0

اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

ای خدا از کجا آمده ام تا به کجا می‌بَریَم

بی پر و بالم و با دست دعا می‌بَریَم

هر شب از لطف تو هم سفره ی ابرارم من

این چه لطفی ست که با دل همه جا می‌بَریَم

چه مبارک سحری هست و چه فرخنده شبی 

که تو با توبه‌ ای از دل به سماء می‌بَریَم

با وجودی که ندارم هنری می دانم

عاقبت هم تو شبیه شهدا می‌بَریَم

آنقدر دور تو جبرئیل صفت می گردم 

تا بگوید مرا زیر کساء می‌بَریَم

منم آن سائل خوشبخت که مهمان رضاست

ای خوش آن دم که به ایوان طلا می‌بَریَم

بار من مانده زمین ، مشتریم کیست؟ ، حسین

عن قریب است که تا خون خدا می‌بَریَم

از نجف پای پیاده چه صفایی دارد 

اربعینی که مرا کرب و بلا می‌بَریَم

روزه آن نیست که با جرعه ای افطار شود

روزه آن است که لب تشنه مرا می‌بَریَم

صحن بین الحرمین است همان سعی صفا

کعبه اینجاست ، صفا ، مروه ، چرا می‌بَریَم

یا رب این خون سر و خون گلو نذر حسین 

خرم آن روز که با واعطشا می‌بَریَم

آن که زیر سُمِّ اسب تو را می خواند

گفت الحمد که راضی به قضا می‌بَریَم

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

شبیه مظاهر حبیب آمده

پر از عطر خوش بوی سیب آمده

 

حسین امشب آمد به بالین من

برای مریضت طبیب آمده

 

سراغ من خسته انگار که

غریبانه حس غریب آمده

 

کنون وقت گریه است زینب بیا

به گودال آن نانجیب آمده

 

گلی را که گم کرده ای روی نیزه

بمیرم که شیب الخضیب آمده

**

اجرا شده توسط حاج مهدی سلحشور 

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

سرخوشم از باده ای که یار دستم میدهد

جام اشکی که  سحر   دلدار دستم میدهد

 

همرهان بار سفربستند و من جا  مانده ام

گفتم  آخر   روسیاهی   کار دستم میدهد

 

وای از نفسم که در راه خطا خوارم نمود

او   بهانه  از  سر   اجبار  دستم  میدهد

 

آنقدر توجیه شیطانی  بچیند  روی   هم

تا گنه  را  از  سر  اصرار دستم میدهد

 

معصیت کردن برایم عادی گشته چرا؟

این بلا را  نفس  با   تکرار دستم میدهد

 

من گنه کارم ولی آخر به عشق فاطمه

برگ سبزی حضرت غفار دستم میدهد

 

ناز ساقی را به خون دل کشم تا لحظه ای

-  که  سبویی  لحظه   دیدار  دستم میدهد

 

زیر دین  کس  نباشم  تا  دم  جان  دادنم

جام    کوثر     حیدر  کرار دستم میدهد

 

بوسه دارد دست آن ساقی که ازروز ازل

باده   را  بی منت  و   آزار دستم میدهد

 

در ازای هر علی گفتن به زهرایش قسم

جامی از کوثر صدو ده بار دستم میدهد

 

دانم  آخر  حق  زباب القبله   کرب وبلا

برگ تضمین   امان  از نار دستم میدهد

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

اشعار ماه مبارک رمضان – اشعار مناجات – علی اکبر لطیفیان

 

آه آه

همین که از لب ما آه آه می افتد

طبیب زودتر از ما به راه می افتد

 

دو روز رفتم و با پای خویش برگشتم

همیشه کار گدایان به شاه می افتد

 

کریم بودن و بخشیدنت به جای خودش

بگو کی از سرِ ما این گناه می افتد

 

به ما نگاه بینداز که چشم سلطان هم

گهی به روی غلام سیاه می افتد

 

هر آن کسی که بدون علی صدا کند

اگر ز چاله در آید به چاه می افتد

 

در این بساط که دریا به قطره محتاج است

نیاز کوه گناهی به کاه می افتد

 

فدای شاه غریبی که لحظه آخر

به نیزه تکیه زند و بی سپاه می افتد

 

فدای شاه غریبی که راس پر خونش

به پای دخترکی بی پناه می افتد

 

علی اکبر لطیفیان

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

گرچه بار گنهم بُرده به تبعید مرا

باز با روی سیه یار پسندید مرا

با روی باز چنان بُرد در آغوش خودش

اصلا انگار گنه کار نمی دید مرا

چرخ ها را زده ام آمده ام خانه ی تو

خودمانی ، کسی جز تو نفهمید مرا

بس که از بوی بد معصیتم بیزارند

یکی از لطف خود احول ، نپرسید مرا

نام رحمن و رحیم تو به من جرات داد

حال ، دست خودتان هست نبخشید مرا

صاحب سفره کریم است که در وقت سحر

بنشاند بغل مرجع تقلید ، مرا

حُکم کردند بگوئید سر سفره ، علی

یعنی ار ناحیه ی او بپسندید مرا

ساده آنست که بر سینه زدن سنگ علی

تا به سنگ محک یار بسنجید مرا

حتم دارم که خدا محض گُل روی حسین

می برد کرببلا تا شب عید مرا

آخر ماه عوض اینکه بگوئید برو

پای شش گوشه ی ارباب ببندید مرا

هر حسینی که بروی لب من می آید

از دل عرش کُند فاطمه تمجید مرا

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

الهی به این بنده فرصت بده

به توفیق بر نفس رخصت بده

 

شب چارمی بازهم آمدم

خودت روز محشر شهادت بده

 

عوض کن مزاج مرا با دعا

به من حس سبز عبادت بده

 

سر سفره ات زاهدان سائلند

به این هم نشینی سعادت بده

 

اگر اوج انسانیت بندگی ست

به آزادی من اسارت بده

 

...چه می خواهی از من سر و دست و پا

....بهایت چقدر است قیمت بده

 

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

اشعار مناجات با خدا - علی اکبر اطیفیان

 

از ما عجیب نیست دعایی نمی رسد

از تحبس الدعا که صدایی نمی رسد

 

ما تحبس الدعا شده ی نان شبهه ایم

آنجا که شبهه است عطایی نمی رسد

 

پر باز میکنم بپرم ، میخورم زمین

بال و پر شکسته به جایی نمی رسد

 

باید تنم پی سپر دیگری رود

با روزه های ما به نوایی نمی رسد

 

با دست خالی از چه پل دیگران شوم

دستی که وقف شد به گدایی نمی رسد

 

ای میزبان ! فدای تو و سفره چیدنت

آیا به این فقیر غذایی نمی رسد ؟

 

من سالهاست منتظر یک ضمانتم

آخر چرا امام رضایی نمی رسد؟

 

از من مخواه پیش از این زندگی کنم

وقتی برات کرب و بلایی نمی رسد

 

علی اکبر لطیفیان

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

هرکه سوز جگرواشک روانش دادند

 

برسرکوی مناجات امانش دادند

 

آنکه گردید نظرکرده صاحب نظران

 

جلوه حضرت معشوق نشانش دادند

 

دیده ای راکه مطهر شده بااشک سحر

 

جام وصلی زسبوی رمضانش دادند

 

آن دلی راکه عیارش به دعا خالص شد

 

نیمه شب وقت مناجات زبانش دادند

 

زیرو رو میکند عالم نفس آن واعظ

 

که ز انفاس علی فن بیانش دادند

 

بنده ای که شده تسلیم به تقدیر خدا

 

هرچه دادند به ابرار همانش دادند

 

باغ آن سینه که شد زنده به باریدن اشک

 

سبزی عشق به اوقات خزانش دادند

 

نوکری را که ملقب شده بر نام حسین

 

ظل رحمانیت عرش مکانش دادند

 

هرکه خودرا برساند حرم کرب و بلا

 

مستقیما ز خدا برگ امانش دادند

 

آن گلویی که دم روضه زینب دارد

 

اثری خاص به لحن سخنانش دادند

 

باسلامی همه عشاق بریزد برهم

 

آنکه بادست حسین لقمه نانش دادند

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:29 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

پر شکسته ی من را ببین خدای کریم

ببین چگونه شدم مُستکین خدای کریم

 

نشسته ام سر راهت مگر نظر بکنی

تویی غنی و منم خوشه چین خدای کریم

 

به هر که رو زدم اصلاً به من محل نگذاشت

نزن تو روی مرا بر زمین خدای کریم

 

خمیده ، با سر زانو ، شکسته و نادم

به سویت آمده ام این چنین خدای کریم

 

به یاد حرف اویسم ... ببخش عبدت را

که با غریبه شدم همنشین خدای کریم

 

نریز آبرویم را به پیش چشم همه

نگیر بر گنهم ذرّه بین خدای کریم

 

اگر چه روسیهم عاشق علی هستم

شفیع من شده حصن حصین خدای کریم

*****

به خاطر گل روی علی مرا بخشید

همین خدای رحیم و همین خدای کریم

*****

علاج درد گناهم هوای کرب و بلاست

مرا ببر به بهشت برین خدای کریم

 

بهانه دارم و دلتنگ کف العباسم

شبیه حضرت امّ البنین خدای کریم

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:29 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

هرکه سوز جگرواشک روانش دادند

 

برسرکوی مناجات امانش دادند

 

آنکه گردید نظرکرده صاحب نظران

 

جلوه حضرت معشوق نشانش دادند

 

دیده ای راکه مطهر شده بااشک سحر

 

جام وصلی زسبوی رمضانش دادند

 

آن دلی راکه عیارش به دعا خالص شد

 

نیمه شب وقت مناجات زبانش دادند

 

زیرو رو میکند عالم نفس آن واعظ

 

که ز انفاس علی فن بیانش دادند

 

بنده ای که شده تسلیم به تقدیر خدا

 

هرچه دادند به ابرار همانش دادند

 

باغ آن سینه که شد زنده به باریدن اشک

 

سبزی عشق به اوقات خزانش دادند

 

نوکری را که ملقب شده بر نام حسین

 

ظل رحمانیت عرش مکانش دادند

 

هرکه خودرا برساند حرم کرب و بلا

 

مستقیما ز خدا برگ امانش دادند

 

آن گلویی که دم روضه زینب دارد

 

اثری خاص به لحن سخنانش دادند

 

باسلامی همه عشاق بریزد برهم

 

آنکه بادست حسین لقمه نانش دادند

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:29 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

ديده ي تر 

 

توبه از جرم وخطا،حال سحر مي خواهد

خلوت نيمه ي شب اشك بصر مي خواهد 

 

وادي طور همين هيئت هر هفته ي ماست

ديدن نور خدا اهل نظر مي خواهد

 

سختي گردنه ي عشق زمينت نزند

راه پر پيچ وخمش مرد سفر مي خواهد

 

صرف اين سينه زدن ها به مقامي نرسيم

محرم راز شدن ديده ي تر مي خواهد

 

جهت بخشش هر سينه زني حضرت حق

محشر از مادر سادات نظر مي خواهد

 

عمل زينب كبري به همه ثابت كرد

سر شكستن ز غم دوست جگر مي خواهد

 

سر عباس به ني پند ظريفي دارد

غير خورشيد،سماوات قمر مي خواهد

 

وحید قاسمی

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:29 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

شاکرم اذن دعا دادی مرا

نیمه شب حال بکا دادی مرا

 

ای طبیبی که پی درمان دل

راه در دارالشَفا دادی مرا

 

همنوا با سائلان کردی دلم

نام زیبای گدا دادی مرا

 

نام سائل در زمین دادی مرا

نام تائب در سما دادی مرا

 

از بدان کردی جدایم مهربان

بین خوبانت تو جا دادی مرا

 

تا از این دل مردگی احیا شوم

کوثر ناب بقا دادی مرا

 

رتبه ام کم بود در دربار تو

با محبت ارتقا دادی مرا

 

تا نفهمند عاشقان ، من کیستم

رنگ و بوی آشنا دادی مرا

 

دیده ای پر اشک ، روحی شعله ور

سینه ای محو ولا دادی مرا

 

تا وجودم را کنی تسخیر خود

عشقی شاه نینوا دادی مرا

 

من حسینی گشتم و شوریده دل

شوق و ذوق کربلا دادی مرا

 

این تو بودی در ترنم های عشق

شور در بزم عزا دادی مرا

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

بساط عاشقی ما به پاست این شبها

زمان عاشقی باخداست این شبها

گناهکارقدیمی  دوباره برگشته

صدای زمزمه ها آشناست این شبها

زمان بده به زمین خورده ای اله کریم

اگرمرابزنی هم رواست این شبها

خوشابه حال گدایی که چشم تردارد

که گریه های سحرکیمیاست این شبها

کنارسفره ی افطار،زیرلب گفتم

نگفتی به خود،آقاکجاست این شبها

قسم به خاک نشسته به چادرزهرا(س)

مراببخش،ببخشی رواست این شبها

زفتنه های زمانه خط امان دادی

چراکه نام علی ،ذکرماست این شبها

گدای صحن وسرای شهنشه نجفم

دلم هوایی مرتضاست این شبها

دل شکسته ی ما ؟ بر ارباب

بخاطرحرم کربلاست این شبها

سلام بر لب عطشان سیدالشهدا(ع)

سخن زتشنه لب سرجداست این شبها

شنیدم سرش نی به نی عوض میشد

شکایت من ازآن نیزه هاست این شبها

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

مناجات با خدا

 

وقتی گناهکار خطا رفت راه را

 هرگز گمان نداشت ببخشی گناه را

توبه شکسته، باز خجل ماند و سر به زیر

سرمایه چیست صاحب عمر تباه را؟!

محتاجم و گدای عطا و محبتم

 آن که گداست گم نکند کوی شاه را

در دین ما غرور گناه کبیره است

کبر و غرور کوه کند مشت کاه را

حب علی ست در دل من واعظ درون 

 هرگز رها نمی کنم این پیر راه را

با رب به حق فاطمه ما را رها مکن

 از ما مگیر لذت این سوز و آه را

ما اختیار خویش به هر کس نمی دهیم

 ارباب بیمه کرده غلام سیاه را

لبیک یا حسین، مرا کربلا ببر

زائر شویم تا که شبی قتلگاه را

 

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

مناجات با خدا

 

مرا به خلوت و ذکر شبانه راهی نیست

 چرا که سهمیه ام غیر روسیاهی نیست

همیشه غیر تو را کرده ام طلب از تو

 ببخش! نیت و مقصود من الهی نیست

مرا به سوی خودش می کشد چنان نفسم

 که یک دو گام دگر تا خود تباهی نیست

فقط تو مشتری دستِ خالیم هستی

 اگر چه پیش تو دل گاه هست و گاهی نیست

اگر مرا نخری ورشکست خواهم شد

 کمک! که وضعیتم، وضع رو به راهی نیست

تو دست یخ زده ام را گرفتی و انگار

 به نامۀ عملم اصلاً اشتباهی نیست

دوباره بر سر سفره نشاندیم امسال

 اگر چه بندۀ تو عبد دل بخواهی نیست

به روضه روزۀ خود باز می کنم زیرا

 برای روزه که بی روضه جایگاهی نیست

سلام ماه خدا بر لب تو خون خدا

 سلام بر لب زخم تو سیدالشهدا

 

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  11:30 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها