تهران، پایتخت کشور عزیزمان ایران، سالها است که مورد توجه گردشگران خارجی قرار دارد. با ما همراه باشید تا سفرنامهی یکی از این گردشگران را با هم بخوانیم.
«جاش کاهیل» (Josh Cahil) یک وبلاگ نویس سفر و گردشگری است. او در رابطه با خطوط هوایی یا سفرهای پیادهاش به کشورهای شرقی مینویسد. او در پکن چین زندگی میکند و وبلاگش، یکی از پر خواننده ترینها است. آنچه در ادمه میخوانید، توصیف او از تهران است:
اگر میخواهید زندگی در خاورمیانهی حقیقی را تجربه کنید، نباید از تهران چشم بپوشید. پایتخت ایران، شهری مدرن است که باید دید و شناخت تا نقش واقعی آن در جامعهی امروز ایران به درستی درک شود. در ایران مدرن که دروازههایش را رو به دنیا گشوده است، تهران پتانسیل تبدیل شدن به یکی از بزرگترین شهرهای دنیای امروز را با قدرتی به مراتب بیشتر از اکنون دارد.
گاهی از خودم میپرسم آیا این امکان هست که یک بار دیگر، تجربهای را که در سال ۲۰۰۹ در ایران داشتم باز هم تکرار کنم یا نه. واقعیت این است که از اینکه ایران را خودم شخصا دیدهام، بسیار خوشحالم. راستش را بخواهید، در غرب کمتر کسی هست که بخواهد چنین سفری را تجربه کند، اما کسانی که برای رسیدن به این کشور تلاش میکنند، تجربهای منحصربهفرد و میهماننوازی بینظیری را با خود به یادگار میبرند.
۱۴ میلیون نفر در تهران زندگی میکنند و این شهر یکی از بزرگترین شهرهای دنیا است؛ شهری که شاخصههای تهران قدیم و نیز یک شهر مدرن و امروزی را با هم دارد: یک کلانشهر سیاسی و قلب خاورمیانه. بگذارید برایتان بگویم که چرا تا قبل از اینکه دیر شود باید این شهر فوقالعاده را ببینید:
در نگاه اول، از حیرت قادر به سخن گفتن نخواهید بود
صبح خیلی زود بود. در اتوبوس نشسته بودم و در یکی از اتوبانهای بزرگ که فکر میکنم حدود ۸ لاین داشت، به سوی تهران میرفتم. در غرب، کوههای سر به فلک کشیده بود و در شرق، بیابان بیانتها. دود غلیظی که ناشی از آلودگی هوا بود و شن بیابان که با باد به هوا بلنده شده بود، در هم میپیچید و دیدن خط آبی افق را ناممکن میکرد. اما به محض اینکه باد آرام شد و غبار فرونشست، توانستم جنگل بتنی را که قد برافراشته بود، ببینم.
اولین چیزی که توجه شما را به خود جلب میکند، یک برج مخابراتی بلند است و پس از آن، شهری واقعا بزرگ را میبینید که در احاطهی قلههای سپید است. این پدیدهی استثنایی، چیزی نیست که آن را در زندگی هر روزهی خود ببینید؛ به همین خاطر، حیرتزده بودم. نمیدانم به خاطر بزرگی بیش از حد شهر بود یا یک شوک فرهنگی، اما بلافاصله حس کردم در دنیای جدیدی هستم؛ در قلب خاورمیانه.
مردم تهران شما را غافلگیر میکنند
من شرق، غرب، جنوب و شمال ایران را دیدهام. نکتهی جالب این است که هر چه به سوی جنوب ایران و تنگهی هرمز پیش میرویم، مردم سنتیتر و محافظهکارتر میشوند. بر اساس تجربهی شخصی من، تهران پایتخت نسل جدید و مدرن ایران است.
باید بپذیرم که شناخت من از اسلام، بسیار کم و جزئی است. فکر میکردم حرف زدن با دختران خلاف قانون است یا مثلا وقتی که زمان نماز خواندن باشد، شهر برای چند دقیقه تعطیل میشود و همه مشغول نماز خواندن میشوند؛ حتی ماشینها هم از حرکت بازمیایستند! میدانم! میدانم! خیلی احمق بودم!
لباسهای بانوان آنطوری که فکر میکردم نبودند، دختران هم به اندازهی مردان اجتماعی بودند، به راحتی حرف میزدند و لباسهای مناسب و راحت و مد روزی داشتند. مردم به راحتی با هم و با شما ارتباط برقرار میکنند. من در همین شهر پینتبال بازی کردم، مکالمات بسیار هیجانانگیزی داشتم!
تهران شهری پر از تاریخ است
در صد سال اخیر، اتفاقات تاریخی بسیاری در تهران افتاده است که این شهر را به این چیزی که امروز هست، تبدیل کرده و انسانهای بسیاری در شکلگیری شخصیت و ابعاد مختلف این شهر موثر بودهاند. شاید برجستهترین و موثرترین اتفاق از زمان انقلاب اسلامی، زندانی شدن ۵۲ آمریکایی در سفارت سابق آمریکا برای ۴۴۴ روز باشد. هنوز هم میتوان از محل سفارت در تهران بازدید کرد.
انقلاب اسلامی، چهرهی این شهر را بسیار تغییر داده است. تهران از شهری با چهرهی غربی، تبدیل به شهری با حکومتی اسلامی شده است که در آن، مردم از استاندارد بالای زندگی برخوردارند.
از سوی دیگر، مرزهای جدید اروپا در کنفرانس تهران در سال ۱۹۴۳ شکل گرفت؛ جایی که «ژوزف استالین»، «تئودور روزولت» و «وینستون چرچیل» در نخستین جلسه پس از آغاز جنگ جهانی دوم در پایتخت ایران با هم دیدار کردند.
در تهران، کجا برویم و چه چیزهایی ببینیم؟
برج میلاد
شاخصترین نماد تهران شاید برج میلاد باشد. این برج به شیوهی خارقالعادهای بر تمام شهر تهران مشرف است. سازهی این برج روی تپهی کوچکی ساخته شده است که آن را کمی بلندتر از آنچه که هست نشان میدهد. اما فارغ از همهی اینها، ساختمان این برج شما را شگفتزده خواهد کرد.
این برج ۴۳۵ متر ارتفاع دارد و هفتمین برج بلند دنیا است. در حال حاضر، برج میلاد به بخشی از مرکز تجارت بینالمللی ایران تبدیل شده است. در ارتفاع ۳۱۵ متری این برج یک رستوران گردان و در طبقهی همکف آن یک هتل ۵ ستاره قرار دارد که البته قیمت آنها ارزان هم نیست!
برج آزادی
نماد دیگر تهران، برج آزادی است که نام خود را از میدانی که در آن قرار دارد میگیرد؛ میدان آزادی. وقتی برای اولین بار این برج را دیدم، با خودم گفتم:«اووووو! بدک نیست!» وقتی با اتوبوس از ارمنستان میآمدم، اولین چشماندازی که از تهران دیدم همین برج بود، چرا که کنار یک ترمینال بسیار بسیار شلوغ واقع شده بود.
ساختمان میدان «آزادی» که نقش کلیدی و بسیار مهمی در انقلاب اسلامی ایران بازی کرده است، در سال ۱۹۷۱ تکمیل شده و ۴۵ متر ارتفاع دارد و معمار آن «حسین امانت» است.
سفارت سابق آمریکا یا لانهی جاسوسی
سفارت سابق آمریکا در ایران، یکی از بزرگترین و مهمترین مکانها در خاورمیانه بوده است. روز چهارم نوامبر سال ۱۹۷۹، حدود ۳۰۰ دانشجوی پیرو خط امام که ضد آمریکایی بودند، برای اعتراض و با هدفی مشخص در مقابل درهای بستهی سفارت جمع شدند. آنها که خواستار بازگرداندن شاه به ایران، محاکمه و اعدامش بودند، وارد سفارت شده و آنجا را اشغال و دیپلماتها را زندانی کردند. بعد از ۴۴۴ روز و پس از یک دورهی طولانی مذاکرات بین دو کشور، گروگانها آزاد شدند.
سفارت سابق آمریکا که امروز آن را «لانهی جاسوسی» مینامند، هنوز قابل بازدید است. موزهای هم در ساختمان وجود دارد که البته بازدید از آن برای عموم آزاد نیست. روی دیوارهای سفارت، نقاشیها و پیامهای ضد آمریکایی نقاشی شده است؛ مکان زیبایی که میتوانید از آن بازدید کرده و عکسهای جالبی بگیرید.
کاخ گلستان
مکان فوقالعادهی دیگری که باید ببینید، کاخ گلستان است که در میراث جهانی یونسکو نیز به ثبت رسیده است. این کاخ بین سالهای ۱۵۲۴ تا ۱۵۷۶ و در دوران شکوفایی ایران مدرن یعنی در عصر صفویان ساخته شده است. متاسفانه بخشهایی از این کاخ در دوران حکومت شاه تخریب شده است.
کاخ گلستان شاهکار معماری ایرانی است که در قلب تهران و در کنار بازار بزرگ تهران قرار دارد. باغچهها و فوارههای حیاط آن بینظیر است و معماری داخل کاخ، بهویژه تالار آینه چشم شما را خیره خواهد کرد.