0

چگونه خدا را بشناسیم

 
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

چگونه خدا را بشناسیم

چگونه خدا را بشناسیم ( مقدمه )

چگونه خدا را بشناسیم ( مقدمه )

امام باقر ( ع ) میفرماید : چون خداوند عقل را آفرید ، از او بازپرسی کرده ، به او گفت پیش آی ، پیش آمد ، گفت

بازگرد ، بازگشت ، فرمود بعزت و جلالم سوگند : مخلوقی که از تو نزدم محبوب تر باشد نیافریدم و ترا تنها به کسانیکه

دوستشان دارم ، بطور کامل دادم ، همانا امر و نهی و کیفر و پاداشم متوجه توست .

بنام خداوند بخشنده و مهربان

 

 ( ماوراء علم )   مقدمه

 

حضرت علی ( ع ) روایت فرموده که : جبرئیل بر آدم نازل شد و گفت ، ای آدم من مامور شده ام که ، ترا در انتخاب

یکی از سه چیز مخیر سازم ، پس یکی را برگزین و دو تا را واگذار .

آدم گفت چیست آن سه چیز ؟

جبرئیل گفت ، عقل ، حیا و دین .

آدم گفت ، عقل را برگزیدم .

جبرئیل به حیا و دین گفت ، شما باز گردید و او را واگزارید ، آن دو گفتند ، ای جبرئیل ما ماموریم که هر کجا عقل باشد

با او باشیم ،

جبرئیل گفت ، خود دانید و بالا رفت .

از مفهوم روایت این استنباط می شود که ، برجسته ترین نعمت باطن انسان  ( عقل ) است .

هر کجا ( عقل ) باشد ، همه چیز هست . یک انسان عاقل میتواند با استفاده از عقل به نهایت آرزوهای خود برسد .

عقل است که با بکارگیری صحیح آن انسان می تواند  بر همه اسرار و ناشناخته ها غلبه کرده و کلیه مرزهای زمین و

 آسمانها را در نوردد . پس بدلیل اینکه خداوند متعال یکی از بهترین و با ارزشترین نعمتهای خود را که عقل می باشد

 به انسان عطا فرمود ، انسان را در انتخاب زندگی خویش مخیر قرار داد .

و خود ناظر و شاهد اینست که ببیند ، از بندگانش ، چه کسانی از قدرت و نیروی عقل استفاده میکند و راه خود را به

درستی تشخیص می دهد .  

چون انسان با استفاده از عقل خود میتواند راه را از چاه تشخیص داده و با استفاده از این هدیه گرانبهای خداوند ،

دانشی را که برای معرفت و شناخت خودش پیش روی انسان قرارداد را فرا گرفته و بوجود خالقش معرفت پیدا کند .

بنا براین همه انسانهایی که دارای عقل سلیم هستند ، در صورت عدم استفاده صحیح و ضایع گذاشتن آن در طول زندگی

خود ، بزودی در پیشگاه خداوند خود مورد بازخواست و سوال و جواب قرار خواهند گرفت .

خداوند از هر علمی ، به اندازه ای که مقدر فرموده بود به انسان یاد داد .

علوم در همه زمینه ها  ، صفتها ، ترفندها ، زیباییها ، قدرتها  . . . و هر علوم  دیگری که در زندگی انسان جاری است

  اصل و منشاء و خزانه آن در نزد خالق یکتاست .

به زبان ساده تر باید گفت که ، هر نوع علوم و هر صفت و هر قدرت ، مطلقیت آن ، از آنِ پروردگار مهربان است .

پس با احتساب این اصل ، به این نتیجه میرسیم که ، اگر شناخت نسبت به خداوند یکتا پیدا کنیم ، نه تنها در صدد

 مکر و فریب و نیرنگ برای خداوند بر نخواهیم آمد ، چون مطلقیت همه این صفات در نزد خداوند است و او خود

هر چیزی را به انسان آموخت ، بلکه با کمال تواضع و فروتنی سر تعظیم و سجده به پیشگاه حضرتش فرود می آوریم

 وآگاه میشویم از اینکه خداوند خود خالق این صفات است و اوست که در وجود ماست و به ما حیات بخشید .

پس زمانیکه خداوند از رگ گردن به انسان نزدیک تر است ، نه تنها از افکار و نیتهای بنده اش کاملا آگاه است

بلکه به آینده او محیط است .

اکثریت ما انسانها از پروردگار فقط نام او را به زبان می آوریم و در عمل غیر از آنکه به زبان می آوریم انجام میدهیم

هر کس در این دنیا به هر چیزی که علاقه و محبت دارد ، در زمانیکه از او سوال می شود ( خدای تو کیست ) ؟

چون دروغ ، نیرنگ و فریب دیگر جایگاهی ندارد ، همان چیزی را خواهد گفت که ، محبت آنرا در دنیا در دل داشت

حال ، آن ممکن است همسر باشد ، ممکن است مال و دارایی باشد ، ممکن است املاک و اتومبیل باشد و یا هر چیز

دیگری که در دنیا به آن محبت میورزید و جزء آن به چیزی فکر نمی کرد .  

با این استدلال به این مهم پی میبریم که در زمانیکه در پیشگاه خداوند قرار بگیریم ، هیچ چیزی جزء صداقت خریدار

ندارد و هیچ گونه عذری پذیرفته نیست ، چون امروز که در آن قرار گرفته ایم ، خداوند همه گونه امکانات و راهنمایی

برای بندگانش مقرر فرموده است .

 امام حسین ( ع ) در حدیثی فرموده : مبادا در امر دین کاهلی کنید ، که خود را به زیان و خسران انداخته اید .

مدت زمان عمری که خداوند به هر یک از بندگانش داده ، از نظر علم خداوند مشخص و تعیین شده است و به قول

فرمایش خداوند یک لحظه مقدم و موخر نخواهد شد .

متاسفانه دنیا ، با ویترینهای متنوع و رنگارنگ خود ، انسانها را تسخیر کرده و به زنجیر کشیده است .

پس چقدر یک انسان باید قدرتمند باشد ،(  تا در مقابل این عروس هزار داماد که به هیچکس وفا نکرده و فقط انسانها

را تا لب گور به دنبال خود میکشاند و بعد از آن لباسش را هم که از اموال این دنیاست ، از او میگیرد و میگوید .

برو که از این به بعد خواهی دانست که چگونه سرمایه عمر خود را بیهوده از دست دادی ) ، . . . مقاومت کند .

در آن لحظه است که ، کسانیکه عمر خود را تباه کردند ، متوجه این حدیث امام حسین ( ع ) می شوند ، که دیر است .

پس امروز را که به لطف و اراده خداوند حیات داریم و نفس میکشیم ، غنیمت شمرده و عقل خود را ضایع نگذاریم

و از لحظات و ثانیه های آن بهره مند شویم زیرا خداوند روز بعد را که در قید حیات باشیم برایمان تضمین نکرده است

با نفوذ به عمق علوم خلقت و سفر به درون ناشناخته ها ، به حقایق خلقت آگاه شویم و خداوند را به حقیقت بشناسیم ،

 که این شناخت و معرفت ، کلید ورود به درگاه و حریم خداوند یکتاست .

در عصر جاهلیت ، زمانیکه مردم آن دوره با انبیاء الهی مخالفت میورزیدند ، هرگاه به فرمان خداوند ، رسولان برای

آگاه شدن مردم ، از آنان میپرسیدند که زمین و آسمان را که آفریده ، با آن همه کفر و ناسپاسی ، باز اعتراف میکردند

که خالق آنها خداوند است . اما امروز که دانشمندان جهان به یکتایی خداوند ایمان آوردند و در کشفیات و یافته های

خود شاهد حضور خداوند بزرگ شدند و همین امر باعث گرایش آنان به دین خدا شد ، لازم است بدانیم که . . .

معنای این امر آنست که هر اتفاقی ، هر حرکتی ، هر واکنشی را ، عاملی است . و برای آگاهی از این فعل و انفعالات و

انقلابات ، در هستی ،  باید عامل آنرا شناخت .  

با مَحرم شدن برای ورود به حریم خداوند مهربان ، خود را محبوب اهل زمین و آسمانها کنید . 

 

((  و خداوند به فرشتگان و ملائک فرمود : من چیزی از خلقت بشر میدانم که شما از آن آگاه نیستید . ))

 

زمان به عقب باز نمیگردد ، لحظه ها را غنیمت شمریم . . .

دوشنبه 8 خرداد 1396  7:21 PM
تشکرات از این پست
siryahya rozgol
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چگونه خدا را بشناسیم

چگونه خدا را بشناسیم ( ماوراء علم -1 )

چگونه خدا را بشناسیم ( ماوراء علم -1 )

کلیه مطالب برنامه ( ماوراء علم ) مستند بوده و توسط پژوهشگران ، محققین و دانشمندان جهان ، طی آزمایشهای بی شمار تهیه شده ، و همچنین تصاویر و مستندات آن در آرشیو 

استودیو 57 موجود می باشد و تا آنجا که میسر بوده سعی شده که این مقالات ، با حذف واژه های علمی غیر قابل درک برای عموم ، نگارش شود . 

 

بنام خداوند بخشنده مهربان

ماوراء علم ( 1 )

یک پر را در یک فضایی که بسته باشد و از هیچ روزنه ای به آن جریان هوا برخورد نکند قرار داده و با دوربین گوشی

خود یک عکس از آن بگیرید ،  پس از چند روز به آرامی و بدون اینکه کوچکترین برخورد هوا ، پر را تکان دهد ،

مجددا از آن یک عکس بگیرید ، هر دو عکس را در سیستم بزرگ نمایی کنید ، خواهید دید که هیچ تغییری نکرده است

حال ، با دست خود هوا را به سمت پر حرکت دهید ، هر چقدر سرعت حرکت دست شما بیشتر باشد ، جابجایی پر بیشتر

خواهد شد .

پر، طی چند روز گذشته کوچکترین حرکتی به خودی خود نداشته است ، اما به محض اینکه جریان هوا توسط حرکت 

دست شما با آن برخورد کرد ، باعث تحرک آن شد . به این معنی که شما هوای اطراف پر را با دست خود به سمت پر

راندید و آن را به حرکت در آوردید ، اگر روزها و سالها هم به آن پر دست نمی زدید ، هیچ تغییری در آن مشاهده

نمی کردید .

پس عاملی که باعث حرکت پر شد ، باد میباشد ، که این باد نیز از عامل دیگری که جابجایی هوا باشد بوجود آمد و نیز

این جابجایی هوا از عامل دیگری که دست شما باشد ، بوجود آمد و همچنین دست شما از عامل دیگری که انجام وظیفه

سلولهای بدن شما باشد ، به حرکت در آمد ، و سلولهای دست شما نیز از . . . و به همین ترتیب اگر سلسله مراتب طی

شده را پیگیری کنید ، به مغز یعنی مرکز فرماندهی انسان  ، خواهید رسید .

حال این مغز که به اندازه یک پرتغال میباشد واز میلیاردها عضو تشکیل شده ، توسط علومی که خداوند در آن قرار داده

است ، و توسط روح شما که در تک تک ژنهای شما قرار دارد ، کلیه این علوم را به واسطه اعضای شما که هر کدام از

 میلیونها سلول تشکیل شده است ، از علم به عمل تبدیل می کند ، و شما قادر خواهید بود که آن فعل را انجام دهید و نیز

 پی میبرید هر آنچه فعل و انفعالات و تغییرات و دگرگونی در هستی وجود دارد ، هر کدام عاملی در پشت آن نهفته است

به این معنی که هر اتفاقی در طبیعت می افتد و هر دگرگونی که انسانها شاهد آن می باشند و یا نمی باشند ، به خودی

خود انجام نمی شود ، بلکه عاملی باعث آن می شود و آن عامل هم همانطوریکه پیگیری کردیم به عوامل دیگری ارتباط

پیدا میکند  ، تا اینکه به مبداء آن که همانا ذات بی همتای خالق یکتاست می رسیم .

به عنوان مثال ، هر گاه  زلزله به وقوع می پیوندد ، از حرکت و جابجایی طبقات مختلف زمین میباشد ، که این جابجایی

همانطوریکه در یک آزمایش ساده  دیدیم ، به عوامل مختلف بستگی دارد  ، که با پیگیری عوامل مختلف در زلزله

 و رد یابی به سر منشاء آن  ، یعنی خواست و اراده خداوند مهربان خواهیم رسید  .

پس با این استدلال هیچگاه نمی توانیم بگوییم که هیچ چیزی و هیچ تغییراتی و هیج یک ازنعمتهای خداوند به خودی

 خود بوجود آمده است و در هر آنچه که در هستی وجود دارد ، بطور دقیق هر چیزی که به چشم میبینیم و هرچیزی

که احساس میکنیم و هر چیزی از آن تغذیه میکنیم ، بطور قطع و یقین سرمنشاء آن ، اراده ذات بی همتای اوست .

تمام کوهستانها ، آبهای جاری و ساکن ، جسم ما ، گیاهان سمی ، گیاهان شفابخش ، مبلمان و اثاثیه های مختلف ،

ساختمانها ، طعم های ترش و شیرین ، بوهای مطلوب و نامطلوب ، رنگهای زیبا و در حقیقت هر چیزی که وجود دارد

چه ما آنرا به چشم ظاهر ببینیم و چه آن را نبینیم ، مانند عقل ، درد و . . . همگی بلااستثناء از 109 اتم تشکیل شده اند

که این یکی از شگفت انگیزترین معجزه های خداوند است .  

زمانیکه اتمها به هم نزدیک می شوند ، مولکولهایی بوجود می آورند که هر کدام  ویژگی فیزیکی متفاوتی دارند ،

یعنی درهر کدام خصوصیتی بوجود می آید که سلولها و در نهایت موجود را زنده نگاه می دارد .

 اتمها مشابه هستند ، اما خداوند در هر کدام خواصی متفاوت با دیگری قرارداده است .

برای درک بهتر ، اتم کوچکترین جزء هر عنصری که در طبیعت وجود دارد ، می باشد که با ترکیب اتمها ، مولکول

بوجود می آید ، برای مثال : دو اتم اکسیژن که با هم ترکیب شوند یک مولکول اکسیژن بوجود می آید .

بنابراین آنچه که نام بردیم و وجود دارد ، از پیوند اتمها بوجود آمده اند ، و این پیوندها باعث بوجود آمدن چیزهای

مختلف میباشد ، برای مثال ، آب از ترکیب یک اتم اکسیژن و دو اتم هیدروژن بوجود آمده است .

گاهی  اوقات یک اتم به مولکولی اضافه می شود که نتیجه آن اینست که آب معمولی نوشیدنی به سم تبدیل می شود .

یک اتم به مولکولی اضافه و یا از آن حذف شود یک چیز غیر قابل خوردن را به مواد خوردنی تبدیل کند ، و یا بوی تند

و نامطبوع را به رایحه بی نظیری مانند گل رز تبدیل کند  . 

حال این چه نیرویی است که اتمها را هدایت  می کند که با چگونه پیوندشان نعمتهای بیشمار را در اختیار انسانها قرار

دهد ؟ اگر این اتمها را کسی هدایت نمیکرد و هر از گاهی با مولکولهایی که نباید ، پیوند میخوردند و یا یک اتم از آن کم

 و یا زیاد می شد  ، چه روی میداد ؟

 جسم سخت به مایع و یا مزه شیرین به ترش و یا . . در کل تعادل هرچیز در طبیعت بهم میریخت و حیات از بین میرفت

خداوند مهربان با دادن ویژگیهای متفاوت به مولکولها  ، بی نظیرترین هنر را برای مخلوقات خویش به معرض نمایش

میگذارد ، بطور مثال طعم شیرین سیب ، سختی سنگ و نرمی پنبه ، همگی معجزات بزرگی هستند که خداوند آنها را

در اتمهای نامرئی نشان می دهد  .

و خداوند در قرآن کریم فرمود : هستی را از عدم آفرید ، یعنی از هیچ !  

خداوند همه دنیا را از عدم آفرید و اتمها را که ( 99/99999 ) در صد خالی هستند را ، اجزای تشکیل دهنده همه

موجودات قرار داده است و این به آن معنا است که ، همه دانشمندان جهان بطور اتفاق به این نتیجه رسیده اند که

اتم که ، اساس و پایه هر چیزی در عالم می باشد ، خالی است ، و تنها دلیل ترکیب اتمها برای تشکیل مولکولها

و خلقت هر مخلوقی ، وجود الکترون است که فضای محدودی از این حجم را که با چشم غیر مسلح نمیتوان آنرا

دید ،( یعنی اگر حجم یک اتم را به 100 قسمت تقسیم کنیم  99 قسمت آن خالی است و آن یک قسمت باقیمانده را اگر به

100/000  قسمت تقسیم کنیم ، باز 99/999 قسمت آن خالی است ) ، گرفته است .  

و خداوند با راهنمایی بشر و دادن علوم به او ، او را تا بدانجا کشاند که به او بفهماند ، که تمام هستی از چه چیز

بوجود آمده است ، در حقیقت از هیچ . . . .

 

زمانیکه هر موجود زنده ای میمیرد ، اتمهای آن یعنی جزء اصلی آن پراکنده می شود و جزء چیز دیگری مانند درخت

باکتری و یا یک قطره باران می شود . این اجزای اصلی به اندازه ای کوچک هستند که ، 500/000  مورد از آنها که

روی هم قرار بگیرند ، باز هم از ضخامت یک تار مو کوچکتر هستند .

به عبارت دیگر حتی تصور میزان کوچکی این اتمها ، تقریبا غیرممکن است ، مثال زیر به درک بهتر این موضوع

کمک میکند .

یک میلیمتر خطی به اندازه ( - ) می باشد ، فرض کنید این خط را به هزار قسمت مساوی تقسیم کنیم ، هر کدام از این

قسمتها یک میکرون است ، اندازه موجودات ذره بینی هم همینقدر هستند ، اندازه یک ( پارامسی ) دو میکرون است

( پارامسی موجودات تک سلولی هستند که معمولا در آبهای گرم و آبگیرهای راکد زندگی می کنند )

به عبارت دیگر این موجود بسیار کوچک است و اگر بخواهید این موجود را در یک قطره آب ببینید ، باید قطرتصویر

این قطره آب را به اندازه ای بزرگ کنید که 12 متر بشود ، حال اگر بخواهید اتمهای این قطره را ببینید ، باید قطر آنرا

24 کیلومتر کنید  .   

برای اینکه به اندازه ( اتم ) برسید ، گفتیم که اگر یک میلیمتر را به هزار قسمت مساوی تقسیم کنیم ، یک میکرون

می شود ، اکنون باید هر میکرون را به هزار قسمت مساوی تقسیم کنید .

در حقیقت اندازه هر اتم برابر است با ( یک میلیونیم ) میلیمتر . عنوان مثال دیگر درک این موضوع را بیشتر می کند .

اندازه اتم نسبت به یک میلیمتر از نظر مقیاس مانند مقیاس ضخامت یک برگ کاغذ در برابر ساختمان ( امپایر استیت )

بلندترین ساختمان در امریکاست .

همه چیز به اراده خداوند از این اتمهای کوچک بوجود آمده اند ، و شگفت انگیز تر اینکه همانطور که  عنوان شد ،  

تقریبا کل حجم اتم خالی است .این شرایط در همه دنیا یکسان است ، یعنی ساختمانهای آسمانخراش . انسان ، گیاهان

حیوانات ، ستارگان ، سیارات ، اجسام ریز و درشت ، همگی بدون استثناء از این قانون پیروی می کنند .

قدرت بی نظیر و هنر خلاقانه خداوند یکتا که ، با اجزایی که اندازه آن فقط ( یک میلیونیم ) میلیمتر می باشد ،  

کهکشانهایی به مسافت میلیارها کیلومتر می آفریند ، برای تمامی انسانهای خردمند آشکار است  

   

انسانها باید با آگاهی از قدرت بلا منازع خالق یکتا و هنر بی بدیل آن ذات بی همتا ، پی به یگانگی او برده و در

پیشگاهش سر تسلیم فرود آورند و بپذیرند که خداوند بی نیاز از هرچیز و ستوده صفات است و این انسان است که

همیشه به او نیازمند است و بدون خواست و اراده او نمی توانند کاری انجام دهند .

انسانها باید بدانند که هر آنچه خود رامتصرف در آن می بینند ، متعلق به خداوند است و برای هدفی مقدس در اختیار

انسان قرار داده است ، پس همانطوریکه شایسته بندگی است از آن استفاده کنند  .  

پس یک انسان عاقل ، متفکر و اندیشمند ، هیچگاه ، از اینکه گفته شود چیزی به خودی خود بوجود آمده و یا حرکتی

به خودی خود انجام می شود را ، نمی پذیرد .    

 و زمانیکه به این مرحله از رشد وکمال برسد و خالق خویش را بشناسد ، از نعمتهایی که خداوند مهربان در اختیارش

قرار داده ، لذت به معنای واقعی را به خصوص لذت داشتن ایمان را خواهند برد ، و هر چه بیشتر در راه شناخت

خداوند قدم بردارد ، دیگر به سادگی از کنار نعمتهای بیشمار خداوند نمی گذرد و با دیده احترام و کرنش در مقابل آنان 

می ایستد و با دیدن هر حرکتی در طبیعت حضور خداوند بزرگ را احساس خواهد کرد و بی شک از اینکه در محضرش

مرتکب معصیت شود ، پرهیز میکند  .

 و خداوند یکتا اورا به سبب یگانه شناختن پروردگارش ، به علومی غیر قابل باور راهنمایی خواهد کرد  .  

وقتي مي گوييم علي غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را 
وقتي مي گوييم حسين غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را
 خدا نکند روزي بگويند مهدي غريب بود که آينده گان لعنتمان کنند

 

!جنـگ نـرم , تـفـنـگ نميخواهد چـادر ميخواهد


 

دوشنبه 8 خرداد 1396  7:22 PM
تشکرات از این پست
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چگونه خدا را بشناسیم

چگونه خدا را بشناسیم ( ماوراء علم -2 )

چگونه خدا را بشناسیم ( ماوراء علم -2 )

چگونه این هورمون می تواند تعداد سلولهای مرده را محاسبه و سلولهای جدید و کافی برای جایگزینی آنها تولید کند ؟ 

بنام خداوند بخشنده و مهربان

 

دکتر آدام روتر فورد : من چگونه زنده ام ؟

برای ساختن دو هزار دانه کبریت ، نیاز به 18 کیلو کربن ، 15 کیلو نیتروژن ، آب و فسفر به اندازه کافی و نیز مقدارمشترکی از آهن ، مانند یک میخ کوچک و 20

عنصر دیگر ، . . . وزن عناصری که ذکر شد با من هم وزن است . از نظر شیمیایی من و این عناصر یکسان هستیم ، چرا که همین مقدار عناصر وجود مرا تشکیل

داده اند  . اما از نظر زیست شناسی کاملا از هم متمایز هستند .

بطور آشکار من زنده ام و همین ترکیب شیمیایی یکسان در درون ( سلولها ) سازماندهی شده است . 60 هزار میلیون ساختار پیچیده ی قابل قبول که بدن من را شکل

می دهند . پس همه وجود ما از سلول است ، هر زمانی که ما نفس می کشیم و یا حرکت می کنیم و حتی فکر میکنیم ، سلولهایمان این کارها را برای ما انجام میدهند.

 

دکتر آدام روتر فورد :

سالها قبل یک پژوهشگر عالیرتبه آلمانی به نام ( آنتونی لن هیون هوک ) در مورد موجودات بسیار ریزی تحقیق میکرد ، او با تغییر رنگ آب برکه ، متوجه شد

 چیزی درون آب هست که باعث تغییر رنگ آن می شود ، او پس از آزمایشهای متعدد موجودات فوق العاده ریزی را که فقط با چشم مسلح میتوان آنها را دید در

 درون یک قطره آب کشف کرد ، این موجودات آنقدر ریز هستند  که ، شما میتوانید میلیونها عدد از آن موجودات را روی یک دانه شن مشاهده کنید . و این واقعا

 متحیر کننده و غیر قابل باور بود .

اگر در مورد اینکه سلولها با کیسه کوچکی که پر از مولکول است سازگاری دارند ، بیندیشید ، شگفت انگیز و باور آن سخت است ، اما اینکه چگونه این مولکولهای

بی جان برای ساختن زندگی در هم ادغام می شوند ، معمایی بنیادی است .

دانشمندان شروع به تحقیق در معمای سلولها کردند ، آنها به این نتیجه رسیدند که گیاهان ، انسانها ، و هر آنچه موجود زنده است ، از سلولی کوچک بوجود آمده اند

دکترها ، آزمایش و تحقیق بر روی بدن انسان ، ارگانها و بافتها را با استفاده از نمونه گیری و گذاشتن نمونه ها در زیر میکروسکوپ آغاز کردند .

نتیجه ای که آنان از آزمایشات خود گرفتند این بود که هر عضو و بافت بدن انسان ، از انواع بیشماری از سلول تشکیل شده است که ، با یکدیگر کار می کنند و همه

سلولها از سلولهای دیگر شکل می گیرند ، و سلولهای جدید هنگامیکه سلولی به دو نیم تقسیم می شود ، بوجود می آیند .

آنها می توانستند ببینند که سلولها درون غشایی قرار گرفته اند و در قسمت وسط هر سلول هسته ای متمرکز وجود دارد که اطراف آن را چیزی ژله ای مانند شبیه

کره چشم فرا گرفته است که پروتوپلاسم نامیده می شود ، اما اطلاعات بیشتری نمی توانستند کسب کنند .

دکتر فرد ریک میشو که در مورد سلولهای خونی سفید ( گلبولهای سفید ) تحقیق می کرد ، تصمیم گرفت با مشاهده هسته مرکزی سلول ، به چگونگی شکل گیری آن

دست یابد . او پس از آزمایشات مختلف و پس از صرف ماه ها تحقیق به این نتیجه رسید که ، هسته سلول ، شامل ملکولهای سخت و عجیبی است .

این ملکولها از کربن ، هیدروژن ، اکسیژن و نیتروژن تشکیل شده اند ، او این عناصر را در همه موجودات زنده یافت ، اما این ملکول چیز اضافه ای نسبت به  

موجودات دیگر داشت ، و آن فسفر بود که این عنصر آن را از دیگر موجودات متمایز میکرد . این ملکولی کاملا جدید بود زیرا او آن را در درون هسته سلول پیدا

کرد ، نام آن را هسته سلول نامید ، که حالا ما آنرا به ( دی ان ای ) میشناسیم .

اجازه دهید منظورم را اینطور بیان کنم ، من قصد دارم پوستم را بسوزانم ، اما شما نباید اینکار را در منزل انجام دهید ، مگر اینکه خالصانه علاقه مند به علم و دانش

باشید . سوختگی ، مقداری از سلولهای پوستم را از بین خواهد برد ، و ایجاد زخم میکند ، این زخم بزودی بهبود می یابد ، اما اگر در مورد آن بیندیشیم فرایندی قابل

توجه را طی خواهد کرد ، زیرا بسیاری ازانواع مختلف سلولها با یکدیگر در حال بازسازی عملیاتی فوق تخصصی هستند . این سوختگی واقعا به پوستم صدمه وارد

 کرد ، بعد از چند هفته زخم در حال بازسازی شد ، ، سلولهای عصبی مخصوص اینکار درد و آسیب را کاهش دادند ، گلبولهای سفید با عفونت مبارزه کردند ،

 گلبولهای قرمز لخته زخم را بوجود آوردند ، و سلولهای جدید توسعه و رشد یافتند و بافت جدیدی را طراحی و ساختند که ، جایگزین سلولهای مرده شوند .

به خاطر داشته باشید که تمام سلولهای زنده در بدن انسان از ( دی ان ای ) یکسانی تشکیل شده اند ، ( دی ان ای ) من همه سلولهای متفاوت در بدن به گونه ای در

 بهبود زخم من و اینکه چه فعالیتی را باید انجام دهند ، درگیر بودند ، بعد از 4 هفته پوست من در حال بهبود است  ، زیرا همه سلولهایی که درگیر هستند ، از

 کارکردی که وجود دارد مطلع هستند ، اما آنها چگونه از عملکردشان آگاهی دارند ؟ و اینکه هر سلولی چگونه می داند که وظیفه اش چیست ، و برای چه کاری

 بوجود آمده است ، پاسخ ها در بعضی از حیرت آورترین آزمایشات زیست شناسی نهفته است .

 

امروز دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که ، دستور العمل و همچنین ایجاد میلیونها مولکولی که سلولها و ما را زنده نگه می دارند به وسیله ( دی ان ای ) طراحی

و کنترل می شوند .

برای ایجاد موجودی زنده نیاز به مقدار شگفت انگیزی از ( دی ان ای ) می باشد ، هر سلول انسان 4/3 میلیون حرف از کد ( دی ان ای ) را دارا می باشد که اگر

آنها را بر روی کاغذ بیاوریم ، 620 جلد کتاب می شود .

بدن هیچکس مانند روز گذشته نیست ، زیرا برخی سلولها جایگزین شده و یا مرده اند ، فقط روح انسان ثابت است ، دانشمندان ثابت کردند که بافتهای بدن همواره

 جایگزین می شوند ، برای اینکه این اتفاق رخ دهد ، 200 میلیون سلول در دقیقه تولید می شود تا جایگزین سلولهای مرده شوند .

خداوند اراده کرده تا هورمونی به نام تیروکسین این پدیده بی نقص را تنظیم کند ،( تیروکسین ) بدن را کنترل می کند و سلولهایی که عمرشان به پایان رسیده را

 شناسایی می کند ، و برای تولید واحدهای جدید فرمان میفرستد ، تمام روند جایگزینی سلولهای بدن به ( تیروکسین ) بستگی دارد  .

اگر این هورمون  تعداد هورمونهای از دست رفته را محاسبه نکند و کمتر و یا بیشتر ازهورمونهای مورد نیاز تولید کند ، آشفتگی بوجود آمده منجر به پیری بدن

و وقفه عملکرد بدن می شود ، تولید بیش از حد ، موجب رشد کنترل نشده ، اندامها و غدد و در نهایت مرگ انسان می شود .

چگونه چنین روند سرنوشت سازی توسط هورمونی کنترل می شود ؟

چگونه این هورمون می تواند تعداد سلولهای مرده را محاسبه  و سلولهای جدید و کافی برای جایگزینی آنها تولید کند ؟

بی تردید چنین هورمونی نمی تواند بر حسب تصادف بوجود آمده باشد و خود به خود تصمیم به کنترل مواد بدن انسان بگیرد .

سیستمهای بدن انسان به اندازه ای ظریف و پیچیده است که حتی یک فعل و انفعال آنرا نمیتوان تصادفی فرض کرد .

خالق تمام این سیستمهای منظم که ، بدون وقفه و در میلیونیم ثانیه وظایف خود را بدون کوچکترین تامل و به شایستگی انجام می دهند  ، . . .

پروردگار تمام موجودات است ، که همیشه و در تمام لحظات آنها را کنترل می کند .

 

پروردگاری که خالق همه هستی اوست ، هیچگاه اراده ظلم و ستم در حق بندگانش ندارد .

و کسانیکه با نام خدا و در زیر پرچم دین خدا ، برای خود اسلام جدیدی ساختند که با آن به بندگان خداوند ظلم و ستم روا میدارند ، و در میان خلق خدا با جسارت

تمام زندگی کرده  و حقوق مردم را پایمال می کنند  از نظر پروردگار ، فاسدترین مردم ، هم آنان هستند که به بدترین عذابها دچار خواهند شد .

خداوند . . . کسی است که ، هفت آسمان را آفرید است و از زمین نیز همانند آنرا ، فرمان او در میان آنها نازل میگردد ، تا بدانید که پروردگار بر هر کاری تواناست

و اینکه خداوند بر هر چیزی احاطه علمی دارد .       ( سوره طلاق – آیه 12 )  

 

                                                              هم اکنون پروردگار مراقب اعمال ماست .

وقتي مي گوييم علي غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را 
وقتي مي گوييم حسين غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را
 خدا نکند روزي بگويند مهدي غريب بود که آينده گان لعنتمان کنند

 

!جنـگ نـرم , تـفـنـگ نميخواهد چـادر ميخواهد


 

دوشنبه 8 خرداد 1396  7:23 PM
تشکرات از این پست
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چگونه خدا را بشناسیم

چگونه خدا را بشناسیم ؟ ( ماوراء علم  )

چگونه خدا را بشناسیم  ؟ ( ماوراء علم -4 )

شاید باورش برای خیلی از انسانها مشکل باشد ولی ، شناخت خلقتهای خداوند با طول عمر انسان ارتباط مستقیم دارد .

بنام خداوند بخشنده مهربان

 

 

شما اگر یک دانه بسیار ریز ماسه را روی زمین بیاندازید ، آن را نمی بینید .

اما اگر یک ظرف ماسه را روی زمین بریزید و آن را صاف و تخت کنید ، در آن صورت محل پخش ماسه ها را سیاه

می بینید ، و هر چقدر هم که از آن فاصله یگیرید باز هم آن را به صورت یک لکه سیاه خواهید دید .

به عبارتی، یک ( مولکول کلروفیل ) و کل سطح سبز رنگ برگ گیاهان مصداق مثال فوق می باشد .

به یک برگ با دقت بسیار نگاه کنید ، اگر چه این برگ بسیار عادی به نظر می رسد ، اما  شما نمی توانید جریانهای

شیمیایی بی شمار و شگفت انگیزی را که در درون برگ در حال انجام هست را ببینید .

در درون برگ کارخانه های بیشماری با سرعت و بدون وقفه در حال کار هستند که با چشم غیر مسلح کسی قادر به

 دیدن آن نیست و در طی چند ثانیه عملیاتی را انجام می دهند و این روند به اندازه ای شگفت انگیز است که دانشمندان

مجهز به پیشرفته ترین امکانات آزمایشگاهی قادر به تقلید از آن نیستند .

این روند شیمیایی که بصورت مستمر و در بخش پنهانی خلقت انجام می شود ، از اصلی ترین بقای انسان بر روی کره

زمین است . در حقیقت ، متوقف شدن فعالیت گیاهان ، پایان زندگی انسانهاست .

مولکولهای بسیار ریزی که از تجمع آنان برگ شکل گرفته است ، کلروفیل نام دارند و در هر میلیمتر مکعب از این برگ

500/000  کلروفیل می باشد ، در حقیقت هر قسمتی از گیاهان که سبز رنگ است ، از کلروفیل میباشد .

در واقع همانند سلولهای پوست انسان است که از تجمع آنان که وظیفه ساخت پوست را به عهده دارند و  پوست

بدن انسان را تشکیل می دهند .

حال این مولکولهای بی نظیر عمل فتوسنتز را انجام می دهند . اگر انسان قادر به بررسی بیشتری از این مولکولها

بود ، جزئیات فراوان بیشتری مشخص می شد .

برای مثال ، کل روند فتو سنتز که در این مولکول ویژه انجام می شود ، در ده میلیونیم ثانیه رخ می دهد .

به عبارت دیگر روند پیچیده ای که آغازش با تابش نور خورشید به آب برگ می باشد ،  این انرژی نورانی توسط

کلوروفیل به انرزی شیمیایی تبدیل می شود ، به این معنی که ، با رسیدن نور به مولکولها ، این ذرات ریز فعال شده

و مدارهای آنها را تغییر می دهد ، و ده میلیون بار در ثانیه تکرار می شود ، بعلاوه این روند در هر مولکول کلروفیل

جداگانه رخ می دهد .

در حقیقت این مولکولها مواد خام مانند ، دی اکسید کربن و آب را گرفته و اکسیژن و هیدرات کربن تولید می کنند .

یکی از مهم ترین هیدراتهای کربن که تولید می شود گلوکز می باشد ، و به دنبال واکنشهای دیگری که درون این

سلولها انجام می شود ، باعث بوجود آمدن سایر مواد عالی مانند ، چربی ها و پروتئین ها  نیز هستند .

اگر خداوند می خواست فعالیت مولکولهای کلوروفیل متوقف شود ، یا طول موج نوری را که ،  به برگها می رسد تغییر

دهد ، هیچ منبع اکسیژن دیگری وجود نداشت ، اگر مولکولها به آنچه که به آنان فرمان داده شده بود عمل نمی کردند

و در حقیقت عمل فتوسنتز متوقف می شد ، هیچ راه دیگری برای تبدیل دی اکسید کربن به اکسیژنی که انسانها و حیوانات

استنشاق می کنند وجود نداشت و حیات انسانها و حیوانات قطع می شد .

غیر منطقی است که توقع داشته باشیم ، مولکول کلوروفیل که برای ادامه زندگی ضروری و حیاتی است ، به خودی

خود بوجود آمده باشد و هوا را تصفیه کند و موادغذایی  تولید کند .

اینکه گیاهان دی اکسید کربن را گرفته و هوای پاک برای انسانها و حیوانات تولید می کنند ، یک معجزه آشکار است  .

این سیستم شگفت انگیز و بی نظیر فقط از الطاف پروردگار یکتاست برای مخلوقاتش .

متاسفانه بسیار دیده می شود که انسانها به دلیل عدم شناخت به محیط اطرافشان ، از روی بی مهری با گیاهان برخورد

می کنند ، تا جایی که ، دیده شده دو نفر که در زیر سایه درختی با هم در حال گفتگو هستند ، بدون توجه برگهای درخت

را دانه دانه کنده و خرد می کند و به زمین می ریزد .

چگونه خدا را بشناسیم  ؟ ( ماوراء علم -4 )

هر چقدر که انسان با خلقتهای خداوند بیشتر آشنا شود ، مسیر زندگی اش تغییر می کند ، در حقیقت مفید زندگی می کند

برای خلقتهای خداوند ارزش و احترام ویژه ای قائل می شوند و آنان را چون خود دوست داشته و به آنان با دیده احترام

نگاه می کنند .

شاید برای شما هم پیش آمده باشد ، بین فامیل و دوست و آشنایان کسانی بوده اند که ، به مریضی های سخت دچار شده

باشند و پزشکان از آنان قطع امید کرده باشند ، در این جور مواقع معمولا عزیزان آن شخص بدنبال شفای آن شخص از

خداوند هستند ، و دیده شده که بعضی ها شفا گرفته اند و بعضی ها هم نگرفتند .

بخش عمده ای از این حاجات که برآورده می شود دلیلش اینست که ، زمانیکه از خداوند شفای کسی را خواستار

می شوند ، خداوند به درون آن شخص مورد نظر نگاه می کند ، و اگر خیریتی در درون آن شخص ببیند ، به این معنا

که وجود آن  شخص را در روی زمین برای بشریت با داشتن علم و ایمان به خداوند مفید ببیند ، او را شفا می دهد .

در غیر اینصورت بودن یا نبودن آن شخص بر روی زمین فرقی نمی کند .

حال هر چه بیشتر با خلقت خداوندی آشنا شوید ، قطعا عشق و محبت شما نسبت به خالق خویش بیشتر شده و برای

رضای خداوند خود بیشتر تلاش خواهید کرد ، و کارهایی را انجام خواهید داد که پروردگار دوست دارد .  

و این در حقیقت همان پیروزی بزرگی است که خداوند بزرگ و مهربان از آن نام می برد .

 

و زمین پاک ، گیاهش به اذن پروردگارش می روید و آنچه پلید است جزء حاصلی ناچیز بر نیاید ، بدینسان آیات خود را

برای سپاسگزاران ، گوناگون بیان می داریم .

                                                        ( سوره اعراف آیه 58 )

وقتي مي گوييم علي غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را 
وقتي مي گوييم حسين غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را
 خدا نکند روزي بگويند مهدي غريب بود که آينده گان لعنتمان کنند

 

!جنـگ نـرم , تـفـنـگ نميخواهد چـادر ميخواهد


 

دوشنبه 8 خرداد 1396  7:24 PM
تشکرات از این پست
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چگونه خدا را بشناسیم

چگونه خدا را بشناسیم ؟ ( ماوراء علم )

چگونه خدا را بشناسیم ؟ ( ماوراء علم -6 )

قرآن خدا به انحراف می رود اگر، چند دقیقه فکر کنیم؟

بنام خداوند بخشنده مهربان

 

اگر دقت کرده باشید، هرگاه سخن از سود و استفاده به میان بیاید، همه آدمها برای رسیدن به آن منفعت گوی سبقت را از دست یکدیگر میربایند.

این یک حقیقت انکار ناپذیر است و اگر کسی بگوید که من چنین شخصیتی ندارم، مطمئنا پاسخ درست نداده است، چرا ؟ به این دلیل که حتما شرایط آن شخص با متاع و یا سودی که عنوان شده قابل مقایسه نیست و در شرایطی زندگی می کند که نیازی به آن سود ندارد .

حال اگر منفعتی عنوان شود که در سطح زندگی آن شخص و یا بالاتر از آن باشد، دیگر آن حرف را از او نخواهی شنید، و مطمئنا سعی می کند در رسیدن به هدف، از دیگران سبقت بگیرد . این یک امر طبیعی و قابل قبولی است، چرا که انسان همیشه در جهت رسیدن به بهترینها، برای قوام و آسایش بیشتر در تلاش بوده و هست، و اگر غیر از این عمل کند، باید به عقل او شک کرد . اکنون این انسان، که همه تلاش خود را در طول مدت عمر برای بهتر زیستن انجام می دهد، و بدون اغراق باید گفت که در برخی موارد، دیگران را ازعملکرد خود در زندگی به تحسین وامیدارد ، . . .

 و اما یک سوال ؟ . . . آیا خوب زندگی کردن فقط ، فراهم آوردن تسهیلات برای زندگی دنیوی آن هم  برای این عمر کوتاه دنیاست ؟

آیا ما برای این پا به این جهان گذاشته ایم که، همه عمر خود را صرف بدست آوردن دنیا باشیم ؟

 قرآن خداوند به بیراهه منحرف نمی شود، اگر چند دقیقه فکر کنیم .

آیا پروردگار جهان همه کائنات، آسمانها و زمین، همه موجودات و گیاهان و . . . . و همه هستی را فقط برای این بوجود آورده که، ما انسانها در طول مدت عمری که به هر کس تخصیص داده شده، فقط در راه بدست آوردن متاع دنیا هدر برود ؟  

اگر از کسی پرسیده شود، خدا کیست؟ پاسخی که درعمق و ریشه انسان نفوذ کند،  پاسخی که، انسان را به فکر و تامل مجبور کند و برای مدتی هر چند کوتاه، شخص را به خودش فرو ببرد را، نمی دهد. دلیل این امر عدم شناخت انسان نسبت به خالق خویش است.

جالب است،  همه می دانیم  و به آن اقرار داریم که خالقمان خداست، اما در عمل و برای پرستش و ستایش و بندگی از کدام خدا . . . . اطاعت میکنیم ؟  خدایی که هرکدام از ما درذهن و افکار خود پرورش دادیم و برای خود ساخته ایم، که در حقیقت آن خدا نیست، بلکه آن بتی است که دستور ساختش رو ( شیطان ) به ما داده، و از آنجائیکه شیطان بصورت فیزیکی و قابل لمس در جلوی انسان ظاهر نمی شود، برای ما قابل تشخیص نیست و نمیدانیم همه اینها زاییده افکار وتخیلاتی است که، دشمن قسم خورده خداوند در ذهن و اندیشه ما قرار می دهد .

به همین دلیل است که اکثریت غریب به اتفاق ما انسانها، در راهی غیر از راه خدا حرکت میکنیم و همین دشمن قدرتمند و سرسخت حجابی اطراف ما کشیده که اجازه نمی دهد یک متر آنطرفتر را ببینیم و متاسفانه، فقط زمانی از این حقیقت تلخ آگاه می شویم که، دیگر راه بازگشت وجود ندارد .

زمانی که اولیاء خداوند راه را به ما نشان می دهند، چرا ؟ چرا؟ . . . . به آن عمل نمی کنیم ، تا دچار حسرت و ندامت نشویم ؟

بیائید . . . نگاه نکنیم ، به کسانیکه به عنوان سردمدار راه انبیاء و اولیاء به ما خط می دهند، چون مشکل همینجا است که، چون اکثرشان عامل به آن نیستند ما را هم دچار سر در گمی و شک قرار داده اند . تا جایی که بیشتر انسانها نگاهشان نسبت به دین 180 درجه تغییر کرده است، همانطور که پروردگار یکتا فرموده، چرا به جای نگاه کردن به دیگران، خود عمل نمیکنیم . خداوند در آیاتی از کلام مجیدش فرمود : اگر همه مردم جهان به بیراهه روند تو به راه راست باش . مگر نه اینکه خداوند فرمود به آدم خواندن و نوشتن آموخت ، پس چرا به جای رفتن به سوی علم و آگاهی، به دنبال عده ای عالم بی عمل راه افتاده ایم و به دین سنتی دل خوش کرده ایم و مانند مرغ قدرت پرواز خود را از دست داده ایم ؟  

چرا به علی ابن ابی طالب ( ع ) تاسی نمیکنیم که، فرمود: سر آغاز دین شناخت خداوند است. شناخت خداوند این نیست که دیگران به ما بگویند ، که هیچگاه انسان به آن درجه از شناخت نخواهد رسید، در حقیقت معرفت خداوند ( اکتسابی ) نیست که کسی به ما یاد بدهد، خداوند را باید با گوشت و پوست و استخوان خود لمس کنیم، تا به این فرموده حضرت علی (ع ) برسیم که فرمود : بالاترین شناختها، شناخت پروردگار است ، شناخت پروردگار است که راه سعادت را برای انسان باز می کند .

در آیات قرآن و روایات معصومین علیه السلام که، همانا کلام پروردگار است در مورد شناخت خداوند بسیار سخن به میان آمده است .

 یکی از اهداف آفرینش جهان، آگاه ساختن انسان ازدانش و توانایی خداوند و معرفت یافتن به ذات و صفات اوست ، به همین دلیل مکررا در فرمایشات قرآن راجع به خلقت بحث شده است . ولی متاسفانه زمانی که آیات خداوند قرائت می شود، به جای سکوت و تامل ، حکم یک لالایی برای ما دارد و فقط صدایی از آن میشنویم ، یک سری هم که خیلی پیشرفته شدند ، به احسنت ، احسنت اکتفا میکنند ، و با خود فکر میکنند که صف اول موئمنین به خداوند هستند .

انسان اگر خود را به حقیقت بشناسد، به ذات اقدس او پی می برد . آنگاه متوجه خواهد شد که چقدر تا کنون درگمراهی آشکار بوده است و این گمراهی است که انسان را به ورطه نیستی سوق می دهد .

امام صادق ( ع ) فرمود : اگر مردم می دانستند که، چه ارزشی در شناخت خداوند عزوجل هست، هرگز به متاع دنیا و نعمتهای آن، که خداوند دشمنانش را از آن بهره مند ساخته است، چشم نمی دوختند و دنیا در نظرشان از آنچه بر آن پای میگذارند، بی ارزشتر می نمود، و از نعمت معرفت خداوند عزوجل برخوردار می شدند و از آن لذت می بردند ، همچون لذت کسی که در باغهای بهشتی همراه با اولیاءالهی بسر می برد.

 اکنون پیرو فرمایشات امام جعفر صادق ( ع )، کسانیکه اطراف ما هستند و برای رسیدن به مقام و متاع دنیا به سر وکله همدیگر میکوبند و زیر پای یکدیگر را خالی می کنند، اینها هستند ؟ الگوی من و شما ؟ اینها هستند موئمنین اسلام ناب محمدی ؟ که به حقیقت و به فرموده امام صادق ( ع ) اینها دشمنان خداوند هستند .

خداوند فرمود : در دین اجباری نیست . . . حال هر کدام از ما باید خود تصمیم بگیریم، یا با چشمان بسته حرکت کنیم و یا باز 

وقتي مي گوييم علي غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را 
وقتي مي گوييم حسين غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را
 خدا نکند روزي بگويند مهدي غريب بود که آينده گان لعنتمان کنند

 

!جنـگ نـرم , تـفـنـگ نميخواهد چـادر ميخواهد


 

دوشنبه 8 خرداد 1396  7:24 PM
تشکرات از این پست
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چگونه خدا را بشناسیم

چگونه خدا را بشناسیم ( ماوراء علم )

چگونه خدا را بشناسیم ( ماوراء علم -8 )

این معرفت نیست که، دل کسی را که عاشق توست بشکنی .

بنام خداوند بخشنده مهربان

 

برای اکثر ماآدمها اتفاق افتاده که، مثلا به یک دوست یا فامیل یک محبتی کرده ایم ولی طرف از ما تشکر نکرده هیچ،  طوری برخورد کرده که گویی ما وظیفه داشتیم .

این موضوع طبیعتا برای ما گران تمام شده و اگر به روی طرف هم نیاوریم و اگر به کسی هم نگوییم

حداقل در دل خود گفتیم که، طرف خیلی بی معرفته، و باز اگر از او نبریم ولی نسبت به او سرد میشویم و دیگر رغبتی با معاشرت با او و یا رفت و آمد نداریم، در حقیقت به نوعی ( دلشکسته ) می شویم.

تشکر نکرده، به معنای آنکه در قبال این محبت شکرگذاری نکرده و بی معرفت بوده به معنای آنکه محبت ما را نسبت به خودش نشناخته و شناختی از ما نداشته است.

حال . . . چقدر ما نسبت به خدای خود شکر گزاریم و چقدر نسبت به او معرفت و شناخت داریم ؟ و چقدر دل او را می شکنیم ؟

اگر بخواهیم عشق خداوند را نسبت بندگانش بفهمیم، همین بس که با همه ناسپاسی که بندگانش نسبت به او دارند، ولی او همچنان عاشق بندگانش است و از هیچ محبتی در حق تمام بندگانش دریغ نمی ورزد .

دلیل اینکه ما بیشتر اوقات از خدای خود ناراحتیم ، فقط به دلیل نداشتن معرفت و شناخت  ماست.

  اگر یک کودک خردسال هنگام بازی به سمت برق و یا شیشه برود، والدین او بلافاصله و با سرعت جلوی او را میگیرند و مانع رسیدنش به آن شیئ خطرناک می شوند .

ما نسبت به آن برق علم و آگاهی داریم و از درون آن آگاهیم و میدانیم که اگر کودک به برق دست بزند چه اتفاق جبران ناپذیری می افتد و مانع آن می شویم، 

در صورتیکه کودک شروع به بی تابی و گریه می کند که چرا مانع او شدیم .

خداوند مهربان هم از درون هر چیزی علم و آگاهی کامل دارد، که او خود هر چبز را خلق فرمود  و ما چون نسبت به باطن آن چیز آگاهی نداریم 

حال آن کودک را داریم و مدام بی تابی میکنیم که چرا ؟ . . .

چرا به چیزی که میخواهم نمیرسم ؟ چرا به هدفی که دارم نمیرسم ؟ و صدها چرای دیگر . . .

در صورتیکه اگر از باطن آن آگاه میشدیم هیچگاه آرزوی آن را نمیکردیم . 

 و همه این سوالها که در برابر ما وجود دارد، به دلیل عدم شناخت ما از خداوند کریم است .

 --------------------------

چند روزی بود که، کسی صدای مناجات گنجشک را نشنیده بودند.

فرشتگان هر روز سراغش را از خداوند می گرفتند . 

 و خداوند هر بار می فرمود : می آید، . . می آید . . . او مخلوق ماست

تا اینکه یک روز گنجشک بر روی شاخه ای از شاخه های دنیا نشست .

فرشتگان چشم به لبانش دوختند، ولی گنجشک هیچ نگفت ،

خداوند به گنجشک  فرمود : بگو از آنچه سنگینی سینه توست، بگو از آنچه قلب تو را به درد می آورد ،

 من تنها گوشی هستم که صدای غصه های تو را می شنوم و تنها قلبی هستم ، که غم تو را در خودش جای میدهد،

 

 سکوتی  عرش را فرا گرفت ، از هیچکس هیچ صدایی شنیده نمی شد .

 ناگاه گنجشک لب به سخن گشود، . . من چه نافرمانی انجام دادم، من چه گناهی به درگاه تو کردم که با من چنین کردی ، لانه کوچک و محقرمن کجای دنیا را تنگ کرده بود

 که آنرا ویران کردی ؟

 و گنجشک سرش را پایین انداخت،  فرشتگان همچنان در سکوت به هم نگاه میکردند

و خداوند فرمود . . . 

  فرمود : ماری در راه لانه ات بود، باد را فرمان دادم که لانه ات را خراب کند و تو از کمین مار به پرواز در آمدی، و چه بسا خطرات دیگری را که بواسطه محبتم از تو دور کردم و تو

ندانسته به دشمنی ام برخواستی  . 

 

 اشک در چشمان گنجشک حلقه زد .  . .

 

 ناگاه صدای های های گریه گنجشک  در عرش طنین انداز شد .

وقتي مي گوييم علي غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را 
وقتي مي گوييم حسين غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را
 خدا نکند روزي بگويند مهدي غريب بود که آينده گان لعنتمان کنند

 

!جنـگ نـرم , تـفـنـگ نميخواهد چـادر ميخواهد


 

دوشنبه 8 خرداد 1396  7:25 PM
تشکرات از این پست
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چگونه خدا را بشناسیم

چگونه خدا را بشناسیم ( ماوراء علم )

چگونه خدا را بشناسیم ( ماوراء علم -9 )

شیطان، معلم و مدرس ملائک و فرشتگان بود، و این حاکی از دانش و علوم اوست 

بنام خداوند بخشنده مهربان

 

یک ساعت فکر کردن بهتر از هفتاد سال عبادت است .  امام حسین ( ع )

همه انبیاء و اولیاء خداوند، قدم بر روی این کره خاکی نهادند تا انسانها را از جهل و خرافات برهانند .

و به حق و راستی خالق خویش را بشناسند و با عقل و درایت که به آنان اعطا فرمود، به سوی

 پروردگار عروج کنند .  

امام صادق ( ع ) فرمود : دینداری که عقل ندارد خداوند به او اعتنایی نمیکند ، خداوند عقل را آفرید

و به او فرمود، پیش آی . . . پیش آمد . فرمود : برگرد، برگشت .

پس فرمود :

 به عزت و جلالم سوگند، بهتر و محبوبتر از توچیزی نیافریدم، بازخواست و بخششم متوجه توست

 

به نقل از همه انبیاء خداوند، انسان مجاز نیست که با چشم بسته طی طریق کرده و هر نقلی را بدون دلیل

و برهان بپذیرد و ناآگاهانه قدم در راهی بگذارد،  زیرا که شیطان نفس منتظر چنین شرایطی است .

 

جای بسی تاسف است که، انسان امروز با وجود علوم و آگاهی که پروردگار بزرگ و مهربان توسط

بندگانش پرده از روی اسرار آن برداشته، بازهم انسانهایی وجود داشته باشند که نه تنها خود در ناآگاهی

بسر میبرند و به همان دین موروثی که از پدران به ما به ارث رسیده دل خوش کرده، بلکه دیگران را هم

به دنیای خرافه دعوت می کنند . که این پیروی کورکورانه نه تنها انسان را از پروردگارش باز میدارد

و به نیستی و فنا سوق میدهد، بلکه باعث میشود که از عده ای که با قصد و نیت هدفی جزء سوء استفاده

 از مردمان ناآگاه و ساده دل را ندارند، پیروی کرده و آینده خویش را تباه و خود را در اختیار اینگونه

 افراد قرار دهند .

 

درعهد جاهلیت، به دلیل اینکه سطح آگاهی و علوم انسان به این درجه از علم امروز نرسیده وبرای

 انسان آن دوره قابل درک و فهم نبوده که انبیاء خداوند از موجودات میکروبی صحبت به میان بیاورند

و دانشمندان میکروب شناس امروز به عرصه ظهور نرسیده بودند، آن هم به این دلیل بوده که خداوند

در مشیتش اینگونه قرار داده بود که، انسانها به مرور تکامل پیدا کنند که بتوانند اسرار خلقت را درک

کنند، همانطوریکه پروردگار سیر خلقت انسان را از بسته شدن نطفه تا رسیدن به یک انسان کامل را

دوره ای به مدت 9 ماه قرار داد تا بشر به خلقت خود پی برده و خالق خویش را بشناسد، در صورتیکه

همانطور که خداوند در قرآن فرموده میتوانست بفرماید : ( کن فیکون ) موجود باش و در دم موجود شود

 

 به همین منظور برای انسان دوره جاهلیت که چوب و سنگ را میپرستیدند، اینگونه مقتضی بود که بدین

گونه  انسانها را از عواقب آن آگاه گردانند و به آنان بگویند که هر گونه از ظروفی که شما مردم از آن

 استفاده میکنید، اگر به هر دلیلی بشکند چون لعاب آن از بین میرود، جایگاه زیست میکربها میشود و  

 مجبور بودند برای اینکه مردم آن عصر از انواع آلودگی ها و بیماریها به دور باشند با نسخه هایی هم

 چون آب خوردن شیطان از بخش شکسته لیوان و یا وجود شیطان در زیر ناخنها و یا . . .  مردم آن

 دوره را از آن شرایط ناگوارو بیماری گوناگون، دورگردانند .  

 اجبارا،  در اینجا حدیثی از شیطان را مرورمی کنیم .

شیطان که در اصل، معلم و مدرس ملائک و فرشتگان بود و همه فرشتگان پای کلاس درس شیطان

 بودند و این خود حاکی از دانش و علوم شیطان میباشد،

در جایی گفته که، بعضی اوقات که قصد مجلسی را میکنم، به یاد می آورم که، فلان شخص آنجا

 حضور دارد واو خود به تنهایی جانشین من میباشد، پس نیازی به من نیست .

اگر به زندگی جنایتکارترین و کثیف ترین انسانها که همه تحت تعلیم شیطان به این درجه از فساد رسیدند 

نگاه کنیم، همه بدون استثناء مرفح ترین زندگی را به همراه بهترین امکانات ودر بهترین مکان برای خودشان 

مهیا کردند . . . . 

حال اگربه عقل رجوع کنیم، چگونه شیطان که مدرس آنان بوده، خود در کثیف ترین مکان و در مراکز زباله زندگی می کند ؟

باید اذعان داشت که شیطان بهترین جایگاه را که خداوند خلق فرموده و آنرا از بهترین مخلوقاتش نام برده، برای سکونت اختیار کرده است .

 اکنون آگاه باشیم که، خناسین خطرش به مراتب از شیاطین بیشتر است .

امیر موئمنان علی ( ع ) فرمود :

کسی را که آگاه شوم که یکی از صفات خوب را داراست بپذیرم و ازنداشتن صفات خوب دیگرش بگذرم

ولی از عقل و دین چشم پوشی نمیکنم، زیرا جدایی از دین، جدایی از امنیت است،

و زندگی با هراس گوارا نباشد .

و نداشتن ( عقل ) ، نداشتن زندگی است . زیرا بی خردان فقط با مردگان مقایسه شوند و بس .

 

امام صادق ( ع ) به نقل از رسول اکرم ( ص ) فرمودند :

چون مردی را پر نماز و روزه دیدید به او ننازید، تا ببینید عقل اش چگونه است .

و فرمودند : عقل راهنمای موئمن است .

وقتي مي گوييم علي غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را 
وقتي مي گوييم حسين غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را
 خدا نکند روزي بگويند مهدي غريب بود که آينده گان لعنتمان کنند

 

!جنـگ نـرم , تـفـنـگ نميخواهد چـادر ميخواهد


 

دوشنبه 8 خرداد 1396  7:26 PM
تشکرات از این پست
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چگونه خدا را بشناسیم

چگونه خدا را بشناسیم ( ماوراء علم )

چگونه خدا را بشناسیم ( ماوراء علم -10 )

در حضورپروردگار با اجازه از او مرتکب خطا شویم .

بنام خداوند بخشنده مهربان

 

همه آدمها به طورکلی خودشان را از همه بیشتر دوست دارند و اگر کسی مدعی غیر از این باشد، باید

 گفت که غلو میکند و حداقل با خودش رو راست نیست،  به جزء عده ای از خاصان .

خیلی از انسانها مدعی هستند که مثلا شخصی را و یا حتی خداوند را از خودشان بیشتر دوست دارند اما

اگر همان شخص در شرایطی بحرانی قرار بگیرد که مسئله جانش در میان باشد، عشق از سرش می پرد

همه ما آدمها تا زمانیکه در آرامش و امنیت قرار داریم، رجز خوانی بسیار میکنیم  .

نا گفته نماند که این مسئله، در شرایط جنگ و دفاع از میهن و ناموس نیست، چه بسا شاهد بودیم و دیدیم

جوانانی که با ارزشمندترین سرمایه زندگیشان را در طبق اخلاص تقدیم خالقشان کردند .

برای اینکه از موضوع دور نشویم، منظور در شرایط عادی است .

حال ببینیم  اینکه خودمان را دوست داریم منظور چیست ؟

آیا دست و یا پا و یا اعضای دیگرخود را دوست داریم ؟  چه چیز خودمان را دوست داریم ؟

آیا کسانیکه در اثر کار و یا سانحه ای یکی از اعضای خود را از دست دادند دیگر خودشان را دوست

 ندارند ؟ برعکس بیشتر به خود علاقه مند شدند . این موضوع را میتوان با نگاه کردن به زندگی

 اطرافیان خود که حادثه ای باعث از دست دادن مثلا یکی از اعضای خود شده به طور آشکار ببینیم

هستند کسانیکه حتی دستها و پاهای خود را از دست دادند ولی همچنان با امید در حال زندگی هستند .

قصد مکدر کردن شما و یا برهم زدن اوقات خوش شما را نداریم، بهتر است خودم را مثال بزنم .

اگر دست من بنا به عللی قطع شود، آیا بازهم آنرا دوست دارم و آنرا نزد خود نگه میدارم و به آن

رسیدگی میکنم ؟ خیر . . . نه تنها چنین چیزی نیست، بلکه رغبت نمیکنم که به آن نگاه کنم .

پس ما به چه چیز خود علاقه داریم ؟  

با کمی دقت متوجه میشویم که ما انسانها اصل خود را دوست داریم و آن چیزی نیست جزء روحمان

که در حقیقت همان پروردگار است ، که در درون ما ست .

و این همان پیمانی است که خداوند بزرگ از تک تک بندگانش گرفت و در نهاد همه انسانها موجود است

و اینکه چرا متوجه این موضوع هم نمیشویم، و نسبت به روح خود یعنی در حقیقت به خالق خود بی

 تفاوت هستیم و دلیلش این کالبد خاکی است که زمانی که روح از آن جدا می شود، همه انسانها از

 روبرو شدن با آن هم اکراه دارند، . . . .  

این هم موضوع بحث ما نیست .

بحث ما رفاقت است، یعنی دوستی حقیقی، یعنی داشتن دوستی که خالصانه و از سر مهر و محبت

با ما دوستی کند . دوستی که در لحظه لحظه های زندگی قدم به قدم با ما همرا بوده و در خوشی و

ناخوشی یارمان باشد و در هر شرایطی ما را یاری کند .

دوستی که در شرایط مختلف زندگی ما را رها نکند و برایمان سنگ تمام بگذارد .

اگر به این حقیقت رسیدیم که ما روح خود را دوست داریم، در حقیقت خداوند را دوست داریم، باید

بدانیم که بهترین دوست و رفیق را پیدا کرده ایم، رفیقی که در زمانیکه ما خطا میکنیم و یا دچار اشتباهی

می شویم، ما را سرزنش نمی کند، رفیقی که اگر بدترین کارها را هم انجام دهیم، نه تنها ما را سرزنش

نمی کند بلکه دوستی اش را هم با ما قطع نمی کند، رفیقی که با همه بدیهای ما باز هم مراقب ماست و

در شرایط های مختلف زندگی ما را یاری می کند، رفیقی که چیزهایی که برای ما مخاطره آمیز است

از ما دور می کند، رفیقی که هر گاه گرسنه می شویم به ما غذا می دهد، رفیقی که هرگاه مریض می

 شویم مانند مادری دلسوز مراقب ماست و از ما پرستاری می کند و ما را شفا می دهد .

رفیقی که . . . . .

از بی مهری ما، در بیشتر اوقات دلتنگ ما می شود، ولی ازسر عشقی که به ما دارد باز هم دم نمی زند

و فقط منتظر است که ما هم مانند خودش با او دوستی کنیم و شرط رفاقت را بجا بیاوریم .

رفیقی که انتظار دارد که هرگاه میخواهیم خلافی هم انجام دهیم، حداقل به او بگوییم ، و بدانیم و آگاه

 باشیم که، او شاد می شود .

رفیقی که اگر متوجه رفاقت او شویم، . . . اشک . . . از دیدگانمان . . . .

...........

بغض راه گلویم را بست، . . . الهی .... الهی . . . عقده زبانم بگشا تا تو را تقدیس کنم .    

وقتي مي گوييم علي غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را 
وقتي مي گوييم حسين غريب بود لعنت ميکنيم مردمان آن زمان را
 خدا نکند روزي بگويند مهدي غريب بود که آينده گان لعنتمان کنند

 

!جنـگ نـرم , تـفـنـگ نميخواهد چـادر ميخواهد


 

دوشنبه 8 خرداد 1396  7:27 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها