0

اشعار شهادت امام علی (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

شاعر : رضا اسماعیلی

شب است و کوفه و مردی زلال در باران
نشسته زیر نگاه خدا به نخلستان

 شب است و کوفه و مردی غریب ... ، نامش چیست ؟!
که نور می‌وزد از سمت نام او این سان

کسی شبیه خدا ، بی‌بدیل و بی‌همتا
فرشته تر ز فرشته، فراتر از انسان

کسی شبیه خدا، در شکوه گل پیدا
کسی شبیه خدا، مثل روح گل پنهان

 کسی که نام بلندش کلید هر قفل است
برای پرسش هر درد، پاسخ درمان

 کسی که قلب غیورش مُقسّم عشق است
کسی که روح کریمش، مُقسّم احسان

 صدای پای عدالت به کوفه می‌پیچد
یتیم کوفه و مشق سپیدِ: بابا ، نان

 شب است و کوفه و یک مرد، همنشین درد
شب است و کوفه و یک مرد، چاه و نخلستان

 شب است و نعره تیغی که ناگهان ... افسوس !
شکافت فرق عدالت ، شهید شد قرآن

 
 
چهارشنبه 24 خرداد 1396  2:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

بالِ ریخته

از سر شانه ی در حال نماز سحرش
چقدر بال ملک ریخته تا دور و برش

او بزرگ است و در این خاک نمی گیرد جا
آسمان است و رسیده است زمان سفرش

همه ی شصت و سه سالش به غریبی طی شد
می رود تا که خدایش نکند بیشترش

یاد شرمندگی از فاطمه می اندازد
بخداوند قسم دیدن چشمان ترش

ایستاده است کسی پشت در خانه ی او
جبرئیل آمده انگار به مسجد ببرش

سحر نوزدهم خانه ی دختر برود
آنکه دلسوز ترین است برای پدرش

دخترش نیز یقین داشت شب آخر اوست
کاسه ی آب نپاشید اگر پشت سرش

همه مبهوت و همه محو نمازش بودند
کاش این منبر و محراب نمی زد نظرش

این طرف دست توسل به عبایش که بمان
آن طرف حضرت صدیقه بود منتظرش
 

 
 
چهارشنبه 24 خرداد 1396  2:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

 

الا اي كـوفـه بـا اين ناله هايت         بگوش آيـد صداي خنده هايت

توگويي پيش چشمانم عيان است         سري افتد ز ني در كوچه هايت

 

حسين خويش راياري كن عباس         بـراي او علمـداري كن  عباس

مبـادا مشـك آبـت پـاره گـردد       بـرايـم آبـرو داري  كن عباس

 

ســر افـرازم نمــا نـزد پـيـمبـر       بـراي اصـغــرم  آبـي  بـيـاور

اگـر دستت بـريـد و تير در چشم       بـه زانو تير از  چشمت در آور

 

بـه دل آمـد عـزاي عـالمينـم         كفن مي خواهدازمن نورعينم

يكـي مـانـده بـراي مجتبـايـم      بميرم بي كفن مانده حسينم

 
 
چهارشنبه 24 خرداد 1396  2:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

رسم خانه

امیرالمؤمنین حیدر به صورت بر زمین افتاد
شبیه فاطمه بر خاک امیرالمؤمنین افتاد

به کوفه سوز آتش نیست کسی شلاق دستش نیست
مدینه بین آتش بود و بانو دل غمین افتاد

علی افتاد و بر لبهاش و ربّ الکعبه را سر داد
ولی زهرا همین را گفت بیا فضّه خذین افتاد

علی عمامه اش از سر میان خاک و خون افتاد
ولی باری که زهرا داشت پشت در زمین افتاد

به صورت بر زمین خوردن گمانم رسم این خانه ست
گل یاس انچنان افتاد علی هم اینچنین افتاد

جواد حیدری

 
 
چهارشنبه 24 خرداد 1396  2:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

زخم و نمک

امام اول و افطار آخرینش بود
که دخترش به دعا دست بر فلک برداشت

اگرچه سفره اش از نان و شیر رنگین بود
«علی به خاطر زخم دلش نمک برداشت»

دو چشمه وقف غم مردم از دو چشمش کرد
چه آبها که از این چشمهم ردمک برداشت

علی که از جگر خود کباب داشت به عمر
برای دل نمک از سفره ی فدک برداشت

نبود چاه، زمین گرچه سنگ بود دلش
ز یک تلنگرِ آه علی، تَرک برداشت

گذاشت مِهر علی بر نماز، مُهر قبول
خدا عیار عبادت به این محک برداشت

***

ای خواب به چشمی که نمی خفت، بیا
ای خنده به غنچه ای که نشکفت، بیا
دیوار و در کوفه زبان شد که بمان
اما ز میانه یار می گفت بیا

حاج علی انسانی

 
 
چهارشنبه 24 خرداد 1396  2:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

شب است و ماه نشسته ست در گلوی زمین
شب است و حادثه بق کرده رو به روی زمین
کنار خواب فراموش و سرد نخلستان
کسی نشسته به ترویج آبروی زمین
کسی که پیچ و خم کوچه ها بلد هستند
عبورنیمه شبش را ز چارسوی زمین
برای بیکسی سفره های بی رونق
وقوع نان تبرک ، خدای روی زمین...
کسی که زخم به دوش گناه خلق جهان ،
امام اینهمه مردان بی وضوی زمین ،
هنوز دست به کار دعای باران است
هنوز مرهم هر زخم تو به توی زمین
به جان فاطمه نفرینشان نکن مولا !
دوباره آمین شو رو به آرزوی زمین ...
* * *
هنوز از پس خواب زمانه می آید
صدای هق هق یک کهکشان مویه ...زمین_
تو را برای یتیمیّ خویش کم دارد...

سودابه مهیجی

 
 
چهارشنبه 24 خرداد 1396  2:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

امیرالمومنین(ع)-مدح و مظلومیت

 

سکوت عین سکوت است، بی همانند است

که پیشوند ندارد، بدون پسوند است

زبان رسمی اهل طریقت است سکوت

سکوت حرف کمی نیست، عین سوگند است

زمین یخ زده را گرم می کند آرام

سکوت، معجزه ی آفتاب تابنده است

سکوت پاسخ دندان شکن تری دارد

سکوت مغلطه ها را جواب کوبنده است

سکوت ناله و نفرین، سکوت دشنام است

سکوت پند و نصیحت، سکوت لبخند است

سکوت کرد علی سال های پی در پی

همان علی که در قلعه را ز جا کنده است

همان علی که به توصیف او قلم در دست

مردّدم بنویسم خداست یا بنده ست

علی به واقعه جنگید با زبان سکوت

که ذوالفقار علی در نیام برّنده است

علی به واقعه کار مهم تری دارد

که آیه آیه کتاب خدا پراکنده است

از آن سکوت چه باید نوشت؟ حیرانم!

از آن سکوت که لحظه به لحظه اش پند است

از آن سکوت که در عصر خود نمی گنجد

از آن سکوت که ماضی و حال و آینده است

از آن سکوت که نامش عقب نشینی نیست

از آن سکوت که هنگام جنگ ترفند است

از آن سکوت که دستان حیله را بسته

و دور گردن فتنه طناب افکنده است

سکوت کرد علی تا عرب خیال کند

ابو هریره به فن بیان هنرمند است

صحابه ای که فقط یک سوال شرعی داشت

پیاز مکه به ذی الحجه دانه ای چند است؟!

علی خلیفه شود پیرمرد بیغوله

یکی است در نظرش با حسن که فرزند است

ملاک او به رگ و ریشه نیست، از این رو؛

محمد بن ابوبکر آبرومند است

علی خلیفه شود شیوه ی حکومت او

برای عده ای از قوم ناخوشایند است

ستانده می شود آن رفته های بیت المال

ازین درخت اگر میوه ای کسی کنده است

اگر به پای کنیزانشان شده خلخال

اگر به گردن دوشیزگان گلوبند است

علی خلیفه شد آخر اگر چه دیر ولی

چقدر بر تنش این پیرهن برازنده است

کنون لباس خلافت چنان زنی باشد

که توبه کار شده، از گذشته شرمنده است

برادرم! به تریج قبات بر نخورد

که ناگزیر زبان قصیده برّنده است

اگرچه روی زبان زبیر تبریک است

اگرچه بر لب امثال طلحه لبخند است

اگرچه دور و بر او صحابه جمع شدند

ولیکن از دلشان با خبر خداوند است

 

 

سید حمید رضا برقعی

 
 
چهارشنبه 24 خرداد 1396  2:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

چه غزل ها که به دست لبت ایجاز شدند
چه سخن ها که نگفتی ...که همه راز شدند
باخبر از غم ژرف تو نبودند ای عشق
شاعرانی که تو ر ا بی خبر آواز شدند
حرف های تو به گوش کر تاریخ نرفت
اشک های تو ولی خانه بر انداز شدند
پس سکوت تو به قهر همه عالم آمد
که صداهای عبث بعد تو آغاز شدند
چشم های حسد و کینه ی دوران بودند
زخم هایی که به روی دل تو باز شدند
چاه هایی که عمیق آه تو را فهمیدند
تاول داغت را قله ی قفقاز شدند
بعد تو چشم زمین از سر هر خواب پرید
پلک ها مسخ شدند و پر پرواز شدند
( سودابه مهیجی )

 
 
چهارشنبه 24 خرداد 1396  2:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

لحظات شب قدر از نفس بارانند

برکاتند که جاری به سر انسانند

شب تقدیر و ملائک همه از منبرعرش

بر زمین آمده تا فجر تحیت خوانند

محضر صاحب الأمرند و فرود آمده اند

بالهایی که پر از مغفرت یزدانند

خواب دیدم شب پیشین فرج مهدی (عج) را

اولین حاجت تقدیر شده میدانند

ای خوش آنان که به امّید رسیدن به وصال

بیشتر از همه دلسوخته ی هجرانند

ای خوش آنان که در این ماه پر از فیض خدا

سحری در بر مولای زمان مهمانند

شعر را تا شب تدفین علی (ع) برد به پیش

آن همه غصه که با قافیه هم پیمانند

نخل ها بهت زده سر به گریبان دارند

نیمه شب در پی تشییع شه مردانند

صعصعه بود و دلی که هوس مرثیه داشت

حسنین اند که بر نعش پدر گریانند

آه خوب است چه تدفین شبانه وقتی

کربلا پیکرها زیر سم اسبانند

 

شاعر:توحید شالچیان ناظر

 

 
 
چهارشنبه 24 خرداد 1396  2:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

هر آنکه نیست درون دلش ولای تو
به آتشش فکند در جزا خدای تو
تو پادشاهی و بر بام گنبد دوار
در اهتزاز بود تا ابد لوای تو
الا وجود فدایت قدم بزن که دمی
ملک به دیده کند سرمه خاک پای تو

 

بدون تو به جنان پا نمی نهیم والله
جهنم است بهشتی که نیست جای تو
دگر چه کار به آل فلان و آل فلان
که ما شدیم غلامان بچه های تو
هر آنکسی که به غیر از علی امام اوست
نفس کشیدن در این جهان حرام اوست
مدیح شیر خدا آشکار باید کرد
همیشه در همه لیل و نهار باید کرد
هزار جان گرامی که جان جانان است
فدای حیدر دلدر سوار باید کرد
غلامی سر کویش فزون ز پادشهیست
غلام او به شهان افتخار باید کرد
دلا محبت اورا به هیچکس مفروش
به سینه مهر علی احتکار باید کرد
اگر حلال شود این عمل قسم به خدا
فقط به راه علی ((انتحار)) باید کرد
مدیح شیر خدا را قسم به ذات خدا
ز قول حضرت پروردگار باید کرد
قسم به حق که همان آفریدگار علیست
علی شناس فقط حی کردگار علیست
علیست آنکه چو رخ آشکار می کرده
هماره دلبری از کردگار می کرده
علیست آن اسدالله بی مثالی که
نبی به او همه جا افتخار می کرده
علیست مرد نبردی که در صف پیکار
به ضربه ای همه را تار و مار می کرده
میان جنگ چنان تیغ میزده مولا
که روز را به عدو شام تار می کرده
کسی که کرد دفاع از نبی خلیفه اوست
نه آنکه چون بز کوهی فرار می کرده
بگو به دشمن او کاین ره سعادت نیست
کسی به غیر علی لایق خلافت نیست
شاعر : حسن جواهری

 
 
چهارشنبه 24 خرداد 1396  2:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

علی(ع) را تیغ کین نه، افترا کشت
همان که ((خارجی!!)) در کربلا کشت
 
نگاه بد،حسد ،تهمت ، دورویی
همان زهریست که شیر خدا(ع) کشت
 
علی(ع) و مسجد؟!!این زهرین سوالی ست
که قبل از ابن ملجم،مرتضی(ع) کشت
 
جهالت،خودبزرگی،بی مرامی
وفای کوفه را درسینه ها کشت
 
علی(ع)فرمود:قزت...یعنی:آرام...
گرفتم.ابن ملجم تا مرا کشت
 
برای ضربتش ،یک ضربه کافی ست
که با یک ضربه،بی حرف،ادعا،کشت
 
گمانم ابن ملجم را ببخشند!!
علی(ع) را تیغ کین نه ،افترا کشت
 

 

مهدی زکی زاده قریه علی

 
 
چهارشنبه 24 خرداد 1396  2:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

نه لقمه‌ای از شبهه و شک می‌بینی
نه میوه‌ای از باغ فدک می‌بینی

ای سفره‌ی رنگین دل خون علی
یک عمر فقط نان و نمک می‌بینی

 

احمد عبداله‌زاده مهنه

 
 
چهارشنبه 24 خرداد 1396  2:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

كسي اين طرف ها شبيه خودش نيست ، سري فكر اشراق باران ندارد

به دريا بريزد اگر ، باز هم او در انديشه اش هرم طوفان ندارد

 

كسي قحطي چشم هاي تو راهم ، نباريده در خلوت تابناكش

كسي ، هيچ كس مثل دوش تو باري از اندوه ...اندوه انسان ندارد

 

اگر كوفيان در تو ترديد كردند، اگر كوفيان با تو پيمان شكستند

در اين روزگار دروغين ابر مرد! كسي هيچ كس با تو پيمان ندارد

 

چه شبها كه تا چاه خود را شكستي، چه شبها كه تا درد خود را خميدي

دلت بيستون بيستون مشتعل شد، كه يك خانه در كوچه ات نان ندارد

 

كه يك خانه در كوچه ات بي پناه است ، كه يك كوچه در شوره زاري معلق

كه سرماست در باور استخوان ها، اگر چه كه كوفه زمستان ندارد

 

چه كردند با شانه هاي صبورت، چه گفتند در بهت ناباوري شان

سلوك تو را تا به حيرت كشاندند...سياهي به خورشيد ايمان ندارد

 

ومامانده ايم وغروبي معطل ، ومامانده ايم وسقوطي فراگير

مصيبت گرفته ست پس كوچه ها را وشهري.... كه حاجت به باران ندارد

 

كسي اين طرف ها شبيه خودش نيست، كسي اين طرف ها شبيه تو اي مرد!

علي كيست با من بگوييد مردم ، علي كيست؟ مردي كه پايان ندارد

 

فاطمه تفقدي

 
 
چهارشنبه 24 خرداد 1396  2:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

کوچه امشب چه عجیب ازهیجان می لرزد
صبح در هلهله ی بانگ اذان می لرزد
راه افتادبه مسجد ؛قدم مولایی
آسمان گشت پراز عطردم مولایی
...بعدآن کوچه چه تاریک!چه ظلمانی شد!
کوچه کم کم تهی از بانگ مسلمانی شد
کم کم از دور...صدای نفسی می آید
ازدل کوچه ی تاریک؛کسی می آید
سایه ای تیره ازآن کوچه برون می افتد
کوچه از سایه ی تیره،به جنون می افتد
سایه از تیرگی شب؛ به جلا افتاده
چشم از دیدن سایه، به خطا افتاده
سایه مخفی شده در ظلمت شب...انگاری
زهرشیرین شده درطعم رطب ...انگاری
سایه از تیره مردان ابا شیطان است
سایه از ترس؛مچاله شده ولرزان است
سایه از ترس؛ به شمششیر پناه آورده
بازبرخدعه وتزویر پناه آورده
بوسه زد روی لب تشنه ی شمشیرش را
درگلو خوردغم ترس گلوگیرش را
تیغ برفرق علی (ع)آمدوبربادآمد
"حالتی رفت که محراب به فریادآمد
اینک این پیرهن ساده ی مولا...خونین
اینک این سر..که به سجاده ی مولا...خونین 
**
 سجده ی ماه منیراست به مسجدامشب!
بشتابید!امیراست به مسجدامشب!
آسمان نورعلی نورپیمبرشده است
کعبه ازبوی خوشی بازمعطرشده است
موسم حج وطوافی که بیفتد،حق است
کعبه راباز شکافی که بیفتد،حق است...

 

علیرضا حکمتی

 
 
چهارشنبه 24 خرداد 1396  2:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)

یک شب گذشت و آینه‌ها، بی قرارتر

اندوهگین پرتو ماه‌اند، تا سحر

گویی طلوع دیگری آغاز می‌کند

خورشید از مُحاق سحر گشته، جلوه گر!

سرد و غمین، خزان زده، ماتم‌فزا ،چنین

داغی رسیده بر دل این لحظه‌ها، مگر؟

داغی غریب، مثل غریبانه‌هایِ شمع

داغی که می‌زند به دل شعر من، شرر

دیگر فضای خانه ندارد، صفای صبح

غیر از دعا، معالجه‌ها، گشته بی ثمر

دیگر برای حضرت جبریل، سخت نیست

تا بشنود ز رهگذر کوفه این خبر:

جان امیر در گرو اشک طفل‌هاست !

ورنه طبیب، گفته: ندارد دوا، اثر

چندین نگاه، حجم تماشای خویش را

آکنده از تبسم جانانه‌ی پدر

چندین نگاه، سهم خود از غم گرفته است

حتی، همان، که مانده پریشان، کنار در

گویی فقط، به خاطر پویایی زمان
پیچیده اند ثانیه‌ها را به یکدگر

دیگر میان انجمنِ شمع و آینه

پروانه ای نکرده پر و بال، شعله‌ور

حتی سکوت پنجره‌های بدون شمع

پوشانده ابر تیره، به آیینه‌ی سحر


*****  

دارد هنوزکوفه به یاد ، این که صبح شد

اما، دریغ از سحر بی تو ،  ای پدر !

***

سیدعلی اصغرموسوی
قم- 1383

 
 
چهارشنبه 24 خرداد 1396  2:49 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها