0

مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

مانده قلم موي زمان در رنگ خالت
پاشيده روي بوم دنيا حس و حالت
از چشم هايت بوي باران مي تراود
شبنم نشسته روي گلبرگ خيالت
پاي سفر در کفش هايت جا گرفته
در مي نوردد جاده ها را تا وصالت
ترکيبي از زيبا ترين هايي و دنيا
افتاده بي شک، پيش پاي اعتدالت
کي خواهي آمد؟از کجاهاي هميشه؟
مانده نگاه پنچره زير سوالت
پا مي دهد آيا براي چشم هامان ؟
در يک غروب جمعه ديدار محالت

شاعر : حسنا محمدزاده

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:20 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

دیگر ، قرار بی تو ماندن نیست با ما
کی می ‌شود به رویت ، چشم یاران ؟
نه من ، که پیش نگاهت ، جهان به خاک افتد
زمین به سجده درآید ، زمان به خاک افتد
دگر تحمل درد فراق ، ممکن نیست
کجاست مرهم این زخم ؛ زخم کاری ما ؟
آقا ! کدام جمعه ، دلت سبز می ‌شود ؟
خون شد دلم ز درد و به درمان نمی‌ رسد
در نگاهش ، ترنمی سبز است
آن که با شوق و شور می آ‌ید
دور از چراغ چشم تو ، ما ، مانده ا‌یم و باز
وامانده ، در تداوم این امتداد ها
الا ! ای آفتاب آشنایی
چنین در پشت ابر غم ، چه پایی ؟
یک فصل ، مانده تا به طلوع نگاه تو
یک فصل مانده است به فرخنده فالی ‌ام
من چنان در دیدنت محوم ، که پندارم
مگر در دیدار با من ، دیر خواهد کرد
داغ هزاران بوسه ، روییده است بردار
شرط نخست عشقبازی ،‌ سر به داریست
تو ، همان جلوه مهری ، که در آفاق وجود
هیچ سر نیست که در آن ، همه سودی تو نیست
تنها گواه پرسه ‌ام در جست و جوی آخرین موعود
از کوچه آیینه ، تا بن بست حیرت ، سیه من بود
دست‌ هایت ، ضریح تمناست
ای فردا !! که روح تو ، با ماست
تو از تبار بهاری ، چگونه بی تو بمانم ؟
شمیم عاطفه داری ، چگونه بی تو بمانم ؟
من در پی امر تو ، دما دم
آماده رزم کافرانم
مهین شهر شعبان بود ارمغان
که شد منتخب ، از شهور جهان
نسیم صبح فروردین عنبر سود می آ‌ید
شمیم دلپذیر نافه ، بوی عود می‌ آید
در انتظار مانده ‌ام ... آقا ! چه می‌ شود
در کوچه ‌های شهر بپیچد ، صدای تو ؟

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:20 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

گرفته اند درختان تب نيامدنت را
بگو کسي برساند به باغ عطر تنت را
بگو کدام صدا مي رسد به سمت صدايت؟
بگو کدام هوا مي پراکند سخنت را؟
مباد يوسف من از قبيله روي بتابي
اگر سراغ گرفتند بوي پيرهنت را
کجاي قصه به تاراج رفته گنج صبوري؟
کجاي قصه فراموش کرده اي وطنت را؟
سياه بختي از اين بيشتر که هم نفسانت
برادرانه تماشا کنند سوختنت را...؟
بدا به حال دل من که از هواي تو دورم
کسي بياورد اي کاش عطر خوب تنت را

 

شاعر : ناصر حامدی

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

غزل ‌تر از غزل انتظار من ، برگرد
ابر ستاره شب های تار من ، برگرد
کرشمه ‌ای کن و چشمی خمار و در عوضش
تمامی هستی و دار و ندار من ، برگرد
میان گرد و غبار گمان ، ترک برداشت
فسیل باور ایل و تبار من ، برگرد
کجاست شطح دو تار نگاه مشرقی ‌ات ؟
که پینه بسته گلوی سه تار من ، ‌برگرد
بیا به یاری این پی ناتوان ، افسوس
پر از گناه شده کوله بار من ، برگرد
بکوب بر دف و با رقص تیغ عریانت
بچرخ دور جنون مدار من ، برگرد
شهید کن عطشم را ، شتاب کن موعود
به سر رسیده دگر انتظار من ، برگرد
 شاعر:سعید یغمایی

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

دور از روی تو ای جان تا به کی ؟
زآتش عشقت گدازان تا به کی ؟
گل عذارا بر امید صبح وصل
مبتلی شام هجران تا به کی ؟
تو به هر جمعی چو شمعی جلوه ‌گر
من به کنج غم ، پریشان تا به کی ؟
در خم چوگان زلفت ای صنم
همچو گوی افتان و خیزان تا به کی ؟
از حجاب زلف بنما روی خویش
ماه اندر ابر ، پنهان تا به کی ؟
کن زمی شیرینم ای ساقی مذاق
تلخ کامی های دوران تا به کی ؟
بنده شو ( محزون ) به درگاه ظهور
غافلی از شاه خوبان تا به کی ؟
 

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

ای غایب از این محضر ...... از مات سلام الله
وی از همه حاضرتر ...... از مات سلام الله
ای نور پسندیده ...... وی سرمه هر دیده
احسنت زهی منظر ...... از مات سلام الله
ای صورت روحانی ...... وی رحمت ربانی
بر مومن و بر کافر ...... از مات سلام الله
چون ماه تمام آیی ...... و آنگاه ز بام آیی
ای ماه تو را چاکر ...... از مات سلام الله
ای غایب بر حاضر ...... بر حال همه ناظر
وی بهر همه گوهر ...... از مات سلام الله
ای شاهد بی نقصان ...... وی روح ز تو رقصان
وی مستی تو در صدر ...... از مات سلام الله
وی جوشش می از تو ...... وی شکر نی از تو
و از هر دو تویی خوش تر ...... از مات سلام الله

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

هنوز گريه بر اين جويبار کافی نيست
ببار، ابر بهاری، ببار، کافی نيست
چنين که يخ زده تقويم ها هر روز
هزار بار بيايد بهار کافی نيست
به جرم عشق تو بگذار آتشم بزنند
براي کشتن حلاج دار کافي نيست
گل سپيده به دشت سپيد مي رويد
سپيد بختی اين روزگار کافی نيست
خودت بخواه که اين روزگار سر برسد
دعای اين همه چشم انتظار کافی نيست
فاضل نظری

 

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

می بارد از فراقت، خونابه از دو ديده
چون خال هندوي تو، جان‌ها به لب رسيده
اي باغبان هستي، بنگر به گلستانت
دست جفاي دوران، گل دسته دسته چيده
بفرست زان نسيم جان‌بخش نو بهاري
برگلشني که در آن باد خزان وزيده
بنگر که از فراق گل‌هاي نوشکفته
شد قامت بلند سرو چمن خميده
خون در تنور لاله، جوش آمد و از اين‌رو
رگ‌هاي آسمان را خون شفق دويده
ظلمت گرفته عالم، يأس است و نامرادي
کو پيک صبح اميد، کی سرزند سپيده؟
دارم اميد آن‌که آيد ز ره سواري
برهم زند بساط ظلمت به نور ديده
من هم «نوا»ي حافظ خوانم سرودي از دل:
«بازآ که توبه کردم از گفته و شنيده»
مهدی ابتهاج (نوا)

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

برهم زنيد ياران اين بزم بى صفا را
مجلس صفا ندارد، بى يار مجلس آرا
بى شاهدى و شمعى هرگز مباد جمعى
بى لاله شور نبود مرغان خوشنوا را
اى کعبۀ حقيقت وى قبلۀ طريقت
رکن يمان ايمان عين الصفا صفا را
اى هر دل از تو خرم، پشت و پناه عالم
بنگر دچار صد غم يک مشت بينوا را
اى رحمت الهى درياب (مفتقر) را
شاها به يک نگاهى بنواز اين گدا را
کمپانی

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

در آسمان ياد تو، دلها کبوترند
بي وقفه ، هرتپش ، به هواي تو مي پرند
اي جاري نديدني، اي عطر سبز باغ
گل ها هم از تو خاطره هايي معطرند
اي بارش هميشگي، اي ابر بي زوال
از التفات توست اگر ابرها ترند
صبحي که سر بر آوري از مشرق ظهور
اين ابرهاي خشک،به دست تو پرپرند
شب را به يک اشاره ي خود تار و مار کن
اي آن که چشم هاي تو خورشيد گسترند
حسين عبدی

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

نام تو را خواندم وشعري سپيد
در غزلستان خيالم دميد
در پي نام تو غزل مست مست
آمد و در خلوت شعرم نشست
نام تو را خواندم و گويي بهار
با دل من داشته صدها قرار
نام تو آغاز شکوفايي است
حرف تو لبريز ز گويايي است
پيش قدوم تو، افق خم شده
سنگ پر از صحبت زمزم شده
بيد اگر خم شده، مجنون توست
لاله اگر سوخته، دلخون توست
سرو اگر قامتي افراشته
رايت سبز تو نگه داشته
گل چو به توصيف تو پرداخته
گونه‌اش از شوق، گل انداخته
آب ز حرف تو زلال آمده
چشمه از اين زمزمه حال آمده
غنچه به عطر نفست باز شد
فصل شکفتن ز تو آغاز شد
شعر اگر عاطفه آموخته
چشم به لعل غزلت دوخته
آينه و آب زلال توأند
در همه جا غرق خيال توأند
آب گرفته است ز رويت وضو
آب به لطف تو پر از آبرو
هر چه بهار است ز لبخند توست
هر چه شکفته است ز پيوند توست
بي‌تو سخن‌ها همه بي‌ بال بود
سيب سبدهاي غزل کال بود
حنجره‌ات تا غزل آغاز کرد
بسته‌ترين پنجره را باز کرد
دل به سخن‌هاي تو عاشق‌ تر است
روي شهيد تو شقايق‌ تر است
با تو من و عشق صميمي شديم
يکشبه ياران قديمي شديم
تازه شدم تا به تو دل باختم
هر چه شدم تازه غزل ساختم
هر چه من و شعر قدم مي‌زنيم
حرف تو را باز رقم مي‌زنيم
پرويز بيگی حبيب آبادی

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:23 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

ره دین بیاب از خرد چون سزاست
که گیتی بدین ایستادست راست
از این پس نباشد پیامبر دگر
به آخر زمان ( مهدی ) آید به در
بگوید خط و نامه کردگار
کند دین پیغمبری آشکار
بدارد جهان بر یکی دینِ پاک
برآرد ز دجّال و خیلش هلاک
رسد از آسمان هر پیمبر فراز
شوند از پس ? مهدی ? اندر نماز                 

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:23 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

چشم‌ها پرسش بي‌پاسخ حيراني‌ها
دست‌ها تشنه تقسيم فراواني‌ها
با گل زخم، سر راه تو آذين بستيم
داغ‌هاي دل ما، جاي چراغاني‌ها
حاليا! دست کريم تو براي دل ما
سرپناهي است در اين بي‌سر و ساماني‌ها
وقت آن شد که به گل، حکم شکفتن بدهي!
اي سرانگشت تو آغاز گل‌افشاني‌ها!
فصل تقسيم گل و گندم و لبخند رسيد
فصل تقسيم غزل‌ها و غزل‌خواني‌ها...
سايه امن کساي تو مرا بر سر، بس!
تا پناهم دهد از وحشت عرياني‌ها
چشم تو لايحه روشن آغاز بهار
طرح لبخند تو پايان پريشاني‌ها
قيصر امين پور

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:23 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

اگر چه زود؛ می آید، اگر چه دیر؛ می آید
سوار سبز پوش ما به هر تقدیر می آید
همان خورشید موعودی که در روز طلوع او
حدیث صبح صادق می شود تفسیر، می آید
زمین آبی تر از این آسمان ها می شود وقتی
که آن آیینه ی سبز «خدا-تصویر» می آید
شکوه مهربانی که نگاه نافذش حتی
به روی سنگ ها هم می کند تأثیر، می آید
در اعماق نگاهش می توان خشمی مقدس دید
دلش لبریز از مهرست و با شمشیر می آید
چنان با ضربه های حیدری اعجاز خواهد کرد
که از دیوار هم گلْ نغمه ی تکبیر می آید
دقیقاً رأس آن ساعت که در نزد خدا ثبت است
نه قدری زودتر از آن، نه با تأخیر می آید

 

شاعر : سید محمد جواد شرافت

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:23 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

نسيم کوى تو پيغامى از سحر دارد

سد سبد گل خورشيد روى سر دارد
بهشت، در نفس باد صبحدم جارى است
که از ديار تو اى آشنا گذر دارد
شميم عاطفه ات را ز باغ بايد جست
که در هواى تو هر شاخه، برگ و بر دارد
اگر چه روز و شبم بى تو سخت مى گذرد
خيال روى توام عالمى دگر دارد
همين نه من ز فراق تو اشک مى بارم
که هر که از تو سخن گفت چشم تر دارد
پيام دلکش جبريل شعر من اين است
که يار از دل عشاق خود خبر دارد
صداى شيهه رخش ظهور مى آيد
به گوش آنکه دلى عاشقانه تر دارد
جهان مسخَّر آن حسن دل فروز شود
شبى که ماه من از رخ، نقاب بردارد
کسى به چشمه آب بقا رسد (سالار)
که خضر وادى همت به او نظر دارد
محمد على سالارى ثانى (سالار)

 

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:23 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها