0

مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

ای جمعه ی نیامده ی روز گارها

الغوث و الامان خزان و بهارها

آیینه ی شریف ترین تبارها

خال لب تو کعه ی دلبر مدارها

 


خوش به سعادت پسر مهزیارها

حالا که غصه وصله ی ناجور می شود

گیسوی تو بهانه ی منصور می شود

چشمت شعاع مستی انگور می شود

دارد بساط شکر خدا جور می شود

نامت شراب کهنه ی بزم خمارها

نام تو خواب از سر پیمانه می برد

هوش و هواس از سر میخانه می برد

آتش به شرط بندی پروانه می برد

دل قرعه را به صرف تماشا نمی برد

آتش بزن به هستی ما تازه کارها

حالا که می به دلبری ساغر آمده

عطر گل محمدی از قمسر آمده

آقا بیا که کاسه ی صبرم سر آمده

حتی دعای ندبه صدایش در آمده

برگرد ای قرار دل بی قرارها

قدری محل دهید به این های و هوی ما

ابروت گشته تیغ به زیر گلوی ما

زخم فراق علت درد مگوی ما

مُسْتَأصَليم ته نکشیده سبوی ما

یاد تو برکت قدح می گسارها

از باده ی ولای تو بس نوش می کنیم

عالم به مدح زلف تو مدهوش می کنیم

اما چه سود ریسه که خاموش می کنیم

آقا تو را دباره فراموش می کنیم

ای خسته از شلوغی شعر و شعارها

آن قدر گفته ایم که ضرب المثل شده

دنیا بدون تو به جهنم بدل شده

کعبه شکست خورده ی لات و هبل شده

شیطان دوباره معرکه گیر جمل شده

تیغت کجاست ذریه ی ذوالفقارها

چشمم به جاده های ظهورت سپید شد

ایمان فریب خورده ی ریش یزید شد

طفلی نماز با لب تشنه شهید شد

آقا بیا امید دلم ناامید شد

سررفته است حوصله ی انتظارها

تردید و شبهه از سفرت حرف میزنند

با شک از آخرین خبرت حرف می زنند

از شایعات دور و برت حرف می زنند

آقا بیا که پشت سرت حرف می زنند

ای حرمت تمامی قول و قرارها

وحید قاسمس

 

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  12:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

از تو یک عمر شنیدیم و ندیدیم تو را
به وصالت نـرسیدیم و ندیدیم تو را

 روزی مـا فـقـرا شـربـت وصل تو نبـود
زهر هجر تو چشیدیم و ندیدیم تو را

 


 مگر ایام کهن سالی ما جلوه کنی!
در جوانی که دویدیم و ندیدیم تو را

 چه قدَر نذر ِتو کردیم و خبر از تو نشد
چه قدر شمع خریدیم و ندیدیم تو را

 گاهی اندازه ی یک پرده فقط فاصله بود
پرده را نیز کشیدیم و ندیدیم تو را

 سعی کردیم تو را خواب ببینیم شبی
سحر از خواب پریدیم و ندیدیم تو را

 مدتی در پی تو رند و نظر باز شدیم
همه را غیر تو دیدیم و ندیدیم تو را

 فکر کردیم که مشکل سر دلبستگی است
از همه جز تو بریدیم و ندیدیم تو را

 لا اقل کاش دم خیمه ی تو جان بدهیم
تا بگوییم : رسیدیم و ندیدیم تو را ...

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  12:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

تو غصه خوردی ما که غمخواری نکردیم

تو ناله کردی هیچ دلداری نکردیم

یک شب اسیر رنج بی خوابی نبودیم

از دوری تو گریه و زاری نکردیم

 


از تو توقع هست فکر ما نباشی

وقتی به پای عشق تو کاری نکردیم

شب زنده دار ماه قرآن بگذر از ما

آن گونه که باید تو را یاری نکردیم

شرمندگی سفره ها باعث شدند که

یک شب تو را دعوت به افطاری نکردیم

از درد حاجت هاست داد ما بلند است

کاری بجز همسایه آزاری نکردیم

تا لااقل یک ساعتی یاد تو باشیم

با دوستانت نیز دیداری نکردیم

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  12:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

از خواب چون به یاد تو بیدار می شوم

با ناله ی دعای فرج یار می شوم

هر چهره ای که در دو جهان دلبری کند

تنها اسیر روی تو دلدار می شوم

 


با یک نگاه نافذ تو ایهاالعزیز

از چشمه سار عشق تو سرشار می شوم

هر جمعه ها غروب که دلگیر می شود

آماده بهر لحظه ی دیدار می شوم

در غفلتم که وقت گنه ناظر منی

آنجا که پیش دیده ی تو خار می شوم

احساس می کنم که مرا می کنی قبول

وقتی دخیل دست علمدار می شوم

یک "یاحسین" باعث تغییر حال ماست

وقتی دوباره عبد گنهکار می شوم

وقتی که مادر تو دعا می کند مرا

سوی تو می پرم که سبکبار می شوم

من گرد روی شال عزاداری تو را

با نقد جان خویش خریدار می شوم

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  12:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

در ازدحام غریبی حبیب میگردی

شبیه مرهم زخم و طبیب میگردی

صدات میزنم و میرسی به فریادم

تجلّی همه ی " یا مجیب " میگردی

 


در آن زمان که پی یک قرار میگردم

تویی که سنگ صبور و شکیب میگردی

نبود باورم اصلا که تکسوار هستی

نبود باورم اصلا غریب میگردی

کنار فاطمه پنجشنبه کربلا زائر

شمیم دمدمه ی صبح سیب میگردی

غروب بغض گلویت تَرَک که بر دارد

شبیه ابر بهاری عجیب میگردی

حسین جدی العطشان ! به روی لب داری

که گرم روضه ی " شیب الخضیب " میگردی

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  12:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

دیده در حسرت دیدار شما مانده هنوز

و به امید نگاهت دل ما مانده هنوز

بوسه یک روز به خاک قدمت خواهم زد

لب به امید همان بوسه به پا مانده هنوز

 


فقرا پیش کریمان که معطل نشوند!

منتظر برسر راه تو گدا مانده هنوز

در نبودت زدلم صدق وصفا کم کم رفت

مِهرت اما به دلم، شکر خدا مانده هنوز

می شود دیدن روی تو نصیبم، یا،نه؟

دل من بین همین خوف ورجاءمانده هنوز

به همان ناله ی بین در و دیوار قسم

مادرت چشم براهت بخدا مانده هنوز

دلتان خون شده ،اما چکنم ،مجبورم!

دختری درعقب قافله جا مانده هنوز

هر چه که خواسته ام، داده ای آقا،اما

با شما یک سفر کرب وبلا مانده هنوز

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  12:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

دل را به انتظار تو دمساز کرده ایم

این گونه عشق خود به تو ابراز کرده ایم

هرجا کلاس درس سخن از تو گفتن است

ما دفتر گدایی خود باز کرده ایم

 


ما به سلامتی تو ادعیه خوانده ایم

وقتی که با خدا سحری راز کرده ایم

ما آن کبوتریم که از بام جمکران

بر بام آسمان جنان ناز کرده ایم

هر چند دانه ای ز کف تو نخورده ایم

ما در هوای کوی تو پرواز کرده ایم

راهی که هر شهید به پایان رسانده است

تازه به لطف فاطمه آغاز کرده ایم

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  12:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

خالی شد از نبودن تو زیر پای من

قحط امید آمده بین صدای من

ترس همیشگیم همین است یک نفر

در خدمت نگاه تو باشد به جای من

 


پژمردگی نرفته هنوز از قنوت هام

شاید قرار نیست بگیرد دعای من

شیرین هم از شنیدنشان ترش می کند

وقتی که نیست شور تو در شعرهای من

باید برای بال و پرم آسمان شوی

یا بالهای تازه بسازی برای من

نه می شود که زودتر از این پرنده شد

امضا شود اگر سفر کربلای من

آنجا شنیدنی است دم نوحه های تو

غرق حسین می شود «آقا بیا» ی من

هم ناله با حسین شوم در لب فرات

سقای من ! برادر من ! با وفای من

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  12:34 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

از لطف و مهر خود به دلم بیشتر نده

فرصت به حال متهم در به در نده

من با دلم که تنگ نشد از جدائیت...

قهرم تو هم جواب دلم را دگر نده

 


حالا که بین این همه کفتر زیادیم 1

از این به بعد بر دل من بال و پر نده

پرونده ام سیاه،دلم،صورتم،سیاه

از من گذشته... نور دعای سحر نده

از روی عادت است که دستم دراز شد

زحمت نکش دگر به دعایم اثر نده

از بی لیاقتی خودم خشک می شوم

بگذار بشکنم به دلم برگ و بر نده

وقتت گرانبها تر از اینهاست پس برو

اینقدر بابت من احمق ضرر نده

یک باره ، بی هوا ، تو در آتش هولم بده

اصلا حساب کار دلم را خبر نده

من را بزن ولی سر جدت قسم دهم

پرونده مرا به دو دست قمر (ع) نده

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  12:34 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

منتظر مانده زمین تا که زمانش برسد
صبح همراه سحر خیز جوانش برسد

خواندنی تر شود این قصه از این نقطه به بعد
ماجرا تازه به اوج هیجانش برسد

پرده چاردهم وا شود و ماه تمام
از شبستان دو ابروي کمانش برسد

لیله القدر بیاید لب آیینه‌ی درک
سوره فجر به تاویل و بیانش برسد

نامه داده ست ولی عادت یوسف اینست
عطر او زودتر از نامه رسانش برسد

شعر در عصر تو از حاشیه بیرون برود
عشق در عهد تو دستش به دهانش برسد

ظهر آن روز بهاري چه نمازي بشود
که تو هم آمده باشی و اذانش برسد

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  12:36 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

با کدام آبــرویـی روز شمـارش باشیم
عصرها منتظر صبح بهارش باشیم

کاروان سحـرش مال هـمـه، جـا دارد
تا که جا هست ،چرا گرد و غبارش باشیم


سالها منتظر سیصد و اندی مرد است
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم

بارها كار دل ما به دستش افــتـاد
یادمان رفت كه ما در پی کارش باشیم

گـیـرم امـروز بـه ما اذن ملاقاتی داد
مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم

ما چرا؟ خوبترین ها به فدای قدمش
حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم؟

اگـر آمـد خـبـر رفـتـن مـا را بـبـریـد
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم

(علي اكبر لطيفيان)

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  12:36 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

اي حجت زمانه ، زمانه چه بد شده است

يك تكه ابر بين من و نور سد شده است


ديگر براي غنچه سري تب نمي كند

در عالمي كه خار، گل سر سبد شده است

 



هم نان عشق ميخورم و هم كباب غير

دل راهه آن كه سيخ نسوزد بلد شده است

عشق تو را به قيمت يك نان فروختم

ميبيني آن كه دم ز تو ميزد چه بد شده است؟

بعد از عبور جمعه فراموش ميشوي

يادت هميشه غرقه ي اين جذر و مد شده است

دل خوش نكن به ندبه ي هر جمعه خواندنم

دين هم براي حجله ي دنيا نمد شده است

دنيا ميان لجه ي خون غوطه ميخورد

انسان به زير پاي هوسها لگد شده است

قرآن به روي طاقچه ها خاك ميخورد

من منتظر كه باز ببينم نود شده است*


قربان چشم خيس تو گردم كه ابر هم

با ياد گريه هاي تو از كوچه رد شده است

چشم تو قادر است كه شق القمر كند

با عشوه اي كه گوشه ي چشمت بلد شده است

پنهان نمي كنم كه در اين انتظار تلخ

دور از تو حال و روز دلم باز بد شده است

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  12:36 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

نازك دلي شبيه تو پيدا نميشود

اين دل حريف ناز تو مولا نميشود

اي ناز تو بهاي تمام نياز من

كالا بدون عرضه تقاضا نميشود

 


اخمت ، به جان حضرتتان ميكشد مرا

تا كي گره ز ابروي تو وا نميشود

يك گوشه چشم درد مرا ميكند دوا

عاشق حريف قهر دل آرا نميشود

نامحرمم مگر كه نگاهم نميكني

يا بنده ي سياه تماشا نميشود

هر پرده از نگاه تو تجديد بندگي

بي منّت تو بندگي ما نميشود

هفتاد سال عابد اگر بندگي كند

يك لحظه اش بدون تو امضاء نميشود

يوسف اگر عزيز تمام جهان شود

غير از غلام يوسف زهرا نميشود

پايت اگر ز سينه ي سينا كند حذر

موسي كه صاحب يد بيضا نميشود

نور جلال فاطمي ات سجده آور است

ورنه نماز ، تا به كمر تا نميشود

هر يك قدم بدون تو برداشتن خطاست

هر رهروي مُريد تولّا نميشود


عمري بساط عشق تورا چيده ام به دل

اين سفره بي تو سفره ي مولا نميشود

 

آيا گدا سمج تر از اين بنده ديده اي؟

تا همنشين او نشوي پا نميشود

ما را اگر براي دل خود كني سوا

ديگر جدا ز كوي تو دلها نميشود

(محمود ژوليده)

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  12:36 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

بازآ که دل هنوز به ياد تو دلبر است

جان از دريچه ي نظرم، چشم بر در است


بازآ دگر که سايه ي ديوار انتظار

سوزنده‌تر ز تابش خورشيد محشر است

 


 
بازآ، که باز مردم چشمم ز درد هجر

در موج خيز اشک چو کشتي، شناور است

 

بازآ که از فراق تو اي گنج آرزو

دامن ز خون ديده چو درياي گوهر است

 

اي صبح مهر بخش دل، از مشرق اميد

بنماي رخ که روز من از شب، سيه‌تر است

 

زد نقش مهر روي تو بر دل چنان که اشک

آيينه‌دار چهره‌ات اي ماه منظر است

 

هرگز بدين لطافت و زيبايي و نشاط

دلبر نديده ايم كه جان مصور است

 

اي رفته از برابر ياران (مشفقت)

رويت به هر چه مي‌نگرم در برابر است
(عباس كي منش كاشاني(مشفق))

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  12:37 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

تا ظهورت چقدر فاصله داريم آقا

آه از جمعه ي بي تو گله داريم آقا


زلـف شـب را به سراپـای سحـر می ریــزم                

تا خود صبح به راه تو قمر مـی ریـــزم

 


 

ساحل چشــم من از شوق به دریا زده است                

چشم بسته به سرش موج تماشا زده اسـت

 

جمـعــه را سرمــه کشیدم كه مــگر برگـــردی                 

با همان سیصد و دلتنگ نفر برگــــــــــــــردی

 

زندگـــی نیست ممــات است ، تورا کم دارد                

دیدنت ارزش آواره شدن هـــــــــــــــم دارد

 

خير از جمعه نديديم به والعصر قسم

بي تو ما طعنه شنيديم به والعصر قسم

 

از دل تنــگ مـــــن آیا خبــری هــم داری ؟                  

 آشنا ، پشت سرت مختصری هــــــــم داری؟

 

لذت درد تــو شـــد مـــزد دعـــای پــــدرم                   

من به این چشم کشم درد ، به جای پــــــدرم

 

هیچ کس تاب و تب چشم تو را درک نکـرد                    

هیچکــــــس اشک شب چشم تو را درک نکرد

 

مــــا کجـــا درد کشیدیم بـــه اندازه ي تــو                     

روز و شب گریـــــه ندیدیم به انــدازه ي تـــــو

 

منّتـــی بر سر ما هم بگذاری بـــد نیسـت                     

آه کم چشــــــم به راهم بگذاری ، بد نیست

 

نگرانم كه پس از مردن من برگردي

پاي تابوت ، سر بردن من برگردي

 

نکنــــد منتظــــــــر مردن مائـــی آقا ؟                      

منتظرهات  بمیرند میایــــــــی آقــــا ؟

 

من به جز تو به کسی جان بدهم ممکن نیست              

به اجل مهلت جولان بدهم ممکن نیســــــت

 

به نظر می رسد این فاصله ها کم شدنی سـت              

غیر ممکن تر از این خواسته ها هم شدنی ست

 

دارد از جـــاده صدای جرســی می آیــد                

مژده ای دل که مسیحــا نفسی می آید

 

چون قرار همـــه با حضرت آقا جمعه است                 

همه ي دلخوشی هفته ي ما با جمعـه است

 

منجــــی ما به خداوند قســـم آمدنی است                  

 یوسف گـــــم شده ، ای اهل حرم آمدنی است

 

من شب جمعه قرار تو دلم میخواهد

صبح فرداش کنار تو دلم میخواهد

 

رفته بودی که بیایی چقدر طول کشید

عرض کردیم كه نبودی سحر طول کشید

 

ما برای خودمان اینهمه گفتیم بیا

نذر کردیم به پای تو بیافتیم بیا

 

تا ببینیم تو را تا به کجا باید رفت

 شب جمعه نکند کربلا باید رفت

 

نذر کردیم به هر حال ببینم تو را

کربلا یا دم گودال ببینیم تورا

( صابر خراسانی)

 
 
سه شنبه 2 خرداد 1396  12:37 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها