0

اشعار ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج)

آمد خبر از ولىّ رحمان

اى قائم بر حق از تو قائم
هستِ همه ما ز حقّ تو قائم
اى مهدى مهد ران فرشته
جسمت ز بهشت شد سِرِشته

 

تو پادشه جهان مائى 
 در غيب و عيان به ما نمائى
تو روحى و عالمى است جسمت
مشهور به مُمكنات اسمت
اسم تو چو احمد آن محمّد
رسم تو شد آئينه ز احمد
تونور و زِ نور تو است روشنى ها
از تو است نماى ديدنى ها
خورشيد جهان به چشم روشن
پيداست ز روزنى چو سوزن
هر دل كه در او است چشم بينا
هستى تو بر او چو حق هويدا
موجود بگور است معدوم
بر كور دل است حق چه موهوم
صد شكر به دل چو آفتابى
هرچند به چشم در غيابى
از مهر تو روح هست در دل
حل گشته از او هزار مشكل
اشراق زمين به ربّ الارض است
از بهر تو اين مقام فرض است
مهرت چو شدى به دل هويدا
جنّات نعيم گشته پيدا
فضلت چو به روح شد معظّم
شد جلوه حق وعرش اعظم
لعل لب تو چو شد گهر ريز
شد جلوه كه كوثر است لبريز
نورى ز رُخَت به چشم بينا
نور است و كليم و طور سينا
رعنا قد تو چو جلوه آرد
طوبى ز بهشت گوئى آمد
يك دم چو به جلوه آورى رو
گويم به يقين كه احمد است او
چون روى ز غيب آرى اى شاه
خورشيدبه نور تو است چون ماه
شد تازه جهان به مولد تو
گردد چو جنان به موعد تو
دادى چو به فرش زيب و زيور
از مقدم خود چو چشمه كوثر
بُد منظر تو چو مظهر حقّ
آيات وى از تو شد مُصدّق
لعل لب تو غنچه وا شد
تصديق به وحدت خدا شد
پس نطق گشوده در شهادت
بر امر رسالت و ولايت
پس خوانده تمام وحى ها را
هريك ز كتاب انبيا را
بر نطق و لسان قوم هريك
بهتر ز لسان و نطق هريك
قرآن مجيد چون بخواندى
در گوش ندا ز حق رساندى
گفتى كه همين ندا ز حق شد
خِلقَت به لب ولىّ حق شد
نبود عجبا ز طفل اينسان
از آنهمه نطق علم قرآن
موجود چو روحت از خدا گشت
مطبوع به جمله علمها گشت
گر طفل بُدى به جسم يكجا
گنجينه علم حق بهر جا
پس بهجت و بس سرور دارم
زين مكرمتت چو ياد آرم
در مولد خود به نصف شعبان
آمد خبر از ولىّ رحمان
معراج به عرش حق نمودى
مرآت زمصطفى چو بودى
شد تازه به عرشيان زاحمد
هر جلوه كزو به عرش آمد
تجديد ز امر مصطفى شد
تشريف به عرش كبريا شد
از صاحب عرش جلوه ها بود
با صاحب عرش رازها بود
اى شاه فريد حبّذا لَك
اى ماه وحيد مَرحَبا بِك
تشريف ز تو خداى فرمود
تَرحيب ز حضرت تو بنمود
كى مهدىِ من به ممكناتم
فيض آور من به كائناتم
از بهر تو هر عطا است از من
بر مهر تو هر جزاست بر من
معراج دگر ز سِبط احمد
ريحانه او حسين آمد
در مولد خود زعالم فرش
بالا شدى او به عالم عرش
چون قائم اهل بيت اطهار 
شد شِبه همه به فضل بسيار
در مكرمتش به امر معراج
شد شِبه حسين نور وَهّاج
چون نور حسين جلوه ها داشت
هرجلوه آن بسى بها داشت
يك جلوه او چو بدر انور
در موقع حمل بُد زمادر
چون مهر كه نور او است پيدا
از ابر بهر كسى هويدا
او در رحم و جلاى نورش
مى بود چو بدر در ظهورش
تا بدرِ جمال او درآمد
چون شمس كه از افق بتابد
شد امر خدا به اهل افلاك
در فرش روند جمع املاك
هر فوج عظيم بعد فوجى
چون موج به بحر بعد موجى
در حضرت مصطفى بيايند
بر تحنيتش سلام آرند
وانگاه به مهد نور عينش
ريحانه روح او حسينش
آيند زيارت جنابش
يابند زبهره جمالش
از هر فلكى مَلَك پياپى
مى كرد بسوى او هوا طِى
چون جلوه حُسن او بديدند
از شوق به مَهد او پريدند
پروانه صفت كه مى شود جمع
چون نور بلند بيند از شمع
از مهد حسين تا به افلاك
پيوسته بهم ز فوج املاك
جمعى به عروج و جمع ديگر
از بهر هبوط مى زدى پر
پيش از همه جبرئيل آمد
بيش از همه بس جليل آمد
با جند عظيم از سماوات
چندان كه عقول شد از آن مات
بس حشمت دلفريب بودش
بر ارض نبُد چنين وفودش
ليك اذن نبود بهر عرشى 
از بهر حسين گشته فرشى
تا همچه دگر ملايك آيند
ر منظر حق نظر نمايند
محروم از اين ثواب گشته
مهجور ز حُسن يار گشته
در امر به حمل عرش بودند
يا حفظ امور مى نمودند
از آنچه صدور آن ز عرش است
زآنها به نظام امر فرش است
چون مصدر امر وخلق آنجاست
هرفيض رسد به خلق ز آنها است
در شوق حبيب حق چه بودى
شكوى بَرِ او ز خود نمودى
شد امر به جبرئيل كز فرش
محبوب من آر زود در عرش
تا زينت عرش فاضل آيد
از جلوه فرش كامل آيد
در عرش بَرَند بهره از او
هر بهره كه بُرد هر مَلَك ز او
كز او شده گوشوارِ عرشم
از اوست نظام عرش و فرشم
مصباح هدايت من او شد
مفتاح به رحمت من او شد
جبريل به حضرتش درآمد
از حضرت حق سلامش آورد
چون جان عزيز بُرد در بر
پس جانب عرش حق بِزَد پَر
بر شَهپَر روح در علا شد
گفتى به بُراق مصطفى شد
ديدند چو عرشيان جمالش
با بهجت احمد و كمالش
معراج نبى دوباره ديدند
پروانه صفت بر او پريدند
شد جلوه او به عرش پيدا
گفتى تو كه حق شده هُويدا
شد تازه به هركدام از او
گرديد مزيد بهره او
تكميل شده به بهره خود
تفضيل شده به رتبه خود
معراج دگر شنو ازآن شاه
ازكرب و بلا ولى به صد آه
زين بارگه عرش زو بخنديد
 از بار دگر به خود بلرزيد
املاك از اين عروج خندان
افلاك از آن عروج لرزان
آنگاه كه بر زمين شد از زين
گرديد ديگر قتيل خونين
جسمش به سما صعود دادند
بر اهل سما وُفُود دادند
بازش به زمين به مقتل خود
آورده به چشم افضل خود
اين بود نهان ز جمله ابصار
آيت بُد از آن ولىّ ابرار
ازبردن جسم خون فشانش
شد ناطقه لال از بيانش
از بارش عرشيان بر او اشك
هر بحر ز فرشيان بَرَد رشك
ايمانى با نظر نظر آر
در منظر اين دو مِهر ديدار
سبط نبىّ و امام مهدى
حقّ بر همه شد از اين دو مرئى 

 
 
پنج شنبه 21 اردیبهشت 1396  7:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج)

تا که گردیدم آشنای سحر
شد دلم وادی صفای سحر
بین سجاده تربتم گِل شد
با نم اشک و گریه های سحر
دست خالی نمی رود هرگز
آن کسی که شده گدای سحر
تو امام شکسته دل هایی
صاحب سفرۀ عطای سحر
بوی وصل تو می کنم احساس
از نفس های جان فزای سحر
چشم امید ما گنه کاران
بوده بر سوز یک دعای سحر
ریشۀ مشکلات ما این است
دلمان نیست مبتلای سحر
گره از کار وا کند بی شک
ناله های گره گشای سحر
شب شب هم زبانی یار است
درد ما غفلت از تو دلدار است
بی جهت نیست در نوایی تو
ما چه کردیم تا بیایی تو
این نشد رسم انتظار فقط
نعره ها می زنم کجایی تو
تو ز اجداد خود غریب تری
بی کس و یار و آشنایی تو
بارها سر زدی به غفلت ما
شاهد کوه ادعایی تو
دست ما را گرفتی و رفتی
چون کریم و گره گشایی تو
هم چونان مادرت تمامی شب
تا سحر دست بر دعایی تو
بر گنهکارها دعا کردی
بس که آقا و با وفایی تو
شک ندارم که هر شب جمعه
زائر دشت کربلایی تو
تحت قبه چه ناله ها بکنی
خود برای فرج دعا بکنی  
جلوات پیمبری داری
از همه خلق برتری داری
بین اولاد حضرت زهرا
دلربایی دیگری داری
نقش بازوی توست جاء الحق
تا بگویی چه محوری داری
ذوالفقار از تو جان بگیرد باز
چون تجلیِّ حیدری داری
کرم تو گدا نواز بود
دست اکرام مادری داری
از تمام پیمبران خدا
یک نشان بهر رهبری داری
از همه برگزیدگان خلق
در رکابت تو لشگری داری
تو کجا و عزیز مصر کجا
چون خداوند مشتری داری
تویی حُسن ختام اهل البیت
بر تو باشد سلام اهل البیت
سامرا از تو آبرو دارد
حرف ناگفته در گلو دارد
در و دیوار خلوت سرداب
با نم اشک تو وضو دارد
کاسۀ چشم مانده بر راهت
باده ای ناب در سبو دارد
تو گل نرگسی و عرش دلم
با نفس هات رنگ و بو دارد
چه کنم این دل گرفتارم
دیدن رویت آرزو دارد
بین محراب و نیمه های شب
دل من با تو گفتگو دارد
نیمه شد ماه، ماه من برگرد
رحم بنما به آه من برگرد
پسر ناز حضرت نرجس
قبله راز حضرت نرجس
روزی خویش بردم عمری از
سفرۀ باز حضرت نرجس
ذکر تسبیحتان به گهواره
بال پرواز حضرت نرجس
بارها دیده ام به زندگی ام
دست اعجاز حضرت نرجس
خواستگاری فاطمه سندی ست
بهر اعجاز حضرت نرجس
آمد از عرش تک کنیز خدا
تا کشد ناز حضرت نرجس
روح توحید جلوه ای بنمود
گاهِ ابراز حضرت نرجس
مادرت هم ردیف لیلا شد
آخرین نو عروس زهرا شد
نیمه شب بود یا که وقت سحر
مادر آمد ولی به دیدهٔ تر
آمد و دید بین گهواره
جای تو خالی است ای دلبر
رو به سوی امام کرده و گفت :
پسرم نیست چاره ای آخر
پاسخ آمد که غم مخور نرجس
گشته مهمان حضرت داور
بال جبریل بالش سر اوست
در طوافش ملائکه یک سر
جای او امن و کام او پر شیر
السلام علی (علی اصغر)
مادری بین خیمه می چرخید
دست بر روی سر، دل مضطر
هاجر کربلا چه چاره کند
سینه بی شیر... انتظار پسر
ناگهان در حرم به خود لرزید
می کند از چه هلهله لشگر
چون که هر بار هلهله کردند
به هدف خورده تیرهای سه پر
دختری زد صدا رباب بیا
پشت خیمه به پاشده محشر
وقتی آمد که قبر حاضر بود
غرق خون طفل روی دست پدر
شاعر : قاسم نعمتی

 
 
پنج شنبه 21 اردیبهشت 1396  7:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج)

امشب رسد از سامره بوی گل نر گس

گلها همه چشمند به سوی گل نر گس

بگرفته همه خوی به خــــــوی گل نرگس

نرگس زده لبخند به روی گل نرگس

 


گمگشته در انـــوار الهی کــــــره ی خاک

صوت صلوات است که سر برده زافــلاک

تا دوست زند خنده وتا خصم شود کــــور

گــــــردیده زمین بر سر گردون طبق نور

هم سامـــــره سینا شده هم بیت ولا طور

ریزد عوض گل به زمین با ل وپر حــور

خــورشیدِ رخ مهـــــدی سر زد شب نیمه

بر چــهره گل انداخـــته لبخند حکیمه

روید گل تــــوحید زکــــوه وچمن امشب

یوسف شده از مصر مقیم وطـــــن امشب

یعقـــــوب شنیده است بـوی پیرهن امشب

مهدی زده لبخــــــند به روی حسن امشب

خــــــیزید وبه بینید گلســــتان حسن را

در دست حسن لا لـــــۀ بستان حسن را

خـــیزید که از پارۀ دل گــل بفشـا نید

وز کـــوثر نـــورآتش دل را بنشا نید

بر منتظران این خبر خوش برسانید

کامشب شب قـــدر است همه قــــدر بدانید

با نــــور نــوشتند به پیشانی خـــــورشید

ماهـــــی که جهان منتظـرش بود درخشید

این صــورت توحـــید ویا آیۀ نور است

این قامت طــوباست ویا نخلۀ طوراست

داود نبــی را به لب آیا ت زبـوراست

یا برلب مهدی سخن از روز ظهــور است

گـوش همه بر زمـزمۀ یارب مهدی است

ای منتظران مـژده که امشب شب مهدی است

ای منتظـران یا فته غــــم خاتمه امشب

تبریک که روشن شده چشم همـــه امشب

بشکفت به شوق وشعف وزمـــزمه امشب

گـل از گـل لبخـند بنـی فاطمه امشب

مــرغان بهشتـی شده آوارۀ مهدی

گـردند به دور وبــرِِ گهـوارۀ مهدی

مهـدی است که احیاگر قانون حسین است

مهدی است که شمشیرش مد یِِون حسین است

او وارث پیراهـن گلگون حسین است

والله قسم منتقـم خون حسین است

برپرچمش این نقش عیان با خط نور است

ای منتظران مژده که هنگام ظهـور است

این یوسف زهراست که سوی وطــن آید

این ماه دل آراست که در انجــــــــمن آید

این جان جهان است که اینک به تـن آید

بر منتظـــــران پاسخ یا بـــن الحسن آید

خـــیزید حضـــــور پسر فاطمه امشب

لبیک بگــوئید به مهدی همه امشب

بـــوی نفس حجت ثانــــی عشر آیــد

ای شب حرکت کن که به زودی سحر آید

ای صبح بیا تا شب هجــــرا ن به سرآید

خـورشید بنی فاطمه از کعــبه بر آید

عیسی زفـلک بازآ مــا صبر نداریم

تـــا پشت سر یــار نمـازی بگذاریم

  ای احمد ثا نی زحـــرا جلوه گری کن

ای وارث پیغمـبر پیغــامبـری کن

تنها پسرزهــرا مــــارا پــــدری کن

این قــافـلـــۀ گمشده را راهبری کن

در هجر شبان اشک فشان این رمه تاکی؟

دوران فـراق پسر فــــاطمــــه تاکی؟

ای غصّـــه اسلام هم آغـــوش تو مهدی

ای نالۀ خامــوشان در گـوش تو مهدی

ای پــرچم ثارالله بــر دوش تـو مهدی

ای خـون دل واشک بصر نوش تو مهدی

ای موسی عمـران چه شود تا به مصافی

چـــون سینۀ دریادل فــرعون بشکافی

ای نام تو ذکـر خوش شام وسحـر ما

ای خاک رهت مــادرمـا وپـــدر مـا

ای باغ تـو را لاله زخــون جگـر ما

ما منتظـر استیم وتـوئی منتظَر ما

باز آ که چـراغ همه رخسار تـو باشد

میثـم صله ی شعـرش دیدار تو باشد

حاج غلامرضا سازگار   

 
 
پنج شنبه 21 اردیبهشت 1396  7:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج)

برخیز كه حجت خدا می آید
رحمت ز حریم كبریا می آید
از گلشن عسگری گذر كن كه سحر
بوی گل نرگس از فضا می آید
شاعر : قاسم رسا

 
 
پنج شنبه 21 اردیبهشت 1396  7:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج)

دلم امشب به سینه زندانی است

سینه امشب پر از پریشانی است

هم شکسته دلم دل خونین

هم دو چشمم دوباره بارانی است

دل من در هوای دلبر خویش

نا امیدانه خسته طوفانی است

گله دارد ز من و می پرسد

خانه اش را بگو نمی دانی؟

گفتم ای دل برای دیدن تو

می رسد او به رسم مهمانی

می رسد مثل یک نسیم از راه

نغمه اش لا اله ا...

می رسد با تنی همه گل پوش

یوسف دل زدیدنش مدهوش

روی چشمش نوشته یا زهرا

یا علی هم نوشته بر بازوش

هر چه گل در کنار او چون خار

هر چه بلبل ز هیبتش خاموش

به ابالفضل می رسد از راه

می رسد او ولی علم بر دوش

غزل ناز عاشقی رویش

بیت ناب خدا بود ابروش

ذوالفقار علی به دستانش

گیسوی آسمان پریشانش

به خداوندی خدا آقاست

هر کجا می رود دلش با ماست

چه کسی گفته او ندارد یار

چه کسی گفته حضرتش تنهاست

شب جمعه که روضه می گیریم

شب جمعه که گریه ها زیباست

دل شکسته به روضه می آید

سوز او از گلوی ما پیداست

گاه گاهی به سینه می کوبد

ناله هایش چو حضرت زهراست

ما همه یار حضرتش هستیم

دل خود را به طره اش بستیم

شرمگینم اگر دلی دارم

دل بیمار و غافلی دارم

گر چه آواره ام ولی شادم

سر موی تو منزلی دارم

پیش این عاشقان یک رنگت

من عاصی چه قابلی دارم

نیمه شب در هوای رویایی

با دل خسته محفلی دارم

ناامیدم مکن نگاهم کن

من هم ای با وفا دلی دارم

نوکر آستانه ام ارباب

دل دیوانه مرا دریاب

ای طبیبان ز دوریت بیمار

چشم بر راه چشم تو بسیار

بی تو من مرده ام در این زندان

سقف هستی شده سرم آوار

سینه من ببین چه سنگین است

غصه ها را ز سینه ام بردار

ای مسیحای آخرین برگرد

زنده کن بار دیگر این مردار

شاخه گل بیاور از جنت

به روی قبر مادرت بگذار

مادرت فاطمه شکسته دل است

آسمان هم ز روی او خجل است

گل زهرا به مادرت سوگند

به گل یاس پرپرت سوگند

به دو دستی که بسته شد آن روز

به علی جد اطهرت سوگند

به حسن آن غریب بی مرقد

به عموی دلاورت سوگند

به لبانی که خیزران خورده

به حسین عشق بی سرت سوگند

به یتیمی که نیمه شب پر زد

به رقیه کبوترت سوگند

پرده از روی ماه خود بردار

پای خود را به چشم من بگذار

تا کسی رخ ننماید ز کسی دل نبرد

دلبر ما دل برد و به ما رخ ننمود

 
 
پنج شنبه 21 اردیبهشت 1396  7:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج)

فرشتگان سما ائتلاف می كردند
به گرد بستر نرگس طواف می كردند
به زیر سایه ی محراب سبز گهواره
پیمبران خدا اعتكاف می كردند
و رودهای بهشتی به اشك شوق ظهور
زلال آبی خود را مضاف می كردند
تمام دوزخیان را ملائكه ز عذاب
به یمن خنده ی مهدی معاف می كردند
قمر رخان سماوات تیغ مژگان را
به محض دیدن پلكش غلاف می كردند
پری وشان به كنار ضریح چشمانش
به زشت بودن خود اعتراف می كردند
مقربان الهی برای دیدن او
خریدهای كلان كلاف می كردند
چقدر مردم عاشق كبوتر دل را
روانه سمت حوالی قاف می كردند
سحر در اوج نگاهش، هزار اختر را
منجمان فرج اكتشاف می كردند
شاعر : وحید قاسمی

 
 
پنج شنبه 21 اردیبهشت 1396  7:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج)

جز سر کوی تو ای دوست ندارم جایی
در سرم نیست به جز خاک درت سودایی


بر در میکده و بتکده و مسجد و دیر
سجده آرم که تو شاید نظری بنمایی

 




مشکلی حل نشد از مدرسه و صحبت شیخ
غمزه ای تا گره از مشکل ما بگشایی


این همه ما و منی، صوفی درویش نمود
جلوه ای تا من و ما را ز دلم بزدائی


نیستم نیست، که هستی همه در نیستی است
هیچ و هیچ که در هیچ نظر فرمایی


پی هر کس شدم از اهل دل و حال و طرب
نشنیدم طرب از شاهد بزم آرایی


عاکف درگه آن پرده نشینم شب و روز
تا به یک غمزۀ او قطره شود دریایی

 
 
پنج شنبه 21 اردیبهشت 1396  7:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج)

جهان چو باغ دل شیعه خرم است امشب
محیط نـور خدا، مُلک عالم است امشب
سرور آل رســولِ مکــرّم اسـت امشب
ولادت ولــی‌الله اعظــم است امشب 
پیمبران خدا! عیدتان مبارک باد
تمامی شهدا! عیدتان مبارک باد
موالیـان ولایـت، ز جــا قیـام کنید
غدیـر دوم شیعه است، احترام کنید
نظـاره بــر ثمــر یــازده امام کنید
حضور حضرت مهدی همه سلام کنید
تمام ملک خدا شد ز نور، پوشیده
امام عصـر، لبـاس ظهـور پوشیده
دوباره بعثت نو در جهان شده تکرار
بهـار تـا به ابـد، جاودان شده تکرار
کمال دین به زمین و زمان شده تکرار
ولادتِ همـه پیغمبـران شـده تکرار
پر از فروغ ولایت شده تمامِ زمان
امام گشته به امر خدا، امامِ زمان
گرفته عید به ارض و سما، خدا، امشب
به خلق می‌دهد عیدی جدا جدا، امشب
الا تمــام امـامــان و انبیــا، امشب-
نظر کنید به سـرداب سامرا امشب
بـه روی منتقم آیت خـدا نگرید
فـراز شانـۀ او رایـت خـدا نگرید  
شبِ ظهـور بـوَد، یـا قیامتِ کبراست؟
که عید منتقم خـون سیدالشهداست
به اولیـای خـدا، عید اولیای خداست
کسی که از همه خوشنودتر بوَد، زهراست
گشوده شیر خـدا بـاز، رایتِ ظفرش
مبارک است به زهرا و یازده پسرش
الا ظهـور تـو عیـد تمـام منتظران!
یگانـه مصلـح عــالم، امام منتظران
به لحظه‌های ظهورت، امامِ منتظران
به پیش روی تو بر پا، قیام منتظران
بیـا که عتـرت و قرآن در انتظار تواَند
شتاب کن که شهیدان در انتظار تواَند
خوش آن زمان که بوَد روی چشم ما قدَمت
مسیح از فـلک آیـد به شوق فیض دمت
بــود بــه دوش علمـدار کربـلا، عـلَمت
تمــام وسعـت مـلک خـدا شود حرَمت
بیا بیا که بر آری تو حاجتِ همه را
بر آر دست و بگیـر انتقامِ فاطمه را
تو چون رسول خداوند منجی بشری
تـو تیــر آخــرِ ذریــۀ پیـامبـری
تو دست عدل خداوندگار دادگری
تویی که منتظران را امام منتظری
قسم بـه ذات خداونـد حق‌تعـالایت
حسین، چشم گشوده به قد و بالایت
امـام عصـری و اعصار در زعامتِ توست
به حقِّ حق که امامت فقط امامتِ توست
کرم، گدای سـرِ سفـرۀ کــرامت توست
«سلامت همـه آفاق در سلامت توست»
هماره تو که بشر سر به سجده بگذارد
خـدا وجـود تـو را از بـلا نگــه دارد
زمان نویـد دهـد وصل یار، نزدیک است
رهـا شـدن ز شـب انتظار، نزدیک است
گذشته فصل زمستان، بهار، نزدیک است
طلیعـۀ فـرَجِ هشت و چـار نزدیک است
به صبحِ روزِ ظهـورِ امـام عصـر، قسـم
برآر دست و دعای فرج بخوان «میثم» 
شاعر : غلامرضا سازگار

 
 
پنج شنبه 21 اردیبهشت 1396  7:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج)

باور نداری،دلبرمن،میادیه روزی
سایش بخدا،برسرمن،میاد یه روزی
میاد از پشت ابر،حضرت خورشید
میده پایان به صبر،حضرت خورشید

 

گل نرگس بیاای گل نرگس(4)
بی تو خدا،ترانه ها،صدا ندارد
بی تو خدا،شکوفه ها،صدا ندارد
همیشه مهربون،پربهاری
آره تو زمستون ،پراز بهاری
گل نرگس بیا گل نرگس(4)
از بس کوچه ها،مثل دلا،چراغونی یه
گفتن ملائک،روی زمین،یه مهمونی یه
نگید از تاریکی میلاد نوره
تو همین نزدیکی،میعاد نوره
گل نرگس بیا ،ای گل نرگس

 
 
پنج شنبه 21 اردیبهشت 1396  7:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج)

ای آخریـن امید رسـالت خوش آمدی
خورشید آسمـان عـدالت! خوش آمدی
سر تا به پات قدر و جلالت! خوش آمدی
بنیان‌کن اساس ضلالت! خوش آمدی
با مقدم تو گشت زمین رشک آسمان
عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان
اسلام بـا ولادت تـو بـاز جـان گرفت
روی ندیـدۀ تـو دل از آسمـان گرفت
دیـن بـا ولایتت شرف جاودان گرفت
«حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت»
جاء الحقت رسید بـه گوش جهانیان
عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان
ای از خدا سلام به جسم و به جان تو
آوای وحـی می‌شنــوم از زبــان تو
دل‌بـرده از پـدر ز مـلاحت بیان تو
قرآن بخوان که بوسه زند بر دهان تو
ای عمر وحی از نفست گشته جاودان
عجل علـی ظهورک یا صاحب‌الزمان
میـلاد تو ولادت خوبان عالم است
عید هزار موسی و عیسی‌بن‌مریم است
میـلاد اهـل‌بیت رسول مکرم است
میـلاد دیگـر شهـدای مکرم است
میـلاد سیدالشهــدا را دهـد نشـان
عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان  
بازآ که اولیای خـدا چشم‌شـان به توست
یـاران سیدالشهــدا چشم‌شـان به توست
سرهای تشنه گشته جدا، چشم‌شان به توست
مکه، مدینه، کرب‌و‌بلا چشم‌شان به توست
کعبه گشوده چشم به راه تو همچنان
عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان
ما از تو دور و جای تو پیوسته بین ماست
روی ندیـده‌ات همـه جا نور عین ماست
چشم انتظار ماندن ما دین و دِین ماست
جمعـه گــواه نالـۀ ایـن الحسین ماست
یک جمعه این سوال نیفتاده از زبان
عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان
تو خود شبان و این رمه در انتظار توست
چشم جهانیـان همـه در انتظار توست
مولا! بیـا کـه فاطمـه در انتظار توست
خورشید نهـر علقمـه در انتظار توست
بر بازوی عموی خود این جمله را بخوان
عجـل علی ظهـورک یا صاحب‌الزمان
تو غایبی و خلق جهان در حضور توست
ملک خـدای عزوجـل غـرق نـور توست
جای تو خالی است و جهان پر ز نور توست
آقـای عیدهــا همـه روز ظهــور توست
از چشم ما نهانی و در عالمی عیان
عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان
بی تـو شـب سیــاه شـده روزگار ما
بی ‌تو شده است خنده گل نیش خار ما
رنـگ خـزان گرفتـه سراسر بهـار ما
بــازآی ای قــرار دل بـی‌قــرار ما
بازآ که ذکـر مـا شده الغوث الامان
عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان
کی می‌شود که پای به چشم بشر نهی؟
عمامــۀ رسـول خـدا را به سر نهی
بر قلب دشمنـان ولایت شـرر نهی
تا یک نظر به جـانب اهل نظر نهی
رخ بر تمـام منتظـرانت دهـی نشان
عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان
ای زخــم پیکـر شهــدا بی‌قرار تو
چشم علی به دست تو و ذوالفقار تو
فریـاد انتقـام شهیـدان شعـار تو
لبخند می‌زند عموی شیرخوار تو
کای دست انتقـام خداونـد لامکان!
عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان
دست حقّی و کاتب لوح و قلم تویی
بهـر ظهـور، بیـن امامان علم تویی
بگشای رخ که هادی کل امم تویی
مـولا! بیـا! بیـا! کـه امام حرم تویی
گویـد بـلال بـر تـو به بام حرم اذان
عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان
ای دست اولیــای الهـی به دامنت
جوشن کبیر در صف پیکار جوشنت
پیـــراهن حسیــن، بـرازندۀ تنـت
«میثم» تمام چشم شده بهر دیدنت
چشمش بود به راه تو، اشکش به رخ روان
عجـل علـی ظهورک یا صاحب‌الزمان 
شاعر : غلامرضا سازگار

 
 
پنج شنبه 21 اردیبهشت 1396  7:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج)

آن روز کـــــــه مــــا را ز گــــل خـــام ســـــرشتند

در مـــــدرســـــه عـــشــــــــــق شـــما نام نوشــتند

 

چــــون روز ازل نــــــام مــــــرا شــــــیعـــه نهادند

جـــــز عـــشق تــو مــــهدی(عج) دگرم هیچ ندادند

 

آقـــــا هـــــمـــــــه جـــا نـــام شــما ورد زبان است

بــــر منــــتـــظــرت هــــجــر شـــما بار گران است

 

 

 

 

آن غـــایــــب حــاضــــر که رهش راه نجــات است

او یـــوسف زهـــراست که در قـــید حــــــیات است

 

وصــــــل تــــو بــــهاریـــســــت کـــه پـــاییز ندارد

روی تـــــو جـــــمــــالــیـــــست که مـــه نیز ندارد

 

آقـــــا دل ما شــــعــبه ای از عشـــــــــق وصالت

خـــارج ز شــــمار اســـــت همه لطــف و کمالت

 

           "سروده: محسن زعفرانيه"  

 
 
پنج شنبه 21 اردیبهشت 1396  7:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج)

باز در دستان من شور قلم اعجاز کرد
زخم هجران از زبان واژه ها سر باز کرد
داغ آن یار سفر کرده همان یوسف ترین
در ردیف غم نوای قلب ما را ساز کرد
هجر خورشید وجودش بر شب دل مشکل است
چشم بارانی من این نکته را ابراز کرد
بارالها او کجا هست و کجا دارد مکان؟
تا به کی باید که پنهان از همه این راز کرد
گر چه داغ غیبت خورشید داغی تازه نیست
باید امشب در شب میلاد او پرواز کرد
شام عید است و دلم مشمول لطف کبریا
می پرد مرغ دل من در هوای سامرا
دارد امشب سامرا حال و هوای دیگری
گوییا برپا شده ارض و سمای دیگری
پشت درب خانه ی شاه کریم ابن الکریم
می رسد از راه پشت هم گدای دیگری
گرد آن گهواره ی از جنس نورش می رسد ...
... دم به دم خیل فرشته از فضای دیگری
عالم امشب سوی او دارد سر راز و نیاز
آمده کعبه، منا، سعی و صفای دیگری
وارث شمشیر حیدر وارث علم علی
آمده در دو جهان خیبرگشای دیگری
مصطفی و مرتضی و مجتبی، زهرا، حسین
جلوه ی این پنج تن شد جلوه گر در عالمین
رحمت رحمانی حق گشته جاری در جهان
مات مانده در بیان فضل او عقل و زبان
بوی نرگس در جهان پیچیده عالم گشته مست
از شمیم جانفزایش شد دل عالم جوان
آسمانها زیر پایش فرش راهی مختصر
روشنای خانه ی او شمس و نجم و کهکشان
عالمی مجنون و لیلای دو عالم روی او
جان عاشق ها فدای مهدی صاحب زمان
کی بیاید در شماره فضل بی پایان او
عالمی از وصف رویش عاجز است و ناتوان
مدح او کی در زبان آدمی کامل شود
آری آری وحی باید بر زبان نازل شود
شاعر : ناصر شهریاری

 
 
پنج شنبه 21 اردیبهشت 1396  7:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج)

آمده به جهان جلوه ی حیدر
ختم آیه های نور و کوثر
عشقش بدهد چنین (نویدم)2

 

با اشک غمش چه رو(سپیدم)2
صحن جمکران کوی امیدم
صاحب زمانی اباصالح
روح جناتی اباصالح
نور جهانی اباصالح
عالم کشد انتظار رویش
والشمس شده نقش (جبینش)2
ذکراهل اتی مهر (نگینش)2
عرش حق شده خاک نشینش
به روی لبها    (بیا مهدی)2
ای مه شبها    (بیامهدی)2
لاله زهرا     (بیامهدی)2
صاحب زمانی      (اباصالح)2
از دیده آسمون ستاره 
بر پای گل زهرا می باره 
در ارض وسماء نور (نور دوعینه)2
خورشید تمام(عالمینه)2
او منتقم خون حسینه
چشم تو شهلاست   (گل نرگس)2
خال تو زیباست     (گل نرگس)2
قبلگه ماست        (گل نرگس)2
صاحب زمانی(اباصالح)2

 
 
پنج شنبه 21 اردیبهشت 1396  7:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج)

سینه ام آباد گل نرگس است
دل خوش امداد گل نرگس است
یاد خدا یاد گل نر گس است
شب شب میلاد گل نر گس است
دل به ولای گل نرگس ببند
بهر ظهورش صلواتی بلند
محو تماشای تو بودن خوش است
غرق تمنّای تو بودن خوش است
واله و شیدای تو بودن خوش است
خاک کف پای تو بودن خوش است
گر که لب یار دلم وا شود
صد گره از کار دلم وا شود
ای که ولای تو شده یاورم
خاک سر کوی تو تاج سرم
ناز تو را با دل و جان می خرم
ای به فدایت پدر و مادرم
کاش شوم مورد تایید تو
مست شوم از مِی توحید تو
غنچه به یاد تو شکوفاتر است
دل به امید تو شکیباتر است
گفته نبی عشق تو گیراتر است
مهدی من از همه زیباتر است
باعث آرامش دل ها تویی
عشق علی یوسف زهرا تویی  
ای که ولای تو مرا دین شده
قلب من از عشق تو آذین شده
عاشق عشق تو خدا بین شده
زمزمه روز و شبم این شده
منتظران را به لب آمد نفس
ای شه خوبان تو به فریاد رس
ای که جمال تو نصیبم نشد
دیدن خال تو نصیبم نشد
وصف کمال تو نصیبم نشد
گر چه وصال تو نصیبم نشد
صبح و مسا رو به خدا می کنم
بهر ظهور تو دعا می کنم
دل شده شیدای تو یابن الحسن
غرق تمنای تو یابن الحسن
خانهٔ دل جای تو یابن الحسن
گریه شب های تو یابن الحسن
برده قرار از دل افلاکیان
بی خبر از حال تواند خاکیان
یوسف دل ترک سفر کی کنی؟
کاخ ستم زیر و زبر کی کنی؟
باز درِ فتح و ظفر کی کنی؟
شام غم هجر، سحر کی کنی؟
صوت دل آرای تو بشنیدنی ست
خیمه سبزت به خدا دیدنی ست
کاش که من از تو خبر داشتم
از غم تو دیده ی تر داشتم
کاش که در پای تو سر داشتم
بر رخ ماه تو نظر داشتم
کاش که در دولت هم عهدیت
بشنوم آوای انا المهدیت 
شاعر : سید مجتبی شجاع

 
 
پنج شنبه 21 اردیبهشت 1396  7:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج)

آمده به جهان جلوه‌ی حیدر
ختم آیه های نور و کوثر
عشقش بدهد چنین (نویدم)2
با اشک غمش چه رو(سپیدم)
2
صحن جمکران کوی امیدم
صاحب زمانی اباصالح
روح جناتی اباصالح
نور جهانی اباصالح
عالم کشد انتظار رویش
والشمس شده نقش (جبینش)2
ذکراهل اتی مهر (نگینش)2
عرش حق شده خاک نشینش
به روی لبها    (بیا مهدی)2
ای مه شبها    (بیامهدی)2
لاله زهرا     (بیامهدی)2
صاحب زمانی      (اباصالح)2
از دیده آسمون ستاره 
بر پای گل زهرا می باره 
در ارض وسماء نور (نور دوعینه)2
خورشید تمام(عالمینه)2
او منتقم خون حسینه
چشم تو شهلاست   (گل نرگس)2
خال تو زیباست     (گل نرگس)2
قبلگه ماست        (گل نرگس)2
صاحب زمانی(اباصالح)2
ازدیدآسمون ستاره
برپای گل زهرامی بارد
درارض وسما نور(دوعینه)2
خورشید تمام(عالمینه)2
اومنتقم خون حسینه
چشم توشهلاست    (گل نرگس)2
خال تو زیباست   (گل نرگس)2
قبلگه ماست    (گل نرگس)2
صاحب زمانی(اباصالح)2
 

 
 
پنج شنبه 21 اردیبهشت 1396  7:27 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها