش تفاسیر، همواره مقتضای زمان مورد توجه مفسران بوده است بنابراین ممكن است تفاسیری كه در گذشته نوشته شده است در تمامی عرصه های زندگی، پاسخگوی امروز نباشد، با توجه به این كه قرآن برای همه زمان ها نازل شده است و با درنظر گرفتن این كه جهان همواره آبستن حوادث و تحولات جدیدی است؛ نگارش تفاسیر روز آمد توسط مفسران و علمای اسلام یك ضرورت انكارناپذیر است.
از نگارش تفاسیر كه بگذریم رویكرد خواص و عوام نسبت به تفسیر قرآن در عصر حاضر، چندان رضایت بخش نبوده است.
اگر نگاهی به جامعه علمی امروز بیفكنیم خواهیم دید كه هر چند تشكیل كلاس های تفسیر در برخی از مراكز علمی و برگزاری مسابقات تفسیر در سال های اخیر، گامی هرچند كوچك در ترویج فرهنگ تفسیر قرآن به شمار می آید، ولی با این مقدار فعالیت، به یقین نمی توان از قرآن مهجوریت زدایی نمود. تا زمانی كه تفسیر قرآن در دانشگاه ها از جایگاه شایسته ای برخوردار نباشد، و تا وقتی كه تفسیر قرآن در حوزه های علمیه به عنوان درس جنبی در كنار دروس اصلی قرار گرفته است، و تا وقتی كه خطبا و سخنرانان تفسیر قرآن را سرلوحه سخنان خود قرار ندهند، تا هنگامی كه تفسیر قرآن به عنوان كتاب درسی در نظام آموزش و پرورش جایگاهی نداشته باشد، و تا روزی كه جلسات تفسیری همانند جلسات قرائت و آموزش قرآن فراگیر نشده است، نمی توان به وضع تفسیر قرآن در جامعه دلخوش بود.
تفسیر به رأی:
از ظلم های نابخشودنی كه برخی نسبت به قرآن روا داشته اند تفسیر به رأی است. بدون تردید با مطالعه چند كتاب تفسیری نمی توان مفسر شد و آیات قرآن را تفسیر كرد. حضور در محضر قرآن باید با انگیزه شناخت مقاصد و اهداف آیات صورت پذیرد و از تحمیل عقاید بر آیات پرهیز شود. چنان چه در برداشت از آیات قرآن دقت لازم اعمال نشود، گرفتار شدن به عذاب تفسیر به رأی حتمی است.
درباره تفسیر به رأی احادیث فراوانی نقل شده است كه این احادیث مردم را از تفسیر به رأی برحذر داشته است، جهت روشن شدن موضوع با رعایت اختصار به دو حدیث اشاره می نماییم:
شهید ثانی- زین الدین عاملی- در حدیثی از پیامبر(ص) نقل می كند: «من از امت بعد از خودم بیشتر بر كسی خائف هستم كه به قرآن روی آورد ولی نادرست تفسیر كند.»(22)
حدیث دیگری ترمذی از ابن عباس و او از پیامبر اكرم(ص) نقل می كند كه حضرت فرمود: «جز در مواردی كه علم دارید، از نسبت دادن سخن به من بپرهیزید؛ زیرا هر كس از روی عمد دروغی را به من نسبت دهد جایگاه خویش را در آتش فراهم آورده و هركس با نظر خود درباره قرآن سخن بگوید، جایگاه خویش را در آتش فراهم كرده است.»(23)
درباره تفسیر به رأی دو نكته قابل توجه است: «.1 این كه گروهی، آیه ای از قرآن را بر دیدگاه یا عقیده و مرام ویژه خود تطبیق دهند، تا آن عقیده را توجیه نمایند و یا به گرایش های مخصوص خود سرپوش نهند و آنها را در قالب تعابیر ویژه ای بر عامه مردم تحمیل نمایند، این افراد درواقع به منظور به نتیجه رساندن اهدافشان از قرآن پلی ساخته و هیچ گاه در فكر تفسیر قرآن نبوده اند.
2- برای دست یابی به مقصود كلام پروردگار، ابزار و شیوه هایی وجود دارد كه از جمله آن ها مراجعه به گفتار سلف (صحابه) و اطلاع یافتن بر مطالب رسیده از ایشان درباره آیات، بررسی اسباب نزول و شرایطی است كه وجود آن ها در تفسیر ضروری است. نادیده گرفتن تمامی این ها و تنها بر فهم خود تكیه كردن، مخالف شیوه همه دانشمندان است هر كس استبداد به رأی بورزد هلاك خواهد شد و هر كه نسبت دروغ به خدا دهد، از راه راست منحرف گردیده و به همین دلیل هرچند گاهی صواب گفته باشد، اشتباه كرده است؛ زیرا در انتخاب مسیر، خطا كرده و راهی جز راه راست را پیموده است.»(24)
نقش اهل بیت(ع) در تفسیر قرآن:
اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به عنوان پاسداران دین و شریعت، پس از رسول گرامی اسلام(ص) نقش منحصر به فردی در تبیین آموزه های قرآن دارند. رسول اكرم(ص) خطاب به امیرالمؤمنین فرمود: ای علی(ع)! من و تو و دو فرزندت حسن و حسین و 9 فرزند حسین، بنیان ها و پایه های اسلام هستیم، هر كه از ما پیروی كند، رهایی یابد و هر كه از ما باز ماند، رو به سوی آتش دارد.(25)
مطابق نظر قرآن كریم، پیامبر اسلام مبین و مفسر قرآن است «وانزلنا الیك الذكر لتبین للناس ما نزل الیهم»(26) روایات معتبری كه از ائمه اطهار(ع) به ما رسیده است به اندازه روایات پیامبر دارای اعتبار است و در شناخت قرآن نیز نقش مهمی ایفا می نماید.
نظر به علم و دانش اهل بیت(ع) كه از علم الهی و وحی سرچشمه می گیرد نقش اهل بیت(ع) در تفسیر قرآن كلیدی و منحصر به فرد است. امام علی(ع) می فرماید: آیه ای از قرآن بر پیامبر نازل نشده است مگر آن كه قرائت آن را به من آموخته و بر من املا فرموده است و من آن را باخط خود نوشته ام و تأویل و تفسیر و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و خاص و عام آن را به من یاد داده است.(27)
باتوجه به اهتمام ائمه اطهار(ع) در تبیین حقایق قرآن، تربیت مفسران توانا و ارزشمند و نیز مبارزه با انحراف ها، ضرورت رجوع به اهل بیت، به منظور شناخت آیات الهی آشكار می گردد امام باقر(ع) در این رابطه می فرماید: مردم باید قرآن را چنان كه كه نازل شده است بخوانند و اگر نیاز به تفسیر آن پیدا كردند به سراغ ما آیند، زیرا هدایت، تنها درآمدن به سوی ما و به وسیله ما است.(28) مراجعه نكردن به اهل بیت و بی توجهی به جایگاه آنان در تفسیر قرآن، نتایج و پیامدهای زیانباری به دنبال داشته كه پدیده هایی چون تفسیر به رأی، جعل احادیث، ورود اسرائیلیات به فرهنگ اسلامی و... نمونه هایی از این پیامدها به شمار می روند كه در مهجوریت قرآن نیز سهم به سزایی داشته اند.
روش صحیح تفسیر قرآن:
تفسیر قرآن به معنای واقعی به نحوی كه مفسر در فهم معنای آیه، اجتهاد و كوشش را در پیش گیرد، بدون این كه از دیگران در تفسیر آیه پیروی نماید و یا عقاید خود را بر آیه تحمیل نماید، در گرو تحقق زمینه ها و رعایت اموری است كه به آن ها اشاره می كنیم:
1-آگاهی از قواعد زبان عربی؛ 2-آگاهی از معانی مفردات قرآن؛ 3-تفسیر قرآن به قرآن؛ 4-مراجعه به شأن نزول ها؛ 5-مراجعه به احادیث صحیح؛ 6-توجه به هماهنگی مجموع آیات قرآن؛ 7-توجه به سیاق آیات؛ 8-آگاهی از آرای مفسران اسلامی؛ 9-پرهیز از هر نوع پیشداوری؛ 10-آگاهی از بینش فلسفی و علمی؛ 11-آگاهی از تاریخ صدراسلام؛ 12-آگاهی از قصه ها و تاریخ زندگانی پیامبران 13-آگاهی از تاریخ محیط نزول قرآن؛ 14-شناخت آیات مكی از مدنی.
موارد فوق، پایه های چهارده گانه «روش تفسیر صحیح» قرآن است كه برخی اولویت خاصی دارند، هرچند می توان برخی از آنها را در برخی دیگر ادغام كرد؛ مانند آگاهی از تاریخ اسلام و قصص پیامبران كه می توانند به گونه ای در «شأن نزول» داخل شوند؛ ولی ما برای روشن گویی، هر یك را جداگانه ذكر نمودیم.(29)
مهجوریت قرآن در عمل
تمام مراحل و مراتب ارتباط با قرآن اعم از آموزش قرائت، تدبر، انس و آشنایی با معارف الهی قرآن، مقدمه ای برای عمل كردن است. اگر قرآن در عمل و رفتار و گفتار و شخصیت انسان و جامعه تجلی نیابد و ظهور و بروز پیدا نكند، هرگز به قرآنی شدن انسان و جامعه نخواهد انجامید، عمل به قرآن است كه جان ها را منقلب و جوامع را تعالی می بخشد به قول علامه اقبال لاهوری:
نقش قرآن چون كه در عالم نشست
نقشه های پاپ و كاهن را شكست
فاش گویم آنچه در دل مضمر است
این كتابی نیست چیز دیگر است
چون كه در جان رفت، جان دیگر شود
جان چو دیگر شد، جهان دیگر شود
از این رو، اكتفا به آموزش، تعلیم و قرائت، تدبر و شناخت مفاهیم قرآنی و برگزاری جشنواره و نمایشگاه ها، فقط می تواند ظاهر و نام قرآن را از مهجوریت و غربت برهاند. در حالی كه مهجوریت و غربت اصلی، عمل نكردن و پیاده نشدن فرامین و اهداف قرآنی در عمل و رفتار مردم و متن جامعه است.(30)
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای انزوای قرآن را چنین توصیف می نماید:
«از وقتی كه قدرت های مسلط بر جوامع اسلامی از ارزش های اسلامی، تهیدست و بیگانه شدند و قرآن را كه ناطق به حق و فرقان حق و باطل بود مزاحم خود یافتند، تلاش برای بیرون راندن كلام خدا از صحنه زندگی آغاز شد و به دنبال آن جدایی از این زندگی اجتماعی و تفكیك دنیا از آخرت و تقابل دین داران واقعی با دنیاطلبان قدرتمند به وجود آمد، اسلام از منصب اداره عرصه های زندگی جوامع مسلمان پایین كشیده شد و به مساجد و معابد و خانه ها و كنج دلها اختصاص یافت و جدایی خسارت بار بلند مدت دین از زندگی پدید آمد.
امروز نگاهی به صحنه زندگی مسلمانان بیفكنید، ببینید قرآن در كجاست؟ در دستگاه های حكومت؟ در نظام های اقتصادی؟ در تنظیم روابط و مناسبات مردم با یكدیگر؟ در مدرسه ها و دانشگاه ها؟ در سیاست خارجی و روابط با دولت ها؟ در تقسیم ثروت های ملی میان قشرهای مردم؟ در خلق و خوی مدیران جوامع اسلامی و همه قشرهای ملت ها كه كم یا بیش از آنان تأثیر می پذیرند؟ در رفتار فردی حكام اسلامی؟ در روابط زن و مرد؟ در خوراك و پوشاك؟ در كدام جلوه اصلی زندگی؟ در كاخ ها؟ در سپرده ها و اندوخته های بانكی؟ در معاشرت ها؟ در كجای حركت عمومی و اجتماعی انسان ها؟ از این همه میدان های زندگی، تنها مساجد و مأذنه ها و احیاناً برای ریاكاری و مردم فریبی بخش ناچیزی از رادیوها مستثناست. اما آیا قرآن برای همین است؟ سیدجمال صدسال پیش از این می گریست. می گریاند كه قرآن مخصوص هدیه دادن و زینت كردن و خواندن بر مقبره ها و نهادن بر طاقچه هاست، در این صدسال چه تغییری حاصل شده است؟ آیا وضع قرآن برای امت قرآن نگران كننده نیست،»(31)
نقل شده است شخصی در گورستان، برسر قبری نشسته بود و قرآن می خواند، جهانگردی از آن جا عبور می كرد، از مترجم خود پرسید: این مرد چه می كند؟ گفت: قرآن می خواند. پرسید: قرآن چیست؟ جواب داد: قرآن كتاب مقدس مسلمانان و كتاب قانون و دستورات است. جهانگرد تعجب كرد و پرسید:كلماتی كه او می خواند به چه معنی است؟ مترجم گفت: او می خواند: «ویل للمطففین؛ (مطففین/1) یعنی «وای بر كم فروشان» (كسانی كه وقتی از مردم چیزی می خرند زیاد می گیرند، و موقعی كه به مردم متاعی می فروشند كمتر می دهند). جهانگرد پرسید: مگر در شهر شما مرده ها در زیر خاك خرید و فروش می كنند كه می خوانید: وای به حال شما اگر كم بفروشید؟!(32)
بنیان گذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) در مقدمه وصیت نامه خویش می نویسد:«ما مفتخریم و ملت عزیز سرتاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است كه پیرو مذهبی است كه می خواهد حقایق قرآنی، كه سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلكه بشریت دم می زند، از مقبره ها و گورستان ها نجات داده و به عنوان بزرگ ترین نسخه نجات دهنده بشر از جمعی قیودی كه برپای و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوی فنا و نیستی و بردگی و بندگی طاغوتیان می كشاند نجات دهد.»(33)
قرآن كریم هدف از نزول خود را عمل به فرامین و دستورات آن می داند و از مخاطب خویش انتظار پیروی دارد.«و هذا كتب انزلنه مبارك فاتبعوه» (انعام/155)در تلاوت آیات قرآن آیاتی چون «و من لم یحكم بما انزل الله فاولیك هم الكفرون» (مائده/44) را به آسانی می خوانیم، اما در عمل به آن سختی های بسیاری را باید به جان خرید. به همین جهت باید بین سهل و آسان بودن قرآن: «و لقد یسرنا القران للذكر فهل من مدكر» (قمر/22) و میان سخت و دشوار بودن قرآن «انا سنلقی علیك قولا ثقیلا» (مزمل/5) تفكیك شود.
برخی معتقدند «قول ثقیل» دشواری مادی نیست؛ بلكه مقصود دشواری بار مسئولیت است كه بردوش انسان می آید.(34) در سایه تحمل این سختی ها و تحمل بار مسئولیت است كه پیامبر گرامی اسلام(ص) بهشت را برای عمل كنندگان به قرآن تضمین می نماید: «الا من تعلم القرآن و علمه و عمل بما فیه فانا له سائق الی الجنه و دلیل الی الجنه »(35) آگاه باشید هركس قرآن را فراگیرد و به دیگران نیز آموزش دهد و بدان چه در آن است عمل نماید اورا به سوی بهشت هدایت و راهنمایی خواهم نمود.»
تلاوت ظاهری قرآن، بدون عمل به آن، ممكن است آثار زیانباری به دنبال داشته باشد. تلاوت قرآن با اهداف ریاكارانه و نیز خواندن قرآن همراه با شناخت پیام خدا اما بدون عمل، ممكن است زمینه انحطاط و گمراهی انسان را فراهم سازد.
مولوی در مثنوی خود به این مطلب اشاره می كند:
زان كه از قرآن بسی گمره شدند
زان رسن قومی درون چه شدند
مررسن را نیست جرمی ای عنود
چون تو را سودای سربالا نبود
امیر مؤمنان علی(ع) می فرماید:«من قرا القرآن فمات فدخل النار فهو ممن كان یتخذ آیات الله هزواً؛ كسی كه قرآن بخواند و پس از مرگ داخل آتش گردد، از كسانی بوده كه آیات خدا را استهزاء كرده است»
ابن ابی الحدید در ذیل این سخن حضرت می نویسد: شاید مقصود امام از استهزاءكننده آیات الهی كسی است كه به نزول قرآن از جانب خداوند معتقد است ولكن به واجبات آن عمل نمی كند؛ چنانكه بسیاری از مردم در روزگار ما چنین اند.(36) امید است این سخن امام علی(ع) را همواره آویزه گوشمان قرار دهیم كه در واپسین لحظه های زندگی خود فرمود: الله، الله فی القرآن، لایسبقكم بالعمل به غیركم؛ بترسید از خدا، بترسید از خدا درباره قرآن، مبادا دیگران در عمل به آن از شما پیشی گیرند!»
پی نوشت:
1- فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان لعلوم القرآن، ج 7، ص 263، تهران، انتشارات ناصرخسرو.
2- اكبر هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ج 12، ص .414
3- راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص 514، بیروت، دارالمعرفه .
4- حسن مصطفوی، التحقیق فی كلمات القرآن، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، چ اول، 1369، ج 11، ص .240
5- مهدی غفاری، مهجوریت قرآن، بینات، ش .30
6- اصول كافی، ج 2، ص .609
7- امام محمد غزالی، كیمیای سعادت، ج1، ص.243
8- تفسیر نورالثقلین، ج3، ص.85
9- بحارالانوار، ج92، ص.19
10- نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه147، ترجمه سیدجعفر شهیدی، ص.142
11- المیزان، ذیل آیه4 مزمل.
12- ابوعلی فضل ابن حسن طبرسی، تفسیر مجمع البیان، نشر فراهانی، ج اول، 1360، ذیل آیه4 مزمل.
13- بحارالانوار، ج92، ص.106
14- منظور از اعشار و اخماس تقسیماتی است كه برای قرآن صورت می گیرد مانند جزء یا حزب و...
15- ارشاد دیلمی، نقل از تفسیر نمونه، ج1، ص.431
16- بحارالانوار، ج92، ص.19
17- تفسیر نمونه، ج 7، ص .71
18- بحارالانوار، ج 92، ص .22
19- بحارالانوار، ج 92، ص .20
20- همان.
21- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص .403
22- بحارالانوار، ج 89، ص .112
23- جامع ترمذی، ج 5، ص .199
24-معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران؛ (قم، مؤسسه فرهنگی التمهید، چ اول، 1379) ص .72
25-محمدی ری شهری، اهل بیت در قرآن، ح .244
26-نحل/ .44
27-اهل بیت در قرآن، ح .422
28-تفسیر فرات كوفی، ص 258، شماره .351
29-ر.ك: آیت الله جعفر سبحانی، روش صحیح تفسیر قرآن، مجله قسبات، سال هشتم، شماره .29
30- ر.ك: بازگشت به كتاب وحی، مجله گلستان قرآن، ش 167، ص .7
31- پیام آیت الله خامنه ای در زمان ریاست جمهوری به كنفرانس اندیشه اسلامی، بهمن ماه 64، نقل از قرآن در آینه اندیشه ها.
32- اقتباس از صالحی حاجی آبادی، نعمت الله، تأثیر قرآن در جسم و جان، ص .137
33- وصیت نامه سیاسی- الهی امام خمینی(ره)، مقدمه.
34- ر.ك: علامه فضل الله، محمد حسین، من وحی القرآن، ج 23 ذیل آیه 5مزمل، نقل از القرآن المهجور المظاهر و الاسباب، سید مالك موسوی، مجله رساله القرآن.
35- نهج البلاغه، حكمت .228
36- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج19، ص.53