حجت الاسلام رحیم کارگر، استاد و کارشناس مهدوی در کتاب «مهدویت و دوران ظهور» می نویسد:
سوالی مطرح می شود که اينكه در حديث مى فرمايد: «چون قائم ما قيام كند، دستش را بر سر بندگان مى گذارد و عقول آنان را متمركز ساخته و اخلاق شان را كامل مى كند» به چه معناست؟
اين روايت از امام باقر (علیه السلام) در كتاب الخرائج و الجرائح راوندى و بحارالانوار نقل شده است كه آن حضرت(ع) مى فرمايند :«اذا قام قائمنا وضع يده على رؤوس العباد فجمع به عقولهم و اكمل به اخلاقهم»[1].
براساس اين روايت، عقول و افكار مردم متمركز و شكوفا و اخلاق آنان كامل مى شود.
در تبيين اين كلام شگفت انگيز، بايد گفت: منظور اين نيست كه حضرت مهدى(عج) بر سر تك تك انسان ها دست مى كشد و پس از آن، عقول مردم كامل مى شود، هر چند آن حضرت(عج) به يقين از ولايت تكوينى خود استفاده كاملى مى كند و با نفوذ در دل و جان و عقل مردم و هدايت هاى پيامبر گونه خود، آنان را هدايت و راهنمايى مى كند. مقصود از «دست» در اين روايت، دست رحمت، هدايت و شفقت الهى بر بندگان است. كلمه «يد» به معناى «دست» در زبان عربى، مفاهيم و مصداق هاى گوناگونى دارد. يكى از معانى يد، «نعمت و رحمت» است[2].
در اين صورت معنا چنين مى شود: «در زمان ظهور حضرت مهدى(عج) با آفت زدايى از درخت عقل و خرد و ايجاد بستر و زمينه مناسب براى رشد و شكوفاى عقول مردم، رحمت و نعمت خداوند بر مردم نازل مى شود و همه آنان هدايت مى يابند و به سر منزل مقصود (كمال) مى رسند.
خداوند در قرآن كريم در مورد يكى از حكمت هاى نبوت مى فرمايد » :الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الاْءِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِي كانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»[3]؛ «پيامبر، زنجيرها و مشقت ها (جهالت و هواپرستى) را از آنها (مردم) بر مى دارد».
در اين جا منظور از زنجير و مشقت بندها و زنجيرهاى مادى نيست؛ بلكه مقصود زنجيرهاى نادانى و فساد است كه پيامبر اكرم(ص) با هدايت ها و تلاش هاى فراوان فرهنگى، آن را از انسان ها برطرف ساخت. در عين حال از هدايت هاى تكوينى ويژه نيز استفاده كرد و در دل و جان مردم مشرك و فاسد نفوذ معنوى داشت و تأثيرات عميقى بر آنان گذاشت.
در عصر ظهور امام زمان(عج) نيز، تمام موانع و آفت هاى رشد و تعالى عقلانى انسان ها از بين مى رود و عقول آنان به حد بالايى از شكوفايى و رشد نايل مى گردد. در اين جا حضرت مهدى(عج) ادامه دهنده راه پيامبران و تكميل كننده برنامه هاى آنان - به خصوص پيامبر اسلام(ص) - است.
اين موضوع از مهم ترين برنامه ها و اقدام هاى امام (علیه السلام) است. او از حقايق گسترده و جهانى براى بشريت پرده بر مى دارد و مردمان را به دانش هاى يقينى و درست هدايت مى كند و شناخت هاى ناب و خالص به ارمغان مى آورد.
از اين رهگذر دو محور اساسى تحقق مى پذيرد:
1- با گسترش شناخت و كشف اسرار كائنات، پايه هاى خداشناسى استوار مى گردد.
2- گسترش شناخت و دانايى، تشكيل جامعه مطلوب انسانى را ممكن مى سازد، زيرا در پرتو شناخت درست مسائل حيات و بخش هاى گوناگون آن، مسائل تربيت، رشد و تكامل معنوى و مادى و آغاز و انجام كار انسان، شيوه ها و روش هاى اداره زندگى، تأمين و تنظيم خانواده و... بخش هاى زندگى در همه ابعاد به شايستگى اداره مى شود و سامانى در خور مى يابد. در پرتو علم و آگاهى از مسائل مادى و فيزيكى جهان، زيست اين دنياى انسان بهبود مى يابد و با شناخت مسائل معنوى و صلاح و سعادت روح انسانى، راه تكامل معنوى گشوده مى شود و جامعه آرمانى، در بعد مادى و معنوى (رشد فكرى و اخلاقى)، پديدار مى گردد.
اين شناخت ها، همه در روزگار رستاخيز امام مهدى(عج) تحقق مى يابد و نقطه هاى ابهام و ترديد و سرگردانى محو مى شود و به راه ها و روش هاى متعالى تر و بالاترى دست مى يابد و شيوه هاى بهترى را در پيش مى گيرد. بدين سان هر روز او و هر گام او، در همه مسائل حيات و ابعاد زندگى، گامى به پيش است و واپس گرايى و تكرار در آن راه ندارد و بدين گونه اهريمن جهل و نادانى و فساد طغيان، به سر پنجه تواناى خداوند، از زندگى انسان بيرون رانده مى شود جاى آن را آگاهى، دانايى و روشنى و نور فرامى گيرد.
چنان كه در روايتى آمده است: «يملاء الارض عدلاً و قسطاً و نوراً و برهاناً...»[4]؛ «مهدى) زمين را از عدل و نور و برهان آكنده مى سازد».
و از پيامبر (صلی الله علیه وآله) نقل شده است: «نهمين (امام از فرزندان حسين) قائم است كه خداوند به دست او، سرزمين تاريك (زندگى) را نورانى و روشن مى كند و از عدل آكنده مى سازد؛ پس از (دوران) ظلم، علم و دانايى را فراگير مى كند، پس از (دوران) جهل و نادانى...»[5].
بدين سان به دست امام زمان(عج) و با اذن و قدرت الهى، همه جامعه ها و انسان ها، از تاريكى نادانى، ظلم و فساد به روشنايى و نور دانايى، تقوا و اخلاق فاضله رهنمون مى گردند.
براين اساس دولت امام مهدى(عج)، تأمين معنويت، عقلانيت و عدالت را بر عهده دارد تا جامعه به سمت تعالى و تكامل، تعادل و پيشرفت سوق داده شود و اين به ابزار و روش هاى مختلفى نياز دارد.
مهم ترين آنها دعوت، راهنمايى و نصحيت است ؛ هر چند معجزه و عنايت الهى نيز در ميان خواهد بود و امام (علیه السلام) از ولايت تكوينى نيز بهره خواهد گرفت.
پی نوشت ها:
[1].الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 841، ح 71 ؛ بحارالانوار، ج 52، ص 336، ح 71.
[2].مفردات راغب، ص 889.
[3].اعراف 7، آيه 157.
[4].احتجاج طبرسى، ج 2، ص 291 ؛ الغيبة نعمانى، ص 227، ح 26.
[5]. كمال الدين، ج 1، ص 260.