0

اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

شب لیلة الرغائب

 

با روی سیه به گفت و گویم امشب

شاید نظری کنی به سویم امشب

ای کاش که این جمعه بیایی آقا

این است تمام آرزویم امشب...

 

محسن زعفرانیه

 

شب لیلة الرغائب

 

آنکس که در اعمال مراقب باشد

بی واسطه با حضرت صاحب باشد

آقا تو نگاهی کن و نگذار دلم؛

جا ماندهٔ لیلةُ الرغائب باشد!

 

مرضیه عاطفی

 

شب لیلة الرغائب

 

خواهم که مرا حال کبوتر بدهند

دل را به هوای وصل گل پَر بدهند

ای کاش به لیلة الرغائب ای دوست

گلنغمه و مژدۀ فرج سر بدهند

 

سید هاشم وفائی

 

شب لیلة الرغائب

 

از درد زمانه ی فلج میخوانم

از ساحت آخرین حجج میخوانم

در خلوت لیلة الرغائب قطعا

عجل لولیک الفرج میخوانم

 

علیرضا خاکساری

 

شب لیلة الرغائب

 

یک بار نشد به نفس غالب باشی

پابند به هر حرام و واجب باشی

این بار به خود بیا ، دل من ، تا کی؟

در حسرت لیلة الرغائب باشی

 

یوسف رحیمی

 

امام حسین(ع)-مناجات-شب لیلة الرغائب

 

نگاهی کن به چشم بی‌قرارم

که بارانی تر از ابر بهارم

فقط یک آرزو در سینه مانده

هوای دیدن شش‌گوشه دارم

 

یوسف رحیمی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

شب لیلة الرغائب

 

یک بار نشد به نفس غالب باشی

پابند به هر حرام و واجب باشی

این بار به خود بیا ، دل من ، تا کی؟

در حسرت لیلة الرغائب باشی

 

یوسف رحیمی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

شب لیلة الرغائب

 

خالقم اگر مواظب من است

صاحب الزمان مراقب من است

جامِعُ المُقَدَمات روی اوست

کَسبْ دوری اش مَکاسِب من است

تا مطالبم طلب ز کوی اوست

حضرت بهشت طالب من است

آن شبی که منتهی شود به او

شب لیلة الرغائبِ من است

مثل آفتاب پشت ابرها

حاضر من است و غایب من است

آفتاب روز و ماهتاب شب

در مشارق و مغارب من است

در نوشتن غم درونی ام

اشک روی گونه کاتب من است

این همه که در غمش سروده شد

گوشه هایی از مصائب من است

مستحب من نماز و روزه ست

گریه بر حسین واجب من است

فطریه نمی دهم که عمری ست

چای روضه قوت غالب من است

نه خودش نه اکبرش نه عابسش

نوکر حسین، صاحب من است

 

مهدی رحیمی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

مناجات با خدا

 

از دلم زنجیر عشق این و آن را باز کن

من به پایان آمده کارم، خودت آغاز کن

شوق وصل تو مرا کشته است بس کن ای حبیب

با دلم بازی نکن این قدر... در را باز کن

بی نیازِ مطلقی اما ز باب عاشقی

گفته ای: "من می خرم... بنده برایم ناز کن"

من صدایم در نمی آید... خجالت می کشم

در مناجاتت مرا داوود خوش آواز کن

هر شبم بی ذکر و یادت طی شد و عمرم گذشت

تو بیا و امشبم را یک شب ممتاز کن

من جوانی کرده ام آخر سرم خورده به سنگ

با دو دست رحمتت قدری سرم را ناز کن

معجزه می خواهد آخر این دل آلوده ام

با ولای مرتضی در سینه ام اعجاز کن

یا قدیمَ المَنِّ وَ الرَّحْمَة بِمَولانا الحُسَین 

جلوه ی رحمانی ات را باز هم ابراز کن

سینه زن! گیرم که بالت را شکسته معصیت

یک حسین امشب بگو تا کربلا پرواز کن

فاطمه روضه گرفته، ای خدا لطفی کن و...

...بهر یاری کردنش چشم مرا سرباز کن

"سنگ هم خوردی عزیزم پیرهن بالا نزن

چاره ای بر تیر آن ملعون تیر انداز کن

دستبافم را به غارت برده اند، ای بی کفن

چادر من را بگیر و زود رو انداز کن"

 

محمد جواد شیرازی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

الوداع

اَلوداع ماهِ فیوضاتِ خـدا
اَلوداع ماهِ کرامات و عطا

اَلوداع ماهِ صیام و بندگی
اَلوداع ماهِ مناجات و دعا

 

حمیدرضا گلرخی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

مناجات با خدا

 

اگر درد، داری دوا می کنم

بیا حاجتت را روا می کنم

تو از من گریزیانی و باز من

تو را بنده ی خود صدا می کنم

اگر چه ز کار تو ناراضی ام

تو را باز از خود رضا می کنم

تو با من کنی قهر و من آشتی

تو کردی خطا من عطا می کنم

تو را خواندم اکنون که باز آمدی

کجا دست خالی رها می کنم

به کارت زدی بس گره های کور

مخور غم من از لطف وا می کنم

تو از من جدا گشته ای ورنه من

کجا از تو خود را جدا می کنم

تو مستوجب آتش دوزخی

من از اشک چشم ات حیا می کنم

مرنج از بلاها که من گاه گاه

نوازش تو را با بلا می کنم

زآلودگی تا که پاک ات کنم

تو را عاشق کربلا می کنم

به یک یا حسین و به یک قطره اشک

تو را پاک از هر خطا می کنم

جواب تو را گر نگویم جفاست

کجا من به عبدم جفا می کنم

طبیب و دوای تو «میثم» منم

مداوات با یک دعا می کنم

 

غلامرضا سازگار

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

مناجات با خدا

 

از شرم گناه خسته حالی دارم

پر سوخته ام شکسته بالی دارم

پُرسی تو اگر ز من، چه داری گویم

چیزی که ندارم ، دست خالی دارم

 

سيد هاشم وفائي

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

مناجات با خدا-پایان ماه مبارک

 

این ثانیه های گذرا صبر ندارند

شبهای مناجات و دعا صبر ندارند

سستی نشود قاتل اوقات شریفت

هشدار که این ثانیه ها صبر ندارند

این قافله ی عشق به تندی گذران است

برخیز که مردان خدا صبر ندارند

رفتند رفیقان و به دلدار رسیدند

ای وای چه سازم شهدا صبر ندارند

آنانکه بریدند دل از عالم خاکی

یک ثانیه در سیر سما صبر ندارند

وقتی سخن از باده ی مستان وصال است

اهل عطش آباد لقا صبر ندارند

کو قبله ی دلهای خدا جوی سحرگاه

از هجر مگو اهل ولا صبر ندارند

با یار سفر کرده بگویید بیاید

ای یوسف دل اهل بکا صبر ندارند

لبریز شده کاسه ی صبر دل عشاق

مجنون صفتان تو شها صبر ندارند

تو اهل کرم هستی و گویند : کریمان

هنگام عنایت به گدا صبر ندارند

آنان که به یک جلوه ی دلدار بمیرند

دیدار گل فاطمه را صبر ندارند

 

 

سيد محمد ميرهاشمي

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

زمین و آسمون بودن
به هم نزدیک تو این شب ها
داره جمع میشه این سفره
کی تضمین داده تا فردا..؟!

 

ینی تا سال دیگه باز
می مونم زنده، تا باشم..؟
تو تقدیرم شبای قدر
نوشتن کربلا باشم..؟

.نوشتن اربعین دیگه
منم راهی بشم امسال
شب جمعه حرم باشم
به من رو میکنه اقبال..؟

دلم خو کرده بود تازه
سحرها با مناجاتش
فرازای ابوحمزه
رسیدن تا کمالاتش

الهی لا تُؤَدِّبْنی
می ترسم از عقوباتت
نَکِش نقشه برام یاربّ
که بسْ سخته مکافاتت

با توفیق از خودت بوده
همین چندْ شب مناجاتم
به دل حُبّ علی دارم
نکن فردا مجازاتم

دلم قُرصه که بخشیدیم
که گریونِ غم یارم
ندارم با کسی کاری
حسینه تا کس و کارم

به حقّ اون آقایی که
تو گودال جون فدات میکرد
به حقّ استخون هایی
که می شْکست و صدات میکرد

خدایا تا نفس دارم
دلُ از ماتمش خون کن
بیا و روزی اشکِ
منو تو روضه افزون کن

وحید دکامین

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

امام زمان(عج)-مناجات شب قدر

 

بگیر تُو دستت سر و سامونم و

رها نکن حال پریشونم و

فدات بشم فقط یه بار نگام کن

منم وسط می ذارم این جونم و

 

من نمیخام وصله ناجور بشم

با کارام از تو انقدر دور بشم

اگه قراره که روت و نبینم

بهتره از همین الان کور بشم

 

نذار که تا ابد خجل بمونم

با پای لنگم توی گل بمونم

بذار سرم رو زیر پات بذارم

نذار که آرزو به دل بمونم

 

درد داریم بده دوای مارو

بیا و کم کن شر دشمنارو

میگن درای حرما رو بستن

دوباره وا کن راه کربلارو

 

برام همینکه روضه خونم بسه

همینکه گریه کن بمونم بسه

همینکه یک بار تا میگم حسین جان

مادرت از عرش بگه جونم بسه

 

میگن که هر هفته شب جمعه ها

روضه به پا میکنه تو کربلا

تو قتلگاه میگه غریب مادر

بمیره مادر که سرت شد جدا

 

محمد بیابانی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

زده در وقت سحر یاد رفیقان به سرم

شب قدری چه قَدَر ریخته مهمان سر من

رحمت واسعه اش از همه سو میریزد

می روم تا بچکد حضرت باران به سرم

 

باز در لحظه ی افطار به خود می گویم

چه بلایی که نیاورد همین نان به سرم

در حقیقت به سرم دست خدا باز شده

ظاهرا دیده ولی دیده که قرآن به سرم

لحظه ی گفتن ذکر به علی ٍ امشب

زده رویای حرم از دم ایوان به سرم

گرچه ده مرتبه گفتم به رضا ، یکدفعه

کاش دستی بکشد شاه خراسان به سرم

شاعر: مهدی رحیمی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

وقت خوش دعا شده، دست مرا بگیر
درهای خیر وا شده دست مرا بگیر

کرده جواب، هر کس و ناکس مرا خدا
این درد بی دوا شده، دست مرا بگیر

این التماس هام به جایی نمی رسد
بی رنگ این حنا شده، دست مرا بگیر

مثل قدیم از تو خجالت نمی کشم
این بنده بی حیا شده، دست مرا بگیر

قربانی گناه شد اخلاص سابقم
قلبم پر از ریا شده، دست مرا بگیر

بی آبرویی ام علنی شد، نشانه اش
دوری کربلا شده، دست مرا بگیر

جان همان که با لب تشنه دم غروب
سر از تنش جدا شده، دست مرا بگیر

 

حسین رحیمیان

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

مناجات با خدا

 

پیش از آنی که به هر بی سر و پا دل بندم

کمکم کن که به مردان خدا دل بندم

من که باید به بقای ابدی ره یابم

آخر از چیست که بر اهل فنا دل بندم ؟

هیچ کس از من غفلت زده پرسش نکند

که چرا بر سخن اهل خطا دل بندم ؟

من که باید به عنایات تو دل خوش دارم

بر چنین نفس بد اندیش چرا دل بندم ؟

جسم و جانم شده بازیچه ی شیطانکها

مگذارید به فرمان هوا دل بندم

درد عصیان سرَطانِ دل بیمارم شد

کو طبیبی که به نامش به شفا دل بندم ؟

نه به قدرت طلبان و نه سیاست زدگان

جای آن است کمی بر صلحا دل بندم

دل نا اهل مرا خبره طبیبی بفرست

من نه آنم که به درمان و دوا دل بندم

من که درمان خود از تربت دلبر جویم

به کجا جز حرم کرب و بلا دل بندم ؟

شهدا کرب و بلایی شده ی واقعی اند

بگذارید به یاد شهدا دل بندم

مرغ عشق سحری گشته دلم می خواند

ای گل فاطمیان، آه ،بیا دلبندم

 

سید محمد میر هاشمی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

اشعار مناجات با خدا – اشعار ماه مبارک رمضان

 

لطف بی حد کریمان قابل توضیح نیست

رِغبَت آنان به مهمان قابل توضیح نیست

 

با لباس مندرس در میهمانی خدا

هم نشینی پیش سلطان قابل توضیح نیست

 

وقتی از هر قطره‌ی دریا ندامت می‌چکد

گریه‌ی عبد پشیمان قابل توضیح نیست

 

با هزاران توبه و لطف خدای مهربان

کج روی در عهد و پیمان قابل توضیح نیست

 

معصیت هایی که کردم را تو میدانی و من

گفتنش براین و بر آن قابل توضیح نیست

 

سینه‌ی غرق گناهم از دعا سودی نبرد

رویش گل در بیابان قابل توضیح نیست

 

من ضمانت نامه از مشهد برایت آورم

لطف آقای خراسان قابل توضیح نیست

 

اینکه خاکم شد نجف برهیچ کس مربوط نیست

پاکی سگ در نمکدان قابل توضیح نیست

 

صبح، قرآن خواندم ودر فکر این رفتم که وای

کربلا، سرنیزه، قرآن قابل توضیح نیست

 

هرکه با هرچه به دستش داشت او را زجر داد

قتل صبر صید بی جان قابل توضیح نیست

 

بانویی که بود عنان مرکبش دست حسین

رفتنش با نیزه داران قابل توضیح نیست

 

اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در شب سیزدهم رمضان 94

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مناجات با خدا و ماه رمضان

به حق خدای شب قدرها

بیا ای دعای شب قدرها

حضور تو تنها نفس می دهد

به حال و هوای شب قدرها

پر از التماس است و آقا بیاست

در عمق صدای شب قدرها

الهی نگاهی کن از روی لطف

به آقا بیای شب قدرها

برای تمنای روز ظهور

می افتم به پای شب قدرها

کمی نقد عشق و عنایت بریز

به دست گدای شب قدرها

مریض فراقیم یابن الحسن

تو هستی دوای شب قدرها

به حق علی و به حق الحسین

به این ناله های شب قدرها

مرا یک سحر کاش مهمان کنی

نجف کربلای شب قدرها

 

محمد بیابانی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  1:19 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها