مسأله عقيده به ظهور مصلح جهاني در پايان دنيا امري همگاني و عمومي است و اختصاص به هيچ قوم و ملتي ندارد. سرمنشأ اين اعتقاد كهن و ريشهدار علاوه بر اشتياق دروني و ميل باطني هر انساني ـ كه به طور طبيعي خواهان حكومت حق و عدل و برقراري نظام صلح و امنيت در سراسر جهان است ـ نويدهاي بيشائبة پيامبران الهي در طول تاريخ بشريت به مردم مؤمن و آزاديخواه جهان است. (هاشمي شهيدي، 81، ص 43-42)
«سيري كوتاه در افكار و عقايد ملل جهان مانند مصر باستان، هند، چين، ايران و يونان و نگرشي به افسانههاي ديگر اقوام مختلف بشري، اين حقيقت را به خوبي روشن و مسلم ميسازد كه همة اقوام مختلف جهان با آن همه اختلاف آراء و عقايد و انديشههاي متضادي كه با يكديگر دارند، در انتظار مصلح موعود جهاني به سر ميبرند.
اينك براي اينكه دربارة اين موضوع سخني به گزاف نگفته باشيم، فهرست مختصري از بازتاب اين عقيده را در ميان اقوام و ملل مختلف جهان در اين جا ميآوريم:
ايرانيان باستان معتقد بودند كه «گرزاسپه» قهرمان تاريخي آنان زنده است و در «كابل» خوابيده و صدهزار فرشته او را با پاسباني ميكنند تا روزي كه بيدار شود و قيام كند و جهان را اصلاح نمايد. زرتشتيان اعتقاد دارند «سوشيانس» دين را در جهان رواج ميدهد و فقر و تنگدستي را ريشهكن ميسازد ايزدان را از دست اهريمن نجات داده. مردم جهان را هم فكر و هم گفتار و هم كردار ميكند.
نژاد اسلاو بر اين عقيده بودند كه از مشرقزمين يك نفر برخيزد و تمام قبايل اسلاو را متحد سازد و آنها را بر دنيا مسلط گرداند.
نژاد ژرمن معتقد بودند كه يك نفر فاتح از طوايف آنان قيام نمايد و «ژرمن» را بر دنيا حاكم گرداند. اهالي صربستان انتظار ظهور، «ماركو كراليويچ» را داشتند.
برهمائيان از ديرزماني بر اين عقيده بودند كه در آخرالزمان «ويشنو» ظهور نمايد و بر اسب سفيدي سوار شود و شمشير آتشين بر دست گرفته و مخالفين را خواهد كشت و تمام دنيا «برهمن» گردد و به اين سعادت برسد.
ساكنان جزاير انگلستان از چندين قرن پيش آرزومندند و منتظرند كه:
«آرتور» روزي از جزيرة «آوالون» ظهور نمايد و نژاد «ساكسون» را در دنيا غالب كردند و سعادت جهان نصب آنها گردد.
«اِسنها» معتقدند كه پيشوايي در آخرالزمان ظهور كرده، دروازههاي ملكوت آسمان را براي آدميان خواهد گشود.
«اقوام اسكانديناوي» معتقدند كه براي مردم دنيا بلاهايي ميرسد، جنگهاي جهاني اقوام را نابود ميسازد، آنگاه «اورين» با نيروي الهي ظهور كرده و بر همه چيره ميشود.
يونانيان معتقدند: «كالويبرگ» نجاتدهندة بزرگ ظهور خواهد كرد و جهان را نجات خواهد داد.
اسپانياييها معتقدند: منتظر منجي بزرگ خود «رودريك» هستند.
چينيها معتقدند: «كريشنا» ظهور كرده و جهان را نجات ميدهد.
بوداييها منتظر بازگشت «بودا» هستند.
گروهي از مصريان كه در حدود 3000 سال پيش از ميلاد مسيح در شهر «ممفيس» زندگي ميكردند، معتقد بودند كه:
سلطان در آخرالزمان با نيروي غيبي بر جهان مسلط مي شود، اختلاف طبقاتي را از بين ميبرد و مردم را به آسايش و آرامش فرا ميخواند.
گروهي ديگر از مصريان باستان عقيده داشتند كه فرستادة خدا در آخرالزمان در كنار پرستشگاه بزرگِ خدا پديدار گشته و جهان را تسخير كند.
در ميان قبايل سرخپوست امريكايي نيز اين عقيده شايع بود كه:
روزي «گرد» سرخپوستان ظهور خواهد كرد و آنها را به بهشت زمين رهنمون خواهند شد.
به هرحال اين افكار و عقايد و آراء كه همة آنها با مضمونهاي مختلف از آيندهاي درخشان و آمدن مصلحي جهاني در آخرالزمان خبر ميدهند، نشانگر اين واقعيت است كه همة آنها در واقع از منبع پرفيض وحي (1) سرچشمه گرفته است، البته سالم ماندن اين نويدها در قرون متمادي خود بر اهميت مسأله مهدويت ميافزايد و ظهور مصلح را قطعيتر مينمايد كه در صفحات آتي بدان اشاره ميشود.» (سرائي، 85، ص19-15)
2ـ1 زرتشتيان و بشارت به منجي موعود
آيين زرتشت، دين گذشتة مردم ايران زمين بوده است و هماكنون نيز جزء اديان زندة جهان محسوب ميشود. در اين آيين نيز همچون اديان ديگر نويدهايي دربارة منجي آخرالزمان داده شده است.
در كتاب «زند» از كتب مقدسة زرتشتيان آمده:
«آنگاه فيروزي بزرگ از طرف ايزدان ميشود و اهريمنان را منقرض ميسازد و تمام اقتدار اهريمنان در زمين است و در آسمان راه ندارند و بعد از پيروزي ايزدان و برانداختن تبار اهريمنان، عالم كيهان به سعادت اصلي خود رسيده، بنيآدم بر تخت نيكبختي خواهد نشست.(2)
جاماسب شاگرد زرتشت، در كتاب معروف خود «جاماسبنامه» ميگويد:
«سوشيانس، دين را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستي را ريشهكن سازد، ايزدن را از دست اهريمن نجات داده، مردم را همفكر، همگفتار و همكردار گرداند.» (3)
«اعتقاد به ظهور «سوشيانس» ـ نجاتدهندة بزرگ ـ در ميان ملت ايران باستان به اندازهاي رايج بوده است كه وقتي در زمان شكستهاي جنگي و فراز و نشيبهاي زندگي با يادآوري ظهور چنين نجاتدهندة مقتدري خود را از ياس و نااميدي نجات ميدادند.»
3ـ1 هندوها و بشارت به منجي موعود
در كتابهاي مذهبي و مقدسي كه در ميان هنديان به عنوان كتابهاي آسماني شناخته شده و آورندگان اين كتابها، عنوان پيامبر شناخته ميشوند. بشارات بسياري به ظهور پادشاه عادلي در آخرالزمان شده است.
در كتاب «اوپانيشاد» كه يكي از كتب معتبر و از منابع هندوها به شمار ميرود، پيرامون بشارت ظهور منجي موعود چنين آمده است:
«اين مظهر، «ويشنو» (4) ـ مظهر دهم ـ در انقضاي كلي يا عصر آهن سوار بر اسب سفيدي در حالي كه شمشير برهنة درخشاني به صورت ستارهاي دنبالهدار در دست دارد، ظاهر ميشود و شريران را تماماً هلاك ميسازد. خلقت را از نو تجديد ميكند و پاكي را رجعت خواهد داد... اين مظهر دهم در انقضاي عالم ظهور خواهد كرد. (5)
در كتاب «وشن جوك» نيز بشارت به ظهور منجي داده شده است: آخر دنيا به كسي برميگردد كه خدا را دوست ميدارد و از بندگان خاص او باشد و نام او «خجسته» (6) و «فرخنده» (7) باشد.
در كتاب «ديد» از كتب مقدسة هنديان آمده:
«پس از خرابي دنيا، پادشاهي در آخرالزمان پيدا شود كه پيشواي خلايق باشد و نام او «منصور» باشد و تمام عالم را بگيرد و به دين خود درآورد و همه كس را از مومن و كافر بشناسد و هرچه از خدا بخواهد، برآيد.»(8)
4ـ1 يهوديان و بشارت به منجي موعود در تورات و زبور
در كتاب تورات حضرت موسي و كتاب زبور حضرت داوود از كتب آسماني عهد عتيق كه هماكنون در دست اهل كتاب و مورد قبول آنهاست، بشارات زيادي دربارة ظهور مصلح آخرالزمان آمده است.
در 35 بخش از مزامير 150 گانه كتاب زبور حضرت داوود اشارهاي به ظهور مبارك منجي موعود و نويدهايي از پيروزي صالحان بر شريران و تشكيل حكومت واحد جهاني و تبديل اديان و مذاهب مختلف به يك دين محكم و آيين جاويد، موجود است.
مزبور 37، بند 12ـ9، 18ـ17:
«... شريران منقطع ميشوند و اما منتظران خداوند، وارث زمين خواهند شد، بعد از اندك زماني شرير نخواهد بود و حليمان وارث زمين خواهند شد... و ميراث آنها خواهد بود تا ابدالاباد. (9)»
مزمور 72، بندهاي 2، 4، 7 و 8:
«... و او قوم تو را به عدالت داوري خواهد نمود و مساكين تو را انصاف و فرزندان فقير تو را نجات خواهد داد و ظالمان را زبون خواهد ساخت. در زمان او صالحان خواهند شكفت و وفور و سلامتي خواهد بود و حكمراني خواهد كرد از دريا تا دريا و از نهر تا اقصاي جهان.» (10)
در كتاب «اشعياي نبي» فصل 11، بندهاي 10ـ1 آمده است:
«و نهالي از تتةيسي (11) بيرون آمده، شاخهاي از ريشههايش خواهد شكفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت... مسكينان را به عدالت داوري خواهد كرد و به جهت مظلومان زمين، به راستي حكم خواهند نمود... كمربند كمرش عدالت خواهد بود و كمربند مياناش امانت... گرگ با بره سكونت خواهند نمود و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد و گوساله و شير با هم و طفل كوچكي آنها را خواهد راند... در تمامي كوه مقدس من ضرر و فسادي نخواهد بود زيرا كه جهان از معرفت خدا پر خواهد شد.» (12)
در كتاب «دانيال نبي» فصل 12، بندهاي 12ـ1 آمده است:
«... امير عظيمي كه براي پسران قوم تو ايستاده (قائم) است، خواهد برخاست... بسياري از آنها در خاك خوابيدهاند، بيدار خواهند شد...» (13).
در كتاب «حيقوق نبي» فصل 2، بندهاي 5ـ3 آمده است:
«اگرچه تأخير نمايد، برايش منتظر باش، زيرا كه البته خواهد آمد و درنگ نخواهد نمود... بلكه جميع امتها را نزد خود جمع ميكند و تمامي قومها را براي خويشتن فراهم ميآورد.» (14)
5ـ1 مسيحيان و بشارت به منجي موعود در اناجيل چهارگانه
در جاي جاي اناجيل چهارگانه (انجيل متي، انجيل لوقا، انجيل مَرقُس و انجيل يوحنا) بشارات مختلفي پيرامون منجي موعود و خصوصياتش آمده است.
حضرت مسيح(ع) در آخرين روزهاي زندگي خويش، به ياران و شاگردان خود توصيهها و سفارشهاي بسياري دربارة بازگشت خود به زمين نموده و آنان را در انتظار گذارده و امر به بيداري و آمادگي نموده است.
انجيل لوقا، فصل 12، بندهاي 36ـ35:
«كمرهاي خود را بسته، چراغهاي خود را افروخته بداريد و شما مانند كساني باشيد كه انتظار آقاي خود را ميكشند كه چه وقت... مراجعت كند، تا هر وقت آيد و در را بكوبد، بيدرنگ براي او باز كنند. پس شما نيز مستعد باشيد، زيرا در ساعتي كه گمان نميبريد، «پسر انسان» (15) ميآيد.»(16)
انجيل متي، فصل 24، بندهاي 27 و 30 و 36ـ 35 و 45:
«چنان كه برق از شرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر ميشود، پسر انسان نيز چنين خواهد بود... آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پديد گردد... و پسر انسان را ببينيد كه بر ابرهاي آسمان با قوت و جلال عظيم فرود ميآيد...» (17)
انجيل مَرقُس، فصل 13، بندهاي 36ـ24:
«... از آن روز و ساعت، غير از پدر، هيچ كس اطلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم، پس برحذر باش و بيدار شده، دعا كنيد زيرا نميدانيد آن وقت كي شود... پس بيدار باشيد، زيرا نميدانيد در چه وقت صاحبخانه ميآيد...(18)»
انجيل يوحنا، فصل 12، بندهاي 29ـ27:
«... و به او قدرت بخشيده است كه داوري هم بكند، زيرا پسر انسان است و از اين تعجب مكنيد، زيرا ساعتي ميآيد كه در آن جميع كساني كه در قبور هستند، آواز او را خواهند شنيد و بيرون خواهند آمد.» (19)
2ـ اعتقاد به منجي در دين اسلام
1ـ2 مسلمانان و بشارت به منجي موعود در قرآن كريم
كتاب آسماني ما مسلمانان ـ قرآن كريم ـ كه آخرين وحي مكتوب به آخرين رسول خداست، كاملترين كتاب راهنماي بشريت در همة ابعاد زندگي است.
با مقايسة كتب آسماني اديان زندة جهان به صراحت درمييابيم كه قرآن، كتابي است از گذشته و براي حال و آينده. آيندهاي كه خود وعدة ميراث بري زمين و حكومت آن را به صالحان داده است.
اين كتاب آسماني، وعدهها، نويدها و بشارات زيادي را در مورد آيندة جهان، ظهور حضرت مهدي(ع) و برپايي حكومت الهي به وي داده است.
به عنوان نمونه به آياتي چند از قرآن كريم كه بشارتهايي در اين زمينه داده است، همراه با بيان ائمه معصومين، اشاره ميكنيم:
«ايمان به غيب»
«آلم ذلك الكتاب لاريب فيه هدي للمتقين. الّذين يومنون بالغيب و يقيمون الصلوة و ممارزقناهم ينفقون. (20)»
«الف، لام، ميم. اين است كتابي كه در {حقانيت} آن هيچ ترديدي نيست {و} ماية هدايت تقويپيشگان است. آنان كه به غيب ايمان ميآورند و نماز را برپا ميدارند و از آنچه به ايشان روزي دادهايم، انفاق ميكنند.»
از امام صادق(ع) دربارة اين آيه پرسيدند، حضرت پاسخ دادند:
«متقيان، شيعيان علي(ع) هستند و غيب همان حجت {غايب} است و شاهد آن فرمودة خداي تعالي است: و {كافران} گويند چرا آيتي از پروردگارش بر او نازل نميشود؟ پس بگو همانا غيب مخصوص خداست، پس منتظر باشيد كه ما نيز از منتظران هستيم. (21)» (22)
«يادگار هميشه جاويد خدا»
«بقية ا... خيرٌ لكم ان كنتم مومنين» (23)
«باقي ماندة (يادگار) خداوند براي شما بهتر است، اگر كه ايمان آورده باشيد.
به امام پنجم(ع) عرض شد: آيا به قائم(ع) با عنوان اميرالمومنين(ع) سلام كنيم؟ حضرت فرمودند: «نه، اين نام را خداوند بر اميرالمومنين علي(ع) قرار داده و هيچ كس ـ چه قبل از ايشان و چه پس از آن حضرت ـ به اين نام خوانده نميشود، مگر اينكه كافر باشد. به حضرت عرضه داشتند:
پس چگونه به ايشان سلام كنيم؟ فرمودند: بگوييد:
السلام عليكم يا بقيه الله. و سپس آية فوق را تلاوت فرمودند. (24)
«حكومت شايستگان زمين»
«ولَقَد كتبنا في الزبور من بعدالذكر اِن الارضَ يَرثُها عبادي الصالحون» (25)
«ما در زبور داوود، بعد از (تورات)، نوشتهايم كه سرانجام، زمين (و حكومت روي زمين) به دست بندگان شايسته ما افتد.»
شيخ طبرسي دربارة آيه فوق در تفسير «مجمع البيان» نقل كردهاند كه امام محمدباقر(ع) فرمود:
«اين بندگان شايسته كه وارثان (و مديران) زمين ميشوند، اصحاب مهدي(ع) هستند در آخرالزمان.»
«ناخوشايندي كفار و مشركان»
«هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحقّ ليُطهره علي الدين كلّه و لوكره المشركون.» (26)
«او كسي است كه پيامبرش را به هدايت و دين درست فرستاد تا آن را بر هرچه دين است، پيروز گرداند، هرچند مشركان خوش نداشته باشند.»
امام ششم(ع) دربارة اين آيه فرمودند:
«به خدا سوگند تاويل آن هنوز نازل نشده و تاويل آن نازل نخواهد شد تا اينكه قائم خروج نمايد. پس چون قائم خروج كند، هيچ كافر به خداي عظيم و هيچ مشرك به امامت باقي نميماند مگر اينكه خروج او را اكراه دارد، تا جايي كه اگر كافر يا مشركي در دل سنگي {مخفي} باشد، آن سنگ {به زبان آمده و} خواهد گفت: اي مومن در شكم من كافري است، مرا بشكن و او را به قتل رسان.» (27)
«زنده كردن زمين»
«اِعلموا انّ الله يحيي الارضَ بعد موتها» (28)
«بدانيد كه خدا زمين را پس از مرگاش زنده ميگرداند...»
از امام پنجم(ع) نقل كردهاند كه ذيل اين آيه فرمودند:
«خداي عزوجل زمين را به وسيلة قائم(ع) زنده ميكند، پس از مردن آن (كفر اهل زمين (29) و كافر مرده است. (30)»
نظير اين آيات كه تفسيرهاي آنها توسط ائمه معصومين(ع) به حضرت مهدي (ع) منطبق شده، بسيار است كه در مجال اين بخش بدان اشاره گرديد. (31)
2ـ2 بشارات احاديث نبوي
احاديث روايت شده از رسول اكرم(ص) دربارة حضرت مهدي(ع) بزرگترين و بيشترين تعداد را از مجموعة احاديث و بشارات راجع به امام عصر(ع) به خود اختصاص دادهاند و البته اين همه تأكيد بيانگر اهميت فوقالعاده موضوع ميباشد. به مهمترين اين بشارات كه به نقل از معصومان(ع) روايت شده، اشاره ميكنيم.
هشامبن سالم از امام صادق(ع) و آن بزرگوار از پدر گراميشان و به همين ترتيب از جدشان و ايشان از رسول اكرم(ص) نقل ميفرمايند كه پيامبر گرامي اسلام(ص) فرمودند:
«قائم از فرزندان من است. نام او نام من و كنيهاش كنية من و شمايل او مانند شمايل من و سنت او سنت من است. او مردم را به ملت و شريعت من واخواهد داشت و آنان را به سوي كتاب خداي عزوجل دعوت خواهد نمود.
هركه اطاعت او را نمايد، مرا اطاعت كرده و هركه نافرماني او را كند، مرا نافرماني كرده است. آن كس كه در زمان غيبت او وي را انكار نمايد، مرا انكار نموده و هركه تكذيباش نمايد، مرا تكذيب نموده و هركه تصديقاش كند، مرا تصديق كرده است و...» (32)
پيامبر اكرم(ص) در خطبهاي در روز عيد غدير خم با حضور 120هزار مسلمان فرمودند:
«... اي مردم! نوري از جانب خداي متعال در من قرار داده شده است. پس از من در علي است و پس از علي در نسل او تا مهدي قائم... يعني آن كس كه حقوق خداي و تمام حقوقي را كه از آن ماست ميگيرد...». (33)
3ـ2 بشارات احاديث اهل بيت(ع)
تعداد روايتهايي كه از ائمه در مورد امام مهدي(ع) نقل شده، ميزاني است كه امكان بيان همه آنها در اين مجال نميباشد، روايات نقل شده از هر امام به اختصار اشاره شده است.
بشارت امام علي(ع) به حضرت مهدي(ع)
شيخ صدوق در كتاب خويش «اكمالالدين و تمام النعمه» به اسناد خويش از حضرت جواد(ع) از حضرت اميرالمؤمنين علي(ع) چنين نقل ميفرمايند:
«قائم ما را غيبتي است كه زماناش طولاني خواهد بود. گويي شيعه را ميبينم كه در زمان غيبت او به اينسو و آنسو ميروند، همانند گوسفنداني كه چوپان خويش را گم كرده باشند. به دنبال چراگاه ميروند و آن را نمييابند. بدانيد هرآنكس كه در زمان غيبت او بر دين خويش ثابتقدم باشد و در طول مدت ناپيدايي قائم(ع) ما سنگدل نشده باشد، در بهشت با من و در درجة من خواهد بود.
سپس فرمود: وقتي كه قائم ما قيام كند بر گردناش بيعت احدي نباشد، روي اين اصل تولد او مخفي مانده، وجودش غائب خواهد بود.» (34)
نيز شيخ صدوق از حضرت رضا(ع) از پدران خويش از حضرت اميرالمؤمنان علي(ع) چنين نقل ميفرمايد كه حضرتاش به امام حسين (ع) فرمودند:
«نهمين از فرزندان تو اي حسين(ع) قائم به حق و ظاهركنندة دين، گسترانندة عدل خواهد بود.» (35)
4ـ2 بشارت امام حسن مجتبي(ع) به حضرت مهدي(ع)
امام حسن مجتبي (ع) فرمودند:
«آيا نميدانيد كه هيچ يك از ما ائمه نيست مگر آنكه در بيعت طغيانگر زمانهاش واقع گرديده است؟ جز آنكه آن قائمي كه روحا... عيسيبن مريم پشت سر او نماز ميگذارد، آن كس كه خداي تعالي ولادت او را مخفي و شخصاش را غائب داشته تا آنكه بيعت احدي از طغيانگران بر گردناش نباشد. او نهمين فرزند برادرم حسين(ع) و فرزند سيدة كنيزان است. خداي تعالي عمر او را در غيبتاش طولاني گرداند. آنگاه وي را به قدرتاش در صورت جواني كه عمرش كمتر از چهل سال به نظر آيد، ظاهر فرمايد. اين براي آن است كه مردمان بدانند خداي تعالي بر همه چيز تواناست.» (36)
5-2 بشارت امام حسين (ع) بر حضرت مهدي(ع)
حضرت اباعبدا... الحسين(ع) به عبدا... بن عمر اينگونه فرمودند:
«اگر از دنيا جز يك روز باقي نماند، خداي تعالي اين يك روز را آن قدر طولاني ميفرمايد كه سرانجام مردي از فرزندان من خروج كند و زمين را پر از عدل و داد نمايد. همانگونه كه از ظلم و جور پر شده باشد. من شنيدم كه رسول خدا(ص) چنين ميفرمودند.» (37)
شيخ صدوق در «كمالالدين و تمام النعمه» به اسناد خود از عبدالرحمن بن سليط نقل ميكند كه چنين گفته است: حسين بن علي بن ابي طالب(ع) فرمودند:
«از ما دوازده مهدي (38) است. نخستين آنان اميرالمؤمنان است و آخرين آنان نهمين از فرزندان من او امام قيامكنندة به حق است كه زمين مرده را زنده ميكند و به دست او دين حق برتمام اديان غلبه خواهد يافت، هرچند مشركان را ناخوش آيد.»(39)
او را غيبتي است كه در آن غيبت اقوامي مرتد خواهند گرديد. گروهي ديگر در دين ثابتقدم خواهند ماند، اما آزار خواهند ديد. به آنان گفته ميشود: «اين وعده ـ اگر راست ميگوييد ـ كي محقق خواهد گرديد؟» ولي در زمان غيب او، صبركنندة بر اذيتها و تكذيبها مانند كسي است كه همراه با رسول خدا(ص) با شمشير جهاد ميكند.»(40)
6ـ2 بشارت امام سجاد(ع) به حضرت مهدي(ع)
در كتاب «كمالالدين» به اسناد خود از سعيدبنخبير نقل ميكند كه گويد: از حضرت سيدالعابدين عليبن الحسين(ع) شنيدم كه ميفرمودند:
«در قائم از ما خانواده سنتهايي از انبياست...
از حضرت آدم و نوح(ع) طول عمر
و از حضرت ابراهيم(ع) مخفي بودن ولايت و گوشهگيرياش از مردم
و از موسي(ع) خوف و تقيه
و از عيسي(ع) اختلاف مردم دربارهاش
و از ايوب(ع) فرج و گشايش پس از بلا و ناراحتي
و اما از حضرت خاتمالانبياء(ص) خروج با شمشير» (41)
7ـ2 بشارت حضرت امام محمدباقر(ع) به حضرت مهدي(ع)
در كتاب كمالالدين از ابوالجارود از حضرت باقر(ع) نقل ميكند كه به من فرمودند: «ابوالجارود، وقتي كه روزگار بگردد و مردم گويند: قائم(ع) از دنيا رفت و يا هلاك شد؟ و در كدام سرزمين به سر برد؟ و جويندة او گويد: چگونه قائم موجود است و حال آنكه بايد استخوانهايش پوسيده شده باشد؟ در اين هنگام به آمدناش اميدوار باشيد، وقتي نداي وي را شنيديد، به سوياش برويد، حتي اگر لازم باشد با دست و پا روي يخ بخزيد.» (42)
8ـ2 بشارت امام صادق(ع) به حضرت مهدي(ع)
در كتاب «كمالالدين» از ابوبصير نقل است كه گويد: از امام صادق(ع) شنيدم كه ميفرمودند: «سنتهاي دنيا و آنچه از غيبتها براي آنان واقع شد، بر قائم ما اهل بيت، بدون كمترين اختلافي جاري خواهد شد.
ابوبصير گويد: به ايشان عرض كردم: اي رسول خدا(ص) قائم از شما اهل بيت، چه كسي است؟ فرمودند: اي ابابصير! او پنجمين فرزند موسي(ع) است. او فرزند سيدة كنيزان خواهد بود. داراي غيبتي است كه در آن غيبت، اهل باطل به شك افتند. آنگاه خداي عزوجل او را ظاهر گرداند و به دست او مشرقها و مغربهاي زمين را فتح كند و روحا... عيسيبن مريم(ع) فرود آمده پشت سر او نماز خواهد خواند و زمين به نور پروردگارش روشن شود. در زمين هيچ جايگاه و نقطهاي باقي نخواهد ماند مگر آنكه در آن فقط و فقط خداي تعالي پرستيده شود. دين يكسره براي خدا باشد اگر مشركان را خوش نيايد.» (43)
9ـ2 بشارت امام كاظم(ع) به حضرت مهدي(ع)
در «كمالالدين» به اسناد خود از يونس بن عبدالرحمن نقل ميكند كه ميگويد:
«بر امام موسي كاظم(ع) داخل شدم و عرض كردم. اي فرزند پيامبر(ع) آيا شما قائم به حق هستيد؟ فرمود: من قائم به حق هستم، ولي آن قائمي كه زمين را از دشمنان خدا پاك و از عدل و داد آكنده ميسازد همانگونه كه از ظلم وجود پر شده باشد، پنجمين فرزند من است. او را غيبتي طولاني است كه از بيم جانش واقع ميشود در آن غيبت اقوامي مرتد گرديده، گروهي ثابتقدم باقي ميمانند. آنگاه فرمودند: خوشا بر احوال شيعيان ما كه متمسك به ريسمان ولايت ما هستند. آنانكه بر دوستي ما و بيزاري جستن از دشمنانمان ثابتقدماند. آنان از هستند و ما از آنانيم. خشنودند كه ما ائمه آنان باشيم و ما نيز از اينكه شيعه ما باشند، راضي هستيم و خوشا بر حال آنان، سوگند به خدا كه آنها در روز قيامت همدرجه ما خواهند بود.»(44)
10ـ2 بشارت امام رضا(ع) به حضرت مهدي(ع)
حضرت رضا(ع) فرمودند:
پدرم از پيش و ايشان از پدرانشان از حضرت علي(ع) نقل فرمودند كه: به رسول اكرم(ص) عرض شد: «اي پيامبر خدا، قائم(ع) از فرزندان شما كي ظهور خواهد كرد؟ رسول اكرم(ص) فرمود: مَثَل او مَثَل ساعت قيامت باشد، هيچ كس آن را جز خدا ظاهر نميگرداند. اين زمان در آسمانها و زمين سنگين است و شما را ناگهاني فرا رسد.» (45)
11-2 بشارت امام جواد(ع) به حضرت مهدي(ع)
در كتاب «بحارالانوار» ج 51، به نقل از كتاب «كمالالدين» به سند از حضرت عبدالعظيم حسني نقل شده كه فرمودند: «بر آقايم امام جواد، محمدبن علي(ع) وارد شدم، در نظر داشتم كه از قائم سوال كنم كه آيا خود ايشاناند و يا ديگري؟
ايشان ابتدا به سخن كرده، فرمودند: اي اباالقاسم! قائم از ما مهدي(ع) است. به هنگام غيبتاش او را انتظار كشيدن واجب است و به هنگام ظهورش، اطاعتاش نمودن. او سومين از فرزندان من است.
سوگند به خدايي كه محمد(ص) را به نبوت مبعوث فرمود و ما را به منصب امامت امتياز و اختصاص بخشيد. اگر از عمر دنيا جز يك روز باقي نمانده باشد، خداي تعالي آن روز را طولاني ميفرمايد تا او در آن روز ظهور كند و زمين را از عدل و داد آكنده سازد. همانگونه كه از ظلم و جور پر شده باشد. خداي تبارك و تعالي امر او را در يك شب اصلاح خواهد فرمود، همانگونه كه امر حكيماش موسي را در يك شب اصلاح فرموده: آن هنگام كه رفت تا براي خانوادهاش شعله آتش بياورد و وقتي برگشت پيامبر شده بود.
سپس فرمود: برترين اعمال شيعيان ما، انتظار فرج است.» (46)
12-2 بشارت امام هادي(ع) به حضرت مهدي (ع)
شيخ صدوق در كتاب «كمالالدين»، به اسناد خود از ابن دُلف نقل ميفرمايد كه گويد:
از حضرت هادي امام عليبن محمد(ص) شنيدم كه فرمود: «امام پس از من فرزندم حسن است. و پس از حسن فرزندش «قائم» يعني همان كس كه زمين را از عدل و داد پر ميكند همانگونه كه از ظلم و جور پر شده باشد.» (47)
13-2 بشارت امام حسن عسكري(ع) به حضرت مهدي(ع)
در كتاب «كمالالدين» به سند از احمدبن اسحاق نقل ميكند كه وي ميگويد:
شنيدم كه حضرت امام حسن بن علي العسكري ميفرمايد: «سپاس خدايي را كه مرا از دنيا نبرد تا آنكه فرزند و جانشين پس از مرا به من نشان داد. بيشترين مردمان به رسول خدا(ص) از حيث اخلاق و از حيث شكل و سيما و اندام آن كس كه خداي تعالي در زمان غيبت او را حفظ نمايد. آنگاه ظاهرش فرمايد تا زمين را از عدل و داد آكنده سازد، همانگونه كه از ظلم و جور پر شده باشد.» (48)
پی نوشت:
1 بشارتهاي اديان مقدس (زرتشتي، يهودي و مسيحي) از كتاب «ظهور مهدي موعود، از ديدگاه اسلام، مذاهب و ملل جهان» سيد اسدا... هاشمي شهيدي انتشارات مسجد مقدس جمكران، نقل گرديده كه براي صحت استنادات به متن اصلي ارجاع شده است. علاقهمندان ميتوانند براي آگاهي بيشتر بدان مراجعه نمايند.
2 بشارت عهدين، ص 238
3 جاماسبنامه، ص 121 و 122
4 «ويشنو» نام مقدس امام عصر(ع) در كتاب مذهبي هندويان، اوپانيشاد
5 اوپانيشاد، از متن سانسكريت، ج 2، ص 637
6 «خجسته» و «فرخنده» از نامهاي امام عصر(ع) در كتاب مذهبي و مقدس هندويان، «وشن جوك»
7 «منصور» نيز از نامهاي امام عصر(ع) در كتاب مذهبي هندويان «ديد»
8 بشارت عهدين، ص 245
9 عهد عتيق، كتاب مزامير، مزمور 37
10 همان، مزمور 72
11 «قاموس كتاب مقدس»، ص 951، «يسي» به معني «قوي» از نامهاي پدر حضرت داوود(ع) است.
12 تورات، كتاب اشعياي نبي، باب 11، پندهاي 10ـ1، ص 1548
13 كتاب مقدس، كتاب دانيال نبي، ص 1309
14 تورات، كتاب حيقوق نبي، باب 2
15 «پسر انسان» نام مهدي موعود(ع) در كتب عهد جديد (اناجيل چهارگانه و ملحقات آن) است.
16 كتاب مقدس، انجيل لوقا، ص 116، باب 12
17 كتاب مقدس، انجيل متي، ص 41، باب 24
18 كتاب مقدس، انجيل مرقس، ص 77، باب 13
19 كتاب مقدس، انجيل يوحنا، ص 152
20 بقره/ 3ـ2
21 يونس/ 20
22 شيخ صدوق، محمدبن علي بن الحسين، كمالالدين و تمامالنعمه، ج 2، ص 340.
23 هود/ 86
24 البياضي، الصراط المستقيم، ج 2، صص 232ـ230
25 انبيا / 105
26 توبه / 33
27 صدوق، محمدبن علي، كمالالدين و تمام النعمه، ج 2، ص 670
28 حديد / 17
29 مردن زمين به كفر ورزيدن اهل آن است.
30 صدوق، محمدبن علي، كمالالدين و تمام النعمه، ج 2، ص 668.
31 براي مطالعه بيشتر به كتابهاي «سيماي مهدي(ع) در قرآن»، اثر مرحوم علامه سيدهاشم حسيني بحراني ترجمه حائري قزويني و «موعود قرآن» اثر واحد پژوهش و تحقيق موسسة موعود مراجعه نماييد. ضمناً لازم به ذكر است بشارات قرآني از كتاب «موعود قرآن» نقل شده كه براي صحت استنادات به متون اصلي روايات ارجاع گرديد.
32 مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 51، ص 73 به نقل از قزويني، ص87
33 طبرسي، احمدبن علي، احتجاج به نقل از قزويني، ص90
34 صدوق، محمدبن علي، كمالالدين و تمام النعمه، به نقل از قزويني، ص 100
35 صدوق، محمدبن علي، كمال الدين و تمام النعمه، به نقل از قزويني، ص 100
36 مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج 51، ص132، به نقل از قزويني، ص 106
37 مجلسي، محمدباقر، ج 51، ص132، به نقل از قزويني، ص 107
38 يعني همه هدايتكننده هستند.
39 توبه / 33 و صف / 10
40 صدوق، محمدبن علي، كمالالدين و تمام النعمه، ج 1، ص317، به نقل از قزويني، ص 108
41 صدوق، محمدبنعلي، كمال الدين و تمام النعمه، ج 1، ص 324، به نقل از همان، ص 112
42 صدوق، محمدبنعلي، كمال الدين و تمام النعمه، ج 1، ص 326، به نقل از قزويني، ص 115
43 همو، همان، ص 335، به نقل از قزويني ص 119
44 صدوق، محمدبنعلي، كمالالدين و تمامالنعمه، ج 2، ص 372، به نقل از قزويني ، ص 121
45 همو، همان، به نقل از همان، ص 123
46 مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج51، ص 157، به نقل از قزويني، ص 125
47 صدوق، محمدبنعلي، كمالالدين و تمام النعمه، ج 2، ص 383، به نقل از همان، ص 127
48 همو، همان، صص 409-408، به نقل از همان، ص 131
منابع و مآخذ
ـ ابن الحماد المروزي، ابوعبدا... النعيم، الفتن، تحقيق سهيل زكار، چاپ اول.
ـ ابن طاووس، سيدعلي بن موسي، الملاحم و الفتن، مترجم محمد جواد نجفي.
ـ ابن الحنبل، احمد، المسند، 3 ج.
ـ باقي، عمادالدين. (1362)، در شناخت حزب قاعدين زمان. تهران: انتشارات دانش اسلامي.
ـ باهنر، ناصر. (1381)، «از دين تلويزيوني تا آرمان تلويزيون ديني». هفتهنامه سروش. اسفندماه. ص86.
ـ باهنر، ناصر. (1382)، «راهبردهاي آموزش ديني در تلويزيون با مطالعه در تطبيق رسانههاي ديني»، فصلنامه پژوهش و سنجش، ويژهنامه آموزش.
ـ البحراني، السيد هاشم، البرهان في تفسير قرآن.
ـ البحراني، السيد هاشم، محجه.
ـ البخاري، ابوعبدا... محمدبن اسماعيل، الصحيح البخاري.
ـ بني هاشمي، سيد محمد. (1384)، راز پنهاني و رمز پيدايي. چاپ اول، تهران: نيك معارف.
ـ بني هاشمي، سيد محمد. (1375). معرفت امام عصر(ع). چاپ اول، تهران: نيك معارف.
ـ تاجري، حسين. (1358). انتظار بذر انقلاب (يادي از قيام جهاني مهدي(ع)). تهران: بدر.
ـ ترمذي، محمدبن عيسي، الجامع الصحيح.
ـ ترمذي، محمدبن عيسي، السنن.
ـ تفسير عياشي.
- جعفري، محمدصابر، (1387)، انديشه مهدويت و آسيبها. چاپ سوم، تهران: بنياد فرهنگي مهديموعود(ع).
ـ جمعي از نويسندگان، (1379)، انتظار در انديشهها، تهران: انتشارات بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود(ع).
ـ جمعي از نويسندگان، (1384). شميم (گزيدهاي از مباحث مهدويت). چاپ اول. تهران: بنياد فرهنگي مهدي موعود(ع).
- حائري يزدي، شيخ علي. چهره درخشان امام زمان(ع) (ترجمه الزام الناصب في اثبات حجها...الغائب(ع))، مترجم، سيد محمد جواد مرعشي نجفي، 3 ج، چاپ اول، قم: علميه.
ـ الحاكم النيسابوري، محمدبن عبداله، المستدرك علي الصحيحين في الحديث.
ـ حرعاملي، محمدبن حسن، (1366)، اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، 7 ج، تصحيح سيد هاشم رسولي محلاتي، مترجم احمد جنتي، چاپ اول: تهران، دارالكتب اسلاميه.
ـ حرعاملي، محمدبن حسن، (1314 ه.ش). وسائلالشيعه الي التحصيل مسائل الشريعه.
ـ حكيمي، محمدرضا. (1360)، خورشيد مغرب. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي.
ـ حيدري، معصومه. (1381)، نظرسنجي از مردم 30 شهر كشور درباره برنامه «به سوي ظهور». گروه سنجش افكار. شماره تحقيق 166/81.
ـ الحميري، ابوالحسن، قربالاسناد.
ـ خليل بيگي، نغمه. (1385). «بررسي بازنماييهاي مهدي در سري چهارم برنامه «به سوي ظهور». پاياننامه مقطع كارشناسي ارشد رشته تحقيق در ارتباطات دانشكده صدا و سيما.
ـ خميني(ره)، روحا... (1379)، ولايت فقيه، چاپ دهم. تهران: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره).
ـ خميني(ره)، روحا...، صحيفه نور (مجموعه رهنمودهاي امام خميني (ره)).
ـ روضه الكافي.
ـ سادات مدني، علياصغر (1373). نشانههاي ظهور. (بحثي پيرامون علائم حتميه ظهور). تهران: منير.
ـ الساده، مجتبي. (1387). شش ماه پاياني. (تقويم حوادث شش ماهه پيش از ظهور) ترجمه محمود مطهرينيا. چاپ پنجم، تهران: موعود عصر(ع).
ـ سليمان، كامل. (1376). روزگار رهايي (ترجمه يوم الخلاص). 2ج. ترجمه علياكبر مهديپور. چاپ سوم. تهران: آفاق.
ـ سرايي، علي، (1385)، بشارت به منجي موعود. چاپ دوم، تهران: موعود عصر(ع)
ـ سياح، احمد، (1385)، صفات و خصال حضرت مهدي(ع)، چاپ اول، تهران: موعود عصر(ع).
ـ السيوطي، جلالالدين عبدالرحمن بن ابي بكر، الحاوي الفتاوي.
ـ شفيعي سروستاني، ابراهيم. (1383)، انتظار، بايدها و نبايدها. چاپ اول، قم: مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما.
ـ شفيعي سروستاني، ابراهيم. (1385)، معرفت امام زمان(ع) و تكاليف منتظران. چاپ دوم، تهران: انتشارات موعود عصر(ع).
ـ صبور، رضا. (1385)، گفتگوي نگارنده با تهيهكننده برنامه «به سوي ظهور».
ـ صدر، سيدمحمد باقر، (1384). تاريخ پس از ظهور. ترجمه حسن سجاديپور، چاپ اول. تهران: موعود عصر(ع).
ـ صدوق، محمدبن علي بن الحسين (ابن بابويه)، (1380). كمالالدين و تمام النعمه. 2 ج، تحقيق و تصحيح علياكبر غفاري، مترجم منصور پهلوان، چاپ اول: قم، چاپ و نشر دارالحديث.
ـ صحيفه سجاديه
ـ ضميري، محمدرضا، (1384) رجعت (بازگشت به زمان)، چاپ چهارم. تهران: موعود عصر(ع)
ـ فرائد السمطين.
ـ قرآن كريم.
ـ قزويني، سيد محمد كاظم، (1376)، امام مهدي(ع) از ولادت تا ظهور. چاپ اول، تهران: دفتر نشر آفاق.
ـ قمي(ره)، عباس، (1386). برگزيده منتهي الآمال (زندگي چهارده معصوم(ع))، به كوشش رضا استادي. چاپ سوم، قم: دفتر نشر مصطفي.
ـ قمي(ره)، عباس. مفاتيح الجنان.
ـ طبرسي، احمد بن علي بن ابيطالب. (1413). الاحتجاج، تحقيق ابراهيم البهادري، محمدهادي به كوشش جعفر سبحاني، 2 ج، چاپ اول، قم: اسوه.
ـ طوسي، محمدبن حسن، مصباح المتهجد.
ـ طوسي، محمدبن حسن، (1417 ق). كتاب الغيبه، عباداله طهراني و علي احمد ناصح، چاپ دوم، قم: موسسه معارف الاسلاميه.
ـ قندوزي، حافظ سليمان بن ابراهيم، (1416 ق). ينابيع الموده، 3 ج، چاپ اول، تهران: اسوه.
ـ كليني، محمدبن يعقوب، اصول كافي (اعتقادي، اجتماعي، اخلاقي و علمي)، 4 ج، ترجمه سيد جواد مصطفوي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل بيت(ع).
ـ كوراني، علي (1382)، عصر ظهور. ترجمه عباس جلالي. تهران: انتشارات اميركبير، شركت چاپ و نشر بينالملل.
ـ كنزالعمال.
ـ عليا نسب، سيدضياءالدين و علوي نيك، سلمان (1385). جريانشناسي انجمن حجتيه. چاپ دوم. قم: زلال كوثر.
ـ عقدالدرر.(ع)
ـ مجموعه مقالاتي از نشريه راه مجاهد، (1368). انجمن حجتيه، نسلي مايوس از حركت و انقلاب. چاپ اول، تهران: انتشارات راه مجاهد.
ـ مطهري، مرتضي (1374). قيام و انقلاب مهدي(ع) از ديدگاه فلسفه تاريخ. چاپ پانزده، تهران: انتشارات صدرا.
ـ مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، 110 ج.
ـ مفيد، محمد بن محمد نعمان، الارشاد في معرفه حججا... علي العباد، 2 ج، ترجمه و شرح سيد هاشم رسولي محلاتي، تهران: علميه اسلاميه.
ـ موسسه المعارف الاسلاميه، معجم احاديث امام المهدي(ع). زير نظر علي كوراني، 5 ج، چاپ اول، قم: موسسه المعارف الاسلاميه.
ـ نعماني، ابن ابي زينب محمد بن ابراهيم بن جعفر، (1376). كتاب الغيبه، تحقيق و تصحيح علياكبر غفاري، مترجم محمد جعفر غفاري، چاپ دوم، تهران: صدوق.
ـ نويسندگان مجله حوزه، (1375). چشم به راه مهدي(عج). قم: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم.
ـ نهجالبلاغه ترجمه فولادوند.
ـ واحد پژوهش موعود (1384)، موعود قرآن. تهران: انتشارات موعود عصر(ع).
ـ هاشمي شهيدي، سيد اسدا... (1381). ظهور حضرت مهدي(ع) از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، چاپ دوم، قم: مسجد مقدس جمكران.
ـ هيات تحريريه موسسه در راه حق، (1370)، پيشواي دوازدهم، حضرت امام حجته بن الحسن المهدي. چاپ نهم، قم: انتشارات موسسه در راه حق.
ـ هيثمي، شهاب الدين، الصوائق المحرقه في الرد علي اهل البدع و الزندقه.
ـ مهديپور، مهدي. (1385). شبهات مهدوي دوران ما (نقدي بر بهاييت). چاپ اول. قم: سازمان تبليغات اسلامي، دبيرخانه دائمي اجلاس حضرت مهدي(ع).
ـ موسوي اصفهاني، سيد محمد تقي. مكيال المكارم في قوائد الدعاء للقائم(ع). 2 ج، ترجمه سيد مهدي حائري قزويني، چاپ دوم، تهران: دفتر تحقيقات و انتشارات بدر.
ـ منتظر قائم، خليل (1385)، «مهدويت و بازتاب آن در رسانه ملي». ماهنامه موعود، شماره 68.
ساير منابع مطالعه شده:
ـ جاسم حسين، (1367)، تاريخ سياسي غيبت امام دوازدهم (عج)، مترجم، محمدتقي آيت اللهي. تهران: اميركبير.
ـ سعيدي، احمد (1386)، نشانههايي از مهدي(ع)، چاپ اول، قم: انتشارات مسجد مقدس جمكران.
ـ شاكري زواردهي، روحا... (1387)، ضرورت طرح مباحث مهدويت، چاپ سوم، قم: مركز تخصصي مهدويت.
ـ شمسالدين، زينالعابدين. (1385). شبهات مهدوي دوران ما (نقدي بر نظريه همگرايي ابن خلدون) چاپ اول، قم: سازمان تبليغات اسلامي، دبيرخانه دائمي اجلاس حضرت مهدي(ع).
ـ صدر، سيد محمد باقر، (1385)، رهبري بر فراز قرون (پژوهشي درباره امام مهدي(ع)). تحقيق عبدالجبار شراره. ترجمه مصطفي شفيعي، چاپ چهارم، تهران: موعود عصر(ع).
ـ صدر، سيد محمد باقر. فلسفه غيبت صغري. ترجمه محمد امام شيرازي. قم: دارالتبليغ.
ـ فخرالدين، سيدطلال (1385). شبهات مهدوي دوران ما (پاسخ به شبهات احمدالكاتب) چاپ اول، قم: سازمان تبليغات اسلامي، دبيرخانه دائمي اجلاس حضرت مهدي(ع).
ـ گروه پژوهشي موسسه فرهنگي موعود(ع)، 1386. انتظار منتظر، تكايف منتظران. چاپ دوم، تهران: موعود عصر(ع).
ـ گروه پژوهشي موسسه فرهنگي موعود(ع)، 1386، آخرالزمان در آيينه روايات، چاپ اول، تهران: موعود عصر(ع).
ـ مفيد، محمدبن محمد، ده انتقاد و پاسخ پيرامون حضرت مهدي(ع). ترجمه محمدباقر خالصي. تهران: راه امام.
ـ خادمي شيرازي، محمد. (1378). نشانههاي ظهور او. قم: مسجد مقدس جمكران.
مدیریت تالار مهدویت
مدیریت تالار فرق و مذاهب
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب
ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل