0

اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

در اتاقي كه پر است از ابر و مه
دست‌هايم بوي باران مي‌دهد
عكس من در قاب مي‌خندد به من
خنده‌اش بوي دبستان مي‌دهد

 

بوي باد از كوچه مي‌آيد ، و من
در اتاقم چاي را دم كرده‌ام
با بخار گرم چايي ، سقف را
پر زباغ سرد شبنم كرده‌ام
قُل قُل گرم سماور در اتاق
مي‌برد من را به عصر كوزه‌ها
مي‌برد تا لحظه‌ي افطارها
مي‌برد من را به ماه روزه‌ها
لحظه‌‌ افطار وقتي مي‌رسيد
سفره پر مي‌شد ز عطر گل ياس
لحظه‌اي احساس مي‌كردم كه من
نور دارم بر تنم جاي لباس
سبز مي‌شد با پدر ، باغ دعا
نرم مي‌خواند از كتابي آشنا
با فطير تازه مادر مي‌رسيد
دستهايش داشت بوي ربّنا

 

 

شاعر:جعفر ابرهیمی

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  12:08 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

این شبا که فصل سبز ، استجابت دعائه
قدر بدون که اینجا جای ، نزول فرشته هائه

نیگا کن ببین درای ، آسمون روی تو بازه
لحظة آبی پرواز ، موسم راز و نیازه

 

توی این آسمون نور ، حالا هستی یه ستاره
درد دل کن با حبیبت ، از صمیم دل دوباره

بگو ای خدای دلها ، مهربون هر دو عالم
ممنونم که بین خوبات ، دوباره تو دادی راهم

تویی که بنده نوازی ، به بدیم نیگا نکردی
تک و تنها منو بین ، تاریکی رها نکردی

تا بشم یه چشمة نور ، تا صدات کنم خدایا
دستای من و گرفتی ، تو من و آوردی اینجا

حرف آخر من اینه ، قسمت می دم به ارباب
غرق دریای گناهم ، جون زینب من و دریاب

عنایت کن که بگیرم ، این شبا نور خدایی
دستم و بگیر دوباره ، تا بشم کرب و بلایی
 

شاعر:یوسف رحیمی

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  12:08 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

من بنده تو هستم، عهد تو را شکستم

پروندۀ سیاهم، مانده به روی دستم

عبد فراری‌ات را، دلخون نمی‌کنی تو 

 از خانه‌ات گدا را، بیرون نمی‌کنی تو

 

یا ربی یا الهی!

دل با صفا نکردم، از تو حیا نکردم

بر توبه‌نامه‌ی خود، اصلاً وفا نکردم

شرمنده‌ام نبردی، هرگز تو آبرویم 

 تا که اجازه دادی، با تو سخن بگویم

یا ربی یا الهی!

پیش تو سر به ‌زیرم، حب تو در ضمیرم 

 آیا شود که روزی، از عشق تو بمیرم

ممنونم از عطایت، دادی به من لیاقت

بار دگر ببینم، این سفرۀ ضیافت

یا ربی یا الهی!

من سائل تو هستم، کی می‌دهی جوابم

زهرا گرفته دستم، کی حق کند عذابم؟

دل خانه‌ی علی شد، مستانه‌ی علی شد

شیعه ز روز اول، دیوانه‌ی علی شد

یا ربی یا الهی!

دل شد حریم جانان، هر دم شدم پریشان

 عقده ز دل گشودم، ناله زدم حسین جان

عبد حریم عشقم، شیدای عالمینم

ای عاقلان بدانید، دیوانه‌ی حسینم

یا ربی یا الهی!

شاعر:جواد حیدری

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  12:08 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

برق  خاشاک  گنه ،  روزه  تابستان  است         دود این آتش  جانسوز  به  از  ریحان  است
می توان  یافت  ز  سی پاره  ماه  رمضان         آنچه ز  اسرار  الهی  همه  در  قرآن  است
هست در غنچه ی لب بسته ی این ماه نهان       گلستانی  که   نسیمش  نفس   رحمان است
مشو  از   عزت   این   مهر   الهی  غافل         که در این مهر بسی گنج و گهر پنهان  است

 

ماهرویی  که   شب  قدر  بود  یک  خالش         در  سراپرده   ماه   رمضان   پنهان    است
می کند  روزه   ماه   رمضان  عمر  دراز         مد  انعام   درین  دفتر  و  این  ایوان   است
غفلت  از  تشنگی  و  گرسنگی  کم  گردد          که لب خشک بر این بند گران سوهان است
باش  با  قد  دو تا  حلقه این   در   صایب          که مراد دو جهان در خم این  چوگان   است

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  12:08 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

رمضان شهر عشق و عرفان است . . . رمضان بحر فیض و احسان است
رمــضــــان، مــاه عــتــرت و قــرآن . . . گــــاه تــــجدید عهد و پیمان است

رمــضــان امــتــــداد جــــاده نــــور . . . در گذرگاه هــر مــــسلمــان است
رمــضــان چــلچــراغ نـــور افـشان . . . در شبــستان قلــب انـسان است

 

 

 

مـــاه تــحکــیــم آشنـــایــــى هـــا . . . مــاه تعــطیل قــهر و حرمان است
مـــاه شـــب زنــده دارى عـشــاق . . . مــاه بــیــدار بــاش وجــدان است

مـــاه اشــک و خـروش و ناله و آه . . . راه برگــشت هــر پــشیمان است
مــــاه آســـایــش قــلــوب بــشــر . . . مــاه پــالایــش تـــن و جــان است

مــــاه تــسلیــم در بــــر خـــالـــق . . . مــاه تــمریــن کــار نــیـکــان است
رمضــان چــشمــه عـطــاى خـــدا . . . ماه عفو و گذشت و غفــران است

رمــضــان رهــنـــمــا و راه گــشــا . . . بهــر گــم گـشتگان حـیــران است
رمــضــان شــاخسارى از طــوبـى . . . غرفه اى از بــهشـت رضوان است

رمــضــان بــارگــــاه (بــســم ا…) . . . جلــوگاه (رحیـم) و (رحمان) است
مــاه تـــحصیــل دانــش و تــقــوى . . . گــاه تــطهـیــر و راه ایــمـان است

مــــاه اکـــرام عـــتــرت و قـــــرآن . . . مــــاه اطفــــاء نــــار نــیــران است
عیــــد مســعــود زاد روز حــســن . . . روز پــر فــیــض نــیــمــه آن است

شــب قــدرش ســلام بــر مــهدى . . . تــا بــه فـجرش که نور باران است
مـــغــرب آفــتــاب عــمــر عــلـــى . . . مشــرق مــــاهتــــاب قــرآن است

در چــنین مه که انس و جان یارب . . . بر سر سفــره تــو مــهــمـان است
نظـــرى ســوى دردمنــدان کــــن . . . اى کــه نــامـت شفا و درمان است

بــــارالــها بــــه درگــه کــــرمـــت . . . سائــل خــستــه دل فـراوان است
کشــــور مــــا بــهشت زهــرا شد . . . بس کــه پــر لاله خــاک ایران است

اى خــــــدا آرزوى ایــــــن امـــــت . . . جشــن پــیــروزى شــهیــدان است
واى بــر حـال آن کسى که حسان . . . خــصــم قــرآن و یـار شیطان است

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  12:08 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

یارب اسیرم و دل من  در پناه توست
بی تابم و قرار دلم یک نگاه توست
چندان اسیر خواهش نفسم که غافلم
از دست رفته را طلب بارگاه توست

 

رو بر متاب از من آلوده ای کریم
گوید دلم که قهر خدا از گناه توست
گفتم ز بس توبه شکستم شنیده ام
در بسته ای و توبه شکن روسیاه توست
گفتی بخوان مرا که شب استجابت است
درگاه دوست منتظر یا اله توست
گفتم به دل شکسته جواب نمی رسد
گفتی جواب درگه ما سوز آه توست
گفتم سزا جامعه ای پر گناه چیست؟
گفتی دعا هر شب و اشک پگاه توست
گفتم دعا و اشک و مناجاتمان کم است
گفتی رضای من به همین گاه گاه توست
ای روزی دعا و مناجات نزد تو
حالی بده که اهل گنه عذر خواه توست
با اشک خویش امر به معروف می کنیم
غم دیده ایم  و اشک شب ما سپاه توست
جز درد دین بر این دل ما نیست مشکلی
بیمار عشق روبروی پیشگاه توست
ما دوستان یوسف یوسف آل پیمبریم
چشم انتظاری دل خسته گواه توست 
ایام فاطمیه به این نغمه دل خوشیم
یا فاطمه سلاله تو دادخواه توست
محمود ژولیده

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  12:08 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

رمضان ماه مناجات مه ذكر و دعــاست
مه رحمت مه توبه مه غفران و رجـاست
رمضان ماه خدا ماه قيام اســت و قعود
مه عرفان مه تسليم و ركوع است و سجود

 

رمضـــان ماه رهــائي زجهان سفلاست
مه معـــراج به اوج ملكـــوت اعلاست
رمضان مــاه تمسك به خـــداوند رئوف
مه عاصم ز معاصي و ز آفــــات مخوف
رمضان ماه كرامت مه تســـويف بلاست
مه ايمان مه قرآن مـــه تسريع عطاست
رمضان ماه محبان خداوند حـــق است
مه مهماني گستـرده رب الفلــــق است
شـــده مفتوح در اين ماه در خانه عشق
روزه داران شده دعوت به كرم خانه عشق
بارالها به قـريبان الستـــت ســـــوگند
به خموشان ز خودرسته مستت سـوگند
به تماشاگه عشق و كرمــت راهــم ده
به كرم خانه نـــاز و نعمت راهـــم ده
زازل بخشش و انفاق و عطا عادت توست
چشم پوشي ز معاصي و خطا عادت توست
گرچه غفلت زده ام ليك در اين ماه عظيم
چشم بسته به كف لطف تو اي حي قديم
دارم اميد عنايت ز درت يــــــــا الله
نا اميدم منما از كرمت يــــــــــا الله
(جابري)حال مناجات و دعا مي خواهد
اندر اين ماه دعا فيض لقا مي خــواهد

 

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  12:09 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

رمضان آمد و دل مست مناجات و دعاست
غرق ذكر سحرى، محو ملاقات خداست
روزه داران سحر خيز، پى راز و نياز
ورد لبهاى همه نغمه‏ ى مولا مولاست

 

همچو خورشيد درخشان كه سپهر افروز است
ليلةالقدر در اين ماه مبارك رخشاست
ليلةالقدر كه قرآن شده نازل در آن
شب گستردگى سفره ‏ى احسان و سخاست
نردبانى است نيايش كه از اين پله‏ ى نور
مى‏ توان رفت به جايى كه دل آرام آنجاست
با نواى خوش مرغان سحر خوان برخيز
كه سحرگاه پذيراى تو حق جلّ علاست
گوش دل واكن و بشنو كه ز گلدسته‏ى وصل
مى ‏زند جار ملك، عاشق ديدار كجاست
با ابوحمزه به خلوتگه طاعت بنشين
روى دل سوى خدا كن كه خدا عقده گشاست
حق تورا خوانده در اين ماه به مهمانى نور
بهره برگير از اين سفره كه بهرت آراست
در ره توبه بگوش و مده فرصت از دست
كه ندامت ز گناهان پل غفران خداست
جز در اين ماه كه در هر نفست تسبيحى است
در چه ماهى دگر از بهر تو اين اجر و جزاست
وقت افطار ببخشايش حق چنگ بزن
كاين توسل سپرى بر تو زهر گونه بلاست
طلعت دوست اگر مى ‏طلبى، آينه شو
عكس جانان همه جا در بغل آينه ‏هاست
يارب از »قدسيت« اين حال مناجات مگير
اى كه نام تودوا، مرهم يادتو شفاست

 

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  12:09 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

رمضان ماه نزول قرآن
رمضان توبه و عفو يزدان
رمضان ماه اميدو بركات
كه بر او باد به هر دم صلوات

 

رمضان ماه زخلق ببريدن
غير حق از همه كس ببريدن
رمضان ماه به حق پيوستن
رشته‏ى غير خدا بگسستن
رمضان، درد همه دوا شود
شيعه از رنج و بلا رها شود
رمضان، بر همه اين نظر بود
از گناهان همه را حذر بود
رمضان ماه عطاى اهل بيت
واسطه بين خداى اهل بيت
رمضان ماه خدا، ماه على
همه جا ذكر علىٌ منجلى
رمضان بر لب ما زمزمه است
ذكر مولا به لبان همه است
رمضان ماه على و فاطمه است
ماه درد و ماتم شيعه همه است
رمضان ماه على شيرخدا
همسر پاكْ سرشتِ زهراست
رمضان ماه نشان غربت است
بهر شيعه لحظه‏هايش حكمت است
رمضان ماه شهادت على است
شرح اين ماه، روايت على است

 

 

شاعر:محمدرضا صادق زاده

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  12:09 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

با سنگ هر گناه پرم را شكسته ام
آه اي خدا ، خودم كمرم را شكسته ام

نه راه پيش مانده برايم نه راه پس
پلهاي امن پشت سرم را شكسته ام

 

من دانه دانه اشك خودم را فروختم
نرخ طلايي گهرم را شكسته ام

ديگر مرا نشان خودم هم نمي دهند
آيينه هاي دور و برم را شكسته ام

دنيا شكست خورده تر از من نديده است
حالا به سنگ خورده ، سرم را شكسته ام

آرام كن مرا و در آغوش خود بگير
حالا كه بغض شعله ورم را شكسته ام

راهم بده به باغهاي شجرهاي طيبه
من توبه كرده ام ، تبرم را شكسته ام

حالا ببين كه به غير از گدا شدن
در پيشگاه تو هنرم را شكسته ام

 

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  12:09 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

بر روی دست ماندن این بارها بس است
غیر از تو رو زدن به خریدارها بس است

در لطف تو تحمل آه فقیر نیست
فیاض را صدای گرفتار ها بس است

این نفس مانع است ، خودت برطرف نما
بین من و تو چیدن دیوارها بس است

من بندگی ز ترس جهنم نمی کنم
بنده شدن بخاطر اجبارها بس است !

خیلی گناه می کنم و توبه می کنم
دیگر بس است اینهمه تکرارها بس است

این بار را بخر که دگر راحتم کنی
بیهوده رفتن سر بازارها بس است

تو سفره را برای همه پهن می کنی
در مهربانی تو همین کارها بس است

ما را بهشت هم نبر ، اما قبول کن
لبخند تو برای گنه کارها بس است

آری فقط حسین مرا رد نمی کند
از این به بعد رفتن دربارها بس است
***علی اکبر لطیفیان***

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  12:09 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

    بـــاز هــــوای ســــحــــــــرم آرزوســــت
    خـــلــــوت و مــــژگــــان تــرم آرزوسـت
    شـكــــوه ی غـــربـــت نــبــرم ایـن زمـان

    دسـت تـــــــو و روی تــــو ام آرزوســت

 

    خــــســتــــه ام از دیـــدن ایـن شـوره زار

    چـشـم شـقــــایــــق نـگـرم آرزوســـت
    واقـــعـــه ی دیـــــــــدن روی تـــــــــو را
    ثــــانــــیــــه ای بـیـشـــتــرم آرزوسـت
    جــلـــوه ی ایـــن مـــاه نـــكـــو را بـبـیـن
    رنــــــگ و رخ و روی تــــــو ام آرزوسـت
    ایـن شـب قـدر اسـت كـه مـا بـا همیـم؟

    مـن شـب قـــــدری دگــــرم آرزوســـت
    حـــسِّ تــــو را مـی كنـــم ای جـان مـن

    عــــزلـت بـــیـتــی دگــــرم آرزوســــت
    خـانـه ی عـشـِاق مــهـاجـر كـجـــاست؟
    در سـفــــرت بـــال و پـــــرم آرزوســـت
    حـسـرت دل بـــارد از ایـــن شـعـــر مـن

    جـام مـیـــی در حـرمــــــم آرزوســـــت

    «احمد عزیزی» 

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  12:09 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

یا علی و یا عظیم و ربنا
یا غفور و یا رحیم ای رب ما
تو عزیزی و سمیعی و بصیر
بی همانند و کریمی و امیر

 

ای خدا این ماه مهمانی توست
ماه مهمانی قرآنی توست
خود بزرگی و کرامت دادیش
هم فضیلت هم شرافت دادیش
ماه روزه ماه قرآن و نماز
ماه سوز و گریه و راز و نیاز
ماه نازل گشتن قرآن حق
آن کتاب هادی و فرقان حق
ماه معراج وشب قدر علی
ماه منشق گشتن بدر علی
رب منان و رئوف ای گردگار
بر گدایانت بیا منت گذار
داخلم کن در بهشت و جنتت
کن مرا مشمول لطف و رحمتت
تا که گردم همنشین مصطفی
زائر روی نکوی مرتضی
بشنوم صوت صوت دل انگیز حسین
سیر بینم روی آن نور دو عین
ای خدایا گر چه من ناقابلم
حب حیدر را مگیر از این دلم

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  12:09 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

کاش در اين رمضان لايق ديدار شوم

سحري با نظر لطف تو بيدار شوم

کاش منت بگذاري به سرم مهدي جان

تا که همسفره تو لحظه افطار شوم

 

آمد رمضان هست دعا را اثری

دارد دل من شور و نوای دگری

ما بنده عاصی و گنهكار توییم

ای داور بخشنده بما كن نظری

رمضــان چــشمــه عـطــای خـــدا

ماه عفو و گذشت و غفــران است

رمــضــان رهــنـــمــا و راه گــشــا

 بهــر گــم گـشتگان حـیــران است

رمضان ماه مناجات و دعا

 رمضان پر بود از شور و صفا

ماه خالص شدن از کبر و ریا

رمضان ماه رسیدن به خدا

رمضان شهر عشق و عرفان است

رمضان بحر فیض و احسان است

رمــضــــان، مــاه عــتــرت و قــرآن

گــــاه تــــجدید عهد و پیمان است

چه شود ای گل نرگس، با تو دیدار کنم

جان و اهل و هستی ام، بر تو گرفتار کنم

روزه ی هجر تو از پای بینداخت مرا

کی شود با رطب وصل تو افطار کنم

 

شاعر:علی احمد نکوئی

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  12:09 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

پهن شد سفره ی احسان، همه را بخشیدی
باز با لطف فراوان همه را بخشیدی

ابر وقتی که ببارد همه جا می بارد
رحمتت ریخت و یکسان همه را بخشیدی

گفته بودند به ما سخت نمیگیری تو
همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی

یک نفر توبه کند با همه خو میگیری
یک نفر گشت پشیمان همه را بخشیدی

این گنهکاری امروز مرا نیز ببخش
تو که ایام قدیم ، آنهمه را بخشیدی

حیف از ماه تو که خرج گناهان بشود
تو همان نیمه ی شعبان همه را بخشیدی

داشت کارم گره میخورد ولی تا گفتم
" جان آقای خراسان " همه را بخشیدی

بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد
مادری گفت "حسین جان " همه را بخشیدی

شاعر:علی اکبر لطیفیان

 
 
جمعه 5 خرداد 1396  12:10 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها