0

مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

 کیم که با تو کنم گفتگو عزیز دلم
عنایت تو به من داده رو عزیز دلم
سیاه روتر و بی‌آبروتر از من نیست
مگر دهی تو به من آبرو عزیز دلم
بسوز و آب کن و آتشم بزن که کنم
چو شمع، گریه بی های و هو عزیز دلم
اگر عزیز دل خود تو را صدا نزنم
چه خوانمت؟ چه بگویم؟ بگو، عزیز دلم!
توان گفتن یا بن الحسن نمانده دگر
که گریه عقده شده در گلو، عزیز دلم
کنار قبر علی، یا کنار قبر حسین
بگو کجات کنم جستجو عزیز دلم؟
گرفتم آنکه بیایی بدین سیه‌رویی
چگونه با تو شوم رو به رو عزیز دلم؟
بیا که فاطمه بعد از هزار سال هنوز
کند ظهور تو را آرزو، عزیز دلم
هنوز یاد لب تشنگان کرب و بلا
نگاه توست به دست عمو، عزیز دلم
به یاد حنجر خشکی که نهر خون گردید
رود ز دیده سرشکم چو جو، عزیز دلم
به جستجوی تو «میثم»روا بود که چو باد
تمـام عمـر رود کـو بـه کـو عزیز دلم

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:00 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

لال است آن زبان که نگوید ثنای تو
کور است دیده ای که ببیند سوای تو
رحمت به روح “صائب” شیرین سخن که گفت:
«عالم پر است از تو و خالی است جای تو»
از آن سری، که پای گذاری به چشم ما
ای چشم جبرئیل امین! جای پای تو
هر شب، دلم مسافر سرداب سامره است
همچون کبوتری که پرد در هوای تو
شب های جمعه ناحیه خوانند انبیا
در صحن سیّدالشّهدا با صدای تو
ای کاش در کنار حرم، صبح جمعه ای
تو بر حسین گریه کنی، ما برای تو
هر نیمه شب که بهر ظهورت، دعا کنی
آمین فاطمه است، جواب دعای تو
دارند التماس دعا از تو دوستان
هر لحظه در زیارت کرببلای تو
بگذار ما به جای تو گوییم بر حسین
تبدیل تا به خون نشود، اشک های تو
“میثم” اگر به کعبه بود، لحظة ظهور
زیبد کند هزار سر و جان فدای تو

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:00 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

دنیای   بی نگاه تو  تاریک و مبهم  است
بی تو  تمام  زندگی  ما  جهنم   است
ای  آفتاب سیصدو  چندین  قمر   بگو
تا جنگ بدر  دیگرتان  چند تا کم  است
نور تو  خامُشیی  همه  اعتراض هاست
این راز سجده های ملایک به آدم است
با  پنجه های ظلم  به روی  گلوی عدل
دیگر   بهار   آمدن تو   مسلم     است
صبح  طلوع جمعه  دلم  آفتابی   است
اما  غروب  مثل   غروبِ محرّم   است
روشن  کنید    مرگ     کجا میبرد   مرا
ای مردمان بهشت من اکنون در عالم است

شاعر : میثم مومنی نژاد

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:00 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

ای آفتاب زهرا عَجّل علی ظهورک
تنهای شهر و صحرا، عجّل علی ظهورک
گم گشته وجودی، هم غیب و هم شهودی
در دیده و دل ما، عجّل علی ظهورک
بی تو غریب، قرآن، بی تو اسیر، عترت
بی تو علی است، تنها، عجّل علی ظهورک
نه طاقتی نه صبری، تا چند پشت ابری؟
ای مهر عالم آرا عجّل علی ظهورک
دنیا در انتظار است، خون قلب روزگار است
پا در رکاب بنما، عجّل علی ظهورک
حیدر کند دعایت، زهرا زند صدایت
الغوث یابن زهرا ! عجّل علی ظهورک
زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته
دارند با تو نجوا، عجّل علی ظهورک
خون دو دیده گوید، دست بریده گوید
بر انتقام بازآ، عجّل علی ظهورک
هم عمّه ها پریشان، هم جدّ توست عطشان
هم چشم ماست دریا، عجّل علی ظهورک
بر “میثمت” نگاهی، از لطف گاه گاهی
ای چشم حق تعالی! عجّل علی ظهورک

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:01 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

 جز ذکر توأم نیست ثنایی و دعایی
بی حال و هوای تو چه حالی؟ چه هوایی؟
بی زخم تو محروم بود سینه ز مرهم
گر درد نبخشی، چه طبیبی؟ چه دوایی؟
بگذار که چون گرد به خاکت بنشینم
تا بر سر پایم بگذاری، کف پایی
از مرتبه و قدر و جلالش نشود کم
گر پادشهی چشم گشاید، به گدایی
عمری گذراندیم و دریغا که ندیدیم
روزی که ز ما سر نزند، جرم و خطایی
از گوشِ کرِ خود، گله داریم وگرنه
هر لحظه به ما از تو رسیده است، صلایی
مرغان هوا، خلق زمین، ماهی دریا
هر یک به زبانی ز تو گویند ثنایی
ایمن شده از روز مکافات و نگفتیم
هر لحظة این عمر بود روز جزایی
افسوس که در کوی تو بودیم و نبودیم
از پرتو حسنت، نگرفتیم ضیایی

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:01 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

جمعه دیگر رسیده   این همه هجران که دیده
ای که با من آشنایی کی می آیی کی می آیی
ای تمام آرزویم   روز و شب در جستجویم
تا به کی از من جدایی  کی می آیی کی می آیی
می کشی از عشق خود آخر به رسوایی
تو مارا ای تماشایی ببین کردی تماشا یی
تو ما را ای همه دنیا و دینم ای نگار نازنینم
دلبر من هستی و من هم زتو دل بر ندارم
ای گل بی خار من پیش تو من کمتر ز خارم
ای به دوش افکنده گیسو   می کشی من را به هر سو
گه به کوه و گه به صحرا   یابن الزهرا – یابن الزهرا
دل به عشقت داده ام من    از نفس افتاده ام من
کن نگاهم ای مسیحا     یابن الزهرا – یابن الزهرا
بی نیازم از حجر چون عاشق خال تو هستم
عمر من تا آخر عمرم به دنبال تو هستم
روی تو ماه تمامم نام تو ذکر مدامم
تو سرا پا نازی و من هم سرا پا رنج و دردم
سیدی یابن الحسن کی می شود دورت بگردم
می چکد اشگم بدا من   تا که هستم می زنم من
سنگ عشقت را به سینه  کی می آیی کی می آیی
ای امام دل شکسته دیده بر راهت نشسته
کوچه تنگ مدینه کی می آیی کی می آیی
مادرت بین در و دیوار خانه زد صدایت
دختری دردانه زیر تازیانه زد صدایت
نرگس خوشبوی نرجس یک نگاهی کن به مجلس
ای خداوند کرم بی توشه می گوید کجایی
در کدامین گوشه ای شش گوشه می گوید کجایی

شاعر : سید محسن حسینی

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:01 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

«یک جهان روضه و یک چشم پر از نم داری
آه، آقای  غریبم   به  دلت  غم  داری»
دردِ بی مادری ای کاش  دوایی  می داشت
فاطمیّه  شده  و  اشک  دمادم  داری
صاحبِ مجلس روضه، غم  مادر  دیدی
بر درِ  خانه ی خود، بیرق ماتم  داری
دردِ دل کن  که   نگویند  غریبی   آقا
  بین این سینه زنان، مونس و مَحرَم داری
  دلِ یعقوبیِ  مادر ز فراقت خون  است
یوسف مصر بقا،  قصد سفر  هم داری ؟
  دل ، حسینیّه ی  چشمان تو  شد مولا جان
  باز  هم  وقت  عزا،  یاد  مُحرّم  داری
  گاه در کوچه و گه  کرب و بلا  می گریی
  داغ  یک پهلو و انگشتر  خاتم  داری

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:01 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

صبحدم پيك مسيحا دم جانان آمد             
گفت برخيز كه آرام دل و جان آمد
سحر از پرده نشينان حريم خلوت               
نغمه برخاست كه شاهنشه خوبان آمد
عاشقان را رسد اين طرفه بشارت زسروش             
كه سحرگاه شب نيمه شعبان آمد
مى ‏كند مرغ سحر زمزم بر شاخ گل             
كه ز نرگس ثمرى پاك بدوران آمد
وارث تاج نبى اوست كه با دعوت حق             
بهر افراشتن پرچم قرآن آمد
شهسواريست كه با صولت و بازوى على             
از پى كشتن كفار به ميدان آمد
مظهر صلح حسن اوست كه با حلم حسن             
پى آرامش دلهاى پريشان آمد
آنكه اندر رگ او خون حسين بن عليست             
پى خونخواهى سالار شهيدان آمد
در ره زهد و عبادت چو على بن حسين             
سوى حق قافله راسلسله جنبان آمد
علم باقر همه در اوست كه با مشعل علم             
رهبر جامعه بى سر و سامان آمد
تا ز ناپاك كند مذهب صادق را پاك             
مظهر راستى و پاكى و ايمان آمد
هم چو كاظم كه بود قبله حاجات و مراد             
دردمندان جهان را پى درمان آمد
چون رضا تا كه كند از رنگ علوم             
وارث افسر سلطان خراسان آمد
اوست سرچشمه تقوا و فضيلت چو جواد             
منبع فيض و جوانمردى و احسان آمد
هادى وادى حق كز پى ارشاد بشر             
با چراغ خرد و دانش و عرفان آمد
يادگار حسن عسگرى پاك سرشت             
كه جهان را كند از عدل گلستان آمد
قائم آل محمد شه اقليم وجود             
كه بفرمانده ى عالم امكان آمد
طبع خاموش رسا باز چو مرغان چمن             
پى تبريك چنين شاد و غزلخوان آمد

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:02 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

زمین دلتنگ و مهدى بیقرار است‏
فلك شیدا، پریشان روزگار است‏
دلا، آدینه شد، دلبر نیامد
غروب انتظارم سرنیامد
همه دلها پر از آه و غم و درد
همه آلاله‏ها پژمرده و زرد
نفس‏ها خسته و در دل خموشند
فغانها بى‏صدا و پرخروشند
نه رنگى از عدالت، نى از صداقت‏
در و دیوار دارد نقش ظلمت‏
شده پرپر گل مهر و محبّت‏
همه دلها شده سرشا نفرت
شده شام یتیمان، ناله و اشك‏
برد هركس به كاخ دیگرى رشك‏
شده پژمرده غنچه در چمنزار
بگشت آواره گل در كوى گلزار
نشسته دیو بر دلهاى خفته‏
همه جا بذر نومیدى شكفته‏
زده زنگارها آئین و مذهب‏
دمى، رویى ز سرور نیست یا رب‏
به اشك چشم و مهر و ماه، سوگند
به آه و ناله دلهاى دربند
اگر نرگس ز هجرت زار زار است‏
شقایق تا قیامت دغدار است‏

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:02 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

شبی را به خوابم بیا، نازنین!
دلم را پُر از بوی خورشید کن
بیا چشمه غصه‌های مرا
پُر از جوششِ شعر امید کن
بیا که جهان، زیر هر گام تو
پُر از رویش سبزه‌ها می‌شود
دلِ آسمان، پُر زِ رنگین کمان
زمین، غرق ذکر خدا می‌شود

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

بی‌قرار تؤام و در دل تنگم گِله‌هاست
آه! بی‌تاب شدن عادت کم حوصله‌هاست
مثل عکس رُخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله‌هاست
بی‌تو هر لحظه مرا، بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گُسل زلزله‌هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟
دیدنت آرزوی روز و شب چلچله‌هاست
باز می‌پرسم از آن مسئلة دوری و عشق
و ظهور تو جواب همة مسأله‌هاست

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

کسی می آید از یک راه دور آهسته آهسته
شبی هم می کند زینجا عبور آهسته آهسته
غبار غربت از رخسار غمگین دور می سازد
و ما را می کند غرق سرور آهسته آهسته
دل دریایی ما را به دریا می برد روزی
به سان ماهی از جام بلور آهسته آهسته
ازین رخوت رهایی می دهد جانهای محزون را
درونها می شود پر شوق و شور آهسته آهسته
نسیم وحشت پاییز را قدری تحمل کن
بهار آید اگر باشی صبور آهسته آهسته
کسی می آید و می گیرد احساس خدایی را
ز انسانهای سرشار از غرور آهسته آهسته
فنا می گردد این تاریکی و محنت ز دنیامان
ز هر سو می دمد صدگونه نور آهسته آهسته
به سر می‌آید این دوران تلخ انتظار آخر
و ناجی می کند اینجا ظهور آهسته آهسته
ز الطاف خداوندی حضورش را تمنا کن
که او مردانه می یابد حضور آهسته آهسته

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:04 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

امشب از مفهوم مستی جرعه‌ای سر می‌کشم
فکر دیدار تو را تا مرز باور می‌کشم
ای نگاهت سبز، ای سرچشمة آئینه‌ها
گر بیایی با تو از پاییزها پر می‌کشم
خوب من! با هم قراری داشتیم آدینه‌ها
سال‌ها طرح نمی‌آیی به دفتر می‌کشم
من به قربان قدم‌هایت، تو برگرد و ببین
جای قربانی گلویم را به خنجر می‌کشم
قصة پرواز تو در آسمان پیچیده است
باز امشب در هوایت بی‌نشان پَر می‌کشم

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:04 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

ای شعر من، فدای دو چشمان خسته‌ات
ای چشم من، به پای صدای شکسته‌ات
ای آخرین حماسة بیداری صدا
وی اوّلین تصادف بیداد با خدا
چشمان مست تو به کجا می‌کِشد مرا
می‌آیی و خدای صدا می‌کُشد مرا
ای های‌های گریة مستانه‌ام بیا
وی بغض در گلو به پرستاری‌ام بیا
آغاز من بیا و مرا باز زنده کن
در این غروب سرد دلم را تو بنده کن
این را بدان که باز ستاره شکست و رفت
آمد به شوق دیدن تو مست گشت و رفت
من می‌روم ولی برای تو آشفته‌ام بدان
چون در صدای عشق تو بشکفته‌ام بدان
این را بدان که از غم تو آسمان شکافت
این نور عشق بود که بر بی‌کران بتافت
دیشب هزار بار ناله زدم آسمان گریست
از عرش تا به حرمت کون و مکان گریست
امشب به پاس گریة افلاک بازگرد
ای نازنین ستارة ادراک بازگرد

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:04 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مناجات با امام زمان حضرت مهدی (عج)

یوسف ندیده است به دنیا نظاره‌ات
کردم هزار حنجره نذر هزاره‌ات
راضی مشو که طعمة دست خزان شوم
وامی‌شود گل لب من با اشاره‌ات
حرفی برای گفتن از این دل نمانده است
جانا! کجاست در دل این شب ستاره‌ات؟
رازی است سر به مهر، دو چشم سیاه تو
دیدم به قاب دیدة تو استخاره‌ات
سر می‌نهم به پای تو در آستان عشق
من زنده‌ام به نام و نگاه دوباره‌ات

شاعر : طیبه شادمانی

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  12:04 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها