0

مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

در خلوتم که حرف مرا گوش می کنی
هر زشتی ام که هست فراموش می کنی
شرمنده می شوم ز رویت هزار بار
وقتی که تو نگاه خطا پوش می کنی
رگاه درد و دوری و غربت شود شروع
ما را برای خویش غزل نوش می کنی
چون سوزم از شرار ستمهای روزگار
این شعله را به خنده تو خاموش می کنی
شرط ملازم است که پا جای پا نهد
خود را تو با غلام چه هم دوش می کنی
از دیگران حساب مرا کرده ای جدا
از بس مرا عنایت آغوش می کنی
در بین مردمی و نمی بینمت چرا
ما را به خویش خوانده و مدهوش می کنی
چون می شوم به میکده غرق معارفت
مستم کنی و خالی ام از هوش می کنی
از دکترین مهدویت فارغم که تو
تشدید بر ارادت خودجوش می کنی
جام می و سبوی شهادت به دست توست
آخر مرا خریده و می نوش می کنی
در انتظار آمدنت ایستاده ایم
ما را برای جبهه کفن پوش می کنی انشاءالله
از کربلا صدای تو را بشنویم زود
ای خوش دمی که نغمه چاووش می کنی
 

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  4:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

یک شب جمال او را در حال خوابی دیدم               
یا للعجب که در شب من آفتاب دیدم
ابروی چون کمانش بر جانب هدف بود        
گیسوی چون کمندش در پیچ و تاب دیدم
از غنچه لبانش آتش زبانه می زد                 
در آن میان دلم را تنها کباب دیدم
از باده ی دو چشمش افتاد دل به مستی           
در غمزه ی نهانش شهدی چون ناب دیدم
چشمان حق نمایش روشن نمای عالم          
مژگان نازنینش تیر شهاب دیدم
برخاستم شتابان تا گیرمش در آغوش
از خواب خوش پریدم دیدم که خواب دیدم
شاعر:هاشمی نژاد

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  4:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)


هر چه مشغول خودم غافل از آقای خودم
آنچه مشغول توام یاور فردای خوردم
من به خود نامَدَم اینجا که به خود خرج شوم
بی تو ای صاحب من فانیِ دنیای خودم
خیر دنیای من ای دوست فقط طاعت توست
پس به همراهی تو ناصر عقبای خودم
جز به "قو انفسکم" نوبت "اهلیکم" نیست
بیش تر از دگران ضامن تقوای خودم
نیت خالص اگر حاصل این دل نشود
گر دَم از عرش زنم باز سر جای خودم
من به جز نوکری ات عمر گران را ندهم
یارم آقاست و من نوکر آقای خودم
هر که بهر کسی گردد من در پی تو
در پی گمشدۀ این دل شیدای خودم
از خدا خواسته ام تا ز تو غافل نشوم
پس نجاتم بده از چون و چراهای خودم
با نگاهی تو مرا پاک ز عصیانم کن
تا شَوَم خاکِ رَه سید و مولای خودم
زندگی طعم تو گیرد به صفایت سوگند
گر حراست کنم از منصبِ والای خودم
کربلایی نکند وعده بسیار مرا
تو بگو می بَرَمت باز به امضای خودم

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  4:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

بارها روی تو را دیدم ولی نشناختم                         
لاله از باغ رخت چیدم ولی نشناختم
همچو گل کز دیدن خورشید می خندد به صبح
بر گل روی تو خندیدم ولی نشناختم
کعبه را کردم  بهانه تا بگردم دور تو          
آمدم دور تو گردیدم ولی نشناختم
در کنار مرقد شش گوشه حدّت حسین            
خم شدم دست تو را بوسیدم ولی نشناختم
ای دل غافل  که همچون سایه نزد آفتاب          
پای دیوار تو خوابیدم ولی نشناختم
در منی پیش تو بنشستم ندانستم توئی        
با تو از هجر تو نالیدم ولی نشناختم
در مسیر جمکران عطر دل انگیز بهشت           
از نفس های تو بوئیدم ولی نشناختم
سجده بر پای تو آوردم نگفتی کیستم      
چهره از خاک تو پوشیدم ولی نشناختم
غفلت میثم ببین یک عمر رخسار تو را
در همه آینه ها دیدم ولی نشناختم

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  4:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

در این زمانه غیبت که فتنه بسیار است
دلم به فیض پناه شما گرفتار است
در امتحان تو هستیم و غافل از یادت
که امتحان نهایی چه سخت و دشوار است
به انتظار طلوعت در این شب ظلمت
خوشا دلی که به یادت همیشه بیدار است
اگر رها ز تو گشتم رها مکن ما را
که هر که از تو جدا شد به دام اغیار است
عیادتم که نیایی، کمی دعایم کن
که این فقیر گنهکار سخت بیمار است
اگر ز دیده جدایی، ز قلب ما هرگز
مهم حضور گدایان به محضر یار است
زمان دیدن وجه الهی جمال تو نیست
کسی که عاشق رویت نشد گنهکار است
به روز درک حضورت رئیس مذهب هم
به خدمت تو درآید که بهترین کار است
به نوکر در این خانه افتخار بده
بیا و خاک مرا کرب و بلا قرار بده

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  4:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

دوباره جمعه آمد یار ما کو                    
خدایا دلبر و دلدار ما کو
دل ما را دوباره غم گرفته            
خدایا همدم و غمخوار ما کو
سحر با یاد او بیدار گشتیم       
خدایا ماه شب بیدار ما کو
طلوع فجر ما عصر ظهور است         
تجلی بخش شام تار ما کو
دلم خون گشت از زخم زبان ها        
خدایا صاحب و سالار ما کو
کنم جان را فدای خاک پایش        
امید عترت اطهار ما کو
گلستان جهان بی تو خزان است       
خدایا آن گل بی خار ما کو
ببار ای اشک از داغ فراقش
خدایا چشم گوهر بار ما کو

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  4:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

بدون ترک گنه انتظار بی معناست
امید دیدن روی نگار بی معناست
تمام زنده دلی ها ز اشک نیمه شب است
بدون فیض سحر درک یار بی معناست
دگر به دوری آقا نموده ایم عادت
وگرنه بر دل مجنون قرار بی معناست
خزان عمر رسید و بهار ما نرسید
تمام عمر بدون بهار بی معناست
بهار زندگی ما رضایت یار است
وگرنه گردش لیل و نهار بی معناست
برای مستی دل می کشیم ناز تو را
میان میکده داد و هوار بی معناست
پیاله ام شده خالی ولی یقین دارم
گلایه در حرم سفره دار بی معناست
سلام بر شهدایی که بی نشان رفتند
برای کشته زهرا (س) عزا بی معناست
بیا و خرج زیارت به ما بده آقا
برات دیدن کرب و بلا بده آقا
 

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  4:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

صبر می کنم در شهر دل تا بنگرم جای تو را                  
سربرکشم از آسمان بوسم کف پای تو را
اشکی به چشمم کن عطا تا شویمش از هر خطا 
شاید ببینم لحظه ای رخسار  زیبای تو را
عمری به صحرای جنون از دل خورد پیوسته خون 
عاقل اگر بیند دمی روی دل آرای تو را
از کاسه بیرونش کشم یکباره در خونش کشم    
چشمی که می خواهد زمن غیر از تماشای تو را
این در خیال وصل خود آن در تمنای جنان      
من از خدا آراو جان دارم تمنای تو را
قلب خود را می درم هوش از دو صد لیلی برم       
یک شب اگر مجنون شوم مجنون صحرای تو را
دل را به دستش می دهم جان را فدایش می کنم    
بادار به گوشم آورد یک لحظه ای آوای تو را
روزی که درس عاشقی در مکتبت آموختم          
دیدم ندیدم در الف جز قد رعنای تو را
گریده ام مایل به تو نادیده دارم دل به تو                
زیرا که پیش  از دیدنم دیدم تجلای تو را
میثم گرفتار تو شد ناقابلی یار تو شد
چون قطره کردم انتخاب آغوش دریای تو را 
شاعر:سازگار

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  4:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

باز شد فصل بهار و آن گل رعنا نیامد          
باز شد صبح جمعه آمد یوسف زهرا نیامد
این ندای هر گرفتاری است در هر بامداد           
ای خدا امروز هم صبح آمد و مولا نیامد
دیده ها دریا شد و کشتی دل ها در تلاطم     
غرق گردیدم و کشتیبان این دریا نیامد
چشم ما دریای خون شد قلب ها دریای آتش     
موکب مولای ما از دامن صحرا نیامد
شیعیان گم کرده ای دارند در شهر مدینه 
تا که آن گم گشته را پیدا کند آقا نیامد
این ندا از پرچم سرخ حسین آید هماره            
گر چه تنها وارث خون های عاشورا نیامد
عاشقان گویند با هم شمع جمع عاشقان کو
دوستان پرسند از هم مهدی زهرا آمد یا نیامد

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  4:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

مه من دلبر روی توئیم           
جمعه ها سرگشته کوی توئیم
ندبه خوانیم از فراغ و هجر تو   
چشم امید همه بر مهر تو
حلقه ماتم به هر جا می زنیم  
چشم گریان هر کجا که می نهیم
درویت جانا حدیث دیگر است        
غیبتت بر عاشقان درد آور است

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  4:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

تا کیدبه تمنای وصال تو یگانه           
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد کخه سراید غم هجران تو یا نه  
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
رفتم به در صومعه ی عابد و زاهد      
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد       
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو         
مقصود من از کعبه و بت خانه تویی تو
مقصود تویی کعبه و بت خانه بهانه
عاقل به قوانین خرد راه تو پوید        
دیوانه برون از همه آئین تو جوید
تا غنچه نشکفته این باغ که بوید            
هر کس به زبانی سخن مدح تو گوید
بلبل به غزا خوانی و قمری به ترانه
بلبل به چمن زان گل رخسار نهان شد 
پروانه در آتش شد و اسرار عیان شد
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید   
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
دیوانه نیم من که روم خانه به خانه

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  4:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

ای آن كه  بود منزل و مأوای تو چشمم         
باز آ که نباشد به جز از جای تو چشمم
در راه تو با دیده ی حسرت نگرانم        
دارد همه دم شوق تماشای تو چشمم
گر قابل  دیدار جمال تو نباشد                
ای کاش که افتد به کف پای تو چشمم
تا چند دهی وعده ی دیدار به فردا       
شد تار در اندیشه ی فردای تو چشمم
تا کور شود دیده ی بد خواه تو بگذار      
یک لحظه فتد بر قد رعنای تو چشمم
تا عکس تو در آینه ی دیده ام افتد      
باز ست هماره به تمنای تو چشمم
باز آی و قدم نه بسر دیده که شاید          
روشن شود از پرتو سیمای تو چشمم
چون دیده ی نرگس  که شد از روی تو روشن   
دارد هوس نرگس شهلای تو چشمم
من خسرو مداحم و با کثرت عصیان
باشد به جزا بر تو و آبای تو چشمم 
شاعر:خسرو

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  4:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

اگر بینم جمال دلربایش                     
کنم جان را نثار خاک پایش
نگردد ناامید از درگه او                      
گدای دردمند و بی نوایش
خداوندا رسان از ما سلامش            
به گوش ما رسان یا رب کلامش
به سوز سینه مجروح زهرا               
نما تعجیل در امر قیامش
من بیچاره را دریاب ای دوست         
به امدادم دمی بشتاب ای دوست
نجاتم ده که در گرداب غم ها           
مرا از سر گذشته آب ای دوست
ز ظلم ظالمان فریاد ، فریاد            
امان از این همه بیداد ای دوست
بیا و ظلم را از ریشه بر کن
به پا کن کاخ عدل و داد ای دوست

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  4:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

گاه در کعبه با اشک روان می جویمت            
گه چو بلبل نغمه زن در بوستان می جویمت
گه کنار خانه در گرد جهان می جویمت   
در منا اندر زمین و آسمان می جویمت
گه به بزم دوستان با دوستان می جویمت    
گه درون خویشتن مانند جان می جویمت
هر چه می گردم در این گلشن نمی بینم تو را
تو مرا می بینی اما من نمی بینم تو را 
شاعر:سازگار

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  4:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

آدمی را بهترین سرمایه افکار است و بس     
زندگی در راه افکار سعی در کار است و بس
هر کس را آرزویی در جهان باشد ولی    
آرزوی ما به دوران دیدن یار است و بس
ای ولی منتظر باز آ که چشم دوستان   
روز و شب از بهر دیدار تو خونبار است و بس
در سرما جز هوای جنت روی تو نیست       
دیده ما بر رخت مشتاق دیدار است و بس
گوشه چشمی به ما افکن شما از روی لطف  
چون که دیدار تو درمان دل زار است و بس
در گلستان جهان روییده بس خار ستم         
چاره اش تنها از ان تیغ شرر بار است وبس
لب ببند از گفته ی خسرو سعی در افکار کن
شرط ایمان مسلمانی به کردار است و بس

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  4:30 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها