0

اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

اگر که بار من از شانه‌ام نیفتاده

بدون لطف تو خواه و ناخواه می‌افتد
همین که از لب ما آه آه می افتد

طبیب زودتر از ما به راه می افتد
دو روز رفتم و با پای خویش برگشتم

همیشه کار گدایان به شاه می افتد
کریم بودن و بخشیدنت به جای خودش

بگو کی از سرِ ما این گناه می افتد
به ما نگاه بینداز که چشم سلطان هم

گهی به روی غلام سیاه می افتد
هر آن کسی که بدون علی صدا کند

اگر ز چاله در آید به چاه می افتد
در این بساط که دریا به قطره محتاج است

نیاز کوه گناهی به کاه می افتد
فدای شاه غریب که لحظه آخر

به نیزه تکیه زند و بی سپاه می افتد
فدای شاه غریب که راس پر خونش

به پای دخترکی بی پناه می افتد

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

شکر خدا دوباره مقیم حرم شدیم

 

از زائران این حرم محترم شدیم


ماه خدا حریم رفیع محبت است

 

از سائلان خسته دل این حرم شدیم


ز توبه های گذشته که خسته جان

 

از توبه های لحظه ای و دم به دم شدیم


گمگشتگان همهمه شهر غفلتیم

 

هر بار هم برای همین متهم شدیم


بی بهره از سجود و رکوع شبانه ایم

 

از بس که در برابر ابلیس خم شدیم


با هر بدی ز یاری حق پا نمی کشیم

 

به یاری ولی خدا هم قسم شدیم


بین (ببین) جمع عاشقان ولایت مدار شهر

 

کو مدعی که طعنه زده است کم شدیم


با یاد رهبر و شهداء و اماممان

 

مهمان به کوی دلبر صاحب کرم شدیم


از ما نشان مجوی که در راه کربلا

 

ما از وجود خویش گذشتیم عدم شدیم


ما همنشین زمزمه و اشک و روضه ایم

 

ما هم رکاب دسته و طبل و عَلَم شدیم


شور حسین در دلمان سینه می زند

 

هم هیئتیم و با شهدا هم قدم شدیم


شش گوشه دیده ایم و علی اکبری شدیم

 

گریان برای غصه گسسته دم شدیم


ای وارث موذن کرب و بلا بیا

ای منتقم به یاری اهل ولا بیا

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

ای آن که دیده ها همه در آرزوی توست
بخشندگی و فضل و کرم، خلق و خوی توست
نام مبارک تو بُوَد صدر نامه ها
از هر طرف که می گذرم، گفتگوی توست
تسبیح گوی تو، همه ذرات کاینات
دل های بندگان همه در های وهوی توست
ذات تو بی نیاز و تویی منشأ فیوض
دست نیاز جمله خلایق به سوی توست
صد آفرین بر آن دل پاکی که نیمه شب
با صد امید لرزد و در جست و جوی توست
فرخنده آن سری که شبی، پیش تو خم است
شایسته آن تنی که سحر روبردی توست

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

زهجرونت پریشانم چگونه اینچنین مانم      

         بده اذنی به چشمانم که یکدم بینمت جانم


کمی ازروی احسانت سبک کن درداین مخلص

دو تا شد پشت من از غم چو بنده پیش شاهانم


هزاران سال پی در پی اگر باشم پیت آیم      

   نکن از من خودت پنهان که من محزون و گریانم


بخود گفتم بنوشم می دلم آرامشی گیرد      

      نشد نرم این دلم حتی برفت از دستم ایمانم


طریق عشقبازی نیست روی از من بپوشانی     

  گناهی گر بکردم حال میگویم  پشیمانم


تو ای یارم بدانم سر به این منزل زنی آخر      

   من از روزی که در منزل نمی باشم هراسانم


شب قدرم تو را در بین این شبها کجا جویم        

    که از مغرب کنارت تا سحر اشفع لنا خوانم

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

شب عفو است و محتاج دعایم
ز عمق دل دعایی کن برایم
  اگر امشب به معشوقت رسیدی
خدارا در میان اشک دیدی
کمی هم نزد او یادی زما کن
کمی هم جای ما اورا صدا کن

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

يارب بده پناهم الهي العفو
ببين غرقِ گناهم الهي العفو
اگر رفتم به راهي كردم گناهي
بنده‌ي رو سياهم الهي العفو
امان از خلوتي كه حرمت شكستم
چو افتاده به چاهم الهي العفو
زماني كه درونِ قبرم گذارند
واي از عمرِ تباهم الهي العفو
در آن تاريكي اي نور به فريادم رس
رحيمِ دادخواهم الهي العفو
به روز محشر آيم به پاي ميزان
با لوحِ اشتباهم الهي العفو
چه مي‌شود ببخشي تو عبدِ خود را
كريمِ پادشاهم الهي العفو
سر را به پاي عفوت نهاده‌ام من
با سوز و اشك و آهم الهي العفو
با اشك ديده و دل دارم تقاضا
جز بخششت نخواهم الهي العفو
من نوكرِ حسينم، دل كربلايش
محتاجِ يك نگاهم الهي العفو

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

باز آمده ام دست به دامان تو باشم

کافر شوم از غير و مسلمان تو باشم

 

سي روز جدا باشم از آشفتگي خلق

تا معتکف موي پريشان تو باشم

 

تا شام ابد حلقه به گوش تو بمانم

از صبح ازل گوش به فرمان تو باشم

 

سي روز قبولم کن و مهمان دلم باش

تا سي شب پر خاطره مهمان تو باشم

 

قرآن به سرم بود، که امشب شب قدر است

جانم به کفم بود که قربان تو باشم

 

آيات تو را بر طبق سينه گذارم

رحلي شوم و حافظ قرآن تو باشم

 

علیرضا بدیع

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

ایکاش که قلب ما پر از نور شود

یک لحظه بساط عاشقی جور شود

تا هر که نگاه کج به شیعه دارد

در این شب قدر دیده اش کور شود

اصغر چرمی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

 اي خدا ملاقاتت نور ديده مي‏خواهد

نيمه شب مناجاتت دل بريده مي‏خواهد

 اي صفاي نجوايم وي يگانه مولايم

التجاي كوي تو اشك ديده مي‏خواهد

 

 دانه دانه اشكم بين شبنم سرشكم بين

اين دل سيه، وصلت در سپيده مي‏خواهد

 اي بهار فرجامم منكه خارم و خامم

گلشن بهارت را گل رسيده مي‏خواهد

 شيعه با مناجاتش منتهاي حاجاتش

آبياري سرخ ياس چيده مي‏خواهد

 روح زندگي زهراست جاودانگي زهراست

اين دلم دو عالم را زين عقيده مي‏خواهد

 راز دل نياز عشق خواندن نماز عشق

حالتي مشابه با آن شهيده مي‏خواهد

 هر غم و بلايش را مي‏خرم به جان اما

درك روضه‏هايش را غم كشيده مي‏خواهد

 اي خدا قبولم كن شيعه بتولم كن

امتحان عشقت را برگزيده مي‏خواهد

 با ابوتراب امشب مي‏كنم نوا يارب

عبد خسته زينب سر بريده مي‏خواهد

 اي اميد افطارم وي نويد اسحارم

طلعت رشيدت را دل نديده مي‏خواهد

 

 

غلامرضاسازگار

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

شب قدر است امشب مست مستم‌ ای خدا با تو

شدم تا مست دانستم كه هستم ای خدا با تو

در این خلوت تو من یا من تو، انصاف از تو می‌خواهم

تو با من مست یا من مست هستم ای خدا با تو

 

مخواه از من كه هرگز راه عقل و عافیت پویم

كه من دیوانه از روز الستم ای خدا با تو

دویدم سال‌‌ها اما به دور افتادم از كویت

چو افتادم ز پا در خود نشستم ای خدا با تو

سر از خاك زمین تا برگرفتم عشق ورزیدم

ولی آزاد از هر بند و بستم ای خدا با تو

تو هر جا جلوه كردی من تو را دیدم پرستیدم

به هر صورت جمالی می‌پرستم ای خدا با تو

 محمدخلیل مذئب

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

نغمه مستشارنظامی

سلام بر شب زیبای قدر تا سحرش
قطار باغ بهشت است و باز مانده درش


به سمت و سوی دلم آمده ست و سوزن بان
فرشته ایست که قرآن گرفته روی سرش


صدا از آینه و سنگ در نمی آید
کسی که غرق تو باشد نمی رسد خبرش

شبی ست روز تر از صد هزار سال و دریغ
ازین دلی که درین شب شکسته بال و پرش

سیاه نامه تر از خود... تو آبرو دادی
خودت مریز،خودت جمع کن،خودت بخرش

بگیر دست زمین را،زمانه تلخی ست
ببر زمین و زمان را به سمت خوب ترش

کجاست آنکه به تقدیر خلق آگاه است

سلام و عرض ارادت،به ساحت نظرش

مسافران قطار بهشت در شب قدر
دعا کنید که او باز گردد از سفرش

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

ای روزه دار ، افطار محتاج یک دعایم

ای روزه دار ، افطار محتاج یک دعایم

با نامه ی سیاهم ، قلب تو را شکستم

آلوده و گنهکار ، محتاج یک دعایم

خیلی دلم گرفته ، از تو خبر ندارم

با این وجود دلدار ، محتاج یک دعایم

تا خواستم بیفتم ، دست مرا گرفتی

این بار هم چو هر بار ، محتاج یک دعایم

شرمنده ام کجاها ، دیدی گناه کردم

خیلی شدم گرفتار ، محتاج یک دعایم

نگذاشتی بریزد یک لحظه آبرویم

هستم به تو بدهکار ، محتاج یک دعایم

ای کاش یک سحر هم ، راهت بیافتد اینجا

در انتظار دیدار ، محتاج یک دعایم

خیمه نشین صحرا ، آرام جان زهرا

هر جایی هستی ای یار ، محتاج یک دعایم

وقت اذان مغرب ، دلتنگ کربلایم

ای روزه دار ، افطار محتاج یک دعایم

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

از کجا آمده ام تا به کجا می‌بَریَم

بی پر و بالم و با دست دعا می‌بَریَم

هر شب از لطف تو هم سفره ی ابرارم من

این چه لطفی ست که با دل همه جا می‌بَریَم

چه مبارک سحری هست و چه فرخنده شبی 

که تو با توبه‌ ای از دل به سماء می‌بَریَم

با وجودی که ندارم هنری می دانم

عاقبت هم تو شبیه شهدا می‌بَریَم

آنقدر دور تو جبرئیل صفت می گردم 

تا بگوید مرا زیر کساء می‌بَریَم

منم آن سائل خوشبخت که مهمان رضاست

ای خوش آن دم که به ایوان طلا می‌بَریَم

بار من مانده زمین ، مشتریم کیست؟ ، حسین

عن قریب است که تا خون خدا می‌بَریَم

از نجف پای پیاده چه صفایی دارد 

اربعینی که مرا کرب و بلا می‌بَریَم

روزه آن نیست که با جرعه ای افطار شود

روزه آن است که لب تشنه مرا می‌بَریَم

صحن بین الحرمین است همان سعی صفا

کعبه اینجاست ، صفا ، مروه ، چرا می‌بَریَم

یا رب این خون سر و خون گلو نذر حسین 

خرم آن روز که با واعطشا می‌بَریَم

آن که زیر سُمِّ اسب تو را می خواند

گفت الحمد که راضی به قضا می‌بَریَم

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

از کجا آمده ام تا به کجا می‌بری ام

بی پر و بالم و با دست دعا می‌بری ام

 

هر شب از لطف تو هم سفره ی ابرارم من

این چه لطفی ست که با دل همه جا می‌بری ام

 

چه مبارک سحری هست و چه فرخنده شبی

که تو با توبه‌ ای از دل به سماء می‌بری ام

 

با وجودی که ندارم هنری می دانم

عاقبت هم تو شبیه شهدا می‌بری ام

 

آنقدر دور تو جبرئیل صفت می گردم

تا بگویید مرا زیر کساء می‌بری ام

 

منم آن سائل خوشبخت که مهمان رضاست

ای خوش آن دم که به ایوان طلا می‌بری ام

 

بار من مانده زمین ، مشتریم کیست؟ ، حسین

عنقریب است که تا خون خدا می‌بری ام

 

از نجف پای پیاده چه صفایی دارد

اربعینی که مرا کرب و بلا می‌بری ام

 

روزه آن نیست که با جرعه ای افطار شود

روزه آن است که لب تشنه مرا می‌بری ام

 

صحن بین الحرمین است همان سعی صفا

کعبه اینجاست ، صفا ، مروه ، چرا می‌بری ام

 

یا رب این خون سر و خون گلو نذر حسین

خرم آن روز که با واعطشا می‌بری ام

 

آن که زیر سُمِّ اسب تو را می خواند

گفت الحمد که راضی به قضا می‌بری ام

 

اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در شب 12 رمضان 93

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

آمدم سوی تو راهی وا کُنم ، تا وقت هست

آمدم شاید تو را پیدا کُنم ، تا وقت هست

تا شب اِحیای تو کارم توسل کردن است

قصد دارم خویش را اِحیا کُنم ، تا وقت هست

نامه ی اعمال من را می دهی در دست راست ؟

زود باید برگه را امضاء کُنم ، تا وقت هست

من امان می خواهم از یَومَ یَعِزُّ ظالِمَ

تا سحر مولایَ یا مولا کُنم ، تا وقت هست

آرزوهای دراز عمر مرا بر باد داد

می نشینم با خودم دعوا کُنم ، تا وقت هست

ای رفیقِ لا رفیقَ لَه ، شدم من بی رفیق

با تو حالا آمدم نجوا کُنم ، تا وقت هست

من همانم [نه آنم] که یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنثِ الْعَظِیمِ

آمدم که خوب با تو تا کُنم ، تا وقت هست

کاشکی با یا کریم ،  العفو های نیمه شب

بین خوبانت خودم را جا کُنم ، تا وقت هست

عاشقی بی دست و پایم دست داده در دعا

روضه ای جانکاه دست و پا کُنم ، تا وقت هست

دست من زیر عبا و پیکرت روی عبا

چاره ای باید بر این اعضا کُنم ، تا وقت هست

عمه ات را می برند از حلقه ی نا محرمان

تا مراعات دل زهرا کُنم ، تا وقت هست

ای علی این خنده ها در کوفه بدتر می شود

کاش فکر معجر زن ها کُنم ، تا وقت هست

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  2:21 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها