0

مجموعه زندگی نامه امام خمینی(ره)2

 
mrmr313
mrmr313
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1394 
تعداد پست ها : 232
محل سکونت : گیلان.صومعه سرا

مجموعه زندگی نامه امام خمینی(ره)2

امام خمینی (ره) در سنگر مبارزه و قیام

روحيه مبارزه و جهاد در راه خدا ريشه در بينش اعتقادى و تربيت و محيط خانوادگى و شرايط سياسى و اجتماعى طول دوران زندگى آن حضرت داشته است. مبارزات ايشان از آغاز نوجوانى آغاز و سير تكاملى آن به موازات تكامل ابعاد روحى و علمى ايشان از يكسو و اوضاع و احوال سياسى و اجتماعى ايران و جوامع اسلامى از سوى ديگر در اشكال مختلف ادامه يافته است و در سال ۴۱و۱۳۴۰ ماجراى انجمنهاى ايالتى و ولايتى فرصتى پديد آورد تا ايشان در رهبريت قيام و روحانيت ايفاى نقش كند و بدين ترتيب قيام سراسرى روحانيت و ملت ايران در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ با دو ويژگى برجسته يعنى رهبرى واحد امام خمينى و اسلامى بودن انگيزه ها و شعارها و هدفهاى قيام, سرآغازى شد بر فصل نوين مبارزات ملت ايران كه بعد ها تحت نام انقلاب اسلامى در جهان شناخته و معرفى گردید امام خمينى خاطره خويش از جنگ بين الملل اول را در حاليكه نوجوانى ۱۲ ساله بوده چنين ياد مى كند : من هر دو جنگ بين المللى را يادم هست ... من كوچك بودم لكن مدرسه مى رفتم و سربازهاى شوروى را در همان مركزى كه ما داشتيم در خمين, من آنجا آنها را مى ديدم و ما مورد تاخت و تاز واقع مى شديم در جنگ بين الملل اول. حضرت امام در جايى ديگر با ياد آورى اسامى برخى از خوانين واشرار ستمگر كه در پناه حكومت مركزى به غارت اموال و نواميس مردم مى پرداختند مى فرمايد : من از بچگى در جنگ بودم ... ما مورد زلقى ها بوديم, مورد هجوم رجبعليها بوديم و خودمان تفنگ داشتيم و من در عين حالى كه تقريبا شايد اوايل بلوغم بود, بچه بودم, دور اين سنگرهايى كه بسته بود ند در محل ما و اينها مى خواستند هجوم كنند و غارت كنند, آنجا مى رفتيم سنگرها را سركشى مى كرديم. كودتاى رضا خان در سوم اسفند ۱۲۹۹ شمسى كه بنابر گواهى اسناد و مدارك تاريخى و غير قابل خدشه بوسيله انگليسها حمايت و سازماندهى شده بود هر چند كه به سلطنت قاجاريه پايان بخشيد و تا حدودى حكومت ملوك الطوايفى خوانين و اشرار پاركنده را محدود ساخت اما درعوض آنچنان ديكتاتورى پديد آورد كه در سايه آن هزار فاميل بر سرنوشت ملت مظلوم ايران حاكم شدند ودودمان پهلوى به تنهايى عهده دار نقش سابق خوانين و اشرار گرديد
در چنين شرايطى روحانيت ايران كه پس از وقايع نهضت مشروطيت در تنگناى هجوم بى وقفه دولتهاى وقت و عمال انگليسى از يكسو و دشمنی‌هاى غرب باختگان روشنفكر مآب از سوى ديگر قرار داشت براى دفاع از اسلام و حفظ موجوديت خويش به تكاپو افتاد. آيه الله العظمى حاج شيخ عبدالكريم حايرى به دعوت علماى وقت قم از اراك به اين شهر هجرت كرد واندكى پس از آن امام خمينى كه با بهره گيرى از استعداد فوق العاده خويش دروس مقدماتى و سطوح حوزه علميه را در خمين و ارا ك با سرعت طى كرده بود به قم هجرت كرد و عملا در تحكيم موقعيت حوزه نو تاسيس قم مشاركتى فعال داشت.
زمان چندانى نگذشت كه آن حضرت در اعداد فضلاى برجسته اين حوزه در عرفان و فلسفه و فقه و اصول شناخته شد.
پس از رحلت آيه الله العظمى حايرى ( ۱۰ بهمن ۱۳۱۵ ه-ش ) حوزه علميه قم را خطر انحلال تهديد مى كرد. علماى متعهد به چاره جويى برخاستند. مدت هشت سال سرپرستى حوزه علميه قم را آيات عظام :
سيد محمد حجت, سيد صدر الدين صدر و سيد محمد تقى خوانسارى -رضوان الله عليهم بر عهده گرفتند. در اين فاصله و بخصوص پس از سقوط رضاخان, شرايط براى تحقق مرجعيت عظمى فراهم گرديد. آيه الله العظمى بروجردى شخصيت علمى برجسته اى بود كه مى توانست جانشين مناسبى براى مرحوم حايرى و حفظ كيان حوزه باشد. اين پيشنهاد از سوى شاگردان آيه الله حايرى و از جمله امام خمينى به سرعت تعقيب شد. شخص امام در دعوت از آيه الله بروجردى براى هجرت به قم و پذيرش مسئوليت خطير زعامت حوزه مجدانه تلاش كرد.
امام خمينى كه با دقت شرايط سياسى جامعه و وضعيت حوزه ها را زير نظر داشت و اطلاعات خويش را از طريق مطالعه مستمر كتب تاريخ معاصر و مجلات و روزنامه هاى وقت و رفت و آمد به تهران و درك محضر بزرگانى همچون آيه الله مدرس تكميل مى كرد دريافته بود كه تنها نقطه اميد به رهايى و نجات از شرايط ذلت بارى كه پس از شكست مشروطيت و بخصوص پس از روى كار آوردن رضا خان پديد آمده است, بيدارى حوزه هاى علميه و پيش از آن تضمين حيات حوزه ها و ارتباط معنوى مردم با روحانيت مى باشد.
امام خمينى در تعقيب هدفهاى ارزشمند خويش در سال ۱۳۲۸ طرح اصلاح اساس ساختار حوزه علميه را با همكارى آيه الله مرتضى حايرى تهيه كرد و به آيه الله بروجردى پيشنهاد داد. اين طرح از سوى شاگردان امام و طلاب روشن ضمير حوزه مورد استقبال و حمايت قرار گرفت .
اما رژيم در محاسباتش اشتباه كرده بود. لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى كه به موجب آن شرط مسلمان بودن, سوگند به قرآن كريم و مرد بودن انتخاب كنندگان و كانديداها تغيير مى يافت در ۱۶ مهر ۱۳۴۱ به تصويب كابينه امير اسد الله علم رسيد. آزادى انتخابات زنان پوششى براى مخفى نگه داشتن هدفهاى ديگر بود.
حذف و تغيير دو شرط نخست دقيقا به منظور قانونى كردن حضور عناصر بهايى در مصادر كشور انتخاب شده بود. چنانكه قبلا نيز اشاره شد پشتيبانى شاه از رژيم صهيونيستى در توسعه مناسبات ايران و اسرائيل شرط حمايتهاى آمريكا از شاه بود. نفوذ پيروان مسلك استعمارى بهائيت در قواى سه گانه ايران اين شرط را تحقق مى بخشيد. امام خمينى به همراه علماى بزرگ قم و تهران به محض انتشار خبر تصويب لايحه مزبور پس از تبادل نظر دست به اعتراضات همه جانبه زدند

 

الهم ارزقنا شـهادة فی رکاب مــهدی(عج)   ان شا الله

مــــجاهد فـــرهنگی

 

 

 

 

 

 

 

دوشنبه 25 اردیبهشت 1396  3:01 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها