0

اشعار وفات حضرت خدیجه (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار وفات حضرت خدیجه (س)

حضرت خدیجه (س)-وفات

 

گرفته حال دلم در هوای مادر زهرا

دو دیده ام شده باران برای مادر زهرا

هر آنچه دختر پاک و هر آنچه مادر خوب است

فدای مادر زینب فدای مادر زهرا

کریمه ی قم و حتی کریم شهر مدینه

کرم کنند به عالم به جای مادر زهرا

گرفته دست نیازم دخیل روزی امشب

اگر که سر بگذارم به پای مادر زهرا

خدا کند که ببخشد مرا به راه پیمبر

خدا کند که بمانم گدای مادر زهرا

من آمدم که خدیجه دوباره واسطه باشد

میان عبد سیاه و خدای مادر زهرا

اگر غلام حسینم اگر که مست اباالفضل

نوشته اند مرا در دعای مادر زهرا

شبیه طفل یتیمی که غرق گریه ی خویش است

دلم شکسته به بزم عزای مادر زهرا

قسم به چادر خاکی که من پناه ندارم

به جز عبای پیمبر، عبای مادر زهرا

...

اگر سر نوه اش را کنار دجله بریدند

میان دشت بپیچد صدای مادر زهرا

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1396  2:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار وفات حضرت خدیجه (س)

حضرت خدیجه (س)-وفات

 

نظر وقتی که بر افلاک می کرد

تمام عرش را غمناک می کرد

میان هاله ای از درد و انــدوه

گل خود را پیمبر خاک می کرد

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1396  2:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار وفات حضرت خدیجه (س)

حضرت خدیجه (س)-مدح و مصائب

 

اى همسر با وفاى احمد

اى همنفس دعاى احمد

اى جان به ره حبیب داده

اى عاشق و مبتلاى احمد

اى زینت خانه ی پیمبر

ممنون ز تو شد خداى احمد

از جان و مقام و مال رَستى

مردانه شدى فداى احمد

اسلام ز تو گرفته رونق

از توست رَسا، صداى احمد

سیلى نه! ولى تو سنگ خوردى

اى سینه سپر براى احمد

سر منشأ کوثرى خدیجه

لیلاى پیمبرى خدیجه

اى فاطمه را تو پروریده

اى رنج و بلا بجان خریده

سادات ز تو مقام دارند

صدّیقه، زکیّه و رشیده

مکّه ز تو افتخار دارد

بر خویش قدوم تو بدیده

کعبه به طواف توست مُحتاج

با خون دلت شدى شهیده

مرغ دل شیعه پر شکسته

بر خاک غریب تو پریده

حتّى کفنى دگر ندارى

جانم بفداى تو  حمیده

با اشک نبى، رُخ تو را شُست

اوّل کفن بهشتى از توست

اى بانوى ذوالکرم خدیجه

اى مادر اهل غم خدیجه

دلداده تو حبیب حق بود

صاحب نفس حرم خدیجه

بر سفره تو نشسته حیدر

پیش همه محترم خدیجه

زود است براى دختر تو

غربت بخورد رقم خدیجه

اى کاش میان کوچه بودى

با فاطمه همقدم خدیجه

از ضربت قنفذ ستمگر

دستش بشود قلم خدیجه

آید ز تو و به نام زهرا

مهدى پىِ انتقام زهرا

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1396  2:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار وفات حضرت خدیجه (س)

حضرت خدیجه (س)-وفات

 

ای خو گرفته با نفست عطر احمدی

ای پیشتر ز بعثت احمد محمّدی

ای بارها سلام تو را بر رسول خود

ابلاغ کرده ذات خداوند سرمدی

چون شمع با فروغ نبوّت گداختی

پیش از نزول وحی نبی را شناختی

ای بر تو لحظه لحظه سلام پیمبران

خاک در تو سجده گه خیل سروران

پیش از پیمبری پیمبر به روی او

چشم تو دید آنچه ندیدند دیگران

در قلب تو کتاب کمالش نوشته بود

سر خط مادریت به آلش نوشته بود

بی دامن تو خنم رسل کوثری نداشت

نخل بلند آرزوی او بری نداشت

حتی علی که جان عزیز محمّد است

در ملک بی حدود خدا همسری نداشت

ای همدم رسول خدا در نزول وحی

ای دامن تو مرکز نور بتول وحی

تو وصل بر رسول و زهستی جدا شدی

تو آفتاب بیت سراج الهدی شدی

نیزار وحی مثل علی شیر مرد داشت

ای شیر زن تو تالی شیر خدا شدی

دارائی تو هدیه به پروردگار شد

در جنگ اقتصاد نبی ذوالفقار شد

تو دیگر و زنان جهان جمله دیگرند

سادات عالمت پسرانند و دخترند

دارائی تو تیغ علی، خلق مصطفی

در پیشبرد فتح نبّوت برابرند

دامان پاک تو ثمرش یازده ولی است

این رتبه ات بس است یازده ولی است

این رتبه ات بس است که داماد تو علی است

در دور بت پرستی و تاریکی حجاز

بودت رخ نیاز به درگاه بی نیاز

پیش از نزول وحی الهی تو و علی

خواندید با رسول خدا در حرم نماز

چون تو که با رسول خدا همسری کند؟

دُرّ یتیم آمنه را مادری کند

ای تکیه گاه خواجه لولاک شانه ات

ای لحظه لحظه ذکر محمِّد ترانه ات

بر یازده ستاره توحید آسمان

روی منیر فاطمه خورشید خانه ات

در بیت آفتاب مه تام کیست، تو

اوّل زن مجاهد اسلام کیست، تو

پیغمبر خدا به تو عرض ارادتش

زهراست هم کلام تو پیش از ولادتش

گوئی که با تو گرم سخن بود فاطمه

حتی به لحظه های غروب شهادتش

با آنکه سالها زجهان چشم بسته ای

انگار دور بستر زهرا نشسته ای

ای ام پاک نبی، ام مؤمنین

ای مادر بزرگ امامان راستین

روزی که یار هر دو جهان یاوری نداشت

روزی که آن معین بشر بود بی معین

مردانه ایستادی و کردی حمایتش

تا ماند جاودانه چراغ هدایتش

ای قامتت به قائم توحید قائمه

دشمن شدند با تو دغل دوستان همه

از هست خویش دست کشیدی و ذات حق

بخشید گوهری به تو مانند فاطمه

الحق توئی توئی تو که کفو پیمبری

شایسته ای که بهر نبی کوثر آوری

آزرد ای فرشته حق اهرمن تو را

زخم زبان زدند به هر انجمن تو را

از بس که ریخت عطر قداست پیکرت

پیراهن رسول خدا شد کفن تو را

از بس بلند بود مقام و جلال تو

گردید سال حزن نبی ارتحال تو

روح مقدّست چو به پرواز می شود

درهای غم به قلب نبی باز می شود

در فصل خردسالی و آغاز زندگی

بی مادریِّ فاطمه آغاز می شود

اشک نبی برای تو ای جان پاک، ریخت

با دست خویش بر تن پاک تو خاک، ریخت

با رفتن تو یار محمّد زدست رفت

خورشید روزگار محمّد زدست رفت

شد حمله ور به گلبن دین لشکر خزان

تو رفتی و بهار محمّد زدست رفت

زیبد که با هزار زبان در ثنای تو

«میثم» دُرِ قصیده بریزد به پای تو

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1396  2:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار وفات حضرت خدیجه (س)

حضرت خدیجه (س)-وفات

 

یا حضرت خدیجه سلام خدا به تو

بی انتها درود فراوان ما به تو

تو مادر ائمه ای ، ای مادر وجود

دلهای اهل بیت همه مبتلا به تو

اسلام زیر دین فداکاری شماست

کرده پیامبر همه عمرش دعا به تو

از این قضیه قدر تو معلوم می شود

وقتی که دل سپرده چنین مصطفی به تو

در لحظه های سخت در آن روزهای سخت

کرده پیامبر همه اش اتکا به تو

هر جا ز غصه های زمانه دلش گرفت

یا درد دل به حیدر خود گفت یا به تو

مدیون توست ماندن اسلام تا ابد

زنده است در دل همه این نام تا ابد

بغضی است در گلو که پریشان فاطمه است

اشکی است در دو دیده که لرزان فاطمه است

چشم از نگاه مادر خود بر نداشته

مادر یک امشبی است که مهمان فاطمه است

زهرا گرفته دست به دامان مادرش

عالم اگر چه دست به دامان فاطمه است

چشمان فاطمه شده گریان مادر و

چشمان نه فلک همه گریان فاطمه است

دستی که دست دختر خود را فشرده بود

بی جان ولی هنوز به دستان فاطمه است

پروانهء شکسته پر او محمد و

شمع فراق او دل سوزان فاطمه است

شمعی که ذره ذره دلش آب تر شده

لحظه به لحظه فاطمه بی تاب تر شده

در ماتم فراق تو بایست سر شکست

وقتی نبی ز غصهء تو بال و پر شکست

آیینه ها زغصه شکستند یک به یک

در آن میانه فاطمه ات بیشتر شکست

یک سال و داغ هجر ابوطالب و شما

در زیر این دو داغ پیمبر کمر شکست

با رفتن تو تازه مصیبت شروع شد

از آن به بعد فاطمه ات مستمر شکست

روزی رسید پشت در خانهء علی

گل بود پشت در که لگد خورد و در شکست

دیوار و میخ و در همه با هم یکی شدند

در آن میانه سینهء زهرا اگر شکست

بر قلب خانوادهء حیدر شرر زدند

وقتی که ضربه پشت سر هم به در زدند

حق است جان فدای شما بارها شود

وقتی که دوستدار شما مصطفی شود

دارو ندار خویش به پایش که ریختی

میخواستی فقط کفنت یک عبا شود

سهم از عبای یار به هر کس نمی رسد

این افتخار بلکه نصیب شما شود

ای با کفن که شد کفنت افتخار تو

دلها غمین بی کفن کربلا شود

ای وای اگر سری شود از پیکری جدا

ای وای اگر کسی کفنش بوریا شود

ای وای اگر تنی شود عریان به روی خاک

ای وای اگر سری به روی نیزه ها شود

مجلس همیشه مجلس دلبند فاطمه است

پایان روضه روضهء فرزند فاطمه است

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1396  2:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار وفات حضرت خدیجه (س)

حضرت خدیجه (س)-وفات

 

ایثار تا حدِّ گذشت از خویشتن بود

 دریاتر از دریا دل یک شیرزن بود

گرچه نبی از مکه بیرون شد غمی نیست  

هرجا خدیجه بود بهتر از وطن بود

 دلگرمی پیغمبران بودن ثواب است  

پاداش خیرش"مادر زهراشدن"بود  

آنقدر از دارایی اش خرج خدا شد

حتی دم مرگش دریغ از یک کفن بود  

با فاطمه چشمان پیرش درد دل کرد  

در اشکهایش حسرت یک پیرهن بود  

گویا خدا میخواست که روضه بخواند  

وقتی کفن آمد برای پنج تن بود  

آری،کفن تقسیم شد اما کم آمد  

حرف از غریبی بود که بعد ازحسن بود  

جبریل با گریه گریز کربلا زد

حرف از تنی زخم و چهل شمشیرزن بود

 حرف از زنی،که دید برتن سر نمانده

سرهیچ، جای بوسه ای دیگر نمانده

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1396  2:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار وفات حضرت خدیجه (س)

حضرت خدیجه (س)-وفات

 

شکر خدا که عبد خدای خدیجه ایم

ما بنده ایم و زیر لوای خدیجه ایم

ما عاقبت به خیرِ دعای خدیجه ایم

سینه کبودهای عزای خدیجه ایم

از لطف فاطمه است که ما مادری شدیم

با یک دعای نیمه شبش کوثری شدیم

وقتی خدیجه مادر ما شیعه ها بُوَد

دیگر چه غم که جای من و تو کجا بُوَد

با یک دعاش، حاجت ما هم روا بُوَد

از چه پی عبای رسول خدا بُوَد؟!

وقف خدا شده همه مال و منال او

پیغمبر خدا شده محو خصال او

او اوّلین زنی ست که غم پرور نبی ست

کوری چشم عایشه ... او همسر نبی ست

هم همسر نبی ست وَ هم یاور نبی ست

یعنی که بعد شیر خدا لشکر نبی ست ...

... آثار رنج در وجناتش عیان شده

مانند محتضر شده و نیمه جان شده

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1396  2:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار وفات حضرت خدیجه (س)

حضرت خدیجه (س)-وفات

 

بهشت را مبر از خانه ناگهان بانو

برای بی كسیِ فاطمه بمان بانو

به جان دختر مظلومه ات مرو از دست

مَساز اشك یتیمانه را روان بانو

بمان و فاطمه را خود عروس كن آری

که دختران همه محتاج مادران بانو

برای غربت من جان به لب شدی امّا

بدان كه غربت زهراست بعد از آن بانو

به باغ یاسِ تو سیلی زدند، باور كن

بمان كه یاس نمیرد جوان جوان بانو

میان این در و دیوار فضه را طَلَبد

مرو كه مشكل او را كنی نهان بانو

بیا و یاریِ خود را تمام كن بر من

اگر چه هیچ نمانده تو را توان بانو

بمان برای همیشه، همیشه یارم باش

مرا هنوز غریب وطن بدان بانو

برای دین خدا هر چه داشتی دادی

جهادِ كامله كردی به مال و جان بانو

تو در محاصره درس مقاومت دادی

نداد كار تو تحریم را اَمان بانو

نمانده هیچ برایت كه یك كفن بخری

عبای ختم رُسُل بر تو ارمغان بانو

فقط به بی كفنِ كربلا گریزی نیست

حسینِ بی كفنم را تویی نشان بانو

حسن غریب شود، ز حسین سَر بِبُرند

بمان و روضۀ سبطین را بخوان بانو

تو كه به شِعبِ ابی طالب امتحان شده ای

مقاومت كن و تا كربلا بمان بانو

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار وفات حضرت خدیجه (س)

حضرت خدیجه (س)-مدح و وفات

 

بالاتر از بالایی و بالانشینی

هر چند با ما خاکیان روی زمینی

شایستۀ وصف زبان کردگاری

نه درخور توصیف های این چنینی

ده روز آغاز مرا حسن ختامی

یعنی دعای هر شبم را آمینی

حسن تو محض با پیمبر بودنت نیست

قبل از مسلمان بودنت هم بهترینی

انگشتر پیروزی دین خدا را

تو با بهای جان و اموالت نگینی

طرد تو از سمت قریشی های مکه

باعث نشد یک لحظه هم از پا بشینی

نام تو از لب های پیغمبر نیفتاد

در هر کجا همراه ختم المرسلینی

مثل فدک نام تو را هم غصب کردند

تو بهترین مصداق ام المومنینی1

حالا ببین نسل تو دنیا را گرفته

با این حساب اول شما ام البنینی2

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار وفات حضرت خدیجه (س)

حضرت خدیجه (س)-مدح و وفات

 

تو كیستی كه سینه ی ما بی قرار توست

چشم زمین و چشم زمان سوگوار توست

كم نیست این كه مادر زهرای اطهری

 سوگند می خورم كه همین افتخار توست

در هر كجا همیشه كنار پیمبر و

 در هر كجا همیشه پیمبر كنار توست

مادر بزرگ محترم خانواده ای

 داماد خانواده علی بی قرار توست

دنیای تو همیشه هوایش بهاری است

 در بین خانه ات نوه هایت بهار توست

خیل كثیر خانه ی پیغمبر از تو بود

 زهرای خانه ی نبوی یادگار توست

بی خود نبی به پای كسی پا نمی شود

 هر مادری كه مادر زهرا نمی شود

دنباله دار عشق و اویس قرن شدی

در شب دلیل گریه ی چشمان من شدی

جایت اگر چه زیر كسای نبی نبود

 مادر شدی خلاصه ی آن پنج تن شدی

در هر نماز نافله پشت پیمبرت

محو عروج هر شبی خویشتن شدی

دخت علی ز چهره ی تو ارث برده است

 ای مادری كه مادر ام الحسن شدی

چندین كفن اگر چه محیای تو شده

 مادر بزرگ یك نوه ی بی كفن شدی

گریان روضه های رسول خدا شدی

 گریان داغ غربت یك پاره تن شدی

جبریل گفت روضه ی زخمی دوباره را

 در روی خاك یك بدن پاره پاره را

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار وفات حضرت خدیجه (س)

حضرت خدیجه(س)-وفات

 

مادری پر غصه و درد آشنا دلواپس است

عزم رفتن کرده تا سمت خدا دلواپس است

مادری افتاده در بستر به حال احتضار

دختری کوچک، شده غرق دعا، دلواپس است

بر لبش امن یجیب و دیده هایش غرق اشک

ترس دارد که نگیرد او شفا، دلواپس است

دخترش خورده زمین امروز، تعبیرش بد است

از عبور نیلی اش در کوچه ها دلواپس است

شور افتاده دلش چون خواب دیده نیمه شب

گوهرش افتاده زیر دست و پا، دلواپس است

او که در شعب ابیطالب همیشه تشنه بود

تشنه، یاد تشنۀ کرببلا دلواپس است

او که مرهم روی زخم سنگ ها بگذاشته

خوب می فهمد هجوم سنگ را، دلواپس است

من یقین دارم که او بین کفن ها گریه کرد

بر شهید بی کفن، بر بوریا دلواپس است

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار وفات حضرت خدیجه (س)

حضرت خدیجه (س)-مدح

 

بیچاره دستی که در این شب ها فقیرت نیست

یعنی دخیل دست های دستگیرت نیست

 باید برایت خاکساری را تمنا کرد

بیچاره بال جبریلی که حصیرت نیست

هرگر نمی خواهم ببینم آن شبی را که

در سفره ی افطار ما نان و پنیرت نیست

قربانی نامت شدن عین حیات ماست

مرده تر از مرده است هر کس که بمیرت نیست

تو منت دین خدا بر گردنم هستی

آری تو امّ المؤمنینی و نظیرت نیست

تو بانوی اسلامی و تاج سرم هستی

کوری چشم دشمنانت مادرم هستی

ای همسر شایسته ی پیغمبر مکه

ای جده ی شهر مدینه؛ مادر مکه

ای که برایت حاجیان احرام می بندند

قبر شریفت قبله گاه دیگر مکه

تو مادری ات نیز بوی نوکری می داد

می خواستی باشی کنیز دختر مکه

تو زینب پیغمبری و سال های سال

سینه سپر کردی برای رهبر مکه

هر جا که پیغمبر به جنگ فتنه ها می رفت

تو یک تنه بودی برایش لشگر مکه

مکه مدینه نیست در آتش نمی افتی

کاری ندارد با تو دیوار و در مکه

تو بانوی اسلامی و تاج سرم هستی

کوری چشم دشمنانت مادرم هستی

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار وفات حضرت خدیجه (س)

 حضرت خدیجه (س)-مدح و وفات

 

سـلام عالـم خلـقت! سـلام داور مـن!

به روح پاک بنـات و بنین و شوهـر من

منـم صحیفـۀ تاریـخ عمـر ختـم رسل

که غرق بوسـۀ پیغمبر است کوثـر مـن

وجـود مـن ز ازل تشنـۀ محمّـد بــود

که شد شراب وصالش نصیب ساغر من

امیــن وحـــی الهــی ســلام آورده

به سـوی مـن ز خداوندگـار اکبـر من

سلام من به محمّد سلام من به علی

سلام هر دو به جـان و تـن مطهـر من

به وصف منزلتم نـزد مصطفی این بس

که روح بین دو پهلوی اوست دختر من

زهی به بخت بلندم که عقل کل فرمود

خدیجه مونس من بود و یار و یاور من

درسـت «امّ‌ابیهــا» اگـر شـود تفسیـر

یقین کنید که این دختر است مادر من

بـرای یـاری منجـی خلـق عالـم بـود

هماره کوچه و صحرا و دشت، سنگر من

ز چـارسو سپـر جـان مصطفـی گشتم

چه غم اگر شکند سنگ دشمنان سر من

به گـرد روی محمّد چـو گرد گردیـدم

که شد غبار ره او بـه چهـره زیـور من

همیـن نـه جامـۀ پیغمبرم کفن گردید

به دست رحمت او دفن گشت پیکر من

از این مقام چه برتر؟ علی است دامادم

علی که هست زعیم و امام و رهبر من  

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار وفات حضرت خدیجه (س)

حضرت خدیجه (س)-وفات

 

شب گذشته کمی خوب شد سخن می گفت

برایم از خودش از حال خویشتن می گفت

از اینکه سنگ گرفته به معجرش به سرش

و یک به یک همه اش را برای من می گفت

به اهل بیت پیمبر چقدر ایمان داشت

کنار ما سه تن از پنج تن می گفت

برایم از همه اموال و مال داشتنش

برایم از کفنی هم نداشتن، می گفت

درست مثل کسی که خودش خبر دارد

فقط حسین حسین و حسن حسن می گفت

کفن رسید به دستش ولی نشد خوشحال

برایم از پسرم " شاه بی کفن" می گفت

بباف دختر من پیرهن برای غریب

به فاطمه ز حسین و ز پیرهن می گفت

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار وفات حضرت خدیجه (س)

حضرت خدیجه(س)-وفات

 

دارد برای همسر خود گریه می کند

با گریه های کوثر خود گریه می کند

همسر فقط نبود خدیجه برای او

او در فراق یاور خود گریه می کند

دیروز بر عمویش و حالا به همسرش

فردا برای دختر خود گریه می کند

روزی که شعله می شود اجر رسالتش

آن جا به یاس پرپر خود گریه می کند

روزی که با جراحت پهلوی خود کسی...

بر حال و روز شوهر خود گریه می کند

طفلی در امتداد مصیبات کوچه بر...

آثار درد مادر خود گریه می کند

یک روز می رسد که زنی بین قتلگاه

بر کشته های بی سر خود گریه می کند

وقت نزول آیۀ سنگین کعب نی

بر پیکر برادر خود گریه می کند

یا ایها الرسول! ببین رأس روی نی

دارد به حال خواهر خود گریه می کند

عباس را بگو که دل زخم دختری

دارد برای معجر خود گریه می کند

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1396  2:24 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها