سخنان بزرگان جهان در مورد شعر

زبان سپهری برای مردم دلپذیرتر است. اما مثل این‌که شما با زبان سهراب زیاد موافق نیستید و حتا یک جایی گفته‌اید آبتان باهم به یک جو نمی‌رود. "ولی من با "زبان" سهراب اشکالی ندارم. چون او و فروغ را از این لحاظ در عرض هم می‌گذارم. مشکل من و سهراب، دنیایی است که او از آن صحبت می‌کند. من دنیای او را درک نمی‌کنم. بهشت او اصلا از جنس جهنم من نیست. ببین: تو حتا وقتی که تا خرخره لمبانده باشی هم می‌توانی معنی حرف مرا که می‌گویم «گرسنه‌ام» بفهمی. چون سیری تو و گرسنگی من از یک جنس است منتها در دو جهت. من اگر غذای کافی بخورم حالت الان تو را درک می‌کنم و تو اگر تا چند ساعت دیگر چیزی نخوری معنی حرف مرا. اما من اگر خودم را تکه پاره هم بکنم نمی‌فهمم جغرافیای شعر سپهری کجا است." احمد شاملو

شعر، پویشی جاودانه در جستجوی حقیقت است.((فرانتس کافکا))

رفتار شاعران با تجربه های خویش بی شرمانه است، زیرا آنها را استثمار می کنند.((نیچه))

شعر، بیان آرمان با احساس به زبان دیگر است که هیچ کس به کار می بندد، چرا که هیچ کس به مانند شعر لب به سخن نمی گشاید.((فرناندو پسوا))

درختان، شعرهایی هستند که زمین بر آسمان می نویسد و ما آنها را بریده و از آنها کاغذ می سازیم تا نادانی و تهی مغزی خویش را در آنها به نگارش درآوریم.((جبران خلیل جبران))

شعر، بیان آرمان با احساس به زبان دیگر است که هیچ کس به کار می بندد، چرا که هیچ کس به مانند شعر لب به سخن نمی گشاید. فرناندو پسوا

شعر وقتی که از آهنگها دور می شود، می خشکد.((ازرا پاوند))

شاعری، والاترین هنرها است.((ایمانوئل کانت))

شعر راستین، انکار بیداد است.((بودلر))

شاعران، پرتوبخش درخشنده ترین نورها نیستند، ولی، هم اینان، نوری زیباتر از سروده دیده اند.((کریستین بوبن))

شاعر حقیقی می تواند معلم بشریت باشد.((؟))

شبیه هر چیز دیگر، کامیابی، نیاز به گسترش نظم [=سامان] دارد تا بتوان با آن، به رؤیاها دست یافت؛ کار آسانی‌ست، با وجود این، می‌تواند برای انجام، کار دشواری باشد.((جیم رآن))

شاعری که دانسته و خواسته می تواند دروغ بگوید، تنها قادر است از حقیقت دم بزند!((نیچه))

شاعران همه باور دارند که هر گاه کسی بر چمن یا بر دامنه ای خلوت دراز بکشد و گوش کند، از آن چیزهایی که در میان زمین و آسمان است چیزی دستگیرش نخواهد شد. نیچه

شاعری را می شناسم که مانند بسیاری از کسان دیگر، جذابیت کمبودها و ضعفهایش نسبت به کارهایی که تمام می کند و به کمال می رساند بیشتر است.((نیچه))