0

اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

اشعار ولادت حضرت علی اکبر(ع) – علی اشتری و هادی جانفدا

 

تو آمدی به شبم حسّ سر شدن بدهی

به شام تیره توان سحر شدن بدهی

 

برای ما که جوانیم نذر چشمانت

رسیده‌ای که پر دربه‌در شدن بدهی

 

اراده کرده ای امشب برای پروازم

به بال خسته تمنّای پر شدن بدهی

 

تو ماه قبله‌نمایی که بهر هر ذرّه

رسیده‌ای که مجال قمر شدن بدهی

 

به دیده‌ی پدران شهید در هر شهر

بهانه‌ای شده‌ای چشم تر شدن بدهی

 

الا ستاره‌ی امّید حضرت لیلا

سلام آیه‌ی توحید حضرت لیلا

 

بگو بلا بنویسند، ها که می‌خواهیم

تمام دهر نخواهند ما که می‌خواهیم

 

تو جلوه کردی و ما نیز می‌پرستیمت

به دین نیاز نباشد خدا که می‌خواهیم

 

و چشمهای تو جنّاتُ تَحتِهاَالاَنهار

و چندتایی از این آیه‌ها که می‌خواهیم

 

به روز واقعه تنها رها نکن ما را

در آن بساط یکی آشنا که می‌خواهیم

 

به فرض، روز جزا بر عذاب تن بدهیم

بهشت هم که نباشد تو را که می‌خواهیم

 

تو باشی و پدرت باشد و خدا باشد

ببین بهشت تو را نیز با که می‌خواهیم

 

اگر که روز قیامت حسابمان نکنی

به زندگی سفر کربلا که می‌خواهیم

 

ببینم آنکه مرا نوکر آفریده تویی؟

کسی که قبل من این شعر را شنیده تویی

 

اگر به چشم تو لفظ غزال برگردد

به جسم مرده‌ی شعرم خیال برگردد

 

بدون تو من از این ماه بر نمی‌گردم

اشاره کن به دو ابرو هلال برگردد

 

نگاه می‌کنی و آفتاب حیران است

به سمت غرب و یا که شمال برگردد

 

به ساحتی که تویی آسمان چه میفهمد

کسی به پای بیاید به بال برگردد

 

اگر مکبّر ما هم قد قیامت نیست

به خال خویش بفرما بلال برگردد

 

الهی این قد و بالا بلندتر نشود

قلم الهی از این سطر لال برگردد

 

که از جوار تن جاری تو حضرت کوه

رشید و سخت بیاید هلال برگردد

 

و عقل کل به جز این پاسخی نمی‌یابد

که از جوار تو با صد سوال برگردد

 

از این به بعد در این شعر تو خدا هستی

و امر کن گذر ماه و سال برگردد

 

تو زیر پای پدر من به زیر پای شما

و دفن کرده مرا زیر روضه‌های شما

 

تو آسمان بلند همیشه‌ی مایی

قبیله‌ات همه خوب و شما هم آقایی

 

اراده می‌کنی انگور می شود پیدا

تو شهد جان حسینی، تو تاک لیلایی

 

بهانه می‌کنی از تشنگی که برگردی

تو دائماً به تمنّای روی بابایی

 

زبان بزن به زبانش ببین که تشنه‌تر است

نگو که آب نخوردی، تو روح دریایی

 

زبان قافیه لال از نوشتن این بیت

شنیده ام که تو بر خاک ارباً اربایی

 

ز داغ تشنگی‌ات سال و ماه می‌سوزد

هنوز قلب امیر سپاه می‌سوزد

 

علی اشتری - هادی جانفدا

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

اشعار ولادت حضرت علی اکبر(ع)

 

می ایستم امروز خدا را به تماشا

ای محو شکوه تو خداوند سراپا

 

ای جان جوان مرد به دامان تو دستم

من نیز جوانم ، ولی افتاده ام از پا

 

آتش بزن آتش به دلم ، کار دلم را

ای عشق مینداز از امروز به فردا

 

آتش بزن آتش به دلم ای پسر عشق

یعنی که مکن با دل من هیچ مدارا

 

با آمدنت قاعده ی عشق به هم خورد

لیلای تو مجنون شد و مجنون تو لیلا

 

تا چشم گشودی به جهان ساقی ما گفت :

" المنة لله که در میکده شد وا "

 

ابروی تو پیوسته به هم خوف و رجا را

چشمان تو کانون تولا و تبرا

 

ای منطق رفتار تو چون خلق محمد

معراج برای تو مهیاست ، بفرما

 

این پرده ای از شور عراقی و حجازی است

پیراهن تو چنگ و جهان دست زلیخا

 

لب تشنه ی لب های تو لب های شراب است

لب وا کن و انگور بخواه از لب بابا

 

دل مانده که لب های تو انگور بهشتی است

یا شیر خدا روی لبت کاشته خرما

 

عالم همه مبهوت تماشای حسین است

هر چند حسین است تو را محو تماشا

 

" چون چشم تو دل می برد از گوشه نشینان "

شد گوشه ی شش گوشه برای تو مهیا

 

از گوشه ی شش گوشه دلم با تو سفر کرد

ناگاه درآورد سر از گنبد خضرا

 

مجنون علی شد همه ی شهر ولی من

مجنون علی اکبر لیلام به مولا

 

حمیدرضا برقعی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

از عرش آمده است که تاج سرش کنند
راهی شود به سوی تو بال و پرش کنند

کل می کشند اهل سما تا به دست تو
آیینه دار شیر نر خیبرش کنند

او یا خداست در پس الله اکبری
یا که علی است آمده تا اکبرش کنند

قصد خداست خلق و تمام فرشته ها
اینجا دوباره سجده به پیغمبرش کنند

آمد پس از سقیفه به یاری دین خویش
آمد دوباره خلق اگر باورش کنند

لیلا ذبیح پرورشش داده پس چنین
حالا رواست سجده گه هاجرش کنند

او آمده که بند دلت باشد ای حسین
او روی خاک آمده تا گوهرش کنند

بی آفت است شاخه ی یاس تو تا ابد
جمعی تبر به دست مگر پرپرش کنند

بر خشکی لبش تو چرا گریه می کنی
اینها رسیده اند که با خون ترش کنند

اینها رسیده اند که داغی شود به دل
تا هم پیاله با لبه ی خنجرش کنند

شاید که تیغ و تیر به جسمش اثر نکرد
شاید ترحمی به دل مادرش کنند

شاید که شرم از تو نه از روی کنند
پیغمبر است ،،،کاش ولی باورش کنند

حسین واعظی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

حضرت علی اکبر(ع)-مدح

 

قدم می زد تو میدون، مثلِ یه شیر بیشه

واسه علی اکبر، حریف پیدا نمیشه

سپاه شام و کوفه، نقشه هاشون بر آبه

آخه علی اکبر، نوه ی بوترابه

از هیبت و غرورش، کوفیا یکه خوردن

پیش علی تو میدون، بدجوری کم آوردن

صدای ضربِ تیغش، کوبنده مثلِ تندر

ملائکه می ترسن، میگن علی یواش تر

دشمن شده هراسون، پا به فرار میذاره

دستِ علی اکبر، انگاری ذوالفقاره

یه تارمویِ اکبر، به لشگری می ارزه

زمین به زیرِ پاهاش، ببین چطور می لرزه

لشگرُ داد فراری، با شمشیر برنده

این صحنه ها رو زینب، می بینهُ می خنده

چه گرد و خاکی کرده، تنهایی بین اعداء

تو آسمون پیچیده، نعره های یا زهرا

یک تنه مثلِ حیدر، خدایی کرده غوغا

شمشیر می زد با گریه، فقط به عشق زهرا

ضربه می زد به دشمن، بدون انعطافی

می زد به جای سیلی، می زد واسه تلافی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

حضرت علی اکبر(ع)-مدح و ولادت

 

آئینۀ رخت نفحات محمد است

لبخند تو شاخه نبات محمد است

تصویر تو خلاصۀ روی پیمبر و

آمیزۀ خوش صلوات محمد است

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

حضرت علی اکبر(ع)-ولادت

 

به بیت وحی افزون یک پسر شد

که طوبا نخل عصمت را ثمر شد

بیا مطرب نوایی ساز کن چون

حسین بن علی امشب پدر شد

×××

امشب که همه شادی دیگر دارند

لطفیست که عالمین سراسر دارند

این جشن و سرور و شادمانی را هم

از یمن قدوم علی اکبر دارند

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

گفتند بهشتي كه نباشي برهوت است

ديديم كه اين مُلك ز فيضت ملكوت است

گفتند كه از تيره ي مردان بزرگي

ديديم تمام تو جلال و جبروت است

گفتند در آئين شما باده حرام است

ديديم مِي نام تو در جام قنوت است

هرجا سخن از حسن تو آيد به ميانه

در كنج لبِ يوسفيان خال سكوت است

قافيه مهم نيست در آن بيت كه گفتند

الطاف خداوند به عشق تو منوط است

 

تو يوسف ليلا و زليخاي تو عالم

جا دارد اگر خاك شود پاي تو عالم

 

يك عده بر آنند كه قرآن كريمي

يك عده بگويند كه احسان قديمي

يك قوم تورا زاده ي طوفان بشناسند

يك عده بگويند كه از نسل نسيمي

آن روز كه از راه رسيدي همه گفتند

تو نقطه ي بسم الله الرحمن الرحيمي

بايد كه تورا قبله ي راهش بشناسند

هر ديده ي بينايي و هر قلب سليمي

آئينه ي پيغمبري ، خَلقاً و خُلقاً

بايد همه گويند كه تو خُلق عظيمي

 

طوبا هوس قامت رعناي تو دارد

عباس دلش ميل تماشاي تو دارد

 

فارغ شده بازار دل از سود و زيان ها

كالا به جز عشق تو ندارند دكان ها

بي روح تر از هر جسدم بي غم عشقت

اي نام تو انگيزه ي ضرب ضربان ها

آنجا كه پي ِ حاكم شايسته بگردند

بايد سخن از مدح تو آيد به ميان ها

محدود به يك عصر و زمان نيستي آقا

انديشه ي تو ريشه دوانده به زمان ها

مجموعه ي علم و ادب و زهد و شجاعت

بايد ز تو سرمشق بگيرند جوان ها

 

الگوي جوان اي پسر ارشد ارباب

درياب گدا بر درتان آمده رياب

 

هرجا خبري غير تو باشد خبري نيست

جز مهر تو در عمق دلِ ما اثري نيست

اي ميوه ي شيرين درخت علويّون

شيريني شهد لب تو در شكري نيست

اي حضرت اربابِ ادب محضر بابا

گر تو پسري هيچكسي را پسري نيست

تو ميروي و پشت سر تو دلِ بابا

يك وقت نگويي پي ِ من چشم تري نيست

داني كه چه آورده غمت بر دل بابا

داغت به جگر هست وليكن جگري نيست

 

هر چند كه هر بند تو از بند جدا شد

برخيز كه باباي تو انگشت نما شد

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

عاشقی را کمی خطر باید

دل مجنون و در به در باید

 

وصل بی درد سر گوارا نیست

همره وصل درد سر باید

 

تا رسیدن به خانه ی لیلا

بار بستن از این گذر باید

 

مهر اولاد را مجو از دل

جستجو کردن از جگر باید

 

صدقه دادن پسر داران

از همه هرچه بیشتر باید

 

این پدر را چنین پسر باید

این پسر را چنان پدر باید

 

کربلا درس میدهد به همه

زیر پای پدر ،پسر باید

 

السلام ای صفای شش گوشه

عرش پایین پای شش گوشه

 

آمدی جذبه ی چمن باشی

اسوه ی نسل سینه زن باشی

 

آمدی تا که غرق ذات خدا

آمدی غرق خویشتن باشی

 

امدی تا که بعد پیغمبر

حاجت مردم قرن باشی

 

آمدی ای عصای دست حسین

پسر دیگر حسن باشی

 

آمدی تا که نسل ابراهیم

را تو مهتاب انجمن باشی

 

روح زهرا و مصطفی و علی

سه نفر بین یک بدن باشی

 

با چه ظرفیتی توانستی

یک تنه کل پنج تن باشی

 

لیله القدر در نزول اکبر

اشبه الناس بالرسول اکبر

 

سدره المنتهی ثمر داده

باغ آئینه برگ و بر داده

 

نوکران را ز خانه ی ارباب

حضرت عشق تاج سر داده

 

خاک پای تو بر دل سنگم

ارزش کیمیا و زر داده

 

حاجت مانده ی مرا ارباب

با نگاه تو بیشتر داده

 

بس که سر مست گشته او گویی

به حسن هم خدا پسر داده

 

مرتضی اشک شوق می بارد

نوه داری چه لذتی دارد

 

یاد دادی بهار بودن را

نفس خود را مهار بودن را

 

و تو آموختی چه خوب آقا

از حسن سفره دار بودن را

 

دست تو هر صلاح و شمشیری

حسن حس کند ذوالفقار بودن را

 

به تو آموخته بوسه ی حیدر

فاتح کارزار بودن را

 

وسط معرکه ندارد خصم

چاره ای جز فرار بودن را

 

بال جبریل آرزو دارد

زیر پایت غبار بودن را

 

یاد دادی به ما کنار پدر

سر به زیر و کنار بودن را

 

یوسف اهل خانواده تویی

در امامت امام زاده تویی

 

از نگاه تو سروری می ریخت

معجزات پیمبری می ریخت

 

وجنات تو فاطمی بود و

از تو رفتار حیدری می ریخت

 

زیر سجاده ی مناجاتت

بال جبریل عجب پری می ریخت

 

سر بازار یوسف حُسنت

فقط از عرش مشتری می ریخت

 

از اذانت فقط نه از نامت

سرّ الله اکبری می ریخت

 

همه با وصله ی تو در خانه

بس که از تو برادری می ریخت

 

یاعلی زیر رقص شمشیرت

سر یل های لشگری می ریخت

 

تا شود دور چشم هر بد دل

صدقه می دهد ابوفاضل

 

از خداوند مان چه میگویی

از مسیر جنان که میگویی

 

دل بابا به وجد می آید

دم مغرب اذان که میگویی

 

تو بیا و خودت مرا برسان

به همان آسمان که میگویی

 

کاش باشم همان که میخوایی

کاش باشم همان که میگویی

 

از غلامان حلقه برگوشم

به روی چشم آن که میگویی

**

پشت پایت دعای بابا بود

ربنا ربنای بابا بود

 

عطش تو مجال رفع عطش

از لب و بوسه های بابا بود

 

خواهران بعد رفتنت گفتند

علی اکبر عصای بابا بود

 

ولدی یا علی؛ علی ولدی

آخرین ناله های بابا بود

 

آنچه در بین خنده ها گم شد

گریه بی صدای بابا بود

 

به پسر ارث میرسد ز پدر

کفن تو عبای بابا بود

 

چشم تو روشن ای غیور حرم

عمه آمد میان نامحرم

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

تو نور آمدي و شب ز خواب خوش پا شد

 

تو چشمه آمدي اما مدينه دريا شد

 

 

 

گل از گل همه ي خانواده ات شكفت

 

شكوفه هاي نگاه تو تا شكوفا شد

 

 

 

دوباره دور و بر كوچه ي بني هاشم

 

صداي حاجت مشتي فرشته پيدا شد

 

 

 

ز بس ستاره براي زيارت آمده بود

 

شب تولد تو مثل روز زيبا شد

 

 

 

تو طعم نوبر فرزند را چشانيدي

 

به يمن آمدن تو حسين بابا شد

 

 

 

همينكه در بغل مادر آمدي گفتند

 

بهشت زينت آغوش و دوش ليلا شد

 

 

 

تو از قبيله ي ليلايي و دل ليلا

 

به عشق روي تو مجنون دشت و صحرا شد

 

 

 

كجاست مجمر و اسپند تا بسوزانيم

 

كه چشم هاي حسد محو در تماشا شد

 

 

 

هزار مرتبه الله اكبر از قدّي

 

كه آرزوي بلنداي سرو و طوبا شد

 

 

 

هزار مرتبه الله و اكبر از مويي

 

كه لطف مختصرش رفت و شام يلدا شد

 

 

 

هزار مرتبه الله اكبر از آن دم

 

كه معتكف به شفا خانه اش مسيحا شد

 

 

 

هزار مرتبه الله اكبرت گويم

 

كه با صداي تو داوود مست و شيدا شد

 

 

 

تمام خِلقت و خُلقت شبيه پيغمبر

 

تمام ناز و نياز تو مثل زهرا شد

 

 

 

علي اول نسل علي ، علي يارت

 

كه هيبت تو تماماً شبيه مولا شد

 

 

 

تويي تو يوسف يعقوب شهر پيغمبر

 

منم همان كه به يك غمزه ات زليخا شد

 

 

 

به عشق آنكه اذان تو بشنود بنگر

 

چقدر مأذنه دلتنگ صبح فردا شد

 

 

 

پس از تو رفت دگر خير از سر عالم

 

پس از تو خاك به فرق تمام دنيا شد

 

 

 

رشيد بودي و بعد از شكستنت بابا

 

شكست بس كه كنار تو از كمر تا شد

 

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

حضرت علی اکبر(ع)-مدح و شهادت

 

دل مجنون همیشه با لیلاست

می رود سوی هر كجا لیلاست

قدم عاشقی كه برداری

بعد از آن اختیار با لیلاست

تپش قلب تو، نمی دانم

تپش قلب من كه یا لیلاست

آن كه از كار من گره بگشود

با دو دست گره گشا لیلاست

بسته آن كه دخیل زلفم را

به سر زلف كربلا لیلاست

كشش عشق تا كه پا بر جاست

دل اسیر مزار پایین پاست

پسر پهلوان اربابم

مرتضای جوان اربابم

ای عصای پدر، علی اكبر

ای كه هستی توان اربابم

قمر دوم بنی هاشم

ای مه آسمان اربابم

دامنت را نمی دهم از دست

لحظه ای هم به جان اربابم

تو كریمی و از تو شامل ماست

كرم خاندان اربابم

نشده دست رد به كس بزنی

سفره دار مدینه چون حسنی

جز خدا كس نبود در دل تو

من كجا! مدحت خصائل تو

كار من نیست كار جبریل است

تا گدایی كند ز سائل تو

كیستی كه معاویه می گفت

به امیرانش از فضائل تو

تا ببیند جمال پیغمبر

چشم عباس بود مایل تو

به نبی رفته بین اهل البیت

بیشتر از همه شمائل تو

اشبه الناس به رسولی تو

نوه ی ارشد بتولی تو

در شجاعت دلاوری اكبر

در بلاغت تو حیدری اكبر

با تمام كریم های شهر

در سخاوت برابری اكبر

پدرت گفته خُلقاً و خَلقاً

تو سراپا پیمبری اكبر

سر و دست است كه زمین ریزد

بزنی گر به لشكری اكبر

مشك بر دوش پیش چشم حسین

تو ابالفضل دیگری اكبر

ای ستون خیام ثارالله

ای ذبیح قیام ثارالله

از تو دارم همین غلامی را

كس ندارد چنین مقامی را

تا كه میخانه را به هم ریزم

پیش رویم گذار جامی را

السلام علیك یابن حسین

می دهی پاسخ سلامی را؟...

...كه فرستاده ام زند بوسه

آن قدم های بس گرامی را

لب خشك تو ظهر عاشورا

شرمگین كرد تشنه كامی را

تشنه لب بودی و دویست نفر

زیر تیغ تو رفت از آن لشكر

در حصاری كه تو شدی تنها

بوسه ای زد عمود فرقت را

ریخت خون تو روی چشم عقاب

اشتباهی تو را كشید كجا!؟

وسط جمعیت تنت گم شد

دشمنان علی همه پیدا

بر تن تو ز بغض می كوبید

هر كه می برد نیزه اش بالا

با تن قطعه قطعه روی زمین

تو صدا می زدی: بیا بابا

پدرت را كه دید عمه ی تو

مو پریشان دوید عمه ی تو

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

درب این میخانه را با عشق اکبر میزنم

سر خوش از جام نگاهش حلقه بر در میزنم


از خَم گیسوی او دل تا ابد پابست شد

خنده نادیده اش را دید و یکسر مست شد


چشم هستی در دو عالم دلبری چون او ندید

دلبری که دلبریش را حسین هم میخرید


باده عشق علی را انبیاء هم میبرند

بهر عشقش را چشیدن جامه از تن میدرند


در رخ ماه علی خود را تجسس میکنند

در هوای کوی او هر دم تنفس میکنند


هر کدامیشان که طاق ابروان او بدید

قبله گم کرد و جبین بر خاک پای او کشید


جبرئیل هم تا نگاهش بر رخ اکبر فتاد

خاطرش پر زد مدینه مصطفی آمد به یاد


دست نقاش رخ اکبر چها کرده چها

کز پی دیدار او آید به خاطر مصطفی


بسکه روی ماه او همچون رخ پیغمبرست

جبرئیل در شک فتاد آیا که سبط حیدرست ؟


غرق در روی مهش شد خواست تا حالی کند

خواست در آن عشق و حال از مصطفی یادی کند


در سرش افتاد تا با عشق روی مصطفی

مبعث احمد نماید بر علی اکبر روا


آری آن وحی خدا هم عاشق اکبر بود

چونکه گفتار و کلامش مثل پیغمبر بود


گرکه می بینی حسین هم مشتری اکبرست

چون بدیده در عبادت هم مثال حیدرست


پس دلا باید گلی شد تا حسین چیند تورا

باید هم رنگ علی شد تا حسین بیند تورا

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

ای ثانی حیدر

مؤذن محشر

به قد و بالات

هزار الله اكبر

یا علی یا علی

بیا ببین جمال اربابو

تو چشمای علی اكبر

زیباترین طلوع مهتابو

تو زلفای علی اكبر

تا آخر دنیا پیچید

شور صدات علی اكبر

نمی رسه ماه و خورشید

به گرد پات علی اكبر

هركی پادشاهی می كنه

تا روز ابد غلامته

تا خدا خدایی می كنه

سند دلم به نامته

ای ثانی حیدر

مؤذن محشر

به قد و بالات

هزار الله اكبر

اومده اونكه شور و شیدایی

به قلب پیر و جوونه

كسی كه عالمو سپه دار و

یل و امیر جوونه

روایت اول عشق

تو شوق عشقی پدرونه

دلی به جز قلب ارباب

قدر علی رو نمی دونه

یكه تاز میدون دلم

محبتت مقدسه

فاصله ی تو با عرش خدا

تو نگاه من یك نفسه

چكیده ی كوثر

شبیه پیغمبر

به قد و بالات

هزار الله اكبر

ای ثانی حیدر

مؤذن محشر

به قد و بالات

هزار الله اكبر

شراب سفره ی كریم تو

گلاب سرخ شقایق

تو دامن تو و عمو جونت

علاج درد خلایق

امشب ببین كه تو هستی

دار و ندار دل عاشق

خودت دعا كردی آقا

تا كه دل من بشه لایق

استخاره كردم برات

دلم رو ارزونی كنم

آیه اومد كه باید جونمو

به پات قربونی كنم

امیر نام آور

ای ساقی و ساغر

چكیده ی كوثر

شبیه پیمبر

ای ثانی حیدر

مؤذن محشر

به قد و بالات

هزار الله اكبر

هركی پادشاهی می كنه

تا روز ابد غلامته

تا خدا خدایی می كنه

سند دلم به نامته

ای ثانی حیدر

مؤذن محشر

به قد و بالات

هزار الله اكبر

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

ای ثانی حیدر

مؤذن محشر

به قد و بالات

هزار الله اكبر

یا علی یا علی

بیا ببین جمال اربابو

تو چشمای علی اكبر

زیباترین طلوع مهتابو

تو زلفای علی اكبر

تا آخر دنیا پیچید

شور صدات علی اكبر

نمی رسه ماه و خورشید

به گرد پات علی اكبر

هركی پادشاهی می كنه

تا روز ابد غلامته

تا خدا خدایی می كنه

سند دلم به نامته

ای ثانی حیدر

مؤذن محشر

به قد و بالات

هزار الله اكبر

اومده اونكه شور و شیدایی

به قلب پیر و جوونه

كسی كه عالمو سپه دار و

یل و امیر جوونه

روایت اول عشق

تو شوق عشقی پدرونه

دلی به جز قلب ارباب

قدر علی رو نمی دونه

یكه تاز میدون دلم

محبتت مقدسه

فاصله ی تو با عرش خدا

تو نگاه من یك نفسه

چكیده ی كوثر

شبیه پیغمبر

به قد و بالات

هزار الله اكبر

ای ثانی حیدر

مؤذن محشر

به قد و بالات

هزار الله اكبر

شراب سفره ی كریم تو

گلاب سرخ شقایق

تو دامن تو و عمو جونت

علاج درد خلایق

امشب ببین كه تو هستی

دار و ندار دل عاشق

خودت دعا كردی آقا

تا كه دل من بشه لایق

استخاره كردم برات

دلم رو ارزونی كنم

آیه اومد كه باید جونمو

به پات قربونی كنم

امیر نام آور

ای ساقی و ساغر

چكیده ی كوثر

شبیه پیمبر

ای ثانی حیدر

مؤذن محشر

به قد و بالات

هزار الله اكبر

هركی پادشاهی می كنه

تا روز ابد غلامته

تا خدا خدایی می كنه

سند دلم به نامته

ای ثانی حیدر

مؤذن محشر

به قد و بالات

هزار الله اكبر

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

حضرت علی اکبر(ع)-مدح

 

 

 

ای که بر روشنای چهره ی خود

نور پیغمبر سحر داری

 

نوری از آفتاب روشن تر

رویی از ماه خوبتر داری

 

 

تو کدامین گلی که دیدن تو

صلواتی محمدی دارد

 

چقدر بر بهشت چهره ی خود

رنگ و بوی پیامبر داری

 

 

هجرتت از مدینه شد آغاز

کربلا شاهد سلوک تو بود

 

کوفه چون شام ماند مبهوتت

تا کجاها سر سفر داری

 

 

باوری سرخ بود و جاری شد

اولسنا علی الحق از لب تو

 

چه غرور آفرین و بشکوه است

مقصدی که تو در نظر داری

 

 

با لب تشنه بودی و می سوخت

در تف کربلا پر جبریل

 

وقت معراج شد چه معراجی

ای که از زخم بال و پر داری

 

 

از میان تمام اهل جهان

عرش پایین پا نصیب تو شد

 

عشق می داند و جنون که چقدر

شوق پابوسی پدر داری

 

 

شوق پابوسی تو را داریم

حسرت آن ضریح ششگوشه

 

گوشه چشمی  عنایتی لطفی

تو که از حال ما خبر داری

 

 

در مدیح تو از مدایح تو

یا علی هرچه بیشتر گفتیم

 

با نگاهی پر از عطش دیدیم

حُسن ناگفته بیشتر داری

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

علی علی اکبر مولا علی اکبر

میکده بازه باز وقت نمازه

کیه که نمازعشق را نخونده

اینقده مستم از شدت مستی

اسم خودم هم یادم نمونده

علی علی اکبر مولا علی اکبر

میکده بازه باز وقت نمازه

کیه که نمازعشق را نخونده

اینقده مستم از شدت مستی

اسم خودم هم یادم نمونده

کارم از مستی گذشته

کف میخونه می خوابم

دیگه جایی راهم نمیدند

تا چشمام غرق شرباند

علی علی اکبر مولا علی اکبر

میکده بازه باز وقت نمازه

کیه که نمازعشق را نخونده

اینقده مستم از شدت مستی

اسم خودم هم یادم نمونده

علی علی اکبر مولا علی اکبر

این دل بی تاب

از خونه ی ارباب

برای چشمام خبر میاره

تا سحر امشب

از لب های زینب

به روی نوزاد

بوسه می باره

این علیه یا محمد

که تو سجاده نشسته

هر کی چهره اش را می بینه

صلوات را می فرسته

علی علی اکبر مولا علی اکبر

میکده بازه باز وقت نمازه

کیه که نمازعشق را نخونده

اینقده مستم از شدت مستی

اسم خودم هم یادم نمونده

علی علی اکبر مولا علی اکبر

پر عشقه علی اکبر

پر شوره

همه جا صحبت نوره

یه مسافر

یه جوونه

یه گل غنچه توی آیینه در حال ظهوره

توی شیدایی عالم

میگه لبهای فرشته

قربون اون که رو بالم

اسم اکبر را نوشته

میکده بازه باز وقت نمازه

کیه که نمازعشق را نخونده

اینقده مستم از شدت مستی

اسم خودم هم یادم نمونده

علی علی اکبر ...

توی خیالم

شش گوشه ی عالم

مثل بهشته با شوق زیارت

تا که بمیرم

از اینجا نمی رم

می می خورم باز

تا فیض شهادت

رد شده از آسمون ها

سینه سرخ های تب تو

جوون هایی که رسیدن

به رکاب مرکب تو

علی علی اکبر ...

مثل موجه

تو دل من

به هوای

ساحل من

یه امیده

مثل کشتی نجاتی که رسیده

دیگه در مقابل من

مثل یک پل که دل ها را می رسونه

جایی که ملک حبیبه

همه جا پر از پگاه عطر سیبه

علی علی اکبر ...

میکده بازه باز وقت نمازه

کیه که نمازعشق را نخونده

اینقده مستم از شدت مستی

اسم خودم هم یادم نمونده

علی علی اکبر ...

یکی بهم گفت

این حال خرابت

عاقبتی جز

رسوایی نداره

کار میده دستت

این چشم های مستت

شراب و مستی

اندازه داره

اما کاشکی که می دونست

رسوا بودن آرزومه

آبرو دار ها می دونند

که گدایی آبرومه

ای بهاره علی اکبر

خلوت دل شقایق

ای بهای

رفتن عمر دقایق

ای زمینه ی طلوع صبح صادق

ای تو شور سرخیه سینه ی عاشق

مثل چشمه

شده چشمات

چشمه ای که از دلش باده می جوشه

بوی مستی میده ارباب

میکده بازه باز وقت نمازه

کیه که نمازعشق را نخونده

اینقده مستم از شدت مستی

اسم خودم هم یادم نمونده

علی علی علی اکبر علی علی اکبر ...

ارباب زاده ای نه تو خودت اربابی ...

نور تویی

شور تویی

طور تویی

دلبر مسطور تویی

آب تویی

گوهر نایاب تویی

ناب تویی

منبر و محراب تویی

مهتاب زاده ای نه تو خودت مهتابی ...

ارباب زاده ای نه تو خودت اربابی ...

جود تویی

کرم تویی

مهر تویی

حرم تویی

شوق تویی

ذوق تویی

ابر تویی

باد تویی

سیب تویی

یاس تویی

معدن احساس تویی

همره عباس تویی

طوفان زاده ای نه تو خودت طوفانی ...

ارباب زاده ای نه تو خودت اربابی ...

علی علی علی اکبر علی علی اکبر ...

عشق تویی

مست تویی

یار تویی

دلبر و دلدار تویی

آنکه به صد شور و هوای تو گرفته است منم

روح تویی

زهرا زاده ای نه تو خودت زهرایی

لیلا زاده ای نه تو خودت لیلایی ...

ارباب زاده ای نه تو خودت اربابی ...

وفا تویی

صفا تویی

مکه تو و منا تویی

طاها زاده ای نه تو خودت طاهایی

صلح تویی

جنگ تویی

تیغ تویی

نیزه تویی

سپر تویی

رزم تویی

ماه تویی

راه تویی

از دل آگاه تویی

معدن ایثار تویی

باده ی سرشار تویی

نبی تویی

علی تویی

فاطمه و حسن تویی

آخر عشق من تویی

احمد مختار تویی

حیدر کرار تویی

کرار زاده ای نه تو خودت کراری ...

ارباب زاده ای نه تو خودت اربابی ...

علی علی علی اکبر علی علی اکبر ...

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  2:33 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها