0

مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

روی تو را ز چشمه ی نور آفریده اند
لعل تو، از شراب طهور آفریده اند
خورشید هم به روشنی طلعت تو نیست
آئینه ی تو را ز بلور آفریده اند
پنهان مکن جمال خود از عاشقان خویش
خورشید را برای ظهور آفریده اند
خیل ملک ز خاک در آستان تو
مشتی گرفته، پیکر حور آفریده اند
عمری اسیر هجر تو بود و فغان نکرد
بنگر دل مرا چه صبور آفریده اند
از نام دلربای تو همّت گرفته اند
تا برج آخرین شهور آفریده اند
عشّاق را به کوی وصال تو ره نبود
این راه دور را به مرور آفریده اند
"پروانه" را در آتش هجران خود مسوز
کو را برای درک حضور آفریده اند
شاعر:محمدعلی مجاهدی

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1396  12:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

کدام گوشه ی دنیا نهفته روی چو ماهت
اله من ز که پرسم نشان یوسف چاهت
چقدر ناز غزل را کشیده ام که سراید
تمام سوز دلم را ز دوردست نگاهت

 

به کوچه های عبورت چقدر اب بپاشیم
یواشکی من و این چشم های مانده به راهت
 هنوز می رسد از لا به لای این همه تقویم
صدای ندبه و زاری ز جمعه های پگاهت
چه قصه ها که شنیدم ز کودکی ز ظهورت
نیامدی و شدم خود چه قصه گوی پر اهت
چقدر هلهله دارد طنین سبز طلوعت
چقدر همهمه دارد گدای این همه جاهت
چگونه جان بسپارم به پای سرخ ظهورت
به وقت گفتن این شعر و یا رکاب سپاهت
شکسته بال عروجم ز تیرهای معاصی
خدا کند که نیفتم ز دیدگان سیاهت
تمام شهر و محل را سپرده ام که بگویند
به هر کجا که تو هستی خدا به پشت و پناهت
 دعاترین دعاها همین دعای نگار است
امان بده که بمیرم به پای بقیت الاهت

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1396  12:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

این جا کسی برای تو جا وا نمی کند
این خاک احترام به دریا نمی کند
شهر پر از هوی، نفسم را گرفته است
این جا کسی هوای مسیحا نمی کند
دنیا مرا برای خودش خواست ای رفیق
شیطان که فکر آدم و حوا نمی کند
پای تو کم کسی ز خودش دست شسته است
این جا کسی مسافرت از ما نمی کند
نامت برای رفع بلا روی تاقچه است
ور نه کسی نگاه به آقا نمی کند
از سیر چشم های تو فیضی نمی برد
قومی که میل عالم بالا نمی کند
شب های عاشقان چقدر طول می کشد
ما را جدا ز خود شب یلدا نمی کند
خون می خوریم و شکر خداوند می کنیم
با ما فراق بهتر از این تا نمی کند
شاعر:محمد سهرابی

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1396  12:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

اگر چه هر شب بی تو شبی خیالی بود
ولی به یاد تو در سینه شور و حالی بود
برای پر زدنم تا به سوی چشمانت
دو بال آرزوی من حقیر بالی بود
غروب جمعه ی بی تو چقدر دلگیر است
گرفتن دل من هم در آن حوالی بود
میان شهرِ خیالم به خویش می گفتم
نماز جمعه ی با تو چقدر عالی بود
به ذهن کهنه ی من ای مسافر تنها!
زمان آمدنت واژه ی سوالی بود
کنار سینه زنان غروب عاشورا
نبودی ای گل زهرا و جات خالی بود
شاعر:مسعود اصلانی

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1396  12:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

از دل چقدر لاله ی تر در بیاورم
یا کاسه کاسه خون جگر در بیاورم
چون شانه دست در سر زلف تو می زنم
کز راز و رمز موی تو سر در بیاورم
من خواب دیده ام که تو از راه می رسی 
چیزی نمانده است که پر در بیاورم
من چارده شب است به این برکه خیره ام
شاید از آب قرص قمر در بیاورم
در من سرک نمی کشی ای روشنای ناب
خود را مگر به شکل سحر در بیاورم
من شاعر دو چشم توام، قصد کرده ام
از چنگ شاه کیسه ی زر در بیاورم
ای کاج سالخورده ی زخمی به من بگو
از پیکرت چقدر تبر در بیاورم؟
شاعر:سعید بیا بانکی

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1396  12:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

قدم زدی و ردّ پا به من رسید
نفس کشیدی و هوا به من رسید
نیامدی، نیامدی، نیامدی
فقط بیا، بیا، بیا به من رسید
دلم بهانه ی تو را گرفت تا
همین که نوبت دعا به من رسید
فقط غروب جمعه گریه دار نیست
از انتظار روضه ها به  من رسید
تو آمدی و من تو را ندیده ام
ببین کجای ماجرا به من رسید
تمام سهمم از شما ندیدن است
ولی به جاش از شما به من رسید
هنوز هم به دیدنت امید هـست
قرار مهزیارها به من رسید
چه دوره و زمانه ی بدی شده
خودم مقـصّرم بلا به من رسید
شاعر:صابر خراسانی

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1396  12:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

هر جمعه از فراق تو بی تاب می شوم
مانند شمع سوخته ای آب می شوم
هر جمعه با نوای دل انگیز  العجل
بی اختیار راهی سرداب می شوم
در زیر لب دعای فرج زمزمه کنم
وقتی مقیم مسجد و محراب می شوم
من بهره می برم ز تو ای آفتاب حُسن
آن گونه که ز نور تو مهتاب می شوم
کی می شود که با تو دمی همنشین شوم؟!
کی از حضور ناب تو شاداب می شوم؟!
بالم میان دامِ بلا گیر می کند
وقتی که غافل از تو و احباب می شوم
آن دم که بین بحر گنه غوطه می خورم
حس می کنم که راهی مرداب می شوم ...
احساس می کنم به تو نزدیک می شوم
تا همنشین روضۀ  ارباب می شوم
وقتی ز «دست» و «مشک» و «علم» حرف می زنم
از چشمۀ  حضور تو سیراب می شوم
شاعر:محمد فردوسی

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1396  12:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

زمین و مردم درد آشنای پوسیده
رسوم مرده و این شیوه های پوسیده
وبال مردم بی دست و پای پوسیده
هزار و یک بت چوبی، خدای پوسیده
تبر فدای سرت چون خلیل گم گشته
میان آتش و گل جبرئیل گم گشته
فدای مرد غریبی که یار می خواهد
فقط دو دیده ی در انتظار می خواهد
دلم گرفته از این روزگار، می خواهد...
فقط ز دست تو یک یادگار می خواهد
کنار پنجره گاهی نشسته ام بی تو
و خیره مانده به راهی نشسته ام بی تو
شاعر:مجتبی حاذق

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1396  12:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

ای آخرین ستاره ی چشم انتظارها
حلقه زدند دورِ نگاهت، مدارها
خورشیدی و تبلورِ نور زلالِ تو
سرسبز کرده وسعتِ آیینه زارها
ما شبنمیم و مِهرِ تو، مُهرِ قبول ماست
یک جرعه نور ریز به گوشه کنارها
تا شعله شعله عشق تو عیوق مان کند
ما ذره ذره دور تو گردیم بارها
ما را عصای دستِ کلیمانه ات ببین
تا بشکند طلسم همه شبهِ مارها
یک جمعه در طراوت باران ظهور کن
یک جمعه محو کن همه گرد و غبارها
از این بعد، خیمه ی آرامِ چشمتان
باشد قرارگاهِ دلِ بی قرارها
باید همه به سمت نگاهت سفر کنند
باید یکی شوند خطوط ِ قطارها
شاعر:عارفه دهقانی

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1396  12:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

نفس رسیده به جایی که مرگ می خواهد
خدا کند که بیایی که مرگ می خواهد-
-بدون درک حضور شما مرا ببرد
مخواه قبل ظهور شما مرا ببرد
که در تمام وجودم رسوب کرده غمت
که جمعه های جهان را غروب کرده غمت
نیامدی که ببینی چه قدر غم داریم
نیامدی که ببینیم مرد کم داریم
در احتمال ضعیف جهان نمی گنجی
خداست ضامنت ای واقعی ترین منجی! 
خیال زخمی ما را بیا و راحت کن
نماز مغرب این جمعه را امامت کن
تمام عمر غریبانه پیش تان بودم
نگو برای زیارت هنوز هم زودم
که در تمام وجودم رسوب کرده غمت
که جمعه های جهان را غروب کرده غمت...
شاعر:زهرا بشری موحد

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1396  12:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

جمعه ها فـاصله ام با تو فـقط یک قدم است
نـبـض شـیــدایـی مـن در نـوسـانِ قلم است
غـــزلــم بــــیــت نـــدارد غــزلـــم آواره است
غـزلم نـقطـه ی گـنگی ز وجود و عـدم است
بــر لــبـم آمـــده جــانـم گــلِ نـرگـس بـرگـرد
شاید این نـوحـه ی جاویدِ لـسانِ عجم است
و اگــر جــانِ مـــرا خــواســتـه بــاشـیـد آقـــا
بـا زبـانِ خـودتـان پـاسـخ مـن صـد نعم است
دلِ احــساس مـرا عــطرِ حـضورت بـُرده ست
عـددِ عـاشـقـیــَم بــیـشـتـر از هر رقم است
عـشـقـت از ابــرِ غـزل بـر سـرِ قـلـبـم بـاریـد
شـاه راهِ سـفــرِ قـرمـزِ عـشقت رگـم است
چهارده قرن جـهان بی تو به خود می پـیچد
چهارده ساعت اگر مانده بیایی نه کم است
حـــالِ دلـــدادگــی ام رو بــه وخـــامــت دارد
قـرصِ خـورشـیـدِ جـمـالِ تـو دوای دلم است
هیـچ کـس چون تو سزاوارِ غزل گفتن نیست
شاعرِ عشق تو هستم غزلت بر لـبم است
روی خورشید تو گر پشتِ زمان پنهان است
نـائـبـت خـامـنـه ای مـاهِ تـمـامِ شبم است
شاعر:محمد عابدینی

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1396  12:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

دوباره جمعه شد قلبم شکسته
نمودم ندبه با چشمان خسته
الا زندانی زندان غیبت
ببین کشتیّ من در گِل نشسته
شاعر:محمدمهدی عبدالهی

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1396  12:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

امشب یلداست ولی من ماه شب یلدا ندارم . . .
سالها می گذرد باز گرفتار خودم
با همین حال به دنبال دل یار خودم
در به در در پی یک نسخه شفا بودم لیک
من بیچاره یک عمر است که بیمار خودم
کار دنیا به خودش برده و مشغولم کرد
بی وفا بوده ام ، اینجور پی کار خودم
به همین رنگ ریائی دل خود خوش کردم
غافل از خون جگر خوردن دلدار خودم
روز و شب گریه ولی معرفتی نیست که من
بسته و سوخته ی این تن تبدار خودم
من و دلبستگی اینجور به دنیا ، ای وای
سالها می گذرد باز گرفتار خودم

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1396  12:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

این جمعه ها بهانه ایست که ما ندبه ای کنیم
گریه به حال عمه ی مضروبه ای کنیم1
یا صاحب الزمان نظری کن به حال ما
شاید خدا بخواهد و ما توبه ای کنیم
ساعر:امیر حسین محمد پور

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1396  12:16 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

یاصاحب الزّمان
عمریست که این عطش به لب ها مانده
 از هجر حبیب ، تاب و تب ها مانده
چون حائل ماست این گناهان،آری
 خورشید به پشت ابر و شب ها مانده
شاعر:محمدمهدی عبدالهی

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1396  12:16 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها