در جامعه زخمهایی هست که مثل آتش زیر خاکستر گاه گاهی زبانه میکشد. حادثه روز گذشته متروی شهرری و مجروح شدن طلبه آمر به معروف،از این زخمهاست که سالها بر تن جامعه جا خوش کرده و دوباره دهان باز کرده است. به عقب که بازگردیم ردّ این زخمها خودنمایی میکند. این گزارش گوشهای از آن زخمهاست.
متروی شهرری صبح روز گذشته در کانون توجهات بود. خبر درگیری و تیراندازی، چُرت دم ظهر را پاره کرد. مردی که حال عادی نداشت با تیغ موکتبُری به طلبهای جوان حمله کرده و او را سخت مجروح میکند. یکی از افراد حاضر در صحنه برای کمک به این روحانی وارد ماجرا میشود اما ضارب او را هم مجروح می کند. درگیری بالا میگیرد و پلیس وارد ماجرا میشود؛ ضارب مقاومت کرده و تسلیم نمیشود؛ کار به تیراندازی میکشد تا اینکه ضارب با زخم گلوله نیروی انتظامی از پای درمیآید.
این اما همه ماجرا نیست؛ زخمیست که سالها بر تن جامعه جا خوش کرده و دوباره دهان باز کرده است. طلبهای که در این درگیری مجروح شده و راهی بیمارستان میشود حجتالاسلام ذوالفقاری امام جماعت مسجد مرتضی علی(ع) شهرری است. او در ایستگاه متروی شهرری متوجه مزاحمت مردی به یک خانم شده و برای امر به معروف و نهی از منکر به آن مرد تذکر زبانی میدهد که این حادثه رقم میخورد.
پیکر غرق در خون طلبه اهل شهرری
از این دست اتفاقها و ماجراها بارها و بارها در گوشه و کنار کشور رخ داده که برخی از آنها رسانهای شده و برخی هم خاموش مانده است. وقتی به عقب بازگردیم ردّ زخمهایی که بر تن جامعه نشسته است خودنمایی میکند.
اردیبهشت ماه سال 90 بود که حجتالاسلام منتظری امام جماعت وقت مسجد انصارالحسین(ع) تهران پس از امر به معروف یک دختر و پسر در خیابان نیروی هوایی در اثر ضربه یکی از اراذل چشم چپش را از دست داده و پزشکان مجبور به تخلیه چشم او شدند.
چند هفته بعد از این ماجرا در خرداد ماه همان سال حجتالاسلام فروزش امام جماعت وقت دانشگاه علوم پزشکی تهران که برای نجات یک دختر جوان از چنگال دو نفر از اراذل و اوباش از جانگذشتگی کرد، از ناحیه چشم راست آسیب دید.
یک ماه بعد، در تیر ماه سال 90 بود که شهید طلبه امر به معروف و نهی از منکر علی خلیلی با اشراری که میخواستند به زور دو خانم را در تهرانپارس به قصد تجاوز سوار خودرو کنند درگیر شده و از ناحیه شاهرگ آسیب دید و فروردین سال 93 بر اثر همان جراحتها به شهادت رسید.
شهید علی خلیلی روی تخت بیمارستان
چند ماه بعد از شهادت علی خلیلی دو نفر از اراذل در قم مزاحم دختری شده بودند که طلبه جوان ابوالحسن محمدزاده پس از مشاهده این ماجرا به آنها تذکر داده و امر به معروف میکند اما حاصلش حمله آن اراذل به او و شکستن دماغش میشود.
این ماجراها به همین شکل در گوشه و کنار کشور ادامه داشت تا شهریور سال 93 که حجتالاسلام نظری از طلبههای جوان حوزه علمیه اصفهان در خیابان با اعمال غیراخلاقی 4 جوان سوار بر موتورسیکلت که شرب خمرکرده بودند مواجه میشود و آنان را امر به معروف میکند اما اراذل و اوباش با قمه به او هجوم آورده و این طلبه را از ناحیه صورت و دست به شدت مصدوم میکنند.
در آبان ماه همین سال هم حجتالاسلام میرزایی طلبه خرمآبادی در خیابان متوجه اعمال منکر راننده پرایدی میشود و به او تذکر زبانی میدهد اما این فرد با چاقو به این طلبه حمله کرده و او را سخت مجروح و راهی بیمارستان میکند.
پیکر مجروح طلبه خرمآبادی
خرداد سال 95 هم حجتالاسلام فراهانی از طلبههای اسلامشهر تهران در کوچهای متوجه اعمال غیراخلاقی یک خانم با سه مرد میشود که آنها را نهی از منکر میکند اما آن سه جوان که یکیشان از بوکسورهای معروف شهر بود به او حمله کرده و بشدت مجروحش میکنند.
در شهریور همین سال فیلمی از حمله چند اراذل با قمه به روحانی آمر به معروف حجتالاسلام اخروی مقابل چشمان خانوادهاش عواطف مردم را جریحهدار کرد. این روحانی میخواست مانع مزاحمت دو جوان به یک خانم در کوچههای تاریک نیمهشب تهران شود که آن اراذل با قمه به او حملهور میشوند.
چند ماه بعد در آغاز زمستان سرد همدان سعید کمریان طلبه جوان نهاوندی شبهنگام در خیابان متوجه فریاد و کمکخواستن یک زن میشود که درحال کتک خوردن از موتورسواری غریبه است. این طلبه جلو میرود تا مانع این اتفاق شود اما توسط آن موتورسوار مورد ضرب و شتم قرار میگیرد و فکش میشکند.