0

اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

کاروان کاروان شب تاریک، گم شده لابلای گیسویش

خنجر از دست ماه می افتد، در مصاف هلال ابرویش

چشم هایش از آسمان لبریز، سینه اش داغدار طوفان هاست

دست هایش به وسعت دریا، هیبت کوه در دو بازویش

در سجودند مست و عرفانی، صحن و محراب و مهر و پیشانی

این جوان را که قُبّة الخَضراء، می زند بوسه بر سر و رویش!

قد علم کرده خون غیرت را، در رگ سنگ ها بجوشاند

می رود تا تمام میدان را، غرق حیرت کند هیاهویش

اَشهدُ اَنّ این ذبیح الله، (باکی از مرگ در نگاهش نیست)

اَشهدُ اَنّ این منای حسین(ع)، اَشهدُ اَنّ عشق چاقویش!

دسته دسته ملائک از هر سو، گرد او در طواف اندوه اند

رخت اِحرام بسته جبرائیل، رفته زانو زده ست پهلویش

شاعر: زهرا شعبانی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

خدا از عرش اعلى گل بريزد

پيمبر نقل، مولا گل بريزد

ز جنت حضرت زهرابه فرق

 عروسش ام ليلا گل بريزد

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

هم درمقام و نام و جلالت تو اکبری

هم اینکه درعشیره شماازهمه سری

گفتااگرکه ختم رسالت نمیرسید

حتما تو اخرین نبی هستی پیمبری

وقتی تورا بدست پدر داد مادرت

بوسیدروی ماهت و گفتا که محشری

بایدبرای رزم تو لشکربیاورند

الحق عرب ندیده شبیه ت دلاوری

وقتی لجام اسب کشیدی سوی نبرد

دشمن ندید اکبری یا این که حیدری

دشمن چشیده مزه شمشیر تیز تو

وقتی چو شیر بر صف او حمله میبری

اقا شما کرامتتان هم محمدیست   

حالا شما به کرببلایم نمیبری

صدبار گفته اند و مانیز گفته ایم 

اقا غلام دربدرت را نمیخری

 

شاعر : مهدی مومنی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

ما که سرمست عشق و احساسیم

از اهالیِّ  بیت العبّاسیم

نفس ناب و نافذی داریم

ادبیّات حافظی داریم

پای دیوان یکـّه تاز غزل

می روم رو به سوی خیرُالعمل

حرف ما بود و لعل یاقوتی

کلماتی به رنگ لاهوتی

مگر این گفته ی پیمبر نیست

از محمّد به غیر دلبر کیست ؟!

از حسینی که از رسول الله ست

پسری روی دامن لیلاست

صورت مصطفی در این قاب است

حیدر کربلای ارباب است

لعنت شیعه بر معاویــِّـه

سینه ها می شود حسینیِّه

در جواب هر آنچه بر منبر

بسته دشمن به احمد و حیدر

با توکــُّــل به خالق ازلی

شاهزاده شده به نام علی

امتداد غدیر حیدر را.....

جلوات رخ پیمبر را .....

با حیایی عجیب و فاطمه ای

با توان امیر علقمه ای

با سرشت خدا و نور کریم

با حکیمیُّ و صبر و تاب کریم

در وجودت نهاده حضرت رب

وَ به تو تکیه می کند زینب

متصوِّر شوید بی بی را

با همان حُجب و هیبت زهرا

لحظه ای که رکاب او سقــّــاست

دست او روی دست این آقاست

وَ تجسّم کنید شطـّی را

با هزاران گماشته امـّـا !!!

همه بر اسب و او سوار شتر

می کند مشک خیمه ها را پر

همه جا در تمام سختیها

با اباالفضل بوده این آقا

علیِّ ابن الحسین اکبر اوست

اوّلین سینه چاک دلبر اوست

رجزش یا علیُّ و یا زهراست

نفسش کوک ساز عاشوراست

حیدری بود و نام حیدر بُرد

چوب این عشق ناب را هم خورد

لشکری که گمان نمود رسول

آمده یاریِّ عزیز بتول

نام او را شنید و با کینه

حمله ور شد به سوی آئینه

شده آئینه ی رسول الله

تـکــِّـه تکـــِّـه    وَ آمده بابا

طعنه ها بود و پاره های امید

که پدر روی بوریا می چید

زینب آمد برای استمداد

وَر نه آنجا حسین جان می داد

تا حرم روی بوریا آمد

عرش لرزید و این صدا آمد

طالب خون کربلا لبــِّــیک

یوسف فاطمه بیا لبـــِّـیک

با تو صبح امید می آید

جمعه ی شاد و عید می آید

 شاعر: حسين ايماني

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

بي سبب نيست اگر اين همه زيبات كشيد

اشبه الناس نبي بودي و طاهات كشيد

تا به طرحت ابدا هيچ كسي پي نبرد

از ازل با قلمش مثل معمات كشيد

تا كه زانوي تو معراج شود ، آنها را

پلكان قدم عمه ي سادات كشيد

ديد كشتار دهد صورت زيباي تو ، پس

نفَس هفتميش عين مسيحات كشيد

به شك انداخته اي قوم بني هاشم را

بسكه مانند عمو خوش و قد و بالات كشيد

خواست تا شخص حسين نيز شود مجنونت

بين يك خيمه علي اكبر ليلات كشيد

***

نوكري واجب عيني شده در اين خانه

خُب چرا دست خدا اين همه آقات كشيد ؟!

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

مي ايستم امروز خدا را به تماشا

اي محو شکوه تو خداوند سراپا

اي جان جوان مرد به دامان تو دستم

من نيز جوانم، ولي افتاده ام از پا

آتش بزن آتش به دلم، کار دلم را

اي عشق مينداز از امروز به فردا

آتش بزن آتش به دلم اي پسر عشق

يعني که مکن با دل من هيچ مدارا

با آمدنت قاعده ي عشق به هم خورد

ليلاي تو مجنون شد و مجنون تو ليلا

تا چشم گشودي به جهان ساقي ما گفت :

"المنته لله که در ميکده شد وا"

ابروي تو پيوسته به هم خوف و رجا را

چشمان تو کانون تولا و تبرا

اي منطق رفتار تو چون خلق محمد(ص(

معراج براي تو مهياست، بفرما!

اين پرده اي از شور عراقي و حجازي است

پيراهن تو چنگ و جهان دست زليخا

لب تشنه ي لب هاي تو لب هاي شراب است

لب وا کن و انگور بخواه از لب بابا

دل مانده که لب هاي تو انگور بهشتي است

يا شيرخدا روي لبت کاشته خرما

عالم همه مبهوت تماشاي حسين است

هر چند حسين است تو را محو تماشا

"چون چشم تو دل مي برد از گوشه نشينان"

شد گوشه ي شش گوشه براي تو مهيا

از گوشه ي شش گوشه دلم با تو سفر کرد

ناگاه درآورد سر از گنبد خضرا

مجنون علي شد همه ي شهر ولي من

مجنون علي اکبر ليلام به مولا

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

راهی کربلا دل رسوا نمی شود

این نامه جز به دست تو امضا نمی شود

 

ای روح حیدری تو در جان مصطفی

بی تو جمال جلوه زهرا نمی شود

 

آرام قلب حضرت مولا تویی علی

روح حسین بی تو که شیدا نمی شود

 

بالای جسم پاک تو شاه اینچنین سرود

سرو دلم که روی عبا جا نمی شود

 

ای آیه های سوره طه اذان بگو

آرام آیه ی غم بابا نمی شود

 

با رزم های حیدریت دل ز ما ببر

جز تو کسی که تالی مولا نمی شود

 

جز نعره های حیدریت نعره ای علی

چون نعره های حضرت سقا نمی شود

 

پا بوس قبر حضرت خون خدا شدی

شش گوشه بی وجود تو معنا نمی شود

 

ای خاتم نگین سلیمان به دست عشق

مهتاب بی تو جلوه ی شبها نمی شود

 

بی جلوه های شمس رخت والقمر کجاست

تفسیر آیه و ضحها نمی شود

 

بی غمزه ی تو لیلی لیلای کربلا

مجنون که سر سپرده ی صحرا نمی شود

 

ذکر علی علی ز لب ما نمی رود

بی ذکر یا علی دلمان وا نمی شود

 

با ذکر یا علیست که عیسی شفا دهد

ورنه شفا دوای مسیحا نمی شود

 

موسی به جز برای تماشای جلوه ات

چلّه نشین وادی سینا نمی شود

 

یوسف به گرد پای جمالت نمی رسد

دلداده بر تو غیر زلیخا نمی شود

 

"بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند

هر یوسفی که یوسف لیلا نمی شود"

 شاعر: وحيد محمدي

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

بر مَقدمت تغزل شیوا ترانه ریخت

شوریده وار صد غزل عاشقانه ریخت

دست نسیم بر سر راه عبورتان

بارانی از شكوفه ی سیب و جوانه ریخت

شب گیسوان تیره و آشفته حال را

با شانه ی طلوع سحر؛ روی شانه ریخت

آیینه از نگاه اهورایی شما

صد تكه شد، به پای شما خاضعانه ریخت

تندیس حُسن یوسف مصری شكسته شد

با آذرخش خنده تان صادقانه ریخت

میلادتان به قافیه احساس می دهد

ابیات شعر عطر گل یاس می دهد

یوسف ترین خَلقی و احمد شمایلی

زهرا صفات هستی و حیدر خصائلی

چشمان تان دلیل توالی جزر و مد

مهتاب پر فروغ تمام سواحلی

از خانواده ی كرمی ای بزرگوار

بانی خیر سفره ی فضل محافلی

آوازه ات رسیده به دروازهای چین

گنجینه ی سترگ و عظیم فضائلی

شاگرد درس رزم علمدار كربلا

جنگاور بدون رقیب قبائلی

ای دومین قمرْ رخ ایل ابوتراب

تصویری از شجاعت عباس بین قاب  

ارباب زاده هستی و مهتاب زاده ای

در بارگاه سلطنتی شاه زاده ای

سرو بلند باغ امید عشیره ای

بر قله ی غرور حسین ایستاده ای

ای تك سوارِ صاعقه پوشِ مسیرِ عشق

در انتهای دورترین جای جاده ای

آیینه ی تجلی اوصاف حیدری

تو صخره ی شهامت و كوهِ اراده ای

دوم ركاب محمل مستور زینبی

تو پرده دار حرمت این خانواده ای

سایه به سایه هم قدم عصمت خدا

دیوار غیرت حرم عصمت خدا

شاعر: وحید قاسمی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

داغی است بر دلم که تسلا نمی شود

دیگر لب اذان گوی من وا نمی شود

بر سینه از فراق جگر گوشه ی عزیز

زخمی است تا ابد مداوا نمی شود

ضبح عظیم من شده فدیه ای جز او

تفسیر آیه های فدینا نمی شود

از اکبرم چه ریخت و پاشی نموده اند

این تکه تکه در بغلم جا نمی شود

اشکم کفاف این همه زخمش نمی دهد

جایی  برای بوسه که پیدا نمی شود

یک نیزه از بلندیه اسبش زمین زده

جا کرده خوش به پهلو ی او پا نمی شود

افتاده بس که فاصله در این فقطعو

در یک ابا تمام تنش جا نمی شود

یک پیر مرد داغ جوان دیده هیچ جا

اینگونه بین خنده تماشا نمی شود

یارم شوید آه رفیقان اکبرم

تا خیمه بردنش تک و تنها نمی شود

تا گیسوان عمه پریشان نگشته است

کاری کنید اکبر من پا نمی شود

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

وقتي كه طبع من بدمد سورشعر را

در واژ ه ها به عشق تومحشر شود به پا

تا اينكه جايي از غزلت جايشان شود

هر واژه اي به سمت خدا دست بر دعا

در بين حرف ها به تمناي وصف تو

با عين و لام و يا بشود كعبه اي بنا

بايد خدا خودش بنويسد ز وصف تو

يا اين قلم به دست من و شعر از خدا

شاعر چه زود خسته شد و بر ورق نوشت

بي انتهايي و غزلت نيست كار ما

 

بايد براي وصف شما جبرييل شد

باید به وحي هاي الهي دخيل شد

 

آهوی طبع من به هوایت رمیده است

آوارگی عشق تورا برگزیده است

ابروی تو دوبیتی چشمت رباعی است

نامت غزل بلندی قدت قصیده است

باران شناسنامه دست کریم تو

مهر شناسنامه چشمت سپیده است

عباس و تو دوشعله عشقید ودیده ای

در آسمان دو قرص قمر را ندیده است

جاداشت تا ترک بخورد کعبه باز هم

وقتی شنید حیدر لیلا رسیده است

 

با خلق توخدا به نبوت اشاره كرد

با قامتت به روز قيامت اشاره كرد

 

باعشق تو تمام دلم عشق ميكند

تا مينويسم از تو قلم عشق ميكند

نه اينكه ما فقط به تو دلداده ايم بس

با عشق تو خداي تو هم عشق ميكند

هم تو كريم و هم پدر و هم قبيله ات

بر خانواده تو كرم عشق ميكند

وقتي به پيش چشم پدر راه ميروي

بر قامتت قدم به قدم عشق ميكند

وقتي كنارحضرت عباس ميرسي

از اين سپاه چشم حرم عشق ميكند

 

قلب پدر از عشق تو تسخير مي شود

روحش به چشمهاي تو زنجير مي شود

 

صاحب نفس شدي مسيحاي ديگري

اصلا خودت بگو كه علي يا پيمبري

می بینمت تورا به بلندای بالها

از تاق عرش یک سرگردن تو سرتری

با اين قداستي كه تو داري مساجدي

بايد بنا شود به رهي گر تو بگذري

بر آسمان اگر كه نگاهت گذر كند

خورشيد را به نور خود از روي ميبري

آقا مگر كه عاشق تو ميشود نبود

ليلاي زاده هستي و استاد دلبري

 

تصویر رفتن تو سر آغاز عاطفه است

معنای اوج قله پرواز عاطفه است

 

پر بود چشمهای حسین از محبتت

پربود چشمهای ترت از نجابتت

وقتی قدم به صحنه میدان گذاشتی

مومن شدند چندنفر بر نبوتت

اما تمام دشت به یک بار نیزه شد

وقتی شنید از رجز تو اصالتت

جاداشت از فلک برسد صوت لافتی

هنگام رقص تیغ تو در شان قدرتت

معراج تو میان حرایی زنیزه است

چیزی نمانده شبه پیمبر به بعثتت

 

بابا به پیش پیکر تو محتضر شود

در بین یک عبا بدنت مختصر مشود

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

تجلـِّــیِّ روی پیمبر رسید

پلک نزن که خود حیدر رسید

وارث شیرازه ی کوثر رسید

هم قدم ساقیِّ لشکر رسید

ساغری از باده ی محشر رسید

 

مژده بده علیِّ اکبر رسید

 

جلوه ی ختم الانبیاء آمده

سبط علیِّ مرتضی آمده

آئینه ی آل عبا آمده

صفای خانه ی وفا آمده

مؤذ ِّن کرب و بلا آمده

 

گل حسین شبه پیمبر رسید

 

میوه ی دردانه ی لیلاست این

سلاله ی حیدر و زهراست این

فرمانروای دل طاهاست این

آرامش اردوی باباست این

همقدم و همدم سقـــّـاست این

 

تفسیری از الله اکبر رسید

 

الله اکبر به گل روی او

رشته ی دل گره به گیسوی او

قوّت مرتضی به بازوی او

فدای آن قامت دلجوی او

حسین شانه می زند موی او

 

چشمه ی نور چشم دلبر رسید

 

پیمبر کرب و بلا یا علی

گل پسر شاه وفا یا علی

گوش تو و امر خدا یا علی

نام تو ذکر اولیاء یا علی

نگاه کن به حال ما یا علی

 

که صبرو تاب دل ما سر رسید

 

نا و نفس نیست نوایم بده

تو قوّتی به این صدایم بده

میان عاشقان تو جایم بده

تذکره ی کرب و بلایم بده

حال خوشی به ندبه هایم بده

 

بگو که شام غم به آخر رسید

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

اى كه نام تو همچو نام على است
جلوه ى حق ز چهره ى تو جلى است
تو طلوع دوباره ى عشقى
تو فروزان ستاره ى عشقى
افتخار حسين هستى تو
يادگار حسين هستى تو
عطر و بوى محمدى دارى
خلق و خوى محمدى دارى
خلف عترت بتولى تو
اشبه الناس بر رسولى تو
در پرت عالمى خضوع كند
از رخت آفتاب طلوع كند
يك جهان محو رمز كافت شد
كربلا صحنه ى مصافت شد
جان شيرين خود به كف دارى
تو از اين كار خود هدف دارى
هدف تو بقاى اسلام است
خون سرخت بهاى اسلام است
تشنگى را تو درس، تاب دهى
نخل دين را به خون تو، آب دهى
غنچه ى پرپر حسينى تو
على اكبر حسينى تو
جان فداى تو و مرام تو باد
جان هستى فداى نام تو باد
يا على اى شكوفه ى اميد
دل به مهر تو بسته است
باغ مهرت هميشه خرم باد
جلوه ى عشق تو دمادم باد

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

ما را سرشته اند علي وارمان كند

حتي نوشته تشنه ي ديدارمان كند

اصلاً خدا به روي من و تو حساب كرد

وقتي كه خواست برده ي بازارمان كند

شايد كه در خريد بزرگي شويم يا

شايد نسيم آيد و بيدارمان كند

اما كسي نيامد و مارا نخواست كس

دستي نبود تا كه سبك بارمان كند

بوديم نا اميد كه مارا ميان خلق

چشمي نمي خريد كه بيمارمان كند

اما رسيد حضرت ارباب زاده اي

آمد كه تا هميشه گرفتارمان كند

ما را خريد و خادم اين خانواده كرد

تا بيشتر ز پيش بدهكارمان كند

پروانه ايم و قسمت اين خانواده ايم

شاهيم و چاكران همين شاهزاده ايم

دست حسين ميدهي امشب بهانه را

بابا بگو كه ذوق كُشَد اهل خانه را

بابا بگو كه عشق كند وقت گفتند

لب غنچه كن كه بوسه زند اين جوانه را

يا حق بده به حيرت جبريل بعد از اين

يا كه بگير چهره ي پيغمبرانه را

با تو خدا چه ريخت و پاشي نموده است

حالا گدا نمانده است بگيرد اعانه را

انگار تو حسيني و زينب چو فاطمه

وقتي كه ميكشد سر گيسوت شانه را

اُمّ البنين به گرد سرت چرخ ميزند

آورده است آتش و اسپند دانه را

بيرون ميا كه راه تو بن بست ميشود

گم ميكند نگاه همه راه خانه را

دوش حسين روي تو بوسيدني تر است

با اين پسر جمال پدر ديدني تر است

بر پا شده ست محشري از احترام ها

وقت اذان توست و ختم كلام ها

ميچسبد آن نماز كه باشي مؤذنش

وقتش رسيده دل ببري از امام ها

تنها مؤذن سه امام ، ايستاده اند

يعني شروع توست شروع قيام ها

وقتي سلام گرم نماز تو ميرسد

مي آيد از خدا عليك السلام ها

جايي نداشت فطرس و از دور بوسه داد

از بس فشرده است حضور غلام ها

اي ياس زاده باز كن از گيسويت گره

بايد دوباره هوش بري از مشام ها

ويرانه آمديم كه آبادمان كني

دستي بكش به روي سر نا تمام ها

از دوست شعله بر سر و پاي پدر زدي

ديدي محاسنش به كفش بود پر زدي

آئينه اي گرفته و تكرار ميشوي

تو شير ميشوي و علمدار ميشوي

خورشيد ميشوي همه را ذوب ميكني

پر ميزني و سپاهي و سالار ميشوي

با تيغ ذوالفقار ، تو هم مست كرده اي

بيهوده نيست فاتح پيكار ميشوي

وقتي زره به شانه ي تو ميخورد گره

بدجور مثل حيدر كرار ميشوي

بايد كه سر بدُزدَد و پنهان شود هلال

وقتي ميان جنگ كماندار ميشوي

تو لحظه لحظه سوره ي زلزال هستي

تو جلوه جلوه آيه ي ايثار ميشوي

با ضربه هاي خويش به معراج ميروي

ممسوس ذات حق شده دَيّار ميشوي

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

تاج سري و هر نفس ما ارادت است

آقا تويي و غير تو اي شاه رعيت است

روز من هميشه جوان در كنار توست

شوق شماست اين دل اگر با طراوت است

وقتي اذان مأذنه الله اكبر است

يعني دعاي همره تو استجابت است

وقتي كه آمدي همه گفتند احمد است

كار امام نيت و فعلش عبادت است

بايد هميشه بر قد و بالات خيره بود

در خَلق و خُلق بين تو و او شباهت است

 

رعناترين سُلاله ي زهرا تويي علي

بالا بلند خانه ي ليلا تويي علي

 

يك عده در هوايِ تو مثل پري شدند

مثل فرشته هاي خدا دلبري شدند

يك عده نيز با تو نشستند روز و شب

تا اين كه با مرام تو پيغمبري شدند

يك عده خاك پاي حسينيه ها شدند

يك عده از قبيله ي ما منبري شدند

يك قطره از فضائل تو جلوه كرد و بس

پايين پاي يار علي اكبري شدند

آن عده يوسفي كه تورا ديده اند هم

ابروي چشم هاي تورا مشتري شدند

يك عده نيز تيغ و سپر را فروختند

يا جان سپرده اند و يا بستري شدند

يك عده گريه گريه به پاي تو سوختند

آنگاه در مصيبت تو مادري شدند

 

خورشيد دلرباي بني هاشمي علي

پيغمبري ، حراي بني هاشمي علي

 

بالاي ابروان تو گنبد درست شد

پايين چشمهاي تو معبد درست شد

بعد از نبي مدينه به بيراهه سر گذاشت

در باطن حسين محمد درست شد

تعبير شد نبي و انا من حسين او

تو آمدي و مبدأ و مقصد درست شد

هرجا كه پا گذاشته اي روي اين زمين

يك آسمان بهشت مخلّد درست شد

مضمون چشمهاي تو شاعر شدند و بعد

چندين هزار بيتِ زبانزد درست شد

يك بيت آن نوشته كه ليلاترين تويي

بيتي نوشته عشق، در اين حد درست شد

 

بيتي نوشته عشقْ فقط عشق حيدر است

بيتي نوشته عشق ِحسين عشق اكبر است

 

بايد به شهر عشق شما دربه در شدن

تا كربلا پريدن و بال سفر شدن

در هشتمين شب غم عظماي اهلبيت

بايد ز داغ روضه ي تو خون جگر شدن

پايين پاي قله نشستي كه آسمان

معني كند حقيقت خاك پدر شدن

سخت است از براي دل پيرمرد قوم

مرهم براي زخم وجود پسر شدن

برخيز اي عصا دم پيري اين حسين

دل بسته آسمان به تو و بر سپر شدن

 

از يك شمرد زخم تنت تا هزار رفت

جان از تن قبيله ي آيينه دار رفت

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

حضرت علی اکبر(ع)-ولادت-صلوات

 

گل لیلا به جمالت صلوات

به جبین و خط و خالت صلوات

تو همان کتاب حسن احمدی

تو همان وجه خدای سرمدی

تو همان آینۀ محمدی

به جمال بی مثالت صلوات

گل لیلا به جمالت صلوات

به جبین و خط و خالت صلوات

ای ولیّ حق و فرزند ولی

جدّه ات فاطمه، جدّ تو علی

چهره ات آینۀ لم یزلی

به چنین قدر و جلالت صلوات

گل لیلا به جمالت صلوات

به جبین و خط و خالت صلوات

شب میلاد تو دل نور گرفت

ملک از شوق و شعف شور گرفت

لب خندان، دل مسرور گرفت

به سرور و شور و حالت صلوات

گل لیلا به جمالت صلوات

به جبین و خط و خالت صلوات

ای رخت شمع ره هاشمیان

آفتاب سپه هاشمیان

گفت عباس مه هاشمیان

به دو ابروی هلالت صلوات

گل لیلا به جمالت صلوات

به جبین و خط و خالت صلوات

ای همه عشق من و تاب و تبم

ای ثنایت سخن روز و شبم

گل لبخند وصالت به لبم

به گلستان وصالت صلوات

گل لیلا به جمالت صلوات

به جبین و خط و خالت صلوات

ای رخت آینۀ مصطفوی

در تن پاک تو روح علوی

صفت و خلق و خصالت نبوی

به تو و خلق و خصالت صلوات

گل لیلا به جمالت صلوات

به جبین و خط و خالت صلوات

به جمال تو قمر مبهوت است

به دعای تو سحر مبهوت است

به کمال تو پدر مبهوت است

به تو و اوج کمالت صلوات

گل لیلا به جمالت صلوات

به جبین و خط و خالت صلوات

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:50 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها