0

مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

یوسف بیزار تو بازار ندارد

عاشق تو از خود اختیار ندارد

 

مات نگاهت شده تا صبح قیامت

آینه هم فرصت تکرار ندارد

 

کرده بلندم سری که حلقه به گوش است

جرأت پرواز مرا دار ندارد

 

پشت هر دری که بوده نام تو رفتم

در به دریِ شما که عار ندارد

 

خواستن کرب و بلایت شده کارم

تذکره ای کن حواله ، کار ندارد

 

بهتر آنکه از دهنِ آب بیفتد

آن لبی که از حرم غبار ندارد

 

نخل اگر نخل جگر دار تو باشد

جز جگری پاره پاره بار ندارد

 

پهن کنید اشک مرا پای محرم

سینه زنت روز و شب قرار ندارد

 

رضا دین پرور

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1396  12:11 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

یا صاحب الزمان...

بیا بیا دلمان را تکان بده شب اول

بیا و رزق فراوان مان بده شب اول

همیشه شرط وصال شما طهارت نفس است

برای توبه نمودن زمان بده شب اول

تو را به حرمت این خیمه ها ضمانت مان کن

اگرچه اهل گناهیم امان بده شب اول

محرمی که نباشی به کار شیعه نیاید

به اهل ندبه خودت را نشان بده شب اول

برای اینکه مبادا به روضه کم بگذاریم

به جمع سینه زنانت توان بده شب اول

دو ماه مثل تو باید به گریه انس بگیریم

به ما دو چشمه ی اشک روان بده شب اول

به سر زنان همه پشت سر تو راه می افتیم

بیا و ذکر حسین جان مان بده شب اول 

همیشه بانی خیری ، بیا و این دل مارا 

به دست مادر قامت کمان بده شب اول

تو خط بده که بخوانم ، به بام دارالعماره

سفیر خون خدا را نشان بده شب اول

 

*****

 

شب دوم

 

چه میشود که مرا هم صدا کنی شب دوم

خودت بساط عزا را به پا کنی شب دوم

منی که توبه نمودم ز معصیت شب اول

چه میشود که برایم دعا کنی شب دوم

چگونه ضجه زنم تا دلت به رحم بیاید

کبوتر دل من را هوا کنی شب دوم

به دست و پات می افتم فقط به شوق همینکه

مرا ز بند تعلق رها کنی شب دوم

اگر که من نرسیدم به ظهر روز دهم چه ؟؟

مرا در عشق حسینی فنا کنی شب دوم

حسین و قافله اش هم به غاضریه رسیدند

تو نیز رو به سوی نینوا کنی شب دوم

اگر که یک توک پایی میان روضه بیایی

اگر که حاجت من را روا کنی شب دوم

قسم به حضرت زهرا که یزم ماتم من را

به چشم بهم زدنی کربلا کنی شب دوم

نهیب میزنم حالا همش به خود که مبادا

گره ز روضه ی سربسته وا کنی شب دوم

هنوز چادر دخت علی که بر سر او هست

میان مرثیه خواندن حیا کنی شب دوم

 

*****

 

شب سوم

 

در انتظار تو چشمم پر آب شد شب سوم

نیامدی جگر من کباب شد شب سوم

اگر غلط نکنم هردومان بناست بسوزیم

دلم ز داغ عظیمی مذاب شد شب سوم

خودت بیا و به دادم برس ، ز هر کس و ناکس

غلام حلقه به گوشت جواب شد شب سوم

نگاه مرحمتت آنقدر گره گشا بود ...

که رشته کوه گناهم ثواب شد شب سوم

دوباره در غمت آقا مرا شریک بدانید

دوباره سهم دلم اضطراب شد شب سوم

ز " وای عمتی " تو قیامتی شده بر پا

ز ناله های تو حالم خراب شد شب سوم

نخواستی که بدانم چه آمده سر خانم

چه روضه هاکه فقط در حجاب شد شب سوم

حلال کن پسر فاطمه اگر به حضورت

برای ذکر مصیبت شتاب شد شب سوم

بنا نبود به اینجا دلم روانه شود لیک

دوباره حرف اسیر و طناب شد شب سوم

محرم و صفرش را گره زدم و گریزم

نگاه دختر و تشت شراب شد شب سوم

 

*****

 

شب چهارم

 

به شوق دیدن تو روضه امدم چهارشب

به حکم تو به سر و سینه ام زدم چهارشب

بیا عنان نفس سرکش مرا خودت بگیر

برای ترک معصیت مرددم چهارشب

شبی بیا و با خودت مرا به کربلا ببر 

که بد خمار  دیدن دو گنبدم چهارشب

شمیمی از حرم به خیمه ی عزا می آوری؟

خراب عطر ناب سیب مرقدم چهارشب

دعای خیر کن برای من که بر اقامه ی

عزای جد اطهرت مقیدم چهارشب

بخاطر دو گونه ی کبود و زخم سینه ام

میان خیل عاشقان زبانزدم چهارشب

گرفته خواب را ز چشم من غم عزیزتان

ببین ز فرط گریه در تهجدم چهارشب

به عشق کام تشنه ی تو روزه ام چهار روز

به "تکیه" مست ساعت تعبدم چهارشب

به حق زینب و دو نوجوان پرپرش بیا

به شوق دیدن تو روضه آمدم چهارشب

 

علیرضا خاکساری

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1396  12:11 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

امام زمان(عج)-مناجات محرمی

 

از ماه سراغ  تو گرفتم كه كجایی

چشمش پر اختر شد و گفتا كه سه جایی

یا بین بقیع خاك نشسته به هوایت

یا پشت سر قافله یا كرب و بلایی

چون حضرت سجاد روی ناقه نشسته ست

امشب به مدینه به گمانم كه نیایی

همگام قدمهای پر از آبله هستی

همپای یتیمان و رئوس الشهدایی

از لحظه آغاز سفر با غل و زنجیر

از كنگره عرش بلند است صدایی

این ناله زهراست كه می گوید از آن شب

مادر به فدای تو كه سرگرم خدایی

اموال تو غارت شده ی هر دله دزدی

دور سر تو خنده هر بی سرو پایی

بی حاجت خود آمدم ای یوسف زهرا

من هیچ ، بمیرم كه پر از مشغله هایی

من آمدم امشب به عزای تو بگریم

ای صاحب عزا جان به فدای تو كجایی

 

محمود كریمى

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1396  12:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

دستم تهی ست و از همه کس بی نوا ترم

من کاسه گرد کوی شمایم گدا ترم

 

هرکس غریب آمده او آشنا تر است

یعنی میان این همه من آشنا ترم

 

من را کنار خویش نگه دار و جا بده

شکر خدا که از همه بی دست و پا ترم

 

هر شب به یاد کنج حرم گریه میکنم

هرشب میان گریه کنان شما ترم

 

حسن لطفی

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1396  12:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

امام زمان(عج)-مناجات

 

راضی مشو که طرد از اینجا کنی مرا

خواهی مگر که از سرِ خود وا کنی مرا

کوشش مکن به دوریِ خود عادتم دهی

دارم امید حلّ معما کنی مرا

بگذار همنوای دعای شبت شوم

خوب است در کنار خودت جا کنی مرا

دل مرده را به جز دمِ گرمت چه حاجت است

پژمرده ام که باز تو احیا کنی مرا

بیمار عشق منّتِ درمان نمی کشد

دارم طمع به وصل ، مداوا کنی مرا

عمرم دگر به لحظه شماری فتاده است

تنها به این امید که ابقا کنی مرا

آب بقا به دیده من اشک روضه هاست

زین چشمه حیات ، مسیحا کنی مرا

کو عاشقی که بهتر از این آرزو کند

خواهم ز تو فداییِ زهرا کنی مرا

من بار خود به منزل مقصود می کشم

آری اگر تو بیمه عقبا کنی مرا

هرگاه من به ذکر رضا ناله می کنم

یابن الحسن! چه خوب تماشا کنی مرا

یک بار هم شده تو مرا کربلا ببر

شاید شهید غربت مولا کنی مرا

 

محمود ژولیده

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1396  12:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

حاجتی دارم روا کن التماست میکنم
زحمتی دارم دعاکن التماست میکنم
میروی سوی منا همراه از ما بهتران
نام من را هم صدا کن التماست میکنم
درد بی درمان من جز درد دوری تو نیست
دردهایم را دوا کن التماست میکنم
در دل گرداب عصیان کشتی من غرق شد
ناخدا را باخدا کن التماست میکنم
این اسیر خسته ی دام هوای نفس را
از منیت ها رها کن التماست میکنم
خط کشیدم دور غفلت چهره را درهم نکش
اخم ها را نیز وا کن التماست میکنم
قصه ی ان مرد صابونی مرا بیدار کرد
یک نظر سوی گدا کن التماست میکنم
خواهشی دارم که بیش از پیش این دلداده را
بر غم خود مبتلا کن التماست میکنم
قول دادی که عیادت میکنی از حال من
پس بقول خود وفا کن التماست میکنم
از سر خود وا نکردی نوکر بی عار را
بر غلامت اعتنا کن التماست میکنم
دیدن تو در سحر باشد میسر پس مرا
با تهجد اشنا کن التماست میکنم
حجکم مقبول مولا قسمت من که نشد
دین من را هم ادا کن التماست میکنم
به نیابت از من جامانده از ان قافله
روضه ی سقا به پا کن التماست میکنم
چشم بر راه تو دارم تا قدم رنجه کنی
روضه را غرق صفا کن التماست میکنم
صبح روز عید قربان باز "ینهانی"بخوان
و گریزی دست و پا کن التماست میکنم
با فرازی از زیارت ناحیه قلب مرا
راهی کرببلا کن التماست میکنم

از لسان عمه جانت مرثیه سر میدهم

رو به سوی روضه ها کن التماست میکنم

مادرش دارد تماشا میکند ای بی شرف

گیسوانش را رها کن التماست میکنم

اینقدر با چکمه ات بر زخم پهلویش نزن

بی حیا قدری حیا کن التماست میکنم

لج نکن آخر چرا این پا و آن پا میکنی

علیرضاخاکساری

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1396  12:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

یا مهدی ادرکنا عجل علی ظهورک

 

عبدی که یاد دیده ی دلدار می کند

دارد نظر به ماه شب تار می کند

عطری که از نفس زدنت می شود رها

شبها مرا به عشق تو بیدار می کند

قلب اسیر ظلم من خسته دل بگو

کی با جمال عشق دیدار می کند ؟

هر کوچه ای که پای تو در آن قدم زده

دیدم به درد پای تو اقرار می کند

 جبریل پیش پای تو افتاده زار ... زار ...

به بودن کنار تو اصرار می کند

هستم خجل که نامه ی اعمال بنده را

خالق به نزد چشم تو احضار می کند

دلهای شیعیان تو را ایها الکریم

شال سیاه دوشت عزادار می کند

 

سروده جعفر ابوالفتحی

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1396  12:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

كي ميرسد پيراهن يوسف به كنعان..

.يعقوب را داغ جدايي پيركرده

آن پيرمرد كور را اين دور بودن

از دار اين دنيا تمامأ سير كرده

قحطي ايمان بدتر از قحط طعام است

قحط غذا بر قحط دين تغيير كرده

ما روسياهان را سپيدي فتح باب است

تير گنه بر قلب ها تأثير كرده.

اين روزها بازار دنيا از چه گرم است

خورشيد مهر موج را تبخير كرده

دنيا به راه منجي عالم نشسته.

كار جهان پيش قدومت گير كرده

از كربللا تا غزه اوج بي قراريست

شيطان از اين آدم كشي تقدير كرده

دنيا شده يعقوب نابيناي كنعان

يعقوب را داغ جدايي پير كرده

 

شاعر : محمدصادق باقي زاده

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1396  12:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

بی حوصله مثل جمعه ی هر ...
هفته ی بدون دلخوشی سر ...
بر کوچه و بازار زدم در ...
نزدیک غروب جمعه ی شهر

باران گرفته بود نم نم
می مرد دلم دوباره کم کم

بی حوصله دم گرفته بودم
از حال خودم گرفته بودم
با یاد غمم گرفته بودم
انگار که کم گرفته بودم

امروز دم حسین جان را
یا مهدی صاحب الزمان را

دل کنده شده از این و از آن
دل مرده، سرم سر به بیابان
میزاشت که از غم بدهد جان
تا اینکه صدای صوت قرآن ...

از اول کوچه مان شنیدم
دنبال صدا رفتم و دیدم ...

جمعی که جلوتر از زمانند
انگار که فارغ از مکانند
فهمیدم اگر که آنچنانند
راهی شدگان جمکرانند

سد کرد گلوم، بغض کاری
آرام نشستم به کناری

دستم به قلم شد آشنا باز
بد حال تر از گذشته ها باز
هم دست دلم شدند تا باز
شد چشم خدا به سمت ما باز

تا آنکه ببیند چه نویسیم
مشتاق که ما از که نویسیم

در گوشه ی خلوتی نشستم
دادند بهانه ای به دستم
تا که قلمم نشست دستم
انگار منم زائرش هستم

آماده که از خدا نویسم
از جلوه ی ربنا نویسم

ای قائم آل مصطفی تو
یک پله کم از خدای ما تو
هرچند که کجا ما، کجا تو
داریم همه آرزوی با تو ...

زائر شدن کرب و بلا را
یا حضرت ارباب رضا را

دل گفته که بی شک تو همانی
تو جلوه ی یا رب الامانی
ای آمدنی بی گمانی
تو خواسته ی مادرمانی

برگرد که ما فقیر هستیم
پای خودمان اسیر هستیم

امروز بیا و بده حالی
یک سر تو بزن به این حوالی
تا که بشویم از این زوالی
از یمن تو صاحب کمالی

خوبی که تو خوب یاد داری
مثل من بد زیاد داری

از لطف تو ماه سهم خواهم
با روی سیاه سهم خواهم
یک نیمه نگاه سهم خواهم
اندازه ی آه سهم خواهم
***
نزدیک محرم است آقا
هنگامه ی ماتم است آقا
حرف دو دم و دم است آقا
بر گریه مقدم است آقا ...

چشمی که شما خریده ایدش
یا اینکه نگاهی دیده ایدش

 

شاعر : فرشید یار محمدی

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1396  12:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

وقتی گناهِ شهر مرا از تو دور کرد

باید برات کرب و بلا جفت و جور کرد

صد بار عقل از سر من رفت، چون نسیم

از سوی کربلای تو یک بار عبور کرد


چشمی نمانده است تماشا کنم تو را

این دیده را فراق حریم تو کور کرد

از لطف مادری است نمک گیرتان شدم

با اشک روضه کامِ مرا هم که شور کرد...

...گاهی ز کوفه گفت، گهی ازمدینه گفت

با قصه های روضه مرا با شعور کرد

آباد باد خانه ی آن ذاکری که با

یک یا حسین، قلب مرا غرق نور کرد

دیدم میان هروله از من جوان تر است

پیری که خاطرات حرم را مرور کرد

واحد، زمینه، روضه و منبر به جای خود

باید تمام، مجلستان را به شور کرد

"لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد"

لطفی فرای آنچه سلیمان به مور کرد

اصلا دخیل شاه خراسان شویم تا...

... شاید جواز کرب و بلا را صدور کرد

ان کنت باکیا لشی ء فابک الحسین

چند جمله مقتل است، به ذهنم خطور کرد

من یک سوال دارم و آن هم چرا دگر

باید که نعل تازه به پای ستور کرد؟!

هر اسب چهار نعل و هر اسب هم دوبار

هشتاد نعل تازه ز جسمت عبور کرد!!!

با اشک روضه، منتقمش را صدا بزن

شاید به حرمت غم عظمی ظهور کرد


شاعر : محمد جواد شیرازی

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1396  12:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

یا مهدی...

ای که عمامه‎ی عزّت به روی سر داری

خُلق و خوی نبوی ، صولتِ حیدر داری

عصمتت فاطمی و غیرت تو عباسی

آن‎چه خوبان همه دارند تو بهتر داری

کاش چشمم به رویِ ماه تو روشن می‎شد

مثل اجدادِ خودت جلوه‎ی محشر داری

این همه سال گذشته خبری از تو نشد

غربتی مثل علی ؛ ساقی کوثر داری

جاده‎ی وصل تو را طی بنمایم روزی

بارها را اگر از شانه‎ی من برداری

باطناً خیمه نشینی و کسی یارِ تو نیست

ظاهراً دور و بَرَت این همه لشکر داری

چند تا یار فداکار و ولایی مثلِ

میثم و مالک و عمار و ابوذر داری

ما فقط مدعی و اهل تظاهر هستیم

بدیِ کار همین‎جاست که باور داری

روسیاهم بپذیرم که غلامت باشم

خواهشاً فکر کن این بار که قنبر داری

بیشتر از همه محتاج دعایت هستم

در سحرگاه که دستی به دعا برداری

در قنوت سحر خویش به یادم هستی

مهربان ، ارثیه از حضرت مادر داری

نفسم تنگ شده عطر حرم می‎خواهم

ای که در خال لبت سیب معطر داری

بین صف منتظرم تا که مرا هم ببری

نجف و کرب و بلا ، هر چه مُقَدر داری

بهترین ذکر شب و روز حسین است حسین

به خدا نام جگر سوز حسین است حسین

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1396  12:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

یا ولی الله...

به روی سینه‎ی من این نوشته زرکوب است

برای دردِ منِ خسته یک نظر خوب است

هوایِ کلبه‎ام از دوریِ تو کنعانی است

دلم شبیه دلِ بی‎قرارِ یعقوب است

همین نیامدنت هم مسبب خیریست

کویرِ دیده‎ام از این فراق مرطوب است

تویی که حجت حقی برای خلق زمین

جهان اگر تو نباشی خراب و معیوب است

مگر که آهِ دل من به محضرت برسد

نمی‎رسد به تو از ما هر آنچه مکتوب است

اگر که نیمِ نگاهی به لشگرت بُکنی

سپاهِ لشگرِ دشمنِ ما در مصاف مغلوب است

ببخش می‎شوم از دوریِ تو بی‎طاقت

برایِ دوریِ تو صبر، کار ایوب است

میان آتش خانه ، تو را صدا می‎زد

کسی که چشم امیدش امام محبوب است

بساط گریه‎ی ماه محرمم با تو

که جنس صاحب این ماه ، جنس مرغوب است

مدینه‎ای که ندارد تو را نمی‎خواهم

در آن زمان که تو باشی ، مدینه مطلوب است

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1396  12:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

 

کی می کُشد ما را فراق یار، آقا

کی می شوم لایق به یک دیدار ،آقا

هر دفعه قلبت را به یک شیوه شکستم

اما تو بخشیدی مرا هربار، آقا

راضی نشو لاغرتر از این باشم از داغ

لاغر تر از یک سوزن پرگار، آقا

ار خود نمی خوانم برایت روضه ها را

بشنو حدیث از مسلم گچکار، آقا

نزدیک دروازه سری بر نیزه رفته

در زیر پای یک سه ساله خار، آقا

وقتی سرش افتاد از نی دخترش گفت:

عمه ... بیا سر را خودت بردار ، آقا

راحت نمی گوید سخن با عمه ی خود

لکنت زبان دارد در این گفتار ، آقا

هر شب کنار عمه می خوابد ولی باز

با کعب نیزه می شود بیدار ، آقا

مثل اسیران می برند این کاروان را

مثل کنیزی بر سر بازار ،آقا

من قصد آزار دو چشمت را ندارم

کی می شوم لایق به یک دیدار ،آقا

 

سروده جعفر ابوالفتحی

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1396  12:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

شعری زیبا صفا کنید

 

تا به دامان تو ما دست تولا زده ايم
بتولاي تو بر هر دو جهان پازده ايم

تا به کوي تو نهاديم صنم روي نياز
پشت پا بر حرم و دير و کليسا زده ايم


در خور مستي ما رطل و خم و ساغر نيست
ما از آن باده کشانيم که دريا زده ايم

تا به دامان تو ما دست تولا زده ايم
به تولای تو بر هر دو جهان پازده ايم

همه شب از طرب گریه مينا من و جام
خنده بر گردش اين گنبد مينا زده ايم

تا به دامان تو ما دست تولا زده ايم
بتولاي تو بر هر دو جهان پازده ايم

نشوي غافل از انديشه شيدائي ما
گرچه زنجير به پاي دل شيدا زده ايم

تا به دامان تو ما دست تولا زده ايم
بتولاي تو بر هر دو جهان پازده ايم

تا نهاديم سر اندر قدم پير مغان
پای بر فرق جهان از سر دار آمده ايم

تا به دامان تو ما دست تولا زده ايم
بتولاي تو بر هر دو جهان پازده ايم

جای دیوانه چو در شهر ندانند هما
من و دل چند گهي خيمه به صحرا زده ايم

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1396  12:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

یا ولی الله..

درد فراق روی جگر می کند اثر

در کار عشق حرف ضرر می کند اثر

 

خوردم شراب و منتظر حال گریه ام

مستیِ می زمان سحر می کند اثر

 

ترک قرن نموده و اهل بهشت شد

در وصل دل غبار سفر می کند اثر

 

حالم خراب توست دوایش نگاه توست

بر دل نگاه لطف پدر می کند اثر

 

با ناز چشم ، چشم دلم را مهار کن

حتما نظر به حال نظر می کند اثر

 

حق هر چه داده خرج سر مویتان کنم

نذریِ من به نیت سر می کند اثر

 

کار من و رخت به تمنّا کشیده است

من التماس کردم ... اگر می کند اثر ؟

 

کار گدا هر آنچه کرم خواهد آن شود

بر وی مگر قضا و قدر می کند اثر

 

جمعی نشسته اند مریض تو اند کمی

از تربت شفای گذر می کند اثر

 

هر کس که گشت خاک شما میرود به عرش

خاک عبایتان چه اثر می کند اثر

 

باید علی برای ظهورت دعا کند

حرف پدر به روی پسر می کند اثر

 

خورشید عشق ، نور دل و حضرت نگار

من را بگیر در بغلت موعد قرار

 

علیرضا عنصری

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1396  12:15 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها