0

اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

بوی خدا نمی‌دهد اصلا نوای من
بالا نمی رود به گمانم دعای من

دیدی اگر منم شده ام تحبس الدعا
مانند شیشه می شکند توبه های من

 

بوی خدا نمی‌دهد اصلا نوای من
بالا نمی رود به گمانم دعای من

دیدی اگر منم شده ام تحبس الدعا
مانند شیشه می شکند توبه های من

بوی فنا گرفته تمامیِ حاصلم
کاری نمی کند نَفَسِ من، برای من

سایه فکنده روی سرِ من عقاب مرگ
چیزی نمانده از نفسم از صدای من

این نفْسِ بد قلق، همه جا عهد کرده است
هر جا که می روم بشود پا به پای من

یا غافرالذنوب، و یا ساترالعیوب
امشب بیا و درگذر از هر خطای من

باید دوباره توبه کنم تا که وقت هست
دارد ز دست می رود این ماه، وایِ من

بی خود نبود کرببلا روزیَم نشد
بوی خدا نمی دهد این گریه های من

رضا باقریان

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

ای سراپا معصیت بس کن دگر بد باختی
خویش را در منجلابی از گنه انداختی

هرچه تو بد کرده ای من پرده پوشی کرده ام
این منم که دوستت دارم ولی نشناختی

 

ای سراپا معصیت بس کن دگر بد باختی
خویش را در منجلابی از گنه انداختی

هرچه تو بد کرده ای من پرده پوشی کرده ام
این منم که دوستت دارم ولی نشناختی

آنقدر دلواپست بودم که دور از من شدی
بردی از یادم به دنیای خودت پرداختی

تنگ یا رب گفتنت بود این دلم بی معرفت
کاش چشمی سوی من یک لحظه می انداختی

هی تو را خواندم بیایی بین آغوشم ولی
پشت کردی بر من و بی وقفه هی می تاختی

من فقط خیر تو را میخواستم ای بی وفا
با همه دنیا به غیر از عاشق خود ساختی… .

یک بغل احسان برای تو مهیا کرده ام
گرچه بد بودی ولی باتو مدارا کرده ام

علی اکبر نازک کار

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

امشب شب قدر و به لب اقرار دارم من
از معصیت ها یک دل بیمار دارم من
پرونده ای آلوده از کردار دارم من
در پیشگاه حضرت استغفار دارم من

امشب شب قدر و به لب اقرار دارم من
از معصیت ها یک دل بیمار دارم من
پرونده ای آلوده از کردار دارم من
در پیشگاه حضرت استغفار دارم من
از بنده ای گمراه، امشب دستگیری کن
آقا به اشک چشم زینب دستگیری کن

پایین گرفتم پیش تو روی سیاهم را
گم کرده بودم در کویر خشک راهم را
شرمنده ام تکرار کردم اشتباهم را
چشم انتظارم، پرده پوشی کن گناهم را
این شرمساری حاصل یک عمر عصیان است
ارحمنی ای رب کریم، حالم پریشان است

از هر که امشب آمده غم بیشتر دارم
زیرا شب قدر است و اشکی مختصر دارم
گرد و غبار معصیت را روی سر دارم
از کارهایم من خودم بهتر خبر دارم
اندازه ی یک عمر از من معصیت دیدی
لب وا نکرده، هر چه کردم را تو بخشیدی

این بزم را با مغفرت امشب مجلل کن
فعل بدِ من را به خوبی ها مبدل کن
کار مرا هم دست اربابم محول کن
روز قیامت لحظه ای من را معطل کن
شاید بیاید آنکه باید از نجف آید
بهر شفاعت باز شاه لوکشف آید

من را ببخشا جان آن آقا که مظلوم است
آن شیر مردی که ز حق خویش محروم است
دلتنگیِ زهرا ز رویش آه، معلوم است
یک امشبی که میهمان ام کلثوم است…
…گاهی خدا را زیر لب تنها صدا میزد
گاهی میان اشک، زهرا را صدا میزد

رضا باقریان

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

يا قمر بنی هاشم (ع) ...

سحر چهاردهم، ماه شبیهِ تو شده...

حضرتِ ماهِ بنی هاشمیون، یا عباس(ع)...

حيدر عيسايي

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

درد داریم  ؛؛ که این موقع شب بیداریم....

ورنه هر آدم سالم ؛؛ سر شب می خوابد

 

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

اشعار ماه مبارک رمضان – اشعار مناجت با خدا

 

هر آنچه ساخته بودم همش خراب شده

چقدر زندگیم بی حساب کتاب شده

 

گناه کار که دارد در آه می‌سوزد

عذاب نیست همین از خجالت آب شده؟

 

خوشا به حال کسی کز دَرَت جواب گرفت

بدا به حال منِ از دَرَت جواب شده

 

گناه رابطه‌ی ما دو را به هم زد و رفت

چقدر رابطه ام با خدا خراب شده

 

گناه‌های فراموش کرده‌ی خود را

حساب کردم و دیدم همه حساب شده

 

نیامدم که ببخشی و یا نبخشی تو

من آمدم که ببینی دلم کباب شده

 

کرم زیاد که باشد نتیجه اش این است

دعا نکردم و گفتند مستجاب شده

 

اگر به مهر علی باز می‌درخشم من

به ذره ای نظری کرده آفتاب شده

 

ترابم و به جهنم نمی‌برند مرا

علی برای همین کار ابوتراب شده

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

اشعار ماه مبارک رمضان – اشعار مناجات با خدا

 

روی زخم پرم اینگونه دوا را مگذار

شرط خود را گذر از عالم بالا مگذار

 

هرچه خوردم ز خودم بوده نه تو ؛ شرمنده

قدر یک لحظه مرا پس به خودم وامگذار

 

مثل طفلی که فراری شده باشد هرجا

خواستم از تو شوم دور ؛ خدایا مگذار

 

کرده ستارالعیوبی تو تنبیه مرا

ریزپرونده ی من را به تماشا مگذار

 

از یقین دور شدن حال مرا برزخ کرد

ببرم سمت خودت بین دو دنیا مگذار

 

پیش زهرای تو از فرط خجالت مُردم

مرده را بین مزارش را تک و تنها مگذار

 

آمدم دیر ولی زود ببخشم ، ببرم

خواستی میروم از پیش تو اما مگذار

 

خوب حالا وسط کهف خودت جا دادی

این سگ گم شده را جان علی جا مگذار

 

خانه ی چشم مرا اشک حسینت شسته

باز هم عیب ندارد تو در آن پا مگذار

 

بگذار این شب جمعه رسم کرب و بلا

ساعت مرگ مرا امشب و فردا مگذار

 

به رقیه قسمت میدهم این نیمه شبی

حسرت گریه او را به دل ما مگذار

 

عمه میگفت عزیزم چقدر پیرشدی

این قدر این کمر خم شده را تا مگذار

 

به سر و صورت خودمیزدم و میگفتم

بی حیا سر به سر صورت بابا مگذار

 

اینقدر چوب مزن طعنه به ناموس مزن

داغ بر روی دل حضرت زهرا مگذار

 

اجرا شده توسط حاج منصور ارضی

در دعای کمیل 15 خرداد 94

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

مناجات با خدا

 

نفس امّاره مرا اهل خطا کرد خدا

غفلت از تو بنگر باز چها کرد خدا

پرده انداخت میان من تو این دنیا

این عجوزه چه مرا از تو جدا کرد خدا

تا هلال رمضان بار دگر ظاهر شد

لب این بنده ی شرمنده صدا کرد خدا

چشم وا کردم و دیدم که کنارت هستم

لطف تو باز مرا اهل دعا کرد خدا

لقمه ی عفو تو این عبد گنهکارت را

بر سر سفره ات انگشت نما کرد خدا

من کجا؟ ناله کجا؟ اشک کجا؟ دل را باز

روضه ی کرببلا اهل بکا کرد خدا

این که بخشیده شدم کار حسین است فقط

باز هم روضه ی ارباب چها کرد خدا

پیش زینب، سر او را که روی نیزه نشاند

بدنش را وسط دشت رها خدا

 

امير عظيمي

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

یک ماهی و یک یونس دریا را بس ...
.
یک لیلی و مجنون همه صحرا را بس...
.
 پاداش بهشت مفت چنگ خوبان...
.
از این رمضان کرب و بلا ما را بس...

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

مناجات با خدا

 

بلا رسیده ز یار و همین دوای من است

بلا عنایت محض است و اعتلای من است

بلا نگاه طبیب است بر مریضی دل

اگر چه تلخ ولی مایه ی شفای من است

شکسته ظرف مرا تا خدا خدا بکنم

که اسم اعظم او بین ناله های من است

خدا خدای من از جانب خدای من است

بلا (بلی) خدا بعد ربَّنای من است

هزار مرتبه پیمان شکسته ام، اما ...

)برو) نگفته به من، مهربان خدای من است

بدون جام بلا، کربلا نمی بخشند

دلی که صاف شده شرط کربلای من است

کمی ز غصه ی قلب امام عصر بده

شریک غصه شدن، راه ارتقای من است

 

حسین ایزدی

 

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

من را سحر برای خودت انتخاب کن

با توبه آمدم روی من هم حساب کن

طومار جرم من نکند رو کنی به حشر

ستار باش و پرده بپوشان، حجاب کن

 

 

بخشش همیشه کار بزرگان بُوَد..خدا

باز از کرم ببخش و همین قصه باب کن

روزی که بر سرم لحد آوار می شود

خاکم به زیر پای علی بوتراب کن

“من مستحق آتشم از کرده های خویش”

اشک مرا بیار و حساب و کتاب کن

من کربلا نرفته خدا، جان نمی دهم

دل را بخر، به خون بکشانش، ثواب کن

عمریست زیر پرچم سالار زینبم

آن را که نیست اهل ولایت عذاب کن

شاعر:وحید دکامین

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

منو بخون تو شبهای مناجات
جواب من مرهم قلب خسته س
اگه که دنبال منی تو عالم
خونه ی من تو دلهای شکسته س

هزار دفه اگر که توبه کردی
اگر که توبتو بازم شکستی
مبادا نا امید بشه امیدت
تو بنده ای، تو بنده ی من هستی

وقتی میگی یا ارحم الراحمین
میگی خدا ببین که بیقرارم
یه جوری گوش میدم به نجوای تو
انگار به جز تو بنده ای ندارم

وقتی که میگی یا اله العاصین
منم که میگم به دم تو لبیک
منم که میخرم دل سیاهو
به بخشش عظیم من نکن شک

بنده ی من بدون که هر جا باشی
از رگ گردن به تو نزدیک ترم
تویی همون گریه کن حسینم
کِی تو رو من از خاطرم میبرم؟

اگه تو از بندگی دست کشیدی
اگه نگاهت به یه سمت دیگه ست
بازم قسم به عزت و جلالم
من از خداییم که نمیکشم دست

وقتی که نیمه شب روونه اشکات
یاد منی با قلب پر شراره
پیش فرشته هام به تو میبالم
میگم نگا کنید اومد دوباره

براتو مهربون ترین کسم که
دلیل سوز آهتو میدونم
غصه نخور منم که بهتر از تو
بنده ی من صلاحتو میدونم

بخون منو تا که اجابت کنم
تو رو تو این ماه صیام و رحمت
تو ماه برکت و نزول قرآن
دلت رو تازه کن به نور حکمت

 

احسان جاودان

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

مناجات با خدا

 

ای بنده از راه خطا برگرد برگرد

سوی منِ صاحب عطا برگرد برگرد

ای با خدای مهربانِ خود غریبه

ای با معاصی آشنا برگرد برگرد

ای پشت گوش انداخته امر الهی

ای تابع نفس و هوی  برگرد برگرد

خلوت نشین کرده های زشت و باطل

ای صاحب صد ماجرا برگرد برگرد

ای پا نهاده در مسیر خود پرستی

ای عبد بی شرم و حیا برگرد برگرد

ما ساتریم و پرده بر کارت کشیدیم

اما تو بودی بی وفا  برگرد برگرد

بر خیز و با خوبان درگه آشنا شو

منشین تو با اهل جفا  برگرد برگرد

گاهی بیا آئینه ی دل را جلی کن

در ظلمت شب با بکا برگرد برگرد

دست نیازت کو ؟ که ما آن را بگیریم

خیز و دمی بنما دعا برگرد برگرد

فصل جوانی بگذرد پیری بیاید

بیدار شو قبل از فنا  برگرد برگرد

صدها جوان رفتند زیر خاک آری

بی بهره از شهد لقا برگرد برگرد

برگرد تا شهد شهادت را بنوشی

از جام مهر مرتضی برگرد برگرد

یک شب به مهمانی بیا تا بهره گیری

از سفره ی خیرالنسا برگرد برگرد

خواهی اگر محشور گردی با شهیدان

در زمره ی اهل ولا  برگرد برگرد

خواهی ز عاشورائیان محسوب گردی

خاک نو گردد کربلا  برگرد برگرد

خواهی اگر صبح ظهور یار بینی

فریاد کن مهدی بیا برگرد برگرد

 

سید محمد میرهاشمی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

اشعار ماه مبارک رمضان – اشعار مناجات با خدا

 

سالها فکر من این است که تو الزاماً

از دعای چه کسی این همه خوبی با من

 

لحظه به لحظه دقیقه به دقیقه هر آن

لطف بی حد تو شد شامل من اما من

 

جرم کردم عوضش فضل تو را می‌طلبم

نرخ تعیین کنم اینجا وسط دعوا ؛ من

 

کاش آنگونه که رود از وسط دشت گذشت

بگذری از من و آلودگی این دامن

 

گر بنا هست نبخشی و معطل بکنی

این همه عبد گنهکار چرا تنها من

 

همنشینان گنه کار من از اول ماه

همگی دوست خوب توشدند الا من

 

مهر العفو خودت را بزن امشب بلکه

صبح محشرنشوم مَعطل یک امضا من

 

سفر قبر چه نزدیک شده پس باید

کوله و بار مهیا کنم از اینجا من

 

در همه عمر فقط دغدغه ام این بوده

خوب‌تر جلوه کنم در نظر زهرا من

 

اگر امروز مرا خرج حسینش نکنی

چه جوابی بدهم پیش علی فردا من

 

هر حسینی که به لب‌های من آمد دیدم

خیلی از فاصله‌ها کم شده از تو بامن

 

روضه کرببلا خوانده شد و از این فیض

دل به امید تو بستند همه حتی من

 

خواهری گوشه‌ی گودال صدا کرد حسین

چه کنم بی تو عزیزم وسط صحرا من

 

اجرا شده توسط حاج منصور ارضی

در شب دهم رمضان 94

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

مناجات با خدا

 

غرور گشته رفیقم خضوع می خواهم

برای قلب مریضم خشوع می خواهم

گذشته عمر به غفلت ولی امیدی هست

دوباره توبه دوباره شروع می خواهم

غروب کرده دل از مغرب گناهانم

کمی ز مشرق رحمت طلوع می خواهم

گناه فاصله انداخت بین من با تو

ولی به دامن لطفت رجوع می خواهم

دلم برای سحرهای معنوی تنگ است

کمی قنوت و سجود و رکوع می خواهم

 

مهدي مقيمي

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:25 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها