0

مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

چشم ها پرسش بي پاسخ حيراني ها
دست ها تشنه ي تقسيم فراواني ها
با گل زخم سر راه تو آذين بستيم
داغ هاي دل ما، جاي چراغاني ها

 

حاليا دست كريم تو براي دل ما
سر پناهي است در اين بي سر وساماني ها
وقت آن شد كه به گل حكم شكفتن بدهي
اي سر انگشت تو آغاز گل افشاني ها
فصل تقسيم گل و گندم و لبخند رسيد
فصل تقسيم غرل ها و غزلخواني ها
سايه ي امن كساي تو مرا بر سر بس
تا پناهم دهد از وحشت عرياني ها
چشم تو لايحه ي روشن آغاز بهار
طرح لبخند تو پايان پريشاني ه

قیصر امین پور

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  10:41 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

ه تو دل بستم و غير تو كسي نيست مرا
جز تو اي جان جهان دادرسي نيست مرا
عاشق روي توام اي گل بي مثل و مثال
به خددا غير تو هرگز هوسي نيست مرا

 

با تو هستم ز تو هرگز نشدم دور ولي
چه توان كرد كه بانك جرسي نيست مرا
پرده از روي بينداز به جان تو قسم
غير ديدار رخت ملتمسي نيست مرا
گر نباشد برم اي پردگي هر جايي
ارزش قدس چو بال مگسي نيست مرا
مده از جنت و از حور و قصورم خبري
جز رخ دوست نظر سوي كسي نيست مرا

امام خمینی(ره)

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  10:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

چشم ها پرسش بي پاسخ حيراني ها
دست ها تشنه ي تقسيم فراواني ها
با گل زخم سر راه تو آذين بستيم
داغ هاي دل ما، جاي چراغاني ها

 

حاليا دست كريم تو براي دل ما
سر پناهي است در اين بي سر وساماني ها
وقت آن شد كه به گل حكم شكفتن بدهي
اي سر انگشت تو آغاز گل افشاني ها
فصل تقسيم گل و گندم و لبخند رسيد
فصل تقسيم غرل ها و غزلخواني ها
سايه ي امن كساي تو مرا بر سر بس
تا پناهم دهد از وحشت عرياني ها
چشم تو لايحه ي روشن آغاز بهار
طرح لبخند تو پايان پريشاني ه

قیصر امین پور

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  10:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

این هفته نیز جمعه ما بی شما گذشت

آقا بپرس این که چه بر حال ما گذشت

این هفته هفت روز به ظاهر گذشتنی

بر من ولی عزیز دلم قرن ها گذشت

 


در خارزار حوصله هایت دویده ام

حالا ببین چه بر سر این دست و پا گذشت

هفتاد گوشه ناله زدم تا که جمعه شد

جانم به لب رسید ولی جمعه تا گذشت

گفتند جمعه بوی تو می آورد نسیم

اما نسیم آمد و سر در هوا گذشت

خورشید هم هوای مرا تازه تر نکرد

او هفت دفعه آمد و بی اعتنا گذشت

عمرم به سر رسید و از این دست جمعه ها

تکرار شد نیامدی و عمر ما گذشت...

ایوب پرند آور

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  10:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

    بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد

               دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد

               بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب

              که روزگار بسی فتنه زیر سر دارد

 


                بخوان دعای فرج را و ناامید مباش

                 بهشت پاک اجابت هزار در دارد

         بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است

               خدای را، شب یلدای غم سحر دارد

              بخوان دعای فرج را به شوق روز وصال

               مسافر دل ما،نیت سفر دارد

           بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا

             ز پشت پرده غیبت به ما نظر دارد

           بخوان دعای فرج را که دست مهر خدا

            حجاب غیبت از آن روی ماه بر دارد

                 اللهم عجل لولیک الفرج

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  10:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

دوباره جمعه گذشت و قنوتِ گریان ماند

دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند

دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما

پس از نیامدنت گوشه ی خیابان ماند

 


شبیه شنبه ی هر هفته پشت پنجره ام

و کوچه کوچه شهرم دوباره زندان ماند

برای آمدنت چند سال بایستی

در این تراکم بی انتهای ویران ماند؟

نیامدی که ببینی نگاه منتظرم

چه روزها به امید تو زیر باران ماند

سکوت آخر حرف من است چون بی تو 

دوباره حنجره ام زیر بغض پنهان ماند

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  10:43 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

صبح امید دمید و خبر از یار نشد

 دل دیوانه ز هجران تو بیکار نشد

رفت دیجوری و مهجوری ما باقی ماند

 صحبت از آمدن دلبر عیار نشد

 


خور بر آمد به جهان صحن جهان شد گلشن

 لیک خورشید جهاندار پدیدار نشد

فلک از نو زگل و سبزه جهان رنگین کرد 

هان ندانم گل من از چه نمودارنشد

ای صبا کن گذر از لطف دمی سوی نگار

 گو کسی همچو من از عشق گرفتار نشد

ای چه خوش باشد اگر روی تو بینم من زار

 هر که بیند رخ چون ماه تو بیمار نشد

یک نظر از ره لطفت بفقیران بنما

چون نظر کردن بر فقر تو را عار نشد

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  10:43 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

همه هست آرزويم كه ببينم از تو رويى

چه زيان تو را كه من هم برسم به آرزويى؟!

به كسى جمال خود را ننموده‏يى و بينم

همه جا به هر زبانى، بود از تو گفت و گويى!

 


غم و درد و رنج و محنت همه مستعد قتلم

تو بِبُر سر از تنِ من، بِبَر از ميانه، گويى!

به ره تو بس كه نالم، ز غم تو بس كه مويم

شده‏ام ز ناله، نالى، شده‏ام ز مويه، مويى

همه خوشدل اين كه مطرب بزند به تار، چنگى

من از آن خوشم كه چنگى بزنم به تار مويى!

چه شود كه راه يابد سوى آب، تشنه كامى؟

چه شود كه كام جويد ز لب تو، كامجويى؟

شود اين كه از ترحّم، دمى اى سحاب رحمت!

من خشك لب هم آخر ز تو تَر كنم گلويى؟!

بشكست اگر دل من، به فداى چشم مستت!

سر خُمّ مى سلامت، شكند اگر سبويى

همه موسم تفرّج، به چمن روند و صحرا

تو قدم به چشم من نه، بنشين كنار جويى!

نه به باغ ره دهندم، كه گلى به كام بويم

نه دماغ اين كه از گل شنوم به كام، بويى

ز چه شيخ پاكدامن، سوى مسجدم بخواند؟!

رخ شيخ و سجده‏گاهى، سر ما و خاك كويى

بنموده تيره روزم، ستم سياه چشمى

بنموده مو سپيدم، صنم سپيدرويى!

نظرى به سوىِ (رضوانىِ) دردمند مسكين

كه به جز درت، اميدش نبود به هيچ سويى‏

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  10:43 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

خوشا دردي! كه درمانش تو باشي

خوشا راهي! كه پايانش تو باشي

خوشا چشمي! كه رخسار تو بيند

خوشا ملكي! كه سلطانش تو باشي

 


خوشا آن دل! كه دلدارش تو گردي

خوشا جاني! كه جانانش تو باشي                              

خوشي و خرمي و كامراني

كسي دارد كه خواهانش تو باشي

چه خوش باشد دل اميدواري

كه اميد دل و جانش تو باشي

همه شادي عشرت باشد، اي دوست

در آن خانه كه مهمانش تو باشي

گل و گلزار خوش آيد كسي را 

 كه گلزار و گلستانش تو باشي

چه باك آيد زكس! آن را كه او را  

نگهدار و نگهبانش تو باشي

مپرس ازكفر و ايمان بي دلي را

كه هم كفر و هم ايمانش تو باشي

براي آن به ترك جان بگويد 

دل بيچاره، تا جانش تو باشي

" عراقي" طالب درد است دايم 

به بوي آنكه درمانش تو باشي

 
فخرالدین عراقی        

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  10:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

در فراق یار

دلم را بگیر و خدایی بکن

تو با قلب من هم صفایی بکن

خودت گفتی ای با وفا با دلم

به دربار لطفم گدایی بکن

 

من و حسرت یک صدا از شما

بیا نوکرت را صدایی بکن

پس از این که شد قسمتم کربلا

مرا هم صدا کربلایی بکن

سر این شکسته پر رو سیاه

به راه ولایت فدایی بکن

ولیّ خدا از سر لطف و جود

درونم فقط تو خدایی بکن

و بند گناهان خود گشته ام

بیا قسمت من رهایی بکن

اگر زد به قلبت هوای گدا

کمی مرغ دل را هوایی بکن

و من هستم و هجر از روی تو

کمی قسمتم آشنایی بکن

شها عاشقم دردم این است و بس

شها درد من را دوایی بکن

دعایم دعا نیست، جان، پس خودت

برای ظهورت دعایی بکن

سروده جعفر ابوالفتحی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  10:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

میلاد یاس
نرگس آن شب انتظار یاسمن را می کشید
ابر نازی سایه سرو چمن را می کشید
ماه در شام غمش درآسمان می دید خواب
می زند سنجاق عشقش را به زلف آفتاب

 

یا اقاقیهای عاشق ایستاده صف به صف
دسته ای سوزانده عود ودسته ای هم کف به دف
از زمین سامره باد یمانی تا وزید
یوسف از فرط شعف انگشت دستش را برید
هیچ کس جز چشم نرگس این تجلی راندید
ناگهان رخساره سلطان گلها شد پدید
هاتف شوریده زد بر سینه داغ عاشقی 
خوانده خیر مقدمش درکوچه باغ عاشقی 
مژده ای یاران عاشق یار خوش عهدیست این
گل بی افشانید امشب حضرت مهدیست این 
از طلای کاکلش هم سیم وهم زر ریخته 
لوح محفوظ خدا بر گردنش آویخته 
بر تنش مریم لباسی از زبر جد دوخته 
بر لبش روح القدس آیات حق آموخته 
لب مگو معجونی از شهد سراب و سلسبیل 
می چکد از لعل مستش شیر خرمای نخیل 
حضرت داود تصنیف جدیدی ساز کرد
باسلیمان نبی تا مهد او پرواز کرد
موسی از سینا به سینای جمال اوشتافت 
خواست زود آید هزاران موج دریا را شکافت 
خضر آب زندگانی را رها کرد ونخورد
پیش قطره قطره آب دهانش کاسه برد
این خبر آفاق را پر کرد واز هر شهر وکوی 
آمدندی بر تماشای رخ آن ماه روی 
روز وشب نرگس به صحن باغ می خواند این دعا
یاسمن را از حسودان چمن پنهان نما 
حق ورا از لطف از چشم حسودش دور کرد
غنچه را در هاله ای از نور خود مستور کرد
رفت و رفت از دیده چشم انتظاران شد پنهان 
حلقه عشاق شد بی روی یار مهربان 
سیب جایش را به برگ زرد پائیزی سپرد
سوخت جان لاله واز غصه هجرش فسرد

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  10:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

این جشنها برای من آقا نمی شود
با این چراغها شب من پا نمی شود
من بیشتر برای خودم گریه میکنم 
این جشنها برای تو برپا نمی شود

 

خورشیدی ومرا می کنی سفید
می خواستم ببینمت اما نمی شود
شمشیرتان کجاست بزن گردن مرا
وقتی که کور شد گره ای وا نمی شود 
این زندگی بدون تو تلخ است مثل زهر 
بازهر مار آب گوارا نمی شود
آقاجسارت است زودتر بیا
این کارهابه صبر ومدارا نمی شود
باور مکن تو را به هوای تو خواستم 
بااین قدی که پیش شما تا نمی شود

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  10:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

امام عصرگلويم فشرده از درد است
هنوزحال و هواي قبيله ام سرد است
قسم به چهره نورانيت كه پنهان است
قسم به دست دعايت كه رحمت ازآن است

 

قسم به ناله جانسوز روز عاشورا
قسم به نور هدايت امام عاشورا
قسم به روح شهيدي كه غرق لبخنداست
قسم به جسم شهيدي كه پشت اروند است
بسيجيان تو اينك غريب دوران اند
اگر تو نيزنيايذي غريب مي مانند
وبا اميد تو روزگار مي گذرد
به قدرت يد امن يجيب مي نگرد
شب بسيجي تو باحسين مي گذرد
و با صحيفه پير خمين مي گذرد
ميان شب چه دلنواز دعا مي خواند
دلش هنوز شلمچه نماز مي خواند
تجارتي كه او با ميان شب دارد
از اين معامله تنها تو را طلب دارد
بسيجيان تو با اين شراب ها مستند
وگرنه دل به كدامين اميد مي بستند
ولي نهايت رويايشان ظهور توست
و اوج كعبه آمالشان حضور توست
« بياكه مهدي موعود خويش مي جويم »ش

 

 

محسن جلالی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  10:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

در مـــــدرســـــه عـــشــــــــــق شـــما نام نوشــتند

 

چــــون روز ازل نــــــام مــــــرا شــــــیعـــه نهادند

جـــــز عـــشق تــو مــــهدی(عج) دگرم هیچ ندادند

 

 

 

 

آقـــــا هـــــمـــــــه جـــا نـــام شــما ورد زبان است

بــــر منــــتـــظــرت هــــجــر شـــما بار گران است

 

آن غـــایــــب حــاضــــر که رهش راه نجــات است

او یـــوسف زهـــراست که در قـــید حــــــیات است

 

وصــــــل تــــو بــــهاریـــســــت کـــه پـــاییز ندارد

روی تـــــو جـــــمــــالــیـــــست که مـــه نیز ندارد

 

آقـــــا دل ما شــــعــبه ای از عشـــــــــق وصالت

خـــارج ز شــــمار اســـــت همه لطــف و کمالت

 

           "سروده: محسن زعفرانيه"       

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  10:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

بی وفا
چه میشود که برای شما گــدا باشم 
خدا کند که بیـایی و خـاک  پــا باشم
خدا کندکه سر و جان من شود قابل
بـرای لحـظه مـوعـود ، من فــدا باشم

 

خوشا به حال کسی که دعا کنی براو
چه میشود، که من هم در آن دعا باشم
ز بس که یاد شما را ز خاطرم بردم
بعـیـد دیـده ام آخر به دل رضا باشم
تمـام اشک و دعایم بگیـر نادیــده
دعای من  همه هیچ است و بیوفا باشم
خدا نیاورد آن روز همچو کوفی هـا 
به لـب بیـا گل زهـرا به دل نَـیا باشم
شماخودت دعاکن فرج شودنزدیک
دمی که از تـو کنم یاد ، در ریــا باشم
خلاصه عاشقت هستم اگرچه هرچه بَدم
نظــر نمـا  کـه عزیـز  دل شـما باشم
شما بیا و نجاتم بده از این عصیـان
که در نگـاه و دو چشم شمـا سَوا باشم
اگـر بـرای دل مـن دعاکنید آقــا
یقین کـه پادشه ِ ارض و در سما باشم
برای معصیتم گریه هـا دگر مکنید
که عهد بسته ام آقا که بـا خـدا باشم
خدا کند کـه ببیـنم جمالتـان آقـا
در آن زمـان کـه زائر بـه کربلا باشم
دعا کنید که محسن به جد شود محسن          
که نام ، نامِ نکـو و جـز ایـن چـرا باشم             

 

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  10:45 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها