آشنايي با امام حسن عليه السلام[۱]
نام: حسن
كنيه: ابامحمد
لقب: مجتبي
پدر: اميرالمؤمنين علي عليه السلام
مادر: حضرت زهرا عليهاالسلام
ولادت: ۱۵ رمضان المبارك
محل تولد: مدينه منوره
مدت عمر: ۴۷ سال
زمان و مكان شهادت: ۲۸ صفر سال ۵۰ هـ . ق در مدينه
آرامگاه: مدينه ـ قبرستان بقيع
مدت امامت: ۱۰ سال؛ از سال ۴۰ هـ . ق تا۵۰ هـ . ق
القاب:
سيد، سبط اول، امين، حجت، نقي، زكّي، ولي، طيب، رشيد، مبارك، امير، زاهد، وزير.
ولادت
ـ اولين ثمره زندگي مشترك علي عليه السلام و زهرا عليهاالسلام در نيمه رمضان سال سوم هجري در مدينه، ديده به جهان گشود.
ـ وقتي خبر ولادت امام حسن عليه السلام به گوش پيامبر گرامي اسلام رسيد، شادي در رخسار نيكوي آن حضرت هويدا شد.
ـ از پيامبر خواستند كه براي كودك نامي گذارد. گفت: «من بر خداي خود پيشي نخواهم گرفت.» در اين لحظه، جبرئيل امين بر پيامبر نازل شد و فرمود: «خداي بزرگ بر تو سلام مي رساند و مي فرمايد: علي عليه السلام نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسي است. نام اين نوزاد را به نام پسر هارون، شُبَر بگذاريد.» پيامبر فرمود: «اما زبان من عربي است.» جبرئيل گفت: «نامش را حسن بگذار.» تا آن روز كسي از عرب چنين نامي براي فرزند خود برنگزيده بود.[۲]
عقيقه
پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله در روز هفتم ولادت امام حسن مجتبي عليه السلام دستور داد تا گوسفندي بياورند. سپس خود ايشان گوسفند را ذبح كرد و دعاي مربوط به عقيقه را خواند.[۳]
دوران كودكي
ـ امام حسن عليه السلام در محيطي سرشار از پاكي و صفا و به دور از آفتهاي اخلاقي رشد كرد.
ـ پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله پيوسته مي كوشيد حسن عليهالسلام را با آموزه هاي آسماني آشنا كند و اين راهكار را شيوه تربيتي خويش قرار داد، به گونه اي كه شخصيت ملكوتي ايشان از همان آغاز شكل گرفت.
ـ او زمزمه هاي عاشقانه و عارفانه مادر را در نيمه شب به تماشا مي نشست. او در خانه ولايت آموخت كه چگونه به مستمند، يتيم و اسير كمك كند و چنين بود كه پرورش در خانه علي و آموزش در مكتب ولايت، او را به «كريمه اهل بيت» شهره آفاق كرد.
ـ هفت سال بيشتر نداشت كه پاي موعظه رسول خدا صلي الله عليه وآله حاضر مي شد و آنچه را مي شنيد، به ذهن مي سپرد و براي مادرش، فاطمه عليهاالسلام بازگو مي كرد.
ـ در همين سن با اندوه و پريشاني، پرواز ملكوتي بزرگْ آموزگار هستي را به چشم ديد كه چگونه از او و خانواده اش جدا مي شد و امام حسن عليه السلام را با آن سن كم در غمي جانكاه وا مي گذاشت.
ـ ديري از وفات پيامبر نگذشته بود كه زخم جانسوز ديگري بر دل او نشست. آري، مادرش فاطمه عليهاالسلام نيز بار سفر بسته بود.
دوران نوجواني و جواني
ـ دوره نوجواني و جواني امام حسن مجتبي عليه السلام با دوران خانه نشيني اميرالمؤمنين علي عليه السلام همزمان بود.
ـ امام حسن مجتبي عليه السلام نيز در اين سالها با فرمانبرداري كامل از پدر، به آموزش قرآن و كمك به علي عليه السلام در كارهاي كشاورزي مي پرداخت و هرگاه از پدر مأموريتي مي يافت، آن را به بهترين شكل انجام مي داد. همچنين گاه از سوي پدر مأموريت مي يافت تا در جنگهايي كه در آن دوران در ميگرفت، حضور يابد.
ويژگيهاي اخلاقي
الف) عصمت
دوري از هرگونه گناه و اشتباه و فراموشي، برترين ويژگي جانشين پيامبر اعظم صلي الله عليه وآله است و داشتن اين ويژگي براي او ضروري است؛ زيرا پس از پيامبر، او پاسدار شريعت و نگهبان قرآن و حجت بالغه خداوند در هستي است و كسي كه چنين وظيفه سنگيني بر عهده دارد، بايد از همه آلايشهاي مادي و معنوي پاك باشد. بنابراين، امام براي برآوردن اين هدف، نه تنها در دوران امامت، بلكه پيش از آن نيز بايد معصوم باشد.
ب) عبادت
امام حسن مجتبي عليه السلام بسيار شبزنده داري مي كرد. امام صادق عليه السلام در بيان حال معنوي ايشان مي فرمود: «امام حسن مجتبي عليه السلام، عابدترين مردم زمان خود بود. حج را به صورت پياده و گاه با پاي برهنه به جاي مي آورد.»[۴] هميشه او را در حال گفتن ذكر مي ديدند و هرگاه آيه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» را ميشنيد، پاسخ ميگفت: «لبيك اللهم لبيك؛خداوندا، گوش به فرمان تواَم».[۵]
ج) ترس از خدا
هرگاه امام حسن مجتبي عليه السلام وضو مي گرفت، تمام بدنش از ترس خدا مي لرزيد و رنگ چهره اش زرد مي شد. وقتي از او در اين باره مي پرسيدند، مي فرمود: «هنگامي كه بنده و عبد خدا آماده بندگي به درگاه او مي شود، بايد از ترس او رنگش تغيير كند و اعضايش بلرزد».[۶]
د) بردباري
از سخت ترين دوران زندگاني بابركت امام حسن مجتبي عليه السلام، دوران پس از صلح با معاويه بود. ايشان سختي اين سالهاي ستم را با بردباري وصف ناشدني اش سپري مي كرد. در اين سالها، ايشان از غريبه و آشنا سخنان زشت و گزنده مي شنيد و بسياري از دوستان به ايشان پشت كرده بودند. در حضور ايشان، زبان به هتك و دشنام علي عليه السلام مي گشودند و امام با بردباري و مظلوميت بسيار هتّاكيها و دشنامها را تحمل مي كرد.
هـ) بخشندگي و برآوردن نيازهاي ديگران
مي توان گفت كه برجسته ترين ويژگي امام حسن مجتبي عليه السلام كه بهترين سرمشق براي دوستداران اوست، بخشندگي بسيار و دستگيري از ديگران است. حضرت به بهانه هاي گوناگون همه را از خوان كرم خويش بهره مند مي ساخت و آنقدر بخشش مي كرد تا شخص نيازمند بي نياز مي گشت. وي هيچگاه گدا را از خود نميراند و دو بار تمام اموالش را براي مستمندان خرج كرد.[۷]
گفته اند: روزي امام حسن عليه السلام در مسجد نماز مي خواند. ناگهان شنيد شخصي در كنار او مي گويد: «خداوندا! ده هزار درهم مرا روزي كن.» حضرت چون به خانه رسيد، ده هزار درهم براي او فرستاد.[۸]
ز) دانش و آگاهي از اسرار
آثار دانش از كودكي در امام حسن عليه السلام پديدار بود. علاقه مندي ايشان به علم آموزي او را بر آن مي داشت كه هر روز، در مسجد حاضر شود و سخنان وحي را به خاطر بسپارد و براي مادر بازگو كند.
امام مجتبي عليه السلام درباره اسرار دانش امام معصوم عليهمالسلام فرمود:
ما (امامان معصوم) هرچه كه در شب و روز اتفاق مي افتد مي دانيم. خداوند بزرگ حلال و حرام، تنزيل و تأويل به همه دانشها را به پيامبر آموخت. آنگاه ايشان تمام دانش خود را به علي عليه السلام آموخت.[۹]
ح) سخنوري و سخنراني
امام حسن مجتبي عليه السلام از كودكي به زيبايي سخن مي گفت و اشعار را حفظ مي كرد. عميد بن اسحاق درباره هنر سخنوري وي چنين گفته است: «حسن تنها كسي است كه وقتي سخن مي گفت، آرزو مي كردم گفتارش را ادامه دهد. من درباره هيچ كسي چنين احساسي نداشته ام و هرگز واژه تندي از او نشنيدم».[۱۰]
و) همنشيني با قرآن
امام حسن مجتبي عليه السلام در خواندن قرآن، صداي زيبايي داشت و از كودكي، علوم قرآن را به نيكي مي دانست. همواره پيش از خوابيدن، سوره كهف را تلاوت مي كرد و سپس مي خوابيد.
امام حسن عليه السلام در خانه اي تربيت يافته بود كه كلام خدا پيوسته سخن آغاز و انجام بود؛ در خانه اي كه پدر، نخستين گردآورنده قرآن و اهل خانواده، بهترين عمل كنندگان به آيات آن بودند.
ط) فروتني
امام حسن مجتبي عليه السلام با تهيدستان همسفره ميشد و بدون هيچ تكبر روي زمين مي نشست. همواره ديگران را نيز بر خود مقدم مي داشت و پيوسته با احترام و فروتني با مردم برخورد مي كرد.
پی نوشتها:
----------------------------------
[۱] برخى آثار مركز پژوهشهاى اسلامى صدا و سيما در مورد امام حسن عليه السلام: ماهنامه گلبرگ، شماره ۵۶، ۶۷، ۷۹.
[۲] محمد محمدى اشتهاردى، سيره چهارده معصوم، نشر مطهر، ۱۳۷۸، چ ۳، صص ۲۳۴ و ۲۳۵.
[۳] محمدبن محمدبن نعمان شيخ مفيد، ترجمه الارشاد، مترجم: سيدهاشم رسولى محلاتى، نشر علميه اسلاميه، ج ۲، صص ۲ و ۳.
[۴] بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۳۹.
[۵] همان، ص ۳۳۱.
[۱۰] همان، ص ۳۵۸، ح ۳۹.
منبع : ارمغان۳