یا امام زمان...
ظلمت محضم،شما ماهی؛ نمیفهمم ولی
گاه می افتم درون چاله ای-چاهی،نمیفهمم ولی
گاه از یاد تو غافل میشوم مولای من
راه را کج میروم گاهی،نمیفهمم ولی
گاه گاهی با شما هم میکنم یکباره لج
سر به راهم کن که پایانی ندارد راه کج
از همه دلگیرم از دست خودم دلگیرتر
از همه سیرم ولی از رو سیاهی سیرتر
هر گناه من به تو سیلی سختی زد،امیر!
آه ،از دست گناه من شدی تو پیرتر
راه برگشتی برایم نیست،ای خاکم به سر
بین عشّاق تو جایم نیست،ای خاکم به سر
چشم ناپاکی زمینم زد،به فریادم برس
این دل خاکی زمینم زد،به فریادم برس
گاه فهمیدم که می بینی،گنه کردم ولی
آه، بی باکی زمینم زد،به فریادم برس
در قیامت پیش زهرا عبد را رسوا نکن
حق من آن است رسوایم کنی،اما نکن
ما به امید نگاهی آمدیم اینجا،بخر
آه،پیش شاه بی سر آبرومان را نبر
حضرت صادق به ما فرمود با یک قطره اشک
پاک میگردد گناهان،هر چه هم باشد اگر
باز بسم الله الرحمن الرحیم و یا حسین
یا غفور و یا جواد و یا کریم و یا حسین
ایستادی،خم به ابرویت نیاوردی مگر
لحظه ای که آمدی بالای بالین پسر
روی زانو رفتنت حتی خیالش سخت بود
بر سر نعش علی اکبر،زمین خوردی دگر
محمد کاظمی نیا