0

مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

ای دل بشارت می‌دهم، خوش روزگاری می‌رسد
یا درد و غم طی می‌شود، یا شهریاری می‌رسد


گر کارگردان جهان، باشد خدای مهربان
این کشتی طوفان زده، هم بر کناری می‌رسد

اندیشه از سرما مکن، سر می‌شود دوران دی
شب را سحر باشد ز پی، آخر بهاری می‌رسد

ای منتظر غمگین مشو، قدری تحمل بیشتر
گردی به پاشد در افق، گویی سواری می‌رسد

یار همایون منظرم، آخر در آید از درم
امید خوش می‌پرورم، زین نخل باری می‌رسد

«مفتون» منال از یار خود، گر بر تو گاهی تلخ شد
کز گل بدان لطف و صفا، گه نیش خاری می‌رسد

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:36 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

در اضطراب چه شب‌ها که صبح شان گم شد 
چـه روزهـا کــــه گـرفـتـــــار روز هـفــــتـم شد

چه قدر هفته پر از شنبه شد، به جمعه رسید 
و جـمـعــــه روز تـفــــرّج بـــــرای مـــــردم شـد!

چه قــدر شنبـه و یـک شنبـه و دوشنـبه رسید 
ولی همـیشه و هـر هـفـتـه جـمـعـه ‌هـا گم شد

چه هفته‌ها که رسید و چه هفته‌ها که گذشت 
شمـارشی کــه خلاصـه بـه چـنـد و چـنـدم شد

و هـفـتـه‌ای که فـقـط ریـشه در گذشتن داشت 
بـرای شعـله کـشیـدن بـه خـویـش هـیـزم شد

نـه شنـبـه و نـه بـه جـمـعـه، نـه هیـچ روز دگر 
در انتــظار تـو قـلـبـی پـــر از تـلاطـــــم شد !؟

کـــدام جــمـعـه‌ مـــوعـــود می‌زنـی لـبـخـنـد 
بـه این جـهـان کـه پـر از قـحطی تبسم شد؟

بــرای آمــدنـت جـــمــعــه‌ای مـعـــیــن کـــن 
کـه هـفتـه‌ها همـه‌شـان خـالی از تـرنـم شد 

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:36 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

الا که راز خدایی، خدا کند که بیایی

تو نور غیب نمایی، خدا کند که بیایی

شب فراق تو جانا خدا کند به سرآید

سرآید و تو برآیی، خدا کند که بیایی

دمی که بی تو سر آید خدا کند که نیاید

الا که هستی مایی، خدا کند که بیایی

فسرده غنچه گلها فتاده عقده به دلها

تو دست عقده گشایی، خدا کند که بیایی

ز چهره پرده بر افکن به ظلم شعله در افکن

تو دست عدل خدایی، خدا کند که بیایی

نظام هر دو جهانی امام عصر و زمانی

یگانه راهنمایی، خدا کند که بیایی

تو مشعری عرفاتی، تو زمزمی تو فراتی

تو رمز آب بقایی، خدا کند که بیایی

دل مدینه شکسته حرم به راه نشسته

تو مروه ای تو صفایی، خدا کند که بیایی

به سینه ها تو سروری به دیده ها همه نوری

به دردها تو دوایی، خدا کند که بیایی

ترا به حضرت زهرا، بیا ز غیبت کبری

دگر بس است جدایی، خدا کند که بیایی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:36 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

ای تیر نگاهت به دل زار کجایی
ای روی گلت شمع شب تار کجایی
آرام و قرار دل بی تاب و شکیبم
آرام وقرار دل بیمار کجایی
گویم به که مانی که خلایق بشناسند
در مشکل من فاطمه رخسار کجایی
هر جا که تو هستی دل حسرت زده انجاست
خود گو به من خسته گو ای یار کجایی
شاعر: محمد سهرابی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:37 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

اباصالح(عج) اباصالح(عج) اباصالح(عج) یااباصالح(عج)

اباصالح(عج) اباصالح(عج) اباصالح(عج) یااباصالح(عج)

فضای این دل دیوانه، گرفته بوی گل نرگس

دلم نشسته چو پروانه، در آرزوی گل نرگس

 

سزد ز غصه بمیرم من، ز درد و غربت و تنهایی

همیشه ذکر فرج دارم، ولی چرا تو نمی آیی؟

اباصالح(عج) اباصالح(عج) اباصالح(عج) یااباصالح(عج)

اباصالح(عج) اباصالح(عج) اباصالح(عج) یااباصالح(عج)

منم که زشت و سیه چهره، تو در نهایت زیبایی

منم فقیر ِ فقیرانم ، تو در نهایت دارایی

چه می شود بشود روزی، سراغ خیمه ی سبزِ تو

که روزیم بشود روزی، طعام ِ خیمه ی  سبز ِ تو

اباصالح(عج) اباصالح(عج) اباصالح(عج) یااباصالح(عج)

اباصالح(عج) اباصالح(عج) اباصالح(عج) یااباصالح(عج)

دوباره پای گنهکارم، به بزم عشق تو واگشته

سرم به زیر و شکسته دل، دو دیده پر ز حیا گشته

ز قطره قطره ی اشک ِ من، ببین که بوی تو می آید

دو دست خسته و لرزانم، به سمت و سوی تو می آید

اباصالح(عج) اباصالح(عج) اباصالح(عج) یا اباصالح(عج)

اباصالح(عج) اباصالح(عج) اباصالح(عج) یا اباصالح(عج)

زبان گرفته دلم امشب ،ز غصه های دل زارم

دلم گرفته و قلبی پر،ز خاطرات خوشم دارم

تو بدترین گناهان را،به عمر کوته من دیدی

به بهترین محبت ها،مرا همیشه تو سنجیدی

تو لقمه لقمه به دست خود،به بنده نان و نمک دادی

به قوت نمک و نانت ،گنه نموده ام و شادی

خدا خدای گنه کاران،گدا گدای سیه چهره

ببین که پادشه خوبان،نشسته دور همین سفره

اباصالح(عج) اباصالح(عج) اباصالح(عج) یا اباصالح (عج)

نسیم خوش نفس و پاکی،گرفته حال و هوایم را

ز خاطرم نرود حال و ،هوای جبهه و یا زهرا

دوباره میکده را بستند،به پشت در زده ام زانو

به درد هجر پرستوها،به جز جنون نبود دارو

شلمچه رفتم و حالا در،میان شهر گنه هستم

دو کوهه بودم و غرق تو،ولی دوباره چنین پستم

امان که دست و دلم گردد،دوباره مجرم و آلوده

خدا کند که گل نرگس،دهد به من دل آسوده

همیشه چشم امید من،به دست مادر تو زهراست

گمان کنم که به روز حشر،شفیع نوکر تو زهراست

اباصالح(عج) اباصالح(عج) اباصالح(عج) یا اباصالح (عج)

تو را قسم به کبودی ها،به صورتی که بود حاکی

تو را به مقنعه خونی،به چادری که شده خاکی

تو را به قاری قرآنی،که روی نیزه فغان دارد

تو را به روزه پیشانی،که سنگ کوفه نشان دارد

مدد نما و عنایت کن،به خاطر دو لب عطشان

حفاظتم بنما دیگر،زجرم و معصیت و عصیان

حدیث نوکریم این است،که ذکر روز و شب زهراست

یکی دمشق و یکی دیگر،محرم و شب عاشوراست

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:37 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

شهر ما اسیر شب، اهل کوچه ها در خواب
می رسد ولی مردی، کوله بار او مهتاب


ما کویریان: تشنه... او: اسیر پنهانی
...قطره قطره تردید است استخاره های آب

ای نوای زندانی!... نای خسته ی هابیل!...
...ساقه ی نی ای مانده، در کرانه ی مرداب

لاله های سر در پیش، بیقرار باران اند
باد آشنا برخیز!... ابر مهربان! بشتاب!

زانوان من لرزان، بار دوری ات سنگین...
... دست سبز آرامش! شانه ی مرا دریاب

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:37 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را

به هر گل می‌رسم می‌بویم او را

گل من نی بود این و نه آنست

گل من مهدی صاحب زمان است

دلم اندر هوایش می‌زند پر

شرر افکنده بر جانم چو آذر

خوش آن روزی که با شم یاور او

بمانند گدایان بر در او

خوش آن روزی که من پروانه باشم

فدای آن گل یکدانه باشم

خوش آن روزی که من بر عهد دیرین

نثار او کنم این جان شیرین

الا ای گل کجایی جان فدایت

چه باشد گر که گردم خاک پایت

ز درد انتظارت جان به لب شد

تن فرسوده‌ام در تاب و تب شد

بسی رفتند و مردند از فراقت

ندیدند در جهان آن روی ماهت

"نبوی گرگانی"

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:37 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

مژده ظهور

"بوی جوی مولیان آید همی                                  یاد یار مهربان آید همی"

این چنین در عهد سامانی سخن                          رودکی را بر زبان آید همی

از ظهور ماه عصمت مژده ای                               کز زمان باستان آید همی

یادگار دین حق, ایمان ما                                    کاروان را ساربان آید همی

گو برای بوستان دین ما                                    گل تر از گل, باغبان آید همی

گوهری تابنده از سوی خدا                               قیمتی دری گران آید همی

از میان آنهمه اسطوره ها                                قهرمان راستان آید همی

مصلحی از آسمان وعده ها                             قائم کون و مکان آید همی

آفتاب روی یوسف گونه اش                             بر رخ حورالجنان آید همی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:38 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

تو خورشیدی و من دنبال فانوس

جهان خسته ز زاهدهای سالوس

 

توئی بر ظلمت شبهای تاریک

انیس و مونس و ناموس مانوس

 

نشد روزی که من سوی تو آیم

زدرگاهت برانی یم تو مایوس

 

 

همیشه غیر تو تعریف کردم

 

 

شدم غافل ز تو افسوس ، افسوس

 

 

به هر جابنگرم دنیا و عقبا

وجودت میشود همواره محسوس

 

 

غبار از ذولفقارت پاک بادا

نشانه رفته بر بی دین و جاسوس

 

 

کدامین جمعه می آئی تو ماهم؟

که بر جای قدم هایت زنم بوس

 

 

اگر آئی تمام حق پرستان

کنند جان را فدا از غرب تا روس

 

 

همیشه عاشقانت بی قرارند

غریبی تا به کی باشد محسوس؟

 

 

نشانه ها همه گشتند ظاهر

ظهورت بین ما گردیده ملموس

 

 

ندای دلربا سرده زکعبه

برهنه پا دوانیم ما به پابوس

 

 

اگر آئی جلوی زور گویان

تکبر میکنیم مانند طاووس

 

 

تو می آئی ز اعلام ظهورت

اذان می پیچه در پژواک ناقوس

 

 

پناهم ده " پناه " بی پناهان

شود روزی که من پایت زنم بوس ؟

سراینده : عباس  پناه

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:38 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

اي امانت دار كوثر كي تو مي‏آيي ز در؟

وي وصي آل حيدر كي تو مي‏آيي ز در

مصحف زهراست نزدت، تيغ‏حيدر همچنين

وارث بابا و مادر كي تو مي‏آيي ز در

چشم اميد تمام انبياء و اولياء

بر ظهور تست آخر كي تو مي‏آيي ز در

هستي از هست‏تو هستي‏يافت اي هست‏خدا

وي همه هست پيمبر كي تو مي‏آيي ز در

ديدگان اشكبار شيعيان مي‏خواندت

كاي به عالم ميرو رهبر كي تو مي‏آيي ز در

هر سحر گويد مؤذن با نواي تازه‏اي

مجري احكام داور كي تو مي‏آيي ز در

كربلا، مكّه، مدينه، كاظمين، مشهد، نجف

سامرا، گويند يكسر كي تو مي‏آيي ز در

روشني بخش قلوب مؤمنين و مؤمنات

منجي دلهاي مضطر كي تو مي‏آيي ز در؟

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:38 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

همه جا بروم به بهانه تو              که مگر برسم در خانه تو مولا


همه جا دنبال تو می گردم

که توای درمان همه دردم

که توای درمان همه دردم

یا اباصالح مددی مولا، یا اباصالح مددی مولا، یا اباصالح مددی

من ناقابل به تو دل بستم

نکشی دامان خود از دستم


یا اباصالح مددی مولا ، یا اباصالح مددی مولا، یا اباصالح مددی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:38 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

هستم غلام کوی تو و آسمانیَم
شکرخدا که من هم امامِ زمانیَم

ای مظهر جلالت و زیباییِ تمام
با جذبه ات به سمت خودت میکِشانیَم

مانندِ یک کبوترِ در صحن ِجمکران
در آسمانِ مُلکِ دلت می پرانیَم

خورده گره به جان تو جانم،عزیزِدل
جان میدهم بدونِ تو،ای یارِ جانیَم

عمری گدا ز دوریِ تو دربدر شده
عمری مرا به دور سرت میدوانیَم

من جز گنَه، کاری ز دستم نیاید
ای مهربان،مرا ز درِ خویش نرانی ام

گر پای این گدا به عمل لنگ میزند
ازمن قبول کن این همه حُبِّ زبانیَم

محتاج یک دعای قنوت شبانه ام
بنویس بر دو دستِ کریمت،نشانیَم

من که غبار روی عبای شما شدم
کابوسِ هر شبم شده این...می تکانی أم!!!

چشم امید من به نگاه ملیح توست
در روز محشرم به گدایی بخوانی أم...

حُرَّم که مثل جدّ غریبت امام حسین
با یک نگاه به سوی خودت میکشانیَم

زانو زدم مثالِ سگی پشت خیمه ات
محتاج دست لطف تو  و  تکّه نانیَم

من در جوانی أم شده ام عبد کوی تو 
خوشحال از این غلامی  و از این جوانیَم

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

بالابلندی، شانه های مهربان داری

بر طاق چشمانت دو ابروی کمان داری

بر لب طنین دلنشین نور و الرحمن

روی عبایت آیه هایی از دخان داری

بارانی و با ابرهای جمعه می باری

بارانی و در مشت خود هفت آسمان داری

در دست گرچه ذولفقار انتقام اما

بر روی دوشت بقچه های آب و نان داری

ما عاشقان مدعی هرگز نفهمیدیم

حسی که تو به هر کدام از شیعیان داری!

گفتیم دوری، بی نشانی، غافل از اینکه

هر جا که دلتنگ توایم، از خود نشان داری

هر جا که نامت را بخوانم می رسی از راه

هرجای دنیا باشم آنجا جمکران داری

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

کیستم من سائلی در پای دیوار شما

با همه فقر و تهیدستی خریدار شما

دیده ام را شسته ام یک عمر از خون جگر

در هوای لحظه ای از فیض دیدار شما

چون درخت خشک دارم بر فلک دست نیاز

بلکه یابم حاصلی از نخل پر بار شما

سر برون آورده ام چون رشته از شمع خموش

تا مگر نوری نصیبم کرد از نار شما

پیشتر از آنکه بگذارند نامی روی من

بوده نامم با خط خوانا به طومار شما

پای تا سر دردم و باشد دوایم یک نگاه

ای شفای عالمی در چشم بیمار شما

فخر بر بلبل فروشم ناز بر گل آورم

گر چو خاری سر برون آرم زگلزار شما

کس مرا نشناخته خود خوب دانم کیستم

سائلی در مسلک تجار بازار شما

پای در زنجیر نفس و دست بر دامان یار

یا گرفتار دل استم یا گرفتار شما

چون شود روزی از این زنجیر آزادم کنید؟

ای نجات خلق از روز ازل کار شما

دست «میثم» را بگیرید از ره لطف و کرم

تا که آرد سر به خاک پای عمار شما

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:43 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

فانی ام... آغاز و پایانی ندارم جز خودت

غیر مقدورم که امکانی ندارم جز خودت

سال ها محتاج نانم از تنور خانه ات

از کسی در سفره ام نانی ندارم جز خودت

باز هم دارم غزل ها را بهانه می کنم

قصدی از شعر و غزل خوانی ندارم جز خودت

هر کسی که دل به او بستم دلم را زد شکست

با دل ویرانه خواهانی ندارم جز خودت

یک زمانی هم اگر حرفی ز آبادی شود

در خراب آبادِ دل، بانی ندارم جز خودت

چاره ای کن، غفلتم از تو جدایم کرده است

چاره ای هنگام حیرانی ندارم جز خودت

تا به کی باید باید تو را این قوم انکارت کنند؟

مثل یعقوبم که برهانی ندارم جز خودت

پاره کردم این گریبان را بدانی عاشقم

بهرِ کس پاره گریبانی ندارم جز خودت

از گناهانم پشیمانم، نگاهم کن کریم

 مقصدی از این پشیمانی ندارم جز خودت

بین خلوتگاه قبرم شک ندارم آخرش

فاتحه خوانی و مهمانی ندارم جز خودت

در قیامت هم بهشت من تویی یابن الحسن

خوب می دانی که رضوانی ندارم جز خودت

آرزویم کربلا رفتن به همراه شما است

همسفر در کوی جانانی ندارم جز خودت

مادرت در پشت در فرمود مهدی جان بیا...

...منتقم بر زخم پنهانی ندارم جز خودت

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:43 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها