0

اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

گذشت عمرم به عصیان توبه توبه

شدم گر عبد شیطان توبه توبه

 

زدم گر پشتِ پا بر خوان رحمت

شکستم جام غفران توبه توبه

 

نماز بی صفا گر خواندم عمری

بدون بوی رحمان توبه توبه

 

به جای همکلامی با خدایم

شدم غافل ز قرآن توبه توبه

 

اگر عمری به هَر بُت سَر سپردم

نبودم گر مسلمان توبه توبه

 

اگر بی بهره از عشق شهادت

بریدم از شهیدان توبه توبه

 

ندارم رنگ سرخ جان نثاری

ندارم عطرِ ایمان توبه توبه

 

اگر صدبار توبه کردم و باز

شکستم عهد و پیمان توبه توبه

 

اگر غافل ز اربابم ندارم

دلی زار و پریشان  توبه توبه

 

اگر نوشیدم آبی و نبودم

به یادِ کامِ عطشان توبه توبه

 

قسم یا رب به افطارِ نگارم

بگویم از دل و جان توبه توبه

 

دلم گر شد تهی از یادِ دلبر

دگر از غیر جانان توبه توبه

 

به روزه دار زهرا ، یا الهی

مسوزانم مسوزان توبه توبه

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

ذکر تو تا می رسد ، اذکار یادم می رود

می سپارم دل به تو ، دلدار یادم می رود

بر لبم لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ هست بس

آنقدر شادم که استغفار ، یادم می رود

چون که از مُستَشهَدین بَینَ یَدیکُم کرده اند

مرگ و قیل و قال آن انگار یادم می رود

می خورد صدها گره بر کار من در طول روز

گریه های نیمه شب هر بار یادم می رود

خوف دارم از رجائی که مرا دور از تو کرد

در عذابم ، قهر تو بسیار یادم می رود

خنده ی بین گناه آخر مرا زد بر زمین

آتشم وقتی زقوم النار یادم می رود

بس که از داغ حسین آتش گرفته جان من

تا سلامش می دهم افطار یادم می رود

می کِشد آتش به جانم لُکنَتِ طفل حسین

یاد اشکش می کُنم ، گفتار یادم می رود

نیزه دید آنقدر گیسویش شده چون مادرش

گفت عمه جان مگر مسمار یادم می رود

سوختم از کج دهانی های این دختر پدر

آنقدر که خنده ی اشرار یادم می رود

هر چه آمد بر سرم هر بار یادم رفته است

جان تو بابا مگر این بار یادم می رود

 

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

بیمار می شوم که پرستاری ام کنی

خود را زمین زدم که هواداری ام کنی

گوشم پر از نصیحت و حرف است ای رفیق

من آمدم که رفع گرفتاری ام کنی

گفتی تو سنگ دل شده ای خب شدم ولی

نزد تو آمدم که قلم کاری ام کنی

اصلاً مرا به چوب ادب بستنت چه بود؟

اصلاً که گفته بود فلک کاری ام کنی؟

نانی ز من بگیری و نانی دگر دهی

بر تو نیامده که دل آزاری ام کنی

رو دست خوردم از همه حتی ز دست خویش

کی خواستم که کاسب بازاری ام کنی

فریادم از قلیلی آب و طعام نیست

من جار می زنم که شبی جاری ام کنی

با من دوباره قصۀ شاه و گدا مخوان

حیف است صرف غصه ی تکراری ام کنی

من اختیار خویش به دست تو داده ام

حیف است وقف آتش اجباری ام کنی

فردا بیا و نامه ی ما را به آب ده

زآن پیش تر که مجرم طوماری ام کنی

اوقات خویش ز ناله ام اعلام می شوند

وقتش رسیده ساعت دیواری ام کنی

دعوای ما به قوت خود باقی است و باز

من بر همان سرم که سحر یاری ام کنی

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

خسته از الفاظِ تو خالی شدم

طالبِ یک جو سبکبالی شدم

 

پُر شدم از ادّعاهای بزرگ

از صفای معرفت خالی شدم

 

سر به زیری ام چه شد ؟ آرامشم !

از چه من اینگونه جَنجالی شدم

 

با تو بیگانه شدم ، تا آشنا

با مَترسک های پوشالی شدم

 

جای کسبِ عشق ، در بازار دین

قانع بر روزی دلّالی شدم

 

روی دوشم بار دنیا می برم

باختم ، مشغول حمّالی شدم

 

هول دنیا ، حال خوبم را ربود

مبتلا یارب ، به بدحالی شدم

 

جای کسب نور از فیض سکوت

بد دچارِ درد نقّالی شدم

 

آه ، اِنگاری خُرافاتی دلم

معتقد بر فال و رمّالی شدم

 

هر زمانی خواستم پَر وا کنم

روبرو با صد بَداِقبالی شدم

 

فُطرسی کو پر زدن یادم دهد ؟

گوشه گیرِ بی پَر و بالی شدم

 

کی شود بینم که با اهلِ سحر

زائری با فارغُ البالی شدم

 

خوش بُود با دردِ هجران ساختن

یا حسینی گفتن و جان باختن

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

بى تو درخت میوه هم بدون بار می شود

گل بدون باغبان شبیه خار می شود

 

ماسر و وضع خویش را این دو سه شب ندیده ایم

گرد و غبار که رسید آینه تار می شود

 

من از پیاده بودن خودم پیاده تر شدم

خوشا بحال آن که شب به شب سوار می شود

 

گفت بیا اگر چه صد دفعه شکست توبه ات

توبه من که بیش از هزار بار می شود!

 

این گره اى که من زدم واشدنش بعید نیست

بدست من نمی شود، بدست یار می شود

 

تکیه نمی کنم ازین به بعد به توان خویش

بنده که خسته شد، خدا دست به کار می شود

 

مگیر گرمى محبت على و آل را

کار همه بدون آفتاب زار می شود

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

عمری گنه کـردم، نیـاوردی به رویم

نگــذاشتی حتــی بـریــزد آبــرویم

چشمی بده کـز خجلت عفوت بگریم

اشکـی بـده تـا نامـۀ خـود را بشـویم

از بس که توبـه کردم و توبه شکستم

دارم خجـالت تـا که بـاز العفـو گویم

این اشک خجلت را که می‌ریزد ز چشمم

کـردم بهانـه تـا رضـایت را بجــویم

من از تو رو گرداندم از غفلت، ولـی تو

در بـاز کـردی از ره رحمت بـه رویم

ای وای از آن روزی که عمرم بر سر آید

فریاد از آن‌ دم کـه اجـل آید به سویم

با این همه جرم و گنه از تو عجب نیست

لطفی کنی تا مرگ را چون گل ببویم

لب بستم از خجلت ولی «العفو العفو»

پیـوسته برمی‌خیزد از هـر تـار مـویم

امشب به جای آن کـه روگردانی از من

بگشای چشمی از ره رحمت به سویم

تو در پی آنی کـه «میثم» را ببخشی

مـن آرزو دارم تــو بــاشی آرزویـم

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

غصه دارم که چرا سوز دعا نیست مرا

رمضان آمده و حال بکا نیست مرا

روزگاری به هوای همه کس بال زدم

پر پرواز به درگاه شما نیست مرا

معصیت عادت من گشته و حالم خوش نیست

لذتی در سحر نافله ها نیست مرا

من از این تیرگی باطن خود دلگیرم

روشنی بخش دل و دیده چرا نیست مرا

دست من خالی و هر بار تظاهر کردم

کوله باری به جز از کبر و ریا نیست مرا

چه کنم من که خدایا تو رهایم نکنی

بارللها به گمانم که بنا نیست مرا...

به حسین تو قسم قافیه را باخته ام

اقتدایی به طریق شهدا نیست مرا

مادرم فاطمه در حشر هوادار من است

پای میزان عمل هول و ولا نیست مرا

روزی ام کن سحری گوشه ی بین الحرمین

هوسی جز سفر کرببلا نیست مرا

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

به رو سیاهیم ، اقرار می کُنم ... العفو

برای خوب شدن ، کار می کُنم ... العفو

مرا تو می خری و پاک می کُنی اما

منم که آینه را تار می کُنم ... العفو

رسیده ام که خودم را نشانِ تو بدهم

به هر بهانه ای تکرار می کُنم ... العفو

خودت اجازه ی شب زنده داریم دادی

که با اجازه ات اصرار می کُنم ... العفو

مران ز خودت مرا، که من خود را

بدون تو همه جا خوار می کُنم ... العفو

از این که عفو تو شد شاملم ولی

من با گناه کردنم انکار می کُنم ... العفو

زمان تشنگی یاد حسین می افتم

به یاد کودکش افطار می کُنم ... العفو

ببین به پای مناجات گریه می ریزم

به یاد عمه ی سادات گریه می ریزم

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

مناجات با خدا

 

یـارب گرفتـارم، عبـد گنهکارم

این جرم بسیارم،  تنها تو را دارم

یا نور یا قدوس

بنگر به آه من، کوه گنـاه من

روی سیاه من، ای رب غفّارم

یا نور یا قدوس

من دل به تو بستم، خالی بود دستم

تا بودم و هستـم، تنها تویی یارم

یا نور یا قدوس

سر تا قدم دردم، عمـری گنه‌ کردم

این نالۀ سردم، این چشم خون بارم

یا نور یا قدوس

این کوه عصیانم، این چشم گریانم

آلــوده‌ دامــانم، سنگین شده بارم

یا نور یا قدوس

یا قاضی‌الحاجات، یا قابل‌التوبات

یا سامع‌الاصوات، معبود ستارم!

یا نور یا قدوس

تـو ربّ معبـودم، تو کل مقصودم

من عبد مردودم،  تـو حـیّ دادارم

یا نور یا قدوس

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

غافرالذنب نگو حضرت غفار بگو

ساترالعیب نگو حضرت ستار بگو

ای که ریزه خور ماه رمضانی همه سال

ز کرمخانه و این سفره ی پر بار بگو

از سر لطف پذیرای گنهکاران است

هرچه خواهد دلت ای عبد خطاکار بگو

خوش خبر باش که میلش به تو باشد دیگر

سحری حرف دل خویش به دلدار بگو

شرحی از ماوقع عمر بده محضر دوست

رک و روراست از ان حال اسف بار بگو

گر کسی ناله زند گوش فرا خواهد داد

عَفوَکَ... عَفوَکَ و عَفوَکَ بسیار بگو

به علی ٍ به علی ٍ به علی کارگشاست

نیتی کن مددی حیدر کرار بگو

مرتضی واسطه ی خیر شود این شبها

هَب لَنا رَأفَتَهٌ... را صد و ده بار بگو

اخر هرچه مناجات دو خط مرثیه است

روضه خوان روضه بخوان از در و دیوار بگو

بعد از آن ضرب لگد

آه -

به زهرا چه گذشت

از گل پشت در و تیزی مسمار بگو

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

شبا که گریه می کنم به حال زار خودم

یواش یواش یادم میره گریه به حال خودم

الهی العفو که می گم صدام میره به بالا

گریه که آتیش می گیره دلم میره کربلا

شب جمعه است بی خیال خودمم

خودم اینجا با دلم تو حرمم

من می دونم خدا منو ، به حرمت مادرت

می بخشه تا زار می زنم ،  امشب برای سرت

به جسم پاره پاره ی گل پسرت ، اکبرت

به حنجر بریده از تیر علی اصغرت

شب جمعه است بی خیال خودمم

خودم اینجا با دلم تو حرمم

برا خودم گریه کنم فایده ای نداره

می خواهم که فریاد بزنم برای شیر خواره

به دستای روی زمین به مشک پاره پاره

به اون غریب بی کفن که پیرهنم نداره

بالا بلند بابا گیسو کمند بابا

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

آغاز می کنم سخنم را به یاحسین

 

در می زنم به خانه ی معبود با ... حسین

 

کاری به خاطر رمضانم نکرده ام

 

اما گرفت دست تهیِ مرا ... حسین

 

ما روزه دارها همه یاد لب تواییم

 

ای تشنه لب تر از همه ی تشنه ها ... حسین

 

آخر مرا برای خودش می خرد شبی

 

من میشوم مسافر کرببلا ... حسین

 

دوباره سفره ی شب زنده دارها وا شد

 

دوباره خانه ی دلدار ، خانه ی ما شد

 

دوباره زمزمه ی دانه های تسبیحم

 

دوباره دست دعای منو مفاتیحم

 

دوباره با شهدا افتتاح می خوانم

 

و پای دین خدا با امام می مانم

 

دوباره بال گشایم دو دست خالی را

فرازهای ابوحمزه ثمالی را

 

ببار ابر خطاپوش ماه رحمت شد

 

ببخش صاحبِ خانه دوباره زحمت شد

 

دلا بیا که خطا را به آه می بخشند

 

بیا که کوه گناه را به کاه می بخشند

 

بیا بخاطر زهرا گناه را می بخشند

 

صدای دعوت و این سفره های نورانی

 

منی که بی سر و پایم کجا و مهمانی

 

کنار سفره من آداب را نمی دانم

 

فقط رسیده ام خواب را نمی دانم

 

به روزه خوار بگو توبه در حضور اینجاست

 

هزار توبه شکستی بیا غفور اینجاست

 

کنار یار نشستن چه لذتی دارد

 

گناهکار هم انگار عزتی دارد

 

به جز کنار دعاخوان دلم نمی ماند

 

دلم گرفته چرا روضه ای نمی خواند

 

خوشا به حال هرآنکس که ناله ای دارد

 

و التماس به دخت سه ساله ای دارد

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

آمدم سوی تو راهی وا کُنم ، تا وقت هست

آمدم شاید تو را پیدا کُنم ، تا وقت هست

تا شب اِحیای تو کارم توسل کردن است

قصد دارم خویش را اِحیا کُنم ، تا وقت هست

نامه ی اعمال من را می دهی در دست راست ؟

زود باید برگه را امضاء کُنم ، تا وقت هست

من امان می خواهم از یَومَ یَعِزُّ ظالِمَ

تا سحر مولایَ یا مولا کُنم ، تا وقت هست

آرزوهای دراز عمر مرا بر باد داد

می نشینم با خودم دعوا کُنم ، تا وقت هست

ای رفیقِ لا رفیقَ لَه ، شدم من بی رفیق

با تو حالا آمدم نجوا کُنم ، تا وقت هست

من همانم [نه آنم] که یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنثِ الْعَظِیمِ

آمدم که خوب با تو تا کُنم ، تا وقت هست

کاشکی با یا کریم ،  العفو های نیمه شب

بین خوبانت خودم را جا کُنم ، تا وقت هست

عاشقی بی دست و پایم دست داده در دعا

روضه ای جانکاه دست و پا کُنم ، تا وقت هست

دست من زیر عبا و پیکرت روی عبا

چاره ای باید بر این اعضا کُنم ، تا وقت هست

عمه ات را می برند از حلقه ی نا محرمان

تا مراعات دل زهرا کُنم ، تا وقت هست

ای علی این خنده ها در کوفه بدتر می شود

کاش فکر معجر زن ها کُنم ، تا وقت هست

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

سلام ماه مبارک سلام ماه خدا
سلام ماه پذیرایی خدا از ما
 
سلام شهر طهورای ساکنان زمین
سلام چشمه ی تنزیه عالم بالا
 
ببین بسوی تو قرآن به دست آمده ام
سلام شهر تلاوت، سلام ماه دعا
 
به دعوت تو در این میهمانی آمده ام
وگرنه خاک کجا و زلالی  دریا!
 
ببین به ساحت خود این همه ستم کردم
ببین شکسته ام آئینه ی خدایم  را
 
چقدر سنگ به بالم زدم به دست خودم
چقدر  زخمی ام و پرشکسته ام حالا!
 
شکسته ام که مرا در تلاطمت بکشی
تو ناز و قهر خودت را نکن دریغ از ما
 
برای اذن دخولم اجازه می خواهم
اجازه از علی و یک اجازه از  زهرا
 
به اذن دست بریده به اذن مشک و علم
به اذن روضه ی چشمان حضرت سقّا

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

بر دل غمزده امید و رجا می آید

بنشینید همین جا که خدا می آید

 

چقدر دور و بر سفره گدا می آید

چون علی کرده دعا، حال بکا می آید

گریه کردن فقط انگار به ما می آید

 

کار ما چیست؟ چنان ابر، فقط باریدن

تا سحر بر سر سجادۀ شب نالیدن

 

بی سر و پا شدن و حلقه به در کوبیدن

کار او چیست فقط جرم و خطا پوشیدن

این ندایی است که از ارض و سما می آید

 

غیر عصیان و خطا بر دلم انباشت نشد

لطف او دست مرا باز نگهداشت، نشد

 

دست مهرش به دلم عشق فقط کاشت، نشد

کاشتم هر چه در این مزرعه برداشت نشد

فقط از دست من انگار،جفا می آید

 

می گشایند در میکده گاه و بیگاه

رزق مان می رسد از برکت و سوز این ماه

 

توبه سهل است اگر می گذریم از این ماه

هر که دارد هوس کرببلا بسم الله

با زهم بوی مزار شهدا می آید

 

قابل التّوبه اگر اوست، بگوئید حسین

آبرو داده به ما دوست، بگوئید حسین

 

نام این دوست چه نیکوست،بگوئید حسین

کارتان گر که به یک موست،بگوئید حسین

نوکر فاطمه بودن به شما می آید

 

موی آشفتهء عشاق مرتّب نشود

هر که گریان حسین است معذّب نشود

 

قسمی پاک تر از معجر زینب نشود

روز ما قاعدتا" بی غم او شب نشود

یادمان روضه ای از کرببلا می آید

 

نعل ده اسب، نقوش بدنی را کندند

عده ای هول شده،پیرهنش را کندند

بعد انگشت، عقیق یمنی را کندند

آه از آن وقت که خلخال زنی را کندند

همه دیدند کسی با قد تا می آید

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:32 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها