0

عملياتهاي دفاع مقدس > کربلای 5

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

عملياتهاي دفاع مقدس > کربلای 5

 

کربلای 5
نام عمليات
کربلای 5
رمز عمليات
یا زهرا(س)
تاريخ عمليات (شمسي)
1365/10/19
تاريخ عمليات (ميلادي)
1987/1/9
تاريخ عمليات (قمري)
1407/5/8
منطقه عمليات
منطقه عملیاتی شلمچه
تعداد شهيد ثبت شده اين عمليات
0 نفر
نيرو(ها)ي عمل كننده
سپاه
تعداد بازديد : 316
جزئيات عمليات
وسعت منطقه آزاد شده :
-12 کیلومتر پیشروی به طرف بصره و آزاد کردن جزایر بوارین ، فیاض و ام الطویل.
مراحل عملیات :

 

مرحله اول عملیات

محور های اصلی تلاش های قرارگاه کربلا، شامل خروج از 5 ضلعی، تثبیت سرپل غرب کانال پرورش ماهی و باز کردن جاده شلمچه بود. هدف از این تلاش ها تصرف منطقه مورد نظر، تامین جای پا و فراهم کردن شرایط برای تثبیت منطقه و هم چنین تحویل خط به قرارگاه های قدس و نجف اشرف بود. تدبیر قرارگاه این بود که جناح راست منطقه عملیات توسط تیپ 18 الغدیر و لشکر 33 المهدی(عج) تثبیت شود و سرپل غرب کانال پرورش ماهی با الحاق لشکر 41 ثارالله به لشکر 25 کربلا تامین گردد. هم چنین برای خروج از 5 ضلعی، علاوه بر تلاش برای پاکسازی مقر تیپ دشمن درمنطقه و الحاق لشکر 19 فجر به 31 عاشورا، نسبت به الحاق لشکر 31 به لشکر 25 در مثلثی پوزه کانال پرورش ماهی، نیز تاکید می شد، زیرا علاوه بر باز شدن عقبه خشکی نیروهای غرب کانال پرورش ماهی، شرایط را برای پیشروی در عمق، توسط قرارگاه قدس، با تامین جناح راست این قرارگاه، فراهم نماید. هم چنین باز کردن جاده شلمچه توسط لشکر 10 سید الشهدا علیه‌السلام – که شرایط را برای عبور دو قرارگاه قدس و نجف فراهم می کرد – از سوی فرماندهی عملیات دنبال می شد. فشارهای دشمن ابتدا معطوف به باز پس گیری منطقه سرپل غرب کانال پرورش ماهی با تاکید به جناح راست منطقه عملیات و به منطقه سرپل بود. مقاومت قرارگاه تیپ دشمن در منطقه 5 ضلعی و مقابله با الحاق لشکرهای 31 عاشورا و 25 کربلا در پوزه کانال پرورش ماهی نیز بدین منظور انجام می گرفت که با ایجاد تاخیر در این الحاق بتواند با پاکسازی منطقه سرپل و عقب راندن نیروهای خودی از این منطقه، گسترش عملیات را مهار کند.
بعد از گذشت 24 ساعت از آغاز حمله، با وارد کردن قرارگاه قدس و نجف به صحنه نبرد، عملیات شدت گرفت. هدف تشدید فشار بردشمن برای بازشدن جاده شلمچه و گسترش عملیات بود. در مرحله دوم، دشمن کاملا هوشیار بود و نیروهای خودی نیز طی 24 ساعت درگیری مداوم خسته به نظر می رسیدند. به همین دلیل، اهداف مورد نظر تامین نشد. هم چنین افزایش فشار دشمن در روز دوم و ناکامی در مرحله دوم، موجب گردید تا نسبت به پشتیبانی عملیات توسط نیروی هوایی و
هوانیروز اقدام شود. ادامه مقاومت در غرب کانال پرورش ماهی و تلاش برای خروج از 5 ضلعی و باز شدن جاده شلمچه ، هم چنان در تدبیر و تداوم عملیات مورد نظر بود.

در این شرایط، فشار دشمن در غرب کانال پرورش ماهی به شدت افزایش یافت، که با عقب راندن نیروهای ایران از منطقه سرپل مانع توسعه و تأمین عملیات گردید.

از روز دوم عملیات، با انتقال امکانات و نیروهای دشمن از منطقه فاو، فشار عراقی ها روی عقبه نیروهای ایرانی با افزایش بمباران تشدید شد، به گونه ای که پیوسته از سوی قرارگاه خاتم الانبیاءصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نسبت به تامین پدافند منطقه، پیگیری و تلاش می شد. تشدید فشارهای دشمن و عدم پیشروی به سمت اهداف مورد نظر، کلیه دستاوردهای مرحله اول عملیات نیز در معرض تهدید قرار گرفت و شب سوم، عملیات در شرایط سرنوشت سازی قرار گرفت.

شرایط ویژه الحاق لشکر 25
کربلا و لشکر 27 محمد رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در غرب کانال پرورش ماهی، این امیدواری را به وجود آورد که با توجه به موفقیت یگان های یاد شده در غرب کانال، سرپل در برابر فشارهای دشمن تثبیت شود.

باز شدن جاده شلمچه و فراهم شدن زمینه ورود قرارگاه
قدس و نجف به منطقه، به ویژه پیشروی لشکر 8 نجف و لشکر 14 امام حسین علیه‌السلام از قرارگاه قدس نیز این مکان را به وجود آورد که با توسعه وضعیت از تمرکز فشار دشمن در برخی محورها، از جمله در منطقه سرپل غرب کانال ماهی کاسته شود.

پیشروی در منطقه قرارگاه نجف گرچه با کندی صورت گرفت، اما این امکان را به وجود آورد که با پیشروی تدریجی در منطقه جنوب عملیات، جناح چپ قرارگاه قدس تامین شود. هم چنین جناح راست منطقه عملیات توسط قرارگاه کربلا تثبیت گردد و چنین تدبیر شد که با اقدامات مهندسی از هر گونه پیشروی دشمن جلوگیری شود تا عقبه یگان های مستقر در غرب کانال از هر گونه تهدید در امان باشند .

در شب چهارم، مجدداً به منظور تکمیل اهداف عملیات، همان مانور دنبال شد و با توجه به وضعیت کلی عملیات، تلاش اصلی بر روی قرارگاه های قدس و نجف متمرکز گردید. ورود لشکر 5 نصر به جزیره بوارین و در هم شکستن استحکامات دشمن، بخشی از موفقیت های حاصله بود.

طی درگیری های شب و روز پنجم، گر چه اهداف مورد نظر کاملا تحقق نیافت، لیکن ناتوانی دشمن از عقب راندن نیروهای اسلام از منطقه سرپل غرب کانال و ممانعت از پیشروی در جاده شلمچه، نشانه ای از امیدواری نسبت به تثبیت منطقه بود.

پیچیدگی زمین، وجود موانع طبیعی، مقاومت دشمن و سایر عوامل موجب شد تا پیشروی در محورهای مختلف با کندی انجام گیرد، از این رو در تدبیر کلی عملیات تاکید بر اقدامات مهندسی، به منظور تثبیت منطقه و هم چنین استفاده از آتش برای در هم کوبیدن مقاومت دشمن، مورد توجه قرار گرفت.

طی شب و روز ششم و هفتم علاوه بر پیشروی در برخی محورها، تلاش قابل ملاحظه ای نسبت به دفع حملات دشمن در غرب کانال پرورش ماهی انجام گرفت. تشدید فشار دشمن و خبرهای واصله برگزاری جلسه فرماندهان دشمن، این احتمال را تقویت کرد که دشمن در آستانه تصمیم گیری اساسی می باشد. در واقع تلاش های دشمن طی چند روز و ناکامی در عقب راندن مدافعان
ایران اسلامی و یا متوقف نمودن آن ها؛ نشانه ناتوانی دشمن ارزیابی می شد در چنین شرایطی رژیم عراق می بایست با توجه به ارزش سیاسی – نظامی زمین منطقه، نسبت به بازپس گیری آن تلاش، و تلفات انبوهی را متحمل شود و یا این که حفظ نیرو را بر حفظ زمین ترجیح دهد عقب نشینی کند.

سرانجام پس از هشت شبانه روز نبرد در منطقه شرق نهر جاسم، دشمن به خاطر حفظ نیروهایش از منطقه شرق نهر جاسم عقب نشینی کرد.

ضرورت تعقیب دشمن و پیشروی در عمق منطقه شرق بصره، تداوم عملیات را به عنوان یک اصل اساسی مورد تاکید قرار می داد. ادامه فشار نظامی بر عراق می توانست بر دست آوردهای عملیات و کسب امتیاز و پیروزی سیاسی جمهوری اسلامی در جنگ بیافزاید. اما با عنایت به درگیری طولانی با دشمن و عدم تامین امکانات و تجهیزات مورد نیاز برای ادامه عملیات

مرحله دوم عملیات

 

اهداف :

در راس‌ اهداف‌ عمليات‌ تكميلي، پنج‌ هدف‌ عمده‌ قرار داشت:

1- تكميل‌ و ترميم‌ خط‌ پدافندي‌ خودي‌ در نهر جاسم.
2 -توسعه‌ و تثبيت‌ نهايي‌ سر پل‌ منطقه‌ غرب‌ نهر جاسم‌ و پيشروي‌ عمده‌ به‌ سوي‌ كانال‌ زوجي‌
3- تصرف‌ مجدد سر پل‌ غرب‌ كانال‌ ماهي‌ و گرفتن‌ جناح‌ اساسي‌ از دشمن.
4- حضور موثر و تهديد منطقه‌ استراتژيك‌ شرق‌ كانال‌ زوجي.
5-انهدام‌ بخشي‌ وسيع‌ از امكانات‌ و نفرات‌ دشمن.
منطقه شلمچه به لحاظ اهمیت سیاسی و نظامی آن، به عنوان یکی از معابر وصولی شهر بصره، همواره در زمره اهداف قوای نظامی جمهوری اسلامی ایران قرار داشت. در صورت تسلط بر این منطقه، جمهوری اسلامی می توانست برتری خود در جنگ را به اثبات برساند.

طراحان عملیات :

نيروهاي اسلام تحت فرماندهي قرارگاه مركزي خاتم‌الانبياء

تلفات وارده
تعداد هواپیماهای منهدم شده :
80فروند
تعداد تانکهای منهدم شده :
700 دستگاه
تعداد خودروهای منهدم شده :
1500 دستگاه خودرو و 400 دستگاه انواع ادوات مهندسی و رزمی
تعداد کشته و زخمی :
40 هزار نفر
تعداد اسرا :
270 نفر
غنایم بدست آمده
شرح عمليات و تصاوير
شرح عمليات

در آستانه شروع عملیات، با توجه به محدودیت زمان، آخرین اقدامات شامل جابه جایی و نقل و انتقال نیروها و امکانات، تکمیل بحث مانور عملیات و غیره انجام گرفت و نیروهای زرهی و توپخانه نسبت به ماموریت اصلی و گروه های مواصلاتی برای اجرای آتش و مانور توجیه شدند.

و با توجه به تجارب عملیات کربلای 4، ابهام نسبت به میزان هوشیاری دشمن موجب شده بود که کلیه تحرکات دشمن تا قبل از آغاز درگیری کنترل شود. اجرای آتش کاتیوشا در داخل حوضچه لشکر 41 ثارالله و خسارت های وارده، به میزان حساسیت ها افزود. از سوی دیگر، افزایش تردد خودروهای دشمن به سمت منطقه فاو، این تصور را تقویت کرد که دشمن قصد حمله به فاو را دارد. اما هم چنان نسبت به میزان هوشیاری دشمن در منطقه شلمچه ابهام و تردید وجود داشت و هیچ گونه نتیجه مشخصی ارایه نمی شد. در این حالت، نیروها در انتظار صدور فرمان حمله از سوی فرماندهی کل در شرق بصره بودند. با توجه به نور مهتاب، ساعت شروع حمله، 2 بامداد روز 19/10/1365 تعیین شده بود. اما نظر به محدودیت زمان برای شکستن خط و پاکسازی و تثبیت آن، مقرر شد که نیروها با استفاده از نور مهتاب حرکت کنند و در پشت مواضع دشمن در انتظار صدور فرمان حمله بمانند.

پس از نیمه شب، که نور مهتاب منطقه را روشن کرده بود، درگیری در برخی محورها آغاز شد. که این خود بر نگرانی مبنی بر هوشیاری دشمن افزود: با این که تا غروب نور مهتاب هنوز زمان زیادی باقی مانده بود، از سوی فرمانده صحنه نبرد، سردار سرلشکر محسن رضایی، در ساعت 1:35 بامداد فرمان حمله با رمز مقدس یا زهراسلام‌الله‌علیه صادر شد و بدین ترتیب برادران بسیجی و سپاهی یورش خود را به عظیم ترین و پیچیده ترین استحکامات دشمن در شرق بصره آغاز کردند. خبرهای واصله به قرارگاه کربلا حاکی از پیشروی در محورهای مختلف و شکسته شدن خط دشمن بود، از این رو اطمینان به غافلگیری دشمن به وجود آمد و ابهامات مبنی بر عدم امکان شکسته شدن خطوط دشمن نیز بر طرف شد.

پس از اطمینان عبور از خط، تلاش برای پاکسازی، الحاق و تثبیت آغاز شد. و چون الحاق لشکر 25 کربلا به لشکر 31 عاشورا نقش تعیین کننده ای در تصرف پوزه کانال پرورش ماهی و باز شدن عقبه خشکی نیروهای عبور کننده از کانال داشت، مورد تایید قرار گرفت.

هم چنین الحاق لشکر 19 فجر و لشکر 31 عاشورا در منطقه 5 ضلعی نیز حایز اهمیت بود و ضمن این که ضرورت پاکسازی قرارگاه تیپ دشمن در منطقه 5 ضلعی، همواره به یگان های عمل کننده در منطقه گوشزد می شد. در واقع الحاق یگان های محور 5 ضلعی و محور کانال ماهی و نیز شکستن مقاومت دشمن در قرارگاه فرماندهی تیپ در 5 ضلعی، دو مساله اساسی بود که فرماندهی قرارگاه کربلا می بایست تدابیر لازم را برای انجام آن اتخاذ می کرد. علاوه بر آن ، منطقه جناح راست عملیات نیز بایستی تثبیت می شد.

دشمن پس از عملیات کربلای 4، براساس این تحلیل که ایران فعلا قادر به عملیات نیست، توجه خود را به بازپس گیری فاو معطوف کرده بود.

عراقی ها می پنداشتند، ایران در برابر یک تهاجم سنگین در منطقه فاو قادر به مقاومت نیست و تلاش های گسترده دشمن، به ویژه جابه جایی و انتقال نیرو و توپخانه به فاو، تماما حاکی از آمادگی دشمن برای حمله به منطقه فاو بود. اما انجام عملیات در منطقه کربلای 5، آن هم در مقیاس گسترده ، موجب گردید عملیات در فاو منتفی و نیرو و امکانات دشمن به منطقه شرق بصره اعزام شود. در واقع دشمن ضمن غافل گیر شدن نسبت به عملیات شرق بصره از نظر زمان و مکان در مورد تاکتیک ویژه عملیات که عمدتا معطوف به عبور از منطقه آب گرفتگی و کانال پرورش ماهی و حرکت از شمال به جنوب در پشت مواضعش بود، غافلگیر شد.

در آستانه شروع عملیات، با توجه به محدودیت زمان، آخرین اقدامات شامل جابه جایی و نقل و انتقال نیروها و امکانات، تکمیل بحث مانور عملیات و غیره انجام گرفت و نیروهای زرهی و توپخانه نسبت به ماموریت اصلی و گروه های مواصلاتی برای اجرای آتش و مانور توجیه شدند.

و با توجه به تجارب عملیات کربلای 4، ابهام نسبت به میزان هوشیاری دشمن موجب شده بود که کلیه تحرکات دشمن تا قبل از آغاز درگیری کنترل شود. اجرای آتش کاتیوشا در داخل حوضچه لشکر 41 ثارالله و خسارت های وارده، به میزان حساسیت ها افزود. از سوی دیگر، افزایش تردد خودروهای دشمن به سمت منطقه فاو، این تصور را تقویت کرد که دشمن قصد حمله به فاو را دارد. اما هم چنان نسبت به میزان هوشیاری دشمن در منطقه شلمچه ابهام و تردید وجود داشت و هیچ گونه نتیجه مشخصی ارایه نمی شد. در این حالت، نیروها در انتظار صدور فرمان حمله از سوی فرماندهی کل در شرق بصره بودند. با توجه به نور مهتاب، ساعت شروع حمله، 2 بامداد روز 19/10/1365 تعیین شده بود. اما نظر به محدودیت زمان برای شکستن خط و پاکسازی و تثبیت آن، مقرر شد که نیروها با استفاده از نور مهتاب حرکت کنند و در پشت مواضع دشمن در انتظار صدور فرمان حمله بمانند.

پس از نیمه شب، که نور مهتاب منطقه را روشن کرده بود، درگیری در برخی محورها آغاز شد. که این خود بر نگرانی مبنی بر هوشیاری دشمن افزود: با این که تا غروب نور مهتاب هنوز زمان زیادی باقی مانده بود، از سوی فرمانده صحنه نبرد، سردار سرلشکر محسن رضایی، در ساعت 1:35 بامداد فرمان حمله با رمز مقدس یا زهراسلام‌الله‌علیه صادر شد و بدین ترتیب برادران بسیجی و سپاهی یورش خود را به عظیم ترین و پیچیده ترین استحکامات دشمن در شرق بصره آغاز کردند. خبرهای واصله به قرارگاه کربلا حاکی از پیشروی در محورهای مختلف و شکسته شدن خط دشمن بود، از این رو اطمینان به غافلگیری دشمن به وجود آمد و ابهامات مبنی بر عدم امکان شکسته شدن خطوط دشمن نیز بر طرف شد.

پس از اطمینان عبور از خط، تلاش برای پاکسازی، الحاق و تثبیت آغاز شد. و چون الحاق لشکر 25 کربلا به لشکر 31 عاشورا نقش تعیین کننده ای در تصرف پوزه کانال پرورش ماهی و باز شدن عقبه خشکی نیروهای عبور کننده از کانال داشت، مورد تایید قرار گرفت.

هم چنین الحاق لشکر 19 فجر و لشکر 31 عاشورا در منطقه 5 ضلعی نیز حایز اهمیت بود و ضمن این که ضرورت پاکسازی قرارگاه تیپ دشمن در منطقه 5 ضلعی، همواره به یگان های عمل کننده در منطقه گوشزد می شد. در واقع الحاق یگان های محور 5 ضلعی و محور کانال ماهی و نیز شکستن مقاومت دشمن در قرارگاه فرماندهی تیپ در 5 ضلعی، دو مساله اساسی بود که فرماندهی قرارگاه کربلا می بایست تدابیر لازم را برای انجام آن اتخاذ می کرد. علاوه بر آن ، منطقه جناح راست عملیات نیز بایستی تثبیت می شد.

دشمن پس از عملیات کربلای 4، براساس این تحلیل که ایران فعلا قادر به عملیات نیست، توجه خود را به بازپس گیری فاو معطوف کرده بود.

عراقی ها می پنداشتند، ایران در برابر یک تهاجم سنگین در منطقه فاو قادر به مقاومت نیست و تلاش های گسترده دشمن، به ویژه جابه جایی و انتقال نیرو و توپخانه به فاو، تماما حاکی از آمادگی دشمن برای حمله به منطقه فاو بود. اما انجام عملیات در منطقه کربلای 5، آن هم در مقیاس گسترده ، موجب گردید عملیات در فاو منتفی و نیرو و امکانات دشمن به منطقه شرق بصره اعزام شود. در واقع دشمن ضمن غافل گیر شدن نسبت به عملیات شرق بصره از نظر زمان و مکان در مورد تاکتیک ویژه عملیات که عمدتا معطوف به عبور از منطقه آب گرفتگی و کانال پرورش ماهی و حرکت از شمال به جنوب در پشت مواضعش بود، غافلگیر شد.

 
 
سه شنبه 21 دی 1389  12:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

تصاويري از عمليات كربلاي پنج- دي ماه 1365

 

  تصاويري از عمليات كربلاي پنج- دي ماه 1365
تصاويري از عمليات كربلاي پنج- دي ماه 1365

 

  تصاويري از عمليات كربلاي پنج- دي ماه 1365
تصاويري از عمليات كربلاي پنج- دي ماه 1365

 

  تصاويري از عمليات كربلاي پنج- دي ماه 1365
تصاويري از عمليات كربلاي پنج- دي ماه 1365

 

تصاويري از عمليات كربلاي پنج- دي ماه 1365- عكاس: محمود بدر فر
تصاويري از عمليات كربلاي پنج- دي ماه 1365- عكاس: محمود بدر فر

 

 
 
جمعه 24 دی 1389  8:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:عملياتهاي دفاع مقدس > کربلای 5

تصاويري از عمليات كربلاي پنج- دي ماه 1365- عكاس: محمود بدر فر
تصاويري از عمليات كربلاي پنج- دي ماه 1365- عكاس: محمود بدر فر
تصاويري از عمليات كربلاي پنج- دي ماه 1365- عكاس: محمود بدر فر
تصاويري از عمليات كربلاي پنج- دي ماه 1365- عكاس: محمود بدر فر
تصاويري از عمليات كربلاي پنج- دي ماه 1365- عكاس: محمود بدر فر
تصاويري از عمليات كربلاي پنج- دي ماه 1365- عكاس: محمود بدر فر
تصاويري از عمليات كربلاي پنج- دي ماه 1365- عكاس: محمود بدر فر
تصاويري از عمليات كربلاي پنج- دي ماه 1365- عكاس: محمود بدر فر
 
 
جمعه 15 بهمن 1389  8:31 AM
تشکرات از این پست
jalale
jalale
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 895
محل سکونت : تهران

پاسخ به:عملياتهاي دفاع مقدس > کربلای 5

از كربلاي 4 تا كربلاي 5 به روايت سردار علي فضلي
با فرمان امام ناممكن را ممكن كرديم

شانزدهم دي ماه 89 ساعت 18:30 دقيقه منطقه عمومي شلمچه، حسينيه شهدا. بعد از نماز مغرب و عشا سردار حاج علي فضلي پشت تريبون مي رود تا در جمع همسفران خود در اردوي راهيان نور «اتاق فكر بسيج دانشجويي استان تهران» كه جمعي از اساتيد و دانشجويان و مسئولان هستند سخن بگويد. او بعد از ذكر نكات مهم در وصف سرزمين فاطميون (شلمچه)، همسفران را مخير مي سازد تا يكي از عمليات هايي كه در شلمچه صورت گرفته را انتخاب كنند تا وي اين عمليات را با سير تاريخي شرح دهد.
قرعه به نام عمليات هاي كربلاي چهار و پنج مي افتد كه اتفاقاً از لحاظ تاريخي با اين اردو همزمان است و اين سردار بسيجي با حافظه ستودني با جزئيات شروع به تشريح مي كند.
آنچه در ادامه مي آيد روايت شفاهي سردار علي فضلي، جانشين سازمان بسيج مستضعفين و فرمانده وقت لشكر پيروز سيدالشهداء(ع) در دوران دفاع مقدس از عمليات هاي كربلاي چهار و پنج مي باشد.
عمليات كربلاي 4، چهارم دي ماه در منطقه شلمچه صورت گرفت. در اين عمليات بايد جزيره ام الرصاص و بخشي از شلمچه را مي گرفتيم. حدود شش ماه كار شد. طي اين شش ماه، كار آماده سازي، شناسايي، توجيه و همه اقدامات به بهترين وجه ممكن انجام شد. هيچ مسئله اي به عنوان مشكل وجود نداشت. كاري كه شش ماه برايش زحمت كشيده شده بود. فرمانده وقت سپاه يك دستوري را به فرماندهان لشكرها ابلاغ كرد كه فرماندهان لشكرها بايد تا رده فرمانده رسته و رده هاي مشابه، جلسه بگذارند و يك به يك همه را توجيه كنند. خيلي سخت بود. يعني هر چند گرداني كه داريم ضربدر حداقل 10 كنيم تا تعداد رسته و فرماندهان آن بدست آيد. گردان هاي ما هم آن وقت 800 ، 900 نفره بود. رده هاي پشتيباني تعدادشان بيشتر هم بود. همه اين ها به علاوه فرمانده محورها، فرمانده گروهان ها و ... همه بايد گزارش دهند. يعني حدود هزار گزارش فقط در لشكر 10 سيدالشهداء(ع) بود كه از رده ها بايد دريافت مي شد. اميدوارم اسناد آن هم اكنون در لشكر موجود باشد. هزار گزارش از يك لشكر همه لشكرها هم اين نسبت را رعايت مي كردند. يك لشكر از هزار گزارش بيشتر يك لشكر كمتر. تقريباً همين حدود گزارش بود.
براي اجراي عمليات كربلاي چهار و عبور از رودخانه اروند و تصرف جزيره ام الرصاص با كثرت رزمندگاني كه در جبهه نمونه آن وجود نداشت، مشكلي نبود. براي نمونه فقط در يك اعزام، صد هزار نفر در قالب سپاهيان محمد رسول الله (ص) اعزام شده بودند. كمبود نيرو نداشتيم. شناسايي به خوبي انجام شده بود. تمرينات فراواني انجام شده بود. همه وضعيت عبور از اروند و رسيدن به جزيره ام الرصاص و اروند كبير و اروند صغير عملياتش پيش بيني شده بود. ما هم آن روز بعد از لشكر 41 ثارالله(ع) بايد به خط مي زديم. بخش شمالي جزيره ام الرصاص را لشكر 41 ثارالله(ع) تصرف مي كرد و ما از مواضع عبور مي كرديم و يك بخش در جنوب شرق بصره هدف مأموريت ما بود. دوستان رزمنده، همه با قايق، عكس هوايي و بعضاً شناسايي در محل با منطقه عمليات به خوبي آشنا بودند. همه چيز فراهم بود. شب عمليات كربلاي چهار خط كه شكسته شد، چهار گردان را آورديم اطراف مسجد جامع خرمشهر مستقر كرديم. اسكله در كارون نزديك مسجد بود كه نيروها از آنجا سوار شناور مي شدند. از كارون به اروند و از آنجا به سمت ام الرصاص و در ساحل پياده مي شدند. همه چيز فراهم بود، پشت شبكه بي سيم لحظه شماري مي كرديم كه چه مي گذرد. چه تماسي صورت مي گيرد و رصد مي كرديم. احساس كرديم كه يك گيري پيدا شده است. ساعت يك بامداد احساس كرديم كه طبق روال پيش بيني شده كار جلو نمي رود. از علمدار لشكر سيدالشهداء(ع) شهيد كلهر، شهيد شلمچه، خواهش كردم به قرارگاه بروند. ايشان هم به من اصرار مي كردند كه من دو ساعت استراحت كنم. بنده هم كه نگران بودم و دغدغه داشتم، نمي توانستم بخوابم. ايشان اصرار مي كرد و من هم براي ايشان حرمت قائل بودم و حيا مي كردم با ايشان مخالفت كنم. گفتم برادر يدالله من نگرانم و بعد دليل اين كه بيش از 10 روز است كه حمام گيرم نيامده و سرم آن قدر مي خارد كه نمي توانم بخوابم. دو تا از دوستان ما متوجه شدند و آمدند (سردار باقري و سردار امامي) كه براي حل مشكل بنده كمكي كنند. بنده هم گفتم اگر يك كتري آب گرم به من برسانيد، بزرگترين ثواب را براي خودتان كسب كرديد. آنها هم آبي ولرم كردند و به من رساندند. من سرم را بالاي پشت بام قرارگاه شستم و يك نشاطي به من دست داد ولي هر لحظه دغدغه ام بيشتر مي شد. چرا، چون از خط، خبرهاي خوبي دريافت نمي شد. گفتم برادر يدالله شما برويد قرارگاه ببينيد آنجا چه خبر است؟ رفت و گفت فلاني اينجا شرايط، شرايط خوبي نيست. در حال تصميم گيري جديدي مبني بر عقب نشيني هستند. در حالي كه بچه ها در جزيره ام الرصاص در حال نبرد سختي بودند نه جزيره را مي توانستيم تصرف كنيم و نه آن بخشي را كه گرفته بوديم به اين راحتي مي توانستيم رها كنيم. حدود ساعت چهار صبح آماده باش عقب نشيني صادر شد. عقبه لشكر، تقريباً با خرمشهر حدود هجده تا بيست كيلومتر فاصله داشت. در اين شرايط سخت و غير قابل تصور، عراقي ها به شدت بمباران مي كردند. بمباران زياد ديده بوديم، اما نه بمباران هاي شيميايي بدون وقفه! اين بمباران ها تمام جغرافياي كربلاي چهار را فراگرفته بود. به حدي بمباران شيميايي استفاده شده توسط عراقي ها زياد بود كه وقتي به ما گفتند كه بچه ها بايد برگردند ما حساب كرديم اگر بخواهيم منتظر باشيم تا اتوبوس ها، كاميون ها و كمپرسي هاي لشكر از عقبه بازگردند و نيروها را سواره ببريم، زمان براي سوار شدن مي خواهيم، پس با جمع هيأت رئيسه لشكر به اين تصميم رسيديم كه اگر منتظر خودروها باشيم حتماً مصدوم خواهيم داشت. پس بيست كيلومتر نيروها را «بدورو» حركت داديم. آخرين نفراتي را كه ما داشتيم، تخليه مي كرديم و قرارگاه را جمع مي كرديم، حدود هفت صبح بود. هر چقدر جلوتر مي رفتيم بمباران ها هدفمندتر مي شد چون عراقي ها منطقه را رصد مي كردند و مختصات دقيق تري را پيدا مي كردند. آخرين نفرات ما فرماندهان بودند، اين ها به خاطر حجم زياد فعاليت براي هدايت نيروها عقب بودند، بعضي هايشان ماسك هاي شان را برمي داشتند كه بتوانند راحت صحبت كنند. همه هيأت رئيسه لشكر شيميايي شدند. سردار خالقي جانشين تيپ دو به شدت شيميايي شده، جوري كه جلوي مسجد جامع زمين افتاد كه براي درمان، ايشان به پشت خط منتقل شد.
نتيجه اين كه آن شب و روز يك شكست تلخ و سخت به سپاه اسلام وارد شد. همه عقب برگشتيم. لشكر ما كمترين خسارت ها را داشت. با لطف خدا و با تلاشي كه بچه ها كرده بودند و از معركه به سرعت دور شده بودند ما حداقل تلفات را داشتيم. ظاهراً قرار بود با لطف خدا ما تلفات نداشته باشيم و براي عمليات بعدي مهيا شويم. پس از آن جلسه اي در قرارگاه حضرت خاتم الانبياء (ص) برگزار شد. عقب نشيني در عمليات شكست خورده كربلاي چهار موضوع جلسه بود. در اين جلسه كه حدود سه شبانه روز طول كشيد، جبهه هاي مختلف بررسي شد. اول جبهه شلمچه كه الان در اين سرزمين مقدس هستيم، بررسي شد.
اينجا فيزيكش طوري بود كه عراقي ها براي شلمچه به واسطه نزديكي به بصره همه تمهيدات را اتخاذ كرده بودند. از همه اندوخته هاي مستكبرين جهان بهره گرفته بودند كه دژ تاريخي شلمچه شده بود، شبيه آن را با اين استحكامات جايي نديده بوديم. خاكريز و دژ زياد ديده بوديم. دژ با اين ويژگي شلمچه نديده بوديم. مختصاتش اين گونه بود كه از مرز فعلي تا حدود سه كيلومتر بالاتر و هر قدر كه به سمت بالا برويم تا حدود 10 كيلومتر آب گرفتگي و باتلاق بود. ميدان مين و سيم خاردار و ... به گونه اي كه نه آن روز حتي امروز هم امكانات از بين بردن ميدان هاي مين اين چنيني در جهان وجود ندارد. چون از عمليات رمضان تا كربلاي پنج و بعد از آن باران آمده و گل و لاي تمام ميدان مين را به هم ريخته و دانش و تكنولوژي خنثي سازي آن در بخش هايي كه باقي مانده، هنوز وجود نداشت.
براي اين كه در اين محدوده معبر بزنيم هيچ فرماندهي اعلام آمادگي نمي كرد. بعد هم عراقي ها چند خط كمين داشتند كه به هم پيوسته بود و بعد برمي خورديم به دژ شلمچه كه جلوي دژ 250 متر سيم خاردار حلقوي تو در تو و به هم پيوسته قرار گرفته بود. پشت سر آن و سه تا خاكريز هلالي بزرگ با ارتفاع پنج تا شش متر محافظت از دژ شلمچه را به عهده داشت. دهانه آن از كوچكترين 250 متر تا بزرگترين هلالي 450 متر بود. يك كانالي وجود داشت به اسم يازده پل. يعني يازده پل روي اين كانال براي تردد عراقي ها وجود داشت. سمت راست، كانال ماهي بود، سمت چپ نخلستان ها بودند و اروند صغير، كبير و چندين جزيره. بعد به شهرك دوئيجي مي رسيديم. در اين فضا يك كانال ديگري بود كه به واسطه نزديكي به بصره احداث شده بود. موانع پي درپي، همه اين ها مملو از تدبير و پيش بيني و نيرو و استحكامات و امكاناتي بود كه در اختيار عراقي ها بود. هيچ فرماندهي براي جنگيدن در اين شرايط و زمين اعلام آمادگي نكرد. جلسه در حال برگزاري بود. ديگر جبهه ها هم مورد ارزيابي قرار گرفت. جبهه غرب و شمال غرب هم مورد ارزيابي قرار گرفت. در اين سه شبانه روز ارزيابي لشكر انجام گرفت. بعد، دنبال جغرافياي جديد براي عمليات رفتيم. براي اين جغرافياي جديد همه جبهه ها به نوعي ارزيابي شدند. آنجا بالاترين سطح فرماندهي دفاع مقدس بود. يعني قرارگاه خاتم الانبياء(ص) نمايندگان امام (ره)، فرماندهان قرارگاه ها، فرماندهان لشكرها از ارتش و سپاه از عالي ترين سطح در آن جا جمع بودند. همه راهكارها كه بررسي شد، هيچ كدام امتياز نياورد. چون ما بايد بعد از شكست بازسازي مي كرديم و جابه جا مي شديم و اين زمان بر بود. شلمچه از نظر مادي هيچ امتيازي براي انجام عمليات پيدا نكرده بود. سه شبانه روز با خستگي زياد در جلسات قرارگاه بوديم. فرماندهان خسته و سرها پايين بود كه در آن جلسه فرمان نوراني امام(ره) رسيد. امام(ره) فرمودند كه عمليات بعدي را در شلمچه كه هيچ فرمولي براي انجام آن پيدا نكرده بوديم، انجام بدهيد. خبر به جلسه رسيد. دو شهيد بزرگوار شهيد والامقام سردار حاج حسين خرازي و شهيد بزرگوار سردار حسن شفيع زاده، فرمانده لشكر امام حسين(ع) و فرمانده توپخانه نيروي زميني سپاه جلوتر از من بودند و من نزديكترين فاصله را از اين دو شهيد داشتم، يكي از اين دو شهيد بزرگوار، بلند فرياد كشيد، آقا كي مي گه؟ نمي شود در شلمچه جنگيد؟ كي مي گه نمي شه از اين همه موانع عبور كرد؟ مگر غير از اين كه در سختي جنگ و دفاع مقدس ساخته شده ايم و حال كه امام (ره) فرمان داده، بگوييم كه نمي توانيم بجنگيم. رجز اين فرمانده شهيد، جلسه را به هم ريخت. همه اعلام آمادگي كردند. تصميم نهايي انجام كربلاي پنج در شلمچه شد. اين سرزميني كه امروز در آن هستيم 51 لشكر عموماً شكست خورده بودند و ما كمترين خسارت را ديده بوديم و يك شهيد داده بوديم؛ شهيد عيسي كريمي. البته مجروح شيميايي داشتيم و زياد هم داشتيم. قرعه به نام لشكر سيدالشهداء(ع) افتاد تا در شلمچه بجنگد. همين جغرافياي مقدسي كه در آن بيتوته كرديم شد سرزمين عمليات لشكر سيدالشهداء(ع). ما باورش را هم نداشتيم، تصورش را هم نداشتيم سخت تر از اين جبهه را سراغ نداشتيم. جبهه هاي سخت زياد ديده بوديم، ولي در اينجا نه دسترسي به عقبه دشمن داشتيم، نه دسترسي به جناحين. بايد سينه به سينه دشمن بايستيم. توكلي كه بچه ها داشتند راه گشاي همه اينها بود. تكليف روشن شد.
در سمت چپ، ديگر كسي عمل نمي كرد. سمت راست، چهار لشكر ديگر عمل مي كردند. در سمت چپ بخشي از جغرافيا براي هيچ واحدي قابل عملي كردن نبود.
هفتم دي ماه، مأموريت را دريافت كرديم، در هيأت رئيسه شور و مشورت تا اذان صبح ادامه پيدا كرد. انديشه كرديم. مطالعه كرديم كه در لشكر بايد از كجا كار را شروع كنيم. نظرات جمع بندي شد، تا 19 دي ماه فرصت داشتيم يعني 12 روز ديگر. همان شب، تيم هاي اطلاعات و عمليات را براي شناسايي به منطقه فرستاديم...
¤خوانندگان گرامي از آنجا كه اين بحث طولاني مي باشد ادامه آن را در بخش دفاع مقدس در چند قسمت ارائه خواهيم داد.

با تشکر

چهارشنبه 18 اسفند 1389  9:12 AM
تشکرات از این پست
jalale
jalale
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 895
محل سکونت : تهران

پاسخ به:عملياتهاي دفاع مقدس > کربلای 5

دفاع مقدس

 

كربلاي پنج با رمز يا زهرا(س)
آنچه در پي مطالعه مي كنيد، مصاحبه اي است با سرهنگ پاسدار رضا فرزانه فرمانده لشكر عملياتي 27 محمد رسول الله(ص) پيرامون عمليات غرور آفرين كربلاي پنج.
¤ با سلام ابتدا خود را معرفي كنيد؟
اينجانب رضا فرزانه مي باشم كه از همان اوايل ورود به سپاه مفتخر به حضور در لشكر 27 محمد رسول الله(ص) بوده ام و الان هم از خداوند متعال سپاسگزارم كه به عنوان يك خدمتگزار در اين لشكر مشغول انجام خدمت مي باشم.
¤از وضعيت فعلي لشكر، نحوه تأسيس آن و نقش عملكرد آن در هشت سال دفاع مقدس بگوييد؟
تيپ 27 حضرت محمد رسول الله(ص) در (27/11/1360) به فرماندهي جاويدالاثر احمد متوسليان به جرگه يگان هاي رزمي سپاه پيوست. اين لشكر پرافتخار در طول هشت سال دفاع مقدس و شركت در چندين عمليات بزرگ و عاشورايي از جمله: (فتح المبين، بيت المقدس، والفجر 8، كربلاي5 و ...) تعداد چهار نفر فرمانده لشكر (شهيدان همت، چراغي، كريمي و جاويدالاثر متوسليان) و شش قائم مقام لشكر و دو رئيس ستاد و ده فرمانده تيپ و بيش از 150 فرمانده و معاون گردان و هزاران نيروي سپاهي و بسيجي تقديم انقلاب اسلامي كرده است و هم اكنون نيز لشكر عملياتي 27 محمد رسول الله(ص) از رده هاي سپاه محمد رسول الله(ص) تهران بزرگ با پيروي از رهنمودهاي فرماندهي معظم كل قوا در مديريت و برنامه ريزي، پشتيباني و سازماندهي هزاران نفر از بسيجيان سلحشور تهران بزرگ در قالب گردان هاي امام حسين(ع) مصمم است تا ادامه دهنده راه خونين شهدا باشد.
¤در رابطه با عمليات كربلاي پنج بگوييد؟
پس از به بن بست رسيدن عمليات كربلاي چهار فرماندهان سپاه به منظور پيدا كردن راهكاري براي ادامه جنگ، جلسه اي را در قرارگاه خاتم الانبياء برگزار كردند و نتيجه آن شد كه عمليات كربلاي پنج در منطقه شلمچه با هدف آزادسازي شلمچه و شرق بصره انجام شود. در ضمن اين عمليات 16 روز بعد از عمليات كربلاي چهار به انجام رسيد كه در طول دفاع مقدس كمترين زمان بين دو عمليات محسوب مي شود و بي سابقه است.
¤رمز عمليات كربلاي پنج و زمان آن را بنويسيد؟
عمليات كربلاي پنج در سه مرحله با رمز يا زهرا(س) در ساعت حدود 30/1 بامداد تاريخ (19/10/1365) آغاز شد كه در اين عمليات روشن شد كه برخلاف تصور فرماندهان خودي، دشمن نسبت به هيچ يك از محورها به طور كامل هوشيار نبوده است ضمن آنكه دشمن در محور كانال پرورش ماهي 100 درصد غافلگير شده بود و اين هم به اين علت بود كه دشمن بعد از كربلاي چهار تصور نمي كرد ما تا چند ماه ديگر عمليات جديدي را بتوانيم ترتيب دهيم.
¤چرا شلمچه به عنوان منطقه عملياتي انتخاب شد؟
در طرح و برنامه ريزي كه توسط فرماندهان انجام شد و تمام اطلاعات و كمي و كاستي هايي آن مورد بررسي قرار گرفت منطقه شلمچه با توجه به نزديكي به شهر بصره كه دومين شهر مهم و حساس عراق مي باشد اين منطقه انتخاب شد.
¤شما علت پيروزي را در اين عمليات چه مي دانيد؟
ايمان و تقواي الهي، شهامت و ايثارگري و شهادت طلبي همه رزمندگان و البته كمك خداوند متعال كه عامل اصلي اين پيروزي شد.
¤نتايجي كه از اين عمليات به دست آمد چه بود؟
بهترين و بزرگترين نتيجه براي ما در اين عمليات خوشحال كردن مردم و امام عزيز بود و اينكه توانستيم در جبران عدم موفقيت در عمليات كربلاي چهار جواب دندان شكني به رژيم بعثي بدهيم و در كنار آن توانستيم ماشين جنگي عراق را منهدم و غنائم فراواني را بدست آوريم. حدود 150 كيلومتر مربع از خاك ميهن اسلامي و سرزمين عراق را آزاد كرديم. حدود 2700 نفر از عراقيان را به اسارت گرفتيم و 40هزار نفر از عراقيان كشته يا زخمي شدند. اين عمليات بازتاب جهاني فراواني از جمله در تلويزيون بي بي سي، روزنامه هاي آمريكايي و ... داشت.
و يكي از مهم ترين نتايج اين عمليات اين بود كه تصويب قطعنامه 598 كه در قطعنامه هاي قبلي معرفي متجاوز كه نظر حضرت امام(ره) بود در اين قطعنامه لحاظ شد.
¤بسياري از فرماندهان و رزمندگان ما در اين عمليات به شهادت رسيدند. از آنها نيز يادي كنيد.
بله در عمليات كربلاي پنج شهيد حسين خرازي، فرمانده لشكر 14 امام حسين(ع)، شهيد دقايقي، فرمانده لشكر 9 بدر، شهيد عليرضا نوري، جانشين لشكر 27 محمدرسو ل الله (ص)، شهيد كلهر، جانشين لشكر 10 سيدالشهداء و تعدادي از فرماندهان گردان هاي لشكر 27 محمدرسول الله (ص) و بسياري از ديگر رزمندگان در اين عمليات مزد زحمات و مجاهدت هاي خود را گرفتند و به شهادت رسيدند و اين عزيزان با تمام توان آمده بودند و ايستادگي كردند تا بتوانند امام خميني(ره) و مردم چشم انتظار را خوشحال كنند.
¤ در آخر اگر حرفي داريد بگوييد.
فرماندهي معظم كل قوا در سال 1375 در جمع رزمندگان سلحشور لشكر 27 محمدرسول الله (ص) فرمودند: «هنوز عطر دل انگيز شهادت و ايثار در فضاي اين لشكر به مشام مي رسد.»
اين از افتخارات لشكر محسوب مي شود كه رهبر عزيز به آنجا آمده بود.شهيد آويني نيز مي گويد: زندگي زيباست، اما شهادت از آن زيباتر است.
¤ با تشكر از فرصتي كه به ما داديد.

با تشکر

چهارشنبه 18 اسفند 1389  9:13 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها