0

امام حسن مجتبی (ع) ، فریادرس محرومان

 
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

امام حسن مجتبی (ع) ، فریادرس محرومان

امام حسن مجتبی (ع) ، فریادرس محرومانامام حسن مجتبی(ع)، به کریم اهل‌بیت(ع) شهرت دارند. خانه آن حضرت، برای نیازمندان و محرومان، مأمن و پناهگاه بود. امام(ع) از هیچ اقدامی برای کاستن از آلام مؤمنان دردمندی که به آن حضرت پناه آورده بودند، فروگذار نمی‌کردند. روایات متعددی درباره سخاوت و کَرَم سبط اکبر(ع) ،در کتاب‌های معتبر مورخان و علمای اهل سنت و شیعه وجود دارد که گواهی بر این ویژگی اخلاقی بی‌نظیر امام حسن مجتبی(ع) است. افزون بر این، آن حضرت در معرکه نبرد و هنگام مبارزه نیز، رهبری توانا و سخنوری شایسته بود. خطبه‌های غرای آن حضرت در کوفه و نیز، در هنگامه جنگ صفین و تأثیر این خطبه‌ها بر مخاطبان، گوشه‌ای از این ویژگی شخصیتی امام حسن(ع) را نیز، آشکار می کند. آنچه در پی می‌آید، فرازهایی از دو کتاب ارزشمند « امام حسن مجتبی(ع)؛ پرچمدار صلح و آزادی» اثر استاد «مهدی پیشوایی» و «حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)» تألیف استاد «رسول جعفریان» است که می‌تواند نقش مهمی در آشنایی بیشتر و بهتر شما خوانندگان گرامی، با گوشه هایی از سجایای اخلاقی و شخصیت الهی آن امام همام(ع) داشته باشد.

 


کرامت و بخشش سبط اکبر(ع)


استاد «مهدی پیشوایی» در فصلی از کتاب «امام حسن مجتبی(ع)؛ پرچمدار صلح و آزادی» می‌نویسد: در دین اسلام، ثروتمندان، مسئولیت سنگینی در برابر مستمندان و تهیدستان اجتماع بر عهده دارند و به حکم پیوندهای عمیق معنوی و رشته های برادری دینی که میان مسلمانان برقرار است، باید همواره در تأمین نیازمندی‌های محرومان اجتماع، کوشا باشند. پیامبر اسلام (ص) و پیشوایان دینی ما، نه تنها سفارش‌های مؤکدی در این زمینه کرده اند، بلکه هر کدام، در عصر خود، نمونه برجسته ای از انسان دوستی و ضعیف نوازی به شمار می رفتند. پیشوای دوم شیعیان، امام حسن مجتبی(ع)، نه تنها از نظر علم، تقوا، زهد و عبادت؛ مقامی برگزیده و ممتاز داشتند، بلکه از لحاظ بخشش و دستگیری از بیچارگان و درماندگان نیز، در عصر خود، زبانزد خاص و عام بودند. وجود گرامی آن حضرت، آرام بخش دل‌های دردمند، پناهگاه مستمندان و تهیدستان، و نقطه امید درماندگان بود.


هیچ فقیری از در خانه آن حضرت دست خالی بر نمی‌گشت؛ هیچ آزرده دلی، شرح پریشانی خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمی‌کرد، جز آنکه مرهمی بر دل آزرده او می گذاشت؛ گاه، پیش از آنکه مستمندی اظهار احتیاج کند و عرق شرم بریزد، احتیاج او را برطرف می فرمود و اجازه نمی داد فرد محتاج، رنج سؤال و درخواست کمک را تحمل کند. «سیوطی» در تاریخ خود می نویسد:«حسن بن علی (ع) دارای امتیازات اخلاقی و فضایل انسانی فراوانی بود، او شخصی بزرگوار، بردبار؛ باوقار و متین؛ سخی و بخشنده و مورد ستایش مردم بود.» امام مجتبی (ع)، گاه مبالغ قابل توجهی را، یک جا، به مستمندان می‌بخشیدند؛ به طوری که این رویکرد و رفتار، مایه شگفتی مردم بود. نکته جالب توجه این بود که آن حضرت، با چنین بخششی، شخص فقیر را برای همیشه از شر فقر نجات می‌داد و او می توانست، با کمک امام(ع)، تمام احتیاجات خود را برطرف کند و زندگی آبرومندانه ای تشکیل دهد و احیاناً، سرمایه ای برای خود تهیه کند. امام (ع) روا نمی‌دیدند مبلغ ناچیزی را که تنها خرج یک روز خانواده‌ای فقیر است، به فرد مستمند مرحمت کنند تا او ناگزیر باشد برای احتیاجاتش در روزهای بعد، دوباره دست کمک به سوی برادران دینی‌اش دراز کند.

 


خاندان علم و فضیلت


روزی یکی از اصحاب رسول خدا(ص) در کنار مسجد نشسته بود. مرد فقیری از او کمک مالی خواست. آن صحابی پنج درهم به وی داد؛ مرد فقیر گفت: مرا نزد کسی راهنمایی کن که کمک بیشتری به من بکند. صحابی به سوی امام حسن مجتبی (ع)،  امام حسین(ع) و عبدا... جعفر که در گوشه ای از مسجد نشسته بودند، اشاره کرد و گفت: نزد این چند نفر که در آنجا نشسته اند برو و از آنها کمک بخواه.


مرد فقیر پیش آنها رفت و اظهار مطلب کرد؛ امام مجتبی (ع) فرمود: از دیگران کمک خواستن، در سه مورد رواست؛ نخست آنکه دیه ای به گردن انسان است و از پرداخت خون‌بها عاجز باشد؛ دوم آنکه بدهکار باشد و از عهده پرداخت دین برنیاید و سوم آنکه فقیر و درمانده باشد و دستش به جایی نرسد؛ حال، کدام یک از این مسائل، برای تو پیش آمده است؟ مرد فقیر گفت: اتفاقاً گرفتاری من نیز، یکی از همین سه مسئله است و دیگر سخنی نگفت. امام حسن(ع)، 50 دینار به وی داد. به پیروی از آن حضرت، امام حسین(ع) نیز، 49 دینار و عبدا... بن جعفر، 48 دینار به وی دادند. مرد فقیر، هنگام بازگشت از کنار آن صحابی گذشت. صحابی رسول خدا(ص) از وی پرسید: چه کردی؟ مرد جواب داد: از تو پول خواستم، تو نیز به من پول دادی، ولی نپرسیدی پول را برای چه منظوری می‌خواهم؟ اما وقتی پیش آن 3 نفر رفتم، یکی از آنها حسن بن علی (ع)، از من سوال کرد و من هم جواب دادم و آن گاه، هر کدام این مقدار به من عطا کردند. صحابی خنده ای کرد و گفت:«این خاندان، کانون علم و حکمت و سرچشمه نیکی و فضیلت اند. نظیر آنها را کی می توان یافت؟»

 


بخشش بی نظیر


امام حسن مجتبی(ع)، از تمام امکانات خود برای انجام امور نیک و خداپسندانه، استفاده می‌کرد و اموال فراوانی، در راه خدا، انفاق می فرمود.


مورخان، در شرح زندگانی پرافتخار آن حضرت، بخشش کم سابقه و انفاق بسیار بزرگ و بی نظیری ثبت کرده اند که در تاریخ زندگی دیگر بزرگان، کمتر به چشم می خورد و نشانه دیگری بر عظمت نفس و بی اعتنایی آن حضرت به مظاهر فریبنده مادی است. امام مجتبی (ع)، در طول عمر با برکتشان، 2 بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا انفاق کردند و 3 بار ثروت خود را به دو قسمت مساوی تقسیم کردند و نیمی از ثروتشان را، در راه خدا، انفاق فرمودند. همت بلند و طبع عالی امام مجتبی (ع)، اجازه نمی‌داد کسی از در خانه آن حضرت ناامید باز گردد و گاهی که کمک مستقیم میسر نمی‌شد، به طور غیر مستقیم برای رفع نیازمندی‌های نیازمندان، کوشش می‌فرمود و با تدابیر خاصی، گره از مشکلات گرفتاران می گشود؛ چنانکه روزی، مرد فقیری به آن بزرگوار مراجعه و درخواست کمک کرد؛ اتفاقاً در آن هنگام، امام مجتبی (ع) پولی در دسترس نداشت و از طرف دیگر، نمی خواست فرد نیازمندی از در خانه‌اش، ناامید برگردد، به همین دلیل فرمود: آیا حاضری تو را به کاری راهنمایی کنم که به خواسته ات برسی؟ مرد فقیر گفت: چه کاری؟ امام(ع) فرمود: امروز دختر خلیفه از دنیا رفته و خلیفه عزادار شده ، ولی هنوز کسی به او تسلیت نگفته است؛ نزد خلیفه می‌روی و با سخنانی که به تو یاد می‌دهم، به وی تسلیت می گویی و از این راه، می توانی نیاز خود را برطرف کنی. مرد نزد خلیفه رفت و جملاتی که از امام(ع) فرا گرفته بود، برای وی بازگو کرد و به او تسلیت گفت. تأثیر این جملات به قدری بود که خلیفه، در کمک کردن به آن مرد تردید نکرد و پس از این کار، از وی پرسید: آیا این سخنان، از طبع خود تو صادر شد؟ مرد صادقانه گفت: نه، حسن بن علی (ع) آن را به من آموخت. خلیفه گفت: راست می گویی، سخنان او همواره شیرین و فصیح است و بر دل می نشیند.

 


فضیلت های بی شمار امام مجتبی(ع)


استاد «رسول جعفریان» نیز، در فصلی از کتاب «حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)» می‌نویسد: امام مجتبی علیه السّلام در روز نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت به دنیا آمدند. درباره فضایل آن حضرت، روایات فراوانی نقل شده است.


راویان این اخبار، عده زیادی از عالمان اهل سنت و علمای شیعه هستند. در گذر تاریخ، آثار زیادی نگاشته شده که در آنها، فضایل آن امام همام، گردآوری شده است، اما متأسفانه، درباره رخدادهای زندگی آن حضرت، تا این اواخر، کمتر تلاش درخوری صورت پذیرفته و بلکه بیشتر، همانند بسیاری از مقاطع دیگر تاریخی، اطلاعات مربوط به حوادث دوره حیات امام مجتبی(ع)، بدون پژوهش جدی و ارزیابی دقیق و استوار، بر روی هم انباشته شده است. بسیاری از فضایل روایت شده درباره آن امام همام، حکایت از آن دارد که رسول خدا صلّی ا... علیه و آله، علاقه وافری نسبت به آن حضرت و برادر بزرگوارش، امام حسین(ع) داشته و به طور علنی، محبت خویش را نسبت به آنها ابراز می‌کرده‌اند. نحوه ابراز محبت، مانند پایین آمدن از منبر و بوسیدن آنها و باز بالا رفتن بر منبر، نشانه جهت دار بودن این اظهار و ابراز علاقه است. افزون بر این، از رسول خدا صلّی ا... علیه و آله نقل شده است که هنگام اظهار محبت نسبت به امام حسن علیه السّلام، فرمودند که شاهدان، ماجرای این ابراز علاقه را، به غایبان برسانند یا می فرمودند:«من او را دوست می دارم و نیز کسی که او را دوست بدارد، دوست می‌دارم».حضور امام حسن مجتبی(ع) در واقعه«مباهله» و قرار گرفتن آن حضرت در میان «اصحاب کساء»، نشانه اعتبار و اهمیتی است که رسول خدا صلّی ا...علیه و آله، برای نوه بزرگوارشان قائل بودند. جالب است که امام مجتبی علیه السّلام، در بیعت رضوان حضور داشته و با رسول خدا صلّی ا... علیه و آله، بیعت کرده است. در روایتی از نبی اکرم(ص) آمده است: «لو کان العقل رجلا لکان الحسن، اگر عقل به صورت مردی مجسم می‌شد، همانا آن مرد، حسن بود.» قدرت امام حسن علیه السّلام در بر انگیختن مردم کوفه، در جریان شورش ناکثین، نشانه اهمیت و اعتبار او نزد مردم آن شهر است. مسلمانان، با توجه به همین احادیث، فرزندان فاطمه زهرا علیها السّلام را فرزندان رسول خدا صلّی ا... علیه و آله می دانستند و با وجود انکار بنی امیه و بعدها، بنی عباس، کوچک ترین تردیدی در این زمینه، برای مسلمانان به وجود نیامد.

 


شجاعت و فصاحت امام(ع) در صحنه‌های پیکار


بر مبنای همین شخصیت والا بود که وقتی امام علی علیه السّلام، امام حسن مجتبی(ع) را به عنوان جانشین خود به مردم معرفی کردند، مردم عراق و بسیاری نقاط دیگر، با  آن حضرت به عنوان خلیفه رسمی بیعت کردند. امام حسن مجتبی(ع) در میدان کارزار، مانند پدر بزرگوارش، دلاوری بی مانند بودند. آن حضرت، سخنگویی به غایت توانا بودند و خطبه‌های به جا مانده از ایشان، گواهی بر این ادعاست. امام حسن(ع) در جنگ صفین، با بیانات آتشین خودشان مردم را علیه سپاه قاسطین بر می‌انگیختند. آن حضرت، در یکی از سخنانشان فرمودند: «فاحتشدوا فی قتال عدوّکم معاویه و جنوده فإنه قد حضر و لا تخاذلوا فإن الخذلان یقطع نیاط القلوب؛ در جنگ با دشمنتان معاویه و سپاهش، متحد شوید و سستی نکنید، چرا که سستی، جرأت قلب را از بین می برد.» امام(ع)، ضمن نامه ای نیز که در آغاز خلافتشان به معاویه نوشتند، حقانیت اهل بیت(ع) و مظلومیت آنان را، پس از رحلت رسول خدا صلّی ا... علیه و آله، یادآور شدند. همه این‌ها، دلایل قاطعی است بر این موضوع که امام(ع)، معین و یاور پدر بزرگوارشان در همه مراحل بوده اند. موضع قاطع امام حسن علیه السّلام در جنگ با معاویه، پس از آغاز خلافتشان، شاهد یگانگی موضع امام(ع) با موضع امیرمؤمنان، امام علی علیه السّلام است. شدت مخالفت امام حسن(ع) با خاندان اموی، به اندازه ای بود که مروان، هنگام دفن امام مجتبی علیه السّلام، اجازه دفن آن حضرت را در کنار مرقد مطهر رسول خدا صلّی ا... علیه و آله نداد و گفت: «چگونه عثمان در خارج از بقیع دفن شود، اما حسن بن علی را در کنار قبر پیامبر[(ص)] دفن کنیم؟» همه این موارد، نشان‌ دهنده موضع محکم و قاطع امام مجتبی(ع) در ضدیت با تفکر اموی است.

 

منبع : خراسان

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

شنبه 20 خرداد 1396  8:39 AM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها