0

مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

شهری ز قمِ تو، جمکرانی تر نیست
 وز شهرت شهر تو، جهانی تر نیست
آبی ست اگر چه رنگ دریا اما
 از خاک ره تو آسمانی تر نیست
عالم همه دل باخته ی توست ولی
 از فاطمه صاحب الزمانی تر نیست
گر تیر به چشم دشمنان خواهی زد
 از قدّ خمیده ام کمانی تر نیست
نالید جرس که: مرد راهی گر هست
 از کودک اشک، کاروانی تر نیست
ما با رصد ستاره ها فهمیدیم
 کز دامن چشم، کهکشانی تر نیست
پاییزترین فصول را سنجیدیم
 از فصل جدایی ات خزانی تر نیست
عشق است و عروج تا به اوج ملکوت
 وز عقل من و تو نردبانی تر نیست
از سنگ بنای عشق در عالم خاک
 دیرینه تری و باستانی تر نیست
ماناست اگر چه نقش ارژنگ ولی
 از کِلک بدیع عشق، مانی تر نیست
سُکر غزل مرا اگر دریابی
 دانی که از این باده مغانی تر نیست
این مصرع «پروانه» مرا کشت که گفت:
 از عشق، بلای ناگهانی تر نیست!

 

شاعر : محمد علی مجاهدی

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی
غروب، این‌ همه غربت، چرا نمی‌آیی؟
زمین به دور سرم چرخ می‌زند، پس کی
تمام می‌شود این روزهای یلدایی؟
کجاست جاذبه‌ات آفتابِ من؟ خسته است
شهابِ کوچکت از این مدار پیمایی
کبوترانه دلم را کجا روانه کنم؟
کجاست گنبد آن چشم‌های مینایی؟
تمام هفته دلم را به جمعه خوش کردم
غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی

 

شاعر : پانته آ صفایی

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

با توام ای دشت بی پایان! سوار ما چه شد؟
یکه تاز جاده های انتظار ما چه شد؟
آشنای "لا فتی الا علی " اینک کجاست؟
صاحب " لاسیف الا ذوالفقار" ما چه شد؟
چارده قرن است چِل منزل عطش پیموده ایم
التیام زخم های بی شمار ما چه شد؟
چشم یوسف انتظاران را کسی بینا نکرد
روشنای دیده ی امّیدوار ما چه شد؟
ذوالجناحا ! عصر ما چون عصر عاشورا مباد
دشت را گشتی بزن بنگر سوار ما چه شد؟
باز ای موعود! بی تو جمعه ای دیگر گذشت
کشت ما را بیقراری پس قرار ما چه شد؟
می نشینم تا ظهور سرخ مردی سبز پوش
آن زمان دیگر نمی پرسم بهار ما چه شد

شاعر : مهدی جهاندار

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

کعبه زیباست به شرطی که تو در کعبه درآیی
به حرم تکیه نهی روی به عالم بنمایی
دیده بر گل ننهم تا گل روی تو ببینم
دل به عالم ندهم تا تو ز من دل بربایی
حجرالاسود و حجر و حرم و مروه و مسعا
همه چشمند نگارا که تو از راه بیایی
حاجی آنست که محرم شود و دور تو گردد
زائر آن ست که یکدم تو به او رخ بنمایی
خواستم تا که دعایی بکنم بهر ظهورت
چه دعایی بکنم یوسف زهرا تو دعایی

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

کولیان جنوب شیکاگو، نوجوانان شاخ آفریقا
دختران  جوان اورشلیم، موبدان قلمرو بودا
همه در انتظار یک روزن، در دل برگ های تقویمند
چشم شان خیره مانده سوی افق، دل شان در امید فرداها
کودکان گرسنه ی هایتی، مادران اسیر بحرینی
بغض دارند...بغض دلتنگی، گله دارند از خدا حتی
بوی باروت می رسد از مصر... از یمن بوی تند خودسوزی
بچه های یتیم غزه هنوز نا امیدند از همه اما...
بیت پنجم رسید و تا این جا شش نفر از گرسنگی مردند
درد تو چیست جز یتیمی که بی غدا مانده آن سوی دنیا
ما هم این گوشه از جهان خوبیم، حالمان...ای... بدون تو بد نیست...
سامری ها فریبمان دادند...دور دیدیم چشم موسی را

شاعر : محمد جواد الهی پور

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

این جمعه زیر پای تو بودن غنیمت است
یک لحظه هم برای تو بودن غنیمت است
دست مرا بگیر و ببر در خیال خود
در حال و در هوای تو بودن غنیمت است
یک کم نگاه کن به دل آشنای من
وقتی که آشنای تو بودن غنیمت است
نام مرا میان دعایت نمی بری؟
در زمره ی دعای تو بودن غنیمت است
با اینکه شیعیان تو شاهان عالمند
من هم گدا، گدای تو بودن غنیمت است
قدری بخوان عبارت شیب الخضیب را
در اوج روضه های تو بودن غنیمت است
یک عمر از تو کرب و بلا را نخواستیم
یک روز کربلای تو بودن غنیمت است

شاعر : مجتبی حاذق

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

کنج ایوان نگاه تو که زنجیر شدم
مات و مبهوت تو و باده ی شبگیر شدم
لحظه هایی که پر از ثانیه ی دیدن بود
من به دستان سحرخیز تو تکثیر شدم
شب و آن پیر خرابات و دلی باده پرست
من چُنان خواب خوشی یک شبه تعبیر شدم
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شبی کز دو لب یار ، نمک گیر شدم
من که از گردش ایام به ضعف افتادم
عجب آن بود که آن شب به نمک ، سیر شدم
نمک سفره ی دلدار کفایت کندم
تا ابد بر سر این سفره زمین گیر شدم
شکر ایزد که مرا مست و خرابش فرمود
غم ندارم که در این واقعه تکفیر شدم
من فقط معتکف کنج نگاه تو شدم
شکر دارم که در خانه ی تو پیر شدم

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:29 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

نهان از دیده ها ، ‌خود کرده تا کی ؟
چو نور دیده ها در پرده تا کی ؟
مکن در پرده همچون شمع ، مسکن
برون آ تا شود آفاق ، روشن
تو شمع بزمگاه لامکانی
در این فانوس سبز آخر چه مانی ؟
چو شمع از نور خود آتش برانگیز
بسوز این تیره فانوس و فروریز
چو داد اول زمان ، نور تو پرتو
تو خود هم مهدی آخر زمان (عج) شو
سوار عرصه دین همگنان کن
چو شمعش ، ذوالفقار آتش فشان کن
عدم کن ظلمت کفر از ره دین
به برق تیغ خون ریز شه دین

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:29 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

دگر ای دوست مرا در حرمت محرم کن
رفتم از دست نگاهی به دل ما هم کن
یا بیا جانب قبله بکشان پای مرا
یا بر احوال دلم فکر کمی مرهم کن
با نگاهی بده خاکستر عمرم بر باد
این جگر سوخته، رسوای همه عالم کن
من زمین گیر شدم باز قدم پیش گذار
التفاتی کن و این فاصله ها را کم کن
گریه از اول خلقت شده ارثیه ی ما
فکر چشمان پر از اشک بنی آدم کن
دیگر این نوکر تو گریه کن سابق نیست
پای بر دیده نه و چشم مرا زمزم کن
می رسد بوی تو اما خبری نیست ز تو
یوسفا چارۀ این شام پر از ماتم کن
کاش می شد که شبی خواب تو را می دیدم
دوستم داری اگر، قلب مرا محکم کن
دست و پا می زنم از دور نگاهی بکنی
گوشه چشمی به من و نالۀ پر دردم کن
نازداری تو و، ناز تو کشیدن سخت است
رحمی آخر به من و کوچکی قلبم کن
به علمدار قسم پای رکابت هستم
شانه ی گرم مرا تکیه گه پرچم کن
همچنان ام بنین سوز و نوا دارم من
هوس یک سحر کرببلا دارم من
شاعر:قاسم نعمتی

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:40 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

مهدی ای قائم موعود، سلام
پسر احمد و محمود سلام
من که باشم، تو عزیز همه ای
یوسف گمشدۀ فاطمه ای
جان چه باشد، که نثار تو کنم
تا نگاهی به عذار تو کنم
گل چه باشد که به پایت ریزم
مددی کن که ز جا برخیزم
سر چه باشد که ز پیکر برود
باید این دل پی دلبر برود
دل چه باشد که کنم تقدیمت
ملک از عرش کند تعظیمت
قابلیت نبود این همه را
تا ببینم پسر فاطمه را
با تو بارد به سر ما برکت
نیست بی تو ملکی را حرکت
رزق ما از برکات دم توست
دل من حیف که نامحرم توست
روسیاهم، تو سفیدم گردان
نائل حال امیدم گردان
جان من مرده و بی احساس است
دل بیچاره نمک نشناس است
می کند حرص و حسد نابودم
امتحانم کنی ار، مردودم
دل ناپاک مرا پاک نما
تا شوم لایق دیدار شما
دانی ای دوست که من نادانم
مستحق کرم و احسانم
لطف کن گشته "کلامی" زارت
تکیه گاه است مرا دیوارت
شاعر:ولی الله کلامی زنجانی

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:41 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

بس است شور تغزّل من خیالی را
پی سراب زدم پرسه در حوالی را
چگونه اشک نریزم؟ چگونه خوش باشم؟
به سینه ام نزدم سنگ بی خیالی را
مرا به زور نشاندند بین برزخ هجر
نشد که طی نکنم عالم مثالی را
کدام جمعه می آیی و جشن می گیریم
جواب عینی این جمله ی سؤالی را
دلا به جوشِ ظهورش، کسی که مؤمن نیست
ندیده چشمه ی آبی به این زلالی را
هنوز در عجبم از خیال نازک خویش
چگونه رفته مسیر به این محالی را؟
شاعر:حجت الاسلام رضا جعفری

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:41 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

بازآ که مرا بی تو نه روز است و نه سال است
ای ماه مرا هفته ی بی دوست وبال است
یک مرحله از سیر جنون نیز خموشی است
بگذار بگویند که مجنون تو لال است
غم خورد دلم را و کسی معترضش نیست
در مشرب ما خوردن میخانه حلال است
منسوخ نشد چشم تو با دیده ی مردم
این فتنه ی شب خیز ز آیات قتال است
در قال شرر نیست چه دیروز چه فردا
پروانه ی ما سوختنش بسته به حال است
با طلعت مهمان نشود طالع ما جفت
رحم است بر آن میوۀ بدبخت که کال است
باید که سر از خویش به تقصیر بگیریم
با تیغ زند هر که سر خویش حلال است
زآن چشم که حق، حافظ او باد مرا دید
آیندۀ من بسته بدین قهوۀ فال است
در جلوت عشاق می افتید که کنکاش
در خلوت مردان کرامات محال است
شاعر:محمد سهرابی

 

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:41 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

عالم به غم نشسته و در آرزوی توست
دنیا در آستانۀ دیدار روی توست
کم کم ظهور دور تو نزدیک می شود
این فصل غم، بهار رسیدن به کوی توست
آقا به قبر مخفی زهرا قسم بیا
دل های خسته همدم بغض گلوی توست
دستان زینب است به سوی خدا بلند
ای چشم شیعه چشم رقیه به سوی توست
ای جان فدای حال دعا و تضرعت
بازا که شیعه در به در کو به کوی توست
این دردها که بی تو سر شیعه آمده
تنها نه از وقاحت و بغض عدوی توست
شاید که از گناه، بلا می رسد به ما
شاید همیشه نامۀ ما روبروی توست
من بارها از آبرویت خرج کرده ام
شیعه کسی ست که سبب آبروی توست
من با دل تو فاصله را کم نکرده ام
محروم تا به کی دلم از گفتگوی توست
آماده می کنم دل خود را برای تو
خوش آن دلی که بسته به یک تار موی توست
مشتاق دیدن پسر فاطمه کسی ست
کز هر غمی رسیده پی جستجوی تو
ای دل بیا که لشگر خون خدا شوی
آمادۀ مدینه و کرببلا شوی
شاعر:محمود ژولیده

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:41 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

کویر تشنه شده قلبم، ای سحاب، بیا
تمام زندگیم بی تو شد سراب، بیا
هزار جمعه گذشت و نقاب نگشودی
به جان فاطمه این جمعه بی نقاب بیا
مباد آن که بیایی و مرده باشم من
شتاب کن که اجل می کند شتاب بیا
گذشت عمر و ندیدم تو را به بیداری
کرامتی کن و امشب مرا به خواب بیا
به کوچه کوچۀ شهرم ز خون دل همه شب
برای آمدنت ریختم گلاب بیا
گناه من ره دیدار بسته بر رویت
تو بهر دیدن من از ره ثواب بیا
غروب جمعه شده بی تو روزهای دلم
به صبح جمعۀ من همچو آفتاب بیا
به دردهای به حیدر نگفتۀ زهرا
به ناله های سحرگاه بوتراب بیا
به سینه ای که شکست از سُم ستور، قسم
به صورتی که شد از خونِ سر خضاب بیا
سرشک دیدۀ «میثم» به سیل شد تبدیل
هنوز نالۀ او مانده بی جواب بیا
شاعر:غلامرضا سازگار

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

چقدر پنجره را بی بهار بگذاری؟
و یا نیایی و چشم انتظار بگذاری
مگر قرار نشد شیشه ای از آن می ناب
برای روز مبادا کنار بگذاری؟
بیا که روز مبادای ما رسید از راه
که گفته است که ما را خمار بگذاری؟
درین مسیر و بیابانِ بی سوار خوشا
به یادگار خطی از غبار بگذاری
گمان کنم تو هم ای گل بدت نمی آید
همیشه سر به سر روزگار بگذاری
نیایی و همه ی سر رسیدهامان را
مدام چشم به راه بهار بگذاری
جواب منتظران را بگو چه خواهی داد
همین بس است که چشم انتظار بگذاری؟
به پای بوس تو خون دانه می کنیم و رواست
که نام دیگر ما را انار بگذاری
گمان کنم وسط کوچه ی دوازدهم
قرار بود که با ما قرار بگذاری
چراغ بر کف و روشن بیا، مگر داغی
به جان این شب دنباله دار بگذاری
شاعر:سعید بیابانکی

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:42 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها