0

اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

شبا که گریه می کنم به حال زار خودم

یواش یواش یادم میره گریه به حال خودم

الهی العفو که می گم صدام میره به بالا

گریه که آتیش می گیره دلم میره کربلا

شب جمعه است بی خیال خودمم

خودم اینجا با دلم تو حرمم

من می دونم خدا منو ، به حرمت مادرت

می بخشه تا زار می زنم ،  امشب برای سرت

به جسم پاره پاره ی گل پسرت ، اکبرت

به حنجر بریده از تیر علی اصغرت

شب جمعه است بی خیال خودمم

خودم اینجا با دلم تو حرمم

برا خودم گریه کنم فایده ای نداره

می خواهم که فریاد بزنم برای شیر خواره

به دستای روی زمین به مشک پاره پاره

به اون غریب بی کفن که پیرهنم نداره

بالا بلند بابا گیسو کمند بابا

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

همينكه صوت مناجات در فضا پيچيد

نسيم بخشش و رحمت به هر سرا پيچيد

براي بال زدن درب آسمان باز است

دوباره عطر خوشي در دل هوا پيچيد

چه لحظه هاي قشنگي ، من و كتاب دعا

زمان توبه كه شد سوز ربنا پيچيد

براي پاك شدن فرصت همچنان باقيست

به گوش بنده ي عاصي ات اين ندا پيچيد

حضور سبز تو حس ميشود ، همينجايي !

چرا كه بوي تو در اين برو بيا پيچيد

مرا گناه زمينم زده ، بلندم كن

كه استغاثه ام اين دفعه هر كجا پيچيد

چه وجه مشتركي بين ماست "حب علي"

كه از تو بود ولايش به پاي ما پيچيد

محبت علي دست مرا رساند به تو

چه خوب شد كه علي نسخه ي مرا پيچيد

فداي بانوي پهلو شكسته اش وقتي

صداي وا علي اش بين كوچه ها پيچيد

شاعر: محمد حسن بيات لو

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

بايد هميشه ربنا يا ربنا كرد

هرشب نشست و خالق خود را صدا كرد

 

از اين هياهو و شلوغي بار بست و

يك گوشه را با خلوتي غار حرا كرد

 

پايين نشين بودم مرا بالا كشيدي

جاي مرا يك گوشه چشمت جابجا كرد

 

مردم چه فكري ميكنند درباره ي من!

بايد كه مشتم را به پيش خلق وا كرد

 

من معصيت كردم ولي تو رو نكردي

اين پرده پوشي ها مرا چه بي حيا كرد

 

از اينهمه توبه شكستن خسته هستم

هر دفعه بخشيدي و عبد تو خطا كرد

 

راه نجات ما فقط حُبِ حسين است

تنها نبايد به عبادت اتكا كرد

 

وقتي شب جمعه خدا هم زائر ِ توست

بايد فقط سجده به سمت كربلا كرد

 

آقاي خوبم در ميان روضه هايت

تا گريه كردم مادرت فوراً دعا كرد

 

تكه حصيري شد نصيبِ شاه عالم

بايد مرا مثل اميرم بوريا كرد...

 

رضا قربانی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

اشعار وداع با ماه مبارک رمضان - احسان محسنی فر

 

دیدی رمضان رفته و پر باز نکردم

تا خیمه گهِ سبز تو پرواز نکردم

ماه تو گذشت عاشقی آغاز نکردم

من پُست غلامیِ تو احراز نکردم

 

ساقی بده جامی که تو را درک نکردم

شاید که دگر میکده را درک نکردم

 

من لایق مهمانی ات ای یار نبودم

من قابل الطاف تو ای یار نبودم

بودم به حضور تو و انگار نبودم

در محضر تو بودم و انگار نبودم

 

من بار دگر خسته و تنها شدم ای وای

شرمنده ی تو یوسف زهرا شدم ای وای

 

شب های مناجات و دعا رفت ز دستم

فیض سحر ذکر خدا رفت ز دستم

یک ماه نه یک عمر صفا رفت ز دستم

همسفرگیِ با شهدا رفت ز دستم

 

جامانده ترین رهروِ این جاده منم من

از پا و نفس بین ره افتاده منم من

 

افسوس که رفته ز کفم حاصلم ای دوست

آلوده نمودم به چه سرعت دلم ای دوست

بیمار گناهم چه کنم غافلم ای دوست

بنما تو به درک عرفه شاملم ای دوست

 

راضی شو ز من گرچه گنهکار و حقیرم

بنگر به «أجِرنا» پیِ احسان مجیرم

 

من جز تو کسی را گل زهرا نستایم

شکرانه به جا آورم از این که گدایم

با عشق تو می سوزم و می سازم و آیم

تا آنکه زنی در حرمت قفل به پایم

 

بگذار سحرها به قنوت تو بمانم

مثل تو سحر ناله ی العفو بخوانم

 

شب های زیارت ز دل خسته دلان رفت

هم ناله شدن با نفس سینه زنان رفت

گریه ز غم قافله ی اهل جنان رفت

تا اینکه براتی ز تو گیریم زمان رفت

 

هرکس که از او قلب تو دلدار رضا شد

داریم یقین روزیِ او کرب و بلا شد

 

دست کرمت گر ز کسی دست نگیرد

بیچاره شود زار و گنهکار بمیرد

خوش بخت هر آنکه دلت او را بپذیرد

از لوث گنه پاک شده عید بگیرد

 

بر ما که فقیران ره تزکیه هستیم

عیدی بده ما مستحق فطریه هستیم

 

ای آن که تو صاحب به زمین و به زمانی

هستی به کنار همه و باز نهانی

فرزند رضا ضامن عشاق جهانی

ای کاش نمازی به صف فطر بخوانی

 

تا آنکه به دست دل تو دل بسپاریم

سر بر قدمت یوسف زهرا بگذاریم

 

احسان محسنی فر

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

یا رب...

صحبت از یار نشد، صحبت دیناری شد

باز هم آخر این هم سخنی خواری شد

 

نشد آخر بنشینیم و تمسخر نکنیم

دل شکستیم و عجب قهقهه بازاری شد

 

خوشی خانه ی ما ناخوشی همسایه است

شب نشینی سبب اخم و دل آزاری شد

 

دود این منقل کوبیده به چشم همه رفت...

سهم همسایه ی بیچاره فقط زاری شد

 

استجابت ز سر سفره ی شب هامان رفت

تا تجمل نمک سفره ی افطاری شد

 

از فقیری نگرفتیم سراغی اما

فکر و ذکر شب مان "سکه ی قاجاری" شد

 

خمس مالی که ندادیم در آمد از گوش

نان شبهه سبب زحمت و بیماری شد

 

نَفس بر کار بَدَم جلوه ی رحمانی داد

عُجبِ کارِ حَسَنَم بر دلم آواری شد

 

تا ثریا دلمان رفت ولی خشتش کج...

جای خود سازی،دل وارد معماری شد

 

(محمد کاظمی نیا)

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

دل شب آمدم سويـت الهي
صدايـت مي زنم با روسياهي
زِ هر جا رانـده و آواره گشتم
همه بـودند رفيق نيمه راهي
به غیر از تو ندارم بهرِ این دل
انيسي تكيه گاهي سر پناهي
به درگاهت به سجده سربه خاكم
غلام حلقه برگوشم توشاهي
جواني را زدست دادم دریغا
به حسرت مي كشم ازسينه آهي
سراسر زندگانيـم گذشته
به عصيـان و گناه و در تباهي
كريما سيدي يـاربي اَلعفو
تـو می بخشی خطا و هر گناهي
رهایی دِه مرا از دام نفسم
به سر افتـاده ام در قعر چاهي
به حقِّ حرمتِ ذكر حسين جان
نوازش كن مرا با نيم نگاهي


حمید رضا گلرخی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

همین که دید شکسته زِ بی کسی پرِ من

کشید دست نوازش به گونه ی تر من

خدا گناه مرا هر چند که بود ندید

گذاشت بین ملائک چه منّتی سر من

به قدر وسعت هر شب به حقِ لیله ی قدر

گذاشت رحمت خود را خودش برابر من

نمی شود که نبخشیده رد کند ز صراط

که ایستاده علی روی پل جلوتر من

هنوز منتظرم ذوب عشق او بشوم

هنوز آتش دوزخ نگشته باور من

مقدّرات مرا گریه بر حسین نوشت

گرفت دست مرا توبه ی مکرر من

به عزت و شرف روضه ها حسین حسین

شود جواب سئوال نکیر و منکر من

حساب میکشد اما خیال من جمع است

چه دیدنی بشود با حسین، محشر من

نگاه من به غروب است و گریه در عرفه

اگر که حاجت مرا نداده بهتر من

به کاظمین بود سوی چشمم این شب‎ها

چه جانگداز شود روضه‎های آخر من

فدای آ نکه صدا زد به قعر زندانی

که حال من شده اکنون شبیه مادر من

همیشه لحظه افطار«سِندیِ» ملعون

نثار کرده فقط ناسزا به محضر من

به روی گردن من رد چند زنجیر است

خدا کند نرسد این خبر به دختر من

شاعر: رضا دين پرور

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

يادت دليل گريه ي پنهاني من است

نامت انيس اين دل زنداني من است

نيمه شب آمدم كه نبيني رخ مرا

بار گناه علت پنهاني من است

از خود بريده ام به تو نزديكتر شوم

اين لحظه ها كه خلوت روحاني من است

در خلوتم هميشه كلنجار مي روم

مي گويم اين چه وضع مسلماني من است

كاري بكن كه رو نزنم بر كسي بيا -

چيزي بده كه رزق سليماني من است

از سفره ي تو مي خورم و سير مي شوم

شكرت از اينكه نعمتت ارزاني من است

يك جلوه ات بر اين دل تاريك و سنگي ام

پايان خواب هاي زمستاني من است

امشب كه داد ميزنم العفو اي خدا

لحظه به لحظه رحمت باراني من است

گرم گناه بوده ام و دير آمدم

عصيان دليل غيبت طولاني من است

تا كه نبخشي ام من از اينجا نمي روم

اين گريه برگ سبز پشيماني من است

دارد بساط سفره ي تو جمع مي شود

غم ميخورم كه اخر مهماني من است

شاعر: محمد حسن بيات لو

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

یا صاحب الزمان...

از عشق بدون تب، بدم میاید

جز " عبد " زهر لقب بدم میاید

این جمعه گذشت و از تو غافل بودم

از این دل بی ادب بدم میاید

 

محمد کاظمی نیا

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

یا مجیر ....

نه ... نه .. مرا به سوی جهنم نبر خدا

از چه شده دعای لبم بی اثر خدا ؟

می ترسم از تمام عملهای خود ولی

از آتش جهنم تو بیشتر خدا

بیچاره ام ، اسیر و ندار و فقیر و پست

بر من نظر نما که ندارد ضرر خدا

من را به نور عشق خودت وصل کن حبیب

می سوزد از غمت بخدا این جگر خدا

با اینکه ظالمم ، بدم و غرق غفلتم

اما شدم به عشق علی مفتخر خدا

من را ببخش و عفو نما ایها الکریم

تنها به حق مادر در پشت در خدا

با جلد نازک و تن عاجز چه می کنی ؟

نه .... نه .... مرا به سوی جهنم نبر خدا

 

سروده جعفر ابوالفتحی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

یا رب مرا به ساکن کرب و بلا ببخش
بر خاک پاک صاحب کوی شفا ببخش
یا رب به جمعه های پر از ندبه ی بتول
بر گریه های حضرت زهرا مرا ببخش
یا رب مرا به لحظه ی جان دادن حسین
بر قامتی که از غم او گشته تا ببخش
یا رب مرا به بی کسی خیمه های او
در لحظه ی هجوم همه اشقیا ببخش
یا رب مرا به حال پریشان زینبش
در لحظه ی جسارت آن بی حیا ببخش
یا رب مرا به پیکر مانده به قتلگاه
بر آنکه ذکر او شده هردم شفا ببخش
یا رب مرا به رأس ز پهلو به نی شده
بر دستهای حضرت صاحب لوا ببخش
یا رب مرا به حنجر شش ماهه ی حسین
آن باب حاجتی که شده مبتلا ببخش

شاعر : حسین معصومی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  3:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

هرچند كه خسته از گناه آمده ام

با حال بد و روي سياه آمده ام

امشب شب قدر است يقين مي بخشي

با ذكر حسين و اشك و آه آمده ام

 

شاعر و مداح اهل بيت:

محمدمهدي عبدالهي

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  3:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

بدِ مرا تو به خوبِ خودت بدل کردی

به وعده های خودت بارها عمل کردی

 

حقیر بودم اما تو زود نام مرا

بزرگ کردی و آوازه ی محل کردی

 

به هر که رو زده بودم مرا معطل کرد

ولی تو مشکل من را چه زود حل کردی

 

فرار کردم و با اضطراب برگشتم

به محض اینکه رسیدم مرا بغل کردی

 

گناهِ تلخِ مرا با حسین بخشیدی

حسین گفتم و این زهر را عسل کردی

 

بیا و قول بده زود کربلا ببرم

تو که همیشه به قول خودت عمل کردی

 

محبت علی ازسینه ام نخواهد رفت

چرا که حب علی را تو لم یزل کردی

 

به زیر دِین کسی نیستم خدا را شکر

مرا گدای حسین از همان ازل کردی

 

اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در شب دهم رمضان 93

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  3:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

نفس آلوده ی نفسم که هوا می خواهم

عبد شیطان شده ام ،  آه ، خدا می خواهم

 

نه نمازی ، نه نیازی ، نه دعایی به لبم

حالت سوز مناجات و دعا می خواهم

 

هر طبیبی نتوانست مداوام کند

دلم از درد گرفته ست دوا می خواهم

 

نه هراسم ز عذاب ست و نه شوقم به وصال

کمم این است،کمی خوف و رجا می خواهم

 

بر سر سفره ی احسان تو خوبان جمعند

بین خوبان سر خوان تو جا می خواهم

 

گره ی کار به هر واسطه ای وا نشود

ضامنی مثل غریب الغربا می خواهم

 

روزه بی روضه صفایی که ندارد اصلا

اندکی روضه ی شاه شهدا می خواهم

 

کشته ی کشته ی اشکم که طلب کردم اشک

طلب عفو جدا ، اشک ، جدا می خواهم

 

به تو دلداه ام ارباب ، که غیر از این نیست

از شما کی طلب غیر شما می خواهم؟

 

نسخه ای ساده علاج دل بیمار من است

من فقط یک سفر کرب و بلا می خواهم

 

مظاهر کثیری نژاد

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  3:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

در گدایی خودت نام مرا مشهور کن

دست هایم را ز دامان بقیه دور کن

 

قهر کردم با تو  ؛ مثل چاه تاریکی شدم

قلب تاریک مرا ای ماه غرق نور کن

 

دوست دارم غرق دریای مناجاتت شوم

مثل موسی کلیم الله من را طور کن

 

راضی ام ؛ حتی شده با زور برگردانی ام

من اگر توبه نکردم تو مرا مجبور کن

 

شبهه هایم را بگیر و جای آن ایمان بده

ای خزانه دار عالم جنس ما را جور کن

 

تا مبادا بعد از این از پیش تو جایی روم

 با ولای مرتضی دور مرا محصور کن

 

تا که قلب دشمنانت را بسوزانی؛  مرا

روز محشر با محبینِ علی محشور کن

 

ای که تقدیر مرا امشب مقدر می کنی

داخل پرونده ام یک کربلا منظور کن

 

چشمه ی اشکم فقط پیش تو می جوشد حسین

جای دیگر گریه کردم چشم من را کور کن

 

آه دارد می رسد دشمن به نزدیک حرم

از حریم کربلا تکفیریان را دور کن

 

اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در شب 21 رمضان 93

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  3:32 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها