0

مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

ساحل چشم من از شوق به دریا زده است
چشم بسته به سرش ، موج تماشا زده است
جمعه را سرمه کشیدیم ، مگر برگردی
با همان سیصد و فرسنگ نفر برگردی
زندگی نیست ، ممات است تو را کم دارد
دیدنت ارزش آواره شدن هم دارد
از دل تنگ من ، آیا خبری هم داری ؟
آشنا پشت سرت مختصری هم داری ؟
منتی بر سر ما هم بگذاری ، بد نیست
آه ، کم چشم به راهم بگذاری بد نیست
نکند منتظر مردن مایی ، آقا ؟
منتظرهات بمیرند میایی آقا ؟
به نظر میرسد این فاصله ها کم شدنی ست
غیرممکن تر از این خواسته ها هم شدنی ست
دارد از جاده صدای جرسی می آید

ساحل چشم من از شوق به دریا زده است
چشم بسته به سرش ، موج تماشا زده است
جمعه را سرمه کشیدیم ، مگر برگردی
با همان سیصد و فرسنگ نفر برگردی
زندگی نیست ، ممات است تو را کم دارد
دیدنت ارزش آواره شدن هم دارد
از دل تنگ من ، آیا خبری هم داری ؟
آشنا پشت سرت مختصری هم داری ؟
منتی بر سر ما هم بگذاری ، بد نیست
آه ، کم چشم به راهم بگذاری بد نیست
نکند منتظر مردن مایی ، آقا ؟
منتظرهات بمیرند میایی آقا ؟
به نظر میرسد این فاصله ها کم شدنی ست
غیرممکن تر از این خواسته ها هم شدنی ست
دارد از جاده صدای جرسی می آید
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
منجی ما به خداوند قسم آمدنی ست
یوسف گم شده ، ای اهل حرم آمدنی ست

 

مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
منجی ما به خداوند قسم آمدنی ست
یوسف گم شده ، ای اهل حرم آمدنی ست

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

نه مگر اينکه تو بر خيل يتيمان پدري؟
تو که از خوبترينان جهان خوب تري
عصرهر جمعه در اندوه تو طي خواهد شد
تو که در عهد و وفا از همه ي خلق سري
بي قراري و غم و غربت و سرگرداني
واي بر حال دل منتظرو بي خبري
پابه پاي همه ي ثانيه ها مي گردم
نيست اما اثري از تو که صاحب اثري
وقت آن نيست بيايي و بماني تا ما
نگذاريم سر از قصه به پاي دگري؟
چه کنم با دل تنگ و عطش آمدنت؟
باز هم جمعه گذشت از تو نيامدخبري

 

شاعر : بنیامین سربندی

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

بدون چشم تو آری ، همیشه ویرانم
به شاخه های شکسته ، به سایه می مانم
تو آن سخاوت سبزی که انتظارت را
همیشه پنجره در پنجره پریشانم
به چشم مومن مردم گناه من این است
که با تمام وجودم تو را مسلمانم
چگونه بی تو دل من بگیرد آرامش
منی که بی نفس تو غریق طوفانم
شبی برای سکوتم ترانه میخوانی
و من به یمن صدای تو سبز می مانم
فریب آینه ها را نمیخورم هرگز
بیا برای رسیدن ، تو باش پایانم

 

شاعر : نرگس ایمانیان

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

اي مهربان که نام تو را يار گفته‌‌اند
چشم تو را فروغ شب تار گفته‌اند
از دست‌هاي مهر تو اعجاز چيده‌اند
از گام‌هاي سبز تو بسيار گفته‌اند
ما با در و دريچه و روزن غريبه‌ايم‌
با ما سخن هميشه ز ديوار گفته‌اند
واکن ز نور پنجره‌اي رو به‌روي ما
کز ابرهاي تيره به تکرار گفته‌اند
برخيز و پرده برکش از آن روي تا که ما
باور کنيم آنچه زديدار گفته‌اند
الهام امين‌

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

تا کي براي ديدن رويت دعا کنم؟
تا کي دو دست خويش به سوي خدا کنم؟
در پيشگاه قدس تو از خاک کمترم
بگذار خاک پاي تو را توتيا کنم
امّيد زندگاني من ، مهدي عزيز
من آمدم به درگه تو التجا کنم
با اين زبان الکن و اين طبع نارسا
هر جا روم براي ظهورت دعا کنم
جبريل مفتخر به گدايي کوي توست
لايق نيَم گداي تو خود را صدا کنم
با نامه اي سياه به درگاهت آمدم
شايد تو را ز آمدن خود رضا کنم

 

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

تو مى رسى
تو مى رسى، شبيه صبحى آشنا
که بوى ياس و عطر گل
قيام کرده در فضا
تو مى رسى
شبيه رنگ آسمان، لطيف و تازه و روان
و مرغ هاى خسته و مهاجرى
که از تلاطم زمين
به دوردست رفته اند، به اشتياق روى تو
دوباره باز مى رسند
به يمن گام هاى تو
چه مردمان غافلى
به آخرين صف نماز مى رسند!
تو مى رسى
شبيه مطلع غزل
سيصد و سيزده رديف و قافيه
در انتظار واژه هاى سبز تو
و عاقبت
تو مى رسى
تمام درب هاى خسته و شکسته را
دوباره باز مى کنى
زهرا غلامزاده

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

با اشک مي زنم ورق اين فال خسته را
فالي دوا نمي شود اين سرشکسته را
خون از تمام چشم و دلم سيل مي شود
هر وقت که وا مي کنم اين زخم بسته را
اين نذر عاشقي است که ريزم به هر قدم
گلها به پاي آمدنت دسته دسته را
از بس نيامدي غزلم پير شد ببين
رنگ سپيد روي غزلها نشسته را
بايد شبي نشست غزل عاشقانه چيد
 اين واژهاي خالي از هم گسسته را
آقا تو را به جان غزلهاي منتظر
منت گذار جاده ي با اشک شسته را

شاعر : سید جعفر حسینی

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

بيا که آينه ي روزگار ، زنگاري است
بيا که زخم زبان هاي دوستان کاري است
به انتظار نشستن در اين زمانه ي ياس
براي منتظران چاره نيست ناچاري است
به ما مخند اگر شعرهاي ساده ي ما
قبول طبع شما نيست کوچه بازاري است
چه قاب ها و چه تنديس هاي زريني
گرفته ايم به نامت که کنج انباري است
نيامدي که کپرهاي ما کلنگي بود
کنون بيا که بناهايمان طلاکاري است
به اين خوشيم که يک شب به نامتان شاديم
تمام سال اگر کارمان عزاداري است
نه اين که جمعه فقط صبح زود بيدارند
که کار منتظرانت هميشه بيداري است
به قول خواجه ي ما در هواي طره ي تو
" چه جاي دم زدن نافه هاي تاتاري است "

 

شاعر : سعید بیابانکی

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

اسير مانده ايم در بهانه هاي پاپتي
و ميله هاي آهنين و عشق هاي ساعتي
حوالي نگاهمان دوباره صف کشيده است
صداي تيک  تاک غم , شماره هاي صنعتي
امان از اشتباه هاي نا تماممان , همان
تفاخر هميشگي به هيچ هاي قيمتي !
ميان قرن حادثه کجاست اتفاق عشق
نمانده در تسلط همان هبوط لعنتي ؟!
کسي نيامد از تبار انتظارمان ببين
که مانده ايم سخت در هجوم بي لياقتي

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:16 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

گوش کن! مى شنوى همهمه دريا را
تپش واهمه خيز نفس صحرا را؟
نور، بى حوصله در پنجره مى آشوبد
باز کن پنجره بسته گلدان ها را
واژه ها در شعف شعر شدن مى رقصند
ديدى آنک به افق چرخش مولانا را
شيهه اسب کسى در نفس طوفان است
گوش کن! مى شنوى همهمه دريا را؟
سبزپوش است سوارى، گل و قرآن در دست
آب مى پاشد، يک مرقد ناپيدا را

 

شاعر : قنبر علی تابش

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:16 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

افسوس که عمری پی اغیار دویدیم
از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم
سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم
جز حسرت و اندوه متاعی نخریدیم
ما تشنه لب اندر لب دریا متحیر
آبی به جز از خون دل خود نچشیدیم
ای بسته به زنجیر تو دل‌های محبان
رحمی که در این بادیه بس رنج کشیدیم
چندان که به یاد تو شب و روز نشستیم
از شام فراقت چو سحرگه ندمیدیم
تا رشته‌ی طاعت به تو پیوسته نمودیم
هر رشته که بر غیر تو بستیم بریدیم
ای حجت حق پرده ز رخسار برافکن
کز هجر تو ما پیرهن صبر دریدیم
ما چشم به راهیم به هر شام و سحرگاه
در راه تو از غیر خیال تو رهیدیم
شمشیر کجت راست کند قامت دین را
هم قامت ما را که ز هجر تو خمیدیم
شاها! ز فقیران درت روی مگردان
بر درگهت افتاده به صدگونه امیدیم

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:16 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

طاقتش طاق مي شود ديگر،انتظار از هميشه خسته تر است
چشم هاي تو را بغل کرده،کوچه ها را هنوز رهگذر است
جمعه ساعت به وقت بي تابي،يک قطار از غروب مي آيد
خبر آورده اند پنجره ها،ماه امروز راهي سفر است
يک طرف سينه سرخ ها در صف،آن طرف تر هزار قرقاول
سر راهت هزار دست دعا،زير پايت هزار چشم تر است
ساعت از انتظار رد شده است،سوت پايان راه را نزدند
بوي نور از کدام کوپه وزيد،چه کسي از قطار با خبر است
ريزش کوه ،تونل وحشت،پرتگاهي کنار مرز جنون
سيصد و شصت و پنج روز سال،طول اين جاده ها پر از خطر است
آخر اين ريل مي رود به کجا؟کي بياييم پيشواز شما؟
چشم هاي هميشه خيس اميد،باز هم روي شانه هاي در است
جمعه مثل کلاف سر در گم ،به خودش تا هنوز مي پيچد
طاقتش طاق مي شود ديگر،عشق از انتظار خسته تر است
حسنا محمدزاده

 

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:16 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

عمری به انتظار نشستم نیامدی
چشم از همه به غیر تو بستم نیامدی
ای مایه امید بشر، رشته امید
از هرکسی بجز تو گسستم نیامدی
ای خضر راه گمشدگان در مسیر عشق
چشم انتظار هرچه نشستم نیامدی
ای سرو سرفراز گلستان زندگی
دیدی مگر حقیرم و پستم نیامدی
گفتی دل شکسته بود جای من فقط
این دل به خاطر تو شکستم نیامدی
عمری در آرزوی تو آخر شد و هنوز
در آرزوی روی تو هستم نیامدی
مست گناه، مرد حقیقت نمی شود
دیدی همیشه غافل و مستم نیامدی
زندان تن کلید ندارد به غیر مرگ
چون از رگ حیات نرستم نیامدی

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:17 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

خورشيد رخ مپوشان در ابر زلف، يارا
چون شب سيه مگردان روز سپيد ما را
ما را ز تاب زلفت افتاد عقده بر دل
بر زلف خم به خم زن دست گره گشا را
فخر جهانيان شد ننگ صنم پرستي
جانا ز پرده بنماي روي خدانما را
اي آشکار پنهان برقع ز رخ برافکن
تا جلوه ات ببينم پنهان و آشکارا
بي جلوه ات ندارد ارض و سما فروغي
اي آفتاب تابان هم ارض و هم سما را
بازآ که از قيامت برپا شود قيامت
تا نيک و بد ببيند در فعل خود جزا را
اي پرده دار عالم در پرده چند ماني
آخر ز پرده بنگر ياران آشنا را
بازآ که بي وجودت عالم سکون ندارد
هجر تو در تزلزل افکند ماسوي را
حاجت به تست ما را اي حجت الهي
آري بسوي سلطان حاجت بود گدا را
عمري گذشت و مانديم از ذکر دوست غافل
از کف به هيچ داديم سرمايه بقا را
ما را فکنده غفلت در بستر هلاکت
درمان کن اي مسيحا اين درد بي دوا را
اي پرده دار عالم در پرده چند پنهان
بازآ و روشني بخش دلهاي باصفا را
شاعر:فواد کرمانی

شاعر : فواد کرمانی

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:17 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

گذری کن که جهانی ز غم آزاد شود
آفتابا ز پس پرده غیبت بدرآی
تا جهان از کرم و لطف تو آباد شود
گشته تاریک جهان از ستم و ظلم و فساد
عدل و انصاف و مروت ز تو ایجاد شود
رهنمای بشر ای مهدی موعود بیا
تا که این مردم دنیا بتو ارشاد شود
مهدی فاطمه ای یوسف گمگشته ما
تو بیا تا که غم هجر تو آباد شود
ما نداریم به غیر از تو پناه دیگری
تو بیا تاکه دل ما زغم آزاد شود

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:17 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها