0

مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

حق دوباره کرمی کرد که بیدار شوم

با نگاه تو گل فاطمه هشیار شوم

از ازل گر دل من بر تو ارادت کردست

مادرت خواست که من بر تو گرفتار شوم

همه ترس من از باقی عمرم این است

باز بر پیش نگاه تو گنهکار شوم

به خدا حاجتم از سفره زهرا این است

دور از اهل سقیفه به علی یار شوم

حق ان چادر پر وصله و خاک آلوده

محرم اهل کسا با دل بیمار شوم

همچو مقداد هماهنگ شوم با رهبر

جان نثار تو چو میثم به  سر دار شوم

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

یا اباصالح المهدی

لحظه هایم یکی یکی رد شد

می رسد لحظه ی سفر آری

دارم امّید ، لحظه ی آخر

روی این دیده پای بگذاری

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

چه كنم تا كه شبي لايق ديدار شوم

بهر ديدار گل فاطمه بيدار شوم

همچو آن پير خراباتي و عاشق پيشه

چشم بيمار تو را بينم و بيمار شوم

همه ي ترس من اين است كه اي محرم راز

بروم باز از اينجا و گنه كار شوم

كاش مي شد به سويم نظري مي كردي

تا كه از خواب گنه يكسره بيدار شوم

عاشقان بي سر و سامان و گرفتار تواند

كاش از عشق تو من نيز گرفتار شوم

در بيابان گناه و هوس و بي كسي ام

كمكم كن كه دگر راهي گلزار شوم

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

عید است و عزای مادر توست بیا

تا سیصدوسیزده نفر برابر توست بیا

سالی که نکوست از بهارش پیداست

ای حجت حق چه در سر توست بیا

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

السلام عیلک بقیة الله الاعظم(عج)

امسال بی طلوع تو آقا غروب بود

خورشید بی نگاه تو دریا،غروب بود

ای انعکاس نور خدا در ضمیر ما

بی نور تو حقیقت دنیا غروب بود

 


شام سیاه و صبح که فرقی نمی کند

بی تو طلوع صبح فقط با غروب بود

رفتیم هر طرف پی تو صاحب الزمان!

اما جواب هر دم و هر جا غروب بود

چشمی زدیم بر هم و طی شد یکی دو سال

سهم دو چشم منتظر ما غروب بود

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

كريمانه  نگاهم كن كريما

از اين هجران رهايم كن كريما

نماز شب ،ميان هر قنوتت

 


شده يك دم صدايم كن كريما

بدون تو هميشه غرق آهم

از اين غم ها جدايم كن كريما

بگير از جان ناقابل ردستم

به پاي خود فدايم كن كريما

كنار مرقد شش گوشه ي ،مولا

شده يك دم دعايم كن كريما

مرا وقت ظهور ت اي نگارا

ز يارانت حسابم كن كريما

به وقت حشر، بين اهل محشر

ز خوبانت خطابم كن كريما

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

اندليب آسا نواخان گشته ام

بلبلم بر شاخ گل بنشسته ام

گر هزاران گويم از دستان خود

هر دو عالم سازم از مستان خود

ليك ازيك دم ز شور  مَسْتيَم

رفته ام از فكر و شور هستيَم

يك دمى در نغمه و شور و نوا

بر گل خود مى شوم مدحت سرا

آن گل از بستان احمد بردميد

صد هزاران ها گل از آن گل دميد

روى او رشك گلستان بهشت

بوى او چون مشك و ريحان بهشت

روىو موىو بوى او چون احمد است

*اسم او همچون محمّد احمد است

مهدى عالم امام مُنتظَر

قائم آل محمد مُستَتر

وصف گوى او خداوند مجيد

آنكه او صنعش چنين نقشى كشيد

نقش دانش مصطفى و مرتضى

اندليبانش به بستان انبيا

عالم آرا حضرت قائم بود

عرش پيما حضرت قائم بود

از خدا او باب رحمت آمده

احمدى رو حيدرى سطوت شده

فاطمى طلعت حسن رو چون حسين

شور حسنش پر نموده مشرقين

زهد سجّادى و علم باقرى

صادقى حكمت سخاوت كاظمى

رضوى حجت جوادى مرحمت

*نقوى رفعت حسنى مكرمت

آنچه بُد در آن همه در او همه

ظاهر و باطن نمايد از همه

روى او بس دلبر است و دلربا

خوى او بس گلشن است و دلگشا

ليك بر هر دل كه شد آئينه وار

در صفاتش آشكار است آن گلعُذار

مهر او چون نور باشد بهر دل

حسن او جلوه نمايد زآن به دل

در هواى روشن و آئينه پاك

حسن آن شه چند گردد تابناك

دل صفا ده مهر او را در دل آر

تا ببينى حسن حق خورشيد وار

چون سكندر شو كه شد آئينه ساز

رنج بر اندر رياضت سوز وساز

تا دلت دائم شود دلبر نما

به چه دلبر زاده اى خيبر گشا

مهر او خيبر گشائى مى كند

چهر او حيدر نمائى مى كند

او چو بينى حسن احمد ديده اى

جلوه حق از محمد ديده اى

اين جهانى باغ رضوان در دلت

در نهانى روح و ريحان در دلت

ماه معراجى و عرشى مى شوى

بر دل خود راز حق را بشنوى

كشف خواهى ديد اسرار علوم

روح خواهى ديد شد بحر العلوم

در رياضت صبر مى آور بدست

تا كه در دست تو وقتى هست هست

تا رود از روح تو هر تيره گى

حاصل آيد بهر او تابندگى

قُول قَد اَفْلَح مَنْ زَكّى ببين

بعد قول خابَ مَنْ دَسّا چنين

هست در اين تزكيه مقصد به ما

از صفا دل را كنى دلبر نما

آئينه چون صاف شد بينى توروى

حسن روىوحسن خوىوحسن موى

سوره والعصر را آور به ذكر

در نظر آر و نما تو خوب فكر

هركه ايمان دارد و صبر وصلاح

نيست خاسر هست از اهل فلاح

هست در آن آنكه انسان در زيان

باشد او جز مؤمنان و صالحان

هركه ازآنها است اهل توصيه

بهر حقّ و بهر صبر و حوصله

بين چسان بهر سعادت يافتن

فرض باشد صبر بر حق داشتن

بين چسان تأكيد ازحق آمدى

توصيه بر صبر بهر هر كسى

تا كه اهل حق مدد بر يكدگر

بهر امر صبر كرده مستمر

توصيه بر حق و بر صبر اين مقام

حق امام و صبر بر امر امام

ليك مى دان اين بشارت از خدا

گشته ثابت از امامان هدى

بهر اهل حق بود از حق فرج

از امام مهدى اندر هر حرج

يك فرج آن دم كه آيد اذن حق

تا كند در جمله عالم نشر حق

يك فرج هم بود از مولود او

تا سر آيد وعده موعود او

فجر اندر سوره والفجر بين

گشته يك تفسير در آن اين چنين

همچو فجر صبح چون طالع شود

نور خورشيد است كم كم مى دمد

تا كه آيد بهر قرص او ظهور

عالمى را مى نمايد پُر زنور

نيست اين ساعت چو شب تاريك تار

نه بود روشن چنان نور نهار

همچنين فجرِ فرج هم بر دميد

چون مقام مولد مهدى رسيد

بهر اهل حق بُدى تاريك سخت

بهر يمن مهدى آن سختى برفت

از افق نور فرج گشتى مبين

رفت قوّت دم به دم از ظالمين

تاكنون چون ساعت فجر آمده

تا كه مهدى از غيابش نامده

نه شب است از ظالمين بر اهل حق*

*نه همه عالم پر است از نور حق

چون بيايد اذن از پروردگار

ظاهر آيد مى شود عالم نهار

زين سبب در راه وصل حق بُوَد

گه فَرَج گاهى حَرَج تا طى شود

پس رياضت سهل باشد زين سبب

چون ز سختى جان نمى آيد به لب

فجر ايمان هم حسين بن على است

چون كه ايمان هم ازآن شه منجلى است

آمد اين تفسير هم در لفظ فجر

شرحى از آن را كنم بر اهل فجر

چونكه آمد رحلت خير الانام

گشت فاسد حال مردم خاص وعام

بود حكمت از خداوند مجيد

تاجدا سازد شقى را ازسعيد

زين سبب بر اولياء امر خود

امر كردى بر قعود از امر خود

در پى فتنه شدند از اهل جور

غالب آمد كفر و شرك فسق و جور

تا سرآمد عهد عمر مجتبى

گشت كفر و فسق مردم بر علا

گرچه از اسلام اسمى مى نمود

ليك از ايمان و حق رسمى نبود

همچنان بُد تا امتحان شد منقضى

عهد شاه دين حسين بن على

تا بپا شد زآن شه امر كربلا

زد شَرَر بر خرمن اهل جفا

زآنچه از آنها رسيدى بى حساب

مِحنَت جور و جفا بر آن جناب

كشف شد بر اهل عالم كفرشان

كرد حق نابودشان از ظلمشان

كفر و اهل كفر چون گشتى خفى

فجر ايمان گشت در عالم جلى

پس چنين پيوسته بودى دم بدم

روشن ايمان ليك با سختىّ و غم

تا كه فجر مهدى آمد جلوه گر

در فرج هم فجر او شد مستقر

فجر ايمان و فرج پس شد قرين

گشت بر ما رَحمةٌ لِلعالَمين

پس تو مانى نگهدارى نما

پاكى دل تا بود مهدى نما

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

در فراق یار

کریم کار خودش را همیشه می داند

به پای سائل عشقش همیشه می ماند

کریم نام قشنگی است، نام زیبایی است

چقدر نام کریمان به یار  می آید

 

پس از عطای دو دست کریم ، سائل او

ز مهر صاحب قلبش همیشه می خواند

به سر در دل من حک شده چنین آقا

گدایی سر کوی کریم می باید

گدا فقط به کنار شما شود آرام

گدا به روی دو زانوی یار می خوابد

همیشگی است عزیزم گدایی دلبر

و شمس روی گداها همیشه می تابد

و شاید ای دل و دلبر ز آسمان آیی

و مثل هر دفعه چون من تو هم بگو شاید

سروده جعفر ابوالفتحی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

آقا بیا که بی تو به دلها قرار نیست
مارا که خسته ایم به غیر از تو یار نیست
در سینه باغ نرگس مارا خزان گرفت
گوئی بدون تو اثری از بهار نیست

 

پرسیدم از صبا که بگو حال عاشقان 
گفتا کسی چو فاطمه چشم ایتظار نیست
آقا تو راقسم به جوانی مادرت
بازا که از تو مارا قرار نیست

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

ای که از نور رخت جلوه ایزد پیداست

یوسف از خجلت روی تو به زندان بلاست

 

 

از فراق تو دل غمزده ام می سوزد

دیدن روی تو بر این دل بیمار دواست

 

 

چند سالی است که از غیبت تو می گذرد

وکماکان غم دوری تو در سینه ماست

 

شکر کز منتظران تو مرا می خوانند

این هم از لطف وعنایات زیادی شماست

 

 

 

 

انتظار تو به جان می خرم اما آقا

آخر این رشته غیبت زکجا تا به کجاست

 

 

نان از سفره تو می خورم ای شاه کریم

بر ظهور تو دعا گر نکنم اوج جفاست

 

 

درد هجران تو را کس نتوان درمان کرد

که فقط روز وصال تو بر این درد دواست

 

یوسف فاطمه از غیبت کبری باز آی

تا به کی ظلم بر این شیعه مظلوم رواست

 

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

فضای محفل مارابیامعطرکن          به قدرقطره اشکی زمین ماترکن

اگربرای زیارت دلیل میخواهی          دمی نظر به دل این حزین مضطرکن

 

برای دوری چشم تمام بدخواهان     به تن لباس معطربه عودومجمرکن

اگرشبی گذرت برسرای ماافتاد     کمی بمان وشبی باگدای خود سرکن

هرآنچه درنظرت هست برسرم آور        "مرادوباره بسازودوباره پرپرکن"

گرفته رنگ تعلق تمام ابیاتم           مراجدازنهادضکیرومصدرکن

درزمانه که ظلمت گرفته جایت را       به رعدوبرق نگاهت جهان منورکن

                             رواق منظرچشمت کشیده ام ،اما          بیاوصورت خودراخودت مصورکن

اگرچه رفته به غارت تمام ارزشها         بهاوارزش ماراشمامقررکن

-نفس-هرآنچه که گفتی همه ببرازیاد

حدیث فاصله هارادوباره ازبرکن

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

آقــا دلم برای شـــما تـنـگ میشود

وقتی که آسمان ز غمت رنگ میشود

 

مولا برای دیدن یک لحظه ی رخت

دستم به ریسمان دعا چنگ میشود

 

 

هر صبح جمعه از غم عشقت به ندبه ام

هر چند طول هفته دلم سنگ میشود

 

یک روز با تو ٬ روز دگــــر با غریبــه ها

در من همیشه بر سر تو جنگ میشود

 

بس طرح تازه می کشم از روی ماهتان

صبح ولادتت همه پر رنگ میشود

 

اما ز عصر نیمه ی شعبان که بگذرد

ذهنم اسیر فتنه و نیرنگ میشود

 

افسوس می خورم که زبان و دلم دوتاست

با یک  نگاه ٬ هر دو هماهنگ میشود

 

پرسی ز من ؟ که با غم دوری چگونه ای؟

آقا دلم برای شما تنگ میشود

 

شاعر : سید حسن رستگار

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

در فراق یار

همین که با تو بمانم برای من کافیست

برای از تو سرودن صدای من کافیست

خودت دعا بکن آقا که زود برگردی

نگو برای ظهورت دعای من کافیست

 

به درگه که روم من برای بخشش خویش

برای توبه نمودن خدای من کافیست

ز من مپرس عزیزم چرا تو می گریی

برای بارش چشمم جفای من کافیست

بس است جور کشیدن ز دست من آقا

همین گریه نمودی به جای من کافیست

چرا تمام وجودت فدای من شده است

همین که اشک بریزی به پای من کافیست

بهای من شده مهر و ولایتت آقا

برای خلقت قلبم بهای من کافیست

سروده جعفر ابوالفتحی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

ساعت 5 شد اما

خبری نیست ز تو

ماهیم مست شد اما

خبری نیست ز تو

 

جان من بر لب تُنگ آمدو اما

 

 

خبری نیست ز تو

شب بارانی من طی شدو اما

خبری نیست ز تو

تا به کی عاشق آهوی تو مانم؟

آهوان مرگ شدندو

خبری نیست ز تو

چون درختم به سرِ کوچۀ عشق

باغبان آمدو اما

خبری نیست ز تو

بخدا قلب شکست و

عمرِ من طی شدو اما...

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:16 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

آقا بیا ،که به دل ها قرار نیست

ما را که خسته ایم ، به غیر از تو یار نیست

در سینه ، باغ نرگس ما را خزان گرفت

گویی به دون تو اثری از بهار نیست

 

در این جهان غم زده با صد هزار امید

 

 

گشدیم ما ولی ، خبری از غم گسار نیست

پرسیدم از صبا که بگو حال عاشقان

گفتا کسی چو فاطمه  چشم انتظار نیست

 آقا تو را قسم، به جوانی مادرت

بازا، که از فراق تو ما را قرار نیست    

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  11:16 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها