انتظار جمعه ها
دلم مثلِ دلِ اَبرایِ بارونِ بهاری پُر زِ دردِ
نه این جمعه تمامِ جمعه ها را دوره کردِ
که شاید شد بیایی از پسِ این ابرِ غیبت
بِتابی بَر دِلی کَز دوریَت خاموش و سردِ
اَلا ای آفتابِ پشتِ اَبرایِ بهاری پس کجایی
چرا پایان ندارد این زمستان ، این جدایی
تمامِ جمعه هایم با دِلی پُر خون بِسَر شد ...
که شاید من نباشم در رِکابت تو بیایی
بیا پایان به این هجران و دردِ دوریَت دِه
خدایا بر دلِ چشم انتظارم دِه تو مژده
که شد آخِر زمانِ غیبت و مهدی بیاید ...
قبول شد از شما این انتظار و اشک و ندبه
شاعر اهل بیت : علیرضا قاسمی