0

اشعار شهادت امام علی (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

امیرالمومنین(ع)-بستر شهادت

 

امشب صدای نالۀ، مولا نیامد

تنهای شهر خویش در صحرا نیامد

امشب تمام نخل های کوفه مردند

آب از سرشک دیدۀ مولا نخوردند

امشب به هر ویران سرا با اشک خونین

طفل یتیمی سفره ای را کرده رنگین

ای نخل ها معشوق صحرا را ندیدید

ای چاه ها آیا صدایش را شنیدید؟

بیمار درد و غم، طبیبت را چه کردی

ای پیر نابینا، حبیبت را چه کردی؟

ای باخبر از درد خاموشان کجائی

ای مشعل بزم فراموشان کجائی

امشب به چاه کوفه دادت را نگفتی

حتی اذان بامدادت را نگفتی

فزت و رب الکعبه ات در گوش مانده

امشب چراغ مسجدت خاموش مانده

افلاکیان ذکر علی با هم گرفتند

مرغابیان هم تا سحر ماتم گرفتند

طفلی که دیشب تا سحرگاهان نخفته

ویرانه را با اشک خونین ترک گفته

از هر کسی جویای احوال تو می گشت

در کوچه های کوفه دنبال تو می گشت

کامش گرسنه جان پاکش از بدن سیر

در دست های خالی اش ظرفی پر از شیر

رنگش چو مهتاب شب از صورت پریده

در ظرف شیرش گشته جاری اشک دیده

او پشت در پیوسته با تو راز میکرد

تو مرغ روحت از بدن پرواز میکرد

دردا که از فرق تو خون بر خاک دادند

پیشانیت را تا به ابرو چاک دادند

اعمال صبح قدر را آغاز کردند

از فرق خونین تو قرآن باز کردند

با آنهمه خوبی که عمری از تو دیدند

سرو قدت را از ستم در خون کشیدند

در سجده حقت را ادا کردند افسوس

فرق منیرت را دو تا کردند افسوس

آهت شرر بر قلب سنگ خاره میزد

خون از سر نورانیت فوّاره میزد

ای کشته در محراب از فرط عدالت

خوش بر شما دادند پاداش رسالت

از تیغ زهر آلوده و از ضرب سیلی

روی تو گلگون، روی زهرا گشت نیلی

روزی که با هم در سقیفه عهد بستند

فرق تو و پهلوی زهرا را شکستند

تشییع تو تشییع زهرا شد شبانه

هم دفن تو هم دفن او شد مخفیانه

این راز در دامان صحرا بود مخفی

هم دفن تو هم دفن زهرا بود مخفی

قبر تو ای تا صبح روز حشر مظلوم

آخر برای دوستانت گشت معلوم

دردا که یاران عقدۀ دل وانکردند

چون قبر زهرای تو را پیدا نکردند

اینک زجا خیز و به جسم شیعه جان ده

آن تربت گم گشته را بر ما نشان ده

 

غلامرضا سازگار

 
 
سه شنبه 23 خرداد 1396  4:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

امیر المومنین(ع)-مدح و شهادت

 

ای تجلیات ذات کبریایی یا علی

ای یگانه شرح آیات خدایی یا علی

یا ولی الله اعظم آفرینش مست توست

ساقی توحیدی جام ولایی یا علی

اهل بیتی ، خانه زادی ؛ با خدا همخانه ای

محرمی تو ، در حریم کبریایی یا علی

ملک ایمان را امیرالمومنین تنها تویی

ملک هستی را بحق فرمانروایی یا علی

مهر تو از اوجب ارکان ادیان است و بس

مهر تایید جواز انبیایی یا علی

نام تو لرزه به قلب کافران انداخته

ذوالفقار حقّی و خیبر گشایی یا علی

این تویی برتر ز فهم و عقل ابنای بشر

این منم مفتون این ایزد نمایی یا علی

این تویی پای پیاده تا خدا ره برده ای

این منم آورده ام دست گدایی یا علی

مستحق تر از من مسکین نمی یابی شها

سائلم بر لقمه نان هل اتایی یا علی

ساقیا در این عطش آباد گیر افتاده ام

باده خواهم از سبوی لافتایی یا علی

زآستین دستی برآور دستگیری کن مرا

از تباهی گناهم ده رهایی یا علی

در میان ظلمت قبرم سلامت می کنم

نور مطلق ، حضرت مولا کجایی یا علی

ای شهادت پیشه صهبای شهادت طالبم

تا خضاب خون کند رنگم حنایی یا علی

**

آن که با تیغ به زهر آلوده ات از پشت زد

خورد قلبش مهر اشق الاشقیایی، یا علی

بود بیمار و پرستاری از او کردی و  او

خوب جبران کرد با صد بی وفایی یا علی

قاتل بی شرم لبخندی به نامردی زند

که ندارد زخم زهرآگین دوایی یا علی

شیر می بخشی به او ، او مرگ تو دارد طلب

وای زینب مُرد از این بی حیایی یا علی

دست های نحسش از سیلی روایت می کند

ای که بر داغ مدینه مبتلایی یا علی

عقده ی هجران یاس نیلی ات را باز کرد

تیغ ظالم می کند مشکل گشایی یا علی

فاطمه یا فاطمه شد آخرین ذکر دلت

می شوی مهمان بانوی سمایی یا علی

 

سيد محمد ميرهاشمي

 
 
سه شنبه 23 خرداد 1396  4:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

این گونه ای که تو ، غرق خدا شدی
ماندیم ، بنده ای ! یا کبریا شدی ؟

هرجاکه می رویم ، آنجا تویی علی
کون و مکان شدی ارض و سما شدی

 

 

مارا نگاهِ تو از خاک آفرید
با این حساب تو، بابای ما شدی

تا ما گدا شدیم ، بی ادّعا شدیم
جود و کرم شدی ، لطف و عطا شدی

سیلاب مشکلات، مارا ربوده بود
تا اینکه آمدی، مشکل گشا شدی

“هُمْ راکعون”شدی، “والسّابقون” شدی
هَم “إنّمایی” و ، هَم “هلْ أتیٰ”شدی

رکن و مقام ، تو ، بیت الحرام ، تو
در سرزمین وحی، سعی و صفا شدی

ای خشت، چون ادب کردی به محضرش
حالا برای خود ، ایوانْ طلا شدی

با درد آمدیم ، تسکین مان شَوی
با گریه آمدیم ، نورالبُکا شدی

ای مونس همه در وقت بی کسی
آخر خودت چرا تنها رها شدی؟

هنگامه ی فلق ، یاد تو می کنیم
چون در نماز صبح ، حاجت روا شدی

ای فرق سر ز تیغ ، وقتی شکافتی !
مانند مُصحفی ، یکباره وا شدی …

غرقاب خون خویش در بین آن گِلیم
گریان روضه ی یک بوریا شدی

شبهای قدر شد ، همراه فاطمه
شاید روانه یِ کربُــبلا شدی

محمدقاسمی

 
 
سه شنبه 23 خرداد 1396  4:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

باز کن چشم ترت را که تنم میلرزد
حرف رفتن نزنی که بدنم میلرزد
لب اگر باز کنم من، سخنم میلرزد
رحم کن، پای تو دارد حسنم میلرزد
نکند فکر رهایی به سرت افتاده
نکند شوق پریدن به پرت افتاده

همسرت نیست اگر، دختر تو مانده پدر
مثل پروانه به دور سر تو مانده، پدر
حسرت دست نوازشگر تو مانده پدر
بر دلم، داغ شب آخر تو مانده پدر
خواندم از چشم تو که میل به مادر کردی
هوس خوردن یک جام ز کوثر کردی

اندک اندک غم پرواز تو باور کردم
یک دل سیر نگاهت دم آخر کردم
گریه بر زردیِ روی تو و بستر کردم
یاد آن میخ در و کوچه و مادر کردم
عمق زخم سر تو آمده پای ابرو
میکند زخم سرت گریه به زخم پهلو

آتشِ داغ تو بر جانِ نگاهم کردند
تو چه گفتی؟ که همه خانه نگاهم کردند
با اباالفضل غریبانه نگاهم کردند
همه با غیرت مردانه نگاهم کردند
در دل خویش برای غم من زار زدی
حرفهایی ز سر کوچه و بازار زدی؟

اغلب شهر هواخواه شب قَد قُتِلند
کوفیان مشتریِ بی ادب خاک و گِلند
سنگها سنگ دلِ سنگ دلِ سنگ دلند
دخترانت سر بازار تماماً خجلند
همه را من ز دو چشم تر تو میخوانم
تو نگو! مادر من گفته، خودم میدانم

 

محمد کیخسروی

 
 
سه شنبه 23 خرداد 1396  4:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

ذکر یاحیدر به جانم نور ایمان ریخته

یا علی گفتم که دیدم قلب قرآن ریخته

 

می برد از ناودان کعبه ام دل بیشتر

آب باران نجف که زیر ایوان ریخته

 

مانده ام با لافتی الا علی جبریل را

از دهان منکرانت چند دندان ریخته

 

تو تعارف کرده ای از خرمای نخلستان خود

بعد دیدم فاطمه در سفره ام نان ریخته

 

مزه‌ی چای نجف بی خود نمی‌چسبد به دل

فاطمه با دست خود باده به این جان ریخته

 

در قیام و در قنوت و در سلام هر شبش

از لب زهرا فقط ذکر علی جان ریخته

 

نخل‌ها و چاه‌ها  ارزانی اهل عراق

اشک هایش را ؛ خدا در آب ایران ریخته

 

از نجف تا کربلا از کربلا تا کاظمن

نقشه‌ی راه مرا شاه خراسان ریخته

 

اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در شب هفدهم رمضان 94

 
 
سه شنبه 23 خرداد 1396  4:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

اهل بیت(علیهم السلام)-چراغ هدایت

 

محبت اهل عرفان کرد ما را

بنازم عشق انسان کرد ما را

میان حق و باطل مانده بودیم

حسین آمد مسلمان کرد ما را

شعار آموخت ذکر آموخت دم داد

گدا بودیم سلطان کرد ما را

کمیل و ندبه و بوحمزه خواندیم

دعا سرباز قرآن کرد ما را

مسیرکربلارا تا نشان داد

مقیم شهرجانان کرد ما را

شنیدم کافری تواب میگفت

ابوالفضل اهل ایمان کرد ما را

بنازم شیر پاک مادران را

هوادار شهیدان کرد ما را

تشکر میکنیم از حضرت حق

که همشهری سلمان کرد ما را

بسوزد قلب وهابی گرایان

که جانان اهل ایران کرد ما را

علی داریم دیگرغم نداریم

ولایت پاکدامان کرد ما را

نخواهد رفت ایران زیر ذلت

شرف شمشیر بران کرد ما را

امان نامه زنامحرم نگیریم

خمینی شیر غران کرد ما را

همه در انتظار آفتابیم

فراق یار گریان کرد ما را

 

ولی الله کلامی زنجانی

 

 
 
سه شنبه 23 خرداد 1396  4:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

به یک نفس دل من را به لطف احیا کن

به یک نظر در رحمت به روی من وا کن

برای اینکه ببینم اسیر عشق توام

بیا و دست کم این دیده را چو در یا کن

برای جامه دریدن رمق نمانده به دست

جنون و مستی و رسواییم تماشا کن

ز پشت شیشه ی مواج اشک من یک دم

ز ماه رخ شبهی بر دلم هویدا کن

مراسم شب احیای توست رشک فلک

مرا به غمزه بکش با تبسم احیا کن

شب است و قدر شب قدر را تو می دانی

به قدر من منگر قدر خویش اعطا کن

خدا کند که بمیرم نبینم اشک تو را

بیا و غصه خود شرح با دل ما کن

شنیده ام که تو راهی کوفه ای امشب

مرا ز پی ببر و داغدار مولا کن

 

دکترعلی قویدل

 
 
سه شنبه 23 خرداد 1396  4:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

پسر شهید اگر شد،پدر طلبکار است

ز  روزگار  علی ع یک پسر طلب کار است

 

پس از گذشتن نه سال در بدهکاری

سی و سه سال علی ع،همسفر طلب کار است

 

و با حساب مغیره حدود سی سال است

درست از چهل و یک نفر طلب کار است

 

ولی چه فایده دارد جهان بی زهرا س

چه سود این که علی ع با ضرر طلبکار است؟؟

.

 

گرفته شال علی ع را به زور وقت سحر

چنان که از علی ع انگار در، طلب کار است

 

به جای اینکه بدهکار مرتضی ع باشد

در این معادله در بیشتر طلب کار است

 

به این دلیل برای تو کاسه آوردند

که شیر از دهن تو شکر، طلب کار است

 

کسی به غیر خودت با خدا نمی دانست

که تیغ بوسه ای از فرق سر طلب کار است

 

مهدی رحیمی (زمستان)

 
 
سه شنبه 23 خرداد 1396  4:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

هوای دلم رو گرفته غبار

رسیده به لب جون تب دار من

نمک ریخته روی زخم من و

شده لقمه ی وقت افطار من

**

شدم عازم مسجد کوفه و

درِ خونه افتاد به پای منو

دلم تا مدینه یهو پر کشید

گرفت خون جلوی چشای منو

**

همش دردمو تو خودم میخورم

که چاهم نمیفهمه این ناله رو

هنوز گریه هام نذر داغ توئه

چیکارش کنم زخم سی ساله رو

**

اگرچه گذشته ولی بد گذشت

که حالا هنوز از تو شرمندمو

از اون وقت سی ساله که میگذره

ندیده کسی دیگه لبخندمو

**

...تو رو میگرفتی ازم فاطمه

من از روی نیلی خبر داشتم

شبا توی تنهایی و غربتم

چقدر حرف با میخ در داشتم

 
 
سه شنبه 23 خرداد 1396  4:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

امیرالمونین(ع)-بستر شهادت

 

رستگاریِ خودم را زِ سحر میبینم

رویِ فرقم به خدا خونِ جگر میبینم

گرچه از زخم، سرم تا نوکِ پا میسوزد

خویش را در وسطِ شعله در میبینم

خانه ام سوخت، گُلم سوخت، دلم سوخت،فقط

سالها هست که خاکستر و پَر میبینم

همه سرمایهٔ من فاطمه ام بود که رفت

بعدِ او خسته شدم بس که ضرر میبینم

زینبم گفت بمانم ، وَ بمانم چه کنم

من که جامانده خودم را ز سفر میبینم

دخترم گریه نکن دور نمائی داری

من تورا پشتِ سرِ نیزه و سر میبینم

 

 

مهدي قرباني

 
 
سه شنبه 23 خرداد 1396  4:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

امیرالمومنین(ع)-بستر شهادت

 

از شرار دل من چشم ترم می سوزد

دل من بیشتر از زخم سرم  می سوزد

مثل نخلی كه فتاده است كنار دریا

دل گرفته شرر و چشم ترم  می سوزد

بر غریبی حسین و حسن و زینب خویش

همچنان شمع دل شعله ورم  می سوزد

تا به رخسارۀ عباس نگاهم افتاد

دیدم از غصه وجود پسرم  می سوزد

چون به زینب نگرم یاد كنم از زهرا

گوئیا فاطمه پیش نظرم  می سوزد

اینقدر اشك نریزید عزیزان دلم

كه من از آتش این غم جگرم می سوزد

قدری از بستر من فاصله گیرید همه

هر یتیمی كه بود دور و برم  می سوزد

بسته ام بار سفر لیك خدا می داند

نگرم چون به شما بال و پرم  می سوزد

ای« وفائی» به خدا تا ابدیت همه شب

همچنان ماه چراغ سحرم  می سوزد

 

سيد هاشم وفائي

 
 
سه شنبه 23 خرداد 1396  4:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

کوفه روزاشم مثه شب شده و
بوی هجرون میرسه از همه جا
یل خیبر، ای خدا تو بستره
یه غمی عجیب نشسته رو دلا

 

کوفه روزاشم مثه شب شده و
بوی هجرون میرسه از همه جا
یل خیبر، ای خدا تو بستره
یه غمی عجیب نشسته رو دلا

این روزا داغ حسن تازه شده
تو دلش زنده غمِ مادرشه
صدای سیلی به زهرا هنوزم
می پیچه توی گوش و تو سرشه

باز دوباره بستر و یه محتضر
این دفه به جای پهلو، سر شکست
ذکرِ زینب به لب أمّنْ یُجیْبه
کنار مولا با چشم تر نشست

یاد اون شبْ افتاده که مادرش
یه چیزی کنار گذاشت برا همه
زنده شد خاطره ی اون کفنا
که شمرد و گفت:یکی، چرا کمه؟!!

همه منتظر که تا طبیب بیاد
بلکه با خودش یه مرهم بیاره
ایشالا خدا بهش توون میده
شکاف زخم سرُ ، هَمْ بیاره

نانجیب شمشیرُ بس کاری زده
جای زخمْ بدجور، اذیّت میکنه
مرتضی با رفتن طبیب دیگه
داره با حسن وصیّت میکنه

میگه: غیرِ بچه های فاطمه
کسی اینجا نمونه،حرفا دارم
بمون عباس نرو،حرفم با توه
وصیت راجع به عاشورا دارم

ظهر روز دهم، عباس، پسرم
تویی که تو کربلا سقا میشی
آبُ هرجور شده، تا خیمه ببر
وقتی که راهیه با مَشکا میشی

چارهزار تا تیر، به سمتت میزنن
نکنه حسینُ تنها بذاری
دستاتم اگه تو این راه، تو دادی
نکنه که خم به ابرو بیاری

تیر اگر، به مشک آبِ تو نشست
اینجا قید خیمه رو بیا بزن
اونجا وقتی که برات چاره نموند
یا “أخا أدرک أخا” صدا بزن

وحید دکامین

 
 
سه شنبه 23 خرداد 1396  4:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

یا امیرالمومنین(ع)...

تا سگ اين آستانم يااميرالمؤمنين

لطف كن از در مَرانم يااميرالمؤمنين

چشم و دلْ سير از كنار سفره ها پا ميشوم

داده قنبر استخوانم يااميرالمؤمنين

سنگ باران هم شوم دور تو گشتن كارم است

كوي تو كهف امانم يااميرالمؤمنين

تا كه هر دفعه به ايوان تو خيره ميشوم

بند مي آيد زبانم يااميرالؤمنين

من خودم با ياعلي هايي كه مي گويم مُدام

يك مفاتيح الجنانم يا اميرالمؤمنين

حُبّ تو معيار اصليّ حلال است و حرام

با تو كردند امتحانم يا اميرالمؤمنين

"شاطرعبّاس قمي"هستم به نامت پُخته شد

در تنورِ گرم ، نانم ، يااميرالمؤمنين

"اَشْهَدٌ اَنّ عليّاً حُجّةُ الله"ام تويي

در اقامه ، در اذانم يااميرالمؤمنين

مثل قالي هاي صحنت با دم "نادعلي"

گَردْ از دل مي تكانم يااميرالمؤمنين

بي تو اصلاً بي هُويّت، بي تو مَهدورالدَّمَم

بي تو مَجهول المكانم يا اميرالمؤمنين

بعد مرگم سوي واديّ السّلامم مي بري ؟

در نجف خُلدْ آشيانم يااميرالمؤمنين

"لافتي الّا علي،لاسيف الّا ذوالفقار"

شعر از اين بهتر ندانم يااميرالمؤمنين

ميروم هر بار پابوس رضا ، اوّل سلام

---از تو بر او مي رسانم يااميرالمؤمنين


ازنجف،ازكوفه دور،امّا به يادِ سهله اش

دوره گرد جمكرانم ، يااميرالمؤمنين

چون خودت فرموده اي مهديِّ عصر ما تويي

مَستِ "يا صاحبْ زمانم"،"يااميرالمومنين

 

محمد قاسمي

 
 
سه شنبه 23 خرداد 1396  4:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

شب است و شاهد غم های بی کران شده ام
به درد هجر گرفتار و نیمه جان شده ام

به پای اشک حسن آه می کشم هر شب
نشسته ام نگران و چه بی امان شده ام

 

شب است و شاهد غم های بی کران شده ام
به درد هجر گرفتار و نیمه جان شده ام

به پای اشک حسن آه می کشم هر شب
نشسته ام نگران و چه بی امان شده ام

پدر مرا ز مصیبات با خبر کرد و
کنار سنگ مزارش سحر، زبان شده ام

مصیبت همه ی ما حسین و کرببلاست
عجیب نیست اگر این چنین کمان شده ام

شنیده ام سفری سخت، پیشِ رو دارم
شب است و شاهد غم های بی کران شده ام

رضا باقریان

 
 
سه شنبه 23 خرداد 1396  4:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

بوی گلاب از در و دیوار بگذرد
حیدر اگر که از سر بازار بگذرد

وصل علی سبب شده میثم تمام عمر
روزی اش نیز از قبل دار بگذرد

اسمش بدون شک علی آباد می شود
از شهرمان اگر علی یک بار بگذرد

شاداب می شود دم مردن، ابوتراب
تا از کنار خانه ی بیمار بگذرد

سردار اگر علی ست، به عمربن عبدود
گویید تا ز لفظ سپهدار بگذرد

*ای کار ساز خلق به فریاد من برس
زان پیش تر که کار من از کار بگذرد*

 

ایمان کریمی

 
 
سه شنبه 23 خرداد 1396  4:21 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها